تبدیل زندان اوین به پارک؛ قالیباف آرزوی طالقانی را محقق میکند؟
این خبر به دو سبب مایه خرسندی است و حتی با خواندن و شنیدن آن نیز احساس خوبی به انسان دست میدهد چه رسد به اینکه این طرح اجرایی شود و شاهد تبدیل این زندان به پارک باشیم اما از یک وجه دیگر هم نباید غافل شد.
وجه اول خرسندی، تحقق یک آرزوی ملی است که از فردای پیروزی انقلاب اسلامی و از ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ وجود داشته است. نخستین بار آیتالله سید محمود طالقانی بود که خبر از تبدیل زندان اوین به پارک عمومی داد و پیگیر این موضوع از شهردار وقت تهران بود.
او که خود تنها سه ماه قبل از پیروزی انقلاب همراه آیتالله منتظری و با تاخیر به نسبت زندانیان سیاسی دیگر از زندان (قصر) آزاد شده بود و مهمترین شخصیت انقلاب در تهران به حساب میآمد با رنج حبس و زندان بیش از هر کس دیگر آشنا بود و تبدیل اوین به پارک را یک مطالبه ملی و پاسخ به خواست مردم شهر میدانست.
علت حساسیت بر روی زندان اوین به جای زندان قصر نیز به این خاطر بود که در زندان قصر مجرمان و متهمان غیرسیاسی هم نگهداری میشدند اما اوین به خاطر زندانیان سیاسی آن شهرت داشت و خصوصا بعد از اعدام ۹ نفر در تپههای اوین با ادعای دروغین مقابله با فرار آنان در ۳۰ فروردین ۱۳۵۴ یادآور تلخیهای بسیار شده بود.
خوب به خاطر دارم که در سالهای نخست پس از انقلاب صاحب یک بنگاه معاملات املاک در منطقه سعادتآباد هنگام پیشنهاد یک قطعه زمین و در حالی که اطراف آن همه بیابان بود با انگشت زندان اوین را نشان میداد و میگفت به زودی این زندان تبدیل به پارک میشود و این منطقه آباد خواهد شد. منطقه البته بسیار آباد شد و سعادت مادی بسیار برای پیشبینیکنندگان به همراه آورد چرا که قیمت زمین در آن همواره روند صعودی حیرتانگیزی داشته اما به دلایلی خصوصا با حوادث سال ۶۰ اوین همچنان زندان باقی ماند.
پس نخستین دلیل برای خرسندی این است که طی تمام ۳۶ سال و سه ماهی که ازپیروزی انقلاب اسلامی میگذرد همواره این انتظار وجود داشته که زندان اوین به بوستان تبدیل شود خاصه اینکه همچنان این تصور در مردم وجود دارد که سیاسیها در اویناند حال آنکه اکنون ترکیب آن متنوع شده و بیشتر شامل زندانیان اتهامات مالی میشود.
وجه دوم این است که سرانه فضای سبز در تهران همچنان کمتر از استانداردهای روز دنیاست و شهرداری در کنار ساخت بزرگراه و تونل و پل برای خودروها باید به خود شهروندان و حظ بصری و اوقات فراغت آنان نیز توجه کند. کمااینکه پل طبیعت و ایده «نگارخانهای به وسعت یک شهر» با استفاده ۱۰ روزه از فضای تابلوهای تبلیغاتی تهران مورد توجه شهروندان قرار گرفته است. هر نهالی که کاشته شود یک کار مثبت است چه رسد به اینکه محوطهای وسیع و مشهور را به پارک تبدیل کنند هر چند که معلوم نیست چقدر از این ۴۳ هکتار در فاز اول تحت پوشش قرار میگیرد.
نکتهای که میتواند پاشنه آشیل یا وجه نگرانکننده این طرح باشد اما این است که هر چند با تبدیل تمام یا بخشی از زندان اوین به فضای سبز اسباب رضایت مردم مناطق اوین و سعادتآباد و دیگر شهروندان استفاده کننده فراهم میآید اما این نگرانی هم وجود دارد که با انتقال زندانیان به خارج از تهران رنج مضاعفی به خودشان و خانوادهشان تحمیل شود.
