پارلمان‌های غربی از نگاه سفرنامه‌نویسان ایرانی

۲۳ فروردین ۱۳۹۰ | ۱۳:۲۷ کد : ۶۲۸ از دیگر رسانه‌ها
بهزاد جامه بزرگ: نخستین آشنایی با نظام پارلمانی از طریق سفر شماری از ایرانیان به اروپا بود. نمونه‌های دوره فتحعلی شاه را اینجا ملاحظه خواهید کرد.

 

جاری شدن اندیشه جدید در غرب و شکل‌گیری تمدن جدیدشان بر پایه آن، بر هم زننده‌ی مناسبات قدیم آن‌ها در زمینه‌های مختلف بود. با ظهور شرایط جدید، لوازم و مناسبات هماهنگ با آن در وجوه مختلف جامعه شکل گرفت. جاری شدن اندیشه سیاسی جدید در غرب، که از نتایج فلسفه سیاسی جدید و تغییر نوع نگاه به مقوله قدرت و ملازمات آن بود، ساختار سیاسی جوامع غربی را دستخوش دگرگونی و تحول کرد. خلق مفاهیمی ‌نظیر: آزادی، قانون و ... در اندیشه سیاسی جدید، شکل‌گیری نهادهای جدید را به منظور بسط و تداوم این مفاهیم اجتناب ناپذیر می‌کرد. از این رو نهادهای جدید به جهت تأمین هدف فوق شکل گرفت.

 

پارلمان، یک نهاد نوظهور، در وهله اول به منظور شکستن حصر قدرت شاه و در راستای اصل تفکیک قوا در اروپا شکل گرفت. تشریع و قانون‌گذاری این نهاد و قرار گرفتن آن در کنار اراده‌ی شاه که تا پیش از این قدرت مطلق در اداره‌ی جامعه بود، تحولی اساسی در ساختار سیاسی جوامع متجدد به وجود آورد.

 

به قدرت رسیدن قاجاریان در ایران، با شکوفایی تمدن جدید غرب در عرصه‌های مختلف همراه بود. شرایط تاریخی این دوره منجر به فراهم شدن امکان سفر ایرانیان به اروپا، از مجرای سفارت، برای سیاحت و تجارت شد و بدین‌گونه فصل جدیدی از آشنایی ایرانیان با تمدن غرب آغاز شد. جایی که ناظران و سفیران ایرانی توانستند از نزدیک و بدون واسطه با تمدن غرب و محصولات و مظاهر آن آشنا شوند که منشأ شکل‌گیری بسیاری از تحولات در سطح مناسبات جهانی گردیده بود. در این مرحله، امکان مواجهه و آشنایی ایرانیان با بسیاری از دستاوردها و نهادهای شکل گرفته در غرب، نظیر نهادهای سیاسی و مدنی، قانون، پارلمان، عدلیه و بسیاری از دستاوردها و اختراعات عظیم تکنولوژیک، فراهم گردید.

 

مشاهده پدیده‌ها و دستاوردهای شکل گرفته در تمدن غرب، فرصتی در اختیار ایرانیان مقیم آنجا قرار می‌داد، به منظور شکل‌گیری نخستین آگاهی‌های ایرانیان، از تحولات شکل گرفته در غرب و به تبع آن روش جایگزین شدن نظام جدید به جای قواعد قدیم قرار می‌داد؛ تا از طریق درک و تلقی‌ای که از سامان جدید شکل گرفته در غرب حاصل می‌کردند، به تشخیص نسبت این تحولات، با شرایط فرهنگی و تمدنی جامعه ایران، بپردازند.

 

مواجهه ایرانیان با نهاد پارلمان در اروپا، ضمن اینکه شناخت دقیق جوانب مختلف آن را می‌طلبید، مستلزم بررسی تأثیر این نهاد بر ساختار سیاسی جوامع غرب بود، با بررسی آن بتوان نسبت این نهاد را با نحوه‌ی اداره‌ی قدرت در جامعه ایران را ارزیابی کرد.

