تکذیب ادعای بادامچیان: منصور با اسلحه هاشمی ترور نشد
نوه آیتالله هاشمی رفسنجانی: خاطراتی که منتشر شده فقط نوک کوه یخ است
تاریخ ایرانی: آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ساعت ۱۹:۳۰ روز یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵ به دلیل سکته قلبی در سن ۸۲ سالگی در بیمارستان شهدای تجریش درگذشت.
هاشمی رفسنجانی (متولد ۱۳۱۳ در رفسنجان کرمان) اولین رئیس مجلس شورای اسلامی، چهارمین رئیسجمهور ایران، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، جانشین فرماندهی کل قوا و دومین رئیس مجلس خبرگان رهبری بود.
به گفته دکتر غلامرضا محسنی، رئیس بیمارستان شهدای تجریش، آیتالله هاشمی رفسنجانی بر اثر ایست قلبی ناشی از سکته قلبی در این بیمارستان دار فانی را وداع گفت. ایشان ساعت ۱۸:۲۰ بعدازظهر ۱۹ دی ۱۳۹۵ با علائم سکته قلبی و در شرایطی که هوشیاری نداشت به بیمارستان شهدای تجریش انتقال یافت و بلافاصله تمام اقدامات درمانی با حضور ۵ فوق تخصص قلب انجام شد و مراحل احیای قلبی نیز انجام گرفت اما یک ساعت تلاش برای احیای وی ناموفق بود و حدود ساعت ۱۹:۳۰ درگذشت.
دکتر محمد آقاجانی، معاون درمان وزیر بهداشت به خبرگزاری ایسنا گفت: «آیتالله هاشمی رفسنجانی وضعیت جسمی خوبی داشتند و حتی ورزش میکردند و کارهای روزمرهشان را انجام میدادند و از نظر جسمی و روحی وضعیت خوبی داشتند، اما در عین حال زمینه بیماری قلبی را هم داشتند و در سن ۸۲ سالگی با وجود بیماری زمینهای قلبی، احتمال بروز سکته قلبی وجود دارد.» او درباره عدم حضور تیم پزشکی با آیتالله هاشمی رفسنجانی توضیح داده «ایشان پزشکان مورد اعتماد خود را داشتند، اما به هر دلیل تیم پزشکی را به طور مستمر در کنار خودشان نپذیرفته بودند و صرفا در سفرها تیم پزشکی همراهشان بود.»
آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی صبح روز سهشنبه ۲۱ دی با حضور در مراسم تشییع پیکر آیتالله هاشمی رفسنجانی در دانشگاه تهران، نماز را بر پیکر ایشان اقامه کردند. مجلس ختمی نیز از سوی رهبر انقلاب روز چهارشنبه، ٢٢ دی، در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.
با نظر خانواده آیتالله هاشمی رفسنجانی پیکر این یار دیرین امام و رهبری در جوار بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و در داخل ضریح مبارک امام راحل به خاک سپرده شد.
بازتاب درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی در روزنامههای ایران - دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۵
دیدگاه چهرههای سیاسی درباره آیتالله هاشمی رفسنجانی
حجتالاسلاموالمسلمین حسن روحانی: حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی در آن دوران مبارزه رابط بین ایران و نجف و نیز ایران و پاریس بودند و در زمان بازگشت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، همواره از یاران بسیار نزدیک امام خمینی (ره) بشمار میآمدند. در روزهایی، بار همه انقلاب اسلامی بر دوش آیتالله هاشمی رفسنجانی بود. بعد از حادثه هفتم تیر، امام (ره) تنها ماند و این آیتالله هاشمی رفسنجانی بود که در کنار امام خمینی (ره) بار سنگینی در نظام را بر دوش گرفت.
حجتالاسلاموالمسلمین سید حسن خمینی: از فرماندهی دفاع مقدس تا مدیریت سازندگی کشور، از شورای انقلاب تا ریاست مجلس، از نقش بیبدیل در تعیین رهبری پس از امام تا ریاست خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، از زندان و رفتن تا پای اعدام تا نمایندگی امام برای حل هر معضله و بحران، از ترور فیزیکی توسط فرقان تا ترور شخصیت توسط دشمنان و نابخردان همه و همه گواه و ردپای هاشمی در تاریخ این مرز و بوم است. هاشمی قامت رعنای گفتمان آزادیخواه و معتدل در جامعه افراطزده ماست.
