فیلم مجلس خبرگان؛ ۶ دقیقه از ۲۸ سال پیش
آیا راز جدیدی آشکار شده است؟
پایگاه اطلاعرسانی مجلس خبرگان رهبری امروز (پنجشنبه ۲۱ دی) با اشاره به انتشار این فیلم توضیح داد که «طبق اصل صد و هفتم قانون اساسی کشور که در سال ۵۸ با رای مردم اجرایی شد، در این شرایط باید خبرگان ملت، فردی واجد صلاحیت مرجعیت را که دارای بینش سیاسی و توانمندی در اداره کشور باشد به رهبری برمیگزیدند و در صورتی که فردی را شایسته این مقام نمییافتند، در قانون این امکان وجود داشت که خبرگان گروهی از مراجع واجد صلاحیت (۳ تا ۵ نفر) را به عنوان شورای رهبری انتخاب کنند تا با هم اداره کشور را به عهده بگیرند. لازم است گفته شود که دانستن تفاوت اجتهاد و مرجعیت برای فهم تمام این مطلب ضروری است. مجتهد کسی است که توانایی استنباط و فهم احکام دین از منابع فقهی را دارد و میتواند حکم دین را در موارد مختلف تشخیص دهد؛ اما مرجع تقلید کسی است که نظریات فقهی خود را در کتابی که معمولا توضیحالمسائل نامیده میشود منتشر کرده باشد و در یک کلام علاوه بر اجتهاد، مقلدانی داشته باشد که از او تقلید میکنند و وجوهات شرعی خود را در اختیار او قرار میدهند.
مجلس خبرگان رهبری در اولین تصمیمگیری خود باید بین دو گزینه رهبری یک فرد دارای صلاحیت و یا شورای رهبری انتخاب میکرد. آیتالله خامنهای در این رایگیری، از موافقان رهبری شورایی بودند ولی اکثریت اعضای خبرگان با قاطعیت با رهبری شورایی مخالفت کردند؛ سه بار تعداد مخالفان رهبری شورایی شمرده شد و هر سه بار اکثریت خبرگان مخالف رهبری شورایی بودند. قانونا و شرعاً تنها راه ممکن، انتخاب یک فرد به عنوان رهبر بود.
با اینکه لیستهای مختلفی از حالتهای مختلف رهبری شورایی نوشته شده بود ولی وقتی این گزینه در خبرگان رای نیاورد، تنها راه، رایگیری برای رهبری افرادی بود که گمان میرفت صلاحیت این منصب را داشته باشند. قانوناً انتخاب رهبر به دو سوم آرای نمایندگان خبرگان نیاز دارد. گزینههای مختلفی در مجلس خبرگان مطرح شد ولی اکثر اعضای مجلس خبرگان که همگی مجتهد هستند، هیچ کدام از آن بزرگواران را هر چند که مرجع تقلید بودند، دارای صلاحیت رهبری نمیدانستند؛ حتی در مجلس خبرگان برای رهبری یکی از مراجع بزرگوار آن زمان، یعنی آیتالله گلپایگانی رایگیری شد ولی ایشان تنها ۱۴ رای موافق و ۶۱ رای مخالف داشتند.
طبق قانون وقتی رهبری شورایی رای نیاورده و باید فردی به عنوان رهبر انتخاب شود، باید قانوناً آن فرد علاوه بر مرجعیت، صلاحیت رهبری هم داشته باشند اما طبق نظر خبرگان هیچ کدام از مراجع زنده زمان صلاحیت رهبری را نداشتند... کار، گره خورده بود... قانون اساسی موجود برای انتخاب رهبر بعدی کافی نیست و اندیشیدن چارهای برای این وضعیت بیشتر از هر نهادی، بر عهده مجتهدان منتخب مردم در مجلس خبرگان بود.
