«جنایت بی‌دقت»؛ روایتی مدرن از فاجعه سینما رکس

۰۶ دی ۱۴۰۰ | ۱۸:۴۰ کد : ۸۷۳۲ دیگر رسانه‌ها
«جنایت بی‌دقت»؛ روایتی مدرن از فاجعه سینما رکس

تینا جلالی

شهرام مکری در جدیدترین ساخته‌اش روی یکی از مهم‌ترین و در عین حال هولناک‌ترین اتفاقات تاریخ معاصر کشورمان دست گذاشته، حادثه سینما رکس یکی از بزرگترین حملات تروریستی که در آن بیش از ۴۰۰ انسان بی‌گناه (علاقه‌مندان فیلم و سینما) طی جنایتی غیرانسانی زنده زنده داخل سالن سینما حین تماشای فیلم گوزن‌ها سوزانده و به مظلوم‌ترین قربانیان انقلاب ۵۷ یادآوری می‌شوند. مکری چنین رخداد تلخی را برای فیلم جدیدش انتخاب کرده اما در بازتعریف این حادثه عظیم نگاه سیاسی به این ماجرا ندارد و تمام بک‌راندهای سیاسی را کاملاً کنار می‌گذارد و به زبان و گرامر سینمایی به روایت این فاجعه ملی می‌پردازد. در جنایت بی‌دقت مخاطب همان روز ماجرا که چگونه این تراژدی اتفاق افتاده را دنبال می‌کند. گفت‌وگوی ما با این کارگردان سینما پیش روی شماست.

از آنجایی که حادثه سینما رکس ابعاد جهانی داشته و یکی از هولناک‌ترین جنایات بشری در طول تاریخ به شمار می‌رود طی صحبت‌ها و تبادل نظری که با نسیم احمدپور (نویسنده و بازیگر فیلم) داشتید به روایت رئال از این موضوع فکر نکرده بودید که مخاطب بیشتری با فیلم ارتباط برقرار کند؟

من فکر می‌کنم تراژدی سینما رکس، تاریخ سینما را با یک واقعه‌ای اجتماعی پیوند می‌زند و از این منظر بسیار مهم است. در تاریخ سینمای ایران همنشینی سینما و وقایع اجتماعی هیچ‌وقت به این اندازه پررنگ نبوده؛ به تعبیری شاید اگر به کل تاریخ سینمای ایران برگردیم مقاطعی را می‌توانیم پیدا کنیم که وقایع اجتماعی و تاریخ سینما به هم نزدیکی‌هایی پیدا کردند مثلاً می‌گوییم فیلم سفر سنگ فیلمی بود که انقلاب ایران را پیش‌بینی می‌کرد یا به عنوان نمونه در تاریخ سینما در دورانی و در روزهای اولیه افتتاح سینما، ممکن است ببینیم که بعضی از تظاهرات و شلوغ‌کارهایی که مقابل سالن سینما اتفاق می‌افتاد که در مورد سینما به شکل یک پدیده غربی و شیوه مبارزه با آن برمی‌گشت ولی فاجعه سینما رکس مهم‌ترین و بزرگترین اتفاق است. حالا وقتی ما به ماجرا و تراژدی سینما رکس نگاه می‌کنیم، می‌توانیم آن را از ابعاد مختلف بررسی کنیم. مثلاً می‌شود از منظری به عنوان داستان پلیسی به آن نگاه کرد، می‌شود به داستان از زاویه آدم‌هایی که از پس آن حادثه زنده ماندند و خانواده‌های آن‌ها به آن پرداخت، می‌شود به شکل‌گیری هسته چهار نفری که سینما را آتش می‌زنند پرداخت، می‌شود سراغ سرمنشاهای سیاسی ماجرا رفت و آن را دنبال کرد یا تاثیری که این ماجرا بر پیروزی انقلاب گذاشت و اصلاً روند خود پرونده اینکه حسین تکبعلی‌زاده دستگیر، بعد آزاد می‌شود و بعد خودش را معرفی می‌کند، دادگاهی و بعد اعدام می‌شود، روند این پرونده به عنوان درام دادگاهی بسیار جذاب است. می‌خواهم بگویم شکل‌های مختلفی این ماجرا دارد که می‌شود به آن پرداخت.

