پل جاسوسها؛ حکایت مذاکرات محرمانه آمریکا و کوبا
اسنادی درباره پروژه مبادله زندانیان که تبدیل به طرح ترور کاسترو شد
تاریخ ایرانی: جیمز داناوان، قهرمان اصلی فیلم «پل جاسوسها» که نامزد بهترین فیلم در اسکار امسال بود، کسی است که با حمایت سیا نخستین مذاکرات محرمانه را با فیدل کاسترو انجام داد. اسنادی که به تازگی توسط آرشیو امنیت ملی و کاخ سفید منتشر شده یک پیشینهٔ تاریخی برای سفر اوباما به کوبا را فراهم میسازند. طبق این اسناد، داناوان پس از بحران موشکی کوبا با کاسترو مذاکره کرد تا روابط میان دو کشور بهبود بیابد و پیشبینی کرد که نهایتا «میتوان به سازش دست یافت».
این فیلم که استیون اسپیلبرگ کارگردانی آن را به عهده داشته در بخشهای بهترین فیلم، بهترین هنرپیشهٔ نقش دوم مرد، بهترین فیلمنامه و سه بخش دیگر نامزد دریافت جایزه اسکار سال ۲۰۱۶ بوده است. «پل جاسوسها» یک داستان تاریخی از دوران جنگ سرد را روایت میکند و تلاشهای جیمز داناوان، یک وکیل نیویورکی که با سرسختی مذاکراتی را پیش برد تا خلبان آمریکایی U-۲ فرانسیس گری پاورز را که توسط روسها دستگیر شده بود با جاسوس شوروی رودولف ایبل مبادله کند. این مبادلهٔ دراماتیک در فوریهٔ سال ۱۹۶۲ بر روی پل گلینیک میان برلین غربی و حومهٔ پتسدام صورت گرفت و برای داناوان - که تام هنکس نقش او را در فیلم بازی میکند - لقب «فرادیپلمات» را به ارمغان آورد.
چند هفته پس از این مبادله، رابرت اف. کندی دادستان کل ایالات متحده از او محرمانه درخواست کرد تا یک ماموریت دراماتیکتر را به عهده بگیرد، ماموریتی که خود در خور یک فیلم در ژانر جاسوسی هالیوودی است: مذاکره با فیدل کاسترو برای آزادی ۱۱۰۰ نفر از نیروهایی که با پشتیبانی سیا به خلیج خوکها حمله کرده و به اسارت کوبا درآمده بودند و سپس آزادی ۲۴ شهروند آمریکایی که به جرم فعالیتهای ضد انقلابی در کوبا دستگیر شده بودند. سه نفر از زندانیان از اعضای دایرهٔ خدمات تکنیکی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا بودند که در حال نصب دستگاه شنود در هاوانا دستگیر شده بودند.
داستان ماموریت محرمانهٔ داناوان در کوبا - که با اسم رمز «Project Mercy» نامیده میشد - و مذاکرات و گفتوگوهای طولانی او با فیدل کاسترو اخیرا در کتاب «کانال مخفی به کوبا: تاریخچهٔ مذاکرات پنهان میان واشنگتن و هاوانا» منتشر شده شده است. به نوشته این کتاب «در نتیجهٔ گفتوگوهای محرمانهای که صورت گرفت، کاسترو متوجه شد که داناوان نخستین نمایندهٔ قابل اعتماد از جانب آمریکاست که میتوان به او اطمینان کرد و با او راجع به چگونگی دستیابی به راه و روش متمدنانه میان واشنگتن و هاوانا برای گذار از دوران تاریک خلیج خوکها و بحران موشکی کوبا به گفتوگو پرداخت.»
داناوان او را متقاعد کرد تا ۱۱۱۳ زندانی خلیج خوکها به همراه ۵ هزار نفر از اعضای خانوادهشان را در شب کریسمس سال ۱۹۶۲ آزاد کند. پس از آن مقامات سیا داناوان را تحت فشار قرار دادند تا برای آزادی سه مامور مخفی که در سال ۱۹۶۰ حین نصب دستگاه شنود در سقف ساختمان سرویس خبری چین دستگیر شده بودند نیز مذاکره کند.
