از حامی اعراب تا عرب حامی ایران/ روابط تهران- طرابلس از آغاز تا دوره جنگ

نسرین رضایی
۱۵ فروردین ۱۳۹۰ | ۱۸:۵۰ کد : ۷۱۳۹ ۴۰ سال با دیکتاتور چادرنشین
با به رسمیت شناخته شدن حق تاریخی ایران بر جزایر سه گانه، لیبی به اتفاق الجزایر، یمن جنوبی و عراق علیه ایران به شورای امنیت شکایت کرد...با آغاز جنگ لیبی به عنوان نخستین کشور عرب منطقه اعلام کرد که از ایران حمایت خواهد کرد.
از حامی اعراب تا عرب حامی ایران/ روابط تهران- طرابلس از آغاز تا دوره جنگ
تاریخ ایرانی: روابط سیاسی و دیپلماتیک ایران و لیبی برای اولین بار در 30 دسامبر 1967(1346.10.9) در سطح سفارت برقرار شد.

 

در اول سپتامبر 1969(10 شهریور 1348) و همزمان با روی کار آمدن سرهنگ قذافی در لیبی، سفیر ایران در تونس به عنوان سفیر اکردیته در طرابلس تعیین شد و این روابط همچنان ادامه یافت. در نوامبر 1971(1350) با مطرح شدن بحث مالکیت ایران بر جزایر سه گانه ایرانی از سوی محمدرضا شاه، تنش‌های لیبی با شاه ایران رقم خورد و همین موضوع به عامل سردی روابط دوجانبه میان دو کشور تبدیل شد.

 

ادامه اختلافات دو کشور و اتخاذ موضع گیری‌های سیاسی منفی علیه یکدیگر باعث تیرگی هر چه بیشتر روابط محمدرضا شاه پهلوی با سرهنگ قذافی شد، به طوری که بعد از خاتمه ماموریت سفیر اکردیته ایران در طرابلس در 15 دسامبر 1972(1351.9.24) دولت ایران دیگر نماینده جدیدی در این کشور تعیین نکرد.

 

اختلافات میان قذافی و شاه ایران نتیجه‌ای جز ادامه سردی این روابط تا پیش از انقلاب اسلامی ایران به همراه نداشت. اما بعد از انقلاب این موضوع تا حد زیادی تغییر کرد. قذافی که بنا به گفته خود تلاش‌های بسیار زیادی را در حمایت از انقلابیون ایران برای پیروزی انقلاب اسلامی انجام داده بود، خواهان مذاکره و دیدار با امام خمینی شد و خواست تا به دلیل آنچه که او نقاط مشترک در سیاست‌های خارجی هر دو کشور لیبی و ایران اسلامی می‌دید، به ایران نزدیک شود. نقاط مشترکی چون: داشتن یک دشمن مشترک به نام آمریکا، اختلافات با عربستان سعودی و عراق و مواضع سرسخت هر دو کشور در مقابل اسراییل و اشغال فلسطین.

 

"تاریخ ایرانی" مختصر نگاهی انداخته است به گاه‌شمار روابط ایران و لیبی در دوره سرهنگ قذافی و محمدرضا شاه و سال‌های نخستین انقلاب ایران:

 

 

1970- در طول ماموریت سفیر اکردیته ایران در طرابلس، وزیر نفت وقت لیبی طی دیداری از تهران با مقامات شرکت ملی نفت و وزیر خارجه وقت ایران ملاقات و مذاکراتی به عمل آورد، ولی عملاً منجر به هیچگونه قراردادی بین دو کشور نگردید.1

 

 

30 سپتامبر 1970- رهبران مختلفی در مراسم خاکسپاری جمال عبدالناصر، رییس‌جمهور مصر حضور یافتند. معمر قذافی، بالاترین مقام نظامی لیبی که از جمله متحدان و همراهان نزدیک ناصر در آن دوره محسوب می‌شد، به خاطر رقابتش با تهران بر سر تعمیق روابط دوجانبه با مصر در سخنان خود برای شرکت در مراسم خاکسپاری تنها ایران را خطاب قرار داد و اعلام کرد: «همان گونه که امیر عباس هویدا به عنوان نماینده ایران در مراسم خاکسپاری شرکت خواهد کرد، من نیز در این مراسم حضور خواهم یافت.» در این دوره روابط تهران و مصر در مرحله بهبود قرار داشت و بحث تبادل دو جانبه سفرا مطرح بود. همین موضوع باعث شده بود تا ایران و لیبی رقابت عجیبی در روابط خود با قاهره داشته باشند. معمر قذافی پس از حضور در مراسم تشییع ناصر دو بار غش کرد. در مراسم خاکسپاری ناصر، شاه حسین پادشاه اردن، نخست وزیر روسیه و تونس و پنج تن از نمایندگان عالی‌رتبه ایالات متحده نیز حضور داشتند.2

