هویدا
میخواستیم هویدا را نجات بدهیم
حسن، شاه مراکش، دیگر کمکم داشت از اقامت طولانی شاه ناخرسند میشد...امنیت سفارت موضوع کلیدی برای تصمیمگیری در مورد شاه بود...کارتر زیر بار پذیرفتن شاه نرفت...به پیشنهاد من باید وقتی برای پذیرش شاه برنامه میریختیم که دولت موقت بازرگان بعد از برگزاری انتخاباتی مطابق قانون اساسی تازه عوض شود و دولتی پایدار و تصمیمگیرنده سر کار بیاید...ابراهیم یزدی گفت: «ریچارد کاتم را که استاد دانشگاه هم هست، به عنوان سفیر بفرستین.»...بعد از انقلاب تصفیهای در واحد خاور نزدیک وزارت خارجه آمریکا اتفاق افتاد.
ادامه مطلباسدالله علم رفتار انگلیسی داشت و هویدا آداب فرانسوی
اسدالله علم خودش را کمی شبیه اعیان انگلیسی میکرد...علم در مورد موضوعات مختلف، همیشه تأثیرگذارترین آدم بود...علم زندگیاش را وقف شاه کرده بود. زندگی خانوادگی نداشت...آداب و رسوم فرانسوی هیچوقت دست از سر هویدا برنداشت...شاه همیشه فکر میکرد بخش فارسی بیبیسی پر از مخالفان اوست، که حقیقت نداشت...امریکاییها هیچ وقت آدمی شبیه اردشیر زاهدی ندیده بودند. هیچوقت نتوانستند درست و حسابی هضمش کنند...آدمهای درجه دو برنامه پانوراما صحنههایی از فقر در اصفهان را نشان میدادند و شاه هم عصبانی میشد.
ادامه مطلبگفتوگوی تاریخ ایرانی با التون دانیل، استاد دانشگاه هاوایی: انتصاب هویدا حادثه بود و ماندن او نشانه
آنچه راجع به ایران یگانه است اینکه حاکم مستبد و نخستوزیرش هرگز نتوانستند راهی پیدا کنند تا با نخبگان اصلاحطلب پیشین آشتی کرده و آنها را در سیستم جدید ادغام کنند...هویدا انتخابی قابل قبول بود چرا که او یکی از همکاران نزدیک منصور بود و همان تکنوکراسی و بوروکراسی اروپایی را نمایندگی میکرد. در همان حال او بر خلاف امینی از ارتباط با نخبگان قدیمی و حلقههای ملیگرا که میتوانست کنترل وی را دشوار کند نیز محروم بود... دوره طولانی مدت نخستوزیری هویدا یک دستاورد منحصر به فرد بود.
ادامه مطلبهویدا محصول دوره خلأ قدرت بود
منصور قصد داشت کودتا کند...در کانون مترقی هر چقدر که منصور آدم آمریکاییها بود، هویدا به سمت انگلیس متمایل بود.
ادامه مطلبگفتوگوی تاریخ ایرانی با محمدرضا ویژه: انتخاب هویدا موجب دوری از قانون اساسی مشروطه شد
روابط نخستوزیر و شاه بیش از قانون اساسی و چارچوب قانونی به معادلات سیاسی و شخصیت دو طرف مربوط میشد...نظیر همین روند انتخاب افراد سرسپرده مانند هویدا در هر سه قوه (البته تا حد کمتری در قوه قضاییه) در پیش گرفته شده بود...قدرتگیری شاه و به تبع او، دربار بیشتر حاصل معادلات سیاسی داخلی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است...ضعف شخصی مظفرالدین شاه عامل مهمی برای پیشبرد جنبش مشروطیت بود و ضعف محمدرضا شاه پهلوی در اوایل سلطنت مانع فاصلهگیری بیش از اندازه از قانون اساسی شد.
