ایران پس از آبادان/ گزارش مجله تایم از بازتابهای سیاسی آتشسوزی سینما رکس
ترجمه: سامان صفرزائی
سوگواری برای مرگ امام علی (۶۶۱-۶۰۰ بعد از میلاد مسیح) که از سوی ۳۴ میلیون ایرانی تنها پیرو راستین محمد شناخته میشود، همیشه مراسمی حائز اهمیت به شمار میرود. اما به طور خاص مراسم هفته گذشته تحتالشعاع قرار گرفته بود. تهران خاموش و متشنج بود. کرکره دیسکوها، جایی که محفل دیوانه بازیهای طبقه ثروتمند و بالاتر از متوسط ایران است، پایین کشیده شده است. هتلها و رستورانها نوشیدن مشروبات الکی را چهار روز ممنوع کردهاند. کانالهای تلویزیونی هم به جای داستانهای پلیسی، قرائت قرآن و آموزههای اسلامی پخش میکنند.
با آغاز ماه مبارک رمضان در پنجم آگوست، ستیز میان محمدرضا شاه پهلوی و ائتلاف غریب تندروهای چپگرا و مسلمانان محافظهکار بر سر روند مدرنسازی معتدل وی به اوج وحشت رسیده است.
پیش از آنکه عاملان احتراق عمدی با آتش زدن سینما رکس آبادان ۳۷۷ نفر را بکشند، ایران مبهوت خشونتهای فرقهای شده بود که دست کم مرگ ۱۶ تن را به همراه داشت.
متعصبین، خشمگین از انحرافات سبک غربی که به باور آنان هتک حرمت سنت اسلامی است، ۲۹ سال سینما، رستوران و کاباره را آتش زدهاند. در بابل در جوار دریای خزر، دسته اوباش کوشیدند مانع از افتتاح یک سیرک ایتالیایی شوند، آنها زمانی عقبنشینی کردند که صاحب سیرک تهدید کرد شیرهایش را به میان آنها خواهد فرستاد.
در عین حال، آبادان هر چیزی بوده است الا تسخیر شده. تراژدی رکس سیلی از تلخی به راه انداخت؛ حس زهرآگین و یکسان نسبت به عاملان آتش زدن سینما و همچنین مقامات بیکفایت محلی که ناکارآمدیشان به طور حتم در افزایش کشتار سهیم بوده است. شاهدان عینی گزارش دادهاند که نخستین ماموران آتشنشانی با سپری شدن حدود ۳۰ دقیقه به رکس رسیدهاند. وقتی به آنجا میرسند در مییابند که هیچ کدام از شیرهای آتشنشانیشان کار نمیکند. تانکرهای سیار آبی که با خودشان به صحنه آورده بودند پیش از مهار آتش خشک میشود.
نعره افراد در حال مرگ در خیابانها شنیده میشد در حالی که نجات دهندگان درمانده به تماشا ایستاده بودند. یکی از شاهدان بعدا این اتهام را مطرح کرد که مرکز پلیسی که تنها یک کوچه با رکس فاصله داشته هیچ کوششی برای آزادی افرادی که در دوزخ گرفتار آمده بودند نکرد.
فوران خشم به دور جدیدی از ناآرامیها منجر شد، ده هزار نفر گریهکنان و نعرهزنان آمده بودند تا برای مردگان سوگواری کنند؛ عزاداری که بدل به انتقامجویی شد. سوگواران در خیابانها بر ضد شاه شعار سر میدادند، شیشهها را میشکستند و آتش برپا میکردند. نیروهای امنیتی برای بازگرداندن نظم اقدام به شلیک هوایی کردند. با ادامه ناآرامیها سفارت ایالات متحده به شهروندان خود هشدار داد تا در حد ممکن، در ایران کمترین حضور را داشته باشند.
پلیس شش متهم را بازداشت کرد، یکی از آنها صاحب سینما رکس بود، اتهامش سهلانگاری در دستور به کارکنانش برای قفل کردن ورودیهای سینما برای ممانعت از داخل شدن تروریستها بود. اما اپوزیسیون خارج از ایران، ساواک - پلیس مخفی شاه- را به بر پا کردن آتشسوزی برای تحریک افکار عمومی علیه گروههای مخالف متهم کرد.
شکاف میان شیعیان به شاه این شانس را میدهد تا افراطیون را منزوی کند؛ امری که به وی اجازه میدهد تا برنامه برگزاری انتخابات آزاد پارلمانی در سال آینده را اجرا کند. گرچه تاکنون رژیم نتوانسته است از این فرصتها بهرهبرداری کند. جمشید آموزگار نخستوزیر فرمانبر شاه، بیش از آنکه برای مذاکره با روحانیون شیعه شانس داشته باشد میتوانست از پس مشکلات مدرنسازی بر آید. او که قادر به پل زدن بر روی شکاف میان روحانیون و متجددین نبود اوایل این هفته استعفایش را نوشت، شاه بیدرنگ جعفر شریف امامی – رئیس مجلس سنا- را جایگزین او کرد.
نظر شما :