در حین مذاکرات متعددی که در فاصلهٔ ماه ژانویه تا ماه آوریل سال ۱۹۶۳ صورت گرفت کاسترو به وضوح ابراز تمایل کرد تا از آزادی زندانیها به عنوان دریچهای برای عادیسازی روابط میان دو کشور بهره بگیرد. پس از یک ملاقات در اواخر ژانویه، داناوان به کاخ سفید و سیا گزارش داد که مشاور ارشد کاسترو «حتی موضوع از سرگیری روابط دیپلماتیک با ایالات متحده را مطرح کرده است». وزارت امور خارجه، سیا و شورای امنیت ملی هر کدام تلاش کردند تا بر پاسخ رئیسجمهور کندی تاثیر بگذارند.
مقامات وزارت امور خارجه پیشنهاد کردند تا داناوان «برای قدم زدن در ساحل به همراه کاسترو به یک سفر یک هفتهای برود» و پیش شرطهای غیرقابل مذاکره برای بهبود روابط را مطرح کند: قطع روابط با اتحاد جماهیر شوروی و نیز عدم مداخلهٔ کوبا در دیگر کشورهای آمریکای لاتین.
یک گزارش سیا با عنوان «دستورالعملهایی برای داناوان» (برگرفته از کتاب «کانال مخفی به کوبا») اضافه کرده که کاسترو «باید متقاعد شود تا کمونیستها را از دولتش اخراج کند». در دستورالعمل پیشنهادی سیا آمده بود که اگر کاسترو درخواست ایالات متحده را نپذیرد داناوان باید «تصویر تاریکی برای کاسترو ترسیم کند تا نشان دهد که عواقب دشمنی با آمریکا فقط به یک راه ختم خواهد شد».
اما پرزیدنت کندی موضع سنجیدهتری در پیش گرفت. در ملاقات با مشاور امنیت ملیاش - مک گرگور باندی - پیشنهاد کرد که «نمیخواهیم کاسترو را در موقعیتی قرار دهیم که قادر به برآورده ساختن آن نشود. باید روشهای انعطافپذیرتری در پیش بگیریم.» در یک گزارش فوق محرمانه از گفتوگوهای روز ۴ مارس ۱۹۶۳، باندی گزارش میدهد که «رئیسجمهور شخصا به این مورد توجه دارد».
نقش رئیس سیا
بنابر پروندههای داخلی سیا که سال گذشته از ردهبندی محرمانه خارج شدند، این سازمان نقش اساسی در ماموریت داناوان در کوبا ایفا کرده است. جان مک کُن، رئیس سیا چندین بار با داناوان ملاقات محرمانه انجام داده است؛ مک کُن یک نیروی ویژه با نام رمزی MOSES در سیا راهاندازی کرد «تا پشتیبانی محرمانه از گفتوگوهای داناوان به عمل بیاورند» و یکی از بهترین وکلای سازمان- میلان میسکوفسکی - را مامور کرد تا به امور او رسیدگی کند. (نام میسکوسکی در این گزارش با عنوان «جان مک کُن رئیس سازمان مرکزی اطلاعات، ۱۹۶۵-۱۹۶۱» حذف شده ولی در بسیاری از اسناد از ردهبندی خارج شده نام او ذکر شده است)
سیا یک ورقه رمزگزاری شده برای تماس تلفنی و کتبی از فلوریدا و کوبا را در اختیار داناوان قرار داد. اسم رمز فیدل «ایری» و چهگوارا «فالتون» بود. مک کُن میانجی اصلی میان اعضای کنگره و شرکتهای داروسازی بود که در ازای آزادی بریگاد خلیج خوکها مقادیری دارو معاوضه کردند. سیا حتی به صورت مخفیانه یک حساب چند میلیون دلاری برای شرکتهای داروسازی ایجاد کرد تا داناوان چک آن را در اختیار کاسترو قرار دهد. در نهایت هیچ بودجهای از سیا برای مواد غذایی و دارویی هزینه نشد.
