بررسی آماری شعارهای انقلاب اسلامی/ مشارکت و آزادی سیاسی در اولویت
هر انقلابی دارای شعارهایی است که ریشه در ایدئولوژی انقلاب و فرهنگ آن جامعه دارد. این شعارها بیان کننده نگرش ایدئولوژی انقلاب، انقلابیون و تودههای انقلابی نسبت به وضع نابسامان موجود، اهداف و ویژگیهای نظام آرمانی و نحوه انتقال جامعه از وضع موجود به وضع آرمانی هستند. از این روست که شعارهای هر انقلاب از اسناد گرانبها و یکی از مهمترین منابع مطالعه فرآیند، ارزشها و آرمانهای آن انقلاب و زمینههای اجتماعی و علل وقوع آن به شمار میروند.
شعارهای انقلاب اسلامی تاکنون به طور کامل جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار نگرفته است. با این حال دو تحقیق در زمینه شعارهای انقلاب اسلامی انجام شده که نخستین تحقیق مربوط به دکتر محسنیان راد، استاد گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در تحلیل محتوای شعارهاست و دومی از طرف دکتر محمدحسین پناهی، استاد گروه جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده که در آن چهار هزار و 153 شعار جمع آوری شده است.
محسنیان راد برای انجام تحقیق خود با کمک دانشجویان توانست هفت هزار شعار مختلف را شناسایی و دسته بندی کند. پناهی نیز در سال 1375 شعارهای انقلاب اسلامی را از منابع مختلف گردآوری و تا سال 1378 تحقیق خود را ارایه کرد.
پناهی در تحقیق خود اشاره میکند: "نقش شعار در انقلاب اسلامی ایران بسیار برجسته تر و فراگیرتر از نقش آن در سایر انقلابهاست. در یک بررسی مقدماتی مشخص شد که تعداد شعارها در انقلابهای دیگر بسیار محدود بوده است و حتی یک مورد مطالعه هم درباره شعارهای انقلابهای دیگر انجام نشده است؛ زیرا که موضع شعارهای آنها، آن قدر مهم نبوده که به طور مستقل مورد بررسی و تحقیق قرار بگیرد. در حالی که در مورد انقلاب اسلامی این وضعیت کاملاً متفاوت است."
در تحلیل جامعه شناسی شعارهای انقلاب اسلامی مشخص شده که 35 درصد شعارها مربوط به آرمانها و اهداف سیاسی، 48 درصد مربوط به آرمانها و ارزشهای فرهنگی، 5.5 درصد مربوط به آرمانها و اهداف اقتصادی و 10 درصد مربوط به ضرورت وحدت و مبارزه برای تحقق این آرمانها بود.
همچنین هر کدام از این آرمانها دارای زیرمجموعههایی هستند. ارزشها و آرمانهای سیاسی به مقولههای آرمان برقراری جمهوری اسلامی، برقراری حکومت اسلامی، نهادهای سیاسی، حقوق و ارزشهای سیاسی، آزادی و مشارکت سیاسی سایر ارزشهای سیاسی تقسیم میشوند.
در تحقیق پناهی مشخص شده است که 21 درصد از شعارهای مربوط به ارزشها و اهداف سیاسی مربوط به آرمان جمهوری اسلامی بوده است. ارزشها و حقوق سیاسی مربوط به آزادی سیاسی و مشارکت سیاسی نیز 62 درصد شعارها را به خود اختصاص داده است. شعارهای سایر ارزشهای سیاسی تقریباً 17 درصد بوده است.
طبق تحقیقات این استاد دانشگاه علامه طباطبایی اگر حجم شعارها را بازتاب دهنده اولویت خواستههای مردم و انقلابیون در نظر بگیریم، موضوع حقوق سیاسی و ارزشهای سیاسی شامل آزادی بیان، آزادی مشارکت سیاسی و غیره بیشترین درصد شعارها را دارد و در نتیجه بالاترین اولویت را خواهد داشت. بعد از آن شعارهای مربوط به جمهوری اسلامی در اولویت دوم قرار دارد. در نتیجه میتوان گفت که مهمترین آرمان سیاسی مردم آزادی و مشارکت سیاسی بوده است.
