۴۰ سال ۴۰ روز – سال ۷۳

۱۷ دی ۱۳۹۷ | ۲۲:۴۲ کد : ۶۵۵۵ دیگر رسانه‌ها
۴۰ سال ۴۰ روز – سال ۷۳
«ویژه‌نامه روزنامه همشهری به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب»

***
 طغیان دریاچه ارومیه

15 روستای همجوار دریاچه ارومیه در معرض آبگرفتگی قرار گرفت

طغیان دریاچه ارومیه

اسدالله افلاکی| دبیر گروه زیست‌بوم

 دریاچه ارومیه گرچه این روزها در حسرت آب روزشماری می‌کند اما همین دریاچه فروردین سال 73 وضعیتی بسیار متفاوت با امروز داشت. در آن روزها خبر پیشروی آب این دریاچه به سمت 15روستای همجوار در آذربایجان‌غربی، خواب روستاییان را آشفته کرد. حاجیلار، یوالار، ایدر، گلمانخانه، گزیق، سرمگلو، انگنه، تبت، تازه کند امام در شهرستان ارومیه و روستاهای بفروان و داشخانه در شهرستان مهاباد  و نیز کنگرلو، قره‌قشلاق و آنخرپارت در سلماس و روستاهای قلعه پایین و حسن آباد در میاندوآب، روستاهایی بودند که در معرض آب‌گرفتگی قرار گرفتند. علت پیشروی آب دریاچه ارومیه به سمت این روستاها، افزایش آب ورودی و عدم‌تبخیر متناسب بخشی از اراضی روستاها اعلام شد.



تلاش برای مهار دریاچه

21فروردین‌ماه سال 73، بررسی وضعیت دریاچه با هدف حل مشکل در دستور کار ستاد حوادث غیرمترقبه شهرستان‌های یادشده و نیز دستگاه‌های اجرایی ذی‌ربط در آذربایجان‌غربی و شرقی قرار گرفت.

سال 72 هم براثر افزایش آب دریاچه ناشی از بارش‌های فراوان سبب شد تا بخشی از اراضی حاشیه این دریاچه را آب شور فرا بگیرد. برخی مسافرانی که در آن زمان از مسیر میانگذر شهید کلانتری روی دریاچه ارومیه تردد کردند از آب‌گرفتگی در سطح وسیع در اراضی منتهی به این میانگذر خبر دادند.

28خرداد 73 ارتفاع آب دریاچه بیش از یک‌متر افزایش یافت و بالغ بر 10هزار هکتار اراضی مرتعی و کشاورزی در آذربایجان غربی زیرآب رفت. خسارت ناشی از این آب‌گرفتگی‌ها در آن زمان، بالغ بر 15میلیارد ریال اعلام شد.

بنا به اعلام روابط عمومی استانداری آذربایجان‌غربی، با پیشروی آب دریاچه 8هزار و 470هکتارمرتع و 2هزار هکتار زمین کشاورزی زیر آب شور غرق شد. علاوه براین، افزایش آب دریاچه ارومیه، 3میلیارد و 800میلیون ریال به بزرگراه شهید کلانتری(میانگذر) خسارت وارد کرد. 

تاسیسات حفاظت محیط‌زیست، پلاژهای ساحلی، شناورها، معادن نمک و تاسیسات نظامی هم 4میلیارد و 600میلیون ریال خسارت دیدند. دریاچه ارومیه اما آبستن وقایع دیگری بود؛ وقایعی که برای هیچ‌کس قابل تصور نبود. در آن زمان چه‌کسی فکر می‌کرد که در کمتر از 2دهه این دریاچه بر اثر کم‌آبی تا مرز تبدیل شدن به یکی از کانون‌های بزرگ گردوغبار نمکی پیش برود؛ فاجعه‌ای که تنها به‌دلیل دخالت‌های غیرمسئولانه در این زیست‌بوم و در راس آن سدسازی‌های بی‌حساب وکتاب روی رودخانه‌های منتهی به این دریاچه بی‌نظیر اتفاق افتاد. اکنون نگین فیروزه‌ای آذربایجان درانتظار اجرای راهکارهای مصوبی است که بیش از 4سال از تصویب آنها می‌گذرد؛ راهکارهایی که تعلل در اجرای آن می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین فجایع محیط‌زیستی جهان را رقم بزند.

نگاهی به دیروز و امروز دریاچه 

براساس برخی آمار، میزان آب دریاچه ارومیه در سال‌های پر آبی به 32میلیارد مترمکعب هم رسید اما طی یک بازه زمانی 20ساله (از سال 74تا سال ۹۴) آب دریاچه ارومیه به‌شدت کاهش یافت و این دریاچه در وضعیت بحرانی قرار گرفت به همین دلیل بود که در سال ۹۵ ستاد احیای دریاچه ارومیه با هدف احیا و جلوگیری از کاهش تراز دومین دریاچه شور جهان تشکیل شد. اکنون با آنکه بیش از 2سال از شکل‌گیری ستاد احیا می‌گذرد، میزان آب دریاچه ارومیه یک‌میلیارد و 600میلیون مترمکعب برآورد می‌شود. گرچه برخی، تغییر اقلیم را عامل خشک‌شدن دریاچه ارومیه اعلام می‌کنند اما آنچه این دریاچه را به وضعیت اسفبار امروز مبتلا کرد عوامل انسانی ازجمله سدسازی‌های متعدد در بالادست این دریاچه است. وقتی بدون درنظر گرفتن ملاحظات محیط‌زیستی روی تمامی رودهای تأمین‌کننده آب دریاچه ازجمله 2رودخانه «زرینه‌رود» و «سیمینه‌رود» که ۵۲ درصد آب دریاچه ارومیه را تأمین می‌کردند سد احداث شد شمارش معکوس برای خشک‌شدن دریاچه نیز آغاز شد. علاوه براین، برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی و احداث چاه‌های مجاز و غیرمجاز(40هزار حلقه چاه غیرمجاز) و نیز استفاده از منابع آب‌های سطحی برای مصرف کشاورزی از دیگر مواردی است که به خشک‌شدن دریاچه ارومیه دامن زده است. خوب است بدانید طی سال‌های 74تا 85سطح زیرکشت اراضی کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه از 380هزار هکتار به 500هزار هکتار افزایش یافت و همین عملکرد به کاهش 50درصدی رواناب‌های ورودی به دریاچه ارومیه منجر شد.



شکست  در مبارزه با گرانی



اسب کهر را بنگر



خندیدن در اجتماع خشمگین



آلبوم سال 73

***

 

شکست در مبارزه با گرانی

24سال پیش چسباندن اتیکت قیمت روی اجناس اجباری شد

درنگ
شکست در مبارزه با گرانی


نگار حسینخانی


وضعیت اقتصادی سال 73چندان با وضعیت اقتصادی امروز ما غریبه نیست؛ گزارش‌های مکرر و مفصل از گرانی، وعده‌های مسئولان و جلسات مجلس و دولت برای کنترل بازار. در این سال مجموعه‌ای از اتفاقات اقتصادی رخ داد؛ مثلا در سال73 بود که چسباندن اتیکت قیمت روی اجناس رایج  و اجباری شد، قانون حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان شکل گرفت و اکیپ‌های ویژه بازرسی و نظارت اتحادیه‌های صنفی تحت نظر کمیته‌های رسیدگی به شکایات و نظارت بر طرح تنظیم بازار، ناظر بر اجرای طرح برچسب‌گذاری کالاها شدند. اما دولت بالاخره توانست گرانی را کنترل کند؟

نصب برچسب قیمت اجباری شد

از فروردین‌ماه 1373گزارش‌های متعددی درباره افزایش قیمت در روزنامه‌ها منتشر شد. در این گزارش‌ها مطالبه مردم این بود که قیمت‌ها روی کالا نصب شود تا دیگر فروشنده‌ها با اطلاع از قیمت‌های جدید، قیمت مصرف‌کننده را تغییر ندهند. همین زمان است که قانون حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان شکل می‌گیرد؛ «هیأت وزیران لایحه حمایت از مصرف‌کنندگان را تصویب می‌کند دکتر حبیبی درباره این لایحه می‌گوید: طبق مصوبه دولت، مصرف‌کنندگان حق دارند از حقوق خود دفاع کنند و قانونگذار دولت را موظف می‌کند از حقوق آنان حمایت کند.» هدف اصلی این طرح نظام‌دادن به بازار و تثبیت قیمت است. از 9خردادماه نیز نصب برچسب قیمت روی کالاها الزامی می‌شود؛ قانونی که بعضی فروشگاه‌ها آن را جدی نمی‌گیرند. این طرح سه‌مرحله‌ای شامل برچسب اتیکت، قیمت‌گذاری و کنترل قیمت است. اما موضوع به همین‌جا ختم نمی‌شود. مشکلاتی که این قیمت‌گذاری به‌وجود می‌آورد، مواردی مثل پیرایشگاه‌هایی است که اعلام می‌کنند اتحادیه‌شان مبلغی برای اصلاح سر و صورت تعیین نکرده و از آنها خواسته نرخ خود را پشت شیشه مغازه نصب کنند. یا مشکل ساعت‌فروشان این بود که تازه از طلافروشان جدا شده بودند و مشغول راه‌انداختن اتحادیه خود بودند. در همان دوره، از64 اتحادیه صنفی و مجمع امور صنفی صنوف تولیدی و خدمات فنی تهران، بیش از یک میلیون برچسب قیمت بین واحدهای صنفی تهران توزیع شد.

شماره تماس برای جلب‌محتکر

اکیپ‌های ویژه بازرسی و نظارت اتحادیه‌های صنفی تحت نظر کمیته‌های رسیدگی به شکایات و نظارت بر طرح تنظیم بازار، ناظر بر اجرای طرح برچسب‌گذاری کالاها شدند و واحدهای صنفی که اقدام به نصب برچسب قیمت نکرده‌ بودند با خطر تعطیلی روبه‌رو بودند. در این بین طرح جمع‌آوری کوپن‌فروش‌ها هم مطرح شد. به اعتقاد عده‌ای، این افراد باعث ایجاد بازار سیاه بودند. این افراد با خرید کوپن‌ از دست مردم- حتی باطله‌های آن- کالاهای اساسی کوپنی را آزاد فروش کرده‌ بودند. با اعلام نرخ دولتی اقلام در روزنامه‌ها و... بعضی فروشندگان کالاهای خود را از انظار عموم جمع کردند و با یک کلمه به مردم پاسخ دادند نداریم! این فروشندگان می‌گفتند قیمت‌های حقیقی با تورم همگام نشده و این مبادله به ضرر فروشنده خواهد بود. همین زمان ستاد تنظیم بازار با انتشار شماره تلفن از مردم می‌خواهد تخلفات را گزارش کنند. کم‌کم سازمان نظارت بر قیمت‌ها از دارندگان کالاها می‌خواهد موجودی انبار خود را اعلام کنند.

