روزی‌ که در باغ مجلس سبزی‌کاری شد

در سال قحطی مردم به جای گل، سیب‌زمینی کاشتند
۱۴ فروردین ۱۳۹۵ | ۱۵:۴۳ کد : ۵۴۰۳ وقایع اتفاقیه
در سال قحطی مردم به جای گل، سیب‌زمینی کاشتند
روزی‌ که در باغ مجلس سبزی‌کاری شد
 فرزانه ابراهیم‌زاده
 

تاریخ ایرانی: «به دستور آقا اسفندیاری رئیس مجلس امسال در حیاط پشت بهارستان هیچ گلی کاشته نمی‌شود و به جای آن در باغ مجلس سیب‌زمینی و سبزی و حبوبات کشت می‌شود.» این نوشته به تاریخ روزهای اول فروردین ۱۳۲۱ است؛ تصمیمی که باعث شد آن سال بهار نمایندگان مجلس با یک مزرعه بزرگ در پشت مجلس ۳۶ ساله ایران روبه‌رو شوند. دستور بی‌سابقه‌ای که در روزهای سخت ایران گرفته شد. مردم همه جای ایران سال ۱۳۲۱ را با سایه شوم قحطی بزرگ ناشی از جنگ جهانی آغاز کردند.


هفت ماه پیش از آن در صبح سوم شهریور ۱۳۲۰ جبهه متفقین از زمین و هوا بی‌طرفی ایران در این جنگ را نقض و ایران را اشغال کردند. در کمتر از یک ماه شاه ایران به حکم اشغالگران تغییر کرد و شاه قبلی تبعید شد و رئیس دولت بعد از استقرار جانشین ۲۲ ساله شاه استعفا کرد و دولت را به فرد دیگری سپرد. ناامنی و حضور نیروهای بیگانه از یک سو و بسته شدن راه‌ها از سوی دیگر و خشکسالی باعث شده بود تا وضعیت معیشت مردم در شرایط بدی باشد. مردم ایران با قحطی ناآشنا نبودند. خیلی‌ها قحطی بزرگی که در حدود ۳۰ سال پیش‌تر در سراسر کشور دامن پهن کرده بود را یادشان بود. اما این بار فرق داشت چرا که کمبود آب و خشکسالی باعث کم شدن مواد غذایی نشده بود، سایه شوم جنگ چنین وضعیتی در کشور به وجود آورد.


آرد به اندازه کافی حتی در نانوایی‌های پایتخت پیدا نمی‌شد. همان آرد هم مرغوب نبود و باعث بیماری می‌شد. اما برای همین نان سیاه بد کیفیت هم دم در نانوایی‌ها کتک‌کاری و دعوا بود و خبر از ضرب و شتم و حتی کشته شدن چند نفر در ستون حوادث روزنامه‌ها منتشر می‌شد. کمبود مواد غذایی و سوخت در زمستان سرد سال ۱۳۲۰ جان خیلی‌ها را می‌گرفت. در این میان کسانی هم بودند که مایحتاج مردم را انبار می‌کردند تا در بازار سیاه به قیمت گزافی که طبقات پایین جامعه توان آن را نداشتند که بخرند، بفروشند.

اما این همه داستان نبود. از سر توافق سه قدرت متفق گروهی از زنان و مردان و کودکان جنگ‌زده‌ای که از کشورشان لهستان در قلب اروپا به جهنم سرد سیبری کوچ داده شده بودند با چندین بیماری به سمت مرز ایران می‌آمدند تا از اینجا به جای دیگری بروند. بیماری، قحطی، سرما، جنگ و کمبود مواد غذایی دست به دست هم داده بود تا سال ۱۳۲۱ با بیم و هراس از گرسنگی و نبود غذا آغاز شود. این بیم آن قدر زیاد بود که در نخستین پیام نوروزی شاه جوان ایران نیز بازتاب پیدا کرد. محمدرضا شاه پهلوی در پیام نوروزی‌اش با فراخواندن مردم به همراهی و اتفاق و اتحاد نوشت: «امسال مشکلاتی در پیش است که حل آن‌ها به جز به نیروی اتفاق و اتحاد و میهن‌دوستی میسر نیست.» او در بخشی از این پیام مردم را به ترویج کشاورزی و بخصوص تکثیر محصولات خوراکی تشویق کرد. علی سهیلی، نخست‌وزیر نیز در نخستین اظهارنظرش در سال ۱۳۲۱ مردم را به عدم اسراف و حمایت از کشاورزی تشویق کرد. او همچنین به مردم وعده داد تا به زودی راهی برای بهتر شدن وضعیت پیدا خواهد کرد. راه دولت جیره‌بندی ارزاق عمومی و توزیع کوپن در میان مردم بود.

