۴۰ سال ۴۰ روز – سال ۵۸

۲۶ آذر ۱۳۹۷ | ۱۷:۳۴ کد : ۶۵۳۰ دیگر رسانه‌ها
۴۰ سال ۴۰ روز – سال ۵۸
 «ویژه‌نامه روزنامه همشهری به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب»

***

تورق تاریخی حرکت خودروها در تهران و نخستین چالش آنها

طرح ترافیک تهران؛ نسخه 1358

چیستی و چرایی اجرای نخستین طرح ترافیک پایتخت که قرار بود با محدود‌کردن خودروها، اتوبوس‌ها را افزایش دهد

درنگ
طرح ترافیک تهران؛ نسخه 1358

سید محمد فخار، خبرنگار

 نخستین طرح ترافیک تهران در سال 1358 و تنها چند‌ماه پس از انقلاب اسلامی در پایتخت به اجرا درآمد. این طرح که ابتدا «طرح بهبود ترافیک تهران» نام داشت، چنان اهمیت یافت که از هیأت دولت موقت و سخنگو و وزرا گرفته تا شهردار و مقامات انتظامی تهران را به‌خود مشغول کرد. این نخستین طرح ترافیک تهران بود که تا سال96 اجرا شد و پس از آن جای خود را به طرح ترافیک جدید داد. تهران 58 و ترافیک و راه‌حل آن را در این گزارش می‌خوانید.

  وضعیت شهر چگونه بود؟ 

تهران در سال58 و پس از انقلاب، حدود  1100اتوبوس داشت. در جریان انقلاب، نزدیک به 140اتوبوس تهران از رده خارج شده و امکانات عمومی شهر به کمترین حد خود رسیده بود. شرایط مینی‌بوس‌های تهران نیز در داخل شهر تعریفی نداشت و بیشتر مینی‌بوس‌ها میل به جابه‌جایی مردم به خارج از شهر و دریافت کرایه بیشتر داشتند. 21آبان 1358 اعلام شد که نفوس تهران در 9‌ماه پس از انقلاب، یک میلیون و 500هزار نفر افزایش یافته و علت آن وعده‌های غیرعملی‌ای است که داده شده مبنی بر اینکه در تهران به مستضعفین خانه و کار می‌دهند و روستاییان خانه و پیشه خود را رها ساخته و به تهران کوچ کرده‌اند و چون از آن وعده‌ها خبری نشده در این شهر آواره شده‌اند که این عمل تهران را دچار مشکل کرده‌است. این معضل همراه خود ترافیک بیش از حد را نیز برای پایتخت به ارمغان آورد. جو انقلابی معابر تهران 9‌ماه پس از پیروزی، با ماجرای اشغال سفارت آمریکا مواجه شد تا معابر مرکزی شهر به‌طور کامل قفل شود و این وضع تا زمستان 58 ادامه یافت. از سوی دیگر گرچه هیچ آماری از آلودگی هوای تهران در آن سال‌ها در اختیار نبود اما در معابر پرترافیک، به آسانی می‌شد بوی سرب و گوگرد را احساس کرد و مشخص بود که هوای شهر برای شهروندان نامساعد است.

 کاهش چشمگیر سرعت در مرکز شهر

در پی دستور دولت موقت و شورای انقلاب و شورای ترافیک تهران، شهرداری تهران از اسفندماه سال ۱۳۵۷ بررسی‌‌هایی را به‌منظور دستیابی به یک شبکه حمل‌ونقل متعادل در رابطه با سامانه‌ اتوبوسرانی و کاهش استفاده از وسایل نقلیه شخصی، به‌خصوص در مرکز شهر، آغاز کرد. سرهنگ نوری‌فر -رئیس راهنمایی و رانندگی آن روزهای تهران- در این‌باره اعلام کرد: «هسته مرکزی شهر کشش لازم برای رفت‌وآمد وسایل نقلیه را ندارد. از شمال تا خیابان تخت‌جمشید (مطهری) را با سرعت 40کیلومتر می توان طی کرد و از غرب تا میدان انقلاب و از شرق تا پدرثانی(نارمک) و از شوش تا جنوب شهر را با همین سرعت می‌توان رفت، اما حدفاصل این نقاط در مرکز شهر، سرعت تردد تا 7کیلومتر کاهش می‌یابد؛ پس باید در این نقاط طرحی اجرا کرد و امکانات تردد عمومی را افزایش داد». 

  دورنمای نخستین طرح ترافیک

براساس برنامه‌ای که 20اردیبهشت 58، محمد توسلی -شهردار تهران- طی یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد، طرح قرار بود موجب افزایش پوشش اتوبوس‌های فعال تا 2500دستگاه شود. بدین‌ترتیب مسیر بسیاری از خیابان‌های محدوده طرح، ازجمله خیابان مصدق، جمهوری، فردوسی، حافظ و ناصرخسرو یکطرفه اعلام شد تا مسیر مقابل به اتوبوس‌ها اختصاص یابد؛ ضمنا 9پارکینگ در محوطه پادگان‌های عباس‌آباد، عشرت‌آباد و باغشاه برای پارک خودروها در نظر گرفته شد. براساس اعلام روزنامه اطلاعات، تهران در آن روزها حدود 800هزار خودروی شخصی داشت که بیشترین تجمع آنها در محدوده‌های پرتردد مرکزی شهر بود و ترافیک به آسانی در این نقاط شکل گرفته بود. بنابراین طرحی برای کاهش ترافیک، بیش از همه اهمیت یافته بود.

  یکطرفه‌شدن معابر در گام نخست

درنهایت از 10شهریور 58، ورود وسایل نقلیه غیرمجاز طی ساعاتی از روز به هسته مرکزی شهر ممنوع شد. مرحله اول طرح ترافیک تهران به‌منظور ایجاد مسیر ویژه اتوبوس در مرکز شهر به اجرا درآمد. در این مرحله، نظام یکطرفه در40خیابان مرکزی شهر اجرا شد و همزمان به‌منظور تسهیل حرکت اتوبوس‌های شرکت واحد اتوبوسرانی ۳۰۲۸۰ متر مسیر ویژه اتوبوس با عرض 6متر در یک سمت بعضی از خیابان‌های اصلی طراحی و از هفته دوم شهریور‌ماه ۱۳۵۸ اجرا شد. در‌ماه نخست اجرا، مهم‌ترین معضل اجرایی کمبود جای پارک درخیابان‌های بیرونی طرح ترافیک بود و اینکه مردم برای پیدا کردن مسیر جایگزین خطوط اتوبوسرانی، دچار سردرگمی شده بودند. جالب اینکه در آن روزهای شهریور58 هم حرکت موتوری‌ها در مسیرهای اتوبوس باعث مشکلات فراوانی می‌شد. برای کاستن از مشکلات قرار شد پاسداران سپاه آموزش ببینند و در کنار ماموران، وضع تهران را سامان دهند.

  ممنوعیت تردد خودروها در گام دوم



اصلی‌ترین هدف طرح ترافیک تهران در سال58، محدود کردن تردد خودروهای شخصی بود. بدین‌منظور پس از فوت آیت‌الله‌طالقانی و پیش از اشغال سفارت آمریکا، مرحله دوم طرح با اعمال محدودیت تردد، اتومبیل‌های تک‌سرنشین را هدف گرفت. این مرحله از طرح به‌منظور بهبود نسبی ترافیک با ایجاد محدوده‌ای در مرکز شهر از شمال تا خیابان طالقانی از غرب تا خیابان حافظ، از جنوب تا خیابان مولوی و از شرق تا خیابان سیروس، از اول آبان ۱۳۵۸ به مرحله اجرا درآمد. بدین‌ترتیب ورود اتومبیل‌های تک‌سرنشین طی ساعت ۶:۳۰ تا ۱۰ صبح به محدوده طرح ممنوع شد. پس از اندکی عملا اجرای این مرحله از طرح با ناکامی روبه‌رو شد. مسافران منتظر وسایل نقلیه عمومی و به‌خصوص مسافران تاکسی، سوار بر اتومبیل‌های تک‌سرنشین شخصی شده و پس از طی مسافتی کوتاه پیاده می‌شدند. در نتیجه بقیه مسیر را باز هم وسایل نقلیه به‌صورت تک‌سرنشین طی می‌کردند و بدین طریق صرفا از دروازه‌های ورودی طرح به داخل راه می‌یافتند. همچنین در پی حادثه 13آبان، طرح عملا لغو شد و از سال59 جانی دوباره گرفت و تا سال96با همین الگو و با افزایش ساعت محدودیت اجرا شد.

  چرا طرح ترافیک موفق نبود؟

در ماه‌های نخست اجرای طرح ترافیک، کنترل چشمی و بستن راه، تنها راه برخورد با متخلفان بود. بدین‌ترتیب اگر خودروی شخصی به خیابانی که عبور از آن ممنوع بود می‌رسید، باید توسط مأموران متوقف می‌شد و مسیرش را 180درجه تغییر می‌داد. این ایراد موجب شد تا قوانین جریمه‌ای برای متخلفان وضع شود اما عمر جریمه به سال 58 نرسید.

از یک طرف خودروهای دارای طرح که دولتی و نظامی بودند هم رفته‌رفته در محدوده طرح افزایش یافتند و ترافیک تا جایی گسترده شد که یک‌چهارم آنها که در طرح بودند را متخلفان تشکیل دادند. از طرف دیگر به ‌علت ورودی‌های بیش از‌حد در کوچه‌ پسکوچه‌ها، متخلفان به سرعت در محدوده طرح افزایش یافتند. معضل سوم اینکه از همان روزهای نخست اجرا، طرح برای خودروها محدودیت ایجاد کرد و موتورسیکلت‌ها از آن معاف شدند تا شرایط به‌نحوی دنبال شود که پس از 3‌دهه، تعداد موتورسیکلت‌های داخل طرح، از تعداد کل خودروهای تهران بیشتر شود. موضوع ساعت اجرای طرح نیز در سال58 نامناسب بود و ترافیک عصرگاهی در خیابان‌های یکطرفه اجرای طرح نمی‌توانست جوابگو باشد؛ بنابراین تا سال62 ساعت پایان طرح به ساعت15رسید. موضوع عوارض نیز در سال58 نادیده گرفته شد تا ترددها در این سال هیچ اساسی نداشته باشد.