علی لاریجانی: روز گذشته مردی بزرگ از تبار سابقون انقلاب اسلامی به دیار باقی شتافت. نام او همیشه با نام انقلاب اسلامی همراه بوده و هست. در تمام دوران مبارزه ملت ایران، با استواری ستودنی پیگیر آرمانهای پیشوای بزرگ انقلاب، امام(ره) بود، زندانها و شکنجهها را تحمل کرد تا جریان روحانیت مبارز شاخ و برگ لازم برای راهنمایی تودهها را بیابد. مجاهدت هاشمی رفسنجانی در صحنههای سخت و پرفراز و نشیب ابتدای انقلاب اسلامی کمتر از قبل از انقلاب نبود.
اسحاق جهانگیری: ایران قهرمانی ملی، ملت فرزندی شایسته، رهبری یاوری دیرین، نظام سرمایهای بیبدیل و دولت پشتیبانی شجاع را از دست داد. آن «فرزند برومند اسلام» و «مجاهد متعهد» که زندگیش با «حیات انقلاب» پیوند خورد، تجسم تاریخ مبارزات ملی ما علیه استبداد و استعمار است و به تعبیر معمار فقید انقلاب «مردان تاریخ تا آخر زنده هستند».
محمدجواد ظریف: انقلاب ستونی سترگ، ملت قهرمانی متعهد و جهان صدایی خردورز را از دست داد، باشد که در آرامش بیاساید.
علی مطهری: رحلت ناگهانی آیتالله هاشمی رفسنجانی همه انقلابیون اصیل و علاقهمندان انقلاب اسلامی را عزادار کرد. پس از شهادت آیتالله مطهری ایشان صمیمیترین و محرمترین یار امام خمینی (ره) بود. در سالهای اخیر آفتها و آسیبهای انقلاب اسلامی را خوب تشخیص داده بود و بر آزادی بیان و عدم سختگیری بر منتقدان تاکید داشت. آنجا که احساس میکرد که نظام به خطا میرود هشدار میداد. دست فرصتطلبان را که درصدد به حاشیه راندن انقلابیون اصیل بودند رو میکرد. تصویر درستی از ولایت فقیه داشت و بهترین و خیرخواهترین دوست مقام رهبری بود. نماد اعتدال بود و امروز سخت به چنین نمادی نیاز داریم.
حجتالاسلاموالمسلمین علیاکبر ناطق نوری: خبر ارتحال مبارز بزرگ انقلاب، یار وفادار امام و رهبری و همسنگر پیشکسوتم، حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی، عمق جانم را سوزاند. بیتردید نقش بیبدیل این شخصیت ممتاز در دوران مبارزه، خدمات شایسته و ماندگارش در سالهای دفاع مقدس، اراده کارسازش در راهبری دوران فاخر سازندگی، صبر و استقامتش در برابر بیمهریها و نگاه پیوسته امیدوارانهاش به آیندههای روشن، نام هاشمی رفسنجانی را بر تارک افتخارات این مرز و بوم برای همیشه تاریخ جاودان خواهد ساخت.
حجتالاسلاموالمسلمین سید محمد خاتمی: آیتالله هاشمی رفسنجانی از معدود انسانهای بزرگی است که چه پیش از انقلاب و چه پس از آن همواره و همه جا نقشی ممتاز و کمنظیر داشته است. او اندیشمندی اسلامشناس و آزادیخواه و انقلابی و خستگیناپذیر و مورد اعتماد و عنایت ویژه حضرت امام و گرهگشا در تنگناها و بحرانها بود و قهرمانی که جز به اعتلاء انقلاب و ایران و دفع و رفع خطرها از نظام و مردم نیاندیشید و عمل نکرد. مردم شریف و بزرگوار ایران قدر این فرزند قهرمان خود را میدانستند و بار دیگر از مراسم تشییع پیکر پاک او و مجالس بزرگداشتش جایگاه والای او را پاس خواهند داشت.
حجتالاسلاموالمسلمین سید محمود دعایی: اکنون غم سنگینی بر قلب رهبری حاکم است. من اکنون رهبر معظم انقلاب را تنها میبینم، زیرا آیتالله هاشمی رفسنجانی یکی از دلسوزترین و امینترین یاران رهبر معظم انقلاب بودند که امروز از دست رفتند. با توجه به نقشی که آیتالله هاشمی رفسنجانی در انقلاب و نظام داشت، ایشان بیشترین رازها را در سینه خود داشت، رازهایی که نیازمند برخورداری از تحمل بسیار بالا بود. تاریخ نشان داد که این تحمل در ایشان بود، تحملی که سبب شد آیتالله هاشمی در حساسترین لحظات تاریخ معاصر ایران، مورد اتکا و توجه امام خمینی(ره) باشد.