 


تعطیل عمومی برای توزیع کوپن


از روز ششم نوروز که اداره‌های دولتی کارشان را شروع کردند، نمایندگان مجلس و وزیران دولت بر سر کارشان آمدند تا برای رفع وضعیت نابسامان کشور چاره‌ای بیاندیشند. روزنامه اطلاعات که به دلیل کمبود کاغذ دو صفحه‌ای شده بود در صفحه اول شماره ۴۸۳۴ که در روز دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۲۱ منتشر شد خبری را در مورد تعطیل عمومی نخستین جمعه اردیبهشت منتشر کرد که قرار بود کوپن‌های شش ماهه ارزاق عمومی را تقسیم کنند. این تصمیم در کمیسیونی با حضور وارسته و سجادی شهردار تهران، سرتیپ آق‌اولی رئیس کل آمینه، سرپاس رادسر رئیس کل شهربانی، رام رئیس آمار، امینی رئیس کل پخش که برای تعیین طرز توزیع کوپن‌های شش‌ماهه قند و شکر و قماش تشکیل شده بود گرفته شد. قرار بود در این روز سه هزار نفر مأمور این کوپن‌ها را دم در خانه‌ها تحویل دهند.


بر اساس تصمیم کمیسیون و تصویب دولت قرار بود در این روز از ساعت شش صبح تا ختم سکوت که به‌ وسیله سوت یا با تیر توپ اعلان می‌شود کسی از خانه بیرون نیاید و کوپن‌ها بعد از دیدن افراد زنده به تعداد افراد در اختیار خانواده‌ها قرار گیرد. هر ماه دارای یک کوپن بود و میزان قند و شکری که قرار بود به افراد تحویل داده شود در زمان اعلام کوپن به فروشندگان اعلام و در روزنامه آگهی می‌شد.


اما این کوپن‌ها تنها بخشی از مایحتاج مردم را مرتفع می‌کرد و هنوز مشکل کمبود مواد غذایی مهم‌ترین مشکل مردم بخصوص در شهری مثل تهران بود. همین دلیلی بود تا اسفندیاری رئیس مجلس در اقدامی نمادین دستور داد تا به جای گل و سبزه در باغ بهارستان یا همان باغ مجلس، سیب‌زمینی و سبزی بکارند و در اختیار کارکنان مجلس قرار دهند. این اقدام آن‌چنان مورد توجه قرار گرفت که باعث شد بسیاری از اداره‌های دولتی و کارخانه‌ها در بخشی از فضای خود اقدام به کاشتن سبزیجات و سیب‌زمینی کنند. این نکته‌ای بود که روزنامه‌ها نیز به آن اشاره کردند. کارمندان کارخانه سیمان یک شرکت شامل هزار سهم پنجاه ریالی تشکیل داده بودند؛ شرکتی که یکصد هزار مترمربع از زمین‌های اطراف کارخانه که زمین فوتبالی در آن ساخته شده بود را به کشت سیب‌زمینی و حبوبات اختصاص داد. روزنامه اطلاعات در زیر خبر مربوط به کاشت سیب‌زمینی و حبوبات در کارخانه سیمان ری با تقدیر از چنین اقدامی به تأثیر تصمیم مجلس برای کاشت حبوبات اشاره کرد و نوشت: «کشت سیب‌زمینی و حبوبات در باغ بهارستان باعث شده تا عده زیادی از زنان خانه‌دار و اشخاص تصمیم گرفتند به جای گل‌کاری در نوروز به کاشت سیب‌زمینی و سبزیجات در حیاط خانه اقدام کنند.»


در آن سال سخت مردم ایران با وجود سایه شوم جنگی که همه جهان را در گرفته بود با رویش سبزی‌های باغچه‌هایشان در روزهای آینده آرام می‌گرفتند.

کلید واژه ها: مجلس شورای ملی قحطی جنگ جهانی دوم اشغال متفقین


نظر شما :