 

سفرنامه‌های چاپ شده ایرانیان که به اروپا سفر کردند، در برگیرنده چهار سفرنامه ذیل می‌باشد:

1- حیرت‌نامه یا سفرنامه میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی شیرازی به لندن، در فاصله زمانی حکومت فتحعلی شاه 1250-1212 ه‍‍ـ. ق.[1]

2- دلیل السفرا شرح سفر، میرزا ابوالحسن خان ایلچی شیرازی به روسیه است.[2]

3- سفرنامه میرزا صالح شیرازی.[3]

4- سفرنامه خسرو میرزا به پطرزبورغ.[4]

 

از این میان دو سفرنامه دلیل السفراء وسفرنامه خسرو میرزا به پطرزبورغ با توجه به ساختار سیاسی حکومت روسیه، اشاره‌ای به نهاد پارلمان در این کشور یا سایر کشورهای اروپایی نمی‌کنند. اما سفرنامه‌های حیرت‌نامه و میرزا صالح شیرازی به دلیل حضور نگارندگان آن در لندن و جایگاه نهاد پارلمان در ساختار سیاسی حکومت انگلستان، حاوی اشاراتی در این باره می‌باشند. از اینرو در این مقاله به واکاوی فقرات نقل شده از ابوالحسن خان ایلچی و میرزا صالح شیرازی در سفرنامه‌هایشان، در خصوص نهاد پارلمان، پرداخته خواهد شد نخستین دریافت‌ها و ادراکات ایرانیان از نهاد پارلمان ارائه گردد.

 

 

حیرت نامه ابوالحسن خان ایلچی

 

ابوالحسن خان ایلچی، در حین اقامت خود در لندن این فرصت را بدست آورد که در کنار شرکت در مجالس و میهمانی‌های متعدد که به افتخار وی ترتیب داده شده بود، در کنار سرگور اوزلی، به مشاهده و بازدید برخی از بخشهای جامعه انگلستان بپردازد. یکی از نهادهای مدرن شکل گرفته در انگلستان که ایلچی توانست ضمن حضور در آن، گزارش‌هایی از نحوه‌ی کار و اداره‌ی آن در سفرنامه‌اش ارائه دهد، پارلمان انگلستان یا به تعبیر ایلچی پارلمنت بود. ابوالحسن خان تا پیش از سفر به انگلستان، اطلاعی در خصوص پارلمان نداشت، لذا زمانی که سرگور اوزلی در سخنانش با ایلچی اشاره به پارلمان می‌کند این عبارت برای ابوالحسن خان گنگ و نامفهوم است:

"و مشکل آنکه در این مدت، عبارت پارلمان به گوشم نرسیده

هر دم از این باغ بری می‌رسد                                     تازه‌تر از تازه‌تری می‌رسد"[5]

ابوالحسن خان بیش از آنکه بفهمد پارلمان یک نهاد است، بیشتر آنرا یک مکان تلقی کرده بود، از این رو توصیف ظواهر بخش زیادی از گزارش او را در بر می‌گیرد.

 

"شاه انگلستان عمارتی بزرگ[و] عالی بنیاد کرده، چند اطاق در آن به جهت شاه و وزراء و افراد کمپانی‌ها و وکلاء رعیت سزاوار شأن و مرتبه هر یک ساخته؛ چون بنای عدالت خواهند گذارند، در سالی دوبار یا هر وقتی که ضرورت داعی شود، اشخاص مفصله در آن خانه مجتمع و به رضای یکدیگر به صلاح رعیت، قرار کار مملکت داده، هر یک بر سر منصب خود به خانه روند؛ و هر اطاق را به نامی ‌موسوم. اطاق فوق متعلق به شاه و شاهزادگان و اطاق دیگر که هوز کامنت نام دارد وکلاء رعیت اجتماع کنند و اطاق دیگر که هوز لرد باشد، وزراء و لردان در آن فراهم آیند."[6]

 

ابوالحسن خان در حالیکه درون پارلمان انگلستان حضور دارد، توضیحاتش را این گونه ادامه می‌دهد:

"مکان مذکور به تماشاخانه‌های ایشان شبیه است و قریب به پانصد نفر از وکلاء بر منبر[ نشسته]، که به ترکیب صفحه راسته از تخته بندی سه طبقه برای نشیمن درست کرده‌اند و مردمان مدعی و مدعی علیه روبروی هم نشسته، در طی مطلب معارضه کنند. خانه هوس کامنت چندان حسنی نداشت."[7]

 