حجتالاسلاموالمسلمین سیدمهدی طباطبایی: من آیتالله هاشمی را شهید میدانم، شهید حتماً نباید با شمشیر کشته شود، کسی در که در طلب حق باشد، شهید است... ایشان را به اندازه چهار شهید میدانم…آخوندی بود که پیش امام عزیزترین بود.
محمد عطریانفر: شیوه پرداخت رسانههای مکتوب به رحلت حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی بسیار شباهت داشت به حادثه غمانگیز رحلت امام(ره)؛ تقریبا در همان راستا و همان ابعاد به موضوع پرداختند.
صادق خرازی: صبر هاشمی یادآور مظلومیت بهشتی بود
سید محمدصادق خرازی، رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان در پیامی درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی را تسلیت گفت.
متن کامل پیام خرازی به این شرح است:
خبر تاسفبار درگذشت حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی، یار دیرین امام و رهبری، ایران را در بهت و ماتم فرو برد.
ایشان مبارز خستگیناپذیر انقلاب و مدافع بینظیر نظام جمهوری اسلامی بودند که تا ساعات پایانی حیات مبارکشان، خللی در باور و عقیدهشان در خدمت به مردم و پاسداشت امانت امام و شهدای انقلاب و دفاع مقدس پدیدار نشد و علیرغم اهانتها و بیمهریهای متعدد، همواره امیدبخش و ابتکارآفرین بودند.
صبر و حلم ایشان در مقابل بدگوییها یادآور مظلومیت شهید بهشتی بود؛ ایشان سینه ستبر کرده و تیر طعن به جان خریده اما هرگز قدم استوارش در دفاع از انقلاب بزرگ ملت ایران و رشادتهای رزمندگان جبهههای جنگ و همگامیاش با امام و رهبری سست نشد.
آیتالله هاشمی رفسنجانی، فرمانده جنگ بود که مبتکر صلح شد و با همان همیت و غیرتی که در جبهههای دفاع از ملک و مذهب داشتند، در سنگر سازندگی نیز توفیقهای بزرگ به یادگار گذاشتند.ایشان با وجود ناملایمات فراوان هرگز از اجابت خواست مردم فروگذار نکردند و همواره خود را در معرض رای و قضاوت عمومی قرار دادند؛ حتی تدبیر آیتالله هاشمی رفسنجانی موجب شد رد صلاحیت تلخ ایشان کام نظام و مردم را تلختر نکند و با اقبال ایشان به صندوقهای رای شیرینی برآورده شدن خواست اکثریت جامعه ملموس شود. آیتالله هاشمی رفسنجانی به حق شایسته این تعبیر والای رهبر کبیر انقلاب بودند: «بدخواهان باید بدانند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است.» تا نهضت اسلامی مردم تحت زعامت رهبری عالیقدر نظام زنده باشد، یاد و میراث این انقلابی امیدوار و مصلح بردبار و عالم بزرگوار زنده و پابرجا خواهد ماند.
آیتالله هاشمی رفسنجانی خیرخواه همگان بودند؛ حتی مخالفانشان. هر بار که توفیق زیارت ایشان را داشتم، امید و آرزوهای نیک ایشان برای اسلام و ایران را به خوبی حس میکردم. ایشان گنجینه ارزشمندی بودند که از گرو گذاشتن مال و جان و آبرو و امن و امان خود برای اعتلای انقلاب و ایران، مردم و اسلام دریغ نکردند.
امشب ایران بزرگمردی وفادار و مردم همراهی فداکار را از دست دادند؛ ضایعه فقدان ایشان چنان عمیق است که ایران و جهان اسلام را عزادار کرده است.
با درد و دریغ، این ضایعه بزرگ را محضر رهبر معظم انقلاب که دوست و همراهی صدیق را از دست دادند و نیز ملت ایران تسلیت عرض میکنم؛ تسلیت برای ایستادن قلب پاکی که جز به عشق قرآن و ایران نتپید و آرزومندم که در سایه قرآن روح ایشان محشور ائمه و بزرگان شود.
