گوهر شب چراغ رفسنجان- غلامعلی رجائی
نقد و نظری به مجموعه روزنوشتههای آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی
۱- این خاطرات مربوط به حوادث دوران زندگی یکی از شخصیتهای سیاسی و دینی نظام جمهوری اسلامی یعنی آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی است؛ مردی که بیش از ۵ دهه در تمام تحولات قبل و بعد از انقلاب و تاکنون در ردههای نخست مسئولیتی نظام جمهوری اسلامی نقش مهمی ایفا کرده است. هم بدین جهت است که این روزنوشتها با توجه به شوون و منزلت بالای سیاسی کسی که به اسناد و اطلاعات بالای نظام دسترسی داشته از اهمیت خاصی برخوردار می باشند.
۲- این روزنوشتهها در زمان حیات نویسنده منتشر شدهاند لذا برای منتقدان امکان نقد آنها فراهم شده است. آقای هاشمی برخلاف رویه بعضی از همطرازان خود که خاطرات زندگی خود را نوشتهاند اما ترجیح دادهاند یا احتمالا وصیت کردهاند خاطراتشان- به هر دلیل- بعد از مرگشان منتشر شود بدرستی ترجیح داده روزنوشتههایش در زمان حیات او منتشر بشوند تا همعصرانش در زمان حیات وی و از زبان او در مورد رخدادهای سه دهه پیش آگاهی لازم را کسب نمایند و این مساله بسیار مهمی است.
۳- روزنوشتههای هاشمی رفسنجانی به دلیل ارتباط بسیار نزدیکی که وی بخصوص در سالهای پس از پیروزی انقلاب با حضرت امام و بیت ایشان و بویژه فرزند ارجمند امام مرحوم حاج سید احمد آقا خمینی داشته، حاوی نکات بکر و ناشنیده و گاه منحصر به فرد از سیره عملی و نظری بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران است. این نکات به نوبه خود میتواند تصویر امام را در ذهن مخاطب و برای تاریخ روشنتر از آنچه بوده و هست ترسیم نماید. برای نمونه وی برای اولین بار در روز نوشتههای خود مطلبی را از قول امام خمینی روایت میکند و میگوید در سال ۱۳۶۳ امام مایل به کنارهگیری از کارها و واگذاری مسوولیتهای سنگینی است که بر دوش خود احساس میکند. بجز آقای هاشمی تاکنون کسی از بیت معزز امام یا یاران نزدیک ایشان همانند آیتالله حسن صانعی یا حتی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی متعرض این مطلب بسیار مهم نشده است، اگر از این مطلب رمز گشایی شود بیتردید میتوان به بعد ناشناخته دیگری از شخصیت امام پی برد. روزنوشت دوشنبه ۱۷ دی ماه ۱۳۶۳ این است: «به زیارت امام رفتم. مدت زیادی در خدمتشان در اندرون نشستم. تمایل به انزوا در امام پیدا شده است، تاکید کردم که لازم است بیشتر با مردم حرف بزنند. احتمال کنارهگیری کامل را مطرح کردند، درخواست کردم که دیگر نفرمایند و مصلحت نیست.» (کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی، سال ۱۳۶۳، ص۳۰۹)
در روزنوشت شنبه ۲۳ مهر سال ۱۳۶۲ نیز به نکته مهمی اشاره میکند که نشانگر رعایت شوونات مراجع همعصر امام توسط ایشان است: «...شب از دفتر نخست وزیر اطلاع دادند که آیتالله العظمی نجفی مرعشی در قم به شهربانی گفتهاند که اجازه بدهند قمهزنی انجام شود. از من نظر خواستند و من از بیت امام کسب تکلیف کردم. احمد آقا گفت امام سال گذشته منع کردهاند اما امسال دخالت نمیکنند. صلاح نمیدانند در مقابل آقای نجفی مرعشی موضع بگیرند. من خودم با توجه به منع سال گذشته با مسوولیت خودم به نخست وزیری گفتم جلوگیری شود.»(ص۲۵۶ و۲۵۷)