ابوالحسن خان بر پایه شنیده‌ها و مشاهده‌هایش، سعی در فهم کارکرد پارلمان دارد. از نظر وی پارلمان محل مباحث نمایندگان رعیت از یک سو و «کوثلیها که وزرایند» می‌باشد تا از این طریق مسائل مربوط به «جمع و خرج مملکت» رفع و رجوع شود و «صرفه و دولت مملکت» تأمین گردد: "اینها دو گروه شوند. در هر مطلبی ابتدا وزیر اعظم گوید فلان مبلغ خرج دولت است وباید رعیت برسانند برای جنگ فلان دشمن و نفع و ضرر دوستی و دشمنی فلان و بهمان، آن گروه دیگر ضد آن گویند وبه دلیل و برهان جانبین یکدیگر مجاب و به استصواب تصدیق نایب شاه که او ملاحظه کثرت کند، چنان‌که هر طرف جمعیت ایشان به شماره بیشتر است قولشان اقوی و رجحان دارند. و در خصوص داد و ستد ایام گذشته در هر امری دقت کنند و ملاحظه جمع و خرج مملکت نمایند که مبادا دیناری بر رعیت نقصان رسد و تا همگی وزرا متفق نگردند دیناری از رعیت نگیرند و نه بر رعیت رسانند. و خاصیت وکلاء این است که همواره جانب رعیت را از دست ندهند و از راه صداقت و خیر خواهی شاه و رعیت سخن گویند."[8]

 

وکلاء علاوه بر ملاحظاتی که در «جمع و خرج مملکت» می‌نمایند، از طرق دیگر نظیر اعلان جنگ و تعیین مالیات[9]، نقش مهمی ‌در زندگی رعیت و اداره مملکت ایفا می‌کنند. ثبت و پخش منازعات وکلاء به منظور آگاهی بخشی به «رعیت» از تصمیم‌های اتخاذ شده در درون پارلمان برای ابوالحسن خان بسیار جالب و مورد توجه می‌باشد. "دو نفر نویسنده در هر خصوصی، آنچه آن دو منازع میگفتند بیشتر می‌نمودند و این برای آن بود که هر روزه در این پنج، شش ماه، هر جواب و سؤال که می‌شود، در پارلمان هر روزه چاپ شده، خلق ا... همگی مطلع شوند، آخر هر تقریری به شماره قرار میگیرد."[10]

 

ابوالحسن خان ایلچی نسبت به شرکت در مجالس میهمانی و عیش و عشرت با "پسران ماه سیما و دختران آفتاب طلعت"[11] زمان بسیار اندکی را به مشاهده پارلمان کلاً نهادهای نو ظهور شکل گرفته در غرب اختصاص می‌دهد. ولی به هر ترتیب توضیحات وی نخستین اطلاعاتی است که در خصوص پارلمان توسط یک سفیر ایرانی گزارش می‌شود، هر چند که این گزارش حاوی اطلاعات جامع و ارائه‌گر تصویری همه جانبه از نهاد پارلمان نباشد.

 

 

سفرنامه میرزا صالح شیرازی

 

شکل‌گیری تحولات اساسی در ساختار سیاسی انگلستان، تفکیک قوا و تقسیم مراکز قدرت دراین کشور را به همراه داشت. سهیم بودن سه مرجع "پادشاه، لارد و خوانین و کامن و یا وکیل عامه مردم"[12] در اداره مملکت، مسئله‌ای بود که نحوه‌ی اداره حکومت انگلستان را در قیاس با جوامع شرقی و خاصه ایران دوران قاجار متمایز می‌کرد و از این رو بررسی ساختار سیاسی حکومت انگلستان در سفر به این کشور برای میرزا صالح، دارای جاذبه‌های خاصی بود.

 

نسبت به ابوالحسن خان ایلچی رویکرد میرزا صالح به نهادهای نوظهور شکل گرفته در اروپا، جامع‌تر و به‌واسطه مطالعات وی در خصوص تاریخ انگلستان، توأم با آگاهی بیشتری است از این رو گزارش‌های وی در برگیرنده زوایای بیشتری از نهاد پارلمان در انگلستان است.