اما مدلی که شما و نسیم احمدپور انتخاب کردید با همه این مدل‌هایی که گفتید متفاوت است و حتی ابعاد این قضیه را کالبدشکافی نمی‌کنید.

بنا به چند دلیل. اول اینکه ما اصلاً هدفمان این نبود که دقیقاً داستان سینما رکس را بسازیم یا هدف نهایی ما این نبود که جزییات آن واقعه را دوباره کالبدشکافی و به شکل فیلم تاریخی به آن نگاه کنیم. ما در واقع ایده‌مان این بود که راجع به تاثیر رابطه تاریخ و سینما حرف بزنیم. راجع به اینکه تاریخ چیست؟ آیا تاریخ این است که ما به یاد می‌آوریم یا آن چیزی است که ما آرزو می‌کنیم یا نکاتی است که ما در کتاب‌ها می‌خوانیم؟ کدام یک از این تعاریف همیشگی نزدیکتر به مفهوم تاریخ از دیدگاه امروز است. در نتیحه ما از بین همه روش‌های موجود که می‌شد به واقعه سینما رکس پرداخت آن مدلی را انتخاب کردیم که بیشتر بتواند از منظر سینما به تاریخ نگاه کند. این شد که سراغ ایده فیلم در فیلم رفتیم. تا شاید بتوانیم به چیزی مثل نگاه کردن به مساله سینما و تاریخ سینما در دل خود سینما نگاه کنیم. این مدل برای ما جذاب‌تر شد.

اشاره کردید که از منظر سیاسی هم می‌شود به واقعه سینما رکس، سیاسی نگاه کرد، در تحلیل‌هایی که راجع به فیلم شما منتشر شد بعضی معتقد بودند فیلم «جنایت بی‌دقت» سیاسی‌ترین فیلم شهرام مکری است با این نظر چقدر موافقید؟ یادم می‌آید برای فیلم «هجوم» از شما پرسیدم که المان‌ها و نشانه‌های ستاره در فیلم ممکن است برداشت‌هایی همچون «شیطان‌پرستی» در پی داشته باشد ولی شما در جوابم گفتید من با سینما و ابعاد سینمایی ماجرا کار دارم و به سیاست ورود نمی‌کنم. حالا نظرتان در مورد این نظرها چیست؟