همراه با گرانی تا 74

با ابلاغ شرح وظایف سازمان بازرسی و نظارت بر قیمت‌ها، هزاران نیروی مردمی به‌کارگیری می‌شوند و از همان زمان است که بزن و بگیرها شروع می‌شود. از جریمه و تعزیر گرانفروشان گرفته تا اخبار روزانه درباره جریمه‌ها؛ 20انبار کالای احتکاری در مشهد شناسایی شد، ده‌ها گرانفروش و محتکر در تهران 20تا 400هزار تومان جریمه و 2 محتکر در مشهد زندانی شدند، کشف 21تن قند از انبار یک محتکر در زاهدان و مدیر فروشگاه قدس مولوی به پرداخت بیش از 3میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد. در همین روزها آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به‌عنوان رئیس‌جمهور واکنش نشان داد و گفت: «مبارزه با گرانفروشی را به هیچ قیمتی رها نمی‌کنیم». این شرایط تا آبان‌ماه ادامه پیدا کرد. اما همچنان مردم می‌گفتند قیمت بعضی کالاهای نرخ‌گذاری نشده سیر صعودی دارد. 23آذر رئیس سازمان تعزیرات حکومتی نتایج دو‌ماهه مبارزه با گرانفروشی را اعلام می‌کند و طی همان جلسه می‌گوید که قیمت کالاهای اساسی 8درصد کاهش داشته و محتکران و گرانفروشان بخش دولتی و خصوصی تا 20برابر ارزش کالا جریمه خواهند شد. اما روزنامه کیهان در دی‌ماه گزارشی از کمبود بعضی کالاها و کمرنگ‌شدن فعالیت گروه‌های سیار مبارزه با گرانفروشی تهیه کرده است. بهمن‌ماه نیز مجلس با ریاست حسن روحانی، نایب‌رئیس مجلس، جلسه علنی درباره کمرنگ‌شدن مبارزه با گرانفروشی و نحوه توزیع سکه تشکیل می‌دهد. در این جلسه روحانی با تجلیل از مهندس بازرگان و تسلیت به خانواده او، تذکرات نمایندگان را قرائت می‌کند و مجلس وارد دستور می‌شود. در همین بهمن‌ماه بحث جمع‌آوری برچسب قیمت در لوازم خانگی به بهانه نوسان شدید بازار مطرح می‌شود. طرح یک فوریتی از بازگشت قیمت‌ها به سطح آبان و مجازات گرانفروشان به‌عنوان مفسد فی‌الارض به اطلاع می‌رسد و وزیر کشور می‌گوید: «کاهش قیمت‌ها به سطح آبان 73 از برنامه‌های دولت است». اما این سال با همان گرانی‌ها به پایان می‌رسد.
 

***

خرج‌هایی فراتر از دخل

هزینه یک خانواده چهارنفره در سال 73 چقدر بود؟

درنگ
خرج‌هایی فراتر از دخل

زهرا رستگارمقدم

2 دهه پیش اوضاع مالی و دخل و خرج‌مان چگونه بود؟ در آن دوره ما خانواده ساده‌ای بودیم در جنوب شهر. همان سال‌ها روزنامه کیهان خانواده‌ای مشابه ما را مورد بررسی قرار داد و به این پرداخت که این خانواده چگونه از پس مخارج برمی‌آید؟ 

خانواده چهارنفره‌ای که برای گذراندن زندگی ساده در یکی از محلات جنوب تهران، کم دردسر نداشت. آن زمان حقوق‌بگیران باید ماهانه بیش از 39هزار تومان درآمد داشتند. این در حالی بود که هیچ حقوق‌بگیر تحصیل‌کرده‌ای چنین مبلغی دریافت نمی‌کرد. 

به گزارش همین روزنامه در مردادماه سال73 براساس محاسبات اگر خانواری در طول‌ماه لب به سیگار نمی‌زد و از خوردن کالباس و غذاهای فانتزی چشم‌پوشی می‌کرد و هزینه‌ای برای شیرخشک کودک، نوشابه و... چاشنی و زعفران نمی‌کرد، ریالی بابت شیرینی و تنقلات نمی‌پرداخت و کودکش هوس تیوپ‌های 200تومانی شکلات، میوه و موز و کاکائوهای 500 تومانی هم نمی‌کرد، باید 16هزار و 460تومان بابت خوراک می‌پرداخت. این در حالی بود که خانوار در ایران حداقل پنج‌نفره بود؛ یعنی یک نفر بیش از محاسبات ما. 

خانواده البته می‌توانست هر 3ماه یک زیرپوش، یک پیراهن و 2 لباس‌زیر بخرد؛ عددی معادل 23هزار و 480 تومان. بیایید از خوراک که تنها نیاز یک خانواده نیست فاصله بگیریم. مثلا درنظر بگیرید این گروه‌های ساده‌زیست، منزل مسکونی شخصی نداشتند و باید اجاره پرداخت می‌کردند.

 منظور ما اجاره خانه‌ای در جنوب شهر است که 2 اتاق و یک آشپزخانه دارد (نه آپارتمانی دوخوابه). این خانه با ودیعه قابل توجه، ماهانه 10هزار تومان اجاره داشت. تا همین‌جا کارگر باید 33هزار و 480تومان درآمد داشته باشد. این عدد منهای مبلغی است که باید برای بهداشت و درمان هزینه کند. درنظر بگیرید از وسایل شست‌وشو تا مسواک و خمیردندان و... وسایل مورد نیاز بهداشتی خانواده است و هر نفر 400تومان برای استحمام در‌ماه هزینه خواهد کرد که این عدد ضربدر تعداد خانوار، هزار و 600تومان است. 

حمل‌ونقل هم در آن سال‌ها اگر هر بار سوار تاکسی می‌شدید، در مسیرهای کوتاه 10تومان بود که در‌ماه 800تومان می‌شد. این عدد به اضافه آموزش و تحصیل است. البته این خانوار کم‌درآمد فقط هزینه لوازم تحریر می‌کند که هزینه هر نفر ماهانه 400و در ازای 2 فرزند 800تومان خرج خواهد شد. اما تفریح و سرگرمی اگر برای این خانواده رفتن به سینما باشد، بلیت هر نفر 80تومان و مخلفات دیگر 40تومان‌است و خانوار باید 480تومان هزینه کند. این به‌معنای هزینه‌کرد بیش از حقوق دریافتی پدرم و امثال او در آن سال‌هاست.
 

***

یک میلیارد تومان برای اولین فروشگاه زنجیره‌ای در سال 73 هزینه شد

سلام فروشگاه‌های زنجیره‌ای به شبکه توزیع و فروش

آوین آزادی؛ خبرنگار

فروشگاه شهروند به آدرس میدان آرژانتین، جنب پارکینگ بیهقی اولین فروشگاهی بود که به شکل زنجیره‌ای و با حضور شهردار و رئیس جمهور وقت افتتاح و طلایه‌دار یک سبک تازه در فروشندگی کالاهای ضروری و غیرضروری در ایران شد.

در آن سال‌ها، هدف اصلی و اولیه از تاسیس فروشگاه‌های زنجیره‌ای، هدایت یکنواخت کالاها بود. نارسایی‌های شبکه توزیع در دهه 70 آن‌قدر روند تامین کالاهای اساسی کشور را مشکل کرده بود که ایده تاسیس فروشگاه‌های زنجیره‌ای شکل گرفت. «گرانی» و «گران‌فروشی» دامن مواد غذایی، مصرفی و بهداشتی را گرفته بود و دلالان، بازار را در دست گرفته بودند. روزنامه‌های وقت مدام به وضعیت موجود اعتراض می‌کردند و مسئولان را به چالش می‌کشیدند. درنهایت آذرماه سال 73 روزنامه‌ها خبر دادند که فروشگاه‌های زنجیره‌ای رفاه با مشارکت مردم،‌دولت و شهرداری راه‌اندازی خواهند شد.

برای ایستادن جلوی گرانی

روزنامه کیهان مورخ بهمن 73 نوشته است به‌ازای هر خانواده، 5بقالی وجود دارد. هر کس هرطور که دلش می‌خواهد کالا عرضه می‌کند. قیمت‌ها از سیستم منظمی پیروی نمی‌کنند و روز به روز بیشتر می‌شوند. 
فروشگاه‌های زنجیره‌ای دایر شدند تا در برابر این سیستم گران بایستند. بعد از جنگ تحمیلی، شبکه توزیع به حدی گسترده و بزرگ شده که غیر قابل کنترل بوده است. از طرفی، اوضاع اقتصادی مردم آنها را بر آن داشته که دلالی کالا را به عنوان شغل دوم خود بپذیرند و از این آب گل‌آلود ماهی بگیرند. 

مرحوم هاشمی رفسنجانی رئیس‌جمهور وقت که یکی از حامیان طرح فروشگاه‌های زنجیره‌ای بود در بهمن ماه سال73 گفته‌بود: احداث فروشگاه‌های زنجیره‌ای که بیش از 60 درصد سهام آنها متعلق به مردم است، سبب کم‌کردن هزینه‌ها، عدم اتلاف وقت و حذف واسطه‌ها می‌شود. 

از مشارکت 60 درصدی تا استقبال مردم 

 فروشگاه‌های زنجیره‌ای به شکل مشارکتی شروع به کار کردند. 650میلیارد ریال از سهام این فروشگاه‌ها به مردم فروخته شد و 350 میلیارد ریال دیگر از سوی وزارت بازرگانی، شهرداری‌ها، بیمه و بانک‌ تامین شد. بنا شد که سهام این فروشگاه‌ها به صورت اوراق یک‌سهمی، 5 سهمی،‌ 10سهمی و 100سهمی، 500 سهمی و 1000سهمی به مردم فروخته شود و این در حالی بود که هر سهم 50هزار ریال ارزش داشت. 

