مهدی نصیری و مهدی بازرگان؛ آموزههای یک اعتراف پس از ۲۵ سال
مهرداد خدیر: هفته گذشته و به مناسبت بیست و پنجمین سالروز درگذشت مهندس مهدی بازرگان، نخستوزیر دولت موقت انقلاب اسلامی و از پیشگامان روشنگری دینی در تاریخ معاصر، یکی از جدیترین منتقدان او در اولین توئیت خود اذعان کرد: «احساس میکنم در تمام این سالها در نقد نظری و معرفتی او جانب انصاف را رعایت نکردهایم.»
این توئیت را مهدی نصیری سردبیر و مدیر مسئول روزنامه کیهان در سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۴ نوشت که پس از خروج از کیهان همان خط مشی را با زبانی تندتر در هفتهنامه «صبح» و از ۷۴ تا ۷۸ ادامه داد و پس از آن از مطبوعات و رسانههای سیاسی فاصله گرفت و سالهاست وقت و همت خود را صرف اثبات این گزاره میکند که اسلام ناب با «عرفان» و «فلسفه» سازگار نیست و البته میکوشد دیدگاههای خود را متفاوت از انجمن حجتیه معرفی کند.
توئیت «مهدی نصیری» آن هم در اولین حضور در دنیای توئیتر به کام اصولگرایان رادیکال، خوش نیامد زیرا دوست ندارند این تصور ایجاد شود که رفتار آنان با مهندس بازرگان درست نبوده است.
از این رو آقای نصیری اقدام به انتشار پیامهای تسلیت آیتالله خامنهای خطاب به دکتر یدالله سحابی در بهمن ۱۳۷۳ و به مناسبت درگذشت مهندس بازرگان و نیز پیام ایشان به مناسبت درگذشت دکتر سحابی در فروردین ۱۳۸۲ کرد که به خصوص درباره دکتر سحابی بر «انصاف» او تأکید ورزیدهاند.
ناخشنودیها اما ادامه یافت و آقای نصیری را به این توضیح مجدد واداشت که یادآور شود: «در مورد بازرگان بسیاری از ما انقلابیون، ناخشنودی خود را از مواضع سیاسی آن مرحوم به اصل دیانت و همه باورهای دینی او سرایت دادیم و من بر این باورم که دچار خطا و بیانصافی شدیم و از این بابت باید طلب عفو مغفرت کنیم.»
مدیر مسئول پیشین کیهان که با حملات به روشنفکران عرفی مانند احمد شاملو و احسان نراقی و روزنامهنگارانی چون مسعود بهنود و چهرههای ملی مذهبی همچون مهندس بازرگان شناخته میشد البته همچنان به گونهای سخن میگویند که انگار تمام حقیقت نزد آنان است و باز دیگران را قضاوت میکند و تنها اعتراف او «تسری مواضع سیاسی به باورهای دینی» است در حالی که همکار او – یوسفعلی میرشکاکِ شاعر - که در نقد شاملو هیچ حرمتی را رعایت نمیکرد به شکل صریحتری اظهار تأسف کرده و یادآور شده این جنجالها مربوط به دوره جوانی او بوده و در واقع گفته از کجا معلوم که ما درست میگوییم و دیگران نه؟
از این منظر اعتراف یوسفعلی میرشکاک از سردبیرش شجاعانهتر است. چون اولی به خاطر این که خود را و یافتههای خود را مصداق اتَمّ حقیقت میدانسته سرزنش میکند و دومی از این بابت متأسف است که مواضع سیاسی را به باورهای دینی تسری میداده و نمیگوید که در باور سیاسی هم بازرگان پیشبینیهایی کرد که درست درآمدند و مشهورتر از همه تأکید بر پایان جنگ و نشان به آن نشان که کیهان دو روز قبل از قبول قطعنامه این موضع را به تندترین زبان سرزنش کرد.
در گفتههای آقای میرشکاک اما کلمهای هست که کلید ماجراست: جوانی. او گفته اینها مربوط به «جنجالهای جوانی» است. جالب است که خیلی سال پیش در اوایل دوره پهلوی دوم مهندس بازرگان، در جزوهای جوانان را انذار داده و نوشته بود: «…آیا حیثیت و سرنوشت یک مملکت هجده میلیونی کمتر از مال شخص شماست که اینطور بیگدار به آب زده بیپروا با آن بازی میکنید؟ اگر مقدرات آتیه کشور ما در نتیجهٔ ناشیگری دخالت امثال شماها خراب شود ثمر تلخ آن را پس فردا خودتان نخواهید چشید؟»
مهدی نصیری متولد سال ۱۳۴۲ است. یعنی در سال ۱۳۷۰ هنوز سی ساله نشده بود ولی به بازرگان که دو برابر کل سن او کار سیاسی کرده بود طعنه میزد. اکنون اما آقای نصیری ۵۶ ساله است. تفاوت در همین است. آن موقع نصف سن امروز را داشت.
بیش از نیم قرن پیش، جلال آلاحمد از حضور و اقامت محمدعلی جمالزاده در ژنو به تندی انتقاد کرده بود. پاسخ پدر داستاننویسی ایران به او بسیار قابل تأمل است: «از کتاب من – صحرای محشر - خوشتان نیامده است. خیلی از هموطنان با شما هم عقیدهاند ولی خودم از آن بدم نمیآید. نوشتن آن برای من تفریح بزرگی بود و اگر از عهده برنیامدهام تقصیر من نیست… میبینم که خیلی غضبناک هستید و وقتی نامه شما را خواندم جوانان انگلیسی امروز در نظرم مجسم شدند که در عالم ادب و هنر به آنها لقب «غضبناک» داده اند… یقین دارم وقتی این مطالب را برای من نوشتید صورتتان گل انداخته بوده و در چشمانتان شراره و غضب عصبانیت شعلهور بوده و از همین راه دور از تماشای آن لذت بردم اما استدعا دارم آن را جای مطمئن و محکمی بگذارید که مفقود نشود و وقتی به ۵۰ سالگی رسیدید بار دیگر آن را بخوانید.»
جلال آلاحمد البته قبل از ۵۰ سالگی درگذشت ولی آقای نصیری به ۵۰ سالگی رسیده و از آن عبور کرده و حالا که به نظرات دوره جوانی نگاه میکند از این که جانب انصاف را درباره یک سیاستمدار کهنهکار رعایت نکرده، پشیمان است.
منبع: عصر ایران
نظر شما :