ایران و جنگ جهانی دوم/ تعطیلی عمومی پس از نطق چرچیل

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۱۸:۴۶ کد : ۷۳۶ از دیگر رسانه‌ها
عبدالرضا هوشنگ‌ مهدوی‌: روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۲۴ در پی اعلام پایان جنگ دوم جهانی توسط چرچیل‌، ۱۰۱ تیر هوایی در تهران شلیک شد و در سراسر کشور تعطیل عمومی اعلام گردید. جنگ‌ جهانی‌ دوم‌، دومین‌ جنگ‌ فراگیر بین‌المللی (شهریور۱۳۱۸ـ ۱۳۲۴/ سپتامبر ۱۹۳۹ـ اوت ۱۹۴۵) است که‌ علاوه‌ بر اروپا، در بخش‌های‌ گسترده‌ای‌ از قاره‌ آسیا و افریقا تأثیرات‌ مخرب‌ عمده‌ای‌ برجای‌ گذاشت‌ و کشورهای‌ اسلامی‌، از جمله‌ ایران‌، را درگیر خود ساخت‌.

 

علل‌ اصلی‌ جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ عبارت‌ بود از اشتباهات‌ عهدنامه‌ ورسای (۷ مه‌ ۱۹۱۹/ ۵ شعبان‌ ۱۳۳۷) که‌ ظاهراً به‌ جنگ‌ جهانی‌ اول‌ پایان‌ داد، پیامدهای‌ بحران‌ اقتصادی‌ ۱۹۲۹/ ۱۳۰۸ ش‌، و از همه‌ مهم‌تر رقابت‌ سیاسی‌ فاشیسم‌ و دموکراسی‌های‌ غربی‌ و مارکسیسم‌. عامل‌ اخیر چنان‌ مؤثر بود که‌ نبرد میان‌ کشورهای‌ درگیر، به‌ شکل‌ بی‌سابقه‌ای‌، عموم‌ مردم‌ را به‌ قلمرو جنگ‌ کشاند، به‌ طوری‌ که‌ در پایان‌ جنگ‌ تعداد کشته‌شدگان‌ نظامی‌ و غیرنظامی‌ تقریباً با هم‌ برابری‌ می‌کرد. این‌ جنگ‌، که‌ بین‌ دو بلوک‌ متحدین‌ (آلمان‌ و ایتالیا و ژاپن‌) و متفقین‌ (انگلیس‌ و فرانسه‌ و امریکا و شوروی‌) درگرفت‌، به‌ لحاظ‌ گستردگی‌ جغرافیایی‌ و قدرت‌ تخریب‌ منابع‌ انسانی‌ و طبیعی‌، بی‌همتا بوده‌ است‌.

 

وضع‌ اسفبار زندگی‌ مردم‌ آلمان‌ به‌ دنبال‌ شکست‌ در جنگ‌ جهانی‌ اول‌ و الزام‌ دولت‌ آلمان‌ به‌ پرداخت‌ غرامت‌ جنگی‌ سنگین‌، ظهور آدولف‌ هیتلر را که‌ عامل‌ اصلی‌ شروع‌ جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ بود، تسهیل‌ نمود. وی‌ که‌ شکست‌ آلمان‌ را نتیجه‌ توطئه‌ یهودیان‌ و کمونیست‌ها می‌دانست‌، نه‌ تنها خواستار تجدیدنظر در عهدنامه‌ ورسای‌ شد، بلکه‌ با طرح‌ شعار پان‌‌ژرمنیسم‌ و با اعلام‌ برتری‌ کامل ‌‌نژاد ژرمن‌، حق‌ گسترش‌ قلمرو آلمان‌ تا سرزمین‌ ملت‌های‌ اسلاو در اروپای‌ مرکزی‌ و شرقی‌ را مسلّم‌ انگاشت‌ و تبعیض‌ نژادی‌ را اساس‌ جهان‌بینی‌ خود قرار داد و به‌ همین‌ شکل‌ در صدد گسترش‌ نفوذ خود در دیگر نقاط‌ جهان‌ برآمد. از سوی‌ دیگر جامعه‌ ملل، ایتالیا را به‌ سبب‌ اشغال‌ اتیوپی‌ در ۱۳۱۴ ش‌/ ۱۹۳۵، تحریم‌ اقتصادی‌ کرد و این‌ امر به‌ ایجاد محور رُم‌ ـ برلین‌ در ۱۳۱۵ ش‌/ ۱۹۳۶ انجامید.

