روزی که خبرنگاران قلم را زمین گذاشتند
در تنها دوره اعتصاب مطبوعات ایران چه گذشت؟
تاریخ ایرانی: «نویسندگان مطبوعات پس از ۷۲ سال قلم را زمین گذاشتند»؛ این تیتر در میان دیگر عناوین صفحه اول روزنامه آیندگان ۲۳ مهر ۱۳۵۷ خودنمایی میکرد؛ در کنار تیترهایی چون «اعتصاب مطبوعات با تضمین آزادی پایان یافت»، «عصر دخالت دولتها در تعیین خط مشی روزنامهها سپری شد»، «حمایت گسترده از اعتصاب مطبوعات» و... روزنامه کیهان در آن روز تیتر خوشبینانهای داشت: «پایان یک قرن سانسور» و گزارشی از گفتوگوی نویسندگان و نخستوزیر و وزرا منتشر کرده بود با این تیتر که «در ۷۰ سال مشروطه ۷۰ روز هم آزادی نداشتیم.» این اولین بار بود که اهالی مطبوعات دست به اعتصاب میزدند و ۴ روز در اعتراض به حضور غیرمنتظره ماموران فرمانداری نظامی در تحریریه روزنامههای عصرگاهی کیهان و اطلاعات، دست از انتشار کشیدند.
تصمیم اشتباه یا ناگزیر؟
پیوستن اهالی روزنامهها به قافله اعتصابات اصناف در سال ۵۷، یکی از مهمترین مقاطع تاریخ مطبوعات ایران است که در دو مقطع اعتصاب کوچک ۴ روزه (از ۱۹ تا ۲۲ مهر ۵۷) و بزرگ ۶۱ روزه (۱۵ آبان تا ۱۵ دی ۵۷) پیشخوان دکهها را از روزنامهها خالی کرد؛ با این حال این اعتصاب در بررسی سیر وقایع انقلاب کمتر دیده شده و در میان کتابهای معدودی که در آنها به اعتصاب مطبوعات پرداخته شده، کتاب «قلم و سیاست» نوشته محمدعلی سفری به شکلی مفصلتر از بقیه آثار به آن پرداخته است. یکی از آثاری که اختصاصا به این موضوع پرداخته، کتاب «اعتصاب قلم» (بررسی علل، روند و پیامدهای اعتصابهای مطبوعات در سال ۱۳۵۷) است که پایاننامه دانشجویی میثم غلامپور است و ناشرش سوره مهر (وابسته به حوزه هنری).
در روز خبرنگار (۱۷ مرداد) که سالروز شهادت محمود صارمی، خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) به همراه هشت نفر از اعضای کنسولگری ایران در مزار شریف افغانستان توسط گروه طالبان در سال ۱۳۷۷ است، رویدادی که ۲۰ سال قبل از آن خبرنگاران و روزنامهنگاران را به زمین گذاشتن قلمشان مجاب کرد، را با مرور کتاب «اعتصاب قلم» میتوان بررسی کرد. گرچه این رخداد هنوز چنان که باید شکافته و پرداخته نشده و قضاوتها درباره آن مختلف است. روزنامهنگاری مانند فیروز گوران در گفتوگو با «تاریخ ایرانی» اعتصاب بزرگ را اشتباه میداند اما در مقابل محمد حیدری از تحمیل اعتصاب دوم بر مطبوعات میگوید و اینکه آن تصمیم گریزناپذیر بود چراکه در آن روزها امکان انتشار روزنامه نبود.
اعتصاب نه، اشغال
«زمزمههای اعتصاب در مطبوعات بود اما ما اعتصاب نکردیم، آمدند اشغال کردند.» اشاره محمدعلی سفری به حضور نظامیان در تحریریه روزنامههای کیهان، اطلاعات و آیندگان در روز ۱۵ آبان ۵۷ است. مهمتر از آن اقدام فرمانداری نظامی برای تحت تعقیب قرار دادن و دستگیری تعدادی از روزنامهنگاران سرشناس بود. در تحریریه آیندگان که صبحها منتشر میشد حتی نسخههای روزنامه را هم جمعآوری و توقیف کردند. همه این اقدامات در شرایطی رخ داد که هنوز یک ماه از صدور ضمانتنامه دولت شریفامامی به مطبوعات نگذشته بود و آن چیزی که مطبوعاتیها به دست آوردنش را پس از اعتصاب کوچک برای خود پیروزی بزرگی میشمردند، به راحتی در دولت نظامی ارتشبد غلامرضا ازهاری زیر پا گذاشته شد.
به روایت کتاب «اعتصاب قلم» اهالی مطبوعات در واکنش به این اقدامات دچار تردید شدند. در روزهایی که همه اهل مبارزه شده بودند، خانواده مطبوعات خود را در برابر این سؤال تاریخی میدیدند که برای مبارزه آیا باید قلمها را زمین گذاشت یا آنها را به حرکت درآورد؟ شاید در هیچ تحریریه دیگری مثل تحریریه روزنامه اطلاعات کشمکش بین دو گروه موافق و مخالف اعتصاب آشکار و جدی نبود. در تحریریه عده از اعضا با وجود دست از کار کشیدن همکارانشان حتی روزنامهای ۸ صفحهای را هم تهیه و آماده چاپ کردند. آنان میخواستند به هر قیمتی شده بدون حضور همکارانشان چرخ این روزنامه را بچرخانند، اما خواست دیگر اعضای تحریریه در کنار خواست عموم مردم و اعتصاب روزنامه کیهان و شاید از اینها مهمتر خواست کارگران فنی مانع به ثمر رسیدن این فکر شد. کارگران فنی چاپخانه که مخالف انتشار روزنامه بودند در این زمینه نقش مهمی داشتند. آنان با دستکاری دستگاه چاپ روزنامه باعث از کار افتادن آن و در نتیجه عدم انتشار شدند. اگر در اعتصاب کوچک، کارگران فنی مطبوعات دنبالهرو اعضای تحریریه بودند، در اعتصاب بزرگ آنان حتی پیشقدم شدند. دبیر وقت سندیکا سالها بعد در پاسخ به این سؤال که با چه قدرتی در حضور نظامیان جلوی چاپ روزنامه اطلاعات را گرفتید، پاسخ داد: «به اتکای کارگران چاپخانه که عمده آنها با رژیم مخالف بودند.»
