کلیدداران اتاق تجارت چه کسانی بودهاند؟/ از امینالضرب تا آل اسحاق
با این حال از نخستین سال های تأسیس اتاق تجارت، همواره مجله اتاق تجارت گاه به صورت ماهنامه و گاه به صورت دوهفته نامه منتشر شده که بهترین منبع در تحقیقات با محوریت موضوعی تاریخ اتاق بازرگانی است. این پژوهش تنها یک مقدمه است درمورد رؤسای اتاق بازرگانی تهران از بدو تأسیس تاکنون که برپایه مجلات اتاق بازرگانی از ابتدا تا انقلاب اسلامی صورت گرفته است.
تشکیل اتاق تجارت
اتاق تجارت تهران حیات خود را در شانزدهم مهرماه 1305 خورشیدی در یک ساختمان کوچک و نمناک کرایه ای در نزدیکی چهارسوق کوچک بازار با یک پیشخدمت آغاز کرد. ریاست اتاق را حاج حسین آقا مهدوی امینالضرب عهدهدار بود و هیأت نمایندگان آن را حاج میرزا ابوطالب اسلامیه، میرزا عبدالحسین نیکپور، فقیه التجار، آقا میرزا محمدعلی محلوجی و آقا شیخ حسین حریری تشکیل دادند. اعضای موسس اتاق تهران پیشتر عضو کمیته خاص هیأت مدیره تجار - که به منظور حمایت از سلطنت رضاشاه شکل گرفت- بودند.
حاج محمد حسین امینالضرب، رییس مشروطهخواه
حاج محمدحسین مهدوی امینالضرب فرزند حاج محمد حسن امین الضرب، نماد تجارت مدرن ایرانی ،در شب ششم محرمالحرام 1289 هجری در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را نزد معلمین خصوصی آغاز کرد، فقه و اصول فلسفه را در حد سطح تحصیل کرد و ریاضیات و تاریخ و جغرافیا را فرا گرفت. زبان فرانسه را نیز به خوبی آموخت و در مدتی که پدرش میزبان سیدجمال الدین اسدآبادی بود، زبان عربی را به طور کامل از سید فرا گرفت. در شانزده سالگی کار خود را در تجارتخانه پدر آغاز کرد و چند سفر کوتاه به اروپا رفت. در اوایل سلطنت مظفرالدین شاه، اموال پدرش را به علت تقلب در پول سیاه توقیف کردند، محمدحسین به تسویه حساب پدر پرداخت و او را از زندان آزاد کرد. پس از مرگ امینالضرب پدر، مورد توجه مظفرالدین شاه قرار گرفت و ملقب به امینالضرب شد. او که طرفدار حکومت قانون بود، در دوران انقلاب مشروطه از مشروطهخواهان حمایت کرد و حامی مالی آنان بود و در مجلس اول به نمایندگی مجلس شورای ملی از سوی تجار انتخاب و عهده دار نیابت مجلس شد.
در سال 1338 قمری به همراه عده ای از تجار هیأت اتحاد تجار را تشکیل داد و ریاست آن را بر عهده گرفت، پس از کودتای سوم اسفند 1299 به دستور سیدضیاء دستگیر شد و به زندان افتاد. پس از سقوط سید ضیاء از زندان آزاد و در دورههای هفتم، هشتم و نهم مجلس شورا و مجلس موسسان به نمایندگی برگزیده شد.
امینالضرب صاحب نخستین کارخانه برق تهران بود و برای نخستین بار کارخانه ذوب آهن را به ایران آورد. وی تاجری مشروطهخواه و تجددطلب بود و مهمترین یادگار او تلاش برای توسعه تجارت بخش خصوصی است. او در اواخر عمر به بیماری قند مبتلا شد و برای معالجه به پاریس رفت، پس از چندی به تهران بازگشت و در تاریخ 26 آذرماه 1311 دار فانی را وداع گفت. ماندگارترین یادگار او، تأسیس اتاق بازرگانی تهران است که درحال حاضر با عنوان اتاق بازرگانی وصنایع و معادن تهران 84 سال قدمت دارد.
امینالتجار اصفهانی؛ رییس سیاستمدار
پس از مرگ امینالضرب، حاج حبیبالله امینالتجار اصفهانی جانشین وی شد. میرزا حبیب الله فرزند حاج سیدمحمدعلی امین التجار اصفهانی در 1264 خورشیدی تولد یافت. وی در دوره های 4، 6، 7، 8 و 15 از اصفهان به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد. در 1334 قمری در ایام جنگ بینالملل اول همراه با مهاجرین به سمت اصفهان رفت و پس از آن در مسیر عزیمت به کرمانشاه گرفتار انگلیسیها شد و یک سال در اسارت آنان بود. امین التجار در دوران سلطنت رضاشاه، انحصار صدور تریاک در تمام ایران را به مدت سه سال به دست آورد. در این ماجرا وی متهم به رشوه دادن به عبدالحسین خان تیمورتاش شد، پس از عزل تیمورتاش از وزارت دربار و محکومیت وی، حبیب الله خان به عنوان راشی توقیف و به شش ماه حبس محکوم و در همان سال مشمول عفو ملوکانه شد و از زندان بیرون آمد. او در سال 1333 خورشیدی در 69 سالگی درگذشت. امین اصفهانی تا پایان سال 1312 ریاست اتاق را بر عهده داشت، در اسفند ماه آن سال با توجه به پایان یافتن دوره سه ساله اتاق، انتخابات صورت گرفت و عبدالحسین نیکپور به عنوان رییس اتاق تجارت تهران انتخاب شد.
عبدالحسین نیکپور؛ سناتور بخش خصوصی
عبدالحسین نیکپور فرزند محمدحسن در سال 1273 خورشیدی در تهران متولد شد. پس از انجام تحصیلات مقدماتی به تجارت بلور روی آورد. وی با عضویت در مجلس موسسان، به دنیای سیاست راه یافت و در دورههای نهم تا سیزدهم از تهران به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد. در زمان وزارت دارایی علی اکبرخان داور مشاور و امین وی بود و در برنامههای اقتصادی دولت کمک می کرد. در سال 1324 عضو هیأت نمایندگانی بود که همراه قوام السلطنه برای حل مسأله نفت شمال عازم شوروی شد و در سال 1325 به عضویت شورای عالی اقتصاد درآمد. او همچنین از حامیان قوام السلطنه و عضو حزب دموکرات بود و در دوره پانزدهم مجلس شورای ملی به عنوان نماینده این حزب، به مجلس راه یافت. نیکپور در دورههای اول و دوم مجلس سنا نماینده انتخابی این مجلس از تهران بود.