روند فروش سهام که اطلاع‌رسانی شد، مردم سراغ شعب بانک‌ها رفتند. جذب سرمایه‌های سرگردان که عوامل تورم‌ساز آن سال‌ها بود تا حدودی محقق شد و جراید وقت نوشتند که جامعه از طرح مشارکتی افتتاح فروشگاه‌های زنجیره‌ای، استقبال کرده است. 

از اولین فروشگاه زنجیره‌ای... 

 اولین شعبه فروشگاه زنجیره‌ای شهروند، در میدان بیهقی تاسیس شد. مساحت زیربنای این فروشگاه 15 هزار متر مربع بود و روزنامه‌ها نوشتند این فروشگاه در آن زمان 11 هزار قلم کالا برای فروش عرضه کرده بود. طبق برنامه‌ریزی‌های وقت این امکان فراهم شده بود که بین 4 تا 5 هزار نفر از این فروشگاه با قیمت مناسب خرید کنند. هزینه ساخت مجموعه اولین فروشگاه زنجیره‌ای رفاه یک میلیارد تومان اعلام شده بود. 

 

***

روز شمار انقلاب، سال 1373

از صدور آب به قطر تا نهضت سدسازی

مجید مهرابی دلجو |دبیر گروه سیاسی

  فروردین: رهبر معظم انقلاب سال 73 را سال وجدان کار و انضباط اجتماعی اعلام کردند. تحقیقات برای بررسی دلایل سقوط هواپیمای سی‌130که از مسکو عازم تهران بود هنوز به نتیجه نرسیده است. این هواپیما 32سرنشین داشت که 19نفر آنان را زنان و فرزندان دیپلمات‌های ایرانی در مسکو تشکیل می‌دادند. هواپیما در منطقه قره‌باغ سقوط کرد. رادیو باکو به نقل از منابع مطلع مدعی شد که هواپیمای نظامی سی 130در حوالی خان‌کندی از سوی نیروهای نظامی ارامنه هدف قرار گرفته و سرنگون شده است. سیدباقر سخائی، سفیر ایران در قطر در مراسم استقبال از نخستین کشتی مسافربری و تجاری بندرلنگه به دوحه از آماده‌شدن طرح صدور آب آشامیدنی از ایران به قطر خبر داد و گفت که با اجرای این طرح سالانه رقم قابل توجهی ارز عاید کشورمان خواهد شد. مجلس بررسی طرح ادغام 3وزارتخانه صنایع، صنایع سنگین و معادن و فلزات را بررسی کرد و به تشکیل یک وزارتخانه صنایع و معادن رأی داد. مرحله اول طرح ریشه‌کنی فلج‌اطفال در سراسر کشور اجرا شد.

  اردیبهشت: تشکل‌های مختلف از دانش‌آموزان و طلاب و روحانیون در اعتراض به مسائل بوسنی و نسل‌کشی در شهر گوراژده راهپیمایی اعتراضی برگزار کردند. لی روک آن، رئیس‌جمهور ویتنام به تهران آمد و با رهبر معظم انقلاب و رئیس‌جمهور ایران دیدار کرد. جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران در تجمعی اعتراض‌آمیز ورود کالاهای تجملی غربی بالاخص کوکاکولا را محکوم کردند. سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران اعلام کرد که در راستای سیاست‌های اقتصادی دولت اکثریت سهام 22شرکت بزرگ دولتی از جمله هپکو، ماشین‌سازی‌ پارس، ایران کاوه، پارس خودرو، کمباین‌سازی‌ و... به مردم فروخته می‌شود. محمود واعظی، معاون وزیر امور خارجه در امور اروپا و آمریکا در یک مصاحبه تلویزیونی از کشف ابزار جاسوسی در ساختمان سفارت ایران در انگلیس خبر داد و گفت: پس از اینکه ساختمان سفارت ایران را از پیمانکار تحویل گرفتیم و ضرورت پیدا کرد که یکی از دیوارهای ساختمان را برداریم متوجه شدیم که یک فرستنده مجهز به میکروفون حدود نیم کیلو در دیوار کار گذاشته شده بود.

  خرداد: دولت به‌منظور مهار نرخ ارز طرحی 14ماده‌ای در مورد صادرات و واردات کالا اعلام کرد. ازجمله بندهای این طرح این بود که همه واردات کالا منحصرا از طریق شبکه بانکی کشور انجام می‌شود و خروج یا حواله ارز خارج از کانال بانکی غیرقانونی تلقی می‌شود. مسافران، بیماران، دانشجویان و نظایر آن از شمول این مقررات مستنثی شدند. گرانی‌ها مردم را به ستوه آورده و مجلس و دولت برای مهار گرانی و تورم، نشست‌های مشترک دارند. علی فلاحیان، وزیر اطلاعات در یک نشست خبری اعلام کرد که همه عوامل بمبگذاری‌های اخیر تهران ازجمله عوامل انفجار بمب در میدان فردوسی و پل سعدی شناسایی و دستگیر شده‌اند. رهبر معظم انقلاب قمه‌زدن را حرام و ممنوع اعلام کردند. انفجار یک بمب در حرم امام رضا(ع) عاشورای زائران امام هشتم شیعیان را خونین کرد. 25نفر در این عملیات تروریستی به شهادت رسیدند.

  تیر: نهضت سدسازی در کشور همچنان به‌کار خود ادامه می‌دهد. قرارداد ساخت بزرگ‌ترین سد بتنی کشور با نام کارون 3 امضا شد. وزارت اطلاعات اعلام کرد عامل بمبگذاری در حرم امام رضا(ع)  شخصی به نام مهدی نحوی است و از مردم خواست درصورت مشاهده او، مراتب را به وزارت اطلاعات اعلام کنند. ماجرای قتل کشیش‌های مسیحی فضای التهاب و وحشت را در کشور رقم زده بود. وزارت اطلاعات اعلام کرد که عامل قتل کشیش‌های مسیحی در ایران فردی به نام فرحناز انامی از عوامل گروهک منافقین است که دستگیر شده است. اواخر تیرماه انفجار بمبی در مرکز یهودیان آرژانتین معروف به آمیا بیش از 80نفر کشته به جای گذاشت. اسحاق رابین، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی این عملیات را به ایران نسبت داد. مسئله انفجار آمیا به‌عنوان یک موضوع مورد مناقشه بین ایران و آرژانتین تا سال 91 همچنان باقی بود تا اینکه دو کشور برای تعیین تکلیف این پرونده درباره تشکیل یک کمیته حقیقت‌یاب توافق کردند. به آرژانتین اجازه داده شد تا 5 نفر را برای پرسش از مقام‌های ایرانی به ایران اعزام کند اما این توافق در ۲۶ اردیبهشت ۹۳ با فشار رژیم صهیونیستی از سوی دادگاهی در آرژانتین لغو شد. دادستان یهودی پرونده انفجار آمیا با نام آلبرتور نیسمان مدعی شده بود که کریستینا فرناندز، رئیس‌جمهور آرژانتین برای برقراری روابط تجاری با ایران سعی دارد روی موضوع انفجار آمیا سرپوش بگذارد. چندی بعد مرگ نیسمان آرژانتین را در یک بحران سیاسی قرار داد.

  مرداد: سلیمان دمیرل، رئیس‌جمهور ترکیه وارد تهران شد و با مقامات ایران دیدار کرد. عظیم‌ترین مجتمع پتروشیمی کشور در بندر امام خمینی با حضور رئیس‌جمهور افتتاح شد. هاشمی‌رفسنجانی راه‌اندازی این مجتمع را نقطه عطفی در رسیدن به‌خودکفایی و قطع وابستگی کشور دانست. مهدی نحوی فردی که گفته می‌شد عامل بمبگذاری حرم مطهر امام رضا(ع)  بود در تهرانپارس دستگیر شد. وی در جریان تعقیب و گریز مورد اصابت چند گلوله قرار گرفت. علی فلاحیان، وزیر اطلاعات درباره وضعیت3زن منافقی که چندی قبل‌تر هم در رابطه با این پرونده دستگیر شده بودند گفت که بازجویی از آنان ادامه دارد. جمع‌آوری ماهواره شدت گرفته است. آیت‌الله جنتی در یک سخنرانی گفت که نظام اسلامی باید در برخورد با ماهواره جدی عمل کند.

  شهریور: مجلس، کلیات طرح ممنوعیت استفاده از آنتن ماهواره را تصویب کرد. از تاریخ تصویب این قانون، ورود، ساخت و توزیع تجهیزات دریافت ماهواره ممنوع اعلام شد. حسن کامران، حسن قشقاوی و موحدی‌کرمانی در دفاع از این طرح در مجلس نطق کردند. در این جلسه نماینده دولت در دفاع از این طرح گفت که مردم خودشان به ما مراجعه کرده و گفته‌اند تکلیف آنتن‌های ماهواره را روشن کنید. در همین‌ماه محمد حسین نواب- خبرنگار روزنامه کیهان- توسط شبه‌نظامیان کروات در بوسنی ربوده شده و به ضرب 6گلوله به شهادت رسید.

  مهر: یک فروند هواپیمای فوکر مسافربری آسمان با 59 سرنشین در مسیر اصفهان به تهران سقوط کرد. بانک مرکزی در اطلاعیه‌ای اعلام کرد خرید و فروش ارز خارج از صرافی‌های مجاز جرم است و مرتکبان تحت تعقیب قرار می‌گیرند. وزارت دادگستری هم مجازات‌های گرانفروشی و احتکار کالا را اعلام کرد؛ جریمه نقدی، زندان، مصادره اموال و اعدام.

  آبان: آبان سال 73 شدیدترین برخوردهای تعزیراتی با گرانفروشان و محتکران صورت می‌گیرد. گروه‌های بازرسی سیار در بازار حضور یافته و گرانفروشان را در محل مجازات می‌کنند. 1000شعبه تعزیرات برای رسیدگی به شکایات مردم از گرانفروشان تعیین شد. مجلس از اقدامات دولت در برخورد با محتکران و گروانفروشان تقدیر می‌کند.

  آذر: آیت‌الله العظمی محمدعلی اراکی- مرجع تقلید عالم تشیع- درگذشت. پیکر وی با حضور رهبر معظم انقلاب در تهران تشییع شد. 