درهمین رابطه در شعارهای انقلاب اسلامی، موضوع "جمهوری" به دو صورت سلبی و ایجابی بروز و ظهور پیدا کرد. در وجه سلبی آن استبداد، اختناق و دیکتاتوری شاهنشاهی نفی و در وجه ایجابی استقلال، آزادی و نهایتا برقراری جمهوری اسلامی با رای مردم مورد تاکید قرار گرفت.
وجه سلبی
مردم برای اولین بار در طول تاریخ آشکارا و در سطحی وسیع در تمام کشور خواستار نابودی رژیم سلطنتی و در راس آن شاه شدند، شاهی که در طول تاریخ و در فرهنگ ایران مقام و منزلتی بیمانند داشت. از میان این شعارها، شعار "مرگ بر شاه" در عین ایجاز و اختصار بیانگر آمال، آرزوها، اهداف و خشمهای فروخفته ملت بود.
علاوه بر شعار "مرگ بر شاه" از دیگر شعارهایی که شخص شاه را به عنوان نماد نظام سلطنتی مورد هدف قرار میداد به عنوان نمونه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
"تا شاه کفن نشود این وطن وطن نشود"
"شاه تو را میکشیم به خاک و خون میکشیم"
"از سلطنت تو را سرنگون میکنیم، کاخ ظلم و ستم واژگون میکنیم"
"این شاه آمریکایی اعدام باید گردد، علیه ظلم و ستم اقدام باید گردد"
"تا مرگ شاه خائن نهضت ادامه دارد"
"شاه اگر آمریکا حامی و یاور توست، چوبه دار ملت منتظر سر توست"
"مرگ بر شاه چند بخشه، سه بخشه، مرگ بر شاه"
"مرگ بر شاه خائن، یهودپرور مسلمان کش"
"مرگ بر شاه فاشیست"
"مرگ بر شاه نوکر آمریکا"
"مرگ بر شاه کثیف و جلاد"
اما به جز شعارهایی که شخص شاه را به صورت فردی آماج حمله قرار داده و طرد و نفی میکرد، شعارهای دیگری نیز به نفی اساس رژیم سلطنتی و نهادهای وابسته به آن میپرداختند از جمله:
"نظام شاهنشاهی عامل هر فساد است"
"کورش برخیز گندش در آمد، مشروطه سلطنتی عمرش سر آمد"
"شاهان ننگ تاریخند"
"نظام شاهنشاهی با انقلاب مردم الغا باید گردد، حکومت متقین به دست مستضعفین، ایجاد باید گردد"
"لعنت به گارد شاهنشاهی"
"قانون اساسی شاه هرگز، قانون اساسی قرآن، آری"
"ما طالب نابودی شاهیم، شورای سلطنت نمیخواهیم"
وجه ایجابی، جایگزینی جمهوری اسلامی
انقلاب اسلامی تفاوتی اساسی با اکثر حرکتهای سیاسی اجتماعی در تاریخ معاصر داشت که علیه نظام شاهنشاهی وارد مبارزه شده بودند و هدفشان براندازی رژیم و نابودی سلطه پهلوی بود. اما در عین حال از ارائه هرگونه آلترناتیو و نظام بدیلی که میبایست پس از سرنگونی رژیم پهلوی جایگزین آن شود ارائه نکرده بودند.
انقلاب اسلامی صرفا در براندازی رژیم متوقف نشد. بلکه برای بدست گیری حکومت و تشکیل حکومتی جدید برنامه ارائه شد. به اعتقاد برخی، برنامهها و اهداف این نهضت در قالب شعارهای انقلابی تبلور یافت.
بنابراین علاوه بر شعارهایی که اساس و بنیاد سلطنت را نفی میکرد، شعارهایی در راستای برقراری نظام جمهوری اسلامی در بحبوحه زمان انقلاب مطرح شد. از مهمترین این شعارها که در بردارنده اهداف و خواستههای انقلابیون بود، شعار "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" است، شعار مذکور که به کرات در جریان انقلاب تکرار میشد.
