بازرگان به روایت ایندیپندنت/ لیبرال غریب
ترجمه: سامان صفرزائی
اگر این امکان باشد که دو دسته از مردانی که به توسعه اندیشه اسلام سیاسی مدرن در ایران یاری رساندند شناسایی شوند، اول باید به مردانی چون مرحوم آیتالله خمینی اشاره کرد که از فضای روحانی آمده بودند و دوم ـ از نسل اخیر ـ روشنفکران غیرروحانی که نقش رهبری در تعریف و تفسیر عقاید اسلام مذهبی را عهدهدار شدند. مهدی بازرگان، نخستین نخستوزیر ایران پس از انقلاب و شهره به نمایندگی اندیشه اسلام مدرن لیبرال و پیشتیبان قاطع سیاستهای مشروطه و دموکراتیک، در این طبقهبندی جای دارد.
حاج عباسقلی تبریزی، پدر بازرگان، تاجری خودساخته، عمیقا مذهبی ـ اما نه کاملا سنتی، و فعال در صنف بازار بود. تحصیلات بازرگان ممتاز بود. مدرسه متوسطهای که او در آن حضور داشت یکی از اولین مدارس مدرن در ایران بود. در ۱۹ سالگی و به خرج دولت به فرانسه اعزام شد، جایی که ترمودینامیک آموخت. آنجا در محافل محبوب کاتولیک و جمهوریخواه جمهوری سوم فرانسه در رفت و آمد بود.
در سال ۱۹۳۶ به ایران بازگشت تا به خدمت دولت درآید. پیش از آنکه به بخش خصوصی برود، در قامت مدرس دانشگاه، ترمودینامیک را به طور حرفهای تدریس کرد. اما شرایط ایران با آشفتگیهای سیاسیاش در سالهای ۵۳-۱۹۴۱ بازرگان را به میدان سیاست آورد. او فعالیتهایش را در یک انجمن اسلامی کوچک (کانون اسلامی) آغاز کرد و پس از آن به انجمن اسلامی تازه تاسیس دانشجویان پیوست. او در تاسیس و اداره کانون مهندسین تاثیرگذار بود. توسط نخستوزیر، دکتر محمد مصدق، منصوب شد تا بر تصاحب صنعت نفت تازه ملی شده نظارت کند.
بازرگان پس از کودتای ۱۹۵۳ که به سقوط دولت ملی مصدق و دستگیری کادر جبهه ملی منجر شد، انرژی خود را در تاسیس و اداره نهضت مقاومت ملی متمرکز کرد. وی به عنوان دبیر اجرایی این نهضت برگزیده شد، پستی که علیرغم دو بار دستگیری در سالهای ۱۹۵۵ و ۱۹۵۷ آن را حفظ کرد. وی با آغاز دوره آزادی سیاسی در اوایل دهه ۱۹۶۰ در بنا نهادن جبهه ملی دوم مشارکت کرد و در سال ۱۹۶۱ همراه با همفکرانش نهضت آزادی ایران را تاسیس کرد که به عنوان رییس آن برگزیده شد. نهضت آزادی دوره شکوفایی مدیدی نداشت. متعاقب انتقاد از انقلاب سفید شاه، اعضای نهضت آزادی بازداشت و روانه زندان شدند. بازرگان به ۱۰ سال حبس محکوم شد، اما پس از سه سال آزاد شد.
پس از رهایی از حبس، در سراسر دهه هفتاد، بازرگان حضور کمرنگی داشت اما فعالانه در شماری از مباحث روشنفکری درگیر بود ـ در گفتوگو با روحانیون بر سر معنای دولت، در نقد مارکسیسم و در ارایه تفسیری مدرن از اسلام.
در سال ۱۹۷۷ هنگامی که نظارت سیاسی سفت و سخت نبود، بازرگان به عرصه سیاست بازگشت تا از طریق جامعه به دفاع از حقوق بشر بپردازد. پیشینه بازرگان در فعالیت در محافل اسلامی و ملی او را تا خط مقدم قلمرو اپوزیسیون ایران پیش برد و بر همین اساس بود که رهبر جنبش انقلابی، آیتالله خمینی، وی را به عنوان نخستین نخستوزیر پسا انقلابی منصوب کرد. در فوریه ۱۹۷۹ و با امید به اصلاحات در بوروکراسی دولت، بازرگان کابینهاش را تشکیل داد. پایان عمر دولت ۹ ماهه وی بزرگترین شکست لیبرالهای میانهرو توسط جریانهای رادیکال و انقلابی بود. پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان اسلامگرای رادیکال و پشتیبانی آیتالله خمینی از این اقدام، بازرگان ناچار به استعفا شد و به صف مخالفین پیوست. عمدهترین مشارکت وی در سیاست ایران احتمالا به این دوره بر میگردد، زمانی که درگیریهای خشونتآمیز میان حکومت و نیروهای اپوزیسیون برقرار بود، او نهضت ملی را به سوی توسعه سیاست لیبرال پیش میبرد.
در دهه هشتاد پافشاری بازرگان بر سیاستهای لیبرال توسط چهار گروه به استهزا گرفته شد. نخست سلطنتطلبان/ مدرنها بودند که در توسعه اجتماعی اعتقادی به ترکیب بومی بازرگان در تجمیع سیاستهای باز، مذهبی و لیبرال نداشتند. گروه دوم جامعه سنتی مذهبی به رهبری روحانیون ارشد بود که تفسیر بازرگان را تهدیدی برای حق روحانیت در تفسیر متون مذهبی میدیدند. گروه سومی که مقابل بازرگان قد علم کردند دستهای از مارکسیستها بودند، از جمله اسلامیست/ استالینیستهای سازمان مجاهدین خلق. این گروه بازرگان را به چشم یک تاجر خرده بورژوای بازاری میدیدند که اندیشههای لیبرالش ریشه در طمع برای منافع شخصی داشت. آخرین، اما قدرتمندترین گروه اسلامگرایان رادیکال ـ اصلیترین حامیان انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ ـ بودند. آنها بازرگان را تجسمی از فساد غرب در صف مومنان میدیدند و از همین روی قصد منزوی کردن او را داشتند.
دهه ۱۹۹۰ میتواند به عنوان دوره پیروزی ایدئولوژیک و استراتژیک بازرگان و همقطاران لیبرالش در نظر گرفته شود. از یک سو فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و از دیگر سو عبث بودن ۱۵ سال ترور ضدحکومتی و مقابله دولت، باعث شد تا روند تجدیدنظرطلبی گستردهای میان تمام فعالان سیاسی صورت پذیرد. واژه لیبرال یک اصطلاح موهن با برداشتی عامیانه اشاره به ذهنیت ضعیف، سست عنصری و خرده فرصتطلبی در سیاست داشت. امروز تقریبا تمام گروههای سیاسی در ایران میکوشند تصویری لیبرالمنشانه مبنی بر مدارا و اعتدال از خود بروز دهند.
در بیش از ۵۰ کتاب و رسالهای که بازرگان به جای گذاشته است، او بر سر این تغییر در درک جامعه بحث کرده است. او از جمله افرادی است که به مردم ایران یاری رساند دولت مشروطه و دموکراتیک را بهتر درک کنند.
ایندیپندنت
۲۱ ژانویه ۱۹۹۵
نظر شما :