  دی: در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی شهید بهشتی اصفهان سرلشکر خلبان منصور ستاری با نام مستعار سورنا درگذشت. علاوه بر شهید ستاری افسران بلندپایه نیروی هوایی ازجمله معاون هماهنگ‌کننده و رئیس ستاد نیروهای هوایی هم در این سانحه حضور داشتند. تیمی از روسیه برای تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر به تهران آمده‌اند. قرارداد یک میلیارد دلاری ایران و روسیه برای تکمیل نیروگاه بوشهر امضا شد. روسیه موظف شد این نیروگاه را ظرف مدت 4سال تکمیل کند. مهدی بازرگان- رئیس دولت موقت و نخستین نخست‌وزیر پس از انقلاب- در سن 87سالگی درگذشت.

  بهمن و اسفند: مجلس طرحی را تصویب کرد که براساس آن خرید هرگونه اتومبیل سواری خارجی به جز آمبولانس برای کلیه وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی تحت هر شرایطی ممنوع شد. پایان سال73 با یک خبر ناگوار همراه شد. سیداحمد خمینی- فرزند بنیانگذار کبیر انقلاب- 25 اسفند در سن 49سالگی درگذشت. دلیل فوت او ایست قلبی و تنفسی اعلام شد.
 

 

***

سال 73 تورم در حال رکوردشکنی تاریخی بود

محمدتقی حاجی‌موسی

وام مسکن خیلی نقلی- درحالی‌که اوایل دهه70 قیمت‌ها مثل موشک بالا می‌رفت و ارزش مسکن نسبت به قبل چندین و چند برابر شده بود، بانک مسکن تصمیم گرفت تا وام خرید مسکن را افزایش بدهد و از 5/1میلیون تومان به 2میلیون تومان برساند؛ تصمیمی که انصافا جای تقدیر و تشکر دارد هر چند شرایط دریافتش یک مقدار عجیب بوده. مثلا کسی اگر 9‌ماه سپرده‌گذاری می‌کرد تازه می‌توانست یک برابر موجودی‌اش وام بگیرد و به ازای 60‌ماه سپرده‌گذاری این مبلغ 7برابر تا سقف 2میلیون تومان می‌شد. لازم به توضیح نیست که تورم سال 73 بالای 35درصد بوده و همان 9‌ماه صبر هم پول مردم را بی‌ارزش می‌کرده. چه برسد به 60ماه!

آدم باید خودش عاقل باشه- بعضی اوقات یک بابایی سر بقیه را کلاه می‌گذارد ولی آدم به عقل فریب خورده شک می‌کند که مگر می‌شود؟ مثلا سال 73 یک آقایی 10تن نمک را به جای شکر آن هم در بازار مولوی به مردم فروخته بوده! حالا سؤال اینجاست آن کسی که خریدار بوده، جنس را نگاه نکرده؟ مزه نکرده؟ بعد آن کلاهبردار تازه می‌خواسته 40تن نمک دیگر را هم در شهرری به ملت بفروشد که خوشبختانه او را گرفتند وگرنه ما الان داشتیم با نمک چای‌مان را شیرین می‌کردیم.

کاهش خواهد یافت- مسئولان اقتصادی ایران در کل تاریخ بشریت بی‌نظیر هستند و همواره اعتقاد دارند قیمت‌ها در حال کاهش است و مردم نباید فریب بخورند. وزیر اقتصاد دولت سازندگی هم به مردم گفته به‌زودی قیمت دلار به 175تومان کاهش پیدا خواهد کرد درحالی‌که دلار در بازار حدود 250تومان بود. این بالا رفتن قیمت دلار ظاهرا آن موقع هم ایجاد حباب می‌کرده و قیمت میوه و گل را 20درصد گران کرده. از آن طرف رئیس‌جمهور گفته سال 73 سال شکوفایی و تلاش است.

ممنوع است! - جزیره کیش در دهه70 یک جورهایی نماد مدرنیته و پیشرفت بوده و هر کس از کیش برمی‌گشت کلی از نظم و زیبایی و خفن بودن آن تعریف می‌کرد.؛ مثلا برای نخستین بار سیگار کشیدن در اماکن عمومی در کیش ممنوع اعلام شد و کیهان آن‌قدر ذوق‌زده شد که از مسئولان خواست این ممنوعیت را در بقیه کشور هم اعمال کنند تا این «پدیده استعماری» نابود شود. در همین سال طرح ممنوعیت استفاده از واژه‌های بیگانه هم به مجلس رفت لکن ما آخرش هم نفهمیدیم منظور از بیگانه فقط غربی است یا بقیه کشورهای دنیا را هم شامل می‌شود؟ ممنوعیت دیگر درباره تبلیغ نوشابه کوکاکولا در مشهد بوده که با توجه به شرایط فعلی خیلی هم عجیب نیست.

گرفتی مارو؟- بعضی قوانین در ایران هستند که نقش زینت‌المجالس را دارند و جهت پر‌کردن صفحات کاغذ تصویب می‌شوند؛ مثلا سال 73 گفتند تردد موتورسیکلت‌ها بدون معاینه فنی، برگه ترافیک و کلاه ایمنی ممنوع است و با ناقضان آن برخورد می‌شود که خب این برخوردها هنوز جواب نداده و اگر یک روز موتورسواران با سرعت 400کیلومتر در ساعت در خطوط ویژه حرکت نکنند مردم تعجب می‌کنند.

عملی‌های سختکوش- «عملی»ها جزو اقشار سختکوش جامعه هستند و در تمام این سال‌ها تلاش کرده‌اند تا همواره خودکفا باشند و شما الان اگر در بازار قدم بزنید خواهید دید تنها جنسی که قیمتش ثابت بوده و با دلار بالا و پایین نرفته، همین مواد افیونی است و کاش می‌دانستیم رمز موفقیتشان چیست! این جماعت عملی از همان سال‌های قبل غیر از بخش نرم‌افزاری در بخش سخت‌افزاری و تهیه و توزیع اقلام موردنظر مشغول بودند که باعث شد سال 73 یک کارگاه ساخت وافور کشف، خنثی و منفجر شود. این یعنی عملی‌ها همواره از تولید داخل حمایت کرده‌اند و هنوز هم روی آن اصرار دارند و وجود آشپزخانه‌ها حکایت از همین مسئله دارد.

کمبودها، خلاقیت می‌آورند- ذهن ایرانی‌ها همیشه خلاق بوده و این را می‌شود از اشعار حافظ، سعدی و ایرج‌میرزا فهمید. همین خلاقیت که در خون ایرانی‌ها بوده به نسل‌های بعدی هم منتقل شده و عده‌ای فکر کرده‌اند که چطور می‌توانند از دست سوسک‌های خانه خودشان در خیابان ستارخان خلاص شوند. در پایان این خانواده خلاق به این نتیجه رسیدند که با بنزین به جنگ سوسک‌ها بروند ولی یک مقدار زیاده‌روی کردند و علاوه بر بنزین ریختن، کبریت هم کشیدند که در نهایت باعث سوختن 2 نفر از اعضای این خانواده شد. بعد از این حادثه معلوم شد، آتش که هیچ، سوسک‌ها بعد از حمله اتمی هم زنده خواهند ماند.

چی شد پس؟- یک آقایی در وزارت صنعت ادعا کرده بود که بعد از ساعت‌ها کار کارشناسی به این نتیجه رسیده‌اند که از اول سال 74، تولید ژیان از سر گرفته شود و با قیمت زیر یک میلیون تومان به فروش برسد؛ خودرویی که وی معتقد بود در تولید آن خودکفا هستیم و امکانات خوبی دارد و نیاز مصرف‌کننده را برطرف می‌کند. البته به‌نظر ما این خودکفایی به این خاطر بود که ژیان نیاز به چیز خاصی نداشت و اوج آپشنش سقف پارچه‌ای بود. بعد از این اظهارنظر، بقیه فکر کردند قضیه جدی است و خودشان را برای ژیان آماده کردند که متأسفانه خبری نشد.

برو زیپت رو بساز- در اخبار سال 73، بیشترین فراوانی مربوط به گرانی و شکایت مردم از بالا رفتن قیمت‌ها همراه با اوج گرفتن قیمت دلار است و شرایط خیلی شبیه به حالاست. منتها در همین سال اتفاقات باحالی هم افتاده و مثلا بزرگ‌ترین کارخانه تولید زیپ خاورمیانه در شهرکرد افتتاح شده که سالی 12میلیون متر زیپ تولید می‌کرده. معلوم نیست این همه زیپ را به کجا می‌خواسته‌اند بزنند.
 

***

تجهیز دو وزارتخانه برای نبرد با ماهواره

طرح جمع‌آوری آنتن‌های ماهواره در سال 73 به مجلس رفت و تصویب شد

سمیرا رحیمی

زمزمه‌های وحشت‌زدگی از نفوذ ماهواره در جامعه ایران از اوایل دهه 70شمسی آغاز شد. در سال 73 این زمزمه‌ها به فریاد‌هایی تبدیل شدند که خبر از الزام به ممنوعیت استفاده از ماهواره توسط شهروندان عادی می‌دادند. محمدعلی بشارتی‌جهرمی، وزیر کشور، در آن سال اعلام کرد با کسانی که از آنتن‌های غیرقانونی استفاده کنند برخورد خواهد شد و اجازه داده نخواهد شد فرهنگ کشور با این ماهواره‌ها که سمبل بی‌نظمی و تبلیغ ارزش‌های ضد‌فرهنگی است، آلوده یا مخدوش شود. بشارتی همچنین در فروردین‌ماه سال 73 در گفت‌وگویی با کیهان اعلام کرد که موضوع ماهواره در هیأت دولت مطرح شده ‌و تا 2‌ماه آینده لایحه آن تصویب خواهد شد.

نگرانی‌ها و تلاش‌های مقامات در نهایت باعث شد که طرح ممنوعیت استفاده از آنتن‌های ماهواره در روز 21اردیبهشت 1373 تسلیم مجلس شود. این طرح که توسط حسن کامران دستجردی، عضو کمیسیون ارشاد و هنر اسلامی و دکتر احمد نجابت طراحی شده بود، بر ممنوعیت ورود، ساخت، توزیع و استفاده از آنتن‌های ماهواره تأکید داشت. براساس این طرح وزارت کشور موظف می‌شد با کمک نیروهای انتظامی به جمع‌آوری آنتن‌های ماهواره‌ای اقدام کند. مبارزه با تهاجم فرهنگی و مقابله با نفوذ برنامه‌های سیاسی و فرهنگی ماهواره‌ای از دلایل تسلیم این طرح به مجلس بود. طراحان این طرح، آن را برنامه‌ای فرهنگی توصیف می‌کردند نه نوعی برخورد فیزیکی.

