فریاد پیشوای خلق

یادداشت سیدمحمد خاتمی در ۳۰ سال قبل
۲۴ آذر ۱۳۸۹ | ۱۷:۲۸ کد : ۴۷ گزیده‌های تاریخی
فریاد پیشوای خلق

اگر انقلاب را تحولی بنیادین در جامعه بدانیم،در ایران انقلاب بزرگی پدید آمده است.زیرا در این نکته تردیدی نیست که اولین هدف نهضت فراگیر ملت مسلمان ایران چیزی جز نفی نفوذ و سلطه بیگانه و بخصوص آمریکا بر ایران نبود و چه کسی نمی‌داند که در جوامعی که برخوردار از رژیم‌هایی چون رژیم شاه معدوم است،پایه و مایه نظم حاکم بر جامعه را وابستگی به بیگانه تشکیل می‌دهد،یعنی این منافع نامشروع بیگانه است که مقرر می‌دارد کدام برنامه اقتصادی،سیاسی،نظامی و فرهنگی باید در جامعه طرح و اجرا گردد.

 

انقلاب ایران شاه را نه تنها به عنوان مستبدی خونخوار مورد هجوم قرار داده بود،بلکه بیشتر از آن‌رو که حکومت استبدادی وی ابزاری است در دست حاکم اصلی بر سرنوشت این کشور که در ماوراء اقیانوس‌ها،بجز چپاول و گسترش نفوذ جهنمی خود در عالم نمی‌اندیشد.

 

تنها بیان این مطلب که در ایران،انقلاب صورت گرفته است مشکل را حل نمی‌کند بلکه صلابت واقعیت و جلال حقیقت را باید در این دانست که انقلاب عظیم ملت ایران،اسلامی است.‌اسلامی بودن این انقلاب نه تنها از این جهت است که شعارهای مردم در طی دوران مبارزه با رژیم شاهنشاهی،رنگ اسلامی داشته است بلکه از آن جهت که اسلام،عامل اصلی فراگیری و پیروزی شگرف این انقلاب بوده است.

 

این اصل بدیهی را نادیده نمی‌گیریم که فقر و جهل و اختناق و فاصله‌‌های بزرگ طبقاتی و وابستگی تام و تمام به بیگانه در زمان شاه،در حد اعلی وجود داشته است و بی‌تردید تمامی این عوامل در برانگیختن مردم علیه رژیم،تاثیر فراوان داشته است.اما اگر کار یک انقلاب جز با حضور بی‌امان خلق در صحنه مبارزه و اراده پولادین او برای درهم شکستن دژهای مستحکم دشمن خلق به سامان نمی‌رسد؛این اسلام بوده است که دریای انسان را بر بستر سرزمین ایران جاری ساخته است.

 

این همه فریادگران که سکوت امن حاکم بر کویر ایران شاه را شکسته‌اند،خروششان به انگیزه ایمانشان و در پاسخ به فریاد رعدآسای انسانی بوده است که شخصیتش از مکتب و آئین و ارزش‌هایی قوام گرفته است که خلق مسلمان ایران با آن مکتب و آئین و ارزش‌ها زیسته است و به آنها عشق ورزیده است.

 

خلق،گرچه محروم و مورد ستم بوده است، ولی اکثریت قاطع از آن‌‌رو چنین به میدان آمده‌اند و از آن‌رو این به‌میدان آمدن این‌چنین فراگیر بوده است که پیشوای خلق فریاد کشیده است که:«اسلام در خطر است.»

 

رهبری انقلاب،گرچه همواره علیه فقر،استبداد،جهل و وابستگی برآشفته است،اما از آنجا که راه حل تمامی مشکلات را در حاکمیت اسلام معرفی کرده است،توفیق یافته است که خلق را این‌چنین به دنبال بکشاند.

 

به دور از تنگ‌نظری‌های ماده‌گرایانه،انگیزه‌های معنوی و الهی بزرگترین عامل شکل‌گیری و پیروزی این انقلاب بوده است و نفس انقلاب اسلامی ایران بر بسیاری از پندارهای علمی‌نما در توجیه تحولات اجتماعی،خط بطلان کشیده است.

 

و نکته حساس دیگر اینکه:

ویژگی انقلاب اسلامی ایران با توجه به برداشت‌های گونه‌گون و عمدتا غیرخالصی که از اسلام وجود دارد،عبارت از رهبری سیاسی- مذهبی ویژه‌ای است که از آبشخور «ولایت فقیه» به معنی درست و اسلامی کلمه سیراب گشته است و در واقع،آنچه که می‌تواند شگفتی‌های انقلاب ایران را توجیه کند،همین ویژگی است و بدینسان موجودیت انقلاب با شکل ویژه رهبری رابطه‌ای تنگاتنگ پیدا می‌کند که با حذف و یا تضعیف این رهبری کل انقلاب به نابودی یا ضعف کشانده خواهد شد.

 

سال‌ها است که تجربه‌های گوناگون به ما آموخته است که همین رهبری خاص،عامل اصلی رشد بی‌وقفه حرمت انقلاب در ایران بوده است و توانسته است که سهمگین‌ترین خطرها را از سر راه نهضت بردارد و به سرعتی اعجاب‌انگیز و با تحمل کمترین خسارت- در مقایسه با دیگر انقلابات- ملت را از چنگال مهیب‌ترین هیولای دیکتاتوری وابسته و بیگانه نجات دهد و هم‌اکنون نیز همچون کوه در برابر طوفان‌های بنیان‌افکنی که علیه جمهوری اسلامی ایران برپا گشته است،ایستاده است و افق‌های نوی را به روی همه مستضعفین در بند گشوده است.

 

با توجه به خطرات عظیمی که همچنان موجودیت انقلاب و جمهوری اسلامی را تهدید می‌کند و با توجه به اینکه هنوز راه درازی تا رسیدن به یک نظام اسلامی مطلوب در پیش داریم،می‌توان با تکیه بر انبانی از تجربه‌های گرانباری که طی سالیان دراز به دست آورده‌ایم به این نتیجه رسید که تنها با دل سپردن به همین رهبری است که می‌توان بار انقلاب را به مقصد رساند و نیز می‌توان با اطمینان بر این نکته تاکید کرد که موضع‌گیری در جهت یا در برابر این رهبری معیار مشخصا درستی است برای تفکیک و بازشناخت انقلابی از ضد‌ انقلاب.

 

بر اصول یاد شده بالا می‌توان و باید به عنوان پایه‌ای اساسی برای تحکیم «وحدت» اصولی میان همه آنان که به اسلام و انقلاب اسلامی دل بسته‌اند و خواستار تحقق آرمان‌های والای انقلاب اسلامی در جامعه از بندرسته ولی بحرانی امروزند پافشرد و نیز می‌توان و باید اصول بالا را به عنوان اساس «تفاهم» میان همه گرایش‌ها و جریانات فکری و سیاسی موجود در جامعه امروز بکار گرفت.

 

«والسلام»

 

یادداشت روز کیهان

25 آذر 1359 

 

 


کلید واژه ها: خاتمی


نظر شما :