در همین زمان نظر خبرگان به نامهای که امام خمینی تقریبا چهل روز پیش از این نوشته بودند جلب میشود تا شاید نظر امام و تیزبینیشان بتواند بار دیگر مسائل پیش روی انقلاب را حل کند. مسئله این بار این بود که قانون اساسی نمیتوانست راهگشا باشد؛ چون فقط دو راه (شورای رهبری یا انتخاب رهبر از میان مراجع تقلید) در قانون پیشبینی شده بود که هیچ کدام در مجلس خبرگان رای نیاورد. امام راحل حدودا چهل روز قبل از ارتحالشان، این واقعه را به نحوی پیشبینی کرده و برای آن چاره اندیشیده بود. امام در ۴ اردیبهشت ۶۸، گروهی بیست نفره را برای اصلاح و بازنگری قانون اساسی تعیین کردند.
امام خمینی، ریاست این مجمع را بر عهده آیتالله خامنهای گذاشته بودند و به این گروه فقط دو ماه فرصت داده بودند تا بخشهایی از قانون اساسی را اصلاح کرده و قانون اساسی جدید را برای تایید به رای مردم بگذارند؛ امام در این حکم، اهمیت این کار را اینگونه متذکر شدند: «رفع نقایص آن (قانون اساسی) یک ضرورت اجتنابناپذیر جامعه اسلامی و انقلابی ماست و چه بسا تاخیر در آن موجب بروز آفات و عواقب تلخی برای کشور و انقلاب گردد. و من نیز بنا بر احساس تکلیف شرعی و ملی خود از مدتها قبل در فکر حل آن بودهام.» مجمع بازنگری و اصلاح قانون اساسی، از همان زمان برای بررسی مواردی که در فرمان امام به اصلاح نیاز داشت جلسه تشکیل داد تا پس از اصلاح، قانون اساسی جدید به رای مردم گذاشته شود.
پس از آنکه کارشناسان مواردی از ناکارآمدی یا گرههایی اجرایی و مدیریتی در اولین قانون اساسی جمهوری اسلامی را پس از یک دهه تجربه عملی حکومتداری تشخیص دادند، آیتالله مشکینی به امام خمینی نامهای مینویسد و نظر امام را درباره اصلاح قانون اساسی جویا میشود؛ امام تصمیمگیری را درباره همه موارد به اعضاء گروه بازنگری میسپارند و فقط نظرشان را در مورد یک نکته خاص بیان میکنند تا در ادامه راه انقلاب مشکلی باقی نماند؛ مسئله شرط مرجعیت برای رهبری نظام. پاسخی که ۳۵ روز بعد، گره قانون اساسی را بعد از رحلت امام باز میکند. پاسخ تاریخی امام به آیتالله مشکینی درباره کافی بودن شرط اجتهاد برای رهبری و لازم نبودن مرجعیت را با هم بخوانیم:
حضرت حجتالاسلاموالمسلمین جناب آقای حاج شیخ علی مشکینی - دامت افاضاته
پس از عرض سلام، خواسته بودید نظرم را در مورد متمم قانون اساسی بیان کنم. هرگونه آقایان صلاح دانستند عمل کنند. من دخالتی نمیکنم. فقط در مورد رهبری، ما که نمیتوانیم نظام اسلامیمان را بدون سرپرست رها کنیم. باید فردی را انتخاب کنیم که از حیثیت اسلامیمان در جهان سیاست و نیرنگ دفاع کند. من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم که شرط «مرجعیت» لازم نیست.
مجتهد عادل مورد تأیید خبرگان محترم سراسر کشور کفایت میکند. اگر مردم به خبرگان رای دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کنند، وقتی آنها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را به عهده بگیرد، قهری او مورد قبول مردم است. در این صورت او ولی منتخب مردم میشود و حکمش نافذ است. در اصل قانون اساسی من این را میگفتم، ولی دوستان در شرط «مرجعیت» پافشاری کردند، من هم قبول کردم. من در آن هنگام میدانستم که این در آینده نه چندان دور قابل پیاده شدن نیست. توفیق آقایان را از درگاه خداوند متعال خواستارم.