او در تمام این سالها علاوه بر فعالیتهای سیاسی، در زمینه تجارت نیز فعالیت داشت و علاوه بر ریاست اتاق، در زمینه تجارت بلور فعال بود. نیکپور طولانیترین دوران ریاست اتاق تا پیش از انقلاب اسلامی را داشت و در طول دوران دراز مدت تصدی خود در این سمت، روزهای پرتلاطم اشغال ایران توسط قوای متفقین و سالهای بحرانی ملی شدن صنعت نفت را پشت سر گذاشت. در مهر 1309 خورشیدی، مجلس شورای ملی، تأسیس 36 اتاق جدید در شهرهای بزرگ را تصویب کرد، اما سال بعد دولت با وضع قانون انحصار تجارت خارجی، موجب نگرانی و بدگمانی تجار شد. اتاقهای تجارت را به حالت تعلیق درآورد و اعضای آن را به همکاری در سازماندهی جدید تشویق کرد. پس از پنج سال، دولت شمار اتاقها را به شانزده تقلیل داد و نظارت شدیدتری بر فعالیتهای آنان اتخاذ کرد. طبق قانون جدید، انتخابات اتاق در دو مرحله برگزار میشد. در مرحله نخست تجار هر شهر تعداد سه برابر اعضای هیأت نمایندگان، نامزدهایی را انتخاب می کردند که از میان آنها دولت یک سوم نامزدها را به کارمندی اتاق برمیگزید. و بدین ترتیب دولت، با کنترل شدید بخش خصوصی، فضا را بار دیگر بر تجار تنگ ساخت. با خروج رضا شاه از کشور، تجار و بازاریان که به وضع موجود اعتراض داشتند و از امتیازهای اعطایی دولت به نمایندگان اتاق تجارت محروم مانده بودند، خواستار تعطیل بازار شدند. درخواست اصلی آنان، برگزاری انتخابات آزاد تک مرحلهای در اتاق بود. رهبران دسته مخالف محمدرضا خرازی کارمند پیشین اداره تجارت و حاج شیخ احمد سیگاری بازاری محبوب بودند. در پاسخ به اعتراضات، قانون جدیدی به نام قانون تشکیل اتاق بازرگانی به تصویب رسید و با مصالحه میان دو گروه، نیکپور به ریاست اتاق و خرازی به عنوان نایب رئیس انتخاب شدند. سالهای ملی شدن صنعت نفت روزهای پرتلاطم اتاق تهران بود. در آن سالها دو قدرت سیاسی مخالف دولت در کشور وجود داشت: بازاریان متوسط و حزب توده. بازاریان حامی دکتر محمد مصدق بودند. مصدق پس از انتخاب به سمت نخست وزیری، به انحصار صادرات و واردات در دست تعدادی معدود از بازرگانان و اعضای هیأت رئیسه اتاق با استفاده از رانت دولتی اعتراض کرد و همین امر موقعیت وی را میان بازاریان ارتقا داد. پس ازآن، مصدق در مجلس چهاردهم به واگذاری امتیاز قماش، به گروهی از تجار متنفذ، اعتراض و از وزارت دارایی انتقاد کرد. هیأت رئیسه اتاق نیز از عملکرد دولت جانبداری کرد، اما بازاریان متوسط به حمایت از مصدق برخاستند و در سال 1328 زمینه ایجاد جبهه ملی با کمک بازاریان متوسط و روشنفکران و دانشجویان غیرکمونیست فراهم آمد. با پایان مدت قانونی دوره چهارم اتاق در 18 فروردین 1330، دولت مصدق موضوع برگزاری انتخابات دوره بعدی اتاق را رد کرد. یک سال بعد، مصدق با استفاده از اختیارات تام خود، لایحه قانونی افزایش نمایندگان اتاق تهران از 15 نفر به 30 نفر تهیه کرد و به این ترتیب نمایندگان اصناف، پیشهوران، صنایع و شرکتهای حمل و نقل، بیمه، بانک ملی و وزارت اقتصاد نیز به عضویت هیأت نمایندگان اتاق درآمدند. پس از سقوط دولت مصدق، کابینه زاهدی انجمن بازرگانان، اصناف و پیشهوران را غیرقانونی شناخت و طبق قانون جدید اتاق مصوب 7 دی ماه 1333 انتخابات اتاق به صورت تک مرحلهای در اختیار بازرگانان قرار گرفت.
انتخابات اتاق بلافاصله برگزار و نیکپور بار دیگر به ریاست و خرازی به سمت نایب رئیسی اتاق انتخاب شدند. سرانجام دوره پنجم اتاق تهران پس از قریب به چهار سال فترت از سال 1330 تا اسفند 1333 در دوره سپهبد زاهدی در روز پنجشنبه پنجم اسفند 1333 با حضور وزیر اقتصاد ملی افتتاح شد. رئیس اتاق، طی نطقی علت اصلی این فترت طولانی و بی سابقه را تمایل و تصمیم دولت در اداره امور بازرگانی و اقتصادی به اراده شخصی و بدون مشورت با یک دستگاه قانونی عنوان کرد. نیکپور و نمازی به نمایندگی مجلس سنا و خرازی به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شدند و بدین ترتیب توانستند برای تأمین منافع و پیشبرد خواستههای طبقه بازرگان متمول و مخالفت با قدرت حکومت و مدیران دولتی، از مجلسین استفاده کنند، اتاق تبدیل به سازمان تقریباً مستقل بازرگانان متمول شده بود که در تنظیم سیاست اقتصادی نقشی فعالانه داشت. عبدالحسین نیکپور در جشن سی سالگی اتاق که در اسفند 1335 برگزار شد، دستاوردهای ریاست بیست و اندی ساله خود در اتاق را به شرح زیر برشمرد: انتشار نشریه مرتب و مستقل، تأسیس بیمارستان خیریه، تأسیس خیریه مستمر بازرگانان و تشریک مساعی با بانکها و بیمهها. نیکپور در این جلسه، یک سال پیش از موعد قانونی به دلیل بیماری از ریاست اتاق کنارهگیری کرد.