ادامه مطلبدولت موقتی که ماندگار شد/ هویدا؛ از سرپرستی دولت تا نخستوزیری
هویدا پس از معرفی اعضای هیات دولت، نحوه کار و اهداف کابینه انتخابی خود را چنین بیان کرد: «اعضای دولت جدید در حقیقت همان اعضای دولت منصور است که به دنبال تحقق هدفهای انقلاب ۶ بهمن (انقلاب شاه و مردم) است و برنامهای که تعقیب میکنند همان برنامه حزب ایران نوین و دولت منصور است.»...محمدرضا شاه به توطئهای اشاره کرد که در آن متفقین و عمالشان در ایران میخواستند: «... پادشاه باقی بماند ولی کار پادشاه کار یک نظاره بدون تاثیری باشد... قدرت و اختیارات شاه محدود بشود.»
ادامه مطلبهویدا، مسوولیت قانونی و مقدورات سیاسی - احمد بنیجمالی
هویدای دوره دوم که به کلی در خدمت نظم مستقر در آمده و به قول ابراهیم گلستان، روحش را به شیطان فروخته بود بحث چندانی را طلب نمیکند، مساله اما هویدای دوره اول است که به ادعای میلانی دغدغه اصلاح سیاسی داشت...حلقه ترقی و حزب ایران نوین قاعدتا قرار بود که در فضای گسست تاریخی ائتلاف نهاد سلطنت با الیگارشی سنتی و در راس آن زمینداران و البته حذف نیروهای میانهرو و دمکراسیخواه و چهرههای سیاسی مستقل به نیروی ائتلافی جدیدی در بلوک شکننده قدرت ایران تبدیل شود.
ادامه مطلبهویدا و ایران نوین/ حزبی که نقاب شاه بود
با اعلام نقش «نگهبان» انقلاب شاه، حزب ایران نوین توانست نخبگان مؤثر در مدرنیزه کردن ایران را به خود جذب کند. در همان زمان، عدم موفقیت در جذب حمایت مردمی و تلقی عامه از آلت دست شاه بودن نخستوزیر، سبب شد که این حزب در جامعهٔ مدام در حال تغییر ایران آیندهای نداشته باشد...هویدا سعی کرد که حزب و فعالیتهای آن را کاملاً تحت نظر بگیرد تا دیگر کسی نتواند حزب را تبدیل به ماشین شخصی خود کند...شاه هیچگاه رسماً اعلام نکرد که حضور حزب در آن برهه لازم است، چون هر آن ممکن بود آن را کنار بگذارد.
ادامه مطلبکانون مترقی منصور، پلکان ترقی هویدا/ مردان جدید شاه چگونه و از کجا آمدند؟
دوران نخستوزیری حسنعلی منصور کمتر از یک سال به طول انجامید اما به طور بالقوه پایه و اساس جریان جدیدی در نظام حکومتی ایران گذاشت... مهمترین معضل کانون مترقی همانا نداشتن پایگاه اجتماعی در ایران بود... اسدالله علم در خاطراتش نوشت: «آخر به حزب ایران نوین چه ربطی دارد که در کنگره خود از تمام احزاب پیشرو و پسرو و کمونیست و غیرکمونیست و لیبرال و چنین و چنان دعوت کند؟» اما منصور و گروه او چهار نعل میتاختند. آنان برای یکدست کردن گروههای سیاسی دست به دامن هر گروه موافق و مخالف نظام میشدند.
ادامه مطلبمرگ مشروطه «هویدا» شد/ حکایت نخستوزیر بیاختیار و شاه پراقتدار
منصور و مشروطیت ایران واپسین نفسهایشان را با هم میکشیدند، یکی در بیمارستان پارس و دیگری در کاخ مرمر...هویدا نماینده نسلی از بوروکراتهای نظام پهلوی بود که شاه پس از خرداد ۴۲ درصدد ورود آنها به ساختار دولتی بجای نیروهای کهنهکار برآمد...هویدا گفته بود چیزی بیش از یک منشی خصوصی نیست...هویدا تسهیل کننده مسیری بود که شاه در آن عیانتر و عریانتر خویشتن خویش را بروز داد...هویدا به امینی گفته بود: نخستوزیر کیه؟ وزیر کیه؟ مجلس کیه؟ خود یک نفر است. شاه است.