والسلام علیکم و رحمتالله و برکاته
روحالله الموسوی الخمینی»
انتشار فیلم جلسه خبرگان کشف تازهای بود؟
خبرگزاری تسنیم با اشاره به این فیلم که نشان میدهد آیتالله خامنهای در برابر اصرار اعضای مجلس خبرگان مبنی بر پذیرش مسئولیت رهبری، خود را شایسته این جایگاه نمیدانند و خواهش میکنند که این مسئولیت به ایشان واگذار نشود، نوشته است: «هرچند ممکن است برخی افراد مغرض سخنان داخل این فیلم را کشفی تازه بدانند که برای اولین بار اسرار نظام را فاش کرده است، اما رهبر معظم انقلاب سابقاً خودشان به این موضوع صحه گذاشته و مطالبی گفتند که موید سخنانشان در جلسه تاریخی خبرگان است.»
تسنیم بیانات رهبر معظم انقلاب در ۲۳ آذر ۱۳۷۳ را در دیدار با اقشار مختلف مردم بازنشر کرده است:
«یک نکته را لازم است عرض کنم. از برادران و خواهران عزیز خواهش میکنم این مطلب را بدون احساسات گوش کنند. آن روزی که در مجلس خبرگان، بعد از رحلت امام رضواناللَّهعلیه - آن روزِ اوّل که بنده هم عضو مجلس خبرگان بودم - بحث کردند چه کسی را انتخاب کنیم و بالاخره اسم این بنده حقیر به میان آمد و اتفاق کردند بر اینکه این موجود حقیر ضعیف را به این منصب خطیر انتخاب کنند، من مخالفت کردم.
مخالفت جدی کردم. نه اینکه میخواستم تعارف کنم؛ نه. او خودش میداند که در آن لحظات در دل من چه میگذشت. رفتم آنجا ایستادم و گفتم آقایان! صبر کنید، اجازه بدهید. اینها هم ضبط شده، موجود است. هم تصویرش هست، هم صدایش هست. شروع کردم به استدلال کردن که مرا برای این مقام انتخاب نکنید. گفتم نکنید؛ هر چه اصرار کردم، قبول نکردند. هر چه من استدلال کردم، آقایان، مجتهدین و فضلایی که آنجا بودند، جواب دادند. من قاطع بودم که قبول نکنم ولی بعد دیدم چارهای نیست. چرا چارهای نیست؟ زیرا به گفته افرادی که من به آنها اطمینان دارم، این «واجب» در من «متعیّن» شده است. یعنی اگر من این بار را برندارم، این بار بر زمین خواهد ماند.
اینجا بود که گفتم قبول میکنم. چرا؟ چون دیدم بار بر زمین میماند. برای اینکه بار بر زمین نماند، آن را برداشتم. اگر کس دیگری آنجا بود، یا من میشناختم که ممکن بود این بار را بردارد و دیگران هم او را قبول میکردند، یقیناً من قبول نمیکردم.»
در جلسه مجلس خبرگان چه گذشت؟
پایگاه خبری «مشرقنیوز» در گزارشی به جلسه روز ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ خبرگان رهبری اشاره کرده که ۷۴ عضو آن در دوراهی رهبری فردی و شورایی قرار گرفته بودند؛ عدهای براساس نظر فقهی خود، رهبری فردی را مناسبترین گزینه برای ادامه راه میدانستند و عده دیگری نظیر آیتالله هاشمی رفسنجانی و آیتالله خامنهای و... با توجه به شرایطی که قانون از خصوصیات رهبری در نظر گرفته بود و شرایط آن موقع نظرشان بر رهبری شورایی بود.