نمونههای دیگری از این شعارها به شرح زیر بود:
"جمهوری اسلامی ایجاد باید گردد، این کشور ویرانه آباد باید گردد"
"دوران سلطنت فناست، جمهوری اسلامی به پاست"
"برقرار باد جمهوری اسلامی"
"دیروز اسارت، امروز انقلاب، فردا آزادی، دیروز سلطنت، امروز انقلاب، فردا جمهوری اسلامی "
"نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی"
از جمله مهمترین ایراداتی که امام بر رژیم سلطنتی وارد میکردند ارثی بودن قدرت بود و اینکه مردم در تعیین زمامدارشان هیچ نقشی ندارند و اجبارا بایستی تن به حاکمیت حاکمی در دهند که خود و یا یکی از اعقابش به زور قدرت را در دست گرفته و حکومت بر مردم را به مثابه ارث برای وارثین بعد از خود به ارث گذاشته است.این موضوع هم در شعارهای انقلاب به خوبی جلوه مینمود که در عین حال که سلطنت ارثی را نفی میکرد به محسنات رژیم جمهوری در مقابل نظام سلطنتی اشاره داشت:
"استقلال آزادی، نه شاه مادرزادی"
"جمهوری اسلامی آری، حکومت خودکامگان هرگز"
"برقرار باد جمهوری عدل اسلامی"
تاکید بر نقش امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب، ایدئولوگ و طراح تئوری جمهوری اسلامی در شعارهای انقلاب اسلامی به وضوح متبلور شده است. بررسی این شعارها حاکی از اعتماد کامل مردم به رهبر نهضت و آلترناتیو ارائه شده از سوی امام خمینی است که این موضوع به نوبه خود نشان دهنده همسویی و یک صدایی رهبر و ملت و بیانگر این نکته است که امام خمینی همان چیزی را مطرح کرد که مطابق با نیازها و شرایط جامعه و مردم ایران بود، یعنی ارائه مدلی بومی از رژیم جمهوری. شعارهای زیر شاهدی بر این مدعاست:
"قانون اساسی را، اصلاح سیاسی را، ملت نپذیرفت، چون رهبر او گفته جمهوری اسلامی"
"برخیزید، برخیزید به یاری روح الله، بر کنید، برکنید نظام پوسید را"
"استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، رهبرش خمینی"
"امامت خمینی اساس وحدت ماست، جمهوری اسلامی مورد تائید ماست"
و یا حتی این شعار که امام خمینی را رئیس جمهور خطاب میکرد:
"این است شعار ملی، رئیس جمهور خمینی"
آرمانهای فرهنگی انقلاب
از بین کلیه شعارهای جمع آوری شده توسط دکتر پناهی در زمینه ارزشها و اهداف 359 شعار مربوط به آرمانهای فرهنگی بوده است که حدود 41 درصد از این شعارها مربوط به ایثارگری، فداکاری و شهادت در راه آرمانهاست. 4.6 درصد شعارهای فرهنگی مربوط به حجاب و پوشش زنان بوده است. حدود 31 درصد این شعارها مربوط به اهمیت اسلام و دینداری در جامعه آرمانی اسلامی است. 17 درصد نیز مربوط به اسطورهها و سنتهای اسلامی است. همچنین 8.2 درصد از شعارهای فرهنگی مربوط به سایر ارزشهای اسلامی بوده است.
آرمانهای سیاسی
بر اساس این تحقیق از بین کلیه شعارهای جمع آوری شده، 860 شعار مربوط به سرنگونی نظام بود که 21 درصد این شعارها در مورد مقوله رهبری و سازماندهی است، 10 درصد مربوط به بسیج عمومی، 41 درصد آن نیز مربوط به دعوت به اقدامات جمعی و حرکت جمعی است. 11 تا 12 درصد نیز مربوط به ایدئولوژی اسلامی و 23 درصد مربوط به چگونگی برخورد با ارتش و قوای نظامیاست.