 

 

دسامبر 1971- دولت لیبی در واکنش به آنچه که تسخیر جزایر سه گانه از سوی حکومت ایران می‌خواند شرکت بزرگ نفتی بریتیش پترولیوم(BP) را متهم به بی‌توجهی به این مساله کرد. حکومت لیبی به رهبری معمر قذافی رسما اعلام کرد که بریتیش پترولیوم به خاطر حمایت از ایران نسبت به تسخیر جزایر سه گانه از سوی محمدرضا شاه هیچ واکنشی نشان نداده است. قذافی خشم خود را با بیان این جمله نشان داد: دولت بریتانیا می‌بایست در مقابل تسخیر جزایری که متعلق به امارات متحده عربی بود از قدرت نظامی خود در منطقه بهره می‌گرفت و اجازه چنین کاری را به ایران نمی‌داد. پس از این ادعا، حکومت لیبی بلافاصله اقدام به ملی کردن فعالیت‌های نفتی و انحصاری این شرکت انگلیسی نمود. یک ماه بعد بریتیش پترولیوم نیز با توجه به مفاد ذکر شده در توافقنامه نفتی خود با دولت لیبی و شروط این توافقنامه مبنی بر اعطای امتیاز انحصاری به طرف قرارداد، از دولت لیبی شکایت کرد.3

 

 

8 دسامبر 1971- حکومت قذافی در واکنش به بی‌تفاوتی بریتانیا به بحث مالکیت جزایر سه‌گانه توسط ایران، دارایی‌های خود را از بانک‌های بریتانیا بیرون کشید. در هفتم دسامبر نیز رادیو لیبی رسما اعلام کرد که لیبی و کشورهای عرب منطقه به خاطر عملکرد زشت ایران در تسخیر جزایر سه‌گانه روابط دیپلماتیک خود را با تهران قطع می‌کنند.4

 

 

30 نوامبر 1971- با به رسمیت شناخته شدن حق تاریخی ایران بر جزایر سه گانه، دولت لیبی به اتفاق الجزایر، یمن جنوبی و عراق علیه ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد شکایت کرد که با توجه به حمایت کشورهای غربی از ایران این شکایت به جایی نرسید و مختومه اعلام گردید.5

 

 

15 دسامبر 1972- ادامه اختلافات دو کشور و اتخاذ موضع‌گیری‌‌های سیاسی منفی علیه یکدیگر باعث تیرگی روابط دوجانبه شد به طوری که بعد از خاتمه ماموریت سفیر اکردیته ایران در طرابلس در 15 دسامبر 1972 (1351.9.24) دولت ایران دیگر نماینده جدیدی در این کشور تعیین نکرد.6

 

 

دسامبر 1972- از دسامبر 1972 (دی ماه سال 1351) دولت لیبی به طور علنی به مخالفت با رژیم شاه و حمایت مالی و نظامی از گروه های تجزیه‌طلب در جنوب ایران (خوزستان) پرداخت. حکومت لیبی در نقشه‌های جغرافیایی که در لیبی به چاپ رسید،علاوه بر اینکه نام "خلیج‌فارس" را به "خلیج عربی" تغییر داد، از منطقه خوزستان نیز به‌عنوان یک ناحیه عربی که باید به اعراب بازگردد، نام برد.7

 

 