نمونه دیگر مربوط به ارسال نوار کاست اظهارات مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی - از مراجع بزرگ عصر امام - به امام است که در آن نسبت به اظهار شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه که در مساجد و محافل مذهبی سر داده میشود به امام اعتراض کرده بود و جالبتر اینکه وقتی به امام پیشنهاد میشود نظر و اظهارات ایشان از رادیو پخش شود، امام با این پیشنهاد موافقت میکنند. آقای هاشمی در روز نوشت جمعه ۱۴ اسفند سال ۱۳۶۰ این باره نوشته است: «عصر، احمدآقا آمد و نوار سخنان آقای (آیتالله العظمی محمدرضا) گلپایگانی را آورد و گوش دادیم، به شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه اعتراض دارند و از مجلس میخواهد که در تشخیص ضرورت و موضوع احکام ثانویه دقت و وسواس داشته باشند ولی با خضوع و احترام صحبت کردهاند. من هم در نماز جمعه از ایشان تشکر کردم، قرار شد با مشورت امام سخنان ایشان پخش شود. احمد آقا اطلاع داد که امام موافقند.» (خاطرات سال۶۰- عبور از بحران - ص۵۰۰)
۴- خودداری چهرههای برجسته و طراز اول نظام در این چند دهه از نوشتن خاطرات روزانه خود یا عدم انتشار روزنوشتههای آنها، جایگاه روزنوشتهای آقای هاشمی را در غنی سازی منابع تحقیق در مورد تاریخ معاصر بیش از پیش مهم مینماید. با توجه به این حقیقت تلخ که در میان شخصیتهای بارز سیاسی این ۵ دهه کمتر کسی مثل هاشمی به رغم فرصت محدود ناشی از تکالیف متعدد مسوولیتی که بر دوش او نهاده شده بود، دست به قلم برده است و روزانه و لاینقطع حوادث مرتبط با خود و انقلاب را بیان کرده است تا جایی که شاید بتوان این روزنوشتهها را در کنار اسناد منتشره مرکز بررسیهای تاریخی وزارت اطلاعات در صدر منابع موجود دست اول تاریخ معاصر- و البته با توجه به جایگاه رسمی هاشمی- از نوع دولتی و رسمی آن دانست.
۵- ویژگی دیگر خاطرات هاشمی رفسنجانی پرداخت مسائل گاه کلیدی مرتبط با دوران جنگ ۸ ساله ایران و عراق است. این برجستگی به دلیل آن است که آقای هاشمی علاوه بر آنکه شاید در بیش از نیمی از جنگ مسوولیت مستقیم اداره جنگ از سوی امام را بر عهده داشت، در دوران پس از امام هم به عنوان رییس جمهور نقش درجه اولی در خاتمه جنگ داشت که نمونه بارز آن را در مکاتبات وی با صدام رییس جمهور مقبور عراق میتوان بخوبی دید. خاطرات و روزنوشتههای هاشمی در ارتباط با جنگ از آن جهت اهمیت پیدا میکند که مخاطب با قرائت و روایت یک رجل برجسته سیاسی از حوادث و رویدادهای جنگ روبروست و نه یک فرمانده ارشد نظامی ارتش یا سپاه. همین جایگاه موجب آن شده است وی در روزنوشتههای خود مطالبی را بنویسد که در نوشتهها و گفتههای فرماندهان ارشد سپاه و ارتش که مرتبا برای ارائه گزارش به ایشان تلفن میزدند و یا ملاقات میکردند و طرحهای خود را برای عملیاتهایی که پیش بینی کرده بودند در میان میگذاشتند، یا دیده نشود و یا کمتر دیده شود. برای نمونه در روزنوشت چهارشنبه ۲۱ دی سال ۱۳۶۲ آمده است: «... عصر با فرمانده سپاه و فرمانده نیروی زمینی ارتش و (آیتالله) آقای خامنهای برای بحث درباره عملیات آینده جلسه داشتیم. آقای صیاد شیرازی برای وحدت فرماندهی و آن هم از سوی ارتش تلاش دارند با امام هم در این باره ملاقات کرده و نتیجهای نگرفته و دلگرم به کار نیست. آقای محسن رضایی کوتاه میآید، به هرحال قاطع گفتیم که باید مشترک کار کنند. کارشان پیشرفتی نکرده است. گروهی از پاسداران بخشی از اطلاعات و عملیات آمدند گله شدیدی از فرماندهی عملیات داشتند که به نظرات آنها توجهی نمیکنند. گفتند چند نفر به عنوان اعتراض با چوب به جنگ رفتهاند و شهید شدهاند و خود اینها هم از کار کنار رفتهاند، نصیحتهای لازم را به آنها کردیم.»(ص۳۳۲)