در حین گفتوگوها، معاون رئیس سیا «درخواست» ادوارد لندزدِیل -رئیس عملیات Mongoose - را رد کرد. او درخواست کرده بود تا یک عملیات کلاسیک پروپاگاندای سیاه انجام بگیرد: داخل دستمالهای بهداشتی - که بخشی از مواد غذایی و دارویی بودند که داناوان قولش را در ازای آزادی گروگانهای خلیج خوکها به کاسترو داده بود - تصویر کاسترو را چاپ کنند. بنا به گزارشی که از لندزدیل به جا مانده است، این دستمالهای توالت «باعث میشدند تا کوباییها کاسترو را تمسخر کنند».
آغاز بحران موشکی در اکتبر ۱۹۶۲، جان مک کُن و رابرت کندی را متقاعد کرد تا سفر محرمانهٔ داناوان به کوبا را به تعلیق دربیاورند، زیرا هراس آن میرفت که خبر این سفر درج پیدا کند؛ پس از پایان بحران مک کُن بار دیگر موفق شد تا در کاخ سفید لابی کرده و سفر داناوان را به آخر ماه نوامبر موکول سازد.
اما بدترین پیشنهادی که از جانب یک تیم سیا مطرح شد آن بود که از امکان دسترسی منحصر به فرد داناوان به کاسترو سوءاستفاده شود تا رهبر کوبا را به قتل برسانند. تنها در پانوشت صفحهٔ ۱۳۷ از تاریخچهٔ از ردهبندی خارج شدهٔ سازمان آمده است که «در حین مذاکرات داناوان با کاسترو، تعدادی از مقامات بخش عملیات محرمانه دست به طرح نقشهای زدند تا داناوان بدون اطلاع از ماجرا، یک دست لباس غواصی و یک دستگاه تنفس آلوده به نوعی قارچ مادورا و باکتری سل را به کاسترو هدیه دهد.» اما این نقشه شکست خورد، میسکوفسکی به داناوان اطلاع داد تا لباس غواصی را که تهیه کرده بود در جای امن قرار دهد زیرا دایرهٔ اجرایی سازمان اطلاعات مرکزی قصد آلوده کردن آن را دارد.
داناوان طی یکی از آخرین سفرهایش به کوبا در آوریل سال ۱۹۶۳ به کاسترو یک ساعت و لباس غواصی هدیه کرد. میسکوفسکی پس از صحبت با داناوان به مک کُن گزارش داد: «آنها در خلیج خوکها ماهیگیری کردهاند و کاسترو دربارهٔ حمله به خلیج در محل توضیحاتی ارائه کرده است.» هنگامی که مشغول مذاکره بر سر تبادل شهروندان آمریکایی و ماموران سیا در قبال آزادی چهار کوبایی زندانی در آمریکا بودند، کاسترو ابراز تمایل کرد تا روابط با واشنگتن از سر گرفته شود. فیدل پرسید: «اگر روابط میان کوبا و ایالات متحده از سر گرفته شود روند آن چگونه خواهد بود و چه مسائلی را در بر خواهد گرفت؟»
بنا بر یادداشتهای حاصل از جلسات پرسش از داناوان، او پاسخ میدهد: «میدانی جوجه تیغیها چطور همآمیزی میکنند؟ با احتیاط. کوبا و ایالات متحده نیز همینطور. به نظر من باید همسازی و تطابقی میان دیدگاههای دو کشور صورت بگیرد.» با گذشت نزدیک به نیم قرن، اوباما و رائول کاسترو بالاخره به این «تطابق نظر» دست یافتند.
منبع: آرشیو امنیت ملی
نظر شما :