محمدرضا خاتمی: امام نظام پارلمانتاریستی را به ریاستی ترجیح میداد
***
جایگاه مجلس در اندیشه امام چیست؟ امام به عنوان بنیانگذار نظام و ولی فقیه زمان، چه اندیشهای در خصوص مجلس دارد؟
به نظر من امام علاقه خاصی به مرحوم مدرس داشت و از این لحاظ مجلس و پارلمان در ذهن امام خیلی برجسته بود. امام نظام پارلمانتاریستی را به نظام ریاستی ترجیح میداد، از این لحاظ امام تلاش داشت که انتخابات مجلس به نحو آزاد برگزار بشود، نمایندگان واقعی بالا بیایند و مدام قدرتشان زیاد شود.
البته امام عتاب و خطاب داشت و نصیحت میکرد اما من ندیدم در کار مجلس دخالت کند، مهمترین موردی که الان برخی از آقایون آن را مستمسک برخی کارها قرار میدهند سر نخست وزیری آقای موسوی بود. امام به مجلس نامهای مینویسد دلایل خود را میآورد که من به این دلایل صلاح میدانم که آقای موسوی نخستوزیر باقی بماند اما آخر نامه مینویسد صلاح با مجلس و رییس جمهور است، هر چی شما تصمیم بگیرید. امام شوخی نمیکرد و تعارف هم نداشت که اینجا چیزی بنویسد و در پشت سر کار دیگری بکند.
ما نمیبینیم که مجلس قانونی تصویب کند و امام با آن مخالفت کند. این نشان اهتمام امام به قانون بود. سر ریاست جمهوری، دولت موقت و چیزهای دیگر اگر قرار بود امام خود تصمیم بگیرد تصمیمات دیگری میگرفت اما واگذار کرد به اهل خرد و اهل حل و عقد و مردم و از این تصمیمات هم حمایت میکرد. در ذهن امام کاملا برجسته بود که حدود را باید رعایت کند و اگر رعایت بکند دیگران رعایت خواهند کرد.
اما به هرحال در آن وضعیت که ما بعد از انقلاب داشتیم حتما اتفاقات ناگواری روی داده است که باید ریشهیابی کرد ولی این جفای بزرگی است که همه این جفاها را منتسب به یک فرد بکنیم در حالی که ما ایرادات زیادی در کل سیستم داشتیم که ممکن بود یک مسائلی هم پیش بیاید.
پس از جنگ برخی از نمایندگان مجلس سوم به امام نامه مینویسند و خواستار بازگشت به قانون میشوند، این نامه را برخی امضا نمیکنند چون فکر میکنند که امام به امضاکنندگان نامه عتاب میکنند اما دقیقا برعکس آن اتفاق میافتد. این ذهنیت گویا در میان نمایندگان مجلس با آنچه که شما گفتید و پاسخ امام هم نشانگر آن است، سازگاری ندارد.
اوج قانونگرایی و قانونپذیری امام در زمان اوج اقتدار امام بود. سال آخر که امام جنگ را برده بود، منافقین سرکوب شده بودند، در داخل انسجام خیلی خوبی بود و در حقیقت ایران از همه مشکلاتی که داشت سربرآورده بود، امام آنجا میگویند همه باید به قانون برگردیم. اگر کسی دیکتاتور باشد تازه در این شرایط میگویند که قانون همان است که من میگویم. در حالی که امام در پاسخ نامه نمایندگان میگوید شما درست میگویید. اینکه چند نفر نماینده در نامه به امام در مورد قانون چیزی میخواهند و در واقع از او انتقاد میکنند امام با آن روی باز میپذیرد بهترین نشانه قانونگرایی است.
امام این ویژگی بزرگ را داشت که به نظرم چه در تفکرش و چه در عملش و چه در ساختار فکری و شخصیتیاش، قانون و مجلس و مردم سالاری جایگاه خاص خود را داشت و امام به خود اجازه نمیداد که این حریمها را بشکند.
مجلس خوب و مجلس مردمی در نظام جمهوری اسلامی چه مجلسی است این مجلس چه ویژگی باید داشته باشد؟
اولا جایگاه قانونی مجلس جایگاه رفیعی است، ثانیا در فرهنگ انقلاب اسلامی ریشه دارد و از اندیشه امام برگرفته شده است از «میزان رای ملت است» تا «مجلس عصاره فضائل ملت است» تا «مجلس در راس امور است» که حالا باید بگوییم بود و الان دیگر نیست.