همزمان با ارائه این طرح، گروهی از کارشناسان ارتباطات از جمله نعیم بدیعی، رئیس گروه ارتباطات اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به ناموفق بودن تجربه ایجاد محدودیت برای شهروندان در دسترسی به ویدئو و رادیو، اعلام کردند ممنوعیت نمی‌تواند در زمینه ماهواره نیز گره‌گشا باشد. این کارشناسان علوم ارتباطات اعتقاد داشتند همیشه در برابر هر پدیده جدید ارتباطی واکنشی منفی در جامعه وجود داشته و دارد و تکرار تجربه ممنوعیت ویدئو درباره ماهواره نمی‌تواند نتیجه متفاوتی به‌دنبال داشته باشد. همچنین گروهی از منتقدان صدا و سیما و تولیدات بی‌کیفیت آن را مقصر گرایش مردم به تماشای برنامه‌های ماهواره می‌دانستند.

در نهایت در تاریخ 29شهریور 1373، طرح ممنوعیت به‌کارگیری تجهیزات ماهواره‌ای در کمیسیون ارشاد و هنر مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید؛ طرحی 9ماده‌ای که براساس ماده اول آن ورود، ساخت، توزیع و استفاده از تجهیزات دریافت از ماهواره از تاریخ تصویب این طرح در مجلس ممنوع اعلام شد. مسئولیت اجرای این طرح به وزارت کشور محول شد تا با هماهنگی با وزارت اطلاعات و با استفاده از وسایل ممکن مانع ورود و استفاده از ماهواره شوند. براساس این طرح، مصرف‌کنندگان از زمان تصویب طرح به‌مدت یک‌ماه فرصت جمع‌آوری ماهواره‌ها را داشتند و برای عاملان ورود، توزیع و تولید تجهیزات ماهواره‌ای 10میلیون تومان جریمه تعیین شد.

تولد فرزند چهارم  ممنوع

فرزند اضافه در سال 73 از  تمام امکانات قانونی محروم بود


شیوا پیشگو



سال 72 بود که زمزمه‌های «فرزند کمتر زندگی بهتر» کم‌کم به راه افتاد تا قانونی در مجلس به تصویب رسید مبنی بر اینکه نوزادانی که از 26اردیبهشت همان سال به بعد به دنیا بیایند اگر فرزند چهارم یا پنجم خانواده باشند طبق قانون از کلیه امکانات مقرر شده براساس تعداد فرزندان محروم می‌شوند. ماقبل اجرای این قانون، والدین شاغلی که در مراکز دولتی و بخش‌خصوصی مشغول به‌کار بودند از مزایا و امتیازات مختلف از قبیل مرخصی بارداری زایمان، بیمه، مهدکودک و امثال آنها برخوردار بودند اما با اجرای قانون جدید تنظیم خانواده، به‌ویژه در سال 73 با محدودیت‌های قابل‌ملاحظه‌ای مواجه می‌شدند که خیلی خوشایندشان نبود. مسئولان در آن زمان تبعات روانی این قانون را مؤثرتر از سایر تبعات آن می‌دانستند که همین اتفاق نیز افتاد و به مرور زمان منجر به کوچک شدن خانواده‌ها شد. آن زمان بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که کنترل رشد جمعیت تنها از طریق پیشرفت و توسعه جوامع امکان‌پذیر است. بعضی از کشورهای اروپایی در آن زمان با جمعیت پایین‌تر از 5میلیون نفر از یک کشور 100میلیونی از لحاظ اقتصادی، نظامی و امثال اینها بسیار قدرتمندتر بودند و لزوما قدرت از جمعیت زیاد ناشی نمی‌شد.


 283نفر آلوده به ایدز

سال 73آلودگی به اچ‌آی‌وی از طریق فراورده‌های خونی 61.5درصد بود


283نفر در کشور سال73 به ایدز(اچ‌آی‌وی) آلوده شدند که 248نفر زن و 35نفر مرد بودند. طبق آمار این سال، از میان این تعداد 100نفر به بیماری ایذر مبتلا شدند که 92نفر مرد و 8نفر زن بودند که 82نفر آنها (75مرد و 7زن) فوت شدند. از میان مردان متوفی 45نفر از طریق فراورده‌های خونی، 3نفر به‌دلیل مصرف خون آلوده، 4نفر که معتاد تزریقی بودند به‌علت استفاده از سرنگ آلوده و 23نفر از طریق آمیزش به این بیماری مبتلا شده بودند. از میان 7زن متوفی نیز، یک نفر به‌علت استفاده از فراورده‌های خونی، 2نفر از طریق مصرف خون آلوده و 4نفر از طریق آمیزشی دچار ایدز شده بودند.

سال 73آلودگی به ویروس ایدز از طریق فراورده‌های خونی 61.5درصد، از طریق آمیزش 30درصد و از طریق مادران آلوده به نوزادان 1.4درصد را به‌خود اختصاص می‌داد.2.5درصد را نیز معتادان تزریقی از طریق مصرف سرنگ آلوده تشکیل می‌دادند. میانگین سنی این افراد در 71درصد بین 15تا 49بود. در چنین وضعیتی در مراکز بهداشتی و درمانی به‌شدت توصیه می‌شد تا حد امکان فراورده‌های خونی به‌ویژه از نوع تازه و به‌طور مستقیم از شخص به شخص استفاده نشود.
 

***

خندیدن در اجتماع خشمگین

خندیدن در اجتماع خشمگین

شین. عزیز‌منش 



بی انصافی است اگر «ساعت خوش» را به‌عنوان یک رویداد تلویزیونی ببینیم و فراموش کنیم که با یک اتفاق اجتماعی طرف هستیم. دهه60 دهه جنگ و برخورد‌های پرتنش سیاسی بود. «صبح جمعه با شما» و اکبر عبدی همه آن چیز‌هایی بود که برای خنده داشتیم. چنته خالی جامعه از سرخوشی را می‌شود در خشونت فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی به‌خوبی ردیابی کرد. نسل دهه 50 که با انقلاب و جنگ به عرصه رسیده بود، حال می‌‌خواست وارد صحنه شود. در همه صحنه اشباع شده ابتدای دهه 70 همه جاها پر شده بود. فقط یک جا خالی بود؛ جایی برای دست انداختن و شوخی کردن و به قول عبید، جایی برای مسخرگی کردن و داد گرفتن از مهتر و کهتر. دربرنامه‌ پرواز 57 که به مناسبت پیروزی انقلاب ساخته شده بود، نمایش‌های کمدی کوتاهی گنجانده شده بود که جوانانی از صحنه‌های تئاتر تهران و شهرستان آنها را ساخته و بازی کرده بودند. مضامین، بازی‌ها و رویکرد به شوخی‌ها، همه بوی تازگی و تفاوت می‌داد. اما شهر با برنامه‌ای یک‌ساعته و انباشته از نمایش‌های کوتاه کمدی به‌هم ریخت. نسل 50 وسط صحنه بود؛ شوخ و بی‌رحم. آنها با همه‌‌چیز شوخی می‌کردند. همه‌‌چیز را دست می‌انداختند. دیگر از شوخی‌ها تکراری شده با لهجه و دست انداختن قیافه‌ها و اندام‌ها خبری نبود. بازیگران جوان با بدن و صورت و بیان و مضامین عمیق‌تری برای خندان وارد گود شده بودند. پشت شوخی‌هایشان اشاره‌های مستقیمی به ریا‌کاری بود. ساعت‌خوش جنگ تمام‌عیار خنده باریاکاری بود. موفقیت بزرگ ساعت خوش، تنها موفقیت مهران مدیری، رضا عطاران، سعید آقاخانی، داوود اسدی، ارژنگ امیرفضلی، حمید لولایی، رضا شفیعی جم و دیگران نبود،ساعت خوش آغاز حضور بزرگ نسلی بود که دهه 70 دیگری را رقم زد.

پیشگویی و گل شیپوری
مهرداد‌رهسپار 


تصور کنید سال۱۳۷۳، یک آدم معمولی یا اصلا عجیب و با هیبتی غیرمعمول، خود را پیشگوی بزرگ بنامد و برود روی کوهپایه‌ای در بالای محله سعادت‌آباد کنونی، مشرف به پارک پرواز بایستد، دستانش را باز کند و فریاد بزند:‌ای آدم‌ها! ۲۴سال دیگر، نمایشی براساس رمان «بینوایان» ویکتور هوگو، به کارگردانی حسین پارسایی در سالن رویال هال هتل اسپیناس پالاس، در همین نقطه‌ای که ایستاده‌ام، با بلیت‌هایی از ۵۵ تا ۱۸۰هزار تومان اجرا خواهد شد.

 بی‌شک هر شنونده‌ای این پیشگویی را یکسر لغو و بیهوده می‌خواند و حتی یک ذره هم خرج احتمال نمی‌کرد که شاید درست باشد. اما زمان طوری گذشت که امروز واقعا در رویال هال هتل اسپیناس پالاس، تئاتری به کارگردانی حسین پارسایی روی صحنه است که گویی اصلا عجیب نیست. در سال۱۳۷۳، استعدادی در تئاتر دفاع‌مقدس به جماعت تئاتری معرفی شد که حسین پارسایی نام داشت.

 او کارگردان نمایش «گل شیپوری» نوشته محمدرضا عباسی بود که در سال۱۳۷۳ جایزه اول کارگردانی را به‌طور مشترک با نمایش کوسه، به کارگردانی احمد مرادی، از داوران نخستین یادواره تئاتر دفاع‌مقدس گرفت.

 یادواره تئاتر دفاع‌مقدس که در پایان اردیبهشت سال۱۳۷۳ به دبیری ابوالفضل دژاکام (امیر دژاکام کنونی) برگزار شد، در اصل نخستین جشنواره تئاتر دفاع‌مقدس بود. از سال۱۳۷۴، همین جشنواره با نام دومین جشنواره تئاتر دفاع‌مقدس ادامه یافت.