***

روز شمار انقلاب سال 1358

2 رفراندوم، 3 انتخابات

از دستگیری صادق زیباکلام تا شکست صادق قطب‌زاده

مجید مهرابی دلجو، دبیر گروه سیاسی

  فروردین 58: انقلاب مهیای تثبیت خودش می‌شد؛ با رفراندوم جمهوری اسلامی. اما در همان هفته اول فروردین(6فروردین 58) اتفاقی افتاد که در دهه‌های بعدی انقلاب هم مشابه آن تکرار شد. گروهی از دانشجویان عرب در اعتراض به پیمان صلح مصر و رژیم اسرائیل، سفارت مصر در ایران را تسخیر کردند. این نخستین تسخیر سفارت در جمهوری اسلامی بود و 8‌ماه بعد در سفارت آمریکا تکرار شد. امیرعباس هویدا نخست‌وزیر شاه هم در زندان به جمهوری اسلامی رأی آری داد. 

  اردیبهشت 58: سپهبد قرنی نخستین رئیس ستاد ارتش در منزل خودش ترور شد. ضاربان از گروه فرقان بودند. دومین ترور سیاسی بعد از انقلاب 9روز بعد رخ داد. شهید مطهری از اعضای شورای انقلاب درحالی‌که از منزل دکتر سحابی در خیابان فخر‌آباد خارج می‌شد مورد هدف تروریست‌ها قرار گرفت. امام جمله معروف «بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می‌شود» را در مراسم بزرگداشت آیت‌الله شهید مطهری ایراد کردند.

  خرداد 58: قرعه سومین ترور سیاسی بعد از انقلاب به نام آیت‌الله هاشمی رفسنجانی خورده بود. ضاربان به بهانه اینکه از طرف حجت‌الاسلام ناطق نوری برای آیت‌الله هاشمی رفسنجانی پیغام آورده‌اند وارد منزل آیت‌الله می‌شوند. در اتاق، همسر آیت‌الله وقتی می‌بیند یکی از ضاربان اسلحه را به سمت آیت‌الله هاشمی نشانه رفته است، خود را به روی مهاجم مسلح می‌اندازد، ضارب دوم 2 تیر به سمت آیت‌الله هاشمی شلیک می‌کند، آیت‌الله به بیمارستان منتقل  و خطر رفع می‌شود. مذاکرات قانون اساسی در حال انجام است اما در ابتدای این‌ماه مهم‌تر از مذاکرات قانون اساسی، استعفای صادق خلخالی از ریاست دادگاه انقلاب است. او که از ابتدای تشکیل دادگاه‌های انقلاب به‌عنوان حاکم شرع حکم اعدام بسیاری از سران رژیم گذشته را صادر کرده بود در متن استعفایش نوشت: «من تا آنجا که اطلاع دارم در زندان‌های انقلاب اسلامی هیچ حکمی بر خلاف موازین شرع مقدس اسلام، صادر نشده، هیچ مصادره اموالی بدون دلیل و جهت صورت نگرفته است». با استعفای خلخالی موافقت نشد. 

  تیرماه 1358: 2نفر از معروف‌ترین شکنجه‌گران ساواک (فریدون توانگر معروف به آرش و بهمن نادری‌پور معروف به تهرانی) بعد از 9جلسه دادگاه علنی تیرباران شدند. تهرانی در آخرین صحبت‌هایش با همسرش گفته بود کارهایی که من کردم شمر نکرد، یزید نکرد، من جلاد بودم. اما برای تو بد نبودم. آیت‌الله خلخالی اعلام کرد کارلوس معروف به کارلوس شغال را برای اعدام شاه استخدام کرده است. معروف‌ترین عملیات کارلوس در سال1975 دستگیری وزیران نفت اوپک از جمله جمشید آموزگار و احمد زکی‌یمانی بود. خلخالی گفته بود برای انجام عملیات اعدام شاه 140هزار دلار جایزه تعیین شده است. کارلوس در سال1997به حبس ابد محکوم شد.

  مرداد 58: جامعه روحانیت مبارز نامزدهای خود را برای عضویت در خبرگان قانون اساسی اعلام کرد که نام یک زن (منیر گرجی) هم دیده می‌شود. آیت‌الله شهید مفتح در دفاع از این تصمیم گفت: ایشان سهم مهمی در روشن کردن زنان تهرانی در مسائل اجتماعی و سیاسی داشته است. با حکم امام، آیت‌الله‌طالقانی به‌عنوان نخستین امام جمعه تهران بعد از انقلاب معرفی می‌شود. 17مردادماه 58 امام‌خمینی در پیامی آخرین جمعه‌ماه رمضان را روز قدس اعلام کردند. 12مرداد انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی برگزار شد و نامزدهای ائتلاف حزب جمهوری اسلامی، موتلفه و جامعه روحانیت مبارز پیروز انتخابات بودند. . به‌دنبال بالا‌گرفتن درگیری‌ها و احتمال سقوط پاوه، امام در فرمانی تاریخی اعلام کردند:« به دولت، ارتش و ژاندارمری اخطار می‌کنم اگر با توپ‌ها و تانک‌ها و قوای مجهز تا 24ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود من همه را مسئول می‌دانم». 

  شهریور 58: تصویر معروفی از آیت‌الله‌طالقانی در جلسات مجلس خبرگان رهبری در تاریخ ثبت شده که او از نشستن روی صندلی‌های مجلس مجلل سنا اکراه دارد و روی زمین نشسته است. معتقد بود جلسات مجلس خبرگان باید در جایی مثل یکی از مساجد مشهور شهر برگزار می‌شد نه در ساختمان قدیمی مجلس سنا.  16شهریور آیت‌الله‌طالقانی آخرین خطبه نمازجمعه خود را خواند؛ خطبه‌ای که در آن خواستار تشکیل شوراها شد. ابوذر انقلاب 19شهریور‌ماه دار فانی را وداع گفت. جمعه بعد از درگذشت آیت‌الله طالقانی، نمازجمعه را آیت‌الله منتظری در دانشگاه تهران خواند.

  مهرماه 58: اعضای حزب دمکرات به یک گروه 72نفری از پاسداران در مسیر سردشت به بانه حمله کردند و 52نفر از آنان را به شهادت رساندند. صادق زیباکلام که به‌عنوان فرستاده نخست‌وزیر به مهاباد رفته بود توسط دمکرات‌ها ربوده شد. عزالدین حسینی رهبر دموکرات‌های کرد خواستار خودمختاری کردستان شد. 

  آبان 58: جیمی کارتر رئیس‌جمهور وقت آمریکا اشتباه تاریخی خود را مرتکب شد؛ اشتباهی که به باختش در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا منجر شد. او به شاه بیمار مجوز اقامت داد. این اقدام مقدمه عصبانیت انقلابیون و تسخیر لانه جاسوسی از سوی دانشجویان پیرو خط امام بود؛ حرکتی که به یک بحران 444روزه برای کارتر و آمریکا منجر شد. مهدی بازرگان در نامه‌ای به امام نوشت که اختلاف‌ها، دخالت‌ها و مزاحمت‌ها  ادامه مسئولیت را برای اینجانب و همکارانم غیرممکن ساخته است. دولت استعفا داد. امام وظایف نخست‌وزیری را به شورای انقلاب محول کردند.

  آذر 58: دومین رفراندوم از زمان پیروزی انقلاب در 11آذر برای قانون اساسی برگزار شد. مذاکرات صلح در کردستان به خوبی پیش می‌رود اما ترور آیت‌الله مفتح در 27آذر شوک جدیدی به انقلاب وارد کرد. در پی تسخیر سفارت آمریکا، عباس امیر‌انتظام سخنگوی دولت مهدی بازرگان و سپس سفیر ایران در سوئد، به اتهام ارتباط با سازمان جاسوسی سیا دستگیر شد. این آغازی بر قصه تلخ زندگی عباس امیر‌انتظام بود. او تا سال 75در زندان بود. امیرانتظام تیرماه سال 97درگذشت.

  دی 58: ایران مهیای نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری می‌شود. 124نفر برای این انتخابات ثبت‌نام کردند که وزارت کشور 18نفر را به دلایلی از قبیل عضویت در ساواک، مخدوش بودن شناسنامه و کمبود سن از فهرست حذف کرد و 106نفر باقی ماندند. جلال‌الدین فارسی که بعدها و در سال 1371یک پرونده قتل برای او در طالقان باز شد، به‌دلیل شبهه در ایرانی الاصل بودنش از دور انتخابات کنار رفت. مسعود رجوی رئیس گروه سازمان مجاهدین (گروهک تروریستی منافقین) نیز اجازه حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری را یافته بود اما او هم از رقابت‌ها کنار کشید.

  بهمن 58: سوم بهمن 58، وزارت خارجه 2روز قبل از رای‌گیری انتخابات ریاست‌جمهوری در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که شاه در پاناما بازداشت شده است. این تلاشی از سوی صادق قطب‌زاده وزیر وقت امور خارجه و نامزد انتخابات برای تأثیر گذاشتن در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران بود. بنی‌صدر انتخابات را برد و نخستین رئیس‌جمهور ایران شد. 16‌ماه بعد مجلس شورای اسلامی رأی به عدم‌کفایت او داد.

  اسفند 58: بعد از برگزاری نخستین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری حالا نوبت برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی رسیده بود. انتخابات مجلس شورای اسلامی 24اسفند برگزار شد. نامزدهای حزب جمهوری اسلامی اکثریت مجلس را به‌دست آوردند.
 

