وقتی شاهزاده قاجار درباره تربیت زنان مینویسد/ نگاهی به کتابچه تادیبالنسوان؛ روایتی از پدرسالاری دوران ناصری
روحانگیز کراچی
«تأدیبالنسوان» رسالهای تربیتی در موضوع تربیت زنان است که تاکنون نویسنده آن شناخته نشده است. اینکه نویسنده کتاب که بوده و چرا نخواسته نامی از او به میان آید از جمله سوالهایی است که باید در خلال پژوهشها به آن پاسخ داده شود. اکنون که ۱۵۳ سال از مرگ نویسنده آن میگذرد با استناد به نتایج تحقیق و پژوهشهای صورت گرفته میتوان به این راز پی برد که نویسنده «تأدیبالنسوان» از ترس توهین زنان و یا رعایت مصالح دیگر نام خود را پنهان کرده است. تأدیبالنسوان رساله خطی کوچکی در یک مقدمه و ۱۰ فصل و در مجموع ۴۱ ورق بوده که تاریخ دقیق نگارش اثر و نویسنده آن مشخص نیست.
با تحقیق و مطالعه بر ۶۲ نسخه خطی با محوریت زن در موضوع حکمت عملی شاخه تدبیر منزل، هفت نسخه خطی با موضوعی مشابه شناسایی شد که از آن میان سه نسخه، عنوان مشابه تأدیبالنسوان را دارند و نسخه بدل یکدیگر هستند. چهار تحریر دیگر این کتاب با عنوانهای متفاوتی چون آداب معاشرت نسوان، سلوک و سیرت زن، رسالهای در احوال و رفتار خواتین زنان و تأدیبالنساء معرفی شدهاند. تأدیبالنسوان به سبب جوابیه بیبی خانم استرآبادی بیش از دیگر کتابهای مشابه خود شهرت دارد.
در هیچکدام از سه نسخه موجود تأدیبالنسوان، نام نویسنده ذکر نشده و هیچ تحقیقی درباره نویسنده این رساله تاکنون انجام نگرفته است. تنها در دیباچه کتابی اشاره شده است که: «براساس نوشته G. Audibert مترجم فرانسوی تأدیبالنسوان در سال ۱۳۰۷ هجری قمری/۱۸۸۹م و E. Poweys Matters مترجم انگلیسی همان مقاله در ۱۳۴۷ هـ. ق/ ۱۹۲۸م، نویسنده تأدیبالنسوان یکی از شاهزادگان قاجار بود که رساله خود را در اوایل یا اواسط دهه ۱۸۸۰ میلادی به رشته تحریر در آورد و از ترس واکنش زنان همعصرش هویت خود را پنهان نگاه داشت.» اما این شاهزاده قاجاری کیست و چرا نام خود را پنهان کرده است؟ برای دستیابی به پاسخ چنین پرسشهایی ابتدا به معرفی نسخهها یا منابع اولیه کار میپردازم.
معرفی نسخهها
۱- نسخۀ شماره ۵۸۵، کتابخانه و موزه ملی ملک وابسته به آستان قدس رضوی، با عنوان تأدیبالنسوان، مورخ ۱۳۱۳ هجری قمری.
۲- نسخۀ شماره ۲۸۱۲، کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، با عنوان تأدیبالنسوان، تاریخ کتابت ۱۳۱۷ شمسی.
۳- تأدیبالنسوان، چاپ سنگی، قطع جیبی، تاریخ ۱۳۰۴ قمری، بینا، بدون شماره گذاری، مصور، نستعلیق، جلد مقوایی، روکش کاغذی، طرح ابره، زمینه قرمز، محل نگهداری کتابخانه مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی و کتابخانه ملی.
۴- نسخۀ شمارۀ ۱۴۱۶۵، کتابخانه عمومی حضرت آیتالله العظمی مرعشی (قم)، با عنوان تأدیب النساء، تاریخ ۱۳۰۴ هجری قمری.
۵- نسخه شماره ۴۹۲۵ ف، کتابخانه ملی (تهران)، با عنوان رساله در احوال و رفتار خواتین زنان، تاریخ ۱۳۱۴ هجری قمری.
۶- نسخه شمارۀ ۲/۶۴۲۱، کتابخانه عمومی حضرت آیتالله العظمی مرعشی (قم)، با عنوان سلوک و سیرت زن، بیتاریخ.
۷- نسخه شمارۀ ۶۳۹، کتابخانه و موزه ملی ملک، با عنوان آداب معاشرت نسوان، بیتاریخ.