31 مه 1973- حکومت لیبی و عراق با قرار گرفتن در مقابل ایران و عربستان سعودی اعلام کردند که از نفت و ذخایر نفتی خود به عنوان یک "سلاح" در مقابل جنگی که میان اعراب واسراییل (در واکنش به اشغال فلسطین از سوی اسراییل) ایجاد شده استفاده خواهند کرد. آنها حاضر به فروش نفت خود به اسراییل و ایالات متحده نشدند، اما ایران وعربستان سعودی که در مقابل اسرایل موضعی کاملا متفاوت با لیبی اتخاذ کرده بودند، صادرات و تولید خود را نه تنها کاهش ندادند، بلکه با افزایش سطح تولید سعی در متعادل نگه داشتن بازار کردند. با این حال این موضوع نگرانی‌های ایالات متحده و اسراییل را از بابت نفت کاهش نداد. همین موضوع باعث شده بود تا دولت نیکسون عمیقا به فکر سرمایه‌گذاری طولانی‌مدت برای استفاده از سوخت‌های جایگزین باشد. ایران در آن دوره به واسطه رابطه نزدیک خود با ایالات متحده، روابط حسنه‌ای را با اسراییل داشت و موضعش در مورد اشغال فلسطین کاملا متضاد با قذافی بود.8

 

 

13 آوریل 1975- با آغاز جنگ داخلی لبنان در آوریل 1975 ایران و لیبی برخلاف همیشه موضع مشترکی را در سیاست‌های خارجی خود و برخورد با این موضوع اتخاذ کردند. محمدرضا شاه و معممر قذافی با دخالت در این جنگ داخلی از گروه‌های چپ و مسلمان در مقابل مسیحیان حمایت کردند. در آن روزها دو موضوع فلسطین و همزیستی مسالت‌آمیز مسلمانان و مسیحیان لبنان مطرح بود. جنگ داخلی با حمله شبه نظامیان مسیحی افراطی فالانژیست به یک اتوبوسِ حامل فلسطینی‏ها و کشتار سی تن از آنها آغاز شد. در پی این کشتار، مسلمانان و ملی‏گرایان لبنان به مقابله با فالانژها برخاستند. چندی بعد با حمله چریک‏های فالانژ به اردوگاه‏های آوارگان فلسطینی، چریک‏های فلسطینی نیز به صحنه جنگ داخلی لبنان کشیده شدند. این جنگ طی دو دوره ادامه پیدا کرد. دور اول آن تا دسامبرهمان سال (1975) ادامه داشت، اما دور دوم آن در سال 1976، مطابق با اردیبهشت تا مهر سال 1355 ادامه داشت.9

 

 

1 مه 1976- درگیری‌های نظامی میان نیروهای دولتی و شورشیان کرد در منطقه خاورمیانه به ناگاه شدت گرفت. کردهایی که بیشتر ساکن مناطق مرزی ایران و عراق بودند و خواسته آنها استقلال بود. در این درگیری ها سوریه، لیبی، ایران و اتحاد جماهیر شوروی با اتخاذ موضعی مشترک به حمایت از شورشیاریان کرد پرداختند. ایران و لیبی به طور مشترک تجهیزات نظامی کردها را تامین می‌کردند.10

 

 

31 آگوست 1978- امام موسی صدر در 25 آگوست 1978 (۳ شهریور سال۱۳۵۷) و در آخرین مرحله از سفر دوره‌ای خود به کشورهای عربی، بنا بر دعوت رسمی معمر قذافی وارد لیبی شد و در 31 آگوست ( ۹ شهریور) ربوده شد. قذافی بعد از ماجرای ناپدید شدن امام موسی صدر مدعی شد که وی خاک لیبی را ترک کرده و به همراه دو تن از همراهانش به هتلی در ایتالیا رفته است. دستگاه‌های قضایی دولت‌های لبنان و ایتالیا و همچنین تحقیقات انجام شده از سوی واتیکان، ادعای رژیم لیبی مبنی بر خروج امام موسی صدر از آن کشور و ورود او به رم را رسما تکذیب کردند. مجموعه اطلاعات آشکار و پنهانی که بدست آمده، تماما گواه آنند که موسی صدر هرگز خاک لیبی را ترک نکرده ‌است. شیعیان لبنان بارها اعلام کردند که معممر قذافی، رهبر لیبی، امام موسی صدر را ربوده است. نبیه بری(که در سال 1980 رهبر جنبش امل شد)، صریحا معترض شد که علی‌رغم اینکه بحث ناپدید شدن امام موسی صدر مطرح شده و دولت لیبی متهم به ربودن امام موسی صدر است اما ایران همچنان روابط دیپلماتیک خود با لیبی را حفظ کرده است.11