 

تضادهای‌ داخلی‌ نظام‌های‌ اجتماعی‌ متفاوت‌ که‌ اساساً خصلتی‌ اقتصادی‌ داشتند، عامل‌ تعیین ‌کننده‌ دیگری‌ در بروز جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ بودند. پس‌ از جنگ‌ جهانی‌ اول‌، بریتانیا، روسیه‌، فرانسه‌ و ایالات‌ متحده‌ امریکا، حدود ۷۸ میلیون‌ کیلومتر مربع‌ از خاک‌ کره‌ زمین‌ (بیش‌ از نیمی‌ از خشکی‌های جهان‌) را در اختیار داشتند. در مقابل‌، سرزمین‌های‌ متعلق‌ به‌ آلمان‌، ایتالیا و ژاپن‌ مجموعاً به‌ حدود ۲.۶ میلیون‌ کیلومتر مربع‌ می‌رسید. این‌ عدم‌ تناسب‌ وقتی‌ چشمگیر‌تر می‌شود که‌ مستعمره‌های‌ بریتانیا و فرانسه‌ را با متصرفات‌ آلمان‌، ایتالیا و ژاپن‌ مقایسه‌ کنیم‌. کل‌ جمعیت‌ بریتانیا و فرانسه‌ حدود ۹۰ میلیون‌ نفر بود، در حالی‌ که‌ امپراتوری‌های این‌ دو کشور یک سوم کره‌ زمین‌ را تشکیل‌ می‌دادند. در مقایسه‌، آلمان‌ و ایتالیا و ژاپن‌ با ۱۸۰ میلیون‌ نفر جمعیت‌ (دو برابر جمعیت‌ بریتانیا و فرانسه‌)، فقط‌ یک‌ بیستم‌ سرزمین‌های‌ بریتانیا و فرانسه‌ را در اختیار داشتند. این‌ تفاوت‌ها بیانگر چرایی‌ عزم‌ کشورهای‌ کامیاب‌ (بریتانیا، روسیه‌، فرانسه‌، ایالات‌ متحده‌ امریکا) در حفظ‌ مرزهای‌ موجود و اجتناب‌ آن‌ها از جنگ‌، و در عین‌ حال‌ دلیل‌ تداوم‌ ناخرسندی‌ فزاینده‌ آلمان‌، ایتالیا و ژاپن‌ بود. این‌ امر سه‌ کشور اخیر را در طول‌ بیست‌ سال‌ ترک‌ مخاصمه‌ (۱۹۱۹ـ ۱۹۳۹)، به‌ سوی‌ توسعه‌ ابزارهای‌ جنگی‌ کشاند و آن‌ها را به‌ گسترش‌ سرزمین‌هایشان، از طریق‌ اعمال‌ زور یا تهدید به‌ اعمال‌ زور، واداشت‌ و ستیزه‌جویی‌های‌ آن‌ها اسباب‌ جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ را فراهم‌ آورد.

 