*** 

معاوضه بنزین و نفت با سیگار و پرتقال

سیگاری‌های ایران در سال58 روزهای زیادی را در استرس سیگار دود کردند

شهرام فرهنگی

1358 از نظر بروز احساسات، سالی پرمایه بود؛ بد و خوب، زشت و زیبا، ترسیده از شکست و مست پیروزی، دیو و فرشته، فراری‌های ترسیده و انقلابی‌های پیروز؛ متضادها در تمام سطوح به سرحدهای قطب مخالف رسیده بودند و همه می‌دانند در چنین جوی آدم سیگاری بیشتر از همیشه سیگار می‌کشد. بی‌سیگاری دردمشترک بیکار و کارمند، طاغوتی و انقلابی، کافر و مرد باخدا بود. سال58 سیگار سخت پیدا می‌شد.

1358سالی بود که روزنامه‌نگارها روز 5 فروردین سرکار بودند. آن‌قدر خبر دوروبرشان ریخته بود که برای جمع و جور کردن‌شان باید از بیرون هم کمک می‌آوردند. آنها با فراوانی خبر مواجه شده بودند. تقریبا همه‌‌چیز در حال از نو تعریف شدن بود و به همین تقریب هر چیزی را می‌شد آن‌قدر مهم تصور کرد که قابلیت تبدیل شدن به خبر را داشته باشد. روز ششم فروردین یکی از خبرهای پرشماری که در روزنامه‌ها منتشر شده بود، به مبادله بنزین و نفت با سیگار و پرتقال در مرز ایران و ترکیه مربوط می‌شد. کمبود مواد نفتی در ترکیه و سیگار در ایران، این معامله پایاپای را در طول مرزهای دو‌کشور به‌وجود آورده بود. در خبر حرف‌های فرماندار یکی از شهرهای مرزی ترکیه آمده بود. او گفته بود ایرانی‌ها 4لیتر بنزین را با یک پاکت سیگار معامله می‌کنند و در ازای 18لیتر گازوئیل یک کیلو پرتقال دریافت می‌کنند. آن‌ زمان وضعیت بنزین در ترکیه بحرانی بود و دولت ترکیه در نهایت ناچار به جیره‌بندی بنزین شد که براساس آن هر اتومبیل ماهی 80لیتر سهمیه سوخت داشت. درست در همان زمان، در ایران هم خیلی‌ها به سیگار شب‌شان محتاج بودند. نه اینکه نباشد ولی سخت پیدا می‌شد و خارجی‌اش بسیار گران بود.

1358سالی بود که قیمت سیگار خارجی ناگهان 5برابر شد! براساس خبرهایی که روزنامه‌ها در اردیبهشت‌ماه این سال منتشر کردند، هر بسته سیگار خارجی 10تا 25ریال و هر بسته سیگار ایرانی 5 تا 10ریال گران‌تر از نرخ مصوب عرضه می‌شد؛ برای مثال کسی که قبلا 4تومان و 5زار می‌داد و مثل آدم حسابی‌ها در فیلم‌های آمریکایی همان جا دم دکه دود می‌کرد، حالا – اگر پیدا می‌کرد- باید 20تومان می‌داد و انگار که مواد جابه‌جا کرده‌باشد ، سیگار را در جیبش فرو می‌کرد و در‌می‌رفت. در شروع سال 58– تقریبا هر هفته- خبری درباره کشف سیگار قاچاق و بازداشت عوامل بازار سیاه سیگار در روزنامه‌ها منتشر می‌شد. با این حال دلال‌های سیگار همچنان کنترل بازار را در اختیار داشتند. اعتصاب کارکنان شرکت دخانیات در زمان اعتصاب سراسری ضد‌رژیم پهلوی باعث شده بود سیگارها از انبارها بیرون نروند.  بعد از سقوط رژیم هم واردات سیگار ممنوع شد. به این ترتیب سیگار - به‌ویژه جنس خارجی‌اش- در بازار نایاب شد. دلال‌ها از فرصت به‌وجود آمده استفاده کرده و بازار سیگار را در دست گرفته بودند. شرکت دخانیات تلاش کرد بازار را پس‌بگیرد ولی فروش مستقیم حربه‌ای بود که خیلی زود با شکست مواجه شد. سیل سیگاری‌های شهر، محل‌های اعلام شده برای توزیع سیگار دولتی را محو کرد و با این حال قیمت‌های بازار آزاد هیچ تکانی نخورد. پس از آن شرکت دخانیات تلاش کرد با حمایت دولت موقت سطح زیرکشت توتون را افزایش دهد و ایران را به‌خودکفایی در سیگار برساند.

1358سالی بود که «محدودیت کشت توتون و تنباکو لغو شد». دولت موقت تصمیم گرفت این کالا را 30تا 38درصد بالاتر از نرخ قبلی از تولید‌کننده بخرد. شرکت دخانیات ایران هم برای بالا بردن کمیت و کیفیت محصول، برای تولید‌کننده‌ها مساعده و وام درنظر گرفت و وعده داد«سموم و کود شیمیایی با قیمت نازل در اختیار کشاورزان توتون و تنباکو قرار می‌گیرد.» همچنین «با راهنمایی فنی کشاورزان را یاری می‌کنیم.» ولی انتشار این خبر هم دلال‌های بازار سیگار را ناکار نکرد. سال1358 با 20تومان می‌شد از میان یک بسته وینستون و یک کیلو مرغ فقط یکی را انتخاب کرد. روزنامه‌ها همچنان تیتر می‌زدند: در مرزها گاو و گوسفند را با سیگار معاوضه می‌کنند! 
 

***

از نفس افتاده

از نفس افتاده

مسعود میر، روزنامه نگار



اول از همه در جریان باشید که این عکس نمایی از فیلم مستند «تازه‌نفس‌ها» ساخته کیانوش عیاری است. عیاری در این نخستین ساخته بلندش به احوالات مردمان تهران در تابستان58 پرداخته است؛ مردمانی که تازه زمستان انقلابی را پشت‌سر گذاشته‌اند و در بهار آزادی از هر حزب و دسته‌ای در خیابان‌ها با افکارشان جوانه‌های انقلابی را به رخ می‌کشند. تابستان داغ تهران پر است از دختران و پسران جوانی که با اعلامیه و روزنامه و کتاب‌هایی که هنوز ممنوع نشده با هم بحث می‌کنند و روزهای آینده را انتظار می‌کشند. این مستند دیدنی سرشار از لحظاتی است که شاید هیچ‌وقت دیگر - حتی یکی دو سال بعد از آن تابستان عجیب- هم تکرار نشد؛ از تئاتر مجاهد با بازی شهناز تهرانی گرفته تا پوشش مردمانی که هنوز سرخوش روزهای تغییر هستند؛ از بازی گران‌ترین ماهی شمال در یک تئاتر مناسبتی تا جوانانی که پشت چراغ قرمزها «پیکار» می‌فروشند.

***

ارشاد طبقات محتاج به مسکن

بیش از 40سال است که در ایران با مشکل خانه‌های خالی دست و پنجه نرم می‌کنیم

ارشاد طبقات محتاج به مسکن

مائده امینی

هنوز جنگ ایران و عراق آغاز نشده بود اما روزنامه‌های ماه‌های ابتدایی سال 58خبرهای مربوط به بازار مسکن را در رده موضوعات مهم خود جای دادند. انقلاب مردم ایران به بار نشسته و به‌دنبال آن بازار مسکن در التهاب و نوسان فرو‌رفته بود. زمین و ملک فراوان بود. بعضی از املاکی که معامله می‌شد، سند نداشت و قیمت پایین این زمین‌ها مردم را به خریدن وسوسه می‌کرد؛ زمین‌هایی که بعد از مدتی سر و کله صاحبان اصلی آنها پیدا می‌شد یا حتی چندین مال‌باخته روی آن مدعی بودند.
در سال 58، بازار مسکن دچار صعود و سقوط‌های پی‌درپی می‌شد تا جایی که حتی در تیرماه58 با وجود وعده اعطای وام به افراد، هنوز مردم انگیزه‌ای به خرید خانه از خود نشان نمی‌دادند اما 39سال پیش بازار مسکن دقیقا با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم‌می‌کرد؟ آیا امروز آن مصایب محلی از اعراب دارند؟ 

همه‌‌چیز دست دلال‌ها بود 

اوایل سال آشفتگی‌ها سر به فلک گذاشته بود. بازار مسکن به‌دست دلال‌ها و بساز‌بفروش‌ها افتاده بود. محمدتوسلی شهردار وقت تهران در اردیبهشت سال58 برای نخستین بار در این‌باره اظهارنظر رسمی کرد؛ «باید طبقات محتاج به مسکن را ارشاد کنیم که گول مشتی صاحب ملک و بساز‌بفروش را نخورند و سرمایه‌شان را با خرید این قبیل املاک از کف ندهند.» اظهارنظری که نشان می‌داد مسئولان وقت کشور هم پذیرفته‌اند که مهار بازار مسکن همان ابتدای کار سخت شده است. توسلی هشدار داده بود: گروهی از صاحبان زمین بدون آنکه این زمین‌ها را تفکیک کنند به قیمت نازل به مردم می‌فروشند و سرشان را کلاه می‌گذارند! 

راه‌حل توسلی هم در نوع خود جالب بود: مردم باید تحمل و فعلا از خریدن خانه و زمین خودداری کنند. دولت مطالعاتی را آغاز کرده که با پایان یافتن آن، به‌زودی برای مشکل تامین مسکن مردم فکری اساسی خواهد شد.

شناسایی خانه‌های خالی آغاز شد 

خانه‌های خالی نکته‌ دیگر جراید آن زمان است. کشور بیش از 40سال است که با مشکل خانه‌های خالی دست‌و‌پنجه نرم‌می‌کند. بهار 58 بنا شد که بنگاه مسکن مستضعفان فهرستی از خانه‌های خالی تهیه کرده و ارائه دهد! وزارت مسکن و شهرسازی وقت بر این باور بوده که چنانچه از خانه‌های خالی تهران به درستی استفاده شود، مشکل مسکن حل‌و‌فصل می‌شود.