در این میان بحثها حول این دو نظر بالا گرفت و موافقان و مخالفان نظرات خود را بیان کردند اما با توجه به ذیق وقت یکی از اعضای خبرگان (آیتالله طاهری خرمآبادی) پیشنهاد کفایت مذاکرات در این خصوص را ارائه میکند. پیشنهادی که رئیس جلسه نیز با آن موافق است و بنابراین به رای گذاشته میشود. همانطور که از فضای جلسه مشهود است، اکثریت خبرگان ملت با کفایت مذاکرات در این خصوص موافقت میکنند. حالا نوبت به مرحله حساس دیگری میرسد. رایگیری در این خصوص که آیا آینده انقلاب به صورت فردی رهبری شود یا شورایی؟ سوال مهمی که موافقان و مخالفان پروپاقرصی دارد و قرار میشود اگر شورایی رای آورد برای شورایی ۳ نفره یا ۵ نفره تصمیم گرفته شود. اما قبل از رایگیری هاشمی که رئیس جلسه بود یک پیششرط را نیز در نظر گرفته و اعلام میکند. طبق گفته آیتالله هاشمی، نتیجه این رایگیری تا زمانی اعتبار دارد که کار بازنگری قانون تمام شده و به سرانجام برسد و در رفراندوم، مردم نظرشان را اعلام کنند. بنابراین نتیجه هرچه شد موقتی است. لحظه رایگیری فرا میرسد، هاشمی اعلام میکند: آقایانی که با فردی بودن رهبر در این مقطع تا رفراندوم موافقند قیام کنند. نتیجه خلاف نظر برخی اعضا شد. ۴۴ نفر که اکثریت جلسه را شامل میشدند بر فردی ماندن رهبری در آن مقطع ایستادند و این یعنی باید وارد مصادیق و افرادی شد که صلاحیت تصدی این جایگاه را دارند. نکته جالبی که در اینجا دیده شد، رای منفی آقایان خامنهای و هاشمی به فردی شدن بود.
به نوشته مشرقنیوز، پس از تصمیم بر رهبری فردی نوبت به رایگیری برای اشخاص صاحب صلاحیت رسید. در این هنگام از جای جای جلسه صداهایی به گوش رسید که خامنهای را فریاد میزدند. هاشمی هم در اینجا میگوید بله پیشنهاد من هم آقای خامنهای است. اما آیتالله خامنهای اعتراض میکند و میگوید من حرف دارم. هاشمی از نمایندگان ملت در مجلس خبرگان اجازه میگیرد تا خاطرهای از امام نقل کند. او سه خاطره به نقل از امام میگوید:
اولین خاطره مربوط است به زمانی که سران قوا و نخستوزیر در ماجرای عزل منتظری خدمت امام میرسند. میگوید به امام گفتیم اگر منتظری کنار گذاشته شود کسی را نداریم برای رهبری. امام در جواب ما گفتند چرا میگویید نداریم، همین آقای خامنهای.
خاطره دومی که هاشمی از امام نقل میکند مربوط به دیدار خصوصی او با امام است. هاشمی میگوید در دیدارهای خصوصی راحتتر مسائل را مطرح میکردم و با ایشان مباحثه میکردم، در این خصوص مجدد صحبت کردم و امام فرمودند: وقتی مثل آقای خامنهای را دارید چرا نگرانید؟
سومین خاطره هاشمی نقل قولی از حجتالاسلام احمد خمینی فرزند امام بود که ایشان نیز در جای دیگری چنین سخنی از امام شنیده بودند. ماجرا برمیگشت به سفر آقای خامنهای که آن زمان رئیسجمهور کشور بودند به کشور کره و استقبال سران این کشور از رئیسجمهور ایران. احمد خمینی در آن زمان به امام میگویند آقای خامنهای آبرویی شدند برای نظام. امام هم در جوابشان میگویند واقعا ایشان شایسته رهبری هستند.
در میان تعریف خاطره آیتالله هاشمی از امام برخی از اعضای خبرگان نیز اعلام میکنند یا در آن جلسه بودند یا خودشان نیز از امام در این خصوص سخنانی شنیده بودند که موید حرف هاشمی بود.