 

میرزا صالح شیرازی پیش از بررسی نهاد پارلمان، ابتدا از«قواعد دولتداری و قوانین مملکت انگلند» تمجید می‌کند و به نمایش تلاش ایشان می‌پردازد؛ در راستای رسیدن به این پایه از دولت‌داری و مملکت‌داری: "قواعد دولت داری و قوانین مملکت انگلند مخصوص است به خود انگلند. به این معنی که هیچ کدام از ممالک دنیا نه به این نحو منتظم است و نه به این قسم مرتب. سال‌ها جان کنده و خون‌ها خورده و خون‌ها ریخته‌اند تا این که به این پایه رسیده است."[13]

 

و پس از آن به تقسیمات دولت در انگلستان و مراجع مؤثر در اداره جامعه می‌پردازد:"بالجمله کلیه دولت انگلند منقسم به سه قسم است، اولاً پادشاه و ثانیاً لارد و یا خوانین، ثالثاً کامن و یا وکیل عامه مردم. به عبارت اخری، خوانین را هوس لارد می‌گویند و عامه را هوس کامن. هر کدام از این اقسام ثلاثه، قواعد و احقاق چند دارند که به خصوصه مختص به خود آنها است و نیز جداگانه، هر کدام دفتری علی حده دارند که به امور ولایتی می‌رسند."[14]

 

توضیحاتی که میرزا صالح شیرازی در خصوص نحوه‌ی انتخاب اعضای پارلمان ارائه می‌دهد، نخستین اطلاعات، در زمینه قانون انتخابات و نحوه انتخاب وکلاء پارلمان است، که وارد ایران می‌شود. و اگر در نظر بیاوریم، که این اطلاعات به همراه گزارش‌ها و اطلاعات تکمیلی دهه‌های آینده روشنفکران ایرانی حاضر در اروپا در خصوص نهاد پارلمان و نحوه انتخاب وکلاء، شکل‌دهنده نخستین قانون انتخابات ایران در قریب به یک سده آینده می‌شود، بررسی و تأمل در آن حائز اهمیت خواهد بود: "هر کس می‌تواند از اهالی مشورتخانه و یا وکیل رعایا شود. اهالی آن محمل، او را اختیار کند، مگر شروطات چند دارد. اولاً این که اهالی هوس کامن را رعایای شهر و هر ده، خود اختیار نموده ... منتهای سعی می‌کنند که اشخاصی را که به مشورتخانه فرستاده، وکیل رعایا کند، عاقل و فرزانه مرد درست باشد... و اشخاصی باشند که علی‌الظاهر افعال آنها خلاف شرع نباشد. و اشخاصی که مواجب خور پادشاه باشند وکیل رعایا نشوند... و چون مطلقاً اختیار اجزای مشورتخانه به عهده رعایا است، واحدی نباید به جبر آن‌ها را راضی کرده، که فلان شخص را اختیار و فلان را رد کنند."[15]

 

در کنار این قوانین، وجود برخی محدودیت‌ها برای انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان نیز توجه میرزا صالح را به خود جلب کرده است: "هیچ کس از اهالی کثالیک[ کاتولیک] نمی‌توانند داخل به مشورتخانه شود. و جماعت زنان نه داخل به مشورت‌خانه می‌شوند و نه اقرار‌نامه نوشته که فلان کس را قبول نموده که وکیل شود."[16]

 

علاوه بر این، تنها افراد ساکن شهر یا «فری من»ها می‌توانند افراد مشورت‌خانه را انتخاب نمایند و از اهالی دهات و ولایتی که شهر به آن اطلاق نشود، تنها افرادی که" صاحب زمین بوده که در سال دو تومان، مداخل زمین داشته باشد"[17] مجاز به انتخاب وکلاء هستند.

 

اعضای پارلمان به محض انتخاب توسط شهروندان و ورود به پارلمان به‌واسطه جایگاه وکالت خود از حقوق برخوردار می‌شوند. میرزا صالح برخی از «احقاق اهالی مشورتخانه» را به این شرح بیان می‌کند: "اولاً هر کدام از اجزای مشورت‌خانه رخصت دارند که در مشورت‌خانه، هر چه به ذهن آن‌ها رسد، در امور ملکی و سایر مواد بیان نموده و احدی را یارای ممانعت آن‌ها از گفتگوی مزبور نیست... و هیچ‌کس از طلبکاران، اجزای پارلمنت را نباید خفت داده و یا به زندان فرستند، ولیکن، اگر اجزای مشورت‌خانه هر کدام انکار در دادن وجه طلبکاران داشته و یا مسامحه در دادن نموده، مشارالیه می‌تواند شکایت به مشورت‌خانه نماید."[18]