سید محمد صادق خرازی
۱۹ دی ۱۳۹۵
مرگ کبیر در روز امیر
روزنامه فرهیختگان خبر درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی را با تیتر «مرگ کبیر در روز امیر» منتشر کرده است. روزنامه وقایعاتفاقیه نیز با تیتر «عروج سردار در شب امیر» نوشته است: از آن دوشنبه تلخ تا این دوشنبه، یکصد و شصت و پنج سال فاصله بود. در آن دوشنبه تلخ، رگهای تاریخ ایران را زدند و در این دوشنبه، مردم ایران خبر درگذشت مردی را میخوانند که دل در گرو امیر داشت. آن دوشنبه، ایران، امیرکبیر را از دست داد. عصر دوشنبه، بیستم دی ۱۲۳۰ شمسی، مردی به قتل رسید که سرآغاز اصلاحات در ایران بود. در شب دوشنبه سال ۱۳۹۵، مردی درگذشت که خود را مقلد امیر میدانست و به احترامش اشک میریخت. امیر برای آیتالله، قهرمان مبارزه با استعمار بود. شاید اگر لحظه رفتن، انتخابی بود، اکبر هاشمی رفسنجانی همین روز را برمیگزید. عصر روز پیش، به فاصله زمانی کوتاهی، خبر بستری شدن آیتالله در بیمارستان منتشر شد. از لحظهای که گفتند حال عمومی ایشان خوب است تا زمانی که پیامی تلخ با آیه «انا لله و انا الیه راجعون» آغاز شد و پایان زندگی اکبر هاشمی رفسنجانی را منتشر کرد، کمتر از ساعت رقم خورد. سردار در ۸۲ سالگی به سوی حق پرکشید. از آن دوشنبه زهرآگین تا این دوشنبه تلخ، یکصد و شصت و پنج سال، تاریخ مسیرش را انتخاب کرده بود. امیر سه سال و سه ماه صدارت کرد و در تاریخ ماندگار شد. آیتالله برای ماندگار شدن در تاریخ، ۵۵ سال با انقلاب زیست؛ درست از سال ۱۳۴۰ که فعالیت سیاسی را در کنار امام خمینی (ره) آغازید و ۳۸ سال در حیات انقلاب زیست؛ دو دوره رئیسجمهوری ایران شد و اولین رئیس مجلس شورای اسلامی ایران لقب گرفت و ۹ سال (از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۸) بر این مسند نشست. ۳۴ سال نماینده مجلس خبرگان بود و ۲۷ سال بر مسند ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام تکیه زد. ۱۴ ماه جانشین فرمانده کل قوا بود و ۸ سال شورای عالی دفاع را ریاست کرد. دوشنبه، بیستم دی، مُهری شوم بر پیشانی دارد؛ از روزی که امیرکبیر به قتل رسید تا امروز که همه روزنامهها، تیتر خداحافظی یار دیرین امام و رهبری را بر پیشانی زدهاند.
ناطق نوری: هاشمی حاضر بود اعدام شود تا انقلاب بماند
حجتالاسلاموالمسلمین علیاکبر ناطق نوری، رئیس دفتر بازرسی دفتر مقام معظم رهبری در برنامه تلویزیونی «این شبها» خاطراتی از آیتالله هاشمی رفسنجانی نقل کرد:
- جزوه عبرت و انتقام تقریبا زیر نظر آقای هاشمی کپی میشد و اگر در آن شرایط میفهمیدند معلوم نبود سرنوشت ایشان چه میشد چون خیلی تند بود. اینها آغاز آشنایی من با آقای هاشمی بود.»
- آقای فلسفی گفتند که شنیدهام شما خیلی اذیت شدید. آقای هاشمی با اینکه خودشان تازه آزاد شده بودند، گفتند چیزی نبود من بنیه دارم اما آمدهام به شما بگویم به داد بقیه زندانیها برسید.
- امام(ره) آنقدر به آیتالله هاشمی اعتماد داشت که به او پیشنهاد تاسیس حزب داد و بعد پیشنهاد تاسیس حزب جمهوری اسلامی را مطرح کردند. آقای هاشمی در این باره همیشه میگفت که امام در آن زمان پول درست و حسابیای در اختیار من گذاشت تا حزب جمهوری اسلامی را تشکیل دهم. اینگونه بود که این حزب با تلاش آقای هاشمی و در کنار کسانی مانند شهید باهنر، شهید بهشتی و موسوی اردبیلی، آیتالله خامنهای و غیره شکل گرفت.
- فرماندهان جنگ از جمله آقایان هاشمی رفسنجانی و سایر مسئولین نزد امام میروند. وقتی گزارش را میدهند و شرایط جنگ و امکانات را میگویند، امام تأمل میکند که ما به مردم گفتیم جنگ جنگ تا پیروزی. آقای هاشمی میگوید شرایط، شرایطی است که اگر بخواهیم ادامه بدهیم نظام و شما و مردم ضربه میخوردند. شما پس اجازه بدهید من مسئولیت این کار را به عنوان فرمانده جنگ بپذیریم و بعد شما به عنوان رهبر دستور بدهید من را محاکمه و اعدام کنید تا انقلاب بماند.
