دبیرکل سازمان ملل در دوران جنگ ایران و عراق درگذشت
خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل پیشین سازمان ملل و نخستوزیر پیشین پرو در سن ۱۰۰ سالگی درگذشت.
در طول دو دوره دبیرکلی سازمان ملل، دکوئیار در کسب توافقنامههای صلح در آمریکای لاتین، آفریقا، آسیا و خاورمیانه نقش میانجی را داشت.
از جمله دستاوردهای مهم او مذاکره برای برقراری آتشبس در جنگ ایران و عراق در سال ۱۹۸۸ در پی هشت سال جنگ بین این دو کشور بود. او در دسامبر ۱۹۹۱ با ارائه گزارشی به شورای امنیت به صراحت از عراق به عنوان آغازکننده جنگ نام برد.
آنتونیو گوترش، دبیرکل فعلی سازمان ملل در بیانیهای گفته که از شنیدن خبر درگذشت خاویر پرز دکوئیار «عمیقا متاثر» شده است.
در این بیانیه از آقای دکوئیار به عنوان «دولتمردی برجسته، دیپلماتی متعهد و الهامبخش» یاد شده که «تاثیر عمیقی بر سازمان ملل و جهان گذاشت».
رئیسجمهور پرو هم در توئیتی از پرز دکوئیار به عنوان «دموکراتی تمام عیار» نام برد. وی گفت که این شخصیت سیاسی «تمام زندگی خود را وقف کار برای توسعه و پیشرفت کشورش کرد».
پرز دکوئیار قبل از آنکه فعالیتهای سیاسی خود را در وزارت خارجه پرو آغاز کند در دانشگاه کاتولیک شهر لیما حقوق خوانده و پس از ورود به وزارت خارجه، در سفارتخانههای کشورش در سراسر اروپا و آمریکای لاتین کار کرد.
در اولین نشست رسمی مجمع عمومی سازمان ملل پس از جنگ جهانی اول که در سال ۱۹۴۶ برگزار شد، او به عنوان عضو اولین هیات دیپلماتیک پرو در سازمان ملل حضور داشت.
در سازمان ملل او در مقام ریاست شورای امنیت در تصمیمگیریهای مهم و همچنین به عنوان نماینده ویژه این سازمان در میانجیگری صلح بین یونان و ترکیه در ۱۹۷۴ به دنبال حمله ترکیه به قبرس نقش داشت.
در سال ۱۹۸۱ به عنوان پنجمین دبیرکل سازمان ملل کارش را آغاز کرد. او اولین سیاستمدار آمریکای لاتین بود که این پست را در اختیار گرفت.
پرز دکوئیار در جریان برخی از بحرانیترین سالهای جنگ سرد بین آمریکا و شوروی سابق هدایت تلاشهای بینالمللی برای کاهش تنش را برعهده داشت.
او در پایان دوره دوم دبیرکلی سازمان ملل در سال ۱۹۹۱، علاوه بر توافق آتشبس ایران و عراق در پایان دادن به خصومت در صحرای غربی و جنگ داخلی در السالوادور، کلمبیا و نیکاراگوئه نقش داشت.
به عنوان دبیرکل سازمان ملل، او همچنین در خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان ایفای نقش کرد.
خاویر پرز دکوئیار در انتخابات ریاستجمهوری پرو در سال ۱۹۹۵ شرکت کرد اما نتوانست بر رقیبش آلبرتو فوجیموری پیروز شود.
پس از استعفای فوجیموری در سال ۲۰۰۰ و در بحبوحه رسواییهای مالی، او مدتی کوتاه به عنوان وزیر خارجه و نخستوزیر، به دولت انتقالی در برگزاری انتخاباتهای آزاد و منصفانه کمک کرد. پس از آن او به سمت سفیر پرو در فرانسه منصوب شد.