فهرستی که از آن صحبت شد به‌نظر می‌رسد در اواخر سال58 تکمیل شده باشد؛ چرا که سیدهادی خسروشاهی رئیس هیأت امنای بنیاد مسکن انقلاب اسلامی ایران در گفت‌وگو با خبرنگار روزنامه اطلاعات اعلام کرده بود: درصورت عدم‌تمایل صاحبان خانه‌های خالی در واگذاری آنها به بنیاد مسکن، بنیاد با حکم دادستانی، خانه‌های خالی را برای واگذاری به متقاضیان تصرف خواهد کرد. اگرچه ما دوست داریم که صاحبان با تمایل خود خانه‌ها را در اختیار ما بگذارند اما اگر در این فرایند تأخیر رخ دهد مردم خود به سراغ این خانه‌ها رفته و آنها را تصرف می‌کنند. ماجرای ساماندهی حاشیه‌نشینان هم از همان سال‌ها شروع شد. فقط در سال58 برای توصیف وضعیت آنها از ترکیب دیگری استفاده می‌شده: گودنشینان. مسئولانی مانند توسلی در سال58 به مردم وعده داده بودند محلی برای اسکان بی‌خانمان‌های حومه‌های تهران تعبیه کنند و از مطالعات پیرامون این طرح با جراید صحبت کرده بودند.

آغاز رکود و بی‌رونقی و اختلافات نهادها 

قیمت مسکن اگرچه بعد از انقلاب بارها و بارها صعود و سقوط‌های مقطعی را تجربه کرده بود اما در میانه‌های سال58 یک‌بار دیگر سقوط کرد؛ سقوطی که این بازار را در رکود تازه‌ای فرو‌برد؛ جراید وقت نوشتند که معاملات آپارتمانی تقریبا متوقف شده است. اختلاف وزارت مسکن و شهرداری را روزنامه اطلاعات وقت، علت سردرگمی بازار مسکن دانسته بود. به‌نظر می‌رسد اختلافات این دو نهاد، ریشه در تاریخ دارد! شهرداری وقت به مردم هشدار می‌داد که فعلا سراغ خرید ملک و خانه نروند و از سوی دیگر وزارت مسکن تابستان 58 را بهترین زمان ممکن برای خرید خانه اعلام کرده بود.

اولین وام‌های مسکن چه شرایطی داشت؟ 

همان ابتدای سال58 خبرهایی جسته وگریخته به اعطای وام مسکن اشاره می‌کردند. تیر‌ماه سال58، مصطفی کتیرایی وزیر مسکن و شهرسازی وقت درباره وام‌های مسکن احتمالی گفت:«وام‌گیرندگان نباید مجتمع‌های مسکونی بیشتر از 100واحدی بسازند و موظف به پرداخت 30درصد هزینه ساخت خانه هستند». سقف این وام 3میلیون ریال و مدت بازپرداخت آن 12تا 15سال با بهره 5/6درصد درنظر گرفته شده بود.

یوسف آباد، 2خوابه، 4هزار تومان! 

قیمت آپارتمان در آن سال‌ها هم ماجرای خودش را دارد. براساس آگهی‌های جراید وقت در سال 58 یک واحد آپارتمان دو‌خوابه در یوسف آباد، 4هزار تومان رهن داده می‌شده است. خرید یک واحد 190متری 3خوابه با استخر و سونا، 840هزار تومان ارزشگذاری شده و رهن یک واحد آپارتمان در قلهک با باغ، گلخانه و... تنها 3هزار و 500تومان بوده است! در تپه‌های عباس آباد تهران می‌توانستید در آن سال‌ها با 500تومان(!) یک واحد 3خوابه رهن کنید.

گوهردشت کرج هم قیمت‌های باورنکردنی‌ای در تاریخ خود ثبت کرده؛ خانه ویلایی 440متری در گوهردشت، 430هزار تومان قیمت‌گذاری شده بود. در آن سال‌ها قیمت‌گذاری خانه‌ها براساس ارزش هر متر، محلی از اعراب نداشت.

 

***

روز جهانی تئاتر در سال بعداز انقلاب

مهرداد رهسپار، روزنامه نگار



کهنموئی در بهار سال ۱۳۵۸ به دانشگاه صنعتی، یا همین دانشگاه صنعتی‌شریف امروز آمدند تا درباره روز جهانی تئاتر سخنرانی کنند. از سال ۱۹۶۲ میلادی (۱۳۴۰ شمسی) هر سال بیانیه این روز را یکی از چهره‌های مشهور تئاتر جهان می‌نوشت تا در کشورهای گوناگون قرائت شود. تا پیش از سال ۱۳۵۸ چهره‌های تئاتری منتخب اغلب از کسانی بودند که از فرصت قرائت پیام روز جهانی تئاتر بهره گرفته و از سیاست‌های بین‌المللی انتقاد می‌کردند؛ پیام افرادی مانند هلنه وایگل (همسر برتولت برشت)، پابلو نرودا و آرتور میلر تنها درباره تئاتر نبود، بلکه به نقش هنر در تغییر شرایط سیاسی نیز اشاره داشت. خواندن آن پیام‌ها فرصتی برای بحث درباره موضوع پیام در مراسم روز جهانی تئاتر در کشورهای گوناگون بود اما دست بر قضا، سال۱۳۵۸ بیانیه‌ای خنثی درباره تئاتر کودک و نوجوان قرائت شد. از این‌رو مهدی فتحی و محمود دولت‌آبادی و دیگر سخنرانان بدون توجه به متن پیام و بحث درباره تئاترکودک و نوجوان،‌ درباره تشکیل سندیکای هنرمندان تئاتر، تئاتر کارگری و پایان اختناق سخنرانی کردند.

محمود دولت‌آبادی در دانشگاه صنعتی‌شریف از ضرورت تشکیل سندیکای هنرمندان تئاتر می‌گوید.




 سال ۱۳۵۸؛ مهدی فتحی در دانشگاه صنعتی‌شریف از تاریخچه تئاتر کارگری در ایران می‌گوید.

*** 

فیلمفارسی انقلابی

فیلمفارسی انقلابی

سعید مروتی، منتقد و روزنامه نگار 



در دورانی که انقلاب تازه به پیروزی رسیده و تقریبا هیچ کس نمی‌داند در شرایط تازه چگونه باید فیلم ساخت، گروهی از حاشیه سینمای فارسی، قدم اول را برمی‌دارند. فیروز (ستار هریس) تهیه‌کننده و یکی از بازیگران اصلی فریاد مجاهد با سابقه فعالیت طولانی در سینمای فارسی به عنوان هنرپیشه‌ای درجه3 سرمایه را فراهم می‌کند و مهدی معدنیان با سابقه دستیاری کارگردان برای ناصر محمدی، رضا صفایی و نوشتن یکی دو فیلمنامه مثل «سرباز» (محمدرضا فاضلی) سناریو را می‌نویسد و روی صندلی کارگردانی می‌نشیند. ظاهرا فیلم کمی بعد از پیروزی انقلاب فیلمبرداری شده و چند ماه تاخیر برای اکرانش هم به دلیل آشفتگی مدیریتی آن زمان بوده. فریاد مجاهد بدون روایت داستانی مشخص قرار است تاریخ انقلاب را روایت کند. فیلم از خرداد 42 آغاز می‌شود و در روزهای پیروزی انقلاب به پایان می‌رسد. با نمایش گسترده گنبد و گلدسته و روحانیون انقلابی، حضور بهمن مفید در شمایل معلمی انقلابی که به نقد اصلاحات ارضی می‌پردازد و فیروز به عنوان آهنگری انقلابی، در همان 10دقیقه اول، روحانیت، طبقه متوسط و طبقه کارگر کنار یکدیگر قرار می‌گیرند. 

در فیلمی که به جای دیالوگ فقط شعار دارد و شتابان در پی روایت تاریخی 15ساله است، یک گروه 10نفره همه بار مبارزه را بر دوش می‌کشد. ساواکی‌های سفاک هم کار را به جایی می‌رسانند که برای اعتراف گرفتن از یکی از مبارزان، سیخ داغ به پهلوی نوزاد چندماهه او فرو می‌کنند و خنده‌های معروف فیلمفارسی‌وار سر می‌دهند.

در فریاد مجاهد هر صحنه‌ای قرار است رخدادی تاریخی را یادآور شود؛ به همین دلیل محاکمه بهمن مفید شبیه محاکمه معروف خسرو گلسرخی از کار درمی‌آید و صحنه اعدام او و دوستانش مشابه اعدام بیژن جزنی و رفقای چریکش در 30فروردین 1354. اینکه مسیر وقایع تاریخی در فیلم رعایت نشده و  مثلا بعد از نمایش اعتراض مردم به مقاله توهین‌آمیز روزنامه اطلاعات مورخ 17 دی1356، دادگاه بهمن مفید در اول تیر56 برگزار می‌شود، فریاد مجاهد را واجد خصوصیاتی منحصربه‌فرد میان همه فیلم‌های انقلابی آن دوران کرده است. نکته اینجاست که فریاد مجاهد با وجود همه ایرادهای ریز و درشتی که دارد، داستانی که ندارد و روایت پرغلط تاریخی‌اش، از همان اولین روز اکران در 2 شهریور1358 با استقبال گسترده سینماروها مواجه می‌شود. فریاد مجاهد برای تماشاگر آن سال‌ها، قهرمان، حادثه، شعار و انقلاب را به ارمغان می‌آورد و با وجود اکران کوتاه‌مدت و مخالفت‌ها و مقالات تند روزنامه‌ها که نگران بازگشت فیلمفارسی بودند، پرفروش‌ترین فیلم سال58 می‌شود؛ محصولی که با شتاب و به تعبیری فرصت‌طلبی، به موقع آماده می‌شود و به مصرف می‌رسد و ورای ذهنیت ساده و فاقد پیچیدگی سازندگانش، به شکلی ناخواسته، تعریفی تازه از «فیلم-مقاله» و سینمای ضدقصه به دست می‌دهد.
 