- این شخصیت کم آدمی نیست. یک آدم انقلابی که سابقهاش کم نیست و سنش هم بالاتر از آقا بود و سهم جدی دارد اما سهمخواهی نمیکند. اصلاً شما میدانید که خبرگان داشت به سمت شورایی میرفت که رهبری شورایی شود؟ بعضی از آقایان موافق بودند، یکباره ایشان جلسهای که خدمت امام رسیدند را یادآوری میکند و از حاج احمد آقا کد میآورد. شما بینید ما امام را از دست دادیم در شرایط حساس این مرد عاقل و فداکار بیاید بگوید آقا ما با آقای خامنهای - آن موقع رهبری که نبودند من عذر میخواهم اینگونه خطاب میکنم - در خدمت رهبری بودیم که اگر قائم مقامی بیفتد و شما نباشید کشور چه میشود، امام فرمودند همین آقای خامنهای. این کد در آن روز برای انقلاب چه کرد.
هاشمی گفت: با دو چیز معامله نمیکنم یکی اصل انقلاب، دوم شخص آقای خامنهای.
- هاشمی گفت سحر که بیدار میشوم و میخواهم برای وضو بروم چند دقیقهای روی تخت مینشینم، گاهی یکدفعه با خودم فکر میکنم که اگر خبر بیاورند که مقام معظم رهبری خوابید و دیگر بلند نشد، وقتی فکر میکنم کسی جز ایشان نیست، به محض اینکه بلند میشوم، قندم میافتد و زمین میخورم.
اگر الان در همه شبکههای تلویزیون هم از هاشمی تجلیل شود، فایدهای ندارد. باید قدر هم را بدانیم و تهمت نزنیم.
متن کامل را اینجا بخوانید
روزنامههای ایران - سهشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۵
تشییع باشکوه پیکر آیتالله هاشمی رفسنجانی به روایت مطبوعات ایران - چهارشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۵
پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵
روایتی منتشرنشده از دیدار احمد بورقانی با آیتالله هاشمی رفسنجانی
روزنامه شرق امروز روایتی منتشرنشده از دیدار احمد بورقانی، روزنامهنگار و نماینده مجلس ششم با آیتالله هاشمی رفسنجانی منتشر کرده است. بورقانی در این دیدار که روز سهشنبه اول شهریور ١٣٧٩ انجام شد، خطاب به هاشمی گفته بود: «میان روحانیون، شما واقعگرا و آشنا به مسائل سیاسی روز جهان هستید و معمولاً حرفهای نو زدهاید و نقش پیشتازی داشتهاید. حمایت شما از دانشگاه آزاد و ایجاد مترو همراه با شناخت بوده است… تا پیش از انتخابات مجلس ششم، شما چهرهای ملی بودید؛ اما غبار انتخابات چهره شما را پوشاند… در حال حاضر برای شما فرصت تاریخی به وجود آمده تا یک بار دیگر نقش مثبت خود را با حمایت از مردمسالاری ایفا کنید و اجازه دهید تاریخ به شما مثبت بنگرد.»
هاشمی رفسنجانی نیز در این دیدار گفته است: «زمانی که با تمدید دوره سوم ریاستجمهوری مخالفت کردم، با آگاهی بود و قصدم کمک به نهادینه شدن دموکراسی در کشور بود. من همان زمان دریافته بودم زمان بازنشستگیام فرا رسیده است. انتخابات مجلس را دوستان و کارگزاران به من تحمیل کردند. نگرانی قبلی و فعلی من افراطیگری است…گروههای تندرو در دوره ریاستجمهوری من دست به افراطکاری زدند و کارها را خراب کردند. در کشور ما اسلام شیعی طرفدارانی جدی دارد که حاضر هستند برای آن خون بدهند…آقای خاتمی چندی پیش در جلسه سران کشور گفت کشور در حال روی آوردن به سکولاریسم است و از من کاری ساخته نیست. من گفتم شما، دوستانتان و ما نیز باید دور هم جمع شویم و اجازه ندهیم این حرکت جلو برود. جناح راست از من رنجیده است؛ چراکه در حمایت از آنها به میدان نرفتم. عقیده دارم باید با آهنگ سازندگی جلو رویم تا موفق شویم. جامعه مردمسالار دینی تنها راه چاره ماست.»