گزارش دکوئیار: صدام آغازگر جنگ بود
پرز دکوئیار در سال ۸۳ در گفتوگویی با بیبیسی به این نکته اشاره کرد که شورای امنیت سازمان ملل متحد با وجود اینکه موضوع تهاجم عراق به ایران را پذیرفته بود هیچگاه عراق را به عنوان متجاوز معرفی نکرد. اشتباه سازمان ملل متحد در مورد جنگ ایران و عراق این بود که هیچگاه مجازاتی برای متجاوز و آغازکننده این جنگ مشخص نکرد.
پرز دکوئیار در دسامبر ۱۹۹۱ با ارائه گزارشی به شورای امنیت به صراحت از عراق به عنوان آغازکننده جنگ نام برد. هر چند شورای امنیت این گزارش را به عنوان یک سند رسمی پذیرفت ولی در مورد آن اقدامی انجام نداد.
این در حالی است که در پی تهاجم صدام حسین به کویت در سال ۱۹۹۰ شورای امنیت به سرعت و با قاطعیت عراق را محکوم کرد و سپس راههایی را برای تامین خسارات وارد شده به کویت تصویب کرد.
دبیرکل پیشین سازمان ملل متحد، از خاطرات خود از دیدارهای متعددش با صدام حسین، رئیسجمهور پیشین عراق میگوید و او را مردی «بسیار، بسیار یکدنده و سمج» میداند که «فکر میکند همه حقیقت پیش اوست و دیگران همه دروغ میگویند».
از قطعنامه آتشبس تا اعلام متجاوز
بامداد ۱۸ ژوئیه ۱۹۸۸، جیاندومنیکو پیکو دستیار خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل سازمان ملل متحد، پیامی تلفنی از او دریافت میکند تا سفر خود به جزیره زیبای بریونی در یوگسلاوی را ناتمام بگذارد و به سرعت به نیویورک بازگردد.
محمدجعفر محلاتی سفیر وقت ایران در سازمان ملل متحد دقایقی پس از نیمه شب به منزل دکوئیار تلفن میزند تا به او بگوید ساعاتی قبل نامهای از آیتالله سید علی خامنهای، رئیسجمهوری وقت، مبنی بر پذیرش قطعنامه ۵۹۸ دریافت کرده است.
سفیر ایران از خاویر پرز دکوئیار میخواهد هر چه سریعتر اعلام آتشبس کند و به او هشدار میدهد در غیراین صورت سازمان ملل مسئول خونریزیهای بعدی خواهد بود.
دکوئیار دستیار خود را مسئول پیگیری و اجرای این قطعنامه میکند؛ ماموریتی که ده سال بعد مهمترین بخش کتاب پیکو «مرد بدون اسلحه» میشود.
پیکو در سن ۳۹ سالگی خود را در هنگامه یافتن راهی برای پایان یکی از طولانیترین جنگهای قرن بیستم مییابد.
یک سال پس از صدور قطعنامه ۵۹۸، ایران که سرسختانه خواستار جابهجایی ترتیب بندهای قطعنامه و تعیین متجاوز به عنوان گام اول شده بود، ناگهان خواهان اجرای هر چه سریعتر همان بند نخست قطعنامه یعنی آتشبس فوری میشود.
پیکو در این کتاب لحظه به لحظه حوادث این روزهای تعیین کننده را ترسیم میکند. علیاکبر ولایتی وزیر خارجه وقت در ۲۵ ژوئیه عجولانه و با این ماموریت وارد نیویورک میشود که بدون آتشبس به ایران بازنگردد.
اکنون نوبت عراق بود که سرمست از پیروزیهای خود که تا حد زیادی ناشی از استفاده وسیع از سلاحهای شیمیایی علیه سربازان ایرانی بود به دنبال خرید وقت باشد تا هر چه بیشتر وارد خاک این کشور شود. اما طارق عزیز وزیر خارجه عراق صبورانه و تنها با این ماموریت به مقر سازمان ملل متحد میآید که با همتای ایرانی خود ملاقات کند. او حتی به پیشنویس تهیه شده برای آتشبس توسط دکوئیار دست نمیزند.