ابوالحسن صادقی؛ بانکدار
این بار ابوالحسن صادقی سکاندار پارلمان بخش خصوصی شد. وی که متولد سال 1276 خورشیدی در تبریز بود، تحصیلات ابتدایی خود را در تبریز و متوسطه را در مدرسه سن لوئی تهران به پایان برد و پس از آن به خدمت وزارت دارایی وارد شد و تا سال 1307 در خدمت آن وزارتخانه بود. در آغاز تشکیل بانک ملی ایران، از وزارت دارایی به بانک ملی منتقل شد. در سال 1318 با سمت مدیر کل امور اقتصادی بار دیگر به وزارت دارایی رفت و در سال 1319 مدتی عضو هیأت اقتصادی دولت در اروپا بود. پس از مدتی وارد فعالیت های بازرگانی شد و در سال 1323 از تبریز به نمایندگی مجلس چهاردهم شورای ملی انتخاب شد.در سال 1325 مدتی عهدهدار معاونت وزارت راه و سال بعد به سمت وزیر راه و پس از آن به عنوان وزیر اقتصاد ملی انتخاب شد و پس از آن در مجلس پانزدهم از تهران به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد. پس از آن مدیریت چند شرکت بازرگانی و از سال 1331 مدیریت بانک پارس را بر عهده گرفت. از سال 1333 به عضویت اتاق درآمد و پس از کناره گیری نیکپور رئیس اتاق تهران شد. وی در روز شنبه 23 آذر ماه 1336 در حالیکه عازم مراسم افتتاح فروشگاه فردوسی بود، بر اثر حمله قلبی درگذشت.
علی وکیلی؛ یاور علی اکبر داور
جلسات اتاق پس از مرگ صادقی به طور موقت به ریاست محمدرضا خرازی نائب رئیس اتاق اداره میشد. انتخابات دوره ششم اتاق تهران در 20 بهمن ماه 1336 برگزار و سناتور علی وکیلی به ریاست اتاق انتخاب شد.
علی وکیلی در سال 1267 خورشیدی در تبریز متولد شد، تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش و تحصیلات متوسطه خود را مدرسه فرانسوی آلیانس تهران به پایان رساند و پس از آن عازم استانبول شد، پس از چندی به ایران بازگشت و در اداره مالیه تبریز مشغول به کار شد، اما پس از مدتی به سوئیس رفت و به تحصیل پرداخت و پس از بازگشت به استخدام اداره کل انحصار تریاک یزد درآمد. وی سپس به تهران آمد و به تجارت کفش مشغول شد و نمایندگی کفش ساکسون را به دست آورد. او نخستین کسی بود که برای بازاریابی کفشهای خود در ایران آگهی بازرگانی منتشر کرد. در سال 1300 خورشیدی نمایندگی اتومبیلهای فورد در ایران را گرفت و در ماجرای به قدرت رسیدن رضا شاه، حامی وی بود.
در سالهای آغازین دهه 1300 که سینما نخستین مراحل رشد خود را میپیمود، در عرصه سینما و وارد کردن فیلم به ایران سرمایهگذاری کرد و «گراند سینما» اولین سالن سینمایی کشور را تأسیس کرد و سپس به فکر ترجمه فیلمهای فارسی افتاد. وکیلی همچنین نخستین سینمای اختصاصی بانوان را نیز افتتاح کرد، اما مورد اقبال عمومی قرار نگرفت و تعطیل شد. وکیلی اولین مجله سینمایی کشور با عنوان «سینما و نمایشات» را نیز منتشر کرد. او همچنین از مؤسسین شیر و خورشید سرخ ایران بود.
علی وکیلی و علی اکبر داور رابطه نزدیکی با هم داشتند و هنگامی که داور به وزارت فواید عامه رسید، او را با خود به وزارتخانه برد. «شرکت مرکزی» تشکیلاتی بود که توسط علی اکبر داور سازماندهی شده بود و کلیه خریدهای کلان دولتی در زمینه ارزاق و مایحتاج عمومی از قبیل پارچه، قند، شکر، چای، ابزارآلات و... در سطح وسیع توسط این شرکت خریداری میشد. داور سرپرستی این شرکت را به علی وکیلی سپرد و او از نیمه دوم 1314 عهدهدار این سمت شد.
وکیلی در پنج دوره 9، 10، 11، 12 و 15 نماینده مجلس شورای ملی و دو دوره نماینده سنا بود و یک دوره هم به عضویت انجمن شهر تهران درآمد. او دو دوره ریاست اتاق تهران را عهده دار بود، از جمله اقدامات اتاق در دوران ریاست وی، تأسیس مؤسسه اعتباری دانشگاه در مهر ماه 1338 بود که به دانشجویان بیبضاعت وام شرافتی بدون وثیقه مالی میداد و تأسیس دانشکده بازرگانی در سال 1339. در دوران وی غرفه ایران در نمایشگاه 1960 شیکاگو رتبه اول را به دست آورد و فرش و میناکاری ایران مدال طلا گرفت.
انتخابات هفتمین دوره اتاق بازرگانی در دی ماه 1339 برگزار شد و وکیلی بار دیگر حائز اکثریت آرا شد. این اولین بار بود که زنان هم در انتخابات اتاق شرکت می کردند. وکیلی در 19 فروردین ماه 1346 درگذشت.
اتاق بازرگانی در دوران ریاست وکیلی و در سالهای آشفته از رکود اقتصادی و نزاع سیاسی در 1339 تا 1342 خورشیدی، به عنوان گروه متنفذ، برخی امتیازات ویژه خود را حفظ کرده بود و با موفقیت عمل میکرد. با وجود این هنگامی که در بهمن 1341 انقلاب سفید محمدرضا شاه به راه افتاد و قدرت، قبضه دستان او شد، همه سازمانهای مستقل و غیردولتی کشور تحت سلطه او قرار گرفتند و محمد خسروشاهی تحت حمایت دولت، به ریاست اتاق تهران برگزیده شد.
