شیخالاسلامزاده، وزیر بهداری دولت هویدا درگذشت
پیام آزاده، پزشک معالج دکتر شیخالاسلامزاده به خبرگزاری فارس گفت: دکتر سید شجاعالدین شیخالاسلامزاده به ۳ سرطان پانکرات، پروستات و سرطانی با منشاء ناشناخته مبتلا بود که البته به دلیل ابتلا به سرطان از دنیا نرفت بلکه عفونت شدید وی را از پا انداخت.
وی ادامه داد: دکتر شیخ در سن حدود ۸۳ سالگی و بیش از ۲ سال جنگیدن با بیماری، درمانهای سنگین شیمی درمانی را تحمل کرد اما یک سال پیش دچار شکستگی پا شد و به دلیل ابتلا به عفونت در بیمارستان پارس و در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد.
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ادامه داد: دکتر شیخ برای اولین بار رشته تخصصی ارتوپدی را در کشور راهاندازی کرده و پس از اتمام تحصیلات خود و بازگشت به کشور به بیمارستان شفا رفته و در آنجا طب توانبخشی را راهاندازی میکند. وی که دو دوره وزیر رفاه و بهداری بوده، بنیانگذار بیمه تأمین اجتماعی با پوشش بیمه ۹۰ درصدی، بنیانگذار اورژانس ایران، بنیانگذار رشته ارتوپدی و انجمن ارتوپدی بوده و سیستم بکارگیری پزشکان تمام وقت در بخش دولتی را پایهگذاری کرده است.
آزاده تصریح کرد: ادغام وزارت بهداری، رفاه و بهزیستی از جمله اقداماتی است که توسط این پیشکسوت عرصه پزشکی انجام گرفت و حتی در زمانی که در زندان اوین بسر میبرد یکی از بهترین بیمارستانهای ایران را در آنجا ایجاد و جان مجروحان جنگی بسیاری را نجات داد.
وی ادامه داد: دکتر شیخ نماینده بیمارستانهای خصوصی و اولین کسی است که کتاب تعرفهگذاری واقعی خدمات پزشکی را ترجمه کرده است. وی تا آخرین لحظههای عمرش در تمام جلسات دولتی و خصوصی شرکت میکرد و نگران وضعیت بهداشت درمان و به خصوص بیمه عمومی تمامی آحاد جامعه بود به طوری که در چند ماه اخیر علیرغم بیماری شدید با اکثر مقامات دولتی در این باره رایزنیها متعددی انجام داد.
به گفته آزاده، دکتر شیخ با وجود بیماری شدید باز هم امید به زندگی را از دست نداد و در واپسین روزهای زندگی برای مردم و رفع مشکلات آنها نهایت اقدامات را انجام داد.
وی ادامه داد: دکتر شیخ به دلیل مبارزه با فساد مالی در زمان شاه به دستور مستقیم شاه به زندان افتاد.
آزاده افزود: دکتر شیخ به محض اطلاع از بیماری سرطان به اصرار خانواده به آمریکا رفت لیکن بعد از مدت کوتاهی برای ادامه درمان به ایران بازگشت.
شیخالاسلامزاده در سال ۱۳۴۱ مدرک تخصص خود را در رشته ارتوپدی در خارج از کشور کسب کرد و به ایران بازگشت و در بخش ارتوپدی بیمارستان نمازی شیراز مشغول به کار شد. او در سال ۱۳۴۲ انجمن ارتوپدی ایران را تشکیل دارد. او سال گذشته در مصاحبهای گفته بود: از جمله فعالیتهای من در سالهای پیش از انقلاب این بود که برای اولین بار تولید اندام مصنوعی یا پروتز را در سال ۱۳۴۳ بنیانگذاری کردم، زمانی که به جز آمریکا در هیچ جای دیگر دنیا اندام مصنوعی تولید نمیشد.
شیخالاسلامزاده در سال ۱۳۴۶ مشاور سازمان بهداشت جهانی در منطقه شد و در همین سال برای اولین بار سازمان توانبخشی ایران و نیز انجمن توانبخشی ایران را تأسیس کرد. او در سال ۱۳۵۳ وزیر رفاه اجتماعی شد و در همین سال برای اولین بار بیمه خدمات اجتماعی، بیمه خدمات درمانی و توانبخشی را در کشور بنیانگذاری کرد. در همین سال مشاور وزیر بهداری اردن بود و با مشاوره و همکاری وی بیمارستان اصلی پایتخت اردن با سرمایهگذاری دولت اردن در این کشور بنا شد.
دکتر شیخالاسلامزاده در سال ۱۳۵۴ پیشنهاد ادغام وزارت بهداری با وزارت رفاه اجتماعی را به دولت و مجلس وقت داد و بعد از تصویب این پیشنهاد خود به عنوان اولین وزیر بهداری و بهزیستی ایران منصوب شد. او گفته بود: از جمله اقدامات من در دوران مسئولیت وزارت بهداری و بهزیستی این بود که پوشش بیمهای خدمات درمانی را برای بیماران بستری به ۹۰ درصد هزینه ارتقا دادیم که هنوز هم این پوشش بیمهای در کشور برقرار است.