 

 

دسامبر 1978- نیویورک تایمز به نقل از مسوولان ایالات متحده و مقامات رسمی سازمان‌های اطلاعاتی اروپایی اعلام کرد که لیبی و سازمان آزادی‌بخش فلسطین از نوامبر سال گذشته مخالفان حکومت محمدرضا پهلوی را پشتیبانی مالی کرده‌اند.12

 

 

1978- قذافی مدعی شد که از اوایل 1970 میلادی پشتیبانی خود از امام خمینی، رهبر انقلابی ایران را در خارج از کشورآغاز کرده بود. قذافی در بین سخنان خود گفت: آنچه باعث حمایت او از خمینی شده تنها یک اعتقاد راسخ است، اینکه اسلام برای او در مقایسه با متحدان جغرافیای سیاسی لیبی در اولویت قرار دارد.13

 

 

25 آوریل 1979- امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران، در شهر مقدس قم برای نخستین بار با عبدالسلام جلود، نخست وزیر حکومت معمر قذافی، رهبر لیبی دیدار کرد. انعکاس دیدار آیت الله خمینی با جلود در اکثر رسانه‌های خارجی با این عنوان انتشار یافت: تهران از یک سو در اندیشه تعمیق روابط خود با لیبی است و از سوی دیگر به عنوان نخستین کشور غیرعربی منطقه مصر را به طور کامل کنار گذاشته است. ایران قاهره را به دلیل مامن دادن به شاه ایران نمی‌بخشد. اکثر مطبوعات نوشتند: لیبی و ایران مواضع مشترکی را در مقابل اسراییل دارند و این یکی از عوامل اصلی اتحاد دو کشور است. احتمال می‌رود به زودی تبادل سفرا میان تهران و طرابلس صورت بگیرد.14

 

 

ژوئن 1979- در تیر ماه 1358 سعد مجبر مجددا با در دست داشتن حکمی از سوی تریکی، وزیر خارجه وقت دولت لیبی برای مذاکره در باب برقراری روابط سیاسی به تهران آمد.15

 

 

7 سپتامبر 1979- با گذشت تقریبا یک سال از زمان ربوده شدن امام موسی صدر، مردانی مسلح اقدام به ربودن یک جت ایتالیایی از مقصد تهران به رم کردند. مسافران این جت 186 نفر بودند. هواپیماربایان بلافاصله مسافران هواپیما را آزاد کرده و تنها 11 خدمه را نزد خود نگه داشتند.علی‌رغم اینکه یکی از مسافران این هواپیما اعلام کرده بود که هواپیماربایان احتمالا کرد هستند اما مشخص شد که شیعیان مسلمان لبنانی برجسته در ایران هستند. خواسته هواپیماربایان این بود تا به هاوانا رفته و از نمایندگان حاضر در کنفرانس غیر متعهدها در هاوانا بخواهند تا سرنوشت امام موسی صدر را هر چه سریع‌تر مشخص کنند. یکی از هواپیماربایان در همان زمان اعلام کرد که امام موسی صدر زنده است و اکنون یک سال است که در لیبی نگهداری می شود.16

 

 

14 نوامبر 1979- پس از ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در تهران، مقامات ایالات متحده تصمیم گرفتند تا  با بلوکه کردن اموال ایران در آمریکا به حکوت جدید ایران فشار وارد کنند. جیمی کارتر دستور مسدود شدن دارایی‌های ایران در کلیه بانک‌های آمریکایی و شعب خارجی آن را صادر کرد و اروپایی‌ها هم از آن حمایت نمودند. دارایی‌های ایران که در بانک‌های مختلف آمریکا به امانت گذاشته شده بود خصوصا در"چیس مانهاتان بانک" بالغ بر 7 میلیارد دلار تخمین زده شد. دیوان عالی لندن نیز دارایی‌های ایران در انگلستان را توقیف کرد. در فرانسه نیز امانت‌های پولی ایران دچار اشکال شد. اما لیبی در برابر چنین اقدامی شدیدا واکنش داد و سرهنگ قذافی رسما اعلام کرد که هرگز با چنین تصمیمی همراهی نخواهد کرد. دولت ایران متقابلا در 23 نوامبر اعلام کرد که از بازپرداخت وام‌های خارجی خود سرباز می‌زند و شکایتی برای بازگرداندن 56.5 میلیارد دلار اموالی را که شاه از ایران خارج کرده بود به دادگاه عالی نیویورک تسلیم کرد.17