۶- اختصار ویژگی دیگر روزنوشتههای هاشمی است. آنگونه که جناب ایشان در دیدار ماه گذشتهای که با وی داشتم به من گفت این یادداشتها را در دفاتر تقویم و سررسیدهای روزانهای که در اختیار داشته مینوشته و با توجه به اینکه سعی بر آن داشته که رویدادهای هر روز را در صفحه همان روز بنویسد، میشود چنین نتیجه گرفت که با توجه به گنجایش محدود این صفحات وی امکان نوشتن سطور بیشتری را نداشته است. حجم خاطرات و روزنوشتههای هاشمی معمولا از دوازده تا پانزده سطر بیشتر تجاوز نمیکند که گاه این سطور بسیار کم و به سه یا چهار سطر هم تنزل پیدا کرده است. این ویژگی در جای خود -همانگونه که من در آن ملاقات به ایشان آن را یادآور شدم- میتواند به نوبه خود یکی از ضعفها و محدودیتهای این روز نوشتهها به حساب آید. اگرچه ممکن است بعضی محدودیتها از جمله تنگی فرصتها باعث شده نویسنده از شرح و تفصیل بعضی رویدادها با اشاره گذر کند و مطالب را بسیار مختصر و در حد یکی دو خط بنویسد اما باید اذعان کرد که خواندن اینگونه مطالب نه تنها مطلبی به اطلاعات خواننده نسبت به آن رویداد اضافه نمیکند بلکه حتی وی را در آن مورد دچار ابهام مینماید. هر چند جناب هاشمی در آن دیدار در توجیه این محدودیت میگفت این درست که من در بیان بعضی مطالب بسیار مختصر نوشتهام، ولی تفصیل این مطالب در پیامها مصاحبهها و خطبهها سخنرانیهایی که در همان زمان داشتهام و هم اکنون به صورت مجزا منتشر شدهاند آمده است و خواننده میتواند تفصیل مطلب را در آنجا ببیند اما به رغم این توجیه در این مجموعه موارد متعددی وجود دارد که وی از آنها به سرعت رد شده و در جای دیگری هم به شرح آنها پرداخته نشده است.
اگرچه خوشبختانه گاه این محدودیت در توضیحاتی که تدوین کنندگان خاطرات - که همگی از فرزندان و نوادههای هاشمی هستند - با مراجعه به اسناد موجود تا حدودی برطرف شده است اما باید گفت سایه این محدودیت به عنوان یک نقیصه همچنان بر سر این مجموعه ارزشمند سنگینی میکند.
۷- دیگر ویژگی روزنوشتههای هاشمی رفسنجانی آن است که با توجه به اینکه وی در زمان نوشتن خاطرات خود در دو دوره حساس رییس مجلس شورای اسلامی بوده و روزانه با نمایندگان مردم شهرهای مختلف دیدارمی کرده است، این موقعیت باعث شده نسبت به برخی حوادث و رویدادهایی که نمایندگان از حوزه انتخابیه خود در دیدار با او بیان میکردند و از وی راهنمایی یا کمک میخواستند آگاه شود و آنها را در نوشتههای خود بیاورد. این نوشتهها بویژه در دوران انتخابات شهرها که بعضی نمایندگان در حوزه انتخابیه خود رای نمیآوردند - که این عدم رای را به حساب دخالت بعضی اشخاص ذینفوذ یا مراکز و نهادهای محلی در انتخابات میدانستند - بسیار حائز اهمیت است.
۸- با توجه به جایگاه و پایگاه بلند سیاسی هاشمی رفسنجانی در نظام جمهوری اسلامی که با عنایت به مسوولیتهای والایی که داشته شاید بتوان گفت همواره عنوان اولین شخصیت برجسته پس از امام و رهبری را بخود اختصاص داده است این روزنوشتهها را میتوان با توجه به دستهبندیهای منابع تاریخی در زمره منابع دست اول رسمی تاریخی دانست. اگرچه رعایت مسائل امنیتی در این خصیصه که وی به دلایل مختلف از جمله مسائل امنیتی کمتر با مردم حشر و نشر داشته است در این زمینه بسیار موثر بوده است - که ترور نافرجام وی در سال ۶۰ توسط سازمان مجاهدین (منافقین) خلق بهترین نمونه آن است- اما این حقیقت را هم نمیشود در ارزیابی خاطرات وی از نظر دور داشت که ضعف ارتباط هاشمی با مردم باعث شده است وی بیشتر از نگاه یک دولتمرد به بازگویی حوادث انقلاب بپردازد و اگر هم از مردم سخنی گفته است از گزارشاتی بوده که مستمرا به وی میرسیده و یا ناشی از دیدارهایی بوده که با بعضی از اقشار داشته است. دیدارهای وی از شهرهای مختلف کشور در آن دوران هم غالبا یکطرفه بوده و ایشان غالبا در این دیدارهای انبوه با مردم به صورت یکطرفه سخن میگفته است. هم از این جهت است که رسمی بودن و کمتر مردمی بودن مطالب مندرج در نوشتهها در عین اهمیت آن - با توجه به اینکه نوشتهها متعلق به یکی از مقامات بلند پایه نظام جمهوری اسلامی هستند- را میتوان یکی از محدودیتهای روزنوشتههای هاشمی بحساب آورد.