تا زمانی که هیتلر، از طریق‌ تجدیدنظر در عهدنامه‌ ورسای‌، سرزمین‌های متعلق‌ به‌ آلمان‌ را مطالبه‌ می‌کرد، کشورهای‌ غربی‌ به‌ خصوص‌ انگلیس‌، به‌ سیاست‌ ترضیه‌ خاطر و تسکین‌ وی‌ ادامه‌ دادند، اما اشغال‌ پراگ‌، پایتخت‌ لهستان‌، به‌ دست‌ ارتش‌ آلمان‌ برای‌ متفقین‌ تحمل‌پذیر نبود. اتحاد جماهیر شوروی‌، که‌ به‌ قدرت‌ مقاومت‌ دولت‌های غربی‌ در برابر آلمان‌ اطمینان‌ نداشت‌، ترجیح‌ داد به‌ آلمان‌ نزدیک‌ شود. پیمان‌ عدم‌ تعرض‌ آلمان‌ و شوروی‌ در ۳۱ مرداد ۱۳۱۸/ ۲۳ اوت‌ ۱۹۳۹، نگرانی‌ هیتلر را از جنگ‌ در دو جبهه‌ زدود. در ۹ شهریور ۱۳۱۸/ اول‌ سپتامبر ۱۹۳۹، ارتش‌ آلمان‌ به‌ لهستان‌ حمله‌ برد و در ۳ سپتامبر انگلیس‌ و فرانسه‌ به‌ رایش‌ آلمان‌ اعلام‌ جنگ‌ کردند. لهستان‌ در کمتر از یک‌ ماه‌ از ارتش‌های‌ آلمان‌ و شوروی‌ شکست‌ خورد و زمینه‌ برای‌ حمله‌ به‌ دیگر مناطق‌ فراهم‌ آمد. در آغاز، آلمان‌ و متحدانش‌ در تمام‌ جبهه‌های‌ مغرب‌ و مشرق‌ اروپا و خاورمیانه‌ و خاور دور به‌ پیروزی‌های گسترده‌ای دست یافتند. پیروزی‌های‌ اولیه‌ و نیز هراس‌ از خطر احتمالی‌ جنگ‌ شوروی‌ با متحدین‌ و کسب ثروت‌های کشاورزی‌ و صنعتی بخش‌ اروپایی شوروی‌ که‌ برای‌ آلمان‌ در جنگ‌ طولانی‌‌اش‌ با متفقین‌ ضروری‌ بود سبب‌ شد که‌ هیتلر به اتحاد جماهیر شوروی‌ حمله‌ کند و در آنجا به‌ پیروزی‌های چشمگیری‌ نایل‌ شود.

 

از پاییز ۱۹۴۲/ ۱۳۲۱ ش‌، اوضاع‌ تغییر کرد و اولین‌ نشانه‌های‌ شکست‌ متحدین‌ پدیدار شد. اشغال‌ سرزمین‌های‌ شوروی‌ باعث‌ اتحاد متفقین‌ با این‌ کشور شد و زمینه‌ را برای‌ تصرف‌ سرزمین‌های از دست‌ رفته‌ فراهم‌ نمود. در اواخر نوامبر ۱۹۴۲/ آبان‌ ۱۳۲۱، ارتش‌ سرخ‌ شوروی‌ در جبهه‌های‌ مشرق‌، ضدحمله‌ گسترده‌ خود را در حوضه‌ ولگا در شمال‌ و استالینگراد در جنوب‌ آغاز کرد و تا ۲ فوریه‌ ۱۹۴۳/ ۱۳ بهمن‌ ۱۳۲۱، کلیه‌ قوای‌ آلمان‌ را سرکوب‌ نمود. ارتش‌ سرخ‌ شوروی‌، به‌رغم‌ مقاومت‌های‌ سرسختانه‌ قوای‌ آلمانی‌ در سایر نقاط‌ شوروی‌، به‌ پیشروی‌ ادامه‌ داد و توانست‌ همه‌ سرزمین‌های تصرف‌ شده‌ را پس‌ بگیرد. بدین‌ ترتیب‌ در اوایل‌ ۱۹۴۳/ ۱۳۲۱ ش‌، دولت‌های محور، ابتکار عمل‌ را در کلیه‌ جبهه‌ها از دست‌ داده‌ بودند.

