خلق و گسترش شعار در انقلاب از منظر جامعهشناسی تاریخی/ سلاح مبارزه، ابزار انتقال فکر
هر آنچه زمان آبستنی پیش از انقلاب کمتر باشد، انفجارهای نشات گرفته از وقوع این نوع انقلاب شدت بیشتری به خود میگیرد. این گونه انقلابها معمولا انقلابهای خونینی هستند که منتهی به تغییرات چشمگیری در جوامع و ملتها و یا حتی در مقیاس بسیار بزرگتر و تاثیرگذارتر در جامعه جهانی میشوند. انقلاب سال 1917 اتحاد جماهیر شوروی (سقوط حکومت سلطنتی تزارها) انقلابی از همین نوع بود که در ابتدا با اعتراضات محدود ملی آغاز شد و بعد ناگهان به یک حادثه بزرگ بدل شد. آثار این انقلاب بعدها جهان را نیز تحت تاثیر خود قرار داد. در مارس 1917 در روسیه، تزار روسی نیکولای دوم سرنگون شد. یک دولت لیبرال اداره امور را در دست گرفت. بلشویکها (اکثریت طرفدار لنین) به رهبری لنین و تروتسکی از شوراهای کارگری خواستند تا قدرت را در دست گیرند. بلشویکها در انقلابی مجدد در نوامبر 1917 کنترل دولت را در اختیار گرفتند. آنها در ادامه به حرکت خود برای تاسیس اولین دولت کمونیستی ادامه دادند. لنین قاطعانه پیروان خود را به عمل ترغیب و استدلال میکرد که صبرکردن ممکن است مهلک از آب در بیاید. او سرانجام موفق شد بر کمیته مرکزی حزبش بجز بر دو متمرد مهم، زینویف و کامنف فائق آید. رفقای قدیمی لنین چنان با تصمیمی که به نظرشان بیپروا میآمد مخالف بودند که تصمیم گرفتند تاریخ قیام طرح ریزی شده را در یک روزنامه غیرکمونیست منتشر کنند. آنها "نوی میر"، نشریهای به سردبیری ماکسیم گورکی، نویسنده معروف تندرو را انتخاب کردند. با این حال تا آن زمان دولت موقت دیگر تمام قدرت و مرجعیت خود را از دست داده بود. هر شخص آگاه از نظر سیاسی در پتروگراد میدانست که بلشویکها عنقریب دست به عمل میزنند، ولی دولت نمیتوانست از خود دفاع کند. تحت این شرایط فرد مشکل میتوانست از کودتا و خیلی کمتر از آن از توطئه سخن بگوید و در نهایت بلشویکها در شرایطی که مملکت دستخوش آشوب بود، قدرت را در روسیه قبضه کردند.
چنین انقلابهایی همچون آتشفشانی هستند که گرچه در برخی موارد جریانها و فشارهای پشت آنها همچون گدازههای آتشفشان برای مدتی نهفته عمل میکنند اما در نهایت بعد از اندک مدتی فوران کرده و جلوه برونی خود را به معرض نمایش میگذارند. انقلابهایی که در عین بروز ناگهانی، همه تاثیرات آنها بلافاصله قابل مشاهده نیست و با گذشت زمان تاثیرات خود را نشان میدهند. انقلاب اکتبر 1917 روسیه بعدها جهان را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد.
اما نوع دیگری از انقلابها نیز وجود دارند. انقلابهایی که از آنها تحت عنوان "انقلابهایهای هوشمند" یاد میشود. آنها به جای انفجار و فوران یک جا، آهسته آهسته رشد میکنند و با خیزشی ملایم ظهور مییابند. اهداف و تفکرات در انقلابهای هوشمند آهسته، بسیار نامحسوس و ناخودآگاه وارد مکالمات مردم در محافل شده و حتی به عنوان موضوعی برای بحثها و گفتوگو در میان مردم پذیرفته میشوند. این انقلابها به تدریج تفکر خود را به صورت واژگانهای جدید، وارد فرهنگ لغات مردم میکنند و یا حتی گهگاه واژهها به منظور تاثیرگذاری بیشتر به صورتی متفاوت و به طور ناخودآگاه از دورهای به دورهای دیگر با کاربردی متفاوت به دایره لغات مکالمات روزمره مردم افزوده میشوند. انقلابهای هوشمند تولدی در سکوت داشته و حتی تا زمان رسیدن به بلوغ به ندرت نمود کامل عینی پیدا میکنند. علیرغم تمامی این سکوتها، تاثیرگذاری این نوع انقلابها در زمان بروز به مراتب بیشتر و ارزشمندتر از نوع نخست است. انقلابهای هوشمند انقلابهایی هستند که آثار آنها در همان زمان ظهور خود را نشان میدهند. آثار وقوع این انقلابها بر جوامع و حتی دنیا بلافاصله مشهود میشود. آنها انقلابهایی نیستند که ناگهانی رخ داده باشند و یا باید برای مشاهده تاثیرات آنها صبر کرد.