 

 

15 نوامبر 1979- تریکی وزیر خارجه وقت دولت لیبی برای مذاکره در باب برقراری روابط سیاسی به تهران آمد و در 15 نوامبر 1979 (1358.8.24) با وزیر خارجه وقت ایران ملاقات نمود. در این دیدار طرفین با برقراری روابط سیاسی دو جانبه موافقت نمودند و اعلامیه آن در روزنامه‌های رسمی کشور انتشار یافت. از آن زمان به بعد سفارت لیبی به طور رسمی افتتاح و سعد مجبر به عنوان اولین کاردار این کشور در جمهوری اسلامی ایران به فعالیت پرداخت.18

 

 

20 نوامبر 1979- برژینسکی، مشاور امنیت ملی آمریکا در گفت‌وگو با روزنامه بنگو اعلام کرد که رییس‌جمهور کارتر از بیلی کارتر، برادر خود درخواست کرده بود تا با معمر قذافی درباره گروگان‌های آمریکایی در ایران گفت‌وگو کند. برژینسکی در این مصاحبه گفت: هدف کارتر این بود تا قذافی را به گونه‌ای راضی کنیم تا با امام خمینی صحبت کرده و وی را متقاعد کند تا گروگان‌های آمریکایی که در سفارت آمریکا در تهران به گروگان گرفته شده‌اند، هر چه سریع‌تر آزاد شوند.19

 

 

26 نوامبر 1979- ایران ارسال ذخایر نفتی خود به ایالات‌ متحده را متوقف کرد.همین موضوع باعث شد تا گنگره مردمی چپ‌های عرب طی فراخوانی از مدل ایران پیروی کرده و تهران را در این تصمیم همراهی کنند. این فراخوان پس از نشست مشترک میان نمایندگان دولت انقلابی ایران، لیبی و هیات دبیران کنگره به در طرابلس پایتخت لیبی منتشر شد. اعضای گنگره از تصمیم نمایندگان ایران برای حمایت از فلسطین و مخالفت با سیاست‌های اسراییل در منطقه قدردانی کردند و برای نشان دادن همراهی خود با ایران گفتند که حتی حاضر به حمایت از درخواست انقلابیون ایران برای بازگرداندن شاه به کشور و محاکمه وی هستند.20

 

 

27 نوامبر 1979- بیلی کارتر برادر جیمی کارتر، رییس جمهور ایالات متحده به همراه برژینسکی، مشاور امنیت ملی آمریکا نشست ویژه‌ای را با نماینده لیبی در واشنگتن برگزار کردند. هدف از برگزاری این نشست، راضی کردن لیبی برای مذاکره با ایران بود. مقامات دولت کارتر معتقد بودند لیبی می‌تواند نقش موثری را در آزادی گروگان‌های آمریکایی سفارت آمریکا در تهران ایفا کند. کارتر از رابطه خوب قذافی با امام خمینی کاملا مطلع بود.21

 

 