متن کامل را اینجا بخوانید
تکذیب ادعای بادامچیان: منصور با اسلحه هاشمی ترور نشد
تاریخ ایرانی: دفتر آیتالله هاشمی رفسنجانی ادعای اسدالله بادامچیان، قائممقام حزب موتلفه اسلامی مبنی بر اینکه اسلحهای که حسنعلی منصور با آن ترور شد را هاشمی تهیه کرده بود، تکذیب کرد.
در توضیح دفتر مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی آمده است: «در پی رحلت جانسوز مجاهد نستوه و مبارز، شادروان حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی، اخیرا توسط برخی اشخاص در نقل فرازی از سوابق مبارزاتی آن یار سفر کرده در زمان ستمشاهی، ذکر شده است که اسلحه ترور حسنعلی منصور توسط ایشان تهیه و در اختیار جمعیت فدائیان اسلام قرار گرفته است. در صورتی که بر اساس مستندات موجود و نقل خاطرات خود آن عالم ربانی، این موضوع مستند نبوده و صحت ندارد.»
محمد هاشمی برادر وی نیز به خبرگزاری ایلنا گفت: «مرحوم آیتالله هاشمی در اختیار قرار دادن اسلحه را به حزب موتلفه بارها رد کردند.»
مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز فیلمی از گفتوگوی اختصاصی با آیتالله هاشمی رفسنجانی منتشر کرده که در آن وی به صراحت، دادن اسلحه برای ترور منصور را تکذیب کرده است.
سوال: راجع به اعدام انقلابی منصور، در خاطرات دوستان موتلفه نظر واحدی در این مجموعه نیست. مثلا درباره کیفیت فتوا گرفتن، یکی میگوید از آقای میلانی فتوا گرفتیم، یکی میگوید شورای استفتا فتوا داد، مساله بعدی روی اسلحهای که تهیه کردند. در مطبوعات گاهی گفته بودند که اسلحه را آقای هاشمی از آقای تولیت گرفته داده به آقای عراقی و ایشان هم به موتلفهایها داده است.
پاسخ آیتالله هاشمی: «در مورد فتوا علیالقاعده فتوایی بوده است. آن زمان نیروهای مذهبی برای اینگونه کارها بدون اجازه حرکت نمیکردند چون قتل نفس بود و احتمال اینکه خودشان گیر بیفتند و اعدام شوند و مشکلاتی برای دیگران درست شود وجود داشت. مبارزه روحانیت و کسانی که همراه ما بودند واقعا براساس معیارهای دینی بود و نمیخواستیم اقدامی بکنیم که خداوند راضی نباشد. کسانی که خودشان مجتهد بودند صاحبنظر بودند، هر کاری را با نظر خودشان میکردند اما تیپهایی که مجتهد نبودند از دیگران اجازه میگرفتند.. کارهایی مثل شعار دادن و اعلام پخش کردن کارهای عمومی بود و معلوم بود که مراجع راضی هستند لااقل مرجع تقلید آنها که امام بود.
آن زمان میشنیدیم که برخی خدمت امام رسیدند؛ مثلا افسری که اسمش را هم میدانستیم میگفتند آمده که از امام برای زدن شاه فتوا بگیرد. میگفته که من میتوانم بمبی به خودم ببندم و او را نابود کنم. امام اجازه ندادند. این یک مورد را بخصوص اطلاع دارم. روحیه ایشان اینگونه بود.
امام یک وقتی میگفتند اینهایی که میآیند از ما میپرسند اگر خودشان اهل این کارها بودند نمیآمدند بپرسند (خنده). یک چیزی دارند که... شاید این سوءظن امام به بعضیها بود یا ایشان هوشیاری داشتند که مساله را طی میکردند ولی ما فکر میکردیم که چرا آدمهایی هستند که میخواهند فداکاری کنند، میخواهند با اجازه باشند نه اینکه خودشان کاری کنند منتهی ایشان اجازه نمیدادند.
در این مورد هم همانطور که شما گفتید روایتهای مختلفی نقل شده است. من خودم در جریان فتوا گرفتن نبودم که از چه کسی فتوا گرفتهاند فقط وقتی من را بازداشت کردند و برای بازجویی آورده بودند، سرهنگ مولوی رئیس ساواک تهران که فرد خشنی هم بود برای شروع بازجویی داخل اتاق آمد و از روی کاغذ چندتا اتهام برای من میخواند مثلا تو میخواستی نصیری را ترور کنی، تو به خانوادههای زندانیها پول میدادی. هفت هشت تا اتهام خواند. یکی از آنها این بود که تو فتوای قتل منصور را آیتالله میلانی گرفتی. خب این دروغ بود چون من نگرفته بودم اکثر چیزهایی که گفت دروغ بود و مثلا میخواست ما را بترساند. یک تعبیر این بود.