اینجای جلسه اما برای آیتالله خامنهای وضعیت متفاوت بود. او میدانست قرار است بار چه مسئولیت سنگینی بر دوشش گذاشته شود. طبیعی بود که نتواند ساکت بنشیند. بلند میشود، اعتراض میکند. پشت تریبون میرود و شروع به صحبت میکند: بسماللهالرحمنالرحیم...اولا باید خون گریست بر جامعه اسلامی که حتی احتمال کسی مثل بنده در آن مطرح شود.
سخنانش را با خضوع همیشگی آغاز میکند و در ادامه میگوید: ... در این صورت رهبری، رهبری صوری خواهد بود و نه واقعی. برای خیلی از آقایان حرفم حجیت حرف رهبر را ندارد. میگوید: چند نفر از آقایون صحبت کردند که بنده صاحبنظر نیستم. از آقای آذری نام میبرد و میپرسد با این وضع اگر حکم بکنم ایشان قبول خواهد کرد؟ صداهایی از جلسه شنیده میشود که میگوید بله بعد از رهبری همه قبول خواهند کرد.
در این بین بحثها دوباره بر سر رد و قبول نظر آقای خامنهای شنیده میشود. هاشمی دوباره لب به سخن میگشاید. او از رابطه دیرینه خود با آقا میگوید و او را صاحبنظر عنوان میکند و مشورت را نیز زمینهساز برای به تصمیم درست رسیدن در سایر امور میداند. لحظه حساس رایگیری فرا میرسد. هاشمی میگوید آقایانی که با رهبری آقای خامنهای در این زمان موافق هستند قیام بفرمایند. اندکی نمیگذارد که حاضرین و آرا شمرده میشود. بیش از دو سوم جمعیت حاضر که طبق قانون حداقل تعداد برای تشخیص رهبری هستند قیام کردند و این یعنی او قرار است پس از این و تا زمان اعلام نتایج رفراندوم علمدار انقلاب باشد. صدای اللهاکبر نمایندگان مردم در خبرگان به گوش میرسد.
کار اما اینجا تمام نمیشود. ۶ مرداد ۶۸ نتایج رفراندوم تغییر قانون اساسی که شرط مرجعیت را برای تصدی مقام رهبری برداشته بود مشخص میشود که در این انتخابات بیش از ۹۷ درصد مردم با آن موافقت کردند. این بار دوباره برای انتخاب رهبری انقلاب جلسهای برگزار میشود و انتخاباتی دوباره. باز هم به اتفاق آرا آیتالله خامنهای به عنوان رهبری انقلاب برگزیده میشوند.
رایگیری مجدد درباره رهبری آیتالله خامنهای
در خاطرات هاشمی رفسنجانی در روز ۱۵ مرداد ۱۳۶۸ به رایگیری مجدد اعضای مجلس خبرگان درباره رهبری آیتالله خامنهای اشاره شده است: «تا ساعت ۹ صبح کارهای دفتر را انجام دادم و به مأموران برای آماده کردن جلسه مجلس خبرگان دستوراتی دادم… دستور کار، بررسی مسأله رهبری با توجه به اصلاح قانون اساسی بود که تغییرات قانون اساسی توضیح داده شد. بعضیها معتقد بودند که نیازی به رأیگیری مجدد نیست و رهبری آیتالله خامنهای ادامه دارد؛ اما چون در رأیگیری گذشته تصریح کرده بودیم که رهبری موقت است و پس از اصلاح قانون، خبرگان مجدداً رأی میدهد، رأیگیری کردیم. شصت رأی موافق بود و چهار نفر رأی ندادند. تعداد آرای موافق، شبیه رأیگیری گذشته است ولی گفتند رأی ندادن آنها به خاطر این است که نیازی به رأیگیری نمیبینند. خبرگان ناهار مهمان مجلس بودند. عموماً از وضع پیش آمده با رهبری آقای خامنهای و ریاست جمهوری من خوشحالند و امیدوار. خبر را تنظیم کردم و به رسانهها دادیم.»
