در مجلس دیدم اصولگرایی واقعی وجود ندارد

علی مطهری، نماینده مجلس هشتم
۲۶ بهمن ۱۳۹۴ | ۱۷:۰۱ کد : ۷۹۸۲ ۹ دوره مجلس به روایت نمایندگان
سکوت مجلس در قبال احمدی‌نژاد جایز نبود، اما عده‌ای معتقد بودند که چون دولت مورد حمایت رهبری است باید مسائل را نادیده بگیریم.
در مجلس دیدم اصولگرایی واقعی وجود ندارد
تاریخ ایرانی: سیر بررسی صلاحیت‌ها در ادوار مختلف مجلس نشان می‌دهد ویژگی‌های لازم برای کاندیداتوری چه تغییراتی کرده است. با گذر زمان دموکراسی مورد قابل قانون اساسی در بررسی صلاحیت‌ها محدود شده و بخشی از انتخابات مردم در اختیار مرجع قانونی قرار گرفته است. این یک آسیب به نظام جمهوری اسلامی است که باید اصلاح شود. ریشه این مشکل ترس بی‌مورد از فریب خوردن مردم است، یعنی مردم رشد اجتماعی کافی ندارند و فریب تبلیغات نمایندگان را می‌خورند در نتیجه افرادی را انتخاب می‌کنند که امکان دارد این افراد در آینده در مقابل نظام یا ولایت فقیه صف‌آرایی کنند. این ترس بی‌مورد است و باعث ایجاد انحراف شده است؛ باید این بررسی‌ها را منحصر به نبود فساد مالی، اخلاقی و سیاسی همانند جاسوسی کنند. مردم کمتر اشتباه خواهند کرد و هیچ‌گاه این اتفاق نخواهد رخ داد که افراد مخالف نظام وارد مجلس شوند.

اگر گاهی مجلس ششم به عنوان مجلس نامطلوب معرفی می‌شود، به سبب تبلیغاتی است که صورت گرفت؛ در نهایت در بدترین اتفاق تنها ممکن است مجلسی همانند مجلس ششم تشکیل شود. مجلس ششم به غیر از مساله تحصن، در مجموع مجلس ناموفقی نبوده است و کارهای بسیاری انجام داده‌اند. به‌ طور نمونه در اجرای فصل سوم قانون اساسی گام‌های بلندی برداشته‌اند و به حقوق مردم توجه کرده‌اند. در حوزه اقتصاد و سایر حوزه‌ها تلاش‌های خوبی انجام دادند. نباید بترسیم که مجلسی مخالف نظام تشکیل شود. اگر محتوای نامه‌ای که به امضای تعدادی از نمایندگان مجلس ششم رسیده است مطالعه کنید متوجه خواهید شد که محتوای بدی ندارد و بسیاری از پیش‌بینی‌هایی که در نامه عنوان شده امروزه تحقق پیدا کرده است. در نتیجه ترس از اینکه اگر در بررسی صلاحیت‌ها ریزبینی بیش از حد نکنیم مردم فریب می‌خورند و یک مجلس ناموفقی شکل می‌گیرد، بی‌مورد است و باعث می‌شود که مردم رشد اجتماعی پیدا نکنند. شهید مطهری در سال ۱۳۴۸ (۹ سال قبل از پیروزی انقلاب) جملاتی با این مضمون بیان کردند: تحمیل وکیل ولو صالح باعث می‌شود که مردم هیچ‌گاه رشد اجتماعی برای تشخیص مسائل خویش را پیدا نکنند، اگر ۱۰۰ بار هم مردم اشتباه کنند باز باید آزاد باشند تا رشد اجتماعی پیدا کنند. اما به روشی که هم اکنون در جامعه عمل می‌کنیم باعث خواهد شد هیچ‌گاه ملت رشد کامل پیدا نکند.