***

بزرگ علوی تهران آمد













***

گروه 57

 

گروه 57

علی بختیاری ، کیوریتور





گروه 57 در گرماگرم روزهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی توسط امیر اثباتی و چند دانشجوی دیگر دانشگاه تهران، مثل کامران احمری و محمود حکیمی در راستای همراهی با مردم در اعتراض به رژیم شاهنشاهی و به‌عنوان یک واکنش دانشجویی شکل گرفت. این گروه معتقد‌ بود که فارغ از هر گرایش سیاسی، به‌عنوان یک حرکت دانشجویی باید با مردم همراه شوند و دست به تولید آثار هنری بزنند. به‌علت مصونیت دانشگاه تهران از حمله نظامیان، گروه، تمامی فعالیت خود را در دانشگاه مستقر کرد. محصولات این گروه پوسترهایی بودند که به اندازه 100در 70سانتی‌متر برای نمایش آماده شدند و به‌علت استقبال زیاد مردم، بعدتر در اندازه 35 در 50سانتی متر تکثیر شدند. این نمایشگاه در بهمن‌ماه 1357 در تالار ژوژمان دانشکده برگزار شد. در این نمایشگاه افرادی مانند مرتضی ممیز، آراپیک باغداساریان، نیکزاد نجومی و مصطفی رمضانی شرکت کردند. اکثر پوسترهای این نمایشگاه بدون امضای هنرمند هستند، چرا که بسیاری از آنها حاصل طراحی گروهی بودند و صرفا نشانه این گروه که یک مشت و یک ستاره بود در پای پوسترها دیده می‌شود. این پوسترها به دور از پیچیدگی‌های اجرایی و ساخت‌و‌‌سازی‌ طراحی شدند و یکی از مهم‌ترین میراث ارزشمند دیداری انقلاب هستند.





***

سفر از سال 97 به 58 با ماشین زمان

چرا اتومبیل و لوازم یدکی در سال 58 گران شد؟

عیسی محمدی

در بهمن‌ماه 57 بود که انقلاب به ثمر نشست و ایران برای همیشه با نظام شاهنشاهی خداحافظی کرد. دولت موقت هم بر سر کار آمد تا امور را رتق‌وفتق کند. متولیان اقتصادی و صنعتی دولت موقت در سال 58، تصمیم گرفتند که واردات خودرو را ممنوع کنند. با توجه به اینکه هنوز اوضاع بسامان نشده بود و مشکلات زیادی وجود داشت، این قانون و نابسامانی موجود، باعث شد تا شرایط بازار خودرو هم به‌هم بریزد.

باز هم خودرو و باز هم بازار سیاه

با توجه به اینکه ورود اتومبیل‌های خارجی ممنوع شده بود، تعادل در عرضه و تقاضا هم حسابی به‌هم ریخت. وضعیت کارخانه‌های داخلی هم به‌هم‌ریخته بود و با نصف ظرفیت خودشان کار می‌کردند. در تابستان 58 هم 2 تا از 3تا کارخانه اتومبیل‌سازی موجود درگیر تعطیلات تابستانی بودند. در همین سال، روزنامه‌ها اقدام به چاپ گزارش‌هایی کردند که بازخوانی آنها نشان می‌دهد چیزی شبیه بلبشوی بازار خودروی امروز، در آن روزگار هم به همین سبک و سیاق وجود داشته است.

وقتی پیکان 59هزار تومان شد

روزنامه اطلاعات در بیست‌وچهارم تیرماه 58، طی گزارشی که منتشر کرد اطلاعات جالبی از وضعیت خودرو بیان می‌کرد؛ ازجمله اینکه قیمت اتومبیل دست دوم 20تا 30درصد بالاتر رفته است، حواله پیکان 18هزار تومان خریدوفروش می‌شود، اگر در گذشته با 25هزار تومان می‌توانستید یک خودروی دست دوم سرپا تهیه کنید حالا با 35هزار تومان هم چنین امکانی ندارید، ایران ناسیونال از 6ماه پیش تا به امروز دیگر تقاضای جدید نمی‌پذیرد و فعلا درگیر پاسخگویی به تقاضای قبلی خود است، ضمن اینکه قیمت پیکان هم به 59هزار تومان رسیده است.

نکته‌هایی خواندنی از سال 58

علاوه بر چنین اطلاعاتی، نکته‌هایی دیگر نیز در این گزارش‌ها موجود است که ما را بیشتر در فضای اقتصادی 1358 قرار می‌دهد. در این سال، لوازم یدکی به‌واسطه کمیاب‌شدن، گران شده بود و گاه تا 3-2 برابر قیمت مصوب به فروش می‌رسید؛ ضمن اینکه صاحبان خودرو نیز رضایت نداشتند که ماشین‌هایشان را بفروشند و در صورت فروش، قادر به خرید خودرویی مناسب نبودند، چراکه همه خودروها با افزایش قیمت روبه‌رو شده بودند. بخشی از بازار سیاه ایجاد شده را کار دلالان و نمایندگان مجاز فروش اتومبیل می‌دانستند. این دلالان و نمایندگی‌های مجاز، از فرصت پیش‌آمده سوءاستفاده و اقدام به گرانفروشی و کم‌فروشی می‌کردند. همچنین سازمان‌هایی اقتصادی تحت عنوان بازرگانی‌های اتومبیل شکل گرفته بود که چیزی شبیه به لیزینگ‌های قلابی خودرو در زمانه ما بود. به‌این‌ترتیب که وعده فروش خودروی صفر را می‌دادند و بخشی از مبلغ را نقداً دریافت می‌کردند و سپس بعد از جمع‌آوری مبلغی قابل‌توجه، متواری می‌شدند.

دانشجوها و ممنوعیت ورود اتومبیل

از دیگر نکات جالب مرتبط با سال 58، ممنوعیت ورود خودرو به کشور از سوی دانشجویان بود! قانونی وجود داشت که دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در خارج از کشور، وقتی‌که درس‌شان تمام می‌شد، می‌توانستند یک خودرو به کشور بیاورند و از تخفیف گمرکی برخوردار شوند که این کار نیز ممنوع اعلام شد. در تیرماه 58، قیمت پیکان به نزدیک به 60هزار تومان هم رسید.

گرانفروشی نمایندگی‌ها

از گرانفروشی‌های نمایندگی‌های مجاز خودرو همین بس که مثلاً نمایندگی رنو، خودروی صفر را که 42هزارو 210 تومان قیمت داشت، با تخفیف از کارخانه می‌گرفت و سپس 50هزار تومان می‌فروخت. اگر هر نمایندگی روزانه 4ماشین می‌فروخت، خودتان حساب کنید که چقدر سود می‌کرد! بد نیست بدانید قیمت هر سکه بهار آزادی در سال 57، نزدیک به 420تومان بود که در سال 58 به 1300تومان هم رسید.

علاقه به زنجیرهای فولادی

از دیگر نکات جالب که همین حالا در سال 97 هم اتفاق می‌افتد، افزایش سرقت ماشین و لوازم یدکی دم‌دستی آن به‌دلیل افزایش قیمت آنها بود. با توجه به اینکه هنوز انقلاب اسلامی به‌طور کامل مستقر نشده بود و ناآرامی‌هایی وجود داشت، نظارت خاصی وجود نداشت. کمیته‌های انقلاب هر هفته، 3-2 بار فهرست خودروهای پیدا شده را اعلام می‌کردند. کم‌کم که سرقت‌ها زیاد شد، کمیته‌ها و پاسداران، گشت‌هایی ایجاد کردند و از خودروهای مشکوک طلب کارت ‌شناسایی و کارت مالکیت خودرو می‌کردند. مردم هم برای جلوگیری از سرقت‌ها، از زنجیرهای فولادی، دستگاه‌های دزدگیر و... استفاده می‌کردند.

نمونه‌ای از افزایش قیمت‌ها

بد نیست بدانید که گرانفروشی‌ها و نبود نظارت و اوضاع نابسامان، باعث شد تا باتری ماشین از 370تومان به هزار تومان، لنت ترمز از 35تومان به 70تومان، یک جفت کمک‌فنر خارجی هیلمن از 250تومان به 900تومان، سینی جلوی پنجره شورلت از هزارتومان به 1800تومان (آن‌ هم درصورت پیدا شدن) و... برسد. بخشی از لوازم یدکی تا 200درصد هم افزایش قیمت داشتند و چون بعضی از این لوازم یدکی‌ها پیدا نمی‌شد، ماشین‌ها گاهی تا 3‌ماه هم می‌خوابیدند.
 

***
 

حراج لباس‌های شمس فروش خودروهای شاه و تسخیر هتل‌ها

حراج لباس‌های شمس فروش خودروهای شاه و تسخیر هتل‌ها

محمد باریکانی| خبرنگار


 اردیبهشت‌ماه 58، هیجان انقلابی ادامه دارد و در دومین روز از دومین‌ ماه بهار یک روحانی به همراه 3نیروی کمیته که نامی از آنها برده نشده است به کاخ شمس که اکنون با عنوان کاخ مروارید در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است، رفتند. آنها ‌500دست از لباس‌های شمس را با دو مینی‌بوس از کاخ بیرون آوردند، برسردر کاخ ایستادند و لباس‌های دختر رضاخان را به حراج گذاشتند. قیمت پایه حراج برای هر دست لباس 400تومان بود. اما خریدارها قیمت را ‌بالا بردند و لباس‌ها را به قیمت 1500تا 2500تومان خریدند. کمیته حراج با مشاهده ‌پرداخت 6 برابری برای لباس‌های شمس به خریداران هشدار داد که لباس‌ها را گران نخرند.

2هفته پس از این حراج، کیف و کفش شمس پهلوی، روتختی، ملحفه، حوله و سرویس‌های رومیزی کاخ مروارید هم حراج شد. همزمان وسایل کاخ شاه در کیش نیز توسط نیروهای انقلابی تخلیه، بخشی از آن مستقیم به تهران رسید و بخشی دیگر با کشتی به بندرعباس منتقل و تحویل نیروی دریایی ارتش شد. چند ساعت بعد اشیای بندرعباس با دستور آیت‌ا‌لله‌ غلامحسین حقانی - نماینده امام‌خمینی‌(ره) در استان ساحلی- به نفع مستضعفین حراج شد.