۹- ویژگی دیگر روزنوشتهای هاشمی توالی و استمرار نوشتهها از آغاز تاکنون بوده تا جایی که حوادث روزگار نتوانسته است در تدوین آنها انقطاعی ایجاد نماید. جناب هاشمی در ملاقاتش با من در اظهارنظری امیدبخش میگفت از آغاز تا روز مصاحبهای که در اوایل امسال با او داشتم تدوین روزنوشتهای خود را ترک نکرده است. با این حساب میتوان گفت اگر روزنوشت هر سال او مطابق کتب منتشره موجود در یک جلد گنجانده شود تاکنون سی جلد از این خاطرات ارزشمند در اختیار تاریخ معاصر کشور است که بتدریج منتشر شده یا خواهد شد. این امر جدا از کیفیت مطالب به لحاظ کمّی هم میتواند جالب توجه محققین حوزه تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی باشد.
۱۰- از محدودیتهای دیگری که در این روزنوشتهها میتوان یافت این است که خواننده نمیتواند - با توجه به اینکه بهتر بود مانند قرآنهای کشف الآیات درباره موضوعات مندرج در هر روز اطلاعات لازم به خواننده داده شود- به موضوعی که در نظر دارد، بدون اینکه نیاز باشد همه مطالب کتاب را بخواند مستقیما دسترسی پیدا کند. برای نمونه اگر کسی در صدد یافتن مطالبی درباره جنگ یا نقش امام در اداره جنگ یا... است باید سطر به سطر تمام مجلدات تا سال ۶۸ را بخواند که این ممکن است محقق را به جهت زمانبری زیاد نسبت به تحقیق درباره موضوع منصرف نماید. پیشنهاد میشود دستاندرکاران این مجموعه که با انتشار آنها کاری ستودنی را آغازیدهاند، درجهت برطرف ساختن این نقیصه تدابیری را داشته باشند.
۱۱- برخورداری از بخش ضمیمه از دیگر ویژگیهای روزنوشتههای جناب هاشمی رفسنجانی است. این امر بویژه در زمینه تشریح عملیاتهایی که وی در دوران فرماندهی جنگ از نزدیک با انجام آنها مرتبط بوده بسیار مهم است. برای نمونه در جلد سال ۶۴ به تشریح کامل حوادث مرتبط با عملیات والفجر ۸ - که در این سال به فتح فاو منجر شد - پرداخته شده است. (ص۵۱۸) نمونه بسیار مهم دیگر درج نامه مهم و سری شخصی بنام قربانیفر به محسن کنگرلو در مورد روابط وی با مقامات بلندپایه آمریکا در سال ۱۳۶۴ در زمینه خرید محرمانه سلاح و.... از شرکتهای آمریکایی و بیان موانع موجود در این زمینه است (ص۵۹۰) عجیب آنکه در جلد روزنوشتهای سال ۶۴ (ص ۵۴۸) مقالهای ازعبدالحلیم ابوغزاله وزیر وقت دفاع مصر درباره عملیات والفجر۸ از نگاه دیگران (ص ۵۴۸) و شعر طنزی از سید احمد زرهانی نماینده مردم دزفول در مجلس اول شورای اسلامی در باره رای آوردن یا نیاوردن بعضی از نمایندگان مجلس در دومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی (خاطرات سال ۱۳۶۳، ص۵۴۰) آمده که بنظر من از وزانت این مجموعه بعنوان یک منبع دست اول تاریخی بسیار کاسته است. نکتهای که دست اندرکاران خاطرات هاشمی از آن غفلت ورزیدهاند و در اعتبارسنجی این مجموعه بعنوان منابع دست اول بسیار مهم است این است که برخی مواردی که در ضمیمهها آمده است - مانند مواردی که ذکر شد- از آنجا که متعلق به هاشمی نیست و خارج از روزنوشتهای وی میباشد بهتر است به کتاب اضافه نشود.