محمد خسروشاهی؛ تاجر پنبه
هشتمین دوره انتخابات اتاق بازرگانی تهران در 3 بهمن ماه 1342 برگزار شد، در این دوره وکیلی نامزد انتخابات نشد و محمد خسروشاهی به ریاست اتاق انتخاب شد. محمدخسروشاهی در سال 1289 در رشت متولد شد و پس از پایان دوره دبیرستان در سال 1307 به کشور سوئیس و سپس آلمان رفت و بعد از طی دوره تحصیل بازرگانی در برلن، از 1310 تا 1317 در هامبورگ اقامت گزید و در آن جا به ترویج و فروش کالاهای صادراتی ایران مخصوصاً پنبه که تا آن تاریخ به بازار اروپا راه نیافته بود، اشتغال ورزید. در سال 1314 اتاق بازرگانی ایران و آلمان در برلن تأسیس شد و خسروشاهی از همان زمان سمت ریاست آن را برعهده گرفت و پس از بازگشت به ایران نیز عهدهدار آن سمت بود. خسروشاهی در سال 1318 به تهران بازگشت و تا سال 1328 در تهران ماند. در 1319 به عضویت انجمن شهر تهران انتخاب شد و از همان سال عضویت اتاق بازرگانی تهران را پذیرفت و سال بعد به نمایندگی دوره سیزدهم مجلس شورای ملی از تبریز انتخاب شد. در سال 1329 بار دیگر به آلمان بازگشت و تا سال 1337 در آنجا به تجارت اشتغال داشت. در سال 1330 به عضویت هیأت نمایندگی ایران در کنفرانس غرامات لندن و در اسفند 1341 که کنفرانس اقتصادی تهران تشکیل شد، به مقام دبیرکلی کنفرانس انتخاب شد. ساختمان جدید اتاق بازرگانی تهران که همان ساختمان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران فعلی واقع در خیابان طالقانی است، در 22 تیرماه 1344 در زمان ریاست خسروشاهی تأسیس شد. انتخابات دوره نهم اتاق بازرگانی تهران در تاریخ دهم اسفند ماه 1345 صورت گرفت و محمد خسروشاهی بار دیگر به ریاست اتاق انتخاب شد.
علیاکبر محلوجی؛ رییس کارخانهدار
در اولین انتخابات اتاق تهران که پس از تأسیس اتاق ایران برگزار شد، علی اکبر محلوجی به ریاست اتاق برگزیده شد. علی اکبر محلوجی متولد بهمن ماه سال 1292 در تهران بود. وی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه سلطانی و دوره اول متوسطه را در مدرسه شرف به پایان رساند و بعد به مدرسه عالی تجارت وارد شد. پس از پایان تحصیلات متوسطه، وارد دانشکده حقوق شد و در رشته اقتصادی و قضائی لیسانس گرفت. سپس به سوئیس رفت و فوق لیسانس خود را در رشته اقتصاد گرفت و به ایران بازگشت. از سال 1321 پس از گذراندن خدمت سربازی وارد کار شد و سه سال مدیر عامل شرکت نسبی محمدجعفر محلوجی و شرکا را در تهران و دو سال عهدهدار ریاست شعبه شرکت در نیویورک بود. در سال 1326 به تهران بازگشت و شرکت سهامی بازرگانی و فنی آفتاب شرق را تأسیس کرد که نمایندگی دوازده کارخانه بزرگ آلمانی سازنده ماشین آلات سنگین را دارا بود. در سال 1335 سه شرکت دیگر به نامهای شرکت سهامی دیزل مان، شرکت سهامی مان اسپر و شرکت سهامی فروتکس جهت کارهای صنعتی تشکیل شد که محلوجی به عضویت هیأت مدیره شرکت های مزبور و از سال 1341 به سمت نائب رئیس اتاق انتخاب شد. وی از سال 1349 تا 53 یک دوره ریاست اتاق بر عهده داشت.
عنایتالله بهبهانی؛ آخرین رییس
انتخابات دوره دوم هیأت نمایندگان اتاق ایران در 26 دیماه 1353 برگزار و طاهر ضیائی بار دیگر به ریاست انتخاب شد. انتخابات هیأت نمایندگان اتاق تهران نیز در 26 بهمن همان سال برگزار شد، علی اکبر محلوجی رئیس دوره قبل در انتخابات شرکت نکرد و عنایت بهبهانی به ریاست اتاق انتخاب شد. عنایت بهبهانی فرزند ابوالقاسم، بازرگان و کارخانهدار معروف، در 1306 در تهران متولد شد. تحصیلات متوسطه را در دبیرستان البرز و تحصیلات تکمیلی خود را در آمریکا گذراند. در دانشگاه میشیگان مهندسی ماشینآلات کشاورزی و در مریلند مهندسی مکانیک خواند. وی پس از بازگشت به ایران، در واحدهای صنعتی پدرش مشغول به کار شد و مدیریت عامل شرکت جنرال الکتریک را عهدهدار گشت. علاوه بر این عضو انجمن شهر تهران شد و در دورههای 23 و 24 از تهران به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد. بهبهانی آخرین رئیس اتاق تهران پیش از وقوع انقلاب اسلامی بود.
روسای اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران پس از انقلاب اسلامی
در دوران پس از انقلاب اسلامی در بهمن ماه 57 تاکنون که اتاقهای بازرگانی در آستانه هفتیمن دوره انتخابات خود قرار گرفته، چهار نفر نشستن بر مسند ریاست اتاق بازرگانی تهران را تجربه کردهاند. در این میان سیدعلینقی سیدخاموشی بیشترین حضور و محمد نهاوندیان کمترین دوران حضور در مقام ریاست اتاق تهران را در سابقه خود دارند. علینقی خاموشی، محمدرضا بهزادیان، محمد آقا نهاوندیان و یحیی آل اسحاق چهار رییس اتاق بازرگانی تهران پس از انقلاب هستند که هرکدام برای مدت زمان های متفاوت هدایت مرکز تجارت بازرگانان و شرکت های تهرانی را برعهده داشته اند.