روزنامه «جمهوری اسلامی» در شماره امروز (پنجشنبه ۲۱ دی) با اشاره به همین خاطرات هاشمی نتیجهگیری کرده «ملاحظه میشود که انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری بعد از تایید قانون اساسی توسط مردم در همهپرسی ۱۳۶۸ صورت گرفت و دقیقاً منطبق با قانون اساسی بوده و هیچگونه خدشهای به آن وارد نیست. اقدام آیتالله هاشمی رفسنجانی در این زمینه نیز براساس آراء اعضاء مجلس خبرگان رهبری و کاملاً منطبق بر قانون اساسی صورت گرفته و هیچگونه زاویهای با قانون و موازین ندارد. تلاش مشترک جریانهای انحرافی و ضدانقلاب و بوقهای بیگانه یک تلاش مذبوحانه است که مردم به آن اعتنا نمیکنند و همه با چنین دست و پا زدنهای بیهودهای آشنایی دارند.»
دسترسی به این ویدئو از هر بیسروپایی برنمیآید
شاهد علوی که این فیلم را منتشر کرده، به بیبیسی گفته که شخص فرستنده آن را از آرشیو صداسیما به دست آورده و تاکید داشته که هر چه زودتر منتشر شود. شاهد علوی، فارغالتحصیل کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه شهید بهشتی است که در ایران معلم بود و چند دوره به عنوان دبیر انجمن صنفی معلمان استان کردستان و عضو شورای مرکزی تشکلهای صنفی معلمان ایران فعالیت کرده است. علوی در مقطع کوتاهی هم دبیر سرویس سیاسی ماهنامه کردی/ فارسی راسان بوده است. گرایش مطالعاتی وی مبانی سیاستگذاری در حوزه اقلیتها بوده و تمرکز فعلی او بر سیاستهای زبانی و هویتی در ایران معاصر است.
عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه جوان در سرمقاله شماره دیروز (چهارشنبه ۲۰ دی) با عنوان «خواستید نکوهش کنید اما ستودید» نوشت: اخیراً فیلمی از جلسه خبرگان رهبری خرداد ۱۳۶۸ در فضای مجازی و تلویزیون فارسی ملکه انگلیس پخش شد که در آن مقام معظم رهبری به شدت استدلال میکند که من خود را شایسته رهبری نمیدانم و برای آنکه از او درگذرند با نهایت تواضع التماس میکند و از برخی حاضران جلسه میپرسند شما فردا حکم مرا میپذیرید؟ بدون تردید دسترسی به این ویدئو که از اسناد حاکمیتی است از عهده هر بیسروپایی برنمیآید و گویی اتاق شیشهای مد نظر روحانی در چنین مواردی مصداق مییابد اما در مصاحبهای که بیبیسی با نشردهنده این ویدئو دارد، سه نکته و انگیزه روشن میشود؛ اول اینکه طرف میگوید این ویدئو از سوی کسانی برایش ارسال شده است که از ناراضیان حکومت هستند. طبیعی است که جنس این نارضایتی از جنس ضد انقلاب شناخته شده، منافقین و سلطنتطلبها نیست بلکه از جنس کسانی همانند روحالله زم است.
اما دو نکته دیگر که ذهن را به افشاکنندگان ویدئو نزدیکتر میکند این است که ناشر میگوید ارسالکننده اصرار دارد که هر چه سریعتر و در سالگرد فوت هاشمی پخش شود و نکته سوم اینکه ارسالکننده اصرار دارد در همین روزهایی که برخی شعارهای ساختارشکن دادهاند، پخش شود. لذا ممکن است فیلم آن جلسه سرنوشتساز در بین اسناد شخصی مسئولان وقت مجلس خبرگان بوده باشد که البته سیستمهای امنیتی باید پاسخگو باشند. برخی از افرادی که قبلاً به عنوان محقق اسناد خبرگان را بیرون بردند نیز خودشان را لو دادند اما «کینه کدیوریسم» باعث شد این واقعیت کتمان شود که مجدداً در ۱۵ مرداد ۱۳۶۸ و پس از تصویب قانون اساسی، مجلس خبرگان با رأی قاطعتری رأی ۱۴ خرداد خود را دائمی کرد.