اتفاقاً در مورد فیلم «جنایت بی‌دقت» از زمانی که روی سناریو کار می‌کردیم، نکته‌ای که در مورد آن مطمئن بودیم، این بود که بک‌راند سیاسی را کاملاً کنار بگذاریم. ببینید! راجع به سینما رکس همان‌طور که قبلاً گفتم از منظرهای مختلف می‌شود نگاه کرد بعضی از این منظرها شبیه آنچه در سؤال قبل گفتم، روایی هستند ولی بعضی‌ها به بک‌گراند سیاسی داستان برمی‌گردد. ما می‌توانیم فکر کنیم که چه عواملی پشت این داستان وجود داشتند؛ چیزی که بیشتر در چهل سال گذشته مورد توجه یا مورد بحث بوده و بیش از هر چیز درباره‌اش بحث شده. وقتی راجع به سینما رکس صحبت می‌شود مخاطب دوست دارد راجع به بک‌راند آن اتفاق که بیشتر سیاسی هستند، بداند و راجع به دست‌های پنهان حرف بزند. چیزی که در پشت ماجرا وجود دارد و نه لزوماً راجع به اتفاقی که افتاده است. ما خیلی کمتر راجع به دو دو تا چهارتای ماجرا در طول این چهل سال حرف زدیم. اینکه خود واقعه چگونه اتفاق افتاد؟ یعنی ابعاد پلیسی ماجرا را کمتر دیدیم. به جایش راجع به ابعاد سیاسی تا دل‌تان بخواهد صحبت شده، راجع به اینکه هر یک از گروه‌های سیاسی مختلف مقصر این ماجرا را طرف مقابل‌شان می‌دانستند. در جنایت بی‌دقت ایده‌ای که ما داشتیم، این بود که از بین گزینه‌های موجود روایت همان روز ماجرا را انتخاب کنیم یعنی تراژدی که اتفاق افتاده در همان روز چگونه به وقوع پیوسته است. به جای اینکه به بک‌راندهای سیاسی ماجرا بپردازیم خود ماجرا را نگاه کنیم، ببینیم این افرادی که سینما به واسطه آن‌ها آتش گرفته چه زمانی از خواب بیدار شدند، چه زمانی رفتند سینما سهیلا، اصلاً چه شده که نتوانستند سینما سهیلا را آتش بزنند، چه شده که از آنجا بیرون آمدند و چه شده سراغ سینما رکس رفتند. ما می‌خواستیم همه این وقایع را پشت سر هم بچینیم و بگوییم آیا با نگاه کردن به وقایع می‌توانیم به برداشت جدیدی از دستی که در پشت ماجراست، برسیم یا کماکان جواب‌ها همان خواهد شد که بود. به جای آنکه مسیرمان این باشد که از ابتدا دست پنهان را شناسایی کنیم ابتدا خود علت معلول وقایع را پشت سر هم ببینیم. به یک ایده‌ای فکر کردم (که در گفت‌وگویی که با حسین معززی‌نیا داشتم هم اشاره کردم) می‌گویند نظم درونی یا نظم دادن خود به خودی از درون. در این تئوری در وهله اول به نظر می‌رسد مجموعه در یک بی‌نظمی کامل وجود دارد اما بعد شما که آرام‌آرام از مجموعه فاصله می‌گیرید و از دورتر آن مجموعه را می‌بینید که انگار آن مجموعه بی‌نظم از درون خود را به یک نظمی رسانده است یا نتیجه نهایی یک مجموعه کامل بی‌نظم منظم به نظر برسد. در چنین مواقعی تجربه تاریخی نشان می‌دهد که آدم‌ها به دست پنهان بیشتر نگاه می‌کنند یعنی وقتی شما واقعه‌ای را می‌بینید و خیلی مجموعه از نظرتان منظم به نظر می‌رسد اگر کسی برای شما توضیح دهد که وقتی به درون واقعه نگاه کنید همه چیز بی‌نظم است مخاطب آن حادثه این را قبول نمی‌کند چون چیزی که از بیرون می‌بیند کاملاً منظم به نظر می‌رسد حالا ممکن است این یک تراژدی باشد شبیه آن چیزی که برای سینما رکس اتفاق افتاد. اما وقتی به درون ماجرای سینما رکس نگاه می‌کنیم، می‌بینیم چقدر اتفاقات بی‌نظم، چقدر اتفاقات بی‌دقت و چه مجموعه بی‌دقتی کنار هم قرار گرفته که در نهایت یک تراژدی خلق شده که آنقدر اندازه این تراژدی بزرگ است که به نظر از مجموعه آن خرد و ریزهای بی‌دقت این ابعاد بزرگ محال به نظر می‌رسد. در نتیجه شما نمی‌توانید بپذیرید که مجموعه آن بی‌دقتی‌ها این تراژدی را به وجود آورده پس سراغ دست پنهان می‌روید.

این ایده‌ای بود که شما در جنایت بی‌دقت به آن پرداختید.

دقیقاً اما نکته‌ای جالبی که وجود دارد، این است که وقتی شما در نهایت به حادثه سینما رکس نگاه می‌کنید حتی اگر فقط خود واقعه را ببینید باز هم شما شروع به برداشت سیاسی از آن واقعه می‌کنید. باز این نتیجه‌ای است که از تماشای جنایت بی‌دقت می‌توانید بگیرید. به همین دلیل است که خیلی از مخاطبان معتقدند فیلم جنایت بی‌دقت ابعاد سیاسی زیادی دارد. آن‌ها چیزی جز دوری از سیاست‌زدگی در فیلم نمی‌بینند اما در نهایت نتیجه‌ای که از فیلم می‌گیرند، برداشت کاملاً سیاسی است. به نظرم این مسیری است که فیلم به مخاطبان پیشنهاد می‌دهد.

یعنی خود فیلم این دریچه را به روی مخاطب باز می‌کند؟

بله، فیلم چنین پیشنهادی را به مخاطب می‌دهد که می‌توانید نتیجه سیاسی برداشت کنید اما چیزی که روی پرده سینما می‌بینید مجموعه‌ای از بی‌نظمی است و این اتفاق هولناک ناشی از مجموعه‌ای بی‌دقتی است که در نهایت یک ری‌اکشن سیاسی را برمی‌انگیزد.