20 سال ریاست خاموشی
ورود علینقی خاموشی به اتاق بازرگانی با حضورش در «کمیته منتخب امام (ره) در اتاق بازرگانی» رقم خورد. این کمیته هشت نفره تنها چند روز پس از پیروزی انقلاب در 22 بهمن با نامه ای به امضای امام خمینی(ره) به اتاق بازرگانی رفتند تا امور را سروسامان بدهند. اما سابقه تشکیل این کمیته نیز به چهارماه قبل از انقلاب برمی گردد. زمانی که امام (ره) تازه به پاریس رفته بود، شبی سران انقلاب همانند مرحوم مهندس بازرگان، شهید بهشتی و باهنر و اکبر هاشمی رفسنجانی در منزل علاء میرمحمدصادقی جمع شدند و کمیته ای برای ساماندهی اعتصابات تشکیل دادند که به طور مداوم با کارخانجات و بازاریان در تماس بود تا علاوه بر حفظ و تدام اعتصابات و اعتراضات مشکلی برای تامین مایحتاج مردم پیش نیاید. پس از انتخاب مهندس بازرگان به عنوان نخست وزیر و و انتخاب وزرای دولت موقت و بیرون رفتن سران دیگر انقلاب پس از پیروزی کمیته ساماندهی اعتصابات خالی شد و تنها چند عضو چون میرمحمد صادقی و لولاچی باقی ماندند. در این زمان بود که میرمحمد صادقی دست به کار شد و با کمک دوستانش چون شهید سیدکاظم موسوی نامه ای برای امام در مورد مشکلات واحدهای تولیدی، کسبه و بازرگانان نوشت و آن گونه که خود می گوید از طریق پشت بام به مدرسه علوی رفت و از طریق شهید مطهری نامه را به امام رساند. امام با جمله «حضرات اقایان اقدام کنید» نامه را پاراف کردند و میرمحمدصادقی به خانه شهید بهشتی رفت تا اعضای کمیته ای را مشخص کند که مامور رسیدگی به مشکلات بازرگانان شوند. افراد کمیته توسط چند تن از فعالان بازار چون میرمحمدصادقی و مرحوم عالی نسب انتخاب شدند و به تایید شهید بهشتی و آیت الله موسوی اردبیلی رسیدند. کمیته با حضور علاءالدین میرمحمدصادقی، میرمصطفی عالی نسب، سیدعلینقی سیدخاموشی، اسدالله عسگراولادی، علی حاج طرخانی، حاج محمدعلی نوید، حاج ابوالفضل کرداحمدی و حاج علی اکبر پورشهامی شکل گرفت و جلسات خود را در اتاق بازرگانی ایران شروع کرد.سیدخاموشی هم چنین علاوه بر اتاق بازرگانی در بنیاد مستضعفان نیز حضور داشت و برخلاف اتاق بازرگانی از همان ابتدا ریاست بنیاد را برعهده گرفت. با این همه ریاستش بر این نهاد انقلابی بسیار کوتاهتر از اتاق بازرگانی بود و در شهریور 59 با انتقال این مسئولیت به شهید رجایی نخست وزیر وقت بنیاد را ترک کرد.علینقی خاموشی در ترکیب هشت نفره کمیتهای که خود را منصوب امام(ره) می نامند هم چنان ادامه یافت تا این که پس از انتخاب حبیب الله عسگراولادی برای وزارت بازرگانی به همراه او به این وزارتخانه رفت و به عنوان معاون صادرات و تجارت خارجی مشغول به کار شد و در عین حال حضوری فعال در اتاق بازرگانی داشت. با این همه در این دوران مصطفی عالی نسب به عنوان رییس احترامی جلسات انتخاب شده بود و اموراجرایی نیز برعهده حاج طرخانی بود. وزارت عسگراولادی به دلیل اختلاف با نخست وزیر وقت عمری دو ساله داشت و این زمینه حضور بیشتر خاموشی در اتاق بازرگانی بود.
علینقی خاموشی پس از آن در اولین انتخابات اتاقهای بازرگانی به عنوان رییس اتاق بازرگانی تهران و ایران انتخاب شد و این دو اتاق بازرگانی که کاملا در هم ادغام و ممزوج شده بودند با هیات رییسهای که غالب اعضایش مشترک بودند ادامه حیات دادند. خاموشی در دورههای دوم، سوم و چهارم نیز به عنوان ریاست اتاق تهران و ایران رای آورد و فعالیتهایش در جهت تسهیل امور تجاری و بازرگانی و توسعه فعالیتهای بخش خصوصی در صادرات غیرنفتی متمرکز کرد. دوران ریاست خاموشی بر اتاق بازرگانی تهران و ایران بدون از هر گونه هیاهو و البته خبر است. دورانی که با حضور چهرههای قدرتمند و بانفوذ، تمام امور جاری در اتاق بازرگانی با لابی ها و مذاکره های بزرگان پیش میرفت. نه مطالبهای علنی نشد و نه اختلافی رسانهای. سید علینقی خاموشی تا پنجمین دوره انتخابات هیات نمایندگان اتاقهای بازرگانی در کسوت ریاست اتاق تهران باقی ماند تا این که در این انتخابات که در اسفندماه 81 برگزار شد، گروهی موسوم به تحول خواهان در هیات رییسه اتاق تهران اکثریت صندلی ها را در اختیار گرفتند و حکم به ریاست محمدرضا بهزادیان دادند تا خاموشی کهنه کار پس از 23 سال حضور در راس اتاق پایتخت ،در چهار سال بعد از آن تنها ریاست اتاق بازرگانی ایران را در اختیار داشته باشد و انتخابات دور ششم نیز پایان بخش حضور 27 ساله اش در ریاست اتاق بازرگانی ایران باشد.
علینقی خاموشی در انتخابات مجلس هشتم در حالی که از ریاست در اتاقهای بازرگانی فارغ شده بود برای حضور در مجلس شورای اسلامی نیز ثبت نام کرد تا در اردوگاه اصولگرایان در انتخابات حضور داشته باشد اما در نهایت در لیست 30 نفره جای نگرفت و به نفع بقیه کنارهگیری کرد. خاموشی حضور موثری در بسیاری از شرکت ها و واحدهای تولیدی بخش خصوصی داشته و دارد که شاید شرکت بازرگانی پتروشیمی ایران و کارخانجات ریسندگی و بافندگی جامعه از شاخصترین آنها باشند. خاموشی هم اکنون با مدیریت هولدینگ سرمایهگذاری ایران سهامدار و عضو هیات مدیره این شرکت هاست.
