آیا استالین قربانی توهم توطئه شد؟

پزشکانی که عمر سران شوروی را کوتاه می‌کردند
۰۴ بهمن ۱۳۹۶ | ۱۵:۳۶ کد : ۶۱۷۷ تاریخ جهان
پزشکانی که عمر سران شوروی را کوتاه می‌کردند
آیا استالین قربانی توهم توطئه شد؟
فلیکس کلرهوف / ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی

 

تاریخ ایرانی: به احتمال زیاد اکثر خوانندگان روزنامه حزبی «پراودا» هنگامی که روز ۱۳ ژانویه ۱۹۵۳ این روزنامه را خواندند، متعجب شدند؛ زیرا این ارگان حزب کمونیست شوروی که در آن زمان مهمترین بلندگوی حاکمان آن کشور نیز به حساب می‌آمد، در آن روز سه‌شنبه تیتری خوفناک بر صفحه اول خود داشت: «جاسوسی و جنایات شرورانه زیر نقاب پزشکان دانشگاهی».

 

در مقاله مربوط به این تیتر آمده بود که دست‌کم یک دوجین از این پزشکان «در خدمت این هدف بودند که از طریق روش‌های درمانی مخرب، عمر شخصیت‌های کلیدی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی را کوتاه کنند.» به گزارش خبرگزاری شوروی موسوم به تاس: «وزارت امنیت و اطلاعات از مدتی پیش به اهداف شوم این گروه پزشکی تروریستی پی برده بود.» بر اساس این گزارش ۹ نفر در این رابطه بازداشت شده بودند که در میان آن‌ها نام یک پروفسور مشهور و برجسته یعنی «ولادیمیر اِن. وینوگرادوف» بیش از همه جلب نظر می‌کرد؛ زیرا او پزشک شخصی و خانوادگی استالین بود.

 

اگرچه این خبر تا اندازه زیادی احمقانه به نظر می‌رسید؛ اما در کشوری که از زمان انقلاب اکتبر سال ۱۹۱۷ شاهد موج‌های پی‌درپی کشتار و ترور بود و با هر موج ده‌ها تا گاه میلیون‌ها قربانی به راه می‌افتاد، چنین خبرها و تئوری‌هایی چندان هم تعجب‌آور به نظر نمی‌رسید. با این حال سوتیتر این مقاله بسیار شگفت‌آور به نظر می‌آمد: «اکثر اعضای این گروه تروریستی با جوینت در رابطه بوده‌اند.» بدین ترتیب معلوم می‌شد که چه چیزی این گروه را از دیگر گروه‌های توطئه‌گر متمایز می‌کرد؟

 

«جوینت» در واقع مخفف «سازمان مدنی و ناسیونالیستی یهودیان سراسر جهان» بود. از قرار معلوم و به باور حاکمان شوروی، ایالات متحده آمریکا از طریق این سازمان به یهودیان سراسر جهان کمک‌های مالی و مادی می‌رساند. افزون بر آن افراد این سازمان تحت رهبری جاسوس‌های آمریکایی در کشورهای مختلف و از جمله در اتحاد جماهیر شوروی به صورتی گسترده به فعالیت‌های جاسوسی، تروریستی و دیگر «اقدامات خرابکارانه» مشغول بودند. البته انگشت اتهامات متوجه یهودیان بود. نزدیک به هشت سال پس از شکست رایش سوم، استالین به نوعی همان رویه هیتلر را در پیش گرفته و یک تئوری توطئه با رویکرد یهودستیزانه به راه انداخته بود. در همان دوره به دستور استالین شمار زیادی از یهودیان مشهور و برجسته بازداشت شدند؛ اما در پشت همه این تبلیغات و اقدامات چه مسئله‌ای مخفی شده بود؟ آیا این اتهامات واقعیت داشت؟ آیا آن ۹ پزشک و صدها نفر دیگر و همین‌طور بخش اعظم یهودیان شهروند اتحاد شوروی در طرح و نقشه‌های غرب، علیه استالین نقش ایفا می‌کردند؟

 

تغییر دیدگاه بلوک کمونیست علیه یهودیان امری چندان تعجب‌آور نبود. از همان آغاز سال ۱۹۴۸ همه نهادهای علنی متعلق به یهودیان در اتحاد جماهیر شوروی منحل شدند، برخی یهودیان این کشور به شکلی اسرارآمیز جان خود را از دست دادند و علت واقعی مرگ آن‌ها هرگز معلوم نشد. کمپین ضد یهود استالین حتی ملاحظه همسر یهودی وزیر خارجه یعنی مولوتف را هم نکرد، این زن سال‌ها در تبعید سیبری به سر برد. یک سال بعد نه تنها روزنامه‌های شوروی بلکه مطبوعات آلمان شرقی یا همان روزنامه «نویِس دویچلاند» ارگان حزب حاکم نیز همچنان علیه آن یهودیان تبلیغ می‌کرد. روزنامه مذکور در شماره روز ۲۱ جولای ۱۹۴۹ از یهودیان با عنوان «بی‌وطن‌های بی‌ریشه» یاد کرد.

