نگاهی به دوره ماموریت سولیوان در ایران/ سفیری با تجربه در حکومتی استبدادی
شاه در آستانه برگزاری انتخابات سال ۱۳۵۵ امریکا ۱۲۰ میلیون دلار از طریق اردشیر زاهدی سفیر خود در واشنگتن در اختیار ستاد انتخاباتی جمهوریخواهان قرار داده بود تا به پیروزی جرالد فورد رقیب جیمی کارتر کمک کند.۲ این کمکها خشم دمکراتها را برانگیخت به طوری که «برژینسکی» رئیس آینده شورای امنیت در حکومت کارتر در همان زمان رفتار زاهدی را «مایه ننگ» نامید.۳
سولیوان دمکرات که هنگام ورود به تهران ۵۶ ساله بود، پیش از این، سفارت امریکا در لائوس و فیلیپین را بر عهده داشت. او که روز ۲۰ فروردین ۱۳۵۶ به سمت سفارت امریکا در ایران تعیین شده بود قبل از ورود به ایران، دیداری توضیحی ـ تشریحی با سایروس ونس وزیر امور خارجه وقت امریکا داشت. سولیوان در مورد آن دیدار چنین مینویسد: در نخستین ملاقات با ونس از وی پرسیدم که دلیل انتخاب من برای پست سفارت در کشوری که هیچ گونه تجربه و سابقهای درباره آن ندارم چه بوده است؟ وزیر خارجه در پاسخ گفت: علت انتخاب من ـ سولیوان ـ به این سمت این بوده است که برای پست سفارت ایران در جستوجوی دیپلماتی بودهاند که در کشورهایی که با حکومتهای متمرکز و استبدادی اداره میشوند تجربه کافی داشته و بتواند با یک زمامدار مقتدر و خودکامه کار کند.۴
سولیوان سفیر جدید امریکا در ایران طبق یک رسم معمول قبل از آمدن خود به محل تازه مأموریت، به ملاقات با کارتر فراخوانده شد. وی در این مورد نیز مینویسد: کارتر در صحبت خود بر اهمیت استراتژیک ایران به عنوان متحد قابل اعتماد برای امریکا تاکید کرد. کارتر همچنین اهمیت ایران را به عنوان یک عامل ثبات برای امنیت منطقه حساس خلیج فارس مورد تأکید مجدد قرار داد و در خاتمه موضوع قیمت نفت و سایر مسائل مورد علاقه بین ایران و امریکا را متذکر شد.
ویلیام سولیوان دیپلماتی بود که به قول خودش نه اطلاعات دقیقی نسبت به ایران داشت و نه مایل به پذیرفتن این مأموریت بود. ۵ در طول مأموریت دیپلماتیک ویلیام سولیوان در تهران نظام حکومتی شاه بر اثر انقلاب اسلامی ایران فروریخت و محمدرضا پهلوی به تصور آنکه امریکائیها تعمداً از وی در برابر موج انقلاب حمایت نکردند، بیش از پیش به سیاستهای دمکرات در واشنگتن و نقش سفیر آنها در تهران بدبین شد. این در حالی بود که دولت کارتر هر چه در توان داشت برای حفظ رژیم شاه به کار بست و حتی در ماههای قبل از سقوط رژیم پهلوی طرح کودتای نظامی برای جلوگیری از پیروزی انقلاب اسلامی ایران را نیز مد نظر قرار داده بود.۶ اما در عین حال سولیوان نیز خود در برابر امواج انقلاب به بیهوده بودن تلاش برای حفظ رژیم پهلوی معتقد شده بود و سقوط شاه را غیر قابل اجتناب میدانست.۷
هنگام ورود سولیوان به تهران بیش از ۳۵ هزار امریکایی در ایران سرگرم کار بودند. مأموریت سولیوان با تسخیر سفارت امریکا در آبان ۱۳۵۸ و ماجرای گروگانگیری کارکنان آن پایان یافت. در جریان گروگانگیری، سولیوان در تهران نبود. او پیش از وقوع این رویداد به واشنگتن رفته بود. او قبل از بازگشت به امریکا و در کشاکش انقلاب، در فراری دادن ۳۲ دیپلمات اسرائیلی که در سفارت آن کشور در تهران مستقر بودند نیز نقش اصلی را داشت. وی اسرائیلیها را با یک پرواز ویژه همراه با اتباع امریکا از ایران خارج کرد. ۸
سولیوان در کتاب ۲۹۶ صفحهای خود «مأموریت ایران» درباره ریشههای انقلاب اطلاعاتی به دست داده و نوشته است که با «برژینسکی» مشاور ویژه کارتر در قبال اوضاع ایران اختلاف نظر داشته و برژینسکی اتهامات او را نپذیرفته است. درباره اختلاف نظر سولیوان و برژینسکی، ژنرال هایزر فرستاده نظامی کارتر به ایران در جریان انقلاب در کتاب خاطرات خود درباره این مأموریت مطالب متعدد نوشته است.
سولیوان جانشین ریچارد هلمز (مدیر اسبق سیا) در تهران شده بود که از ۱۳۵۱ سفیر امریکا در ایران و از دوستان شاه بود. ریچارد هلمز روز ۲۶ اسفند ۱۳۵۱، یک هفته پس از عزیمت «ژوزف فارلند» سفیر اسبق امریکا، وارد تهران شد و در ۵ دی ۱۳۵۵ یک هفته قبل از ورود کارتر به کاخ سفید در پی اتمام مأموریتش تهران را ترک کرد. از آن زمان تا ورود سولیوان به تهران، سفارت امریکا به مدت ۵ ماه و نیم بدون سفیر بود.
پانوشتها:
۱. جیمی کارتر در انتخابات آبان ۱۳۵۵ امریکا بر رقیب جمهوریخواه خود جرالد فورد به پیروزی دست یافت و در اول ژانویه ۱۹۷۷ ـ دی ۱۳۵۵ ـ به عنوان سی و نهمین رئیس جمهور امریکا وارد کاخ سفید شد.
۲. به بخش اسناد مربوط به اردشیر زاهدی در سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی مراجعه شود.
۳. سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، عبدالرضا هوشنگ مهدوی، نشر البرز، ص ۴۶۲.
۴. روزشمار روابط ایران و امریکا، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی، ص ۲۴۰.
۵. آخرین سفر شاه، ویلیام شوکراس، عبدالرضا هوشنگ مهدوی، ص ۲۶.
۶. فصلنامه مطالعات تاریخی، ویژه نامه ۲۲ بهمن، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، مقاله گوادلوپ، ص ۲۴۰.
۷. فصلنامه، همان، ص ۲۳۹.
۸. آخرین سفر شاه، همان، ص ۱۸۱.
منبع: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
نظر شما :