بهزادیان و جدا کردن اتاق تهران از ایران
دومین رییس اتاق بازرگانی تهران پس از انقلاب نیز اصالتی خراسانی داشت. محمدرضا بهزادیان فرزند ذبیحالله که خود متولد و بزرگ شده مشهد بود و سابقه یک دوره نمایندگی مردم شهرستان قائنات در مجلس شورای اسلامی را نیز در پرونده خود داشت. بهزادیان در سال 1367 ودر حالی که تنها 31 سال داشت توانست از حوزه انتخابیه قائنات به مجلس راه پیدا کند و یک دوره در جمع 333 نماینده مردم حضور داشته باشد. محمدرضا بهزادیان که با گروه تحول خواهان در انتخابات پنجمین دوره اتاقهای بازرگانی در اسفندماه 81 ثبت نام کرده بود، توانست در هیات رییسه اتاق تهران جای بگیرد و بر صندلی ریاست اتاق تهران تکیه زند. بهزادیان بلافاصله پس از ریاست در اتاق تهران با کمک هیات رییسه، اتاق تهران را از اتاق ایران جدا کرد. با این کار منابع مالی در اختیار اتاق ایران که قسمت اعظمش از طریق امور جاری اتاق تهران تامین می شد محدود شد. جدا شدن حسابهای مالی و جریان فکری اتاق تهران و ایران باعث بروز اختلافات جدی بین این دو اتاق شد. در این روزها اعضای هیات رییسه اتاق تهران با رهبری بهزادیان با استفاده ظرفیت هایی که در قانون اتاقهای بازرگانی مثل استقلال مالی و اداری اتاقهای شهرستان پیش بینی شده بود، ساختمان اتاق تهران را از اتاق ایران جدا کردند. اتاق تهران اگر چه به طور کامل امور اداری و اجرایی را انجام می داد اما تنها یک اتاق اختصاصی در طبقه سوم را در اختیار داشت و تمام هیات رییسه در همان اتاق جلسات خود را تشکیل میدادند. پس از مذاکرات فراوان بهزادیان و هیات رییسه اتاق تهران توانستند طبقه سوم اتاق ایران را در اختیار گرفتند اما به دلیل وجود محدودیت ها، اتاق تهران ساختمان جداگانهای را در خیابان مطهری اجاره کرد. این در حالی است که به گفته هیات رییسه اتاق تهران خود ساختمان اتاق ایران نیز به استناد سند در مالکیت اتاق تهران بود. تفکیک ساختمان موضوعی بود که بار دیگر باعث افزایش و بالا گرفتن اختلافات بین خاموشی و بهزادیان شد. محمدمهدی رییس زاده که در آن زمان دبیرکل اتاق بازرگانی تهران بود به این نکته اشاره میکند که علینقی خاموشی هنگامی که دید اتاق تهران در تدارک تفکیک ساختمان است افرادی در جلوی درب ورودی مستقر کرد تا تمام اعضای هیات رییسه و کارکنان اتاق تهران را بازرسی بدنی بکنند تا هیچ چیز از اموال اتاق به ساختمان جدید اتاق تهران منتقل نشود. رییسزاده بیان میکند که در این هنگام برای مراجعین از آن جهت که مشمول بازرسی نمیشدند، توانستند کمک بزرگی در انتقال مدارک و بایگانیهای اتاق تهران به محل جدید بکنند. رییس زاده خود میگوید رایانهاش را جدا و به صورت قطعات مختلف در کیف دستیاش از اتاق خارج کرده است. در همین دوران بود که بر اثر بالا گرفتن اختلافات بین روسا، اتاقهای بازرگانی از خاموشی و رکود خبری خارج شدند و در کانون توجهات قرار گرفتند و وقتی که خاموشی درهای اتاق را بست و اجازه نداد تا اعضای اتاق تهران اموال و اسناد را به اتاق تهران منتقل کنند به اوج رسید. اختلافات اتاقهای تهران و ایران تا آنجا بالا کشید که خاموشی توانست از غفلت بهزادیان استفاده کند و با رای مثبت هیات نمایندگان او و هیات رییسه اتاق تهران را استیضاح و از کار برکنار کند. به این ترتیب بهزادیان که در طول نزدیک به سه سال ریاستش بر اتاق تهران دائما مشغول درگیری و اختلاف با علینقی خاموشی بود در جلسهای که در روز چهارم بهمن ماه 1384 با حضور 151 نفر از اعضای هیات نمایندگان اتاق ایران برگزار شد با 107 رای موافق برکنار شد. هم چنین نمایندگان بخش خصوصی با 108 رای خواستار تغییر هیات رییسه اتاق تهران شدند. بهزادیان البته پس از این تصمیمبه مراجع مختلف قانونی شکایت برد و حتی توانست فعالیت هیات رییسه جدید اتاق تهران را نیز تعلیق کند اما در نهایت با نامه آیتالله شاهرودی رییس وقت قوه قضاییه، هیات رییسه منتخب جدید اتاق تهران با ریاست محمدآقانهاوندیان کار خود را شروع کرد تا یک سال باقی مانده از دور پنجم هیات نمایندگان به سرانجام برسد. به این ترتیب محمدرضا بهزادیان از پارلمان بخش خصوصی کنار رفت.
ریاست دیپلماتیک نهاوندیان
محمد آقا نهاوندیان که ریاستش بر اتاق تهران پس از جنجال های بین خاموشی و بهزادیان بود، اقتصادخواندهای بود که سابقه فعالیت در وزارت بازرگانی در سالهای اولیه انقلاب داشت و ریاست مرکز جهانی شدن و مشاور رییس جمهور نیز از دیگر سمتهایش بود. نهاوندیان روحانیزاده و متولد تهران است که علاوه بر تحصیلات حوزوی در رشته اقتصاد تحصیل کرده است. نهاوندیان که سومین رییس اتاق بازرگانی تهران پس از انقلاب بود مدرک فوق لیسانس ودکترای اقتصاد خود را از دانشگاه جورج واشنگتن آمریکا گرفته و قریب به هشت سال دراین کشور اقامت داشته است.