اما جدا از نوع انقلابها باید گفت که شعار و استفاده از لغات، کلمات و جملات یکی از بزرگترین ابزارهای یک انقلاب است. زبان و به عبارتی شعار مهمترین سلاح انقلاب و یک انقلابی محسوب میشود. فلسفه تفکر نهفته در هر انقلاب، در شعار بیرون آمده از آن نمود پیدا میکند و در واقع شعارها در انقلابها همانند ابزاری برای تبدیل تفکر و اندیشه به دیالوگ و کلام عمل میکنند. شعارها گهگاه به ابزاری برای انتقال تفکر انقلابیون از طریق کلام به دیگران و گهگاه به ابزاری برای همدردی حامیان با انقلابیون تبدیل میشوند. این ابزار تاثیرگذار، کم کم گسترش پیدا کرده و در میان مردم با واژگانی همچون "ما"(یعنی حامیان) و "شما" (یعنی مخالفان) همراه خواهد شد. اما آنچه جالب به نظر میرسد این موضوع است که معمولا انقلابهای نوع دوم(انقلابهای هوشمند) در مراحل نخست شکلگیری خود چندان بر روی بحث شعار متمرکز نیستند. آنها با کلام بازی میکنند اما شعار نه. چرا که اعتقاد بر این است که در مراحل اولیه باید تفکرات به طور مستقیم مطرح شده و مردم وجامعه در مورد آنها بحث کنند. مبنای تفکر انقلاب هوشمند بر این است که نیازی به تاثیرگذاری سریع و یک جانبه نیست. در انقلابهای هوشمند گامهای نهایی و در دوران بلوغ انقلاب، برای حرکت به سوی تاثیرگذاری این تفکرات از شعار استفاده خواهد شد. شاید بتوان از جمله زیرکانهترین و تاثیرگذارترین شعارهای اخیر به شعار معروف باراک اوباما، نخستین رییس جمهور سیاه پوست ایالات متحده اشاره کرد: "همه ما معتقد به تغییریم."
شعارها معمولا برگرفته از لغات کم، محاورهای و عادی و تاثیرگذار هستند تا تمامی اقشار جامعه قادر به درک و استفاده از آنها باشند. شعار "تغییر" سادهترین شکل بیان یک تفکر سیاسی قوی در دوران انتخابات ریاستجمهوری اوباما در سال 2008 بود. شعاری که تاثیر خود را خیلی سریع منتقل کرد و موفق عمل کرد. قدرت شعار به سادگی و گنگ جلوه دادن زیرکانه واقعیت نهففته در پس آن است.
“Ein Volk, ein Reich, ein Führer” - یک نفر، یک کشور، یک رهبر
این شعار نیز از جمله تاثیرگذارترین شعارهای دوره حکومت نازیها بر آلمان بود. شعاری که در عین تاثیرگذاری از ریتم مناسبی نیز برای برجای ماندن در اذهان برخوردار بود. این شعار بر روی سر در اکثر کمپهای نازیها حک شده بود.
“Hasta la victoria siempre” - پیروزی همیشه دست یافتنی است.
این هم از جمله شعارهای تاثیرگذار و ماندنی تاریخ بود که از سوی چهگوارا پزشک، چریک، سیاستمدار و انقلابی مارکسیستی آرژانتینی مطرح شد.
“Country and Party – Together and One”- کشور و حزب- با هم و تک به تک؛ نیز از جمله شعارهای تاریخی تاثیرگذار جوزف استالین، رهبر و سیاستمدار کمونیست شوروی بود .
منبع: نیکدلیبرتی ((nakedlibert.com
نظر شما :