جابجایی جسد فرانکو؛ پایان آخرین نماد دیکتاتوری یا آغاز گشودن گورهای جمعی؟
۴۴ سال پس از مرگ ژنرال فرانکو، دیکتاتور پیشین اسپانیا، جسد او به نقطه دیگری انتقال یافت، اقدامی که مخالفان و موافقانی داشت. حالا اسپانیا با این سؤال روبروست که با محل سابق دفن فرانکو که میعادگاه هواداران او بود و شماری از مخالفان او هم در آنجا مدفونند چه باید کرد. همزمان قرار است کار گشایش قبرهای دستهجمعی قربانیان جنگ داخلی دوران فرانکو تسریع شود.
روز پنجشنبه، ۲۴ اکتبر، ۴۴ سال پس از فوت ژنرال فرانکو، دیکتاتور پیشین اسپانیا، بقایای جسد او از «دره به خاکافتادگان» به قبرستانی در حاشیه مادرید، پایتخت، انتقال یافت. خانواده فرانکو در این محل صاحب یک کلیسای کوچک هستند.
هم خانواده فرانکو و هم مدیر تاسیسات دره به خاکافتادگان به شدت با انتقال بقایای جسد فرانکو مخالف بودند. و زمانی که شکایت قضایی آنها رد شد سعیشان بر این قرار گرفت که مقبره جدید فرانکو را در مرکز مادرید برپا کنند تا برای هواداران او میعادگاهی در پایتخت دائر باشد. این تلاش هم ناکام ماند و نهایتاً جسد فرانکو در میان تدابیر شدید امنیتی به محل جدید انتقال یافت.
مقبرهای از خون و قربانی
جنگ داخلی اسپانیا که با کودتای راستگرایان فاشیست به فرماندهی ژنرال فرانکو علیه دولت جمهوریخواه سوسیالیست آغاز شد، سه سالی به درازا کشید و نهایتاً با غلبه نیروهای فرانکو، در سال ۱۹۳۹ به پایان رسید. یک سال بعد فرانکو محلی را در ۵۰ کیلومتری مادرید تعیین کرد تا با ایجاد یک غار مصنوعی در سینه یک صخره، محلی برای برپایی یک کلیسا تعبیه شود. او در سخنرانیاش به این مناسبت گفت: «سنگهایی که در این محل بالا میروند باید عظمت دوران آنتیک را داشته باشند. آنها باید بر زمان و فراموشی غلبه کنند تا نسلهای بعدی به آنهایی که برایشان اسپانیایی بهتر را برجا گذاشتند اعتنا و احترامی اعجابانگیز کنند، یعنی به همه جانباختگان و قهرمانان جنگ صلیبی». فرانکو جنگ خود با جمهوریخواهان را جنگ صلیبی نام نهاده بود.
۱۸ سال طول کشید تا درازترین کلیسای جهان با خون و عرق زندانیان و اسرای جنگ داخلی برپا شد، کلیسایی به طول ۲۶۳ متر و صلیبی از بتون بر فراز آن به بلندی ۱۵۵ متر و عرض ۴۴ متر. کل بنا که سال ۱۹۵۹ و همزمان با بیستمین سالگرد «پیروزی» ژنرال فرانکو در جنگ داخلی افتتاح شد، تقریباً بدون استفاده از ماشین برپا گردید. ۳۴ هزار نفر از قربانیان جنگ داخلی، ترکیبی از نیروهای خود فرانکو و نیروهای مقابل (البته بدون اطلاع به خانوادههای آنها) و شماری از کسانی که در جریان کار طاقتفرسای ساخت کلیسا جان سپردند نیز در این محل به خاک سپرده شدند که دستکم هویت ده هزار نفر از آنها هنوز هم معلوم نیست. اینکه جمهوریخواهان قربانی فرانکو نیز در این سالها در این محل دفن شدهاند و بعداً هم فرانکو را در مقبرهای در نزدیک آنها خاک کردهاند نیز در همه این سالها برای مخالفان فرانکو انزجارآور بوده است.
نه در خود بنا و نه در گفتار راهنمایانی که دیدارکنندگان را هدایت میکنند هیچ اشارهای به شمار بالای قربانیان جنگ داخلی که در این محل دفن شدهاند و نیز کسانی که در جریان ساختن همین بنا جان خود را از دست دادند و در همانجا مدفون هستند نمیشود. تنها در ابتدای ورود به بنا در کنار دو در نوشتهاند: «مقبره افتادگان در راه اسپانیا و خدا». این در حالی است که جنازه تعداد زیادی از جمهوریخواهان نیز در گورهای دستهجمعی در گوشه و کنار اسپانیا پراکندهاند.
فرانکو ۴۰ سالی بر اسپانیا حکومت کرد و هنگامی هم که مرد، بدون آنکه خود یا خانوادهاش بخواهند توسط هوادارانش در همین دره به خاکافتادگان دفن شد، محلی که در همه ۴۴ سال پس از فوت او میعادگاه هواداران او بوده است. ۱۸ سال پس از مرگ فرانکو نیز همچنان نزدیکان و هواداران او که آرزوی خاک شدن در کنار ژنرال را داشتند در همین محل دفن میشدند.