تعبیر دیگری هم بازجوی من بعدها در حین شکنجهها گفت. در آن به اسم مرحوم فومنی رسیدیم که از علمای تهران بود. او با اهانتی گفت این آقای فومنی فتوای قتل منصور را داده است. این هم تعبیر او بود. معلوم شد که ساواک هم نظر واحدی نداشت. مگر اینکه منظورش این بوده باشد که او رفته فتوا را از مرحوم میلانی گرفته است که البته بعضی هم میگویند نه بازاریها رفتند فتوا را گرفتند. من نمیدانم که اصلا فتوایی گرفتند و اگر گرفتند از کی گرفتند.
در مورد اسلحه هم درست نیست که من از مرحوم تولیت گرفتم و دادم به اینها. اینها اسلحه داشتند. گروه مسلحی که در موتلفه شکل گرفت بعدها تعداد زیادی اسلحه از اینها گرفتند و این نبود که بگوییم اینها همین یک اسلحه را داشتند و از کسی معین گرفتند. فقط وقتی مرحوم عراقی را گرفتند در تیتر روزنامهها آمد که منصور با اسلحه نواب صفوی کشته شد. چون ایشان از فداییان اسلام بودند شاید از این ناحیه میتوان فهمید...
البته اگر پرونده آقای عراقی را نگاه کنیم حتما در بازجوییهایشان هست. گویا ردپای اسلحه به مرحوم عراقی رسیده است و هر چی ایشان گفته است. آنجاها را هم نمیشود شما خیلی حقیقی تصور کنید چون طبیعی است که کسانی که در این راه بودند سعی میکردند اسم آن آدم واقعی را نگویند چون همه چیز لو میرفت. قاعدتا ساواک را گمراه میکردند بنابراین من الان واقعا نمیدانم این اسلحهای را که به کار گرفتند از کی گرفتند. فتوا هم همین بود که گفتم.»
بادامچیان در برنامه تلویزیونی «فرمول یک» گفته بود: «بعد از قضایای ۱۵ خرداد به این نتیجه رسیدیم که به جهاد مسلح نیاز داریم و توانستیم ۷ سلاح کمری با ۷ فشنگ تهیه کنیم. یکی از این اسلحهها که حسنعلی منصور نخستوزیر رژیم شاه و تصویبکننده لایحه حقارتبار «کاپیتولاسیون» را به درک واصل کرد، توسط آقای هاشمی رفسنجانی داده شد. تا زمانی که آقای هاشمی زنده بود قرارمان نبود که فاش کنیم ایشان این اسلحه را دادند و این موضوع برای اولین بار در کشور در برنامه شما مطرح شد.»
روزنامه آفتاب یزد در یادداشتی در این باره به قلم «متین مسلم» مینویسد: «هدف از طرح غیرقابل اثبات اینگونه ادعاها چیست؟ چرا الان؟ و چرا دقایقی پس از اعلام فوت آقای هاشمی؟ و چرا با این عجله؟! آیا عبور از گلوگاه و بزنگاه تاریخ معاصر ایران، منتظر رفع ابهام آقای بادامچیان بود که اساس آن مورد تردید جدی است؟!…ایشان متاسفانه متوجه این نکته مهم نشدهاند که مرحوم آقای هاشمی با آن کارنامه روشن و عیان در مبارزات قبل از انقلاب چیزی برای پنهان کردن نداشتند که اینک به یکباره و با عجله آقای بادامچیان خود را محق به افشای آن دانسته است. اما آیا اسرار یکطرفه دیگری هم نزد ایشان وجود دارد؟!»