اما درباره محتوای آن باید عین جمله امیرالمؤمنین به معاویه را یادآوری کرد که: گفتهای مرا چونان شتر مهار کرده به سوی بیعت میکشاندند. به خدا قسم خواستی نکوهش کنی اما ستودی، خواستی رسوا سازی که خود را رسوا کردهای، مسلمان را چه باک که مظلوم واقع شود، مادام که در دین خود تردید نداشته و در یقین خود شک نکند.
در فرهنگ دینی ما افتخار و تحسین برای کسانی است که خود را لایق مسئولیتهای خطیر نمیدانند و تمسخر، کنایه و لعن برای کسانی است که به دنبال مسئولیت میدوند. از قضا باید کسانی را بر مسئولیتها گماشت که خود دنبال آن نیستند. قطعاً آنان که خود به دنبال مسئولیت میدوند، عاقبت بخیر نخواهند شد و حتماً وقتی به بیتالمال و مسئولیت میرسند به تعبیر امیرالمؤمنین مانند «شتری که به جان گیاه بهاری بیفتد» از بیتالمال میدوشند.
قبل از آن هم مقام معظم رهبری خود را لایق ریاست جمهوری نمیدانستند اما با توصیه و تأکید امام به این میدان وارد شدند و در روزهای پایانی ریاست جمهوری نیز در جواب یک دانشجو که پرسید بعد از ریاست جمهوری چه کار خواهید کرد، فرمودند: «هر چه امام بفرمایند. اگر فرمودند مسئول عقیدتی - سیاسی ژاندارمری یکی از مناطق دورافتاده کشور بشوم، این کار را خواهم کرد.» خداوند نیز رسالت خود را در چنین افرادی قرار خواهد داد. جنس کسانی که به سوی دنیا میدوند با جنس کسانی که توفیقات الهی به سوی آنان میآید، متفاوت است. جنس کسانی که «من» از همه وجودشان میبارد با جنس کسانی که مصادیق خطبه همام امیرالمؤمنین هستند، متفاوت است.
امروز و پس از ۲۸ سال این ویدئوی جلسه خبرگان نه تنها موجب افتخار مقام معظم رهبری است که افتخار همه کسانی است که در این ۲۸ سال عماروار پا در جای پای وی گذاشتند و لحظهای دچار تردید نشدند. تصویر رهبر جامعه اسلامی از خود، غیر از این نباید باشد که اگر غیر از این بود، سقوط در ورطه هوای نفس حتمی خواهد شد. البته محتوای سخنان رهبری در آن جلسه با شاخصهای دروندینی و اخلاق دینی باید معنادهی شود که اگر با متدهای غربی و بروندینی تفسیر شود، نتیجه آن به اهداف نشردهندگان آن نزدیکتر است.
مقام معظم رهبری اولین مخالف انتخاب خود بودند و بر عدم انتخاب خود همانند امیرالمؤمنین «که مرا واگذارید و دیگری را انتخاب کنید» اصرار کردند و رمز توفیقات الهی ایشان در همین نگرش و تواضع نهفته است.
اما حتماً ایشان قبل از پایان حیات پربرکت خویش روزی به میدان خواهند آمد و گلوهای پر از استخوان مؤمنین و حزبالله را با عبارتی همانند امیرالمؤمنین آزاد خواهند کرد که «همچون گلههای گوسفند مرا در میان گرفتند اما آنگاه که به پا خاستم و حکومت را به دست گرفتم، جمعی پیمان شکستند و گروهی از اطاعت من سر باز زده، از دین خارج شدند (دقت شود عدم اطاعت از علی معادل خارج شدن از دین بوده است) و برخی از اطاعت سر برتافتند.