 

این کمپین در ادامه به دادگاه‌های نمایشی و فرمایشی علیه کارگزاران اخراجی حزب کمونیست رسید؛ افرادی که غالبا تبار یهودی داشتند و یا متهم به طرفداری از صهیونیسم بودند. در پراگ پایتخت چک‌اسلواکی در جریان دادگاه اسلانسکس ۱۳ کارگزار بلندپایه سابق کمونیست محکوم و در پایان سال ۱۹۵۲ اعدام شدند. ۱۱ نفر از این اعدام‌شدگان از خانواده‌های یهودی بودند. در آلمان شرقی یکی از اعضای بلندپایه دفتر سیاسی حزب به نام «پاول مِرکِر» توسط اشتازی بازداشت و زندانی شد. البته مرکر یهودی نبود و خانواده‌ای مسیحی و پروتستان داشت اما جرمش این بود که به نفع شماری از بازماندگان هولوکاست و یک سازمان یهودی، درخواست پرداخت خسارت کرده است.

 

به دلیل همین رویدادها، روزنامه‌های بین‌المللی پیش از روز ۱۳ ژانویه در مورد موج فزاینده یهودی‌ستیزی در بلوک شرق گزارش دادند. به عنوان مثال روزنامه «تایمز» هندوستان در شماره روز ۴ ژانویه در مورد «علائم یک یهودی‌ستیزی جدید» در اتحاد شوروی خبر داد و «گاردین» چاپ منچستر یک روز بعد از «پاکسازی تازه یهودیان» گزارش کرد که دولت‌های کمونیست، علیه کارگزاران یهودی‌تبار اقداماتی انجام داده‌اند. روزنامه «ساوت‌چاینا مورنینگ‌پست» چاپ هنگ‌کنگ نیز روز نهم ژانویه مقاله‌ای با تیتر «یهودیان در حال فرار» منتشر کرد.

 

روزنامه‌های بزرگ آمریکا در همان روز ۱۳ ژانویه به گزارش چاپ‌شده در پراودا واکنش نشان دادند. به عنوان مثال روزنامه «نیویورک‌تایمز» تیتر اصلی خود را به مسئله یهودیان شوروی اختصاص داد و افزون بر آن مقاله‌ای ویژه در صفحه پنج خود کار کرد. طی روزهای بعد نیز نیم دوجین از مطالب این روزنامه تحت عنوان و تیتر اصلی «یهودی‌ستیزی در اتحاد شوروی» منتشر شد.

 

در مقاله‌ای که البته طبق روال همیشه نویسنده آن مشخص نیست، آمده بود: «یک بار دیگر رژیم استالین پا جای پای هیتلر گذاشته و یهودی‌ستیزی را به عنوان سلاحی در جهت مقابله با مناقشات و اختلافات داخلی کشف کرده و از آن به عنوان ابزاری برای کمونیسم بین‌الملل و همزمان برای منافع امپریالیسم شوروی استفاده می‌کند. استالین نیز مانند هیتلر از یهودی‌ستیزی برای نیل به اهدافی مختلف بهره می‌گیرد از جمله اینکه یهودیان را عامل اصلی مشکلات داخلی و فقر در شوروی معرفی می‌کند و به همین خاطر کمپین ضد یهود راه می‌اندازد.»

 

در مسکو و دیگر شهرهای شوروی صدها نفر دیگر نیز با اتهاماتی مشابه بازداشت، زندانی و بازجویی شدند و بارها تحت شکنجه قرار گرفتند. این افراد افزون بر همه اتهامات قبلی باید مسئولیت مرگ کارگزاران بلندپایه حزب از جمله آندری ژدانف و الکساندر چچرباکف را گردن می‌گرفتند و خود را عامل ابتلای ژنرال‌های بلندپایه ارتش شوروی از جمله الکساندر واسیلوسکی، لئونید گوروف و ایوان کونیف به بیماری‌های مهلک معرفی می‌کردند.

