دیپلماسی عمومی آمریکایی دختر شایسته در عصر پهلوی
احسان موحدیان، استاد دانشگاه و کارشناس روابط بینالملل
تاریخ ایرانی: در دوره پس از جنگ جهانی دوم و در شرایطی که بسیاری از کشورها کماکان تصور میکردند تنها با تکیه به قدرت نظامی میتوانند از منافع خود در جهان دفاع کرده و امنیت مرزهای فیزیکی خود را تامین کنند، در ایالات متحده توجه به مفهوم دیپلماسی عمومی و قدرت نرم افزایش یافت.
در همین راستا از دهه ۱۹۶۰ در آمریکا سرمایهگذاری گستردهای بر روی مقولههای فرهنگی صورت گرفت و صنعت موسیقی، فیلمسازی و دیگر رشتههای هنری به عنوان ابزاری برای تبلیغ برتری و مقبولیت و ضرورت همهگیر شدن سبک زندگی آمریکایی در جهان با سرمایهگذاری گسترده مواجه شدند.
با توجه به جذابیتهای زنان و دختران، آنان در حوزه دیپلماسی عمومی و فرهنگی نقش مهمی را برای آمریکاییها بازی میکردند و برای همراه کردن عموم مردم جهان با ارزشهای آمریکایی ضروری بود دختران و زنانی از سایر نقاط جهان نیز همراهی خود را با این سبک زندگی نشان بدهند و همین امر موجب شد تا ایده معرفی دختر شایسته در جهان یا رقابتهای International Teen Princess از اواسط دهه ۱۹۶۰ در آمریکا پا بگیرد.
شاخصهای انتخاب دختر شایسته چه بود؟
بدیهی است که سبک برگزاری این رقابتها که مبتنی بر برگزیده شدن دختران جوان بر مبنای ارزشهای ظاهری و فیزیکی همچون رقص، زیبایی چهره، پیروی از مدهای روز و غیره، تسلط به زبانهای لاتین، آواز خواندن و ورزش بود، با ارزشها و استانداردهای جهان اسلام - که بر طبق آن ارزشمندترین افراد کسانی هستند که تقوای بیشتری داشته باشند - سازگاری نداشت. لذا تا سالهای طولانی هیچ کشور اسلامی در این رقابتها شرکت نمیکرد. اما حکومت پهلوی از همان سالهای اول آغاز این رقابت مشارکت فعالی در آن داشت و معمولا نماینده ایران در دور پایانی رقابتهای یاد شده که به میزبانی یکی از شهرهای آمریکا برگزار میشد، شرکت میکرد تا خلاء عدم حضور نمایندگانی از جهان اسلام به تنهایی توسط حکومت سلطنتی پهلوی پر شود.
سایر دخترانی که در این رقابتها شرکت میکردند نیز همگی یا متعلق به تمدنهای کهن و ریشهدار جهان و یا شهروند کشورهای متحد آمریکا بودند و ایالات متحده بدین شیوه تلاش میکرد پیروی جهانیان از ارزشهای آمریکایی و سبک زندگی مطلوب از نظر خود را به رخ جهانیان بکشد و همراهی و همدلی سایر کشورها را جلب کرده و در برابر دیگر ابرقدرت عصر جنگ سرد یعنی شوروی و اقمارش خودنمایی کند.
از جمله کشورهایی که در سالهای آغازین شکلگیری رقابت دختر شایسته در آن مشارکت میکردند، میتوان به اتریش، اکوادور، آلمان، هندوستان، ایران، ژاپن، کره جنوبی، نیوزیلند، فیلیپین، پرتغال، آفریقای جنوبی (تنها نمایندگان سفیدپوست رژیم آپارتاید)، اسپانیا، ونزوئلا و آمریکا اشاره کرد.
بر اساس فیلمی که از برگزاری این مراسم در سال ۱۹۶۸ (۱۳۴۷) در شیکاگو وجود دارد، مهمترین دلایل انتخاب دختران منتخب مرحله آخر آشنایی با زبانهای خارجی (با تاکید بر آشنایی همه آنها با زبان انگلیسی)، علاقه به مد و مدلینگ و طراحی لباس، بهرهمندی از هنرهایی همچون شنا، رقص، آواز، موسیقی، شعر، تئاتر، ژیمناستیک، بولینگ، تنیس، اسکی روی آب، اسبسواری، خیاطی، علاقمندی به تئاتر و غیره است. برخی از این دختران نیز آرزو میکنند در آمریکا تحصیل کرده یا مشغول به کار شوند.