 

پس ‌از گردهمایی‌ سران‌ انگلیس‌ و آمریکا و شوروی‌ در اجلاس‌ تهران‌ (۷ـ ۱۰ آذر ۱۳۲۲/ ۲۸ نوامبر ـ اول‌ دسامبر ۱۹۴۳)، امریکا و انگلیس‌ مشغول‌ تدارک‌ حمله‌ای‌ شدند که‌ بزرگ‌ترین‌ عملیات‌ نظامی‌ جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ به‌ شمار می‌رفت‌. روس‌ها نیز در بهار ۱۹۴۴/ ۱۳۲۳ ش‌، هم‌ زمان‌ با حمله‌ نیروهای‌ مشترک‌ امریکا و انگلیس‌ در شمال‌ نورماندی، تهاجم‌ بزرگ‌ خود را در حوضه‌ دنیپر آغاز کردند و از آنجا به‌ رومانی‌ و بلغارستان‌ و سپس‌ آلمان‌ حمله‌ور شدند. در جبهه‌ غرب‌، سپاه‌ مشترک‌ آمریکا و انگلیس‌ پس‌ از پس‌ گرفتن‌ پاریس‌ در ۲۵ اوت‌/ ۳ شهریور، به‌ سوی‌ مرزهای‌ آلمان‌ پیشروی‌ کرد و به‌ این‌ ترتیب‌، از فوریه‌ ۱۹۴۵/ بهمن‌ ۱۳۲۳ از مشرق‌ و مغرب‌ به‌ خاک‌ آلمان‌ هجوم‌ بردند.

 

هیتلر که‌ از قرارگاه‌ زیرزمینی‌ خود در برلینِ تحت‌ محاصره‌، ناامیدانه‌ به‌ مقاومت‌ ادامه‌ می‌داد، وقتی‌ خبر مرگ‌ موسولینی‌ را شنید، در ۳۰ آوریل‌ ۱۹۴۵/ ۱۰ اردیبهشت‌ ۱۳۲۴ خودکشی‌ کرد و دولت‌ جدید آلمان‌ را دونیتس، ‌ فرمانده‌ نیروی‌ دریایی‌، در ایالت‌ شلسویگ‌ تشکیل‌ داد و از متفقین‌ تقاضای‌ ترک‌ مخاصمه‌ کرد. در ۸ مه‌/ ۱۸ اردیبهشت‌، سند قطعی‌ تسلیم‌ بی‌قید و شرط‌ آلمان‌ در برلین‌ امضا شد و بر اساس تصمیماتی‌ که‌ روزولت‌، استالین‌ و چرچیل‌ در اجلاس‌ یالتا در فوریه‌ ۱۹۴۵/ بهمن ـ اسفند ۱۳۲۴ گرفتند، این‌ کشور به‌ مناطق‌ اشغالی‌ تقسیم‌ شد.

 

اما جنگ‌ در خاور دور تا چند ماه‌ دیگر ادامه‌ داشت‌. ژاپن‌ که‌ هنوز اندونزی‌، هندوچین‌، بخش‌ مهمی‌ از خاک‌ چین‌ و تعداد زیادی‌ از جزایر اقیانوس‌ آرام‌ را در اشغال‌ داشت‌، با مقاومت‌ سرسختانه‌ خود، موجب‌ ترس‌ متفقین‌ از ادامه‌ جنگی‌ طولانی‌ شده‌ بود. از همین‌رو، پس‌ از مدتی‌، با اینکه‌ ژاپن‌ قبلاً شرایط‌ صلح‌ را از امریکا پرسیده‌ بود، امریکا مسئولیت‌ پرتاب‌ دو بمب‌ اتمی‌ را بر شهرهای‌ هیروشیما و ناگازاکی‌ (به‌ ترتیب‌ در ۶ و ۹ اوت‌ ۱۹۴۵/ ۱۵ و ۱۸ مرداد ۱۳۲۴)، پذیرفت‌ و به‌ این‌ ترتیب‌ سند تسلیم‌ بی‌قید و شرط‌ نیروهای‌ مسلح‌ ژاپن‌ در ۲ سپتامبر/ ۱۱ شهریور همان‌ سال‌ بر عرشه‌ رزم‌ناو امریکایی‌ میسوری به‌ امضا رسید و جنگ‌ کاملاً خاتمه‌ یافت‌.