اما شعارهای مربوط به چگونگی برخورد با ارتش دو دسته است برخی مربوط به برخورد مسلحانه و برخی روابط برادرانه دوستانه را پیشنهاد میکردند و تنها 5.4 درصد از شعارهای مربوط به سرنگونی نظام دعوت به مبارزه مسلحانه و خشونت آمیز میباشد. میتوان نتیجه گرفت که حتی در شعارهای مربوط به سرنگونی نظام به کارگیری خشونت محور اصلی نبوده است.
شعارهای متضاد
بر اساس این گزارش در جریان انقلاب شعارهای متضادی مطرح شده است که خواستههای متفاوتی را مطرح میکردند؛ زیرا شعارها عموماً بسترهای مختلفی دارند و جریانهای مختلفی در درون انقلاب اسلامی وجود داشتند. هر یک از گروهها زیر مجموعههایی داشتند که آنها را بسیج میکردند و آرمانهایی را از درون این جمعها مطرح میکردند در نتیجه شعارهای مختلف و حتی گاهی متناقض در مجموعه شعارها چیز عجیبی نیست.
استراتژی تحریک
درباره تعداد بسیار زیاد شعارهای انقلاب که بیش از چهار هزار عنوان میباشد دلایل مختلفی قابل ذکرشده که مهمترین آن بستر فرهنگی انقلاب است که در مقایسه با سایر فرهنگها و انقلابها، فرهنگ شفاهی است. از طرف دیگر فرهنگ ما تمایل به ادای مطالب به صورت موزون دارد و راحت میتواند گفتار را در قالب و وزنهای مختلف ارایه کند.
مقایسه شعارهای انقلاب اسلامی با شعارهای دیگر انقلابهای معروف جهان مثل انقلاب کبیر فرانسه، روسیه، چین و نیکاراگوئه در بررسی اولیه نشان میدهد که هیچ کدام از آنها بیش از 100 شعار نداشته اند و این مطالعه نشان میدهد که تعداد شعارهای سایر انقلابها در مقایسه با انقلاب اسلامی بسیار کم است و نقش شعارها در انقلاب اسلامی بسیار برجسته تر از دیگر انقلابها بوده است.
با بررسیهای مقدماتی که درباره شعارهای انقلابی دیگر انقلابها به عمل آمد، معلوم شد که تعداد شعارهای انقلابی در سایر جوامع بسیار محدود بوده است. مثلاً از بررسی هشت کتاب مربوط به انقلاب چین 35 شعار، از 9 کتاب مربوط به انقلاب فرانسه 23 شعار، و از پنج کتاب مربوط به انقلاب شوروی 28 شعار به دست آمده است. امیلکارکابرال، یکی از انقلابیون انقلاب گینه، در کتاب خود به نام انقلاب گینه، 52 شعار انقلابی برای این انقلاب عنوان کرده است.
زمینههای مساعد انقلاب اسلامی از منظر شعارها
شاید بررسی شعارهای انقلاب اسلامی، به ویژه شعارهای مربوط به وضعیت نامطلوب رژیم پهلوی بتواند پرتو جدید و بهتری به علل وقوع انقلاب اسلامی بیندازد؛ چرا که نشان میدهد مردم ایران از کدام خصوصیات رژیم پهلوی منزجر بوده و آن را محکوم کردهاند.
855 شعار با محور ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تجزیه شدهاند که مردم آنها را در جهت محکومیت، مخالفت، ضدیت و اعتراض به وضعیت نامطلوب رژیم گذشته مطرح کرده و سردادهاند. جدول زیر چگونگی توزیع این شعارها را نشان میدهد.
توزیع شعارهای مربوط به نفی و محکوم کردن وضعیت رژیم پهلوی
مقولههای شعار تعداد درصد
وضعیت سیاسی 863 97.5
وضعیت اقتصادی 7 0.8
وضعیت اجتماعی 6 0.7
وضعیت فرهنگی 4 0.5
سایر موارد 5 0.5
جمع 885 100
از توزیع شعارهای فوق میتوان چنین نتیجهگیری کرد که کم شمار بودن شعارهای مربوط به مخالفت و محکوم کردن وضعیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی رژیم شاه لزوماً نشان دهنده رضایت مردم در این زمینهها نیست. بلکه مردم ایران از وضعیت فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بسیار ناراضی بودند، اما همه آن نابسامانیها را از چشم شاه و رژیم او میدیدند و اصطلاحاً این نارضایتیها «سیاسی» شده بود؛ به طوری که امکان تغییر آن اوضاع را تنها از طریق نابودی نظام سیاسی حاکم عملی میدانستند.