***

اسب کهر را بنگر

اسب کهر را بنگر

 

سعید مروتی



اواخر تابستان1373 «ردپای گرگ» پس از یک‌سال توقیف و تن دادن به جرح و تعدیل‌های فراوان اکران عمومی شد. فیلم از اولین نمایش‌اش در 18بهمن 1371 (در بخش مسابقه یازدهمین جشنواره فیلم فجر) تا 16 شهریور 1373 که اکران شد را به توقیف و جرح و تعدیل گذراند. مروری بر چند مورد از اصلاحیه‌های وزارت ارشاد، هم تا حدودی تفاوت‌های نسخه جشنواره با نسخه اکران عمومی را نشان می‌دهد و هم شرایط ممیزی آن سال‌ها و جنس برخورد با مسعود کیمیایی را؛ کارگردانی که همه از تماشاگران گرفته تا منتقد، از او «قیصر» و «گوزن‌ها»یی دیگر طلب می‌کردند. موارد ممیزی معمولا در مذاکرات شفاهی مطرح می‌شود ولی در مورد ردپای گرگ، همه چیز مکتوب و روی سربرگ وزارت ارشاد به فیلمساز ارائه شده و حالا سند مهمی است از برخورد با کارگردانی که متهم بود نمی‌تواند مثل قبل از انقلاب فیلم جذاب و ملموس برای تماشاگر بسازد:
«-نگاه‌های زننده‌ای که در قسمت نخست فیلم وجود دارد حذف شود.

- صحنه حمام خیلی مختصرتر شود.

-یکی دو جا زن رضا در خیال اوست و حرکت‌های جلف دارد، حذف شود.

- در ترمینال، موزیک خیلی بدی است، خیلی کم شود.

- در مکالمه تلفنی صادق و رضا این عبارت است: «این روزها روز هفت‌تیر و کلت است» که نشان از عدم امنیت است، حذف شود.

- در موقع خرید چاقو: «باید عمر چاقو را دید، کی را کشته، کجا در رفته، دست کیا بوده، کجا وایساده...» تماما باید حذف شود. 

- در موقع خرید چاقو «دیگه وقت این حرفا نیست، حرف اول را پول می‌زند، نه رفاقت و غیرت» این عبارت با توجه به اینکه در دوران انقلاب است مقایسه با گذشته می‌شود و توهین است. حذف شود.

- قسمتی که رضا به خانه طلعت می‌رود، قیافه دختر طلعت (نیکی کریمی) کمتر نشان داده شود.

- در روی پله که طلعت و رضا گفت‌وگو می‌کنند: «صادق‌خان بعد از انقلاب رفت توی پول، بساز بفروشی و شهرک سازی» مسئله بعد از انقلاب باید حذف شود. تاریخ فیلم باید محو گردد.

- در لحظات آخر که بین رضا و صادق‌خان بحث می‌شود، او می‌گوید، «بعد از انقلاب پول پیدا کردی و...» اینها حذف شود.

- صحنه چندبار چاقوزدن که نشان داده می‌شود خیلی خشن است، حذف شود».

با وجود تمام جرح و تعدیل‌ها، ردپای گرگ نشانه عزم راسخ مسعود کیمیایی برای بازگشت به حال‌وهوای دلپذیر و موفقیت‌آمیز دوره اول فیلمسازی‌اش است. اولین فیلم بعد از انقلاب کیمیایی که در آن به شکلی آشکار نشانه‌های پررنگی از سینمای گذشته و محبوب او، در آن نمایان است. 

ردپای گرگ احتمالا واکنشی به شکست تجاری «گروهبان» (کم‌مخاطب‌ترین فیلم بعد از انقلاب کیمیایی) و تلاشی برای تجدید افتخارات دهه50 بود و بازگشت فرامرز قریبیان در فیلمی که خون و خنجر و رفاقت در آن موج می‌زد، احتمالا قرار بود همین حس را تقویت کند. کیمیایی در یکی از شخصی‌ترین فیلم‌های کارنامه‌اش، به ژانر محبوبش، وسترن، ادای دینی عاشقانه می‌کند و تعدادی از کیمیایی‌وارترین لحظه‌ها و فصل‌های به‌یادماندنی آثار استاد را هم باید در همین فیلم جست‌وجو کرد. با کج‌فهمی منتقد بی‌اطلاع از تاریخ سینما، ردپای گرگ به ترویج لمپنیسم متهم و از عالم سودایی عشق و معرفت، فقط روی چاقو زوم شد. سکانسی که رضا در مسیر خط‌ویژه میدان فردوسی اسب کهر می‌راند به شکلی موجز غرابت فیلم و سازنده‌اش نسبت به همه آنچه پیرامونش جریان دارد را نمایان می‌کند و برای دوستداران استاد «همین یه وجب زخم و یه چیکه خون، بس بود برای تتمه جون». 
 

***

زنان در نیاوران

علی بختیاری 



1373– درآذرماه 1373مقارن با میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) و هفته گرامیداشت مقام زن، در فرهنگسرای‌ نیاوران نخستین دوره نمایشگاه «تجلی احساس» برگزار شد. نمایشگاه‌های دوره‌ای تجلی احساس با تمرکز بر ارائه آثار زنان نقاش در این سال با 232 شرکت‌کننده برگزار شد.‌ در بهمن‌ماه همین سال نمایشگاهی با عنوان «مروری بر آثار بهجت صدر» نقاش مدرنیست ایرانی نیز در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.



ناتوانی
حسن حسینی



...«روز شیطان» چون 2فیلم دیگر آقای افخمی دقیقا یک فیلمفارسی معاصر و شیک است. می‌بینیم که انتخاب لوکیشن‌هایی چون پاریس، استانبول و آپارتمان‌های لوکس شمال شهر دقیقا همان کارکردی را دارند که ماشین کادیلاک و ظواهر زندگی شخصیت اصلی در عروس داشت؛ یعنی بزک کردن فیلم، لوکس نمایاندن آن و از این طریق تحمیق تماشاچی و پنهان ساختن عیوب فاحش اثر. در نتیجه در اینجا هم اساس کار آقای افخمی چون دیگر فیلم‌هایش بر عوام‌‌گرایی استوار است. مسلما آقای افخمی با فرنگی‌نمایی نمی‌توانند یک «فیلم فرنگی» بسازند. به‌عنوان مثال برخلاف ادعایشان کجای فیلم ایشان فیلم نوآر است؟ می‌دانیم که یک فیلم نوآر با 2 ویژگی مشخص می‌شود: 1- سبک بصری و2- طرح داستانی و نحوه شخصیت‌پردازی. در مورد نخست بهتر است که اصلا وارد بحث نشویم. و در مورد دوم، کدام ویژگی شخصیت‌های فیلم آقای افخمی همانند خصایص شخصیت‌های فیلم نوآر است؟ آیا تنها اشاره چندثانیه‌ای یکی از شخصیت‌ها به درگذشتن میرمحمود در گذشته و تنهایی فعلی او، این شخصیت را به شخصیت‌های تنها و بی‌پناه فیلم نوآر و تلخی و سیاهی نهفته در این سینما پیوند می‌زند؟

نکته دیگر در این زمینه تأسی‌جستن آقای افخمی از شیوه کار جان لندیس- فیلمساز معاصر آمریکایی- در استفاده از چهره‌های پشت دوربین، جلوی آن ‌است. می‌توانیم اشاره کنیم به حضور کوتاه نعمت حقیقی، ایرج رامین‌فر، فریدون ژورک و... و البته خود آقای افخمی در نقش یک راننده تاکسی، با آن جمله و لحن لمپنی درباره «فیل‌برداری»! (که درباره روز شیطان پر بیراه هم نیست).

در یک نگاه کلی به‌نظر نمی‌رسد سینمای جاسوسی ایران از «هاشم‌خان» و «الماس 33» تا روز شیطان گامی به‌جلو برداشته باشد.

بخشی از نقد منتشر شده  در صفحه 43 مجله نقد سینما ، شماره چهارم 

کمال و دیگر هیچ 
ع. عزیز‌منش 




در میان همه مجموعه‌های تلویزیونی که زوج برنامه‌ساز بیژن بیرنگ و مهران رسام ساخته‌اند، «همسران» اهمیت دو‌گانه‌ایی دارد؛ اول اینکه نخستین مجموعه استودیویی بعد از انقلاب است که توانست شخصیت‌های خود را به‌عنوان الگو‌های رفتاری به تماشاگران معرفی کند. 

زوج مهرانه مهین‌ترابی- فردوس کاویانی با هدایت مناسب توانستند این موفقیت بزرگ را برای خود در کارنامه هنری خویش رقم بزنند که مردم آنها را با اسم شخصیت‌های سریال بشناسند؛ آنها مهین و کمال بودند. زوج الهام پاوه‌نژاد و فرهاد جم گرچه به اندازه این دو موفق نبودند، اما توانستند در بسیاری از داستان‌ها با کمک متن‌های مناسب جای خود را در این بازی حفظ کنند. دومین ویژگی ممتاز همسران ثبت استانداردی برای ساخت اینگونه سریال‌ها و مجموعه‌ها برای دیگر برنامه‌سازان بود. سطح فنی و هنری این مجموعه باعث شد که برنامه‌های مشابه از منظر کارگردانی و تأثیر روی مخاطب، نمونه‌‌‌ای همزمان برای الگو‌‌برداری داشته باشند؛گرچه جز رسام و بیرنگ کس دیگری در این کار موفق نشد. آنها روی دست خود بلند شدند و سریال «خانه سبز» را ساختند.

***

پوست انداختن زیر باران عشق

پوست انداختن زیر باران عشق

سحر سخایی 



سال‌های نزدیک به خرداد۱۳۷۶ سال‌های عجیبی هستند. نه‌تنها برای من که از دبستان به دوره‌گذار راهنمایی می‌رفتم و نه‌تنها برای اهل سیاست که داشتند هوای تازه را در فضای خاکستری منتشر می‌کردند که حتی برای موسیقی هم آن سال‌ها سال‌هایی حیاتی هستند.

از یک سو موسیقی مرد‌م‌پسند خارج از ایران در حال پوست‌انداختن بود. داخل ایران در حال تغییراتی زیرپوستی بود و این تغییرات البته با اغراق یا اعوجاج به‌دست خارج‌نشینان هم می‌رسید. نسل تازه‌ای از موسیقی‌دانان پاپیولار هم داشتند پا می‌گرفتند. منظورم در همان خاک غربت است وگرنه در ایران اگر به خطا اجازه انتشاری هم به آلبومی موسوم به پاپ داده می‌شد خیلی زود از بازار جمع می‌شد. نمونه‌اش آلبوم مازیار بود. مازیار خواننده بدشانسی بود که شهرتش با انقلاب مصادف شد و او تا سال‌ها پس از انقلاب سکوت پیشه کرد. سال۱۳۷۳ بود که آلبوم «گل گندم» را منتشر کرد و سرنوشت این آلبوم و مازیار همان بود که گفتم؛ ممنوعیت و خانه‌نشینی دوباره.