محمد نهاوندیان که سابقه عضویت در گروه های مخالف رژیم پهلوی با مشی مسلحانه دارد، در دبیرستان علوی تحصیلاتش را به پایان برد و پس از آن به حوزه رفت تا فرزند خلف پدری روحانی باشد که حسینیه زنجانیهای مرکز را در خیابان شیخ هادی بنا نهاده بود. محمد نهاوندیان در حوزه بود که به اقتصاد اسلامی علاقمند و با شهید مطهری آشنا شد. سال 51 به دانشگاه رفت و لیسانس اقتصاد گرفت اما دوران فوق لیسانسش را در کوران انقلاب نیمه کاره رها کرد. نهاوندیان از همان اوایل انقلاب وارد وزارت بازرگانی شد و با دکتر رضا صدر همکاری کرد. در دوران جنگ با کمک حسین نقره کار شیرازی به بنادر رفت تا بارگیری کشتی ها و حمل و نقل کالا را تسهیل کند. محمد نهاوندیان در سال 64 به آمریکا رفت و در دانشگاه جورج واشنگتن به تحصیل اقتصاد مشغول شد. نهاوندیان البته جزو شاگردان ممتاز جورج واشنگتن بود و مدارک تحصیلی او بر روی دیوارهای این موسسه خودنمایی می کند.
محمد نهاوندیان در سال 72 به ایران بازگشت و بلافاصله به اتاق تهران رفت و معاون یحیی آل اسحاق در این وزارتخانه شد. نهاوندیان تا سال 80 در این وزراتخانه ماند و پس از آن ریاست مرکز جهانی شدن را عهده دار شد. در گیر و دار انتخابات ریاست جمهوری 84 مدیر اقتصادی علی لاریجانی بود و پس از آن نیز به همراه او به شورای عالی امنیت ملی رفت و معاونت اقتصادی آن را عهده دار شد.
محمد نهاوندیان در این دوران بود که پا به اتاق بازرگانی تهران هم گذاشت و ریاست اتاق بازرگانی پایتخت را پس از برکناری بهزادیان برعهده گرفت تا مذاکرات و راه و روش دیپلماتیک خود را به اتاق بازرگانی پایتخت بیاورد. شروع جلساتی با عنوان «صبحانه با مسئولان» در این دوره بود که پای وزیران و مسئولان ارشد دولتی را به اتاق باز کرد تا رودروی فعالان بخش خصوصی بنشینند و پاسخگوی آنان باشند. در دوران کوتاه یک ساله ریاست بر اتاق تهران، محمد نهاوندیان توانست خود را به عنوان اقتصادخواندهای با مشی دیپلماتیک و قدرت چانهزنی نشان دهد و با همین روند در انتخابات ششمین دور هیات نمایندگان اتاقهای بازرگانی شرکت کند و با کسب 165 رای از هیات نمایندگان اتاق ایران مسند ریاست این اتاق بنشیند. صندلی ریاست اتاق تهران نیز به در این انتخابات به یحیی آل اسحاق رییس سال های دور خود واگذار کرد.
ریش سفیدیهای آل اسحاق
یحیی آل اسحاق چهارمین رییس اتاق بازرگانی تهران و رییس فعلی آن، روحانی زاده ای زنجانی است که سابقه نشستن بر صندلی وزارت بازرگانی را هم دارد. آل اسحاق در انتخابات دور ششم در اسفندماه 85 به اتاق بازرگانی آمد و به جای محمد نهاوندیان که به اتاق ایران رفته بود، نشست.
آل اسحاق که پدرش سابقه مبارزات انقلابی دارد و حتی پدرش در زندانهای ساواک تحت شکنجه نیز قرار گرفته بود، با حضور در هیاتهای موتلفه اسلامی وارد مبارزات سیاسی شد. یحیی آل اسحاق بلافاصله پس از انقلاب وارد نهادهای انقلابی شد و در وزارت بازرگانی مدیرعامل و رییس هیات مدیره مرکز تهیه و توزیع منسوجات شد. آل اسحاق در طول سالهای پس از انقلاب در معاونت های متعدد وزارت بازرگانی و وزارت صنایع مشغول بود و در نهایت در سال 1372 و در کابینه دوم هاشمی رفسنجانی به وزارت بازرگانی رسید. آل اسحاق پس از حضور در مسئولیت های دولتی از حضور در هیات موتلفه که صورت حزب به خودش گرفته بود سرباز زد و عملا از این حزب خارج شد.
اگر علینقی خاموشی دردهه 60 نگذاشت چراغ اتاق خاموش شود و آن را به صورت شعله کوچکی نگه داشت، یحیی آل اسحاق را باید احیاگر اتاق بازرگانی در دهه 70 دانست. او زمانی که وزیر بازرگانی بود، همگام با سیاست توسعه اقتصادی اکبرهاشمی رفسنجانی، به اتاق ومدیران آن، میدان وسیعی داد و آنها را در تصمیم گیریها به بازی گرفت. در وفاداری آل اسحاق به بخش خصوصی همین بس که او در مراسم افتتاح فروشگاه زنجیرهای رفاه که با سرمایه ومدیریت دولت راه اندازی شده بود، به نشانه اعتراض حضور نیافت و اکبر هاشمی رفسنجانی به تنهایی این فروشگاه دولتی را افتتاح کرد. آل اسحاق در دوران مدیریتش بارها به اتاق بازرگانی رفت و با مدیران بخش خصوصی طرح تعامل ریخت.
دوران وزارت آل اسحاق بر بخش بازرگانی، با روی کارآمدن اصلاح طلبان به پایان رسید، هرچند محمد خاتمی، از او دعوت کرد که در کابینه بماند اما آل اسحاق راستگرا رفتن را بر ماندن ترجیح داد وبه بنیاد مستضعفان اثاث کشی کرد. دوران حضور او در بنیاد، حداقل نتیجهای که در بر داشته، کوچک سازی این غول بزرگ اقتصادی بوده است. آل اسحاق را باید مبتکر اصلاح ساختار بنیاد دانست چه آن که او در سالهای گذشته، به شکل قابل توجهی از حجم بنیاد مستضعفان کم کرده و برنامههای کوچک سازی او هم چنان ادامه دارد.