یافتهها
در خصوص یافتن نویسنده اصلی، نسخه شماره ۴ (تادیبالنساء) را بررسی میکنیم که مؤلف یا محرر آن شخصی به نام میرزا محمدعلی بن علینقیخان جوپاریالاصل کرمانیالمسکن بود که شاهزاده محمدحسین میرزا ورقههایی در سلوک با زنان را به او میدهد و به او دستور میدهد رونوشتی از آنها بردارد. میرزا محمدعلی پس از مقدمه، صحبتهای شاهزاده را به آغاز رساله میافزاید و ضمن تصرفات فراوان و افزودن دیدگاههای خود آن را فصلبندی میکند. اینک همان بند پیشین را از این رساله بررسی میکنیم: «از حسن اتفاق روزی با یکی از دوستان از همین قبیل صحبتها در میان بود، شرحی از سلوک زنان صحبت شد. گفتم: گویا کسی بیشتر از من در این مدت گرفتار نبوده. دوستانه نگاهی کرد و لبخندی زد. سبب پرسیدم، لمؤلفه:
کردم از وی سبب خنده سؤال/ بیکم و بیش بیان کرد احوال
گفت که عموی تو مرحوم خانلر میرزای احتشامالدوله، طاب ثراه، با آن همه اقتدار کذایی از دست دختر عمش مبتلا بود و چند ورقی در این باب مرقوم داشته، کنون نزد من موجود است. به دامنش آویخته آن چند ورقه را گرفتم. بعد از مطالعه دیدم آن مرحوم بیش از همه مبتلا بود. لهذا شرح حالی در این چند ورقه نوشته، تشکر کردم.» و بعد میافزاید: «ولی چون ناتمام مرقوم رفته بود، حیفم آمد که ناتمام و بیاسم باشد. همتی گماشته، تصرفاتی زائداً علی تصرفاته کردم.»
محرر رساله تأدیبالنساء با نقل خاطرهای از شاهزاده محمدحسن میرزا از رازی پرده برمیدارد و نویسنده اصلی آن ورقههای اولیه را خانلر میرزا احتشامالدوله عموی شاهزاده محمدحسن میرزا معرفی میکند.
نسخه خطی شماره ۵ (رساله در احوال و رفتار خواتین زنان) نوشته محمدحسن معتضدالدوله را هم بررسی میکنیم. او پس از ۷ سطر مقدمه وارد مطلب اصلی میشود و در آغاز خود را اینگونه معرفی میکند: «این بنده عاصی محمدحسن الملقب به معتضدالدوله» و علت نوشتن رساله را اینگونه مینویسد: «که برحسب خواهش یکی از دوستان به عرض میرساند.»
از بررسی نسخه شماره ۷، «آداب معاشرت نسوان» و نسخه بدل ناقص آن «سلوک و سیرت زن» چنین برمیآید که شخص نویسنده خود آن را نگاشته است. او در آغاز این رساله نوشته است: «در شب یلدا که حد و پایانش ناپیدا، خود را مشغول کردن خواستم که مونسی برای تنهایی جویم»، در چند سطر بعد مینویسد: «به هر میدانی اسب خیال راندم و به همه صحرایی توسن فکرت تاختم. دیدم سواران میدان بلاغت و دلاوران عرصه فصاحت نکتهای نگذاشته که نگفته باشند.» نویسنده تصمیم میگیرد «شرحی در سلوک و رفتار این سلسله علیة، اعلیالله قدرهن» یعنی زنان بنویسد. بدین ترتیب نویسنده اندرزها و دیدگاه خود را درباره زنان مینویسد. بند آخر این رساله نیز به بسیاری از پرسشهای این پژوهش پاسخ میدهد: «آنچه به خاطر رسید از سلوک زن با مرد در شب تنهایی، این کتاب را سیاه نمودم و اعتقادم این است که اگر کسی این نحو سلوک بکند و بد بیند، مرا لعنت بکند، والا مرا یاد و به دعای خیر شادم سازند. عمر ما که گذشته، اینها به کار ما دیگر نمیآید. ما را فراموش نکند.»
به استناد این نوشتهها و مطالعه پنج نسخه قبلی به خصوص دستنویس «تأدیبالنسا» میتوان به این راز پی برد که نویسنده آن عموی محمدحسن میرزا معتضدالدوله بود و احتمالاً کسی جز خانلر میرزا احتشامالدوله نبود. این شاهزاده نویسنده، خانلر میرزا پسر هفدهم عباس میرزا نایبالسلطنه بود که در ۱۲۵۱ هجری قمری و در زمان محمد شاه قاجار و صدارت حاج میرزا آقاسی حاکم یزد بود.
تلاش برای مطیعسازی هر چه بیشتر زنان
تأدیبالنسوان شیوه تعلیم و تربیت زن را در دوره قاجاریه و نگاه سنتی نویسنده را به زن نشان میدهد که چگونه زن را به اطاعت محض، سکوت، صبر و اجرای بیچون و چرای دستورات مرد میخواند و زنان را به سازگاری و ملایمت و محبت سفارش میکند. نویسنده در ظاهر با افکار متجددانه در جهت منافع زن اندرز میدهد، حال آنکه از سنت ایرانی و فرهنگ غربی هر آنچه را به نفع اوست برگزیده و آنها را به عنوان راه و روش زندگی بهتر به زنان توصیه میکند. نویسنده در سیاست رفتاری ملایم داشت، چنانکه لسانالملک سپهر مینویسد: «احتشامالدوله کار از در رفق و مدارا کرد» و میافزاید: «شاهزاده که مردی مجرب بود، آتش سخت و غضب را به زلال صبر و سکون بنشاند و دفع غوغای عامه را به آلات حرب و ضرب دست نبرد.»