گذار به دمکراسی در اسپانیا با توافق دو حزب بزرگ کشور، یعنی حزب محافظهکار مردم که وزرای فرانکو بنایش را گذاشتند و حزب سوسیالیست، قرار شد با سکوت درباره گذشته و عدم پرداختن به آن صورت گیرد. اما به تدریج معلوم شد که زخم آن دوران را برای مدتی مدید نمیتوان در پستو نگه داشت و به آن نپرداخت. اینگونه بود که دولت سوسیالیست خوزه مانوئل ساپاترو که سال ۲۰۰۴ به قدرت رسید گامهایی را در بررسی آن تاریخ سیاه به اجرا گذاشت. مجسمههای فرانکو از شهرها برچیده شدند و به خانوادههای قربانیان جمهوریخواه اجازه داده شد که به نبش قبر گورهای دستهجمعی بروند، هر چند که دولت در کمک مالی به آنها به دلیل مخالفت مجلس نتوانست کاری بکند. اسپانیا بعد از کامبوج دارای بیشترین قبرهای دستهجمعی ناگشوده است.
سال ۲۰۱۱ که محافظهکاران جمعشده در حزب مردم دوباره به قدرت بازگشتند، آن تلاشها متوقف ماند. ولی در خود مجلس در سالهای اخیر که اکثریت از آن حزب مردم نبود قانونی به تصویب رسید که به موجب آن میبایست جسد فرانکو به محلی که خانوادهاش تعیین کنند منتقل شود، و خود دره نیز باید به موزهای برای بزرگداشت قربانیان فاشیسم و جنایات سالهای دوره فرانکو بدل شود. یک کمیسیون حقیقتیاب هم باید برای بررسی و لغو تمام احکام قضایی دوران فرانکو که با انگیزههای سیاسی صادر شدهاند و اعاده حیثیت از قربانیان آن، تشکیل شود.
دولت محافظهکار اما توجهی به اجرای این مصوبه نکرد و حتی مانع تصویب قانون دیگری شد که بر ایجاد یک کمیسیون از تاریخدانان برای بررسی قتلعام معروف گرنیکا (تابلو معروف پیکاسو) ناظر بود. در گرماگرم جنگ داخلی اسپانیا برای اولین بار در تاریخ، هواپیماهای رژیم هیتلری که به کمک نیروهای فرانکو آمده بودند شهروندان عادی منطقهای در باسک اسپانیا (گرنیکا) که هوادار جمهوریخواهان بودند را بمباران کردند. این اولین بمباران مردم عادی در پشت جبهه و در جریان یک جنگ بود.
«اگر به تاریخ ناخوشایند خود بیاعتنا باشی…»
ژوئن سال ۲۰۱۸ که سوسیالیستها دوباره به قدرت بازگشتند، پدرو سانچز، نخستوزیر، دوباره بازخوانی تاریخ دوران فرانکو را هم در دستور کار قرار داد. اولین اقدام دولت جدید در این راه، اجزای مصوبه مجلس در انتقال جسد فرانکو بود. هواداران فرانکو هم البته به مخالفت برخاستند و از طریق طومارنویسی آنلاینی و جمعآوری امضا سعی کردند که مانع اجرای مصوبه شوند که توفیقی به دست نیاوردند.
برچیدن «بنیاد ملی فرانکو» که وظیفهاش نه صرفاً حفاظت از آرشیوهای دیکتاتور، بلکه زنده نگه داشتن خاطرهای مثبت از او در میان مردم است و پارلمان اروپا هم خواستار انحلال آن است، ممنوعیت و اعمال مجازات برای ستایش فرانکو و نیز تسریع در گشودن قبرهای دستهجمعی جمهوریخواهان و شناسایی و دفن آبرومندانه آنها نیز در دستور بررسی قرار گرفت که تصمیمگیری درباره آنها به دلیل ناپایداری وضعیت مجلس و انتخابات متعدد چندان جنبه عملی نیافته است.
سانچز پیش از رسیدن به نخستوزیری در یک سخنرانی بر سر یکی از این قبرهای دستهجمعی جمهوریخواهان مخالف فرانکو، با انتقاد از ممانعت محافظهکاران در بررسی و درسگیری از رویکردها و سیاهکاریهای دوران دیکتاتور، گفته بود: «اول میگفتند که زخمها تازهاند و نباید آنها را باز کرد، بعداً که سالها سپری شد، گفتند که گذشتهها گذشته و بهتر است که تاریخ فراموششده را باز نکنیم. به عبارتی اول میگفتند که خیلی زود است، بعداً گفتند که خیلی دیر است. ولی راست این است که آن کس که به تاریخ ناخوشایند خود بیاعتنا میماند و از بررسی آن تن میزند، قادر به ساختن آیندهای خوشایند نیست.»