لباس‌های شمس 400 تومان حراج شد

فصل گرما فرارسید، دهم خردادماه 1358 است و نوبت به حراج وسایل لوکس مربوط به دوران لوئی‌شانزدهم در شهرداری همدان رسیده است. دکتر تمدن -استاندار وقت همدان- تصمیم گرفته بود که چون ساختمان شهرداری همدان محل اقامت شهرداران در دوره طاغوت بود، تمامی اموال و اشیای تاریخی موجود در این ساختمان را به حراج بگذارد و گذاشت.  

13خردادماه است.‌‌ سوداگران عتیقه و غارتگران اموال تاریخی چنان فعال شده‌اند که سازمان حفاظت از آثار باستانی ناچار می‌شود در بیانیه‌ای تعدی و دستبرد به آثار تاریخی و گنجینه‌ها را که جزئی از اموال عمومی ملت است منع و به کمیته‌های انقلاب اعلام کند که حق تفویض اختیار حفاری به هیچ‌کس را ندارند و از مبادرت اشخاص به حفاری در مناطق باستانی کشور جلوگیری کنند. 



19خردادماه خبر آتش‌سوزی بازار تبریز به گوش رسید. بازار تبریز اکنون به‌عنوان بزرگ‌ترین بازار سرپوشیده جهان در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است، اما آن ‌روز 70حجره بازار در آتش سوختند. یک جوان 17 ساله که مواد آتش‌زا، بمب‌دستی و کلت کمری به همراه داشت به‌عنوان مظنون بازداشت شد. بعدتر کمیسیون تحقیق اعلام کرد آتش‌سوزی از سرای میرزا ‌مهدی به‌دلیل وجود چند پنبه نارس در عدل‌های پنبه و فرایند اکسیداسیون آغاز و بازار تاریخی تبریز را شعله‌ور کرد.

گرمای هوا که بیشتر شد در ‌نهم تیرماه 58، روزنامه اطلاعات نوشت، کاخ ثابت پاسال و تمامی اموال و دارایی‌های او مصادره شد‌. کاخ ثابت پاسال اکنون به کاخ ورسای تهران شهرت یافته و در خیابان جردن واقع است. مسئولان میراث‌فرهنگی تهران می‌گویند این کاخ‌دارای ارزش‌های معماری و هنری است و باید حفظ شود. 

18تیرماه سال 58، درهای کاخ سعدآباد تهران برای همیشه به روی مردم گشوده و اطلاعیه‌ای با این مضمون منتشر شد: «بازدید از محوطه کاخ بدون وسیله نقلیه و راهنما عملی نیست. بدین‌منظور چند دستگاه اتوبوس و مینی‌بوس از جانب شهرداری تهران برای بازدید مردم از کاخ سعدآباد درنظرگرفته شد. بهای بازدید از کاخ سعدآباد نیز 3تومان تعیین شد».

 نام مقبره‌الشعرای تبریز را حتما شنیده‌اید؛ گورستانی تاریخی در تبریز که در فهرست آثار ملی ثبت شده است. اما آن‌زمان در24تیرماه 1358مهندس غروی -استاندار وقت آذربایجان‌شرقی- اعلام کرد، ساختمان نیمه‌تمام مقبره‌الشعرای تبریز به جنگل آهن تبدیل شده است. او گفت: «من تصمیم گرفته‌ام این جنگل آهن را به مثابه موزه‌ای از خیانت‌های فرح پهلوی به حال خود رها کنم». یک هفته پس از این اعلام، استادمحمد محیط‌طباطبایی (پدر سیداحمد محیط‌طباطبایی رئیس کنونی کمیته ملی موزه‌های ایران) در یادداشتی خطاب به استاندار آذربایجان‌شرقی نوشت: «مقبره‌الشعرای تبریز بنای طاغوتی نیست. افتخار ادبی است. این مجموعه تاریخی شامل قبور شعرای بزرگ عصر سلجوقی است که کنار قطران تبریزی دفن شده‌اند و حیف است که مقبره‌الشعرا را موزه خیانت بنامند». 

فرصت سفر اما همچنان برای ایرانی‌ها فراهم است. مردادماه سال 58 است. 300گردشگر ایرانی قرار است 21روز در تور گردشگری مادرید- فرانکفورت- لندن و رم باشند. پرواز آنها به موقع نرسیده و 48ساعت است در فرودگاه مهرآباد سرگردان شده‌اند. هر گردشگر برای این تور مبلغ 9هزار و 100تومان پرداخت کرده است. جدول قیمت تورهای خارجی 10روزه در ایران با محاسبه دلار به قیمت 75ریال منتشر شد. رم 3750تومان، تور اروپای طلایی 5250تومان، تور دور اروپا 6750تومان، تور اسکاندیناوی 7500تومان و تور مادرید 3750تومان!



سری هم به شیراز بزنیم. استاندار فارس به همراه جمعی از روحانیون به بازدید چادرهای سلطنتی تخت‌جمشید ‌که برای جشن‌های 2500ساله برپا شده‌ بود، رفتند. استاندار اعلام کرد: «این محوطه تا چند سال دیگر تبدیل به پارک می‌شود و مردم می‌توانند با تهیه بلیت از آن استفاده کنند. وسایل چادرها نیز به کشورهای خارجی فروخته می‌شود». خبرنگار روزنامه اطلاعات هم از این بازدید نوشت که «حمام، توالت و دستشویی شاه از جنس طلا بود».

به تهران بازمی‌گردیم. 16مردادماه 58 است و آمار بانک مرکزی و اداره صدور گذرنامه از خروج مسافران ایرانی منتشر شد. سالانه 600تا 800هزار ایرانی از کشور خارج شده‌ و به اروپا و آمریکا رفته‌اند.  سهم اروپا از سفر ایرانی‌ها بیشتر است.

23مردادماه اما صدای نخستین تخریب در حوزه میراث‌فرهنگی به گوش ‌رسید. سازمان ملی حفاظت از آثار باستانی در اطلاعیه‌ای به تخریب یک اثر تاریخی ارزشمند توسط آستان قدس رضوی در مشهد اعتراض کرد؛ «بر اثر خاکبرداری بی‌رویه مسئولان آستان قدس در گودبرداری پای دیوار مدرسه میرزا‌جعفر، قسمتی از حجره‌های 2اشکوب مدرسه فروریخت و ترک در نمای داخلی مدرسه به‌وجود آمد...‌‌» این سازمان از آستان قدس خواست قسمت‌های فروریخته بنای تاریخی را عینا و مانند اصل بازسازی کند.

28مردادماه؛ کشف رسمی نخستین محموله قاچاق اشیای عتیقه در مرز بازرگان. احمد بهگو -رئیس گمرک- گفت: «چماق جواهرنشان، فرش، گرز طلا و جواهرنشان و یک سپر طلا در یک تریلی با هدف خروج از کشور جاسازی شده بود».

حالا آخرین روز مردادماه 58 است. هواپیمایی ملی ایران خبر از افزایش نرخ بلیت‌های پروازهای بین‌المللی داد. به این نرخ‌ها توجه کنید: «پرواز یکسره از تهران به رم 3هزار و 167تومان و 5ریال؛ پرواز از تهران به بمبئی 2هزار و 264تومان و 9ریال؛ پرواز تهران به فرانکفورت 3هزار و 749تومان و 6ریال؛ تهران به توکیو 7هزار و 52تومان و 3ریال؛ تهران به پاریس 3هزار و 749تومان و 6ریال و تهران به مقصد لندن 3هزار و 980تومان و 6ریال.»

شهریور 58 که آغاز شد، اتحادیه انجمن اسلامی شهرری در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «درصدد شدیم آثار قبر دیکتاتور بزرگ، رضاخان مستکبر را از بین ببریم و پس از تماس با امام، ایشان فرمودند چون از بنا استفاده اسلامی می‌شود تنها کافی‌است آثار برجستگی قبر را از بین ببرید. امروز که خاطره اخراج رضاخان از ایران تداعی می‌شود به برداشتن برجستگی و آثار قبر این مستکبر تاریخ ایران می‌پردازیم». اطراف سنگ قبر رضاخان شیاری عمیق ایجاد شد. سنگ قبر 10تا 15تن وزن داشت و برای درآوردن آن از جرثقیل کمک گرفتند. اعضای شورای کارگری پالایشگاه نفت شهرری هم در این عملیات به کمک اتحادیه انجمن‌های اسلامی شهرری رفتند.

قاچاق آثار تاریخی در ایران شدت بیشتری یافت. همزمان با برداشتن سنگ قبر رضاخان، مأموران مرز بازرگان موفق به کشف یک تریلی مملو از آثار تاریخی و اشیای باستانی شدند که ایران را به قصد فرانسه ترک می‌کرد. اشیا شامل، 160قبضه شمشیر و دشنه عتیقه متعلق به دوره‌های مختلف تاریخی با ارزش مالی فراوان و 9قطعه قالی نفیس بود.

فروش خودروهای شاه و تسخیر هتل‌های ایران

به پاییز 58 رسیده‌ایم. مهرماه است که یک قسمت از 4گنبد معروف میدان حسن‌آباد تهران آتش گرفت و خسارات زیادی بر‌جای گذاشت. یک روز پس از این آتش‌سوزی در تاریخ 5مهر، روزنامه لوموند اعلام کرد که رومن گریشمن -باستان‌شناس مشهور فرانسوی و مدیرهیأت باستان‌شناسی فرانسه در ایران و افغانستان که برای شرکت در یک کنگره به بخارست رفته بود- در 84سالگی درگذشت. رومن گریشمن در حفاری‌های تپه سیلک کاشان، بیشاپور فارس و کاوش‌های باستان‌شناسی شوش حضور داشت.

دهم مهرماه است که نمایشگاهی از آثار مصادره شده از کاخ‌ها و خانه‌های خاندان پهلوی و وابستگان آنها برپا  می‌شود. آثار عتیقه، فرش، تابلو و وسایل کاخ‌ها و خانه‌ها به حراج گذاشته شده است. درآمد حاصل از فروش این حراج به‌حساب بنیاد مستضعفان واریز شد. 