ادامه مطلبهویدا قربانی فرهنگ کیش شخصیت حکومتی در ایران- صادق زیباکلام
هویدا بیش و پیش از آنکه نخستوزیر کشور یا نظام باشد، نخستوزیر شاه بود...نخستوزیری هویدا پایان عصر غولها بود.
ادامه مطلبهویدا به روایت عبدالمجید مجیدی: ناراضی بود اما زورش نمیرسید
ماههای آخر حکومت هویدا همان بیحوصلگی و کلافگی را که در آن روز در هویدا دیدم، دو مرتبه دیدم که واقعا خسته شده بود... با روی کار آمدن حکومت منصور یک مطلب روشن شد و آن این بود که اعلیحضرت با گذشته خودش در واقع یک نوع قطع علقه و رابطهای کرد...اعلیحضرت دیگر نمیخواست که با آن تیپهایی که در گذشته با آنها سر و کار داشته، سر و کار داشته باشد...یکی کردن نخستوزیری با دبیرکلی حزب ایران نوین به نظر من بزرگترین اشتباه هویدا بود...عیب بزرگ هویدا این بود که آدمشناس نبود.
ادامه مطلبدرسی که خلخالی نیاموخت!
پشیمانم، در آن سالها میتوانستم تعدادی بیشتر از طاغوتیها را به مرگ محکوم کنم، اما کوتاهی کردم...صدام آدم فوقالعادهای است...به بازرگان اعتقاد داریم.
ادامه مطلبروایت ویلیام شوکراس از صادق خلخالی/ راضی از اعدام نخستوزیر، در آرزوی قتل شاه
خلخالی گفت: «اگر فرح، شاه را بکُشد نه فقط جایزه را دریافت خواهد کرد بلکه مورد عفو قرار خواهد گرفت و خواهد توانست به ایران برگردد.»...به گفته خلخالی «اکنون فرزندان شاه به فهرست محکومین به مرگ اضافه شدهاند. کوماندوهای ما که تعدادشان زیاد است، در کشورهای مختلف، به خصوص در فلسطین و امریکا آموزش دیدهاند.»...به مجردِ صدور حکمِ اعدام هویدا، خلخالی به زندان قصر شتافت و دستور داد تمام درها را قفل و تلفنها را قطع کنند. در عرض چند لحظه هویدا را به حیاط زندان بردند و تیرباران کردند.
ادامه مطلببخش هشتم: دیدار با خلخالی
روزنامه «آیندگان» بهدست مدعیالعموم اسلامی در تهران تعطیل شده بود. به روزنامه اتهامِ نشرِ «ایدئولوژیها و اعتقاداتِ انحرافی در میان جامعه مسلمانِ انقلابیِ ایران» زده بودند و کوشش برای «ایجاد اختلاف میان گروههای مختلفِ مسلمانِ ایران» ــ اشاره به اقلیتهای قومی و غیرشیعه بود ــ و تقلب در رقم تیراژِ روزنامه از طریق فرستادن نسخههای غیرکامل به بعضی جاهای کشور، تا بتوانند از کاغذ روزنامه «برای انتشار مطالبی بهقصد تفرقهافکنی میان ملت» استفاده کنند.
ادامه مطلبتمدن بزرگ، فشار بزرگ/ پرده چهارم: تبخیر یک رویا
بسیاری از اقتصاددانان بر این گماناند که در پس اندیشه تمدن بزرگ نوعی استراتژی اقتصادی نهفته بود، که به نظریه «فشار بزرگ» شهرت دارد. بنابراین نظریه کشورهای جهان سوم گرفتار چنبر دور باطل فقرند.در این گونه کشورها، دولت باید در سطحی وسیع و همه جانبه به صنعتی کردن کشور همت کند.
ادامه مطلب