راجع به چند لایه بودن فیلم کمی برای‌مان توضیح می‌دهید یک روایت چند برداشت که دیگر یکجور المان‌های خاص شهرام مکری است. می‌توانیم بگوییم پافشاری بر نوعی سبک به شمار می‌رود؟

راستش صادقانه نیست اگر بگویم به این موضوع فکر نمی‌کنم. یعنی اینکه بگویم وقتی فیلمنامه را می‌نویسم این ایده را در نظر ندارم. خیر. اما اینکه بگویم برای فیلم‌های آینده چنین برنامه‌ریزی دارم باید بگویم واقعاً نمی‌دانم. همین الان دو، سه ایده در ذهن دارم که با آن‌ها سروکله می‌زنم، اما هنوز نمی‌دانم کدام را می‌خواهم بسازم. باید بگویم از بین این ایده‌ها یک ایده هست که هیچ نزدیکی به فیلم‌هایی که تا به حال کار کردم، ندارد.

وقتی فیلم را می‌دیدم، احساس کردم فیلم جنایت بی‌دقت یا همان حادثه سینما رکس روایت مدرن است از یک اتفاق تاریخی است. شهرام مکری در جنایت بی‌دقت یک اتفاق تاریخی را به‌روزرسانی کرده است. یعنی تاریخ در حال حاضر اتفاق می‌افتد و ما همچنان همین آدم‌ها را در اطرافمان می‌بینیم. آیا موافق هستید؟

بله موافقم، یعنی تاریخ مثل بخش‌هایی که مقطع مقطع و جدا جدا هستند مثل چیزی که در گذشته اتفاق افتاده به آن نگاه نکنیم. ما فرض کنیم زمانی داریم به عنوان زمان حال که در آن زندگی می‌کنیم و اگر چیزی به عنوان آینده و گذشته وجود دارد آن‌ها را با تعریفی که از زمان حال می‌شود به آن نگاه کنیم، نه به عنوان چیزی آرشیوی و کلاسه‌بندی شده.

باعث می‌شود فیلم‌تان از جشنواره فجر کنار گذاشته شود، وقتی شما اتفاقات چهل سال گذشته را به‌روزرسانی می‌کنید، یعنی تکبعلی‌زاده همین الان در این دوران هست و به مخاطب می‌گویید به دنبال این آدم در چهل سال گذشته نباشید این اتفاق همین الان در حال حاضر ممکن است روی دهد. این نکته گاهی برتابیده نمی‌شود و باعث زاویه می‌شود.

ببینید مثل سؤال قبلی باید بگویم که به هر حال ما عادت داریم خودمان را در وقایع و اتفاقات و تصاویر بدی که به وجود می‌آید، شریک ندانیم و خودمان را مجزا تصور کنیم. اگر خطایی در زمان حال حاضر اتفاق افتاده ما سعی می‌کنیم بگوییم بخشی از آن نیستیم، اگر کشور ما اشتباهی را انجام می‌دهد ما به عنوان یک شهروند سعی می‌کنیم به همه بفهمانیم که ما بخشی از این اشتباه نیستیم. حالا فرض کنیم اشتباهی در تاریخ اتفاق افتاده که از لحاظ زمانی حتی عقب‌تر از زمان حال حاضر است قطعاً ما محق به خودمان می‌گوییم ما بخشی از آن تاریخ نبودیم، ما بخشی از آن گذشته نبودیم. در فیلم جنایت بی‌دقت داریم می‌گوییم چه تاریخ گذشته و چه اتفاقاتی که در آینده به وقوع می‌پیوندد همه در حال حاضر وجود دارد و این می‌تواند آدم‌هایی را که فکر می‌کنند مجزا از همه چیز هستند، عصبانی کند. می‌فهمم شما چه می‌گویید. این موضوع آن‌ها را ناراحت می‌کند، آن‌ها می‌توانند بگویند ما بخشی از این گذشته که نبودیم، ما بخشی از اتفاقی که می‌افتد، نیستیم ولی واقعیت این است که فیلم جنایت بی‌دقت دارد می‌گوید که همه این موضوعات مثل لایه‌های فتوشاپ است که شما فقط لایه‌هایی را خاموش و روشن می‌کنید وگرنه همزمان همه آن‌ها در حال دیده شدن است.