۱۲- روز نوشتهای جناب هاشمی از نقطه نظر دیگری هم میتوانند مورد مطالعه و ارزیابی قرار گیرند و آن شناخت شخصیت خود هاشمی و نقش وی در میان سایر مسوولین طراز اول سیاسی در اداره امور کشور درعرصههای مختلف است. آقای هاشمی در این روزنوشتها به طور مستقیم و غیرمستقیم به بیان بعضی ابعاد مختلف شخصیت فردی خود پرداخته و گاه با صداقت تمام از وضعیت معیشتی و رفاهی و زندگی خانوادگی خود و بستگان نزدیکش مطالبی را آورده است. برای نمونه در روز نوشت جمعه ۲۵ اردیبهشت سال ۱۳۶۰ نوشته است: «.... مقداری با پاسدارها در حیاط منزل پینگپنگ بازی کردیم....»(ص۱۱۱) نمونه دیگر مربوط به روزنوشت جمعه ۲۵ دی ۱۳۶۰ میباشد: «ساعت چهار بعد از ظهر به منزل آمدم. یاسر اصرار داشت زودتر به خانه بیایم و در انجام تکالیف مدرسه به او و مهدی کمک کنم. به آنها کمک کردم.» (عبور از بحران کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال ۶۰ به اهتمام یاسر هاشمی ص۴۴۲)
از نمونههای قابل ذکر در این باره میتوان به شعری اشاره کرد که مرحوم استاد شهریار در جلد وقایع سال ۶۳ درباره خطبههای نماز جمعه هاشمی و نماز آیتالله خامنهای در تاریخ ۱۳۶۳/۹/۱۹ سروده (ص۵۳۰) و در آن از او با عنوان "گوهر شب چراغ رفسنجان" نام برده و قصیدهای ۲۷ بیتی در توصیفی بسیار مبالغهآمیز اسلامی بودن انقلاب را از او دانسته است:
انقلاب من از تو اسلامی است/ که حریفی به چند و چون دلم
جالب آنکه هاشمی در قصیدهای در ۳۲ بیت به این محبت او که در آن وی را دعبل زمان مینامد با زبان شعر پاسخ داده و در انتهای قصیده با اعتراف به ضعف ادبی خود در برابر استاد شهریار آورده است:
هاشمی الحذر ز صحنه شعر/ که در آنجا بریزد عنقا پر/ یا میا در مصاف استادان / یا بپرداز شعر از این بهتر.
شاید خیلیها مثل من - که تا زمان نوشتن این یادداشت نمیدانستم - تاکنون نمیدانستند و ندانند آیتالله هاشمی این اعجوبه سیاسی اهل شعر و شاعری هم هست. نمونه جالب دیگر انتقاد از خود در نوشتههای هاشمی است که با صداقت تمام با خواننده در میان میگذارد، در روز نوشت ۵ شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۰ نوشته است: «... اظهارات آقای علی گلزاده غفوری و خانم اعظم طالقانی که شعارگونه و تحریک کننده بود من را عصبانی کرد و به آنها پرخاش کردم. باید این حالت پرخاش را ترک کنم. خوب نیست و مضر است. دوستان هم بعضی تحسین و بعضی انتقاد کردند. حق با منتقدین است ولی شدت علاقه به پیشرفت کار مجلس و علم به موذیانه برخورد کردن بعضیها و انگشت گذاشتن روی نقاط حساس دروغین آدم را عصبانی میکند.» (خاطرات سال ۱۳۶۰ ص۱۰۱)
وی در این روزنوشتها با صراحت تمام در مورد زندگی شخصی خود اظهارنظر نموده و ابایی از این نداشته که چه بسا ممکن است نقل بعضی از مطالبی که صادقانه و با صراحت مینویسد مانند: رفتن به استخر در اوج جنگ یا غذا دادن به کرمهای ابریشم فرزندش یاسر در خانه اوقات فراغت یا آوردن لبنیات توسط کارگر منزلشان از روستای زادگاهش نوق و... - هرچند اهمیت خاصی ندارند اما میتوانند دستمایه حملات تبلیغی برخی منتقدین غیرمنصف به او بشوند.