10روز پس از این نمایشگاه ،12خودروی لوکس تشریفاتی شاه هم در شیراز از نوع بیوک، شورلت، بنز و کرایسلر به حراج گذاشته شد. حراج اشیا حتی به حرم حضرت شاهچراغ(ع) نیز رسید. در 23مهرماه، قالی، قالیچه، جاجیم و حتی دیوارکوب‌های لوستر حرم شاهچراغ(ع) نیز حراج شد.

آبان‌ماه سال 58 است. دانشجویان در حرکتی عجیب اشغال هتل‌های کشور را آغاز کردند. آنها ابتدا به هتل «امپریال» و «رویال‌گاردن» تهران رفتند و هر دو را به اشغال خود درآوردند. بهانه؛ تبدیل هتل‌ها به خوابگاه دانشجویی بود. این اقدام به‌تدریج به شهرهای دیگر نیز کشیده شد. 14آبان‌ماه، درست یک‌روز پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران، حسن کروبی -سرپرست دفتر خانه‌سازی برای مستضعفین- از حرکت دانشجویان برای اشغال هتل‌ها حمایت کرد و گفت: «این توهم نباید برای مالکان هتل‌ها پیش بیاید که دانشجویان هتل‌ها را غصب کرده‌اند».

20آبان‌ماه روزی است که علامت شیر و خورشید از پرچم ایران حذف شد. مجلس خبرگان اعلام کرد از این پس پرچم ایران با طرح جدید با 3رنگ سبز و سفید و سرخ به جای پرچم شیر و خورشید مورد استفاده قرار می‌گیرد.

شنبه 26آبان‌ماه است که حراج آثار مصادره‌شده ادامه می‌یابد. این‌بار «اموال 120طاغوتی» به حراج گذاشته شده است. فرش‌های گرانبها و اشیای عتیقه، محور اصلی این حراج است. کریمی -نماینده بنیاد مستضعفان در این حراج- به روزنامه اطلاعات آن روز گفت: «در شرایطی که این کالاها هستند و خلقِ محروم به پول آنها که پول زیادی هم هست احتیاج دارد، اگر اینها را نفروشیم چه کنیم؟»

***

بریم شمال یا ژاپن؟

در نخستین سال بعد از انقلاب مردم چه تفریحاتی داشتند؟

محمدتقی حاجی‌موسی

مردم ما کلا مردم باحالی هستند و بعد از اینکه 22بهمن انقلاب کردند خیلی زود به سر کار و زندگی خودشان برگشتند و به این نتیجه رسیدند که باید به زندگی ادامه داد. یکی از بخش‌های این زندگی‌کردن هم تفریحات سالم بود که چون آن موقع امکانات داخل مثل خارج نبود، سفرهای خارجی حسابی توی بورس بود و ملت از همان بهار شروع کردند به رزرو تورهای چندروزه خارجی؛ از شرق دور بگیرید تا اروپا و آمریکا و هیچ نقطه‌ای روی نقشه نبود که پای ایرانی‌ها به آن نرسد. البته ارزان‌بودن دلار و پایین‌بودن قیمت‌ها هم در این سفرها بی‌تأثیر نبود. برای مثال در خرداد 58، دفاتر گردشگری برای 24روز تور لس‌آنجلس، نیویورک، واشنگتن و لندن تنها 14450تومان از مسافران می‌گرفتند که الان با همین پول به شما 3 تا فلافل هم نمی‌دهند یا مثلا اگر کسی می‌خواست به ژاپن و ممالک شرقی برود برای 19روز گشت‌و‌گذار کافی بود 9500تومان از جیبش خرج کند که الان با این پول شما می‌توانید تا ترمینال شرق با تاکسی اینترنتی بروید؛ تازه اگر در ساعت اوج ترافیک نباشید. 29روز گردش دور اروپا هم برای مردمی که می‌خواستند خستگی انقلاب را از تن به در کنند 11450تومان در‌می‌آمده که می‌شود 2تا فلافل و یک نوشابه کوچک در بسته‌بندی پلاستیکی و این نشان می‌دهد که الان با این پول‌ها چقدر بیشتر می‌شود از زندگی لذت برد و لازم نیست یک‌ماه بروید دور دنیا بچرخید و همین که 2تا فلافل به بدن بزنید حالتان خوب می‌شود. غیر از خارج اما عده‌ای هم به داخل علاقه داشته‌اند و مثل الان از اول تا آخر تابستان به سمت شمال کشور می‌رفتند منتها چون جمعیت کمتر بوده مثل الان ترافیک نمی‌شده و جا زیاد بوده. این دوستان برای اینکه یک هفته در بهترین جای شمال با خانواده تفریح کنند نهایتا 500تومان خرج می‌کردند که این انتهای لاکچری‌بازی بوده. در این شرایط طبق اسناد موجود، سال   58 هر  هفته حداقل 500هزار نفر به کنار دریا می‌رفته‌اند و در تیرماه آمار 2میلیون نفر در هفته هم ثبت شده که نشان می‌دهد ما چقدر به دریا اهمیت می‌دهیم و می‌داده‌ایم. قشر کم‌درآمدتر که اتومبیل نداشتند تا شمال بروند اما آن موقع آتش عشق خودشان به دریا را با آب استخرها خاموش می‌کردند که با توجه به کمبود استخرها و سرانه هر 47هزار نفر یک استخر در تهران، یک مقدار فضا کم بوده و مردم مجبور بوده‌اند کمی مهربان‌تر شنا کنند تا جا به بقیه هم برسد. ظاهرا کمبود استخر از قدیم‌الایام در کشور شایع بوده و قرار است تا ابد ادامه داشته باشد؛ چون ما دوست نداریم برخلاف سنت‌های خود عمل کنیم! مسئله دیگر آلودگی استخرها بوده که شما وقتی این همه آدم را داخل مایع ضدعفونی‌کننده بریزید هم خودبه‌خود آلودگی تولید می‌کنند و به‌نظر ما طبیعی است. در آن سمت ماجرا مردمی که علاقه‌ای به آبتنی نداشته‌اند ترجیح می‌داده‌اند به میدان اسبدوانی در شرق تهران بروند و از تماشای چابک‌سواران لذت ببرند که خب این لذت هم خیلی طولانی‌مدت نبود و میدان جمع شد.

***

شب‌نورد

سحر سخایی، نویسنده و آهنگساز



یک نفر از گوشه کنار زده شده پرده‌ای تیره به خیابان نگاه می‌کند. از بالاتر بودن سطح خیابان می‌شود فهمید تصویر پیش روی ما در یک زیرزمین منجمد شده است. زیرزمین یک خانه قدیمی در محله‌ای در مرکز شهر تهران ؛ در روزهایی که هر سرود ترانه است و یک قلب برای زندگی کافی ا‌ست؛ روزهای «زمانه قرعه نو می‌زند به نام شما»، و ایرانی که در چشم ساکنانش سرای امید است و اهالی منجمد شده در نقاشی ما هم جزئی از نظاره‌گران این شکوه تاریخ و دوران تازه‌اند؛ با سازهایشان که هنوز نشکسته، ذوق سرشارشان که می‌جوشد و صدایشان که هنوز خاموش نشده است.

چراغ سقفی کم‌جان، آنقدر نورافشان هست که محمدرضا لطفی را کنار یارش شجریان با پیراهن‌های سبز و صورتی نشان دهد. باقی‌مانده نور عبدالنقی افشارنیا را با نی نشان می‌دهد و در گوشه تاریکی از تصویر بیژن کامکار که رباب گرفته توی بغل و برادرش پشنگ کمی آن‌سوتر پشت سنتور نشسته است.

در نقاشی ایمان ملکی همان اندازه که ترس هست، امید هم هست. هر اندازه شور هست، آرامش هم هست؛ همان معجون جادویی‌ای که چاووش شد؛ همان که سازنده موسیقی دورانی شد که امروز، در آستانه 40 سالگی ا‌ست. نقاشی گرچه تصویر کودکی یک انقلاب است، موسیقی‌ها همچنان هستند تا با شنیدن‌شان میانسالی آن شور را تماشا کنیم. ببینیم راستی چی شد؟

چاووشیان حاضر در آن نقاشی، در واقع شاگردان مرکز حفظ و ‌اشاعه ‌موسیقی بودند که با نزدیک شدن به پیروزی انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ از رادیو- همراه با هوشنگ ابتهاج ریاست بخش موسیقی رادیو در همان زمان- بیرون زدند و در فضایی خصوصی شروع به تولید موسیقی و رساندنش به‌دست مخاطبان کردند و این تصویر از همین روست که از توصیفی رئالیستی، تبدیل به سند تصویری یکی از مهم‌ترین دوره‌های موسیقی ایران معاصر شده است.

گمان می‌کنم سال‌های پیش از تجربه ثبات سیاسی- اجتماعی نظام تازه در دهه 60، دوران تک‌صداها باشد. سال ۱۳۵۸، بیش از آنکه در آلبومی به سرپرستی فرامرز پایور متبلور باشد، در تک‌نگاری‌ای مثل شب‌نورد روح زمانه خود است؛ وطن بیش از شهناز و کسایی در التهاب روح لطفی و مشکاتیان نفس می‌کشد.

شب‌نورد بخشی از دومین تولید گروه چاووش بود: چاووش ۲ که در آن محمدرضا شجریان و شهرام ناظری می‌خواندند، گروه شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی ساخته‌های او را اجرا می‌کردند و شاعر سرودِ شب‌نورد هم اصلان اصلانیان بود.