در جدول زیر توزیع شعارهای مربوط به نفی و محکوم کردن وضعیت سیاسی و شخصیتهای سیاسی رژیم پهلوی نشان داده شده است:
مقوله شعار تعداد درصد
محمدرضا شاه 288 33.4
اعمال و سیاستهای شاه 137 15.9
اعضای خانواده شاه 33 3.8
شاپور بختیار و اقدامات او 133 15.4
سایر عمال رژیم و اعمال آنها 44 5.1
رژیم سیاسی پهلوی 79 9.2
نظام سیاسی سلطنتی 29 3.4
نبود آزادیهای سیاسی 25 2.9
سازمان امنیت کشور و کارکنان آن 24 2.8
ارزشهای سیاسی نظام سلطنتی و رژیم 9 0.1
وابستگی رژیم و شاه به خارج 37 4.3
سایر موارد سیاسی رژیم 25 2.9
جمع 863 100
البته مردم ایران ضدیت و دشمنی خود را فقط متوجه خود شاه و سیاستهای او نکردهاند، بلکه چنان که جدول فوق نشان میدهد، 108 شعار از این مجموعه (12.6%) برضد رژیم سیاسی پهلوی و نظام سیاسی سلطنتی مطرح شدهاند. شعارهایی مانند «سلطنت پهلوی، دشمن آب و خاک است» و «رژیم شاهنشاهی، سرچشمه فساد است» از نمونههای این گونه شعارها هستند که در محکوم کردن رژیم پهلوی و نظام سلطنتی حاکم مطرح شدهاند. به عبارت دیگر، این شعارها نشانگر بحران شدید مشروعیت یا از بین رفتن مشروعیت سیاسی و رژیم حاکم پهلوی و شخصیتهای حکومتی آن هستند.
پس از شاه و سیاستهای او، بیشترین شعارها، برضد شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر شاه مطرح شده است؛ زیرا او در پی حفظ نظام سلطنتی و رژیم پهلوی بود و از این جهت مورد خشم و نفرت مردم ایران قرار گرفت. 133 شعار (15.4%) از این شعارها برضد او مطرح شدهاند. شعار «مرگ بر بختیار، نوکر بیاختیار» از این دسته است.
به طور خلاصه، قرار گرفتن 863 شعار انقلابی در زمینه ماهیت سیاسی رژیم پهلوی و شاه، نشاندهنده نارضایتی شدید مردم از شخصیتهای سیاسی، نظام و رژیم سیاسی، نبود آزادیهای سیاسی، و سیاستهای شاه و عُمال اوست که باعث سلب مشروعیت از نظام شده و مردم را برضد آن شورانده است تا شاه و رژیم او را سرنگون کنند.
بنابراین، بررسی شعارهای انقلاب مربوط به وضعیت نظام پیشین نشان میدهد که نظام سیاسی ایران به علل مختلف، برای مردم ایران نظامی بود فاقد مشروعیت سیاسی، که در رأس آن پادشاهی قرار داشت که به دلیل سیاستها و اقداماتش منفور مردم شده بود. همچنین رژیم پهلوی و نظام سلطنتی حاکم بر کشور نیز مورد قبول مردم نبود، و مردم آن را نظامی فاسد و تحمیلی و ضد مردمی میپنداشتند که حتی آنها را از ابتداییترین حقوق سیاسی خود، به کمک یک دستگاه امنیتی مخوف و ضد انسانی محروم ساخته بود.
*شعارهای مورد استناد در این مبحث از کتاب محمدحسین پناهی، جامعه شناسی شعارهای انقلاب: اسلامی، (تهران، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول۱۳۸۳) صفحات ص 178-70 برگرفته شده است.
نظر شما :