از چهره‌های تازه موسیقی مردم‌پسند خارج از ایران منصور بود. برای من سخت‌پسند که حافظه‌ام با تنظیم‌های درخشان واروژان و ملودی‌های بی‌نظیر بسیاری در موسیقی مردم‌پسند قدیمی‌تر پر شده است منصور آغازِ یک پایان بود؛ پایان دورانی که خواهی نخواهی باید به اتمام می‌رسید؛ ذخیره‌ای که موسیقی‌دانان مردم‌پسند با خود از ایران برده بودند داشت ته‌می‌کشید. وقت رویارویی با این حقیقت و آغاز دوران تازه‌ای بود.

علیرضا افتخاری خواننده‌ای که پیش‌تر از او ذیل آلبوم «رازونیاز» را حسین علیزاده نوشتم، یکی دیگر از آن پوست‌اندازان بود. افتخاری با آن شروع طوفانی امتداد متفاوتی یافت و ترجیح داد بیش از آنکه محبوب خواص موسیقی کلاسیک ایرانی باشد راه به دل مردم باز‌کند؛ مسیری سنگلاخ و دشوار که باید موفقیت و شکستش را برعهده زمان ‌می‌گذاشت. افتخاری در حقیقت دست به قمار زد. در سال۱۳۷۳ او 2 آلبوم به نام‌های «سرمستان» اثر جلال ذوالفنون و « سرو سیمین» از محمدعلی کیانی‌نژاد را روانه بازار کرد. مرور تاریخی از این دست یک ویژگی بزرگ دارد و آن شکل گرفتن ناگزیر نگاهی مقایسه‌ای است. شاید بتوان با کمی اغماض اینگونه دید که پس از سال پربار ۱۳۷۲، سال ۷۳ قرار بود دورخیزی دیگر برای آثاری دیگر باشد اما در این سال تا آنجا که مدارک پراکنده یاری می‌کنند نه حسین علیزاده کار مهمی منتشر کرد و نه محمدرضا لطفی. تنها پرویز مشکاتیان «صبح مشتاقان» را با صدای علی جهاندار روانه بازار کرد که حتما نخواهم توانست روح زمانه را در آن جست‌وجو کنم.

اما کلید سال ۱۳۷۳ در دستان مردی‌ است که هنوز نمی‌توانم با پیشوند زنده‌یاد خطابش کنم: ناصر چشم‌آذر. بین 2برادر موسیقی‌دان آن‌که ماند همین ناصرخان چشم‌آذر بود؛ مردی شوریده و احساساتی که مثل دیونیزوس یونانی، خدای موسیقی و شادی‌های دیگر بود و از پیش از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ با ترانه خدای آسمون‌ها نامش را ورد زبان‌ها کرده بود.

سال ۱۳۷۳ بی‌شک سال آلبوم «باران عشق» و از آن ناصر چشم‌آذر است. صادقانه بگویم که باران عشق اثر محبوب من نیست. اثری نیست که بنشینم و بگذارم و بشنوم اما باز صادقانه بگویم که در تمام نوجوانی و جوانی‌ام اثری را به اندازه باران عشق در فضاهای عمومی داخل ایران نشنیده‌ام. فراموش نمی‌کنم که در سفری کوتاه به الموت قزوین، میانه راه در برهوتی که هیچ‌چیز نبود، ضبط صوت کوچک یک سیگارفروش پیر، همین باران عشق را پخش می‌کرد. موسیقی چشم‌آذر همه جا بود؛ در کافه‌هایی که تازه داشتند به بافت تهران محافظه‌کار ۱۳۷۳ اضافه می‌شدند، در رستوران‌های جوان‌پسند، در مغازه‌ها و در ماشین‌ها. هنوز این آلبوم یکی از موفق‌ترین آثارِ بی‌کلام پس از انقلاب در ایران است. حیف که آن همه حال خوش همراه صاحبش با آن عینک تیره و موهای تُنُک و صدای خاص، زیر خاک رفت. و باز این نوشته باید اینگونه تمام شود که  روحش شاد.

نوروز با برتولوچی 
عبدالرضا نعمت‌اللهی 




برنامه اکران نوروز سال 1373 با نمایش 3 فیلم خارجی شروع شد؛ لاکی لوک، زشت و زیبا و آخرین امپراطور. آخرین امپراطور را برناردو برتولوچی ساخته بود. فیلم، محصول 1987 است و 6 سال پس از تولیدش داشت در ایران اکران می‌شد. 

***

 

دخیل بر پنجره آینه

دخیل بر پنجره آینه

 

میلاد حسینی



و امیرحسن چهل‌تن در آغاز دهه 70 ؛نویسنده‌ای که اوایل دهه 60 پس‌از تحصیل در انگلستان به ایران بازگشت و برای خدمت سربازی به جبهه رفت و تجربه حضور در جنگ تحمیلی را از نزدیک درک کرد. اویی که نوشتن را پیش‌از این و دوره دانشجویی آغاز کرده بود در همان دهه60 با کتاب‌هایش توانست مخاطبش را پیدا کند. در سال‌های ۵۵ و ۵۷ مجموعه‌داستان‌های «صیغه» و «دخیل بر پنجره فولاد» را منتشر کرده بود و در اوایل دهه‌های60 و 70 با رمان‌های «روضه قاسم» و «تالارِ آیینه» خوش درخشید. دهه70 برای او دهه تثبیت بود و کتاب‌های گذشته‌اش هم در این دهه بیشتر و بیشتر خوانده شد و موازی با آن رنج و سختگیری بر او بیشتر می‌شد.

و «تالار آیینه»‌ رمانی‌‌است قصه‌گو که اشراف نویسنده‌اش بر تکنیک نوشتن را نشان می‌دهد؛ داستانِ 5‌زن در جامعه ایرانی، پیونده‌خورده با تاریخ و درگیری با امر اجتماعی که گویی هزارسال هم بگذرد از مادربزرگ گرفته تا نتیجه، وضع تغییر نمی‌یابد و درد در خانه ماندگار شده است. موقعیت اجتماعی زنِ ایرانی و مصایب خانواد‌گی موتیفی‌است پخش‌شده در سراسر داستان و همچون عنصری اثرگذار بر زندگی روزمره، قصه را به جلو هدایت می‌کند. عمه فخرالحاجیه، دده، ماه‌رخسار و مهراعظم و مردانی مشروطه‌خواه آدم‌های داستان تالار آیینه‌  هستند. خواهر و برادر، قطع رابطه کرده‌اند و در هر فصل روی یک زن تمرکز بیشتری می‌شود تا روایت او جدی‌تر دنبال شود. اهمیت رمان چهل‌تن در روایت‌های کوتاه و سریع و جزئیات داستانی‌اش است که از دلِ تکه‌هایی کوچک، یک کل خواندنی را می‌سازد. تیراندازی و تظاهرات و شلوغ‌شدن شهر و ازدواج و درد دختران سوژه‌های جدیدی نیست. اما داستان‌نویس با مهارتی که در تکنیک و امر قصه‌گویی داشته موفق شده رمانی روان و جذاب بنویسد که تبدیل شود به رمانی مهم در دوران خودش و البته خواندنی در دهه‌های بعد از چاپش.

به امیرحسن چهل‌تن و تالارِ آیینه‌ که فکر می‌کنم به چه فکر می‌کنم؟ احترام بسیار زیادی که به امیرحسن چهل‌تن دارم و به توجه ویژه‌اش به جزئیات داستانی و رگه‌هایی تاریخی و زبانی کارش فکر می‌کنم. چهل‌تن نخستین معلم داستان‌نویسی من بود و زمانی که هنوز چیز زیادی از عناصر داستان و تکنیک سرم نمی‌شد، یاد داد چگونه با داستان‌نوشتن می‌شود اینها را فراگرفت و از همه مهم‌تر،چگونه می‌شود با خواندن و دقت در جزئیات به تکنیک پی برد. امیرحسن چهل‌تن نویسنده‌ای‌ا‌ست مسلط و آگاه بر چیزی که می‌نویسد و بسیار حیف است که سال‌هاست فرصت خواندن کار تازه‌ای از او از من خواننده ادبیات گرفته شده. احتمالا باید دخیل ببندیم تا رمان‌ها و داستان‌هایش راحت منتشر شود. او با تالار آیینه‌ و داستان‌های‌کوتاهش نشان داده نویسنده‌ای‌‌است مهم در روزگار ما و چاپ‌نشدنِ آثارش نمی‌تواند ذره‌ای از اهمیتش به‌عنوان یک داستان‌نویس را کم کند.
 