آن نقاشی، انگار فشرده‌ای از سال  ۱۳۵۸ است و سال ۱۳۵۸ هم فشرده‌ای از قطعه شب‌نورد؛ قطعه‌ای که گرچه از تاریکی وطن می‌موید و در سوگ برادر شهید نوجوانش می‌خواند اما کیست که آن حجم معصومانه و زیبای امید را در این موسیقی و صدای شجریان و جملاتِ ساخته لطفی حس نکند؟ کیست که نشنود: تفنگم را بده تا ره بپویم، که هر که عاشقه پایش به راهه؟

و کیست که در تارِ لطفی همراه با آن هق‌هق همیشه ریزها و تک‌ها، همزمان شادی امید و ترس زنده بودن را تجربه نکند؟

روح زمانه در شب‌نورد یک پیش‌گویی بزرگ است که می‌خواهد به حقیقت بپیوندد: آزادی همیشه پیروز می‌شود. گرچه شب تاریک است، سحر هم نزدیک است. بخش پایانی شعر شب‌نورد از چاووش ۲ را با هم بخوانیم:

به سیل صبح‌خواهان راه بستند
هزاران سینه و سر را شکستند
ولی مردم‌ گرفته دست در دست
ز چنگ دیو مردم‌خوار، رَستند



پیام تبریک برای آیت‌الله



عبدالرضا نعمت‌اللهی، روزنامه نگار

از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی، کارت‌های تبریک و نامه‌های زیادی از سراسر جهان به ایران ارسال شد که فرستنده‌شان نه سیاستمداران که دانشجویان و مردم عادی بودند. «گیرنده» نامه‌ها، شخص امام خمینی(ره) بود. پشت پاکت‌نامه‌ها اغلب نوشته بودند «ایران، قم، آیت‌الله خمینی» یا «ایران، آیت‌الله خمینی»! این نامه یک جوان مسیحی است که پیروزی انقلاب اسلامی را به امام تبریک گفته و کتاب کوچک «داستان کریسمس» را به‌عنوان هدیه، ضمیمه نامه‌اش کرده است.

 

***

خبرهای کوتاه اجتماعی از سال 58

  * سن ازدواج کاهش یافت- از طرف دولت موقت انقلاب لایحه قانونی درباره سن ازدواج دختر و پسر تصویب شد و جهت اجرا به وزارت دادگستری ابلاغ شد. براساس قانون جدید حداقل سن مردان برای ازدواج 18سال و برای زنان 15سال است. در قانون پیشین حداقل سن ازدواج برای مردان 20سال و برای زنان 18سال بود.
 * پایان تخلف رانندگی- پس از آزادی هرگونه رفتار خلاف قوانین راهنمایی و رانندگی در خیابان‌های شهر، طی اطلاعیه‌ای اعلام شد که از روز 29 اردیبهشت‌ماه 1358 راننده‌های متخلف جریمه می‌شوند. کمترین مبلغ جریمه 200ریال بود.
 * کف‌زن‌های بین‌المللی تهران - شهربانی کل کشور طی اطلاعیه‌ای درباره فعالیت گسترده کف‌زن‌های تردست به مردم هشدار داد. کف‌زن‌هایی که خود را پاکستانی و هندی معرفی می‌کردند و به زبان انگلیسی مسلط بودند، به بهانه خردکردن اسکناس به مردم نزدیک می‌شدند و ضمن گفت‌وگو با تردستی مرتکب کف‌زنی می‌شدند. پس از این هشدار خبر دستگیری باند کف‌زنی در فرودگاه منتشر شد. براساس این خبر، اعضای باند 3نفر بودند؛ لیاقت علی احمدی تبعه هند، منظور خیرپوست تبعه پاکستان و خواهرش لیاقت خیرپوست. آنها به زبان‌های انگلیسی، فرانسه، آلمانی و ایتالیایی آشنا بودند.
 *  قیمت سکه - در اردیبهشت سال 58 قیمت سکه بهار آزادی 5هزار و 700تومان اعلام شد.
 * تغییر در کتاب‌های درسی - وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد کتاب‌های فارسی، تاریخ و اجتماعی برای سال تحصیلی 59– 58 بازنویسی می‌شوند.
  * کمبود برق و آب - روز 29فروردین سال 58 وزیر نیرو به‌ روزنامه اطلاعات گفت: امسال هم خاموشی نوبتی وجود خواهد داشت. او از حتمی‌بودن کمبود برق در تابستان خبر داد و از مردم خواست برای رفع کمبود برق با وزارت نیرو همکاری کنند. وزیر نیرو درباره آب تهران هم گفت: از حیث ذخایر آب نیز در تنگنا قرار داریم.
 *  اسکناس‌های 10هزار ریالی تقلبی- بانک مرکزی طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد: اخیرا عده‌ای سودجو از احساسات و عواطف عمیق مردم نسبت به رهبر بزرگ انقلاب اسلامی سوءاستفاده کرده و اسکناس‌های تقلبی با تصویر حضرت آیت‌الله امام‌خمینی منتشر کرده‌اند. این اسکناس‌ها از نظر بانک مرکزی فاقد اعتبار است. هرگونه اقدامی برای انتشار اسکناس‌های جدید از طرف بانک مرکزی قبلا از طریق رسانه‌های گروهی به اطلاع هموطنان عزیز خواهد رسید.
*  لوازم یدکی اتومبیل کمیاب شد - براساس مقررات جدید وزارت بازرگانی، واردکننده‌های لوازم یدکی اتومبیل باید معادل 70درصد سفارش‌های خود، سپرده نقدی در بانک می‌گذاشتند و انجام این تعهد برای اکثر وارد کننده‌ها مقدور نبود. به این ترتیب لوازم یدکی انواع اتومبیل گران و کمیاب شد. براساس گزارش‌های منتشر شده در تابستان سال 58 قیمت لوازم یدکی بعضی خودروها  را به 3برابر قیمت پیشین رسید.
 * چاپ اسکناس جدید - در تیرماه سال 58 علی اردلان (وزیر امور امور اقتصادی و دارایی) طی مصاحبه‌ای اعلام کرد: تا یک‌ماه آینده اسکناس‌های جدید با طرح و شکل تازه وارد بازار می‌شود.
*  افزایش کرایه تاکسی در تهران - درپی اجحاف بعضی از راننده‌های تاکسی به مردم و دریافت مبالغی اضافه بر کرایه تحت عنوان بالارفتن نرخ ورودیه تاکسی، شرکت تعاونی تاکسیرانی تهران رسما اعلام کرد ورودیه تاکسی‌های تهران هیچ تغییری نکرده و همان یک‌تومان است. بااین حال یکی از اعضای هیأت مدیره شرکت تعاونی تاکسیرانی گفت: به‌علت افزایش قیمت وسایل یدکی و کمیابی این وسایل، راننده‌های تاکسی تمایلی به ادامه کار ندارند و به‌ناچار بعضی از آنها یا دست از کار می‌کشد و یا متأسفانه با تحمیل کرایه‌های بیشتر بر مردم، قصد جبران افزایش قیمت وسایل یدکی و سطح زندگی را دارند.
* تغییر ساعت تصویب شد - راس ساعت 24پنجشنبه 30اسفند‌ماه 1358عقربه‌های ساعت 60دقیقه به جلو کشیده می‌شود. حسن عباسپور، وزیر نیرو در گفت‌وگویی در این مورد توضیح داد: این مسئله (تغییر ساعت) را مطرح کردیم و گفتیم صرفه‌جویی در مصرف برق و استفاده بیشتر از روشنایی طبیعی را در پی دارد. در نهایت در جلسه مشترک وزیران و شورای انقلاب تغییر ساعت با نظر اکثریت پذیرفته شد.
* تعیین تخلفات رانندگی در کمتر از 5دقیقه- سرهنگ اشراقی، رئیس اجراییات و رانندگی تهران گفت: با نصب دستگاه‌های کامپیوتری در مناطق مختلف راهنمایی و رانندگی تهران، برای دریافت برگ تسویه‌حساب اتومبیل و استعلام نیازی به مراجعه به اداره اجراییات راهنمایی و رانندگی نیست.
 * راهپیمایی به‌خاطر خاموشی- شب گذشته گروهی از ساکنان خیابان خاوران و هاشم‌آباد و مناطق اطراف آن به‌دلیل قطع چندروزه برق این مناطق دست به تظاهرات زدند. تظاهرات‌کننده‌ها درحالی‌که شعار می‌دادند «ما برق می‌خواهیم» پس از مدتی راهپیمایی در خیابان ده‌متری صادقی اجتماع کردند و از مسئولان کمیته مسجد بنی‌هاشمی خواستند که با تماس با مسئولان برق روشنایی این منطقه را تأمین کنند. (5تیر‌ماه 1358/ روزنامه اطلاعات)
* قطع رابطه ریال با دلار - محمدعلی مولوی، رئیس‌کل بانک مرکزی ایران اعلام کرد به‌زودی با قطع رابطه ارزی دلار و ریال، ارزش ریال، نوسانی خواهد شد و از سویی با اتخاذ تدابیر تازه‌ای میلیون‌ها ریال پولی که فراریان رژیم سابق از این کشور خارج کرده‌اند از اعتبار ساقط خواهد شد.
 * سیل ریال‌های فراری به سوی ایران– روز 13تیرماه و تنها در 24ساعت بیش از 200میلیون ریال پول نقد از چمدان‌های مسافرانی که به ایران بازگشته‌اند به‌دست آمد. گفته می‌شود از آنجا که اعلام شده در آینده نزدیک اسکناس‌های جدید به بازار خواهد آمد آن گروه از ایرانیانی که با خود پول به خارج از کشور برده بودند به تکاپو افتاده‌اند تا از سوخت شدن پول‌هایشان جلوگیری کنند. انتظار می‌رود میزان پول‌هایی که به این ترتیب وارد ایران می‌شود در روزهای آینده سر به صدها میلیون تومان بزند.

***

نگاهی به تصاویر 58


فرمان حضرت امام برای تشکیل کمیته‌های انقلاب اسلامی



انتصاب آیت‌الله بهشتی به عنوان  ریاست دیوان عالی کشور



  رژه نیروهای کمیته انقلاب اسلامی



فروش تابلو عکس‌های قهرمانان ملی و مذهبی



تسخیر لانه جاسوسی



همه‌پرسی جمهوری اسلامی



دیوارنوشته‌های انقلاب

کلید واژه ها: 40 سال 40 روز سال 1358


نظر شما :