11 اکتبر 1980- با آغاز جنگ ایران- عراق در سپتامبر 1980، لیبی به عنوان نخستین کشور عرب منطقه اعلام کرد که از ایران حمایت خواهد کرد. رسانه‌های خبری نوشتند که معممر قذافی، رهبر لیبی رسما اعلام کرده که تجهیزات نظامی و مهمات در اختیار ایران قرار خواهد داد. قذافی بعدها در مصاحبه‌ای در این خصوص گفت: حمایت از ایران یک وظیفه اسلامی است که بر دوش ملت‌های عرب گذاشته شده است. روزنامه "ویکتوریا ادوکیت" در همان زمان نوشت: بعد از گذشت سه هفته از زمان شروع جنگ ایران و عراق، دو کشور شرایط متفاوتی را تجربه می‌کنند. صدام حسین از حمایت سیزده میلیونی مردمی برخوردار بوده و در عین حال می‌گوید که از ذخایر غذایی و دیگر مایحتاج مورد نیاز تا پایان جنگ برخوردار است. صدام حسین از ملک حسین پادشاه اردن نیز به خاطر حمایت و پشتیبانی از بغداد در این جنگ قدردانی کرده است. این روزنامه در عین حال افزود: اما در سوی دیگر این جنگ ایرانی قرار گرفته است به ریاست جمهوری بنی‌صدر که مدام اصرار به متقاعد کردن مقامات عراقی برای حل مساله از طریق مذاکره دارد. در همین حال مقامات عراقی اتهامات عجیبی را مطرح می‌کنند. نها می‌گویند جنگنده‌های هوایی ایالات متحده برای حمایت از ایران در عربستان سعودی مستقر شده‌ند. بغداد می‌گوید ایالات متحده برخی از تسلیحات نظامی ایران را فراهم می کند. جدا از بحث ایالات متحده، معمر قذافی نیز به عنوان نخستین رهبر عرب به طور رسمی و مستقیم اعلام کرد که از ایران حمایت خواهد کرد چرا که تهران یک کشور مسلمان است. این روزنامه ادامه داد: آنچه در این میان روشن نیست موضع روس‌ها در مقابل این جنگ است. روسیه و لیبی معمولا سیاست‌های مشترکی داشتند. مقامات ایران نیز چندی پیش اعلام کردند که روس‌ها پیشنهاد کمک و حمایت در جنگ را به ما دادند اما ما از آنها نپذیرفتیم.اما کرملین چنین ادعایی را رد کرده است. کرملین موضع روشن خود را اعلام نمی‌کند.22

 

 

اکتبر 1980- در نیمه دوم مهر ماه 1359 علی خرم به عنوان کاردار جمهوری اسلامی ایران به لیبی اعزام شد. مقارن با دیدار شهید محمدعلی رجایی نخست وزیر وقت از این کشور سفارت جمهوری اسلامی ایران در 21 اکتبر 1980 (1359.7.29) به شکل رسمی افتتاح گردید.23

 

 

پی‌نوشت‌ها:

1- موسسه مطالعات و تحقیقاتی آفران

2- روزنامه اسپوکن دیلی کرونیکل(Spokane Daily Chronicle)

3- نیویورک تایمز/ اختلافات سرمایه‌گذاری خارجی: موارد، مواد، و تفسیر به قلم: آر.دوک بیشاپ،جیمز کراوفورد، ویلیام میشل ریسمن(Foreign investment disputes: cases, materials, and commentary)

4- نیویورک تایمز

5- میراث استعماری: مناقشه بر سر جزایر ابوموسی و ... به قلم: فرهنگ‌مهر (A colonial legacy: the dispute over the islands of Abu Musa, and the greater…)

6- موسسه مطالعات و تحقیقاتی آفران

7- مباحث کشورها و سازمان‌های بین‌المللی/100، لیبی، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه، ص88

8- روزنامه بکا ریتون (Boca Raton News)/ کریستین ساینس مانیتور

9- چارلوت آبزرور

10-   faculty.uca.edu

11- دیلی استار

12- نیویورک تایمز

13- سایه‌ای بلند: فرهنگ و سیاست در خاورمیانه به قلم دانیل پایپس( The Long Shadow: Culture and Politics in the Middle East )

14- Schenectady Gazette

15- موسسه مطالعات و تحقیقاتی آفران

16- روزنامه دپالم بیچ پست( The Palm Beach Post)

17- بالتیمور سان/ ایالت‌ها، شرکت‌ها، و قدرت : تحریم‌های موفق درسیاست خارجی ایالات -ایالات متحده به قلم: جورج. ای. شامبا (States, firms, and power: successful sanctions in United States foreign policy)-

18- موسسه مطالعات و تحقیقاتی آفران

19- بنگور دیلی نیوز(Bangor Daily News)

20- روزنامه اتاوا سیتیزن(Ottawa Citizen)

21- نیویورک تایمز/ سن پترزبورگ‌تایمز(St. Petersburg Times)

22- روزنامه ویکتوریا ادوکیت(The Victoria Advocate )

23- مباحث کشورها و سازمان‌های بین‌المللی/100، لیبی، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه

 

کلید واژه ها: ایران و لیبی قذافی جزایر سه گانه


نظر شما :