مجلس نوساناتی داشته است مجالس خیلی خوب داشتیم مجالس فداکار داشتیم. این صفات را البته نمیتوان به همه نمایندگان یک مجلس تعمیم داد. اما از یک نکته در تشکیل مجلس غافل ماندهایم. اگر امام میگوید مردم ولی نعمت ما هستند، این مجلس باید خود را نماینده واقعی مردم بداند و در برابر هیچ قدرتی جز مردم سر تعظیم فرود نیاورد. مجلس یعنی یک لولایی که مردم را با حکومت پیوند میدهد، این مجلس است که دموکراسی مستقیم را نمایندگی میکند. ما باید این تمهید را فراهم بکنیم که واقعا نمایندگانی که انتخاب میشوند عصاره فضایل ملت و نمانده مردم باشند وارد مجلس بشوند. این تمهید که نشده هیچ، بلکه برعکس آن نیز اتفاق افتاده است با نظارت استصوابی و کارهای اشتباه دیگر.
نماینده مجلس باید خود را پاسخگوی به ملت بداند. خداترسی و تقوا و ایمان جای خود دارد اما نماینده باید خود را پاسخگوی ملت و زبان ملت بداند. ما نمایندهای را میخواهیم که در عین حال که دانا است شجاع هم باشد. لکنت زبان نداشته باشد. امام از مجلس خوشش میآید برای اینکه مدرس را میشناخت، مدرسی که شجاع بود. امام میگوید مجلسیها باید شجاع باشند اینکه در برابر انحرافات و کجیها و کاستیها عرض اندام بکنند.
چون به این نکات توجه نکردیم مجلس ما عملا علیرغم اینکه باز هم نسبت به بخشهای دیگر حکومت در مجموعه مردمیترین بخشهای حکومت است اما نقاط آسیبپذیر خیلی زیادی دارد و گاهی اوقات حتی دیدیم که متاسفانه در برابر قدرت قاهره درون حکومت مرعوب و گاهی اوقات تسلیم شده است. این نکته مهمی است که باید در نظر گرفت.
تمهید مجلس لوازم خاص خود را میخواهد نظام پارلمانتاریستی اگر حزب نداشته باشد، شکل نمیگیرد. اگر جامعه مدنی قوی نباشد نظام پارلمانتاریستی شکل نمیگیرد، دولتساز میشود نه مردمساز. به نظر من انگار یک تعمدی وجود دارد که عدهای میخواهند مجلس را آنگونه باب طبع خودشان هست تشکیل بدهند، بنابراین قانون را به شکل خاص تفسیر میکنند انتخابات را آنگونه برگزار میکنند و اگر چند تا نماینده واقعی هم به مجلس برود، با فشارهای و تطمیعها اجازه نمیدهند کاری را انجام دهند.
این درحالی است که اگر ما به مردم اعتماد کنیم اگر احیانا در مواردی افراد نادرستی هم وارد مجلس شود اکثریت قاطع مجلس آنچنان هیمنه و شکوه و جلال و عظمت دارند که آن چند تا نتوانند کار خود را از پیش ببرند. به نظرم الان یکی از مهمترین وجهه همت همه کسانی که میخواهند در حقیقت قانون اساسی به درستی اجرا شود، این باشد که ما یک مجلس قوی داشته باشیم اما با این شیوه اجرای قانون، این مساله یک آرزوی دست نیافتنی است.
آقای دکتر! در این سی سال ۸ تا مجلس تشکیل شده است، این مجالس چه تفاوتهایی با هم داشتند. احساس میشود پس از تشکیل مجلس اول، یک سیر نزولی در روند قدرت مجلس ایجاد شده است.
مجالس دور اول متشکل از افراد انقلابی بود و از شور انقلابی برخاسته بود. روند انتخابات را ما میتوانیم دو قسمت کنیم، یک قسمت تا مجلس سوم که به نظر من یک انتخابات تقریبا آزاد و منصفانه و عادلانهای داشتیم. از انتخابات چهارم کم و بیش دستکاری در انتخابات شروع شد البته نوسان هم داشت. ما انتخابات مجلس ششم هم داشتیم، مجلس پنجم هم بهتر از هفتم و چهارم بود اما هفتم و هشتم کاملا بسته بود.
این مجالس عمدتا چه ایرادات کلی داشتهاند؟
ایراد نخست این است که در برابر مجلس یک قدرت قاهره مالی و روانی وجود دارد بنام دولت که همیشه هم بوده است. دولت بیشترین کارشناسها را دارد، بیشترین پول را دارد، بیشترین تجربه را هم دارد و بنابراین خیلی میتواند روی نظرات کارشناسی مجلس اثرگذار باشد. یک بودجه وقتی میآید داخل مجلس، مجلس فقط چند درصد میتواند بر این بودجه تاثیر بگذارد چون نه وقت دارد و نه توان تحقیقاتی آن را دارد.