۱۳- به لحاظ سبک ادبی، روزنوشتهای سیاسی هاشمی از روانی خاصی برخوردارند و به هنگام خواندن آنها به خواننده احساس تکلفی دست نمیدهد.
۱۴- هاشمی در یادداشتهای روزانه خود در مرحله اول در تدوین خاطرات بنا را بر بیان اتفاقاتی گذاشته که در زندگی روزمره - اعم از زندگی خصوصی یا سیاسی - او اتفاق افتاده و در مرحله بعد به بیان جریانات و اتفاقاتی پرداخته که در سطح کشور رخ داده و وی با آن اتفاقات به نوعی ارتباط برقرار نموده است.
۱۵- یکی از کاستیهای جدی روزنوشتهای هاشمی محروم بودن آنها از خاطراتی است که در آن روزگار جنبه محرمانه داشتهاند و آنگونه که خود وی گفته است آنها را در دفترچه کوچکتری مینوشته و به نحوی از آنها مراقبت مینموده که حتی برای اهل خانه در دسترس نباشند. چنین بنظر میرسد با توجه با اینکه نزدیک به سی سال از وقوع بعضی رویدادها گذشته و جنبه محرمانه بعضی اطلاعات از بین رفته است، اگر در تجدید چاپ این مجموعهها، روزنوشتهای محرمانه هاشمی در لابلای خاطراتش آورده شوند بر ارزش و اهمیت تاریخی آنها بسیار افزوده خواهد شد.
۱۶- در مجلداتی که از روزنوشتهای جناب هاشمی تاکنون منتشرشده در لابلای صفحات و گاه در بعضی مجلدات در آخر مطالب عکسهایی که کمتر مربوط به خود ایشان است، آورده شده است. در چند جلدی که من در این بررسی به آنها رجوعی داشتهام بندرت عکسی به صورت خصوصی از ایشان با امام دیدهام که این با توجه به دیدارهایی که وی در طول هر هفته و ماه مکررا با امام داشته قدری عجیب بنظر میآید. وجود عکسهای شخصیتهای سیاسی سالهای مرتبط با روزنوشت اگرچه اکنون که بسیاری از آنها در قید حیات هستند شاید مساله مهمی نباشد ولی بدون تردید در چند دهه آینده که وضعیت اینگونه نیست و نسلهایی که این روزنوشتها را می خوانند، چنین کسانی را در اطراف خود یا تصویرشان را در رسانهها نمیبینند از اهمیت ویژهای برخوردار است. نکته جالب اینکه در میان تصاویری که در این مجموعه چاپ شده عکس رونالد ریگان رییس جمهور وقت آمریکا و معاون او جورج بوش پدر هم دیده میشوند. (کارنامه سال ۱۳۶۴ بخش چهرهها و تصاویر)
نوع درج عکسها در هر جلد از این مجموعه به لحاظ هنری مراقبت بیشتری میخواهد مثلا درج عکسهای تکراری افراد زائد بنظر میرسد. درج بعضی اشخاص تمام قد کار شده است که معلوم نیست نسبت به عکس سایرین چرا این انتخاب رخ داده است. نقد روزنوشتهای آیتالله هاشمی رفسنجانی در این مقال و مجال مختصر و محدود نمیگنجد و به زمان و بررسی بیشتری نیاز دارد. این نوشته نقدگونه بدان جهت قلمی شد تا ادای دینی اندک به این اقدام ارزشمند باشد تا شاید به نوبه خود بتواند دیگران را در بازخوانی این نوشتهها ترغیب نماید. به اعتقاد من این خدمت ستودنی آیتالله هاشمی رفسنجانی به تاریخ ایران و انقلاب اسلامی در کنار تمام خدماتی که وی به این کشور و مردم شریف و عزیز آن نموده از ارزش بسیار والاییای برخوردار است و هم از این جهت است که میتوان گفت شایسته است مراکز تحقیقاتی و علمی پژوهشی کشور نسبت به این اقدام ارزنده ادای دین کنند و با نقد و بررسی علمی این مجموعهها در مراکز پژوهشی و دانشگاهی کشور و نیز تلخیص و ترجمه آنها به بعضی زبانهای زنده دنیا، امکان استفاده از آنها را برای استفاده نسل جوان و محققین علاقمند به تاریخ ایران و انقلاب اسلامی در خارج از کشور فراهم نمایند.
*عنوان مقاله از شهریار شعر معاصر فارسی، مرحوم استاد محمدحسین شهریار است.
نظر شما :