***

تحول دیجیتال با گوشی‌های پاره‌آجر

سال۷۳ نخستین سیم‌کارت‌های موبایل با گوشی‌هایی که اکنون دیگر جزئی از تاریخ هستند به مردم تحویل داده شد

تحول دیجیتال با گوشی‌های پاره‌آجر

موبایل‌ها این روزها آن‌قدر برایمان عادی شده‌اند و چنان همه‌جا این تلفن‌ها همراه‌مان هستند که کسی نمی‌تواند حتی تصور روزهایی که خبری از آنها نبود را داشته باشد. زمان خیلی دوری نیست؛ تا ۲۵سال پیش خبری از تلفن همراه نبود و تلفن‌های ثابت، اول و آخر راه ارتباطی مردم با هم بود. تا کسی به نقطه‌‌ای نمی‌رسید و مستقر نمی‌شد نمی‌توان خبری از او گرفت. اگر کسی در مسیر بود یا دفتر و محل کاری نداشت، نمی‌شد او را تا رسیدن به جایی مشخص پیدا کرد. شاید نخستین خاطره پررنگ ایرانی‌ها از دیدن و آرزوی تلفن‌های همراه یا حتی آن‌طوری که آن زمان مشهور بود تلفن‌های ماشین، مربوط به فیلم از کرخه تا راین باشد. سال ۷۱ در زمان تماشای آن فیلم و در پشت آن موسیقی مشهور، خیلی‌ها توجهشان به تلفنی بود که هما روستا در داخل ماشین خود با آن حرف می‌زد. این خاطره باقی ماند تا اواخر سال1372 که نخستین محموله تجهیزات تلفن همراه وارد ایران شد و مدتی نصب و تست شبکه طول کشید؛ اتفاق‌هایی که در زمان وزارت سیدمحمد غرضی به‌عنوان وزیر پست و تلگراف افتاد و او بارها از این ماجرا به‌عنوان یکی از برگ‌های زرین کارنامه‌ کاری‌اش حرف زده است. سال ۷۳ سرانجام ثبت‌نام سیم‌کارت‌ها شروع شد. در آن زمان هزینه سیم‌کارت و گوشی ۵ میلیون ریال بود. دقیقا ۱۹مردادماه ۱۳۷۳، یعنی بیش از ۲۰سال پیش بود که نخستین سیم‌کارت‌های تلفن همراه به مردم تحویل داده شد. به گزارش همشهری، مثل هر فناوری دیگری خیلی‌ها اوایل خیلی رغبتی به آن نداشتند و طبق سبک‌زندگی خود تصور نمی‌کردند که موبایل به دردشان بخورد و فکر می‌کردند در خانه و محل‌کارشان که تلفن دارند چه لزومی به وسیله ارتباطی جدیدی است؟ حتی کار به جایی رسید که شرکت پست آن زمان برای کارکنانی که اقدام به ثبت‌نام سیم‌کارت می‌کردند 5هزار تومان پاداش درنظر گرفت. 

تب موبایل 

اما کم‌کم داشتن موبایل فراگیر شد. خیلی‌ها یادشان می‌آید که اوایل، داشتن موبایل یک پز پولداری بود. اگر کسی در مکان عمومی با تلفن‌همراهش حرف می‌زد همه نگاه‌ها به سمت گوشی‌هایی که در مقایسه با فناوری‌های امروز پاره‌آجر به‌حساب می‌آید برمی‌گشت. ناگهان تب داشتن موبایل کشور را فراگرفت. صف‌های طولانی برای ثبت‌نام تشکیل شد و در بازار سیاه قیمت موبایل به ۲میلیون تومان رسید که در آن زمان پول کمی به‌حساب نمی‌آمد.

افرادی بودند که دوست داشتند در کنار خانه و ماشین گران‌قیمت، موبایل را هم که آن زمان یک ابزار ارتباطی لوکس و گران‌قمیت به‌حساب می‌آمد، داشته باشند. در آن زمان امکان واگذاری سیم‌کارت به فرد دیگری هم نبود و مثل خیلی از موارد دیگر خرید و فروش‌های بازار سیاه به‌صورت وکالتی صورت می‌گرفت. 

گوشی‌هایی با سیم‌کارت کامل

نوکیا نخستین شرکتی بود که گوشی‌هایش در ایران به‌دست مردم رسید و نخستین سیم‌کارت‌ها با گوشی‌های این شرکت توسط مخابرات تحویل می‌شد. نوکیا ۲۱۱۰ و آن زنگ مشهورش به همین دلیل در خاطره بسیاری باقی ماند. اما پس از مدتی صاایران با آن تبلیغان مشهور «هر روز بهتر از دیروز» و دینگ‌دینگ طی قراردادی با ساژم فرانسه، شروع به مونتاژ و عرضه گوشی در ایران کرد.  در گوشی‌های صاایران ازجمله مدل اول صاایران آر سی 620، این کارت به همراه سیم به‌صورت کامل در گوشی و زیر باتری قرار می‌گرفت. بعد از مدتی مدل ویبراتوردار این گوشی با قیمت ۵۰هزار تومان گران‌تر عرضه شد؛ درواقع داشتن ویبراتور یک آپشن به‌حساب می‌آمد و خیلی‌ها خاطره مجهز به ویبراتور را روی آن گوشی‌ها به یاد دارند. اما پس از مدتی برندهای دیگر ازجمله آلکاتل، زیمنس و اریکسون وارد بازار شدند. از آن زمان سال‌ها گذشته است. هرکدام از ما چندین گوشی عوض کرده‌ایم؛ چیزی که زمانی اضافه و زیادی تصور می‌شد حالا به اصلی‌ترین وسیله زندگی خیلی از ما تبدیل شده است. دیگر کسی در زمان حادثه یا مورد اضطراری نباید دنبال سکه و باجه تلفن عمومی بگردد. کسی لازم نیست ساعت‌ها برای خبر گرفتن از عزیزی منتظر رسیدن او به مقصدی باشد. همه‌‌چیز با همراه همیشگی این روزها ممکن است. 
 

***

عاشورای خونین حرم‌ رضوی

عاشورای خونین حرم‌ رضوی

ابراهیم جلالیان | خبرنگار

حوالی ساعت 30/14 روز دوشنبه 30خرداد 1373همزمان با روز عاشورا و درحالی‌که در رواق‌ها، صحن‌ها، بست‌ها و اطراف آرامگاه امام هشتم(ع)، مردم مشغول عزاداری بودند، بمبی بزرگ در چند متری ضریح امام رضا(ع)  منفجر شد. 26 شهید و بیش از 300مجروح حاصل عملیات ترور کور منافقین در این سال بود. طبق نظر کارشناسان حجم این بمب معادل 10پوند(5/4کیلوگرم) ماده منفجره تی.ان.تی بود، شرایط ویژه پس از انفجار، موجب شد درهای صحن‌ها و حرم بسته شود به‌نحوی که در ساعات اولیه، صرفا مسئولان و خادمان آستان قدس رضوی امکان ورود و خروج به حرم را داشتند. تصاویر حضور مرحوم آیت‌الله طبسی تولیت وقت آستان قدس که با چهره اشکبار به زیارت امام رضا(ع) رفته بود بعدها رسانه‌ای شد. به گفته یکی از خدمه و پیشکسوتان خدمت به حرم مطهر امام‌رضا(ع) بمب کنار پایه بالای سر حضرت جاسازی شده بود و انفجار آن زمین را تقریبا به قطر 80سانت و به عمق 7و 8سانت گود کرده بود و حدود 6کاشی سلطان سنجری  و دیوار مجاور پایه هم خراب شدند. در این انفجار، کاشی‌کاری‌ها و آیینه‌کاری‌های 800ساله حرم، تا حدودی آسیب دید. در تاریخ انقلاب اسلامی، 30خرداد‌ماه یادآور جنایت‌های منافقین در به خاک و خون‌کشیدن شهروندان بی­گناه این مرز و بوم است. حادثه اول در 30خرداد 1360رخ داد؛ پس از تصویب بررسی طرح عدم‌کفایت سیاسی ابوالحسن بنی‌صدر در مجلس شورای اسلامی، منافقین که می‌پنداشتند بهانه و فرصت مناسبی برای اعلام شورش علیه امام و نظام جمهوری اسلامی به‌دست آورده‌اند به سرعت به تدارک و آماده‌سازی یک حرکت مسلحانه وسیع و گسترده پرداختند. 30خرداد برای منافقین به یک فاجعه و یک شکست تبدیل شد. خروج رجوی از ایران به فاصله کمتر از یک‌ماه از این واقعه و به‌دنبال آن خروج تشکیلات او از ایران، بزرگ‌ترین شکست برای سازمانی بود که مدعی بود نزدیک به 40درصد ارتش و50درصد مردم پشتیبان او هستند. مسعود رجوی سرکرده گروهک تروریستی منافقین به هوادارانش گفته بود که ظرف چند ساعت تمامی کمیته‌ها را تسخیر خواهد کرد اما شکست خورد. مهدی نحوی که گفته می‌شد عامل بمب گذاری حرم مطهر رضوی بود، 2 ماه بعد در تهرانپارس دستگیر شد و در جریان تعقیب و گریز تیر خورد.

از پاکستان تا شهرهای کوچک ایران

حرم امام‌رضا(ع)  روز بعد  از این جنایت طی مراسمی رسمی گشایش یافت. خرابی‌های این واقعه طی یک شبانه روز، بازسازی و مرمت شد. تشییع پیکر این شهدا روز دوازدهم محرم‌الحرام 1373ه.ش بر دوش جمعیت کثیری از شهر مشهد تا حرم‌رضوی برگزار شد و پیکر مطهر 10نفر از این شهدا که خانواده‌های ایشان در مشهد بودند، به دستور آیت‌الله‌طبسی تولیت آستان قدس در صحن جمهوری حرم مطهر به خاک سپرده شدند. بقیه شهدا که یکی از آنها تبعه کشور پاکستان بود، به خواسته بازماندگانشان به شهرهای بزرگ و کوچک خود منتقل شدند. بعد از حادثه تروریستی حرم امام رضا(ع) و تا قبل از آبان امسال، حفاظت از حرم امام رضا(ع) برعهده سپاه پاسداران بود. در همین راستا یگان حفاظت و امنیت حرم زیرنظر سپاه امام‌رضا(ع) خراسان قرار داشت. این مسئولیت پس از بمبگذاری منافقین در ۳۰ خرداد ۱۳۷۳ و شهادت ۲۶ تن از زائران و عزاداران حسینی به سپاه پاسداران واگذار شده بود. با این حال تا سال ۹۵ سپاه پاسداران برای حفاظت از حرم یگان ویژه و مستقلی را تشکیل نداده بود. اما در اول مرداد سال ۹۵ این یگان با نام «حفاظت و امنیت حرم مطهر رضوی» تشکیل شد.
 

***

آلبوم سال 73


افتتاح راه‌آهن بافق- بندرعباس با حضور رؤسای جمهور کشورهای همسایه ایران    عکس: شهید محمد کربلایی احمد


جوانان    عکس: مسعود خامسی‌پور


اورژانس تهران  عکس:  محمدرضا عرب


طرح استقبال از بهار     عکس: راهب هماوندی


جعفر پناهی    عکس: تامیلا یاوری


فراراز گرما    عکس: تامیلا یاوری


عریضه نویسی    عکس: علیرضا بنی‌علی


مرکب رفقا    عکس:بابک گلزار فر


ایستگاه اتوبوس    عکس: راهب هماوندی


صندوق پست    عکس:شهید محمد کربلایی احمد


افتتاح پروژه‌های شهری تهران    عکس: مجتبی جانبخش

کلید واژه ها: 40 سال 40 روز


نظر شما :