وزیر اسبق بازرگانی که از مقبولیت زیادی در جمهوری اسلامی برخوردار است، پیش از سال 1385، برنامهای برای بازگشت به عرصه مدیریت و امور اجرایی نداشت اما ملاقات دوستان قدیمیاش در وزارت بازرگانی، او را متقاعد به بازگشت کرد و به این ترتیب او با نامزدی در ششمین دوره انتخابات اتاقهای بازرگانی، بار دیگر به عرصه مدیریت اقتصادی کشور بازگشت. آل اسحاق که از ابتدای سال 86 تاکنون ریاست اتاق بازرگانی تهران را برعهده دارد تلاش زیادی برای رایزنی و مذاکره با مقامات دولتی در جهت مطرح کردن اتاق بازرگانی و استفاده از مشاورههای این اتاق در تصمیم گیری داشته است. نمونه این تلاشها نیز اوج گرفتن نشستهای صبحانه با مسئولین در دوران ریاست آل اسحاق است. در این دوران تمامی وزرای بازرگانی، اقتصاد، نفت، کشاورزی، راه و ترابری و مدیران سازمانهای اقتصادی به اتاق تهران دعوت شدند و تا پاسخگوی سوالات و شنونده مشکلات، پیشنهادات و انتقادات بخش خصوصی باشند. آل اسحاق که به تازگی از تز دکترایش در رشته مدیریت استراتژیک دفاع کرده برای تداوم فعالیتهایش در سال آینده باید منتظر انتخابات ماه آتی باشد.
--------------------
[1]- بنگرید به: آدمیت، فریدون، ناطق، هما، افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار، تهران: انتشارات آگه، 1356، صص 299-370؛ همچنین اشرف، احمد، موانع تاریخی رشد سرمایهداری در ایران دوره قاجاریه، تهران: انتشارات زمینه، 1359، صص 107-110.
[1]- نطق عبدالحسین نیکپور در جشن سی سالگی اتاق بازرگانی تهران، مجله اطاق بازرگانی تهران، سال بیست و هفتم، شماره 46 و 47، 25 اسفند ماه 1335.
[1]- اشرف، احمد، دانشنامه جهان اسلام، جلد اول، ص 451.
[1]- مهدوی، محمدحسین امین الضرب، مجله یغما، یادگار زندگانی حاج محمدحسین امین الضرب، ضمیمه مرداد ماه 1341، ص 5.
[1]- عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، تهران: نشر گفتار با همکاری نشر علم، 1380، جلد سوم، ص 1571.
[1]- آدمیت، فریدون، ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران، تهران: پیام، 1356، ص 350.
[1]- ترابی فارسانی، سهیلا، تجار مشروطیت و دولت مدرن، تهران: نشر تاریخ ایران، 1384، ص 376-390.
[1]- مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران: زوار، 1341، ج 3، ص 268.
[1]- محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، تهران: دانشگاه تهران 1370، ج 3، صص 385-386.
[1]- مجله اطاق تجارت، سال چهارم، شماره 53، اول دی ماه 1311، ص 6.
[1]- بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران: زوار، 1378، جلد 5، ص 61.
[1]- مجله اطاق تجارت، سال پنجم، شماره 82 و 83، سالنامه 1312، ص 89.
[1]- نظری، منوچهر، رجال پارلمانی ایران (از مشروطه تا انقلاب اسلامی)، تهران: انتشارات فرهنگ معاصر، در دست چاپ.
[1]- گذشته چراغ راه آینده است، پژوهش از جامی، تهران: ققنوس، 1377، ص 343.
[1]- نظری، همان.
[1]- مجله اطاق تجارت، سال اول، شماره 12، مهر ماه 1309، صص 12-14.
[1]- مجله اطاق تجارت، سال ششم، شماره 119، مهرماه 1314، ص 9.
[1]- مجله اطاق تجارت، سال دوازدهم، شماره 238، آذرماه 1319.
[1]- اشرف، احمد، دانشنامه جهان اسلام، ص 452.
[1]- مجله اطاق بازرگانی تهران، سال بیست و پنجم، شماره اول، 31 فروردین 1334، صص 3-8.
[1]- مجله اطاق بازرگانی تهران، سال بیست و هفتم، شماره 47 و 48، 25 اسفند 1335.
[1]- مجله اطاق بازرگانی تهران، سال بیست و هشتم، شماره 60، 16 دی ماه 1336، ص 3.
[1]- مجله اتاق بازرگانی تهران، سال بیست و نهم، شماره 65، شنبه 23 فروردین 1337.
-[1] مجله اتاق بازرگانی تهران، سال سی و دوم، شماره 103، فروردین 1340، صص 9-10.
[1]- امید، جمال، تاریخ سینمای ایران، تهران: انتشارات روزنه، 1374، صص 28-29.
[1]- صدرهاشمی، محمد، تاریخ جراید و مجلات ایران، اصفهان: انتشارات کمال اصفهان، 1363، جلد سوم.
[1]- وکیلی، علی، داور و شرکت مرکزی، چاپ اول، ص 82. به نقل از: معماران تباهی، انتشارات روزنامه کیهان، 1378، جلد پنجم، علی وکیلی: غارتگر بیت المال و بنیانگذار کلوپ روتاری تبریز، صص 60- 89.
[1]- همان، صص 37-38.
[1]- مجله اتاق بازرگانی تهران، سال سیام، شماره 85، مهر ماه 1338، ص 1.
[1]- مجله اتاق بازرگانی تهران، سال سی و یکم، شماره 92، اردیبهشت 1339، ص 53.
[1]- مجله اتاق بازرگانی تهران، سال سی و یکم، شماره 95، مرداد ماه 1339، ص 23.
[1]- مجله اتاق بازرگانی تهران، سال سی و یکم، شماره 100، دیماه 1339، صص 4-5.
[1]- مجله اتاق بازرگانی تهران، سال سی و چهارم، شماره 136 و 137، دی و بهمن 1342، ص 62.
[1]- مجله اتاق بازرگانی تهران، سال سی و ششم، شماره 143، فروردین 1344، ص 83.
[1]- مجله اتاق بازرگانی تهران، سال سی و ششم، شماره 145، مرداد و شهریور 1344، ص 78.
[1]- مجله اتاق بازرگانی تهران، سال سی و هفتم، شماره 154، بهمن و اسفند 1345، ص 85.
[1]- مجله اتاق بازرگانی تهران، سال سی و دوم، شماره 109، مهرماه 1340 و سال سی و ششم، فروردین 1344، شماره 143، صص 84-85.
[1]- مجله اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، سال پنجم، شماره 10، دیماه 1353، ص 80.
[1]- مجله اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، سال پنجم، شماره 58 و 59، بهمن و اسفند 1353، ص 85.
[1]- عاقلی، جلد اول، ص 334.
منابع:
1- ماهنامه مهرنامه
2- ماهنامه اقتصاد و توسعه
منبع: تجارت نیوز
نظر شما :