 

پس‌ از پایان‌ جنگ‌، قدرت‌های‌ پیروز در اجلاس‌های یالتا و پوتسدام‌ در مورد پیامد‌ها و دستاوردهای‌ جنگ‌ و به‌ خصوص‌ تقسیم‌ جهان‌ به‌ توافق‌ رسیدند. در اجلاس‌ یالتا سه‌ قدرت‌ پیروز جنگ‌ در باره‌ موضوعات‌ مهمی‌ توافق‌ کردند که‌ عبارت‌ بود از اشغال‌ آلمان‌ و غرامت‌ پرداختنِ این‌ کشور، مسائل‌ مربوط‌ به‌ خاور دور، موضوع‌ تنگه‌های‌ بوسفور و داردانل‌، ایجاد سازمان‌ ملل‌، سرنوشت‌ لهستان‌، سرنوشت‌ مستعمرات‌ و موضوع‌ قیمومیت سازمان‌ ملل‌ متحد، مسئله‌ ایران‌ و تخلیه‌ آن‌ از قوای‌ متفقین‌ و بالاخره‌ همکاری‌ شوروی‌ و امریکا در حمله‌ به‌ ژاپن‌. در اجلاس‌ پوتسدام‌ نیز، که‌ آخرین‌ ملاقات‌ سران‌ سه‌ قدرت‌ پیروز جنگ‌ بود، آن‌ها در این‌ موارد به‌ توافق‌ رسیدند: خلع‌ سلاح‌ و نازی‌زدایی‌ در آلمان‌ و متعاقب‌ آن‌ ایجاد نظامی‌ غیر متمرکز و دموکراتیک‌ در آنجا و همچنین‌ بستن‌ قرارداد صلح‌ با اقمار آلمان‌، یعنی‌ رومانی‌ و بلغارستان‌ و مجارستان‌ و فنلاند.

 

شمار تلفات‌ جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ در منابع‌ متفاوت‌ برآورد شده‌ است‌. بر پایه‌ یکی‌ از این‌ برآورد‌ها، تلفات‌ نظامی‌ این‌ جنگ‌ بیش‌ از ۲۳ میلیون‌ تن‌ و تلفات‌ غیرنظامی‌ آن‌ بیش‌ از ۲۶ میلیون‌ تن‌ بوده‌ است‌. در مورد میزان‌ خسارات‌ مالی‌ و هزینه‌هایی‌ که‌ طرفین‌ درگیر متحمل‌ شده‌اند نیز اطلاع‌ دقیقی‌ در دست‌ نیست‌. با این‌ حال‌، این‌ جنگ‌ از لحاظ‌ هزینه‌ به‌ جنگ‌ چهار تریلیون‌ دلاری‌ و از لحاظ‌ تلفات‌ انسانی‌ به‌ جنگی‌ با تلفات‌ چهل‌ میلیون‌ تن‌ نیز موسوم‌ شده‌ است‌.

 

جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ بر سراسر جهان‌ و نیز جهان‌ اسلام‌ تأثیرات‌ گسترده‌ای‌ داشت‌ که‌ برخی‌ از آن‌ها عبارت‌اند از: فروپاشی‌ نظام‌ چند قطبی‌ و شکل‌گیری‌ نظام‌ دو قطبی‌ شرق‌ و غرب‌ به‌ رهبری‌ شوروی‌ و امریکا، رنگ‌ باختن‌ نفوذ قدرت‌های اروپایی‌ مانند انگلیس‌، فرانسه‌، ایتالیا و آلمان‌ در سیاست‌های بین‌المللی‌، شروع‌ جنگ‌ سرد به‌ عنوان‌ صحنه‌ رقابت‌ دو بلوک‌ در قالب‌ اتحادیه‌ها و پیمان‌های خاص‌، تحریک‌ جنبش‌های ضداستعماری‌ و متعاقب‌ آن‌ استقلال‌ مستعمرات‌ و ایجاد چند کشور جدید.

 

 

منبع: موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

 

کلید واژه ها: جنگ جهانی دوم


نظر شما :