من در مجالس هشتم و نهم حضور داشتم که هر دو به مجالس اصولگرایی مشهور هستند. نقطه سیاسی حیات بنده مجلس هشتم است؛ قبل از آن با نوشتن مقاله و مصاحبه فعالیت می‌کردم اما فعالیت‌های من تا قبل از مجلس هشتم خیلی اساسی نبود. تصور بنده درباره اصولگرایی تا قبل از ورود به مجلس هشتم متفاوت بود. هنگامی که به عنوان اصولگرا وارد مجلس هشتم شدم انتظارات دیگری از سایر نمایندگان داشتم ولی در عمل مشاهده کردم که اصولگرایی واقعی وجود ندارد.

از همان ابتدا با موضوع وزارت مرحوم آقای کردان مواجه شدیم که ایشان در جلسه رأی اعتماد مدرک فارغ‌التحصیلی خود از دانشگاه آکسفورد را نشان دادند و رأی اعتماد گرفتند، اما زمانی که از دانشگاه آکسفورد استعلام گرفته شد مشخص شد که ایشان در دانشگاه آکسفورد تحصیل نکردند و ادعای ایشان خلاف واقع بوده است. البته من معتقد بودم که چون ایشان وزیر شده‌اند دیگر استعلام نگیریم و از این موضوع بگذریم، اما بعد استعلام گرفته و مشخص شد که ایشان دروغ گفته‌اند و این مدرک صحیح نیست. آحاد مردم از طریق رسانه از این موضوع آگاه شدند، دیگر جایز نبود که در جمهوری اسلامی شخصی با دروغ رأی اعتماد بگیرد و مجلس سکوت کند، در کل یک مسأله اخلاقی مطرح بود. البته مجلس خیلی تلاش کرد که دولت او را عزل کند یا در یک پست دیگر که نیاز به رأی اعتماد مجلس ندارد مانند معاون وزیر به خدمت بگیرند.

اما هنگامی که نیاز به رأی اعتماد مجلس دارد، چهره مجلس نیز خدشه‌دار می‌شد؛ به همین دلیل مجلس بر روی استیضاح کردان ایستادگی کرد. هر چند که مجلس در ابتدا آمادگی لازم برای انجام این کار را نداشت، اما با گذشت زمان آمادگی لازم را کسب کرد و این کار انجام شد. حتی آقای احمدی‌نژاد با بنده صحبت کردند و خواهان این موضوع شدند که مسأله را نادیده بگیریممی‌گفت با توجه به وجود این همه مدارک جعلی تحصیلی، نباید به مدرک آقای کردان ایراد بگیرید. در برابر خواسته آقای احمدی‌نژاد پاسخ دادم که چون مسأله اخلاقی مطرح است و اگر ما نادیده بگیرد چهره مجلس هم مخدوش می‌شود نمی‌توان از این موضوع گذشت کرد؛ حتی آقای کردان آماده استعفا شدند اما آقای احمدی‌نژاد مانع استعفای ایشان شد و مسأله به مجلس مرتبط شد. آقای احمدی‌نژاد در مجلس حضور پیدا نکردند و دفاعیه آقای کردان سودی نداشت و در نتیجه ایشان با رأی بالایی عزل شدند. هرچند که در ابتدا مجلس حساسیتی نسبت به این موضوع نداشت و تلاش‌های بسیاری صورت گرفت تا فضای لازم برای این کار شکل بگیرد، اما هنگامی که یک مجلس یا دولت ادعای اصولگرایی می‌کند باید بر روی این مسائل حساس باشد.