وزیر اسبق بهداری و بهزیستی افزود: از دیگر اقدامات من در دوره وزارت بهداری ایجاد اورژانس تهران و بعد اورژانس کشور برای اولین بار در ایران بود. زمانی که ما اورژانس را که آن زمان شمارهاش به جای ۱۱۵ امروز ۱۲۳ بود، راهاندازی کردیم فقط آمریکا تشکیلات اورژانس پیش بیمارستانی داشت. ۳ سال بعد از ایران بود که تازه در برخی کشورهای اروپایی اورژانس ایجاد شد.
نام وزارت بهداری و بهزیستی تا سالهای پس از انقلاب و دهه ۶۰ باقی ماند تا اینکه در سال ۱۳۶۴ در زمان وزارت علیرضا مرندی، با ادغام دانشگاههای علوم پزشکی در وزارت بهداری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل شد.
شیخالاسلامزاده گفت: بنده بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با وجود اینکه اقامت آمریکا را داشتم، در ایران ماندم و به کار طبابت ادامه دادم. من ایران را دوست دارم و تا زمانی که بتوانم برای کمک به سلامت مردم کشورم تلاش میکنم.
وی سال گذشته گفته بود: هم اکنون با اینکه به بیماری سرطان مبتلا هستم، عضو هیات مدیره بیمارستان پارس و عضو اتحادیه بیمارستانهای خصوصی هستم به فعالیتهایم ادامه میدهم حتی در جریان انتخابات اخیر ریاست جمهوری نامهای به آقای روحانی نوشتم و پیشنهادهایی را برای بهبود وزارت بهداشت به وی ارائه کردم.
گفتنی است در شهریورماه ۱۳۵۷ جعفر شریفامامی پس از دریافت پست نخستوزیری دستور داد حکومت نظامی، عدهای از مدیران، دولتمردان و بازرگانان را توقیف کند و در نتیجه عدهای از جمله دکتر شیخالاسلامزاده طبق ماده پنج حکومت نظامی بازداشت و به زندان کمیته مشترک منتقل شدند. شیخالاسلامزاده تا ۱۵ آبان ماه ۱۳۵۷ در زندان بسر برد. در آن ایام عده دیگری از بلندپایگان رژیم از جمله امیرعباس هویدا، ارتشبد نصیری و عبدالعظیم ولیان بازداشت شدند و به زندان جمشیدآباد انتقال یافتند و زندانیان کمیته مشترک هم به آنها ملحق شدند. روز ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ با پیروزی انقلاب و گشوده شدن در زندانها، عدهای از آنها از جمله دکتر شیخالاسلامزاده این بار توسط مردم بازداشت شدند. شیخالاسلامزاده مدتی در زندان اوین به سر برد تا اینکه محاکمه وی آغاز شد. اتهام وزیر سابق بهداری و بهزیستی که در ۱۸ صفحه از سوی دادستان انقلاب اسلامی تنظیم شده، عبارت بود از حیف و میل بیتالمال، صرف هزینههای زیادی و بیمورد و ایجاد نارضایتی بین مردم.
شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی پس از ۹ جلسه دادرسی و ۵ روز تحقیق و شور سرانجام در روز ۳ مرداد ۱۳۵۸ شجاعالدین شیخالاسلامزاده را به جرم افساد فیالارض با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم کرد.
روزنامه کیهان در روز ۴ مردادماه در اینباره نوشت: دکتر شجاعالدین شیخالاسلامزاده وزیر اسبق بهداری و بهزیستی در رژیم سابق بر اساس رای صادره از شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی تهران، موظف شد تا پایان عمرش بیماران و نیازمندان به امور درمانی و پزشکی را به رایگان معالجه کند. این رای بجز محکومیت حبس دائم و مصادره تمامی اموال نامبرده میباشد. رای دادگاه در کلیه موارد، قطعی و لازمالاجراست.
حکم حبس ابد دکتر شیخالاسلامزاده بعدها در پی مذاکرات آیتالله محمدی گیلانی با امام خمینی شکسته شد و وی با آزادی از زندان کار طبابت را پی گرفت.
چند سال پیش کتابی در ایران منتشر شد با عنوان «پشت دیوارهای بلند» که به خاطرات آذر آریانپور اختصاص داشت. وی خواهر استاد امیرحسین آریانپور، دخترخاله سهراب سپهری و همسر شجاعالدین شیخالاسلامزاده بود. کتاب خانم آریانپور به خاطرات زندگی مشترکش با وزیر بهداری دولت هویدا اختصاص دارد. موضوع محوری کتاب خاطرات وی درباره چگونگی دستگیری همسرش، در ماههای پایانی سلطنت محمدرضا پهلوی، تلاشهایش برای جلوگیری از اعدام وی و در نهایت از هم گسیختگی پیوند زناشوییشان است.
نظر شما :