مهروموم کیهان و اطلاعات
سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات رهبری روزنامههای اعتصابکننده را برعهده گرفت و در مجموع ۱۲ بیانیه منتشر کرد. در اولین بیانیه در ۲۱ آبان خطاب به ملت ایران آمده: «از آن روز تاکنون و از امروز تا هر زمان که آزادی مطبوعات بر مبنای قانون اساسی به گونهای که دولت گذشته تضمین کرده فراهم نیاید، ما همچنان ارتباط معنوی خود را از راه مطبوعات با ملت بسته میدانیم.»
اما اتفاق جالب در دوره اعتصاب بزرگ انتشار نشریاتی بود که مدتها در توقیف به سر میبردند. انتشار این نوع نشریات که از طرف برخی از اعتصابکنندگان، نشریاتی دولتی با مطالبی فرمایشی و از طرف قلم به مزدان تعبیر شد، با اعتراض سندیکا همراه شد که در بیانیههای خود از مردم خواست به عنوان یک فریضه ملی از خواندن آنها خودداری کنند. اقدام دیگر سندیکا تشکیل «صندوق کمک به کارکنان مطبوعات» بود تا با معرفی شماره حسابی در بانک ملی از مردم برای همراهی با اعتصابکنندگان و خصوصا کارگران چاپخانهها یاری بطلبند. در مجموع به گفته دبیر وقت سندیکا، از این کمکها در مدت اعتصاب به ۱۷۸۰ نفر از کارگران اعتصابکننده (و نه اعضای تحریریه)، ۱۷ میلیون و ۵۱۰ هزار ریال وام شرافتی پرداخت شد.
اما برخورد حاکمیت با مطبوعات در روز پنجشنبه ۲۳ آذر شکل دیگری به خود گرفت؛ در آن روز نظامیها به دفتر روزنامههای کیهان و اطلاعات حمله برده و درهای ورودی این دو موسسه را مهر و موم کردند تا کارکنان روزنامه امکان حضور در محل کارشان را نداشته باشند. سندیکا در بیانیه خود از اخراج کارکنان و بستن درهای موسسات به عنوان عملی نام برد که در تاریخ فقط از حکومتهای ضد ملی به یادگار مانده است.
توافق با بختیار
اعتصاب دو ماهه مطبوعات چنانکه با روی کار آمدن دولت نظامی شروع شد با کنار رفتن این دولت هم به پایان رسید. دیدار هیات مدیره سندیکا با شاپور بختیار، نخستوزیر تازه و خواسته مشترک دو طرف مبنی بر پایان اعتصاب، زمینهای شد برای انتشار مجدد روزنامهها. هیات مدیره سندیکا به مناسبت پایان اعتصاب، بیانیه شماره ۱۲ (آخرین بیانیهاش) را در ۱۵ دی به این موضوع اختصاص داد؛ بیانیهای که ظاهرا در پیادهروی خیابان منزل بختیار نوشته و امضا شده بود. در این بیانیه با قدردانی از مردم و اشاره به اتکای مطبوعات در اعتصاب و تداوم آن به نیروی ملت و نیز تضمین آزادی قلم با خون بهای زنان و مردان شهید آمده: «کارگران، کارمندان و نویسندگان و خبرنگاران زحمتکش و مبارز با توجه به رسالتی که در پیشگاه ملت دارند با صراحت اعلام میدارند: به این اعتبار که آزادی مطبوعات تامین است؛ به این اعتبار که حکومت نظامی حق هیچگونه مداخلهای را به استناد مواد ۵ و ۸ قانون به یادگار مانده از روزگار کلنل لیاخوف ندارد؛ به این اعتبار که قوه مجریه دیگر در هیچ موردی چون گذشته مطبوعات را به انجام خواستهای خلاف قانون و ضد مردمی مجبور نمیکند؛ به این اعتبار که تنها مرجع رسیدگی به جرمهای مطبوعاتی قوه قضائیه است، قلمها را بار دیگر به چرخش در میآوردند... زحمتکشان مطبوعات تجدید عهد میکنند در این لحظات تاریخساز از نبردی که ملت در مسیر آن است تحت هیچ شرایطی قلم را جز در خدمت خلق به کار نگیرند و در کنار ملت در سنگر مطبوعات با سلاح قلم در راه حقانیت ملت تا پیروزی نهایی مبارزه کنند بر این تعهد، شرافت انسانی خود را وثیقه میگذارند.»
۱۵ دیماه آخرین روز اعتصاب مطبوعات بود و از روز شنبه ۱۶ دی مهمترین روزنامههای کشور که طولانیترین اعتصاب تاریخ مطبوعات را از سر گذراندند، بار دیگر به میان مردم برگشتند. استقبال مردم از این روزنامههای دوباره متولد شده بینظیر بود و برای خرید آنها حتی صف کشیده میشد.
***
«اعتصاب قلم» (بررسی علل، روند و پیامدهای اعتصابهای مطبوعات در سال ۱۳۵۷)
میثم غلامپور
انتشارات سوره مهر (وابسته به حوزه هنری)
چاپ اول، ۱۳۹۷
۲۰۰ صفحه
نظر شما :