الهه عضدی
الهه عضدی دختر شایسته ایران در سال ۱۳۴۸ که در این مراسم شرکت کرده میگوید: من الهه عضدی هستم، از کشور ایران میآیم، ۱۶ سال دارم و از طرف مجله زن روز شایسته شدهام. مجری در توضیح دلایل انتخاب او به عنوان دختر شایسته میگوید: «الهه ۱۶ ساله است و یکی از لباسهای محلی ایرانی را بر تن دارد، از طرفداران رقص و موسیقی کلاسیک ایرانیه. ورزشهای مورد علاقه او اسکیت روی یخ، تنیس و شنا است. در ضمن هشت ساله که پیانو میزند. وقتی از او سؤال شد احساسش در مورد اینکه از بین ۸۰۰ دختر شایسته انتخاب شدید چیه، گفت: افتخار میکنم و خوشحالم.»
مدافعان مراسم دختر شایسته: از زن روز تا ساواک
مسابقه داخلی انتخاب دختر شایسته همه ساله توسط مجله زن روز از زیرمجموعههای مؤسسه کیهان برگزار میشد. این نشریه که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مدافع مدرنسازی جامعه ایرانی و به خصوص زنان و مروج ارزشهایی همچون فمینیسم بود، توسط مجید دوامی اداره میشد. وی پس از دو بار تحصیل در آمریکا در اواسط دهه چهل به ایران بازگشت و مجله زن روز را راهاندازی کرد. در هفتههای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، میزان نفرت از دوامی چنان زیاد بود که از پاییز ۱۳۵۷ به جرم فساد مورد تعقیب نیروهای انقلابی قرار گرفت و اعلامیههایی برای یافتن وی پخش شد. اما او به سرعت به آمریکا گریخت و در سال ۱۳۸۵ در این کشور فوت کرد.
چنانچه بیان شد، مجله «زن روز» به علت دفاع از ارزشهای غربی در جامعه آن روز ایران مورد نفرت انقلابیون بود. چنانچه در یکی از اسناد ساواک در تاریخ ۱۳ شهریور سال ۱۳۴۷ در مورد برگزاری مراسم دختر شایسته توسط مجله مذکور آمده است:
«شخصی ضمن انتقاد از مجله زن روز و بعضی از مجلات دیگر اظهار داشته مسبب تمام بدبختیها و نابسامانیهایی که جامعه زنان ایران با آن روبرو هستند مجله زن روز است، امروز با آخرین تلاش خود زنم را طلاق دادم چون در اثر خواندن این مجلات به راهی کشانده شده بود که با عقیده و ایده من همگامی نمیکرد. مدتی است مجله مزبور درباره انتخاب دختر شایسته ایران فعالیت مینماید، آیا این دخترهای شایسته چه صفت بارزی دارد، متأسفانه دولت مطالبی را که باید مردم در جریان آن قرار گیرند سانسور مینماید ولی در عوض به مطالبی که باعث سقوط و انحراف اخلاق اجتماعی میشود اجازه انتشار میدهد.»
در مقابل مامور ساواک در دفاع از برگزاری مراسم دختر شایسته چنین مینویسد:
«دختر شایسته دختری است که در ایران و در دنیا از هر لحاظ (هوش – استعداد – اطلاعات عمومی – دانش و صفات ممتاز دیگر) برتر شناخته شده و رتبه اول را در جهان حائز گشته است و ضمناً مورد تأیید و تشویق علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران قرار گرفته و افتخار شرفیابی به حضور معظم لها را نیز حاصل کرده است.»
البته چنانچه ذکر شد در رقابتهای دختر شایسته بیشتر به زیبایی ظاهری، آشنایی با انگلیسی و ورزشهای مدرن و مد توسط دختران توجه میشد تا میزان هوش و استعداد و اطلاعات عمومی آنها و به نظر میرسد مامور ساواک که نمیتوانسته در برابر انتقادات وارده دفاع منطقی داشته باشد، معیارهایی را به دروغ برای انتخاب دختر شایسته برشمرده که اصولا در این مراسم مورد توجه نبودهاند.