فیلم جنایت بی‌دقت همزمان از چند زاویه روایت می‌شود و در یک سکانس همه این زاویه‌ها با هم تلاقی می‌کند و در نهایت به فیلم گوزن‌ها می‌رسیم من به عنوان مخاطب خودم را جزو فیلم احساس کردم انگار دوربین از من ِ تماشاگر در سینما شروع می‌شود و همین‌طور می‌چرخد…

واقعیت را بگویم این روزها کامنت‌های جالب از مخاطبان این فیلم می‌گیرم. مثلاً یکی، دو نفر که فیلم را در سینما می‌بینند، می‌گویند که هنگام تماشای فیلم دو نفر از سالن سینما بیرون رفتند من به بغل دستی خودم گفتم آن‌ها رفتند سینما را آتش بزنند. (می‌خندد)

شروع فیلم‌تان که با آتش‌سوزی و صدای سوختن همراه است چنین تصوری را در ذهن به وجود می‌آورد.

نسیم می‌گوید این شبیه یکجور پرفرومنس می‌شود و شبیه یکجور اجراست. همان ابتدای فیلم گفتم دوست دارم فیلم تماشاگر را درگیر کند، این فیلم چنین ایده‌ای را به وجود می‌آورد، چون کامنت‌های بسیاری در این باره به من رسید. یا یکی از مخاطبان از شهرستان به من پیغام داد که ما در سالن سینما در حال تماشای فیلم شما بودیم ناگهان برق اتصالی کرد و رفت ما فکر کردیم این تعمدی از جانب شماست و در واقع یکجور اجراست. خب این نهایت اتفاقی است که درباره فیلم من بیفتد.

مخاطب که ما باشیم در سینما فیلم جنایت بی‌دقت می‌بینیم، در عین حال همراه با مخاطبان داخل فیلم هستیم و با چرخش دوربین به تماشای فیلم جنایت بی‌دقت در خود فیلم می‌نشینیم.

و در نهایت فیلم جنایت بی‌دقت تبدیل می‌شود به فیلم گوزن‌ها و این فیلم گوزن‌هاست که صفحه سینما را در برمی‌گیرد و در حقیقت پیوند این سه لایه در این میزانسن است و در این موقعیت به هم می‌رسند. در واقع تماشاچی‌هایی که به سالن آمدند، فیلمی که در سالن نمایش داده می‌شود و آتش‌زنندگان هم که وارد سالن سینما شدند، لایه‌های سه‌گانه فیلم هستند. امیدواری من این است این سه لایه در این میزانسن به تماشاچی‌ها که در سالن نشسته‌اند برسد که راستش از کامنت‌ها به نظرم می‌رسد این اتفاق افتاده. به خاطر همین اصرار دارم که مخاطب حتماً فیلم را در سالن روی پرده ببیند، چون این اتفاق در سالن می‌افتد نه موقعی که با کامپیوتر فیلم می‌بیند یا با گوشی یا صفحه تلویزیون این دیدگاه برای مخاطب به وجود نمی‌آید.

فیلم جنایت بی‌دقت داستان بومی دارد، ارتباط مخاطب در خارج از کشور با این فیلم چگونه بود؟ چون در فستیوال‌های زیادی شرکت و جوایز زیادی دریافت کرده است.

اتفاقاً برای من جالب بود به خاطر اینکه من ترس داشتم راجع به این موضوع، چون مردم حادثه سینما رکس و ماجرا و اتفاقاتش را نمی‌شناسند ولی آن‌ها وقتی بدون پیش‌زمینه سیاسی و اتفاقات سی، چهل سال گذشته به تماشای فیلم می‌نشینند با همان داستان و موضوع فیلم که می‌بینند ارتباط برقرار می‌کنند و اتفاقاً ارتباط‌شان جالب است، چون تماشاگر ایرانی با همه بک‌راند داستان به سالن می‌آید ولی آن‌ها بدون بک‌راند به سالن می‌آیند تا صرفاً فیلم ببینند و به پیشنهادی که فیلم می‌دهد فیلم را نگاه می‌کنند و این باعث می‌شود برخورد جالبی با فیلم داشته باشند.

منبع: روزنامه اعتماد / ۵ دی ۱۴۰۰ (با تلخیص)

کلید واژه ها: سینما رکس شهرام مکری فیلم جنایت بی دقت


نظر شما :