 

نوع این اتهامات و غیرمنطقی بودن آن‌ها موجب نگرانی‌هایی در سراسر جهان غرب شد. آمریکایی‌ها ادعا می‌کردند جوینت سازمانی انسان‌دوستانه است که وظیفه آن حمایت از پناهجویان یهود در سراسر جهان پس از فاجعه هولوکاست بوده است. این توجه جهانی به کمپینی که در شوروی به راه افتاده بود البته پیامدهایی نیز به همراه داشت. روز نهم فوریه ۱۹۵۳ انفجاری در ساختمان‌های سفارت شوروی در تل‌آویو رخ داد. کاملا آشکار بود که این حمله توسط یهودیان رادیکال اسرائیل و به عنوان اعتراض به اقدامات شوروی صورت گرفته است. دو روز بعد دولت شوروی روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل قطع کرد.

 

استالین تقریبا در همان زمان، شماری از شهروندان برجسته و یهودی‌تبار شوروی را وادار کرد که تقاضانامه‌ای خطاب به وی بنویسند. آن‌ها باید در این نامه پیشنهاد می‌دادند که برای «حفاظت» از یهودیان در برابر حملات تهدیدآمیز، آن‌ها را از شهرهای بزرگ به مناطق روستایی کوچ دهند. البته در این تقاضانامه آمده بود که فقط «شهروندانی که هم از طرف پدر و هم از طرف مادر» یهودی هستند، شامل این انتقال شوند اما در نهایت «نیمه‌یهودیان» نیز در زمره این افراد قرار گرفتند. با این حال هیچ سند و مدرک متقنی در مورد این تصمیم دولت شوروی وجود ندارد.

 

اما آنچه مشخص است؛ شخص دیکتاتور یعنی استالین در نیمه دوم فوریه ۱۹۵۳ هر روز دستورالعمل‌هایی برای بازجویان این متهمان صادر کرده است. استالین در نظر داشت، دادگاه‌های نمایشی ترتیب دهد، در نهایت نیز حکم اعدام در ملأعام علیه محکومان صادر و آن‌ها در میدان سرخ مسکو تیرباران شوند. صدور و اجرای حکم برای ماه مارس در نظر گرفته شده بود، امری که البته هرگز محقق نشد؛ زیرا اواخر همان ماه (فوریه) وضعیت سلامتی استالین به سرعت و ناگهان رو به وخامت گذاشت. در آن زمان از پزشکان معالج استالین خبری نبود و تنها محافظان شخصی و دو خدمتکار خانه، از رهبر شوروی پرستاری می‌کردند. این افراد نیز به شدت از استالین و خشونت‌های نابهنگام او وحشت داشتند. در شب ۲۸ فوریه تا فردا یعنی اول مارس، استالین دچار سکته قلبی شد. در آن شب وی با لاورنتی بریا، نیکلای بولگانین، نیکیتا خورشچف و گئورگی مالنکوف در اتاق نشیمن خانه دولتی‌اش در حاشیه مسکو شام خورد.

 

از آنجا که استالین هیچ یک از افرادش را خبر نکرد، هیچ کس به سراغ وی نیامد و از حال او خبردار نشد. این وضعیت تا ساعات اولیه شب اول مارس ادامه داشت. در نهایت نیز آن‌ها با ترس‌ولرز به سراغ استالین رفتند. هنوز زنده بود؛ اما کاملا فلج شده بود و دیگر توانایی حرف زدن نداشت. از قرار معلوم رهبر دیکتاتور و مخوف شوروی دچار یک حمله قلبی مرگبار شده بود و دیگر از پزشکان متخصص و حاذقی که می‌توانستند به وی کمک کنند، خبری نبود زیرا همه آن‌ها به زندان افتاده بودند.

 

چند ساعت بعد، دستور توقف آن کمپین ضد یهود در روزنامه پراودا صادر شد و هنوز هم معلوم نیست که چه کسی این دستور را صادر کرد. استالین پس از چند روز زمین‌گیری بالاخره در شب ۵ مارس ۱۹۵۳ درگذشت. چندی بعد یعنی در روز ۳۱ مارس، دولت انتقالی که با شرکت بریا، خروشچف، مالنکوف و بولگانین تشکیل شده بود، پزشکان یهودی بازداشت‌شده را از همه اتهاماتی که استالین به آنان زده بود تبرئه کردند و سه روز پس از این اعلامیه همه آن‌ها از جمله وینوگرادوف از زندان آزاد شدند. بدین ترتیب، توطئه پزشکی که در واقع بهانه‌ای برای آخرین موج ترور دوران استالین بود پایان یافت و شخص دیکتاتور به نوعی قربانی آن شد.

 

 

منبع: دی‌ولت

کلید واژه ها: استالین


نظر شما :