موضوع مهم دیگری که در مجلس هشتم وجود داشت، سؤال از رئیس‌جمهور بود که مجدداً نقص کار اصولگرایان نمایان شد و خلاف عقاید بنده بود؛ زیرا به نظر من هنگامی که یک رئیس‌جمهور به صراحت بیان می‌کند قانون را اجرا نمی‌کند حتی یک ساعت هم صلاحیت خدمت در پست ریاست جمهوری را ندارد. یکی از موضوعات قانون تسهیلات ارزی برای متروی تهران بود که مجمع تشخیص مصلحت نظام ۲ میلیارد دلار برای آن تصویب کرده بود، اما آقای احمدی‌نژاد گفتند این قانون را قبول ندارند و آن را اجرا نمی‌کنند. سکوت مجلس در برابر مخالفت دولت جایز نبود، اما عده‌ای معتقد بودند که چون دولت مورد حمایت رهبری است مساله را نادیده بگیریم. در نهایت بعد از یک سال فضا برای سؤال از رئیس‌جمهور فراهم شد. البته جناب رئیس‌جمهور ادعا کردند تنها قوانینی را اجرا می‌کنند که خودشان تشخیص دهند مطابق قانون اساسی است و سایر قوانین را اجرا نمی‌کنند؛ این مساله باعث استعفای بنده شد، زیرا هیات رئیسه سؤال از رئیس‌جمهور را نمی‌پذیرفت، اما در نهایت برای اولین بار رئیس‌جمهور به مجلس احضار شد و به سؤالات نمایندگان پاسخ داد. چون رأی‌گیری نمایندگان وجود نداشت آیین‌نامه دارای اشکالاتی بود که آن‌ها را رفع و آن ماده را اصلاح کردیم.

تجربه‌ای که از این دو مجلس کسب کردم این است که مشکلات کشورمان و مشکلات اساسی اصولگرایان، به خاطر برداشت اشتباه آنان از اصل ولایت فقیه است. به این بهانه بسیاری از تکالیف خویش را انجام نمی‌دهند؛ ولایت فقیه هیچ تکلیفی را از گردن ما برنمی‌دارد. اینکه بنده به عنوان نماینده مجلس یک سری از وظایف خویش را به بهانه آگاه نبودن از نظر رهبری انجام ندهم، مشکل بزرگی است و قوه ابداع و ابتکار را از یک گروه سیاسی می‌گیرد و مشکلی است که متاسفانه در کشورمان وجود دارد. در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم معتقد بودم که ادامه مدیریت جناب آقای احمدی‌نژاد به صلاح کشور نیست و موافق بودم که همه بر روی آقای ولایتی اجماع بکنند. همه اصولگرایان در جلسات خصوصی با نظر بنده موافق بودند، حتی آقای خاتمی و آقای هاشمی از این طرح استقبال و قبول کردند از آن حمایت کنند، اما دوستان در زمان اجرای طرح گفتند چون از نظر مقام معظم رهبری آگاه نیستند در اجرای این طرح کمک نمی‌کنند. این‌ها آسیب‌هایی است که به کشور وارد شد در حالی که انتخابات هیچگونه ارتباطی با رهبری ندارد. اگر قرار بود رهبری رئیس‌جمهور را انتخاب کنند که دیگر انتخابات معنایی ندارد؛ رهبر تنها از طریق شورای نگهبان اقدامات لازم را انجام می‌دهد و این یک کار قانونی است و اختیارات لازم را نیز دارد، اما وقتی کسانی از جانب شورای نگهبان تأیید شدند وارد کردن رهبری به مساله انتخابات آسیب بسیار بزرگی است که در فتنه سال ۸۸ نیز مشاهده کردید که نقطه شروع فتنه این بود که عنوان کردند نظر آقا بر روی آقای احمدی‌نژاد است؛ این نیز یک برداشت اشتباه اصولگرایان از موضوع ولایت فقیه است.

به نظر من مهم‌ترین قانون مجلس هشتم هدفمند کردن یارانه‌ها بود که قانون خوبی بود اما بسیار بد اجرا شد؛ در حالی که طبق قانون به هر فردی بیش از ۱۵ هزار تومان تعلق نمی‌گرفت، دولت ۴۵۵۰۰ تومان را مبنا قرار داد و قانون را بد اجرا کرد که آسیب‌های بسیاری برای کشور داشت. به بهانه اینکه این دولت مورد حمایت رهبری است مجلس هشتم در برابر این موضوع نیز سکوت کرد.

 

* متن سخنرانی در نشست «مجالس ۹ گانه به روایت نمایندگان ادوار» که از سوی سایت «تاریخ ایرانی» برگزار شد.

کلید واژه ها: علی مطهری مجلس هشتم


نظر شما :