عماد هاشمی، نوه آیتالله از شیوه انتشار کتابهای ایشان میگوید: خاطراتی که منتشر شده فقط نوک کوه یخ است
روزنامه تماشاگران امروز - ۲۳ دی ۱۳۹۵
روایت جالب حسین موسویان از آیتالله هاشمی رفسنجانی
سید حسین موسویان، عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای ایران در یادداشتی در سیانان نوشت: «هاشمی در دوران ریاست جمهوری خود با تمام ظرفیت برای بهبود روابط با اروپا تلاش کرد. همراه با گنشر وزیر خارجه آلمان در دیدار ٩٠ دقیقهای با آقای هاشمی درباره راههای دوستی ایران و کشورهای عرب همسایه خلیج فارس گفتوگو کردیم. آقای هاشمی به گنشر گفت که تهران برای ایجاد یک سیستم همکاری و امنیت جمعی با همسایگان خلیج فارس مشابه همکاریهای اتحادیه اروپا آماده است. گنشر با ذوقزدگی فوقالعادهای عازم واشینگتن شد و چندی بعد بطور خصوصی و با اظهار تاسف فراوان گفت که واشینگتن مخالفت کرده است. در آلمان سفیر بودم. آقای کهل صدراعظم آلمان علاقهمند به ایفای نقشی برای رفع خصومتهای آمریکا و ایران بود. آقای هاشمی جواب مثبت داد و آمادگی ایران برای همکاری مشترک علیه سلاحهای کشتار جمعی و تروریسم و ارتقاء حقوق بشر را به اطلاع کهل رساند. صدراعظم آلمان با ذوقزدگی کامل به واشینگتن سفر کرد و بعد از دو هفته، وزیر دفتر صدراعظم به من اطلاع داد که کهل با کلینتون صحبت کرده اما واشینگتن سرسختانه مخالفت کرده است.»
هفتهنامههای ایران درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی را اینگونه پوشش دادند
یکشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۵
خاطرات حجاریان از هاشمی رفسنجانی
تاریخ ایرانی: سعید حجاریان، فعال سیاسی اصلاحطلب در شماره اخیر هفتهنامه «صدا» خاطراتی از آیتالله هاشمی رفسنجانی نقل کرده است:
زمانی که ایشان به عنوان رئیسجمهور انتخاب شدند، نزدشان رفتم و چهار مطلب را در میان گذاشتم:
۱. با تجاربی که در اختیار داشتم طرح تشکیل «شورای عالی امنیت ملی» را که پیشتر نوشته بودم، به ایشان ارائه کردم. چون قبلا در اسناد باقیمانده از دولت قبل و بعضی از کتابها نمونههایی چون NSC) National Security Council) متعلق به آمریکا و چند کشور دیگر را دیده بودم، احساس کردم جای چنین نهادی برای ایران خالی است؛ ایشان استقبال کرد و قول داد که طرح را بخواند و آن را در شورای بازنگری قانون اساسی مطرح کند که الان آن طرح با حک و اصلاح تبدیل به اصل ۱۷۶ قانون اساسی شده است.
۲. با توجه به گفتوگوی قبل، به ایشان گفتم که «شورای عالی امنیت ملی» نیازمند یک اتاق فکر یا به قول فرنگیها think tank است. از این جهت کلیاتی برای ایشان توضیح دادم که در نهایت «مرکز تحقیقات استراتژیک» تشکیل شد که من در زمان ریاستجمهوری ایشان با هر دو مرکز همکاری میکردم.
۳. مطلب دیگری که با آن مرحوم مطرح کردم مربوط به وزیر اطلاعات بود؛ به دلایلی که به ایشان توضیح دادم، استدلال کردم که وزیر معرفی شده توسط ایشان (آقای فلاحیان) مناسب تصدی این مسئولیت نیست؛ اما ایشان نپذیرفت و نهایتا آن فرد به مجلس معرفی شد.
۴. دیگر موضوع آن روز مربوط به شایعه ضدانقلاب در خارج از کشور بود که گفته بودند آمریکا میخواهد پولهای بلوکه شده ایران را به دولت شما بازگرداند. من گفتم شما میخواهید کابینهتان را شب ۲۸ مرداد به مجلس معرفی کنید که این موضوع یادآور کودتای زاهدی است که دولت بیگانه طلاهای ایران را به مصدق نداد اما بعد از کودتا آنها را به دولت زاهدی برگرداند؛ لذا پیشنهاد کردم که کابینه اول آقای هاشمی با یکی دو روز تاخیر معرفی شود اما ایشان این تذکر را جدی نگرفت و کابینه در زمان مورد نظرشان به مجلس معرفی شد.
آیتالله هاشمی فردی بود اهل توکل و رضا و نمیگذاشت مسائل او را از پای درآورد؛ در شدیدترین حالات راضی به قضا بود و فقط به گمانم در زمان دولتهای نهم و دهم بود که ایشان به شدت نسبت به آینده کشور نگران شده بود و به هر مناسبت انتقاداتش را نسبت به آن دولت ابراز میکرد. من هیچ گاه ایشان را نگرانتر از آن مقطع ندیده بودم؛ به حدی که وقتی آقای روحانی به ریاستجمهوری برگزیده شد، گفت: «الان میتوانم راحت بمیرم.»
مالکی، رئیس سابق هیات مدیره پرسپولیس: آیتالله هاشمی پرسپولیسی بود
روزنامه گل - ۲۶ دی ۱۳۹۵
نظر شما :