پیکو میگوید مقامهای عراقی که میدانستند که ایران حاضر به ملاقات رودررو نیست احتمالاً برای زمان خریدن و اشغال بیشتر استانهای غربی و نفتخیز ایران چنین شرطی را گذاشته بودند.
پیکو توضیح میدهد چگونه قدرتهای بزرگ جهانی که همواره خواستار پایان جنگ ایران و عراق بودند و صدام نیز که نگران سقوط رژیمش بود، ناگهان با چرخشی ۱۸۰ درجهای تمایلی به آتشبس نشان نمیدانند.
او مینویسد دیپلماتهای آمریکایی در سازمان ملل متحد نقشههایی را به او نشان داده که حاوی مسیرهای احتمالی حمله عراق و ورود به خاک ایران بوده است. یکی از آنها به او گفته که عجلهای نیست و آمریکا و شوروی چند ماه بعد شاید خود راهی برای پایان جنگ بیابند: «ما گمان نمیکنیم که این کار اکنون شدنی باشد. واشنگتن معتقد است در اکتبر که وزیر خارجه ما با وزیر خارجه شوروی ملاقات میکند، آنها فکرهایشان را روی هم میریزند و جنگ را تمام میکنند.»
پیکو تاکید میکند که سیاست آمریکا در این جنگ خسته و فرسوده کردن ایران و عراق تا جای ممکن بوده و در ماههای پایانی نیز از اینکه ارتش عراق ممکن است حکومت ایران را به آستانه فروپاشی بیاورد چندان ناخشنود نبوده است.
اما او نگران است که ایران در این چند ماه برای جلوگیری از پیشروی عراق دست به اقدامات «تروریستی» در سراسر جهان بزند. برای همین با کمک دیپلماتهای عربستان سعودی و کشورهای دیگر صدام حسین سرانجام راضی میشود آتشبس را بپذیرد و ایران نیز پیششرط عراق برای مذاکره رودررو را قبول میکند.
سه سال بعد پیکو و دیپلماتهای ایرانی دوباره به هم میرسند. این بار سازمان ملل متحد خواهان آزادی دیپلماتهای غربی در لبنان است و ایران به دنبال اجرای بند ششم قطعنامه یعنی تعیین متجاوز.
پیکو میگوید خاویر پرز دکوئیار «بدون هیچ تعهد رسمی» تنها به کمال خرازی سفیر ایران در سازمان ملل متحد گفت که درصدد «تماس» با دو کشور در ارتباط با بند ششم قطعنامه است. مدتی بعد کمیتهای مستقل مامور بررسی تعیین متجاوز جنگ میشود. ایران نیز در مقابل قول میدهد که از نفوذ خود در لبنان برای آزادی گروگانهای غربی استفاده کند. هر دو طرف نهایتاً به خواسته خود رسیدند.
سازمان ملل متحد اعلام کرد که با وجود اقدامات مرزی ایران، این عراق بود که با چند لشگر وارد خاک ایران شد. ایران نیز با فشار بر روی برخی گروههای لبنانی به آزادی تعدادی از گروگانهای آمریکایی و اروپایی کمک کرد.
انتشار کتاب پیکو در سال ۱۹۹۹ بلافاصله واکنش شدید عراق را به همراه داشت. نمایندگی دایم عراق در سازمان ملل متحد چند روز پس از بیرون آمدن این کتاب سازمان را متهم کرد با ایران معامله کرده و در مقابل رهایی گروگانها عراق را آغازگر جنگ معرفی کرده است. مقامهای سازمان ملل این اتهام را قویاً رد کردند.
پیکو در این کتاب میگوید تنها معاملهای که شده بین «آزادی» و «حقیقت» بوده است. یک طرف به آزادی عدهای کمک کرده و طرف دیگر این «حقیقت» یعنی آغاز جنگ را معرفی کرده است.
منبع: بیبیسی
نظر شما :