پایان آخرین نماد دیکتاتوری؟
انتقال بقایای جسد فرانکو به محل جدید با هلیکوپتر انجام شد. به هنگام فرود هلیکوپتر ۳۰۰ نفر از هواداران فرانکو که در محل گرد آمدهبودند با سلامهایی بسان هواداران هیتلر، شعارهایی در ستایش از فرانکو و علیه سانچز سر دادند. مدیریت مراسم خاکسپاری مجدد فرانکو هم به پسر یکی از افسران ارشد هوادار او سپرده شده بود که سال ۱۹۸۱ در حمله به پارلمان اسپانیا و تلاش برای احیای نظامی فرانکویی نقشی محوری داشت.
انتقال جسد با انتقاد و اعتراض شدید احزاب راست مخالف روبرو شد. آنها دولت را متهم کردند که دوباره زخمهای دوران جنگ داخلی را باز میکند و با جابهجایی جسد فرانکو قصد دارد در چشم هوادارانش کارنامهای از موفقیت و وفاداری به قول و قرارها به نمایش بگذارد. در جریان رایگیری برای انتقال در مجلس، نمایندگان حزب محافظهکار با سابقه مردم و حزب راست جدید سیادادنوس یا در رایگیری شرکت نکردند یا رای ممتنع دادند.
کم نیستند کسانی در جامعه اسپانیا که از انتقال جسد فرانکو، ولو با تاخیر، استقبال کردهاند و همچون روزنامه ال پائیس، بزرگترین روزنامه اسپانیا، روز ۲۴ اکتبر را روزی تاریخی و «پایان آخرین نماد بزرگ دوران دیکتاتوری» خواندند. انتقادهایی هم البته از موضع چپ مطرح بود. پابلو ایگلسیاس، رهبر حزب چپگرای جدید پودموس که پدر و پدربزرگش زندانی رژیم فرانکو بودند و عمویش اعدام شد دولت سانچز را به تاخیر و تعلل متهم کرد و مدعی شد که اقدام کنونی هم به تلاش دولت برای بهتر کردن وجهه خود در انتخابات دهم نوامبر برمیگردد. برخی از نمایندگان مجلس نیز در رد تیتر درشت روزنامه ال پائیس توئیت زدند که آخرین نماد دیکتاتوری فرانکو احیای سلطنت است که هنوز اسپانیا با آن درگیر است.
گشودن قبرهای دستهجمعی
هزینه نگهداری «دره به خاکافتادگان» تاکنون سالی دو میلیون یورو بوده است و تصمیمگیری درباره آینده آن محل با بحث و جدلهای فراوانی همراه بوده است. برخی از سیاستمداران خواهان تبدیل این مکان به نوعی از قبرستان ملی مانند قبرستان آرلینگتون در واشینگتن (آمریکا) هستند. روزنامه ال پائیس اما از قول نیکولاس سانچز آلبورنس، آخرین بازمانده کار اجباری در دره به خاکافتادگان و استاد سابق تاریخ نوشته است که این ایده مسخره است، چرا که قبرستان آرلینگتون محلی خنثی است و یک صلیب بتنی ۱۵۵ متری آنجا وجود ندارد که این بیطرفی را خدشهدار کند.
یک پیشنهاد دیگر این است که بنا به دست طبعیت واگذار شود، به خصوص که آبهای زیرزمینی هم به تدریج در حال نفوذ در آن هستند. عدهای اما معتقدند که استفاده آموزشی و پرورشی از این بنا را نباید دستکم گرفت و از این لحاظ میتوان آن را با تغییراتی به محلی برای عبرت تاریخی و بازخوانی نقادانه تاریخ معاصر اسپانیا بدل کرد.
همزمان با این بحثها کار گشودن قبرهای دستهجمعی افتادگان بینام و نشان جنگ داخلی هم به تدریج پیش میرود. از سال ۲۰۰۸ که مجلس با اکثریت سوسیالیستها به نبش این قبرها و شناسایی اجساد و دفن آبرومندانه آنها رای داد تاکنون از طرف دولت اقدامات محدودی صورت گرفته است و کار عمده را انجمنی مردمنهاد با نام «انجمن احیای خاطره تاریخی» انجام داده است.
از سال ۲۰۰۰ تاکنون محموعاً ۷۴۰ قبر دستهجمعی گشوده شدهاند که به بیرون کشیدن بقایای بیش از ۹ هزار جسد و شناسایی تا حد ممکن و دفن مجدد آنها انجامیده است. تخمین زده میشود که ۲۵ هزار جسد دیگر در گورهای دستهجمعی در گوشه و کنار اسپانیا وجود دارند. دولت سانچز قول داده است که هم خود تلاش بیشتری بکند، هم بودجه بیشتری اختصاص دهد با این وعده که تا پایان امسال ۱۳ قبر دستهجمعی دیگر گشوده شود.
منبع: بیبیسی
نظر شما :