 

تقسیم قوای تصمیم‌گیری و اداره مملکت در انگلستان در میان سه دسته«پادشاه»، «خوانین» و «وکیل رعایا» اگر چه منجر به شکل‌گیری نهادهای جدید در انگلستان گردید، ولی سهیم شدن سه مرجع در اداره قدرت می‌تواند در صورت هماهنگی نبودن سه دسته با یکدیگر همچون سهم مهلکی سامان اداره قدرت و مصلحت عامه را به خطر اندازد، لذا هماهنگی این سه قوه با یکدیگر در «رتق و فتق مهام ولایتی» در چنین نظام حکومتی اعلی مرتبه، اهمیت را پیدا می‌کند: "هیچ حکمی‌ و امری نمی‌شود، اعم از جزوی و کلی مگر به رضای هر سه فرقه. فرضاً اگر پادشاه حکمی ‌جاری کند که موافق مصلحت ولایتی نباشد، وکیل رعایا مقاومت و ممانعت در جریان حکم مزبور نموده‌، مطلقاً تأثیری نمی‌بخشد و جاری نخواهد شد. و همچنین اگر خوانین و پادشاه متفق شوند و وکیل‌رعایا راضی نبود، ایضاً حکم آن‌ها، اگر چه مقرون به مصلحت بوده، جاری نخواهد شد. و اگر پادشاه و وکیل‌رعایا اراده در انتظام مهمی ‌نمایند و خوانین قبول نکنند، مهم مزبور بدون تأثیر می‌ماند. بالجمله، دولت انگریز را مثل دستگاهی قیاس کرده‌اند، سه گوشه. در صورتی که هر سه گوشه منتظم بوده، امور دستگاه برقرار، والا مختل می‌ماند. فرضاً پادشاه می‌تواند جدال با سایر قرال فرنگ نماید، لیکن اخراجات سپاه را [به] کامن و یا وکیل‌رعایا حواله می‌کنند و در صورتی که آن‌ها راضی به جدال نبوده، وجوه اخراجات جنگی را حواله نمی‌کند و به آن سبب امور جنگ مختل می‌ماند. مختصراً، وکیل رعایا مطلقاً در حواله کردن وجوه دیوانی، پادشاه و خوانین را مدخلیت به وجه نمی‌دهند. هر امری از جزوی و کلی که در جزیره مزبور روی دهد و یا اموری که تازه رو دهد که باید فیصل دهند مراتب را به مشورت‌خانه رسانیده ... هیچ کدام از این سه فرقه بدون مصلحت به دیگری، مطلقاً امری از جزوی و کلی را نمی‌تواند جاری کند و کلاً و طراً هر چه حکم شود، مبنی به مصلحت و دولت خواهی خواهد بود."[19]

 

به این ترتیب، هیچ امر مملکتی، ولایتی و تجارتی خارج از اراده و تصمیم این سه فرقه انجام نخواهد شد. از طرفی، قدرت عظیم ناشی از اتفاق نظر بر روی امور مملکتی، احکام صادره از مشورت‌خانه را همچون وحی منزل قابل اجرا می‌کند: "و همچنین همه امور مملکتی و ولایتی وتجارتی مطلقاً به رضای سه فرقه مزبور می‌گذرد. ولیکن این قدر باید دانست که این سه فرقه که عبارت از پادشاه و خوانین و وکیل رعایا باشند، متفقاً قدرت عظیمی‌ دارند و هر حکمی‌ که در مشورت‌خانه صدور یابد، کالوحی منزل است و احدی را یارای مخالفت آن نیست."[20]

 

گزارش‌های مندرج در سفرنامه‌های میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی شیرازی و میرزا صالح شیرازی در خصوص نهاد پارلمان، در خصوص یک نهاد نوظهور شکل گرفته در تمدن غرب اطلاعاتی می‌دهد، که با توجه به کارکرد و اثراتی که این نهاد می‌توانست در دگرگونی نظام‌های سنتی حکومتی داشته باشد، می‌توانست در نوع خود در ایران محل توجه بسیار گردد.