برای شناخت بیشتر این یادآوری مناسبت دارد که در سال ۱۳۸۹ رئیس وقت سازمان زندانها در نامهای به رئیس شورای شهر تهران از او درخواست کمک کرده و نوشته بود: زندانیان تهرانی نیز به عنوان «شهروند» محاسبه شوند و از سرانههای شهری مانند سایرین سهمی داشته باشند. در آن نامه همچنین آمده بود: «زندانها به منزله شهرکهایی هستند که درون آن دهها هزار نفر ساکناند و محل مراجعه دهها هزار نفر دیگر از شهروندان، شمرده میشوند و باید اراضی و مکانهای بیشتری در تهران به منظور ایجاد بازداتشگاههای جدید اختصاص یابد.»
مشخصا درباره زندان اوین هم آمده بود: «زندانیان جدیدالورود به مدت چند روز در قرنطینه زندان نگهداری و پس از انجام معاینات پزشکی و بیماریابی بر حسب نوع جرم، سن، جنس، محکوم یا متهم طبقهبندی میشوند. بیماریابی بدو ورود، درمان سوءمصرف مواد با متادون و سایر روشها، مبارزه با بیماری سل، شناسایی و در صورت لزوم درمان بیماران مبتلا به اچآیوی از طریق کلینیکهای مثلثی موجود در زندان انجام میگیرد.»
شمار زندانیان یا ساکنان این شهرک هم ۶ هزار نفر قید شده بود که احتمال دارد به اقتضای زمان نگارش بوده و اکنون از این تعداد کاسته شده باشد. در آن نامه تصریح شده بود: «۲۴ هزار زندانی دیگر به جای تحمل حبس در محدوده شهر تهران عموماً در زندانهای کرج نگهداری میشوند که علاوه بر نارضایتی و مخالفتهای مردم کرج، موضوع اعزام و بدرقه آنان بین زندان و مراجع قضایی و ایاب و ذهاب خانوادهها برای ملاقات از مشکلات خاص این افراد است.»
صریح و روشن اینکه هنگامی میتوان در پارک اوین با آسودگی قدم زد که خاطر شهروندان دیگر هم آسوده باشد که احداث این بوستان به بهای انتقال زندانیان به نقطهای دورتر نبوده و اگر هم اتفاق افتاده همین استانداردها در جای دیگر هم رعایت شود و با این امید که محکومان سیاسی و امنیتی در بین آنها نباشد و این مشکل کاملا حل شده باشد.
میخواهیم آرزو کنیم که اساسا زندانی در کار نباشد تا بحث انتقال زندانیان به نقطهای دیگر سالبه به انتفاء موضوع باشد اما واقعیت این است که در مورد جرایم مالی و کیفری زندان جایگزین مناسبی برای مجازاتهایی است که در طول تاریخ انسانها را به مراتب بیشتر رنج میدادند.
دست آخر اینکه بهترین نام برای بوستان اوین میتواند بوستان طالقانی باشد و بهترین زمان برای گشایش آن نیز روزی که یادآور او باشد. چرا که به گواه مطبوعات آخر ۱۳۵۷ و اوایل ۱۳۵۸ بیش و پیش از همه طالقانی بود که خواستار تبدیل اوین به پارک شد.
ملک سید ضیاءالدین طباطبایی (عامل سیاسی کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹) در دهه ۴۰ با ۴۳ هکتار مساحت به زندان تبدیل شد و اکنون پس از ۵۰ سال صحبت از تبدیل تمام یا قسمتی از آن به بوستان شده است. همین که قرار نیست مجموعهای تجاری به جای آن ساخته شود و همین که آرزوی طالقانی پس از ۳۶ سال محقق میشود خبرهای خوبی است اما برآمدن این پارک وقتی بیشتر به دل مینشیند که بدانی به بهای تحمیل رنج مضاعفی به زندانیان به خاطر انتقال آنان به مکانی دورتر و معذب کردن مردم ساکن اطراف زندانی دیگر در استان البرز نباشد.
منبع: عصر ایران
نظر شما :