ایراد دوم این است که ما در جمهوری اسلامی مجلس را کارخانه وضع قانون کردهایم، آن وقت میبینیم که ۶ قانون متناقض داریم که هیچ کدام از آنها باطل نشده است، اینها هر جایی یک بلبشویی به وجود آورده و هر کسی یک قانون را وضع کرده است.
ایراد سوم اینکه، مجلس آنچنان که باید و شاید به کار نظارتی نپرداخته است. نظارت یعنی جلوگیری از استبداد، قانون گریزی و قانون ستیزی. دولت نباید بتواند از قانون بگریزد، قوه قضاییه که امنیت و جان و مال مردم را باید تامین کند، نباید از قانون دربرود.
شما نایب رییس مجلس ششم بودید و بالاترین رای یک نماینده را در تاریخ مجالس هشتگانه آوردید. بسیاری مجلس ششم را متفاوتتر از این مجالس دیگر غیر از مجلس اول که قصهای جداگانه دارد، میدانند و برای این مجلس امتیاز ویژهای قائلند. شما چه نظری دارید؟
مجلس ششم در حقیقت درست جامعه آن زمان را و خواستهها و مطالبات مردم را نمایندگی میکرد. در این مجلس عموما اصلاحطلبان حضور داشتند اما در عین حال محافظهکاران هم بودند و قویترین آنها هم بودند. مجلسی بود که واقعا میخواست نقش مجلس را ایفا بکند یعنی قوه نظارتی خود را اعمال بکند و از حقوق مردم دفاع بکند نه اینکه فقط قانون وضع کند. به همین دلیل هم هست که ما در طول تاریخ مجالس، چالش بیشتری را بین مجلس ششم و بخشهای قانونگریز حاکمیت داشتم. این اصطلاح از یکی از بزرگان کشور بود که میگفت ما هر روز که رادیو را باز میکردیم و مجلس را گوش میکردیم تنمان میلرزید چون مجلس مدام تذکر قانونی میداد.
یکی از ویژِگیهای مجلس ششم شجاعت بود، نمایندگان لکنت زبان نداشتند خیلی روی این مجلس فشار آمد حتی از سوی دوستان خود. اما نمایندگان دنبال این نبودند که بار خود را ببندند البته ممکن است که افراد فرصت طلبی هم بوده باشند اما اکثریت نمایندگان مجلس قدرتطلب نبودند، کسی که قدرتطلب است با قدرت باید بسازد نه اینکه با آن چالش کند و درگیر باشد.
بجز فضای سیاسی در عرصههای اقتصادی و فرهنگی مجلس چگونه ظاهر شد؟
مجلس ششم بنیان جدیدی در سیاست ورزی و مسائل اجتماعی و فرهنگی در داخل کشور گذاشت اما میخواهم ادعا بکنم که در مسائل اقتصادی و معیشتی کارهای بزرگی انجام داد که شاید کمنظیر باشد در طول تاریخ مجلس در بعد از انقلاب، مجلس ششم توانست راجع به بنیانهای اقتصادی کار بکند و تصمیم گیریهای جدی انجام بدهد که نظیر آن کم دیده شد مثل قانون کار، عوارض، مالیات، خصوصی کردن، تک نرخی شدن ارز و کارهای بنیادین و اساسی دیگر.
تصمیم گیری در مورد هدفمند کردن یارانهها و اصلاح الگوی مصرف که به عمر مجلس ششم نرسید. مجلس ششم این حسن را داشت که با یک دولت همفکر همراه بود اگر نبود شاید این توفیقات را نداشت اما بخش عمدهای از کارهای مجلس ششم در کارهای اجتماعی و معیشتی صرف شد. نتیجه آن هم دیده شد بیکاری ۲۰ درصدی در دوران اصلاحات به ۱۲ درصد رسید تورم از ۳۵ درصد به ۱۲ درصد رسید. سرمایه گذاریها خیلی زیاد شد همکاری مجلس با دولت در گسترش میدانهای نفتی، گسترش صادرات، سرمایه گذاریهای خارجی و... کم نظیر بود که نتایج آن را هنوز هم شاهدیم. اگر امروز دولت نهم و دهم میبالد که صادرات غیر نفتی چند برابر شده یکی نیست بپرسد که این صادرات غیر نفتی چیست؟ اینها عمدتا محصولات پتروشیمی است که اکثرا توسط دولت اصلاحات بنیاد گذاشته شده است.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران
نظر شما :