واقعیت این است که سنت نصیحتگویی در ایران، سنتی دیرپا است و بسیاری از سالمندان از این طریق عقاید خود را گفتهاند و برای اصلاح فرد و اجتماع شیوههای رفتاری توصیه کردهاند. خانلر میرزا احتشامالدوله نیز به زعم خود با نیتی خیر و به قصد اصلاح رفتار زنان و دختران اندرز داده و پیشنهاد کرده است که اگر این روشها را به کار ببندند بد نبینند. اما این دستورات به ظاهر خیرخواهانه، بیشتر اجرای خواستهای مردانه و بر پایه خدمت، اطاعت و ایثار زن بنا شده و از سویی در جهت استقرار قدرت، برتری و تسلط مردانه است. نویسنده با دیدگاه سنتی راه و رسم تربیت زنان را چنین فرض میکند. پس از او مقلدان و معاصران این نویسنده نیز با نگاهی سنتی از چنین متنی استقبال کردند و رونوشتهای متعدد از آن برداشتند و به سلیقه خود تغییراتی در آن نوشته آغازین ایجاد کردند و حتی چنان پیش رفتند که آن را مناسب آموزش در مکتبخانههای دختران دانستند. اما عدهای از زنان که به این کتاب دسترسی داشتند از انتقادات و حکمهای تربیتی این شاهزاده و شیوه آموزش او دلگیر شدند و از بیبی خانم استرآبادی خواستند که به این نویسنده و محرران این کتاب پاسخ دهد و او کتابچۀ «معایبالرجال» را در پاسخ به کتابچه «تأدیبالنسوان» نوشت و شاید یکی از علل ماندگاری این کتاب همان جوابیه باشد. به هر ترتیب اینگونه کتابهای اخلاقی، نشان دهنده اوضاع اجتماعی، آداب و رسوم، طرز تفکر مردان و احوال زنان و به عبارتی گوشهای از تاریخ اجتماعی ایران در دوره قاجاریه را نشان میدهد.
نتیجه اینکه با بررسی انجام شده مشخص شد که هسته اصلی این کتاب تربیتی، کتابچه آداب معاشرت نسوان یا به عبارت نسخه بدل دیگرش «سلوک و سیرت زن» نوشته خانلر میرزا احتشامالدوله است که در دوره ناصرالدین شاه قاجار و پیش از سال ۱۲۷۸ هجری قمری نوشته شده است. این کتاب بدون عنوان را محمدحسین میرزا معتضدالدوله، میرزا محمدعلی بن علینقی خان جوپاری و شخصی ناشناس که این موضوع را موافق طبع و سلیقه خود دیده، بازنویسی کردند، مطالبی به آن افزودند، فصلبندی کردند و عنوانهایی چون تأدیبالنسوان، تأدیب النساء و رساله در احوال و رفتار خواتین زنان بر آن نهادند و بدین ترتیب از کتابچه نخست، دستنویسهای متعدد ساخته شد. تاریخ بعضی نسخهها ۱۳۰۴ و بعضی ۱۳۱۳ هجری قمری است اما تاریخ واقعی نگارش اثر نخستین به احتمال قوی پیش از سال ۱۲۷۸ هجری قمری است.
منابع:
بامداد، مهدی.۱۳۵۰-۱۳۴۷. شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری. تهران: زوار
بشری، جواد. ۱۳۸۸. فهرست نسخههای خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی. تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی. ج ۲۷.
جوادی، حسن. ۱۳۷۱. رویاروئی زن و مرد در عصر قاجار، دو رساله تأدیبالنسوان و معایبالرجال. امریکا: انتشارات کانون پژوهش تاریخ زنان.
سپهر، محمدتقی. ۱۳۷۷. ناسخ التواریخ دوره قاجاریه. به اهتمام جمشید کیانفر. تهران: اساطیر، ۳ ج.
کرزن، جرج، ن. ۱۳۶۲. ایران و قضیه ایران. ترجمه غ، وحید مازندرانی. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
کمری، علیرضا. ۱۳۷۵. بازیابی یک واقعه: خرمشهر ۱۲۷۳ هـ. ق. کتابچه مرحوم خانلر میرزای احتشامالدوله در باب جنگ ایران و انگلیس در محمره. تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری.
منزوی، احمد. ۱۳۴۹. فهرست نسخههای خطی فارسی. تهران: موسسه فرهنگی منطقهای، ج۲، بخش ۲.
منزوی، احمد. ۱۳۸۱. فهرستوارۀ کتابهای فارسی. تهران: مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی. ج ۶.
هنت، کپتین. ۱۳۲۷. جنگ انگلیس و ایران در سال ۱۲۷۳ هـ. ق. ترجمه حسین سعادت نوری. تهران: شرکت سهامی چاپ، ضمیمه مجله یادگار.
نسخههای خطی آداب معاشرت نسوان، تأدیبالنساء، تأدیبالنسوان، رساله در احوال و رفتار خواتین زنان، سلوک و سیرت زن.
نظر شما :