 

اطلاعات ارائه شده در دو سفرنامه در خصوص پارلمان، علی‌رغم کیفیت و کمیت بالاتر گزارش‌ها و اطلاعات سفرنامه‌ی میرزا صالح و توجه و حساسیت بیشتر وی به نحوه‌ی عملکرد پارلمان، به سبب درک ضعیف و ناتوانی در درک و اهمیت نهاد پارلمان، در ساختار سیاسی جدید جوامع اروپایی. به عبارت دیگر، ناتوانی در شناخت رابطه تفکر جدید با شکل‌گیری نهاد‌های مدنی و سیاسی جدید نظیر پارلمان، گزارش‌های سفرنامه‌نویسان ایرانی را به توصیف ظواهر نهاد پارلمان محدود می‌کند. از این رو تلاش‌های ایشان به منظور ارائه درک و تصویری از نهاد پارلمان، که به سبب ناتوانی در تبیین رابطه میان تفکر جدید و نهادهای شکل گرفته در جوامع اروپایی، ناقص ماند.

 

 

مطالعات و پژوهش‌ها

- آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، تهران، مروارید، 1383

- اکبری، محمد علی، چالشهای عصر مدرن در ایران عهد قاجار، تهران، انتشارات روزنامه ایران، 1384

- داوری اردکانی، رضا. ما و راه دشوار تجدد. تهران: ساقی، 1384

- دائرةالمعارف دموکراسی. زیر نظرسیمور مارتین لیپست. تهران، کتابخانه تخصصی وزارت امور خارجه، 1383

- طباطبائی، جواد، دیباچه‌ای بر انحطاط ایران، تهران، نگاه معاصر، 1385

- مددپور، محمد، سیر تفکر معاصر، تهران، سوره مهر، 1385

 

[1] . این سفر در سال 1224 ه‍ . ق و پس از انعقاد قرارداد مجمل و به منظور انجام مذاکرات بیشتر در خصوص بندهای دیگری از قرارداد صورت گرفت.

[2] . علی رغم اشتهار این سفرنامه به نام ابوالحسن خان ایلچی، این سفرنامه در برگیرنده مشاهدات و برداشت‌های محمد‌هادی علوی شیرازی، منشی ابوالحسن خان ایلچی است. این سفر در سال 1229 ه‍ . ق و پس از پایان دور اول جنگ‌های ایران و روس و به منظور به امضا رساندن عهد نامه گلستان توسط الکساندراول، امپراطور روس و همچنین انجام مذاکراتی به نمایندگی از شاه ایران به جهت منصرف کردن امپراطور روسیه از تصرف مناطق قید شده در عهد نامه گلستان صورت گرفت.

[3] . این سفرنامه شرح سفر میرزا صالح شیرازی به انگلستان است که در سال 1230 ه‍ . ق از جانب دارالسلطنه تبریز به همراه گروهی از صنعتگران ایرانی به منظور کسب علوم و فنون اروپایی به انگلستان اعزام شدند.

[4] . سفرنامه مزبور در سال 1244 ه‍ . ق به روسیه انجام شد. خسرو میرزا( فرزند عباس میرزا) در این سفر در صدر هیئتی از جانب شاه ایران به منظور عذرخواهی از قتل گریبایدوف، سفیر روسیه در ایران عازم پطرزبورغ شد.

[5] . ابوالحسن خان. ایلچی شیرازی، حیرت نامه. به کوشش حسن مرسلوند. (تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 1364)، ص 167.

[6] . همان، صص 168-167

[7] . همان، صص 308-307

[8] . همان، ص 168.

[9] . همان، ص 169.

[10] . همان، ص 308.

[11]. همان، ص112.

[12] . میرزا صالح، شیرازی، مجموعه سفرنامه‌های میرزا صالح شیرازی، به کوشش غلامحسین میرزا صالح، (تهران، نگاه معاصر، 1387)، ص 429.

[13] . همان جا.

[14] . همان جا.

[15] . همان، ص 432-431.

[16] . همان، ص 432.

[17] . همان جا.

[18] . همان، ص 433.

[19] . همان، ص 435.

[20] . همان، ص 435.

  

منبع: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی


 

کلید واژه ها: سفرنامه


نظر شما :