گویا نشنیده بودند سخن خدای سبحان را که میفرماید: «سرای آخرت را برای کسانی برگزیدیم که خواهان سرکشی و فساد در زمین نباشند و آینده از آن پرهیزکاران است. آری! به خدا آن را خوب شنیده و حفظ کرده بودند، اما دنیا در دیده آنان زیبا نمود و زیور آن چشمهایشان را خیره کرد.»
اگرچه رهبری تا سرحد امکان از پذیرش این مسئولیت امتناع کردند اما وقتی حجت بر ایشان تمام شد، زخارف دنیا را بر خود و فرزندان حرام کردند و با همه وجود گردنههای پیچیده را پرنفس پیمود و در ادامه راه پر بهجتی که امام راحل مقابل ما قرار داده بود، لحظهای تردید نکرد. شایسته اوست که سرانجامش همانند امیرالمؤمنین گردد.
این فیلم نشانه صداقت و صمیمیت است
عطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت اصلاحات دیگر چهرهای بود که در مورد این فیلم واکنش نشان داد و در کانال خود نوشت: فیلمی از مجلس خبرگان مثل نقل و نبات در شبکههای اجتماعی و سایتها میگردد، گوشهای از بحث مجلس خبرگان در خردادماه ۱۳۶۸ درباره انتخاب آیتالله خامنهای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی را نشان میدهد. روز نخست رهبری آیتالله خامنهای روز یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۶۸، بعد از جلسه دولت به دیدار ایشان رفتیم. پیش از آن هر چند وقت یک بار هیات دولت به ریاست ایشان تشکیل میشد. این بار ما به عنوان هیات دولت با مقام رهبری دیدار داشتیم. در نگاه نخست ایشان سادهتر شده بودند. قبا داشتند و نه لباده. گفتند: «بار بسیار سنگینی را بر دوش من نهادهاند. شانههای من برای این بار ناتوان است. به خداوند توکل میکنم. یا یحْیی خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّه!» دنباله آیه را نخواندند. تازه این سخن پس از انتخاب ایشان بهعنوان رهبری بود. این ویژگی که فرد پای بر نفس خود میگذارد و خود را کوچک میشمرد، نشانه توانایی و بزرگی است. فرهنگ ما متفاوت از فرهنگ غربی است که با فریب و دروغ خود را چنان مینمایند که نیستند. ترامپ محصول چنین رویکرد و فرهنگی است. سعدی در باب تواضع در بوستان سروده است:
بلندی از آن یافت کو پست شد/ در نیستی کوفت تا هست شد
صمیمیت و برافروختگی، که در سیما و سخن و حرکات آیتالله خامنهای در این فیلم دیده میشود، تمامی نشانههای توانایی کسی است که بر خود پیروز شده است، نه نشانه ضعف و ناتوانی. نکته دوم سخن آیتالله هاشمی است که میگوید انتخاب آیتالله خامنهای تا رفراندوم، موقتی خواهد بود. این سخن برای تمام کردن بحث بوده است. ضمن اینکه مصوبه خبرگان رهبری بدون هیچگونه شرطی ابلاغ میشود و سند انتخاب آیتالله خامنهای به شمار میرود. کسانی که با هر انگیزهای فیلم خبرگان را منتشر کردهاند، ممکن است در سطح، برخی غوغاسالاران را خرسند کرده باشند تا در این روزهایی که مطامعی علیه نظام و رهبری تیز شده است، دستاویزی فراهم کنند اما خردمندان و نکتهبینان میدانند و میفهمند که این فیلم نشانی از صداقت و صمیمیت درخشانی به همراه دارد. عالیترین سمت کشور را به کسی پیشنهاد میکنند و او با برافروختگی پای بر نفس خود میگذارد و نمیپذیرد. به تعبیر امام سجاد علیهالسلام:
و لا ترفعنی فی الناس درجهًْ الّا حططتنی عند نفسی درجهًْ مثلها. مرا در میان مردم علوّ مقام مبخش، مگر آن که در درونم حس فروافتادگی بیشتر شود.
نظر شما :