اعضای هیات داوران مسابقه دختر شایسته سال ۱۳۴۸ نیز که همگی از دنیای مد و هنر و رسانه و کارتلهای اقتصادی و مؤسسات بینالمللی اجراکننده سیاستهای مدنظر آمریکا و نه از دانشگاهها و موسسات علمی و پژوهشی هستند، دروغ بودن ادعای مامور ساواک را ثابت میکنند. این افراد عبارتند از: خانم هلن جیمز مدیر مدرسه جذابیت و هنری مونت گمری وارد، آقای جورج سیسلر عضو هیات مدیره یونیسف، آقای آرتور رابرت مدیر تبلیغات شرکت نوشابههای غیرالکلی شیکاگو، آقای توماس برکس معاون مدیرعامل کانداکت هیلتون هتل، آقای هارولد یوسی از شرکت دارویی والگرین، آقای رابرت اریکسون مدیر ترویج فروش شرکت دارویی والگرین، آقای پیج پارکر رئیس اتحادیه کارکنان مؤسسات زیبایی و لوازم آرایش ایلینیوز، خانم مرلین استیو سردبیر روزنامه مد شیکاگو، آقای جیمز اسمستات مدیر امور مالی و خزانهداری یونایتدپرس و مؤسسه عکاسان.
هیات داوران مسابقه دختر شایسته
استفاده از قدرت نرم برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی
بر اساس فیلمی که از برگزاری این مراسم در سال ۱۹۶۸ وجود دارد، منتخبان مرحله نهایی در ایام حضور در آمریکا در رویدادهای متنوعی نیز شرکت میکنند تا سبک زندگی و فرهنگ و تمدن آمریکایی به عنوان یک الگو در وجود آنها نهادینه شود. در یکی از بخشهای ابتدایی این فیلم نگاه پر از حسرت و اشتیاق دختری از شرق آسیا به آسمانخراشهای شیکاگو گره زده میشود که با توجه به درگیری آمریکا با کشورهای شرق آسیا در دهه ۶۰ میلادی همچون ویتنام و کامبوج کاملا معنادار است، زیرا در آن زمان کشورهای شرق آسیا و نه ایران هدف بمباران تبلیغاتی رسانههای آمریکایی بودند.
گفتار متن این فیلم نیز به طور کامل در ستایش از آمریکا، قدرت نرم و توانمندیهای آن است. ورود به آمریکا برای دختران شایسته خیال انگیز و باافتخار توصیف میشود. سپس تصاویری از فروشگاههای پوشاک، موزه مومیایی و موزههای دیگر، رستورانها و کافه تریاها، غذاها و شبکههای تلویزیونی به عنوان جاذبههای فرهنگی آمریکا پخش میشود. بدیهی است کشوری با سابقه تمدنی اندک نمیتواند چیزی به جز موزه مومیایی برای افتخار کردن و فخرفروشی داشته باشد. البته از بازدید از کتابخانهها برای آشنایی با نویسندگان مشهور آمریکایی نیز غفلت نمیشود.
از جمله دیگر نکات جالب و تاملبرانگیز حضور دختران شایسته سایر کشورها در منازل برخی شهروندان شیکاگو برای «آشنایی با آداب و رسوم آمریکایی» و نیز حضور در شبکههای تلویزیونی برای آشنایی با «آداب صحنه» است.
به هر حال آمریکا توانست برای سالهای متمادی این رقابتها را برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود در لوای یک ابتکار عمل دیپلماسی عمومی برگزار کند و سالها طول کشید تا برخی کشورهای دیگر جهان به اهمیت تصویرسازی از خود به عنوان یک الگوی قابل اتکا و قابل تقلید پی ببرند. کشورهایی که با به کارگیری قدرت نرم و سخت به شکل همزمان قدرت هوشمند خود را تقویت میکنند، در جهان امروز حتما حرفی برای گفتن خواهند داشت.
نظر شما :