روایت فعالان جبهه ملی از رد پیشنهاد شاه: گفتیم ما انتخابات آزاد میخواهیم
امینی خائن یا خادم؟
۱۶ اردیبهشت ۴۰ علی امینی نخستوزیر شد و در ۲۷ اردیبهشت نهضت آزادی ایران اعلام موجودیت کرد و ۲۸ اردیبهشت جبهه ملی میتینگ بزرگی در جلالیه تهران برگزار کرد که کریم سنجابی از سران جبهه ملی در آن میتینگ به طور تلویحی روی کار آمدن امینی را در اثر فشار آمریکاییها دانست.
شاهحسینی در این باره گفت: «علی امینی عاقد قرارداد کنسرسیوم نفت بود و جبهه ملی به چنین فردی نمیتوانست ظن درستی داشته باشد... میگفت فعالیت سیاسی بدون مصدق آزاد است حتی میخواستند کلوپ جبهه ملی درست کنند بدون نام مصدق... اما برخی اعضای نهضت آزادی با دولت امینی همکاری کردند، آنها اعتقاد داشتند که با کمک امینی میتوانند شاه را مهار کنند. همین موضوع باعث بدبینی جبهه ملی به نهضت آزادی شد... امینی میخواست نخستوزیر بماند، مصدق هم همچنان در تبعید باشد.»
صباغیان هم ادامه داد: «امینی پس از تصدی نخستوزیری سعی کرد آزادیها را تامین و بالاخص آزادی بیان و قلم را گسترش دهد و با شاه هم مخالف بود؛ چرا که شاه اعتقادی به این نوع آزادیها نداشت. این برداشت نهضت آزادی از امینی بود... تحلیل مهندس بازرگان و نهضت آزادی ایران این بود حالا که امینی مقابل شاه ایستادگی کرده، نباید باعث تضعیف او شویم.»
شاهحسینی معتقد است: «امینی اگر هم میخواست نمیتوانست در مقابل شاه بایستد. البته نهضت آزادی طبق نظر رحیم عطایی معتقد بود که امینی مقابل شاه میایستد و شاه را خلع سلاح میکند...»
البته برومند در تشریح این وضعیت گفت: «اختلاف بین شاه و امینی مشخص بود ولی ما نیرویی نبودیم که بتوانیم در درگیری قدرت وارد شویم و بتوانیم از امینی در مقابل شاه حمایت کنیم... اکثر نیروهای سیاسی میگفتند ز هر طرف که شود کشته، به سود ما است!»
مذاکره نماینده شاه با سران جبهه ملی در زندان
در بهمن ۴۱ به دلیل مخالفت با رفراندوم انقلاب سفید اکثر سران و اعضای جبهه ملی راهی زندان شدند. در زندان ۵ نفر از سران جبهه ملی انتخاب شدند تا با صنعتیزاده، نماینده شاه دیدار کنند. بار اصلی مذاکرات بر دوش اللهیار صالح بود.
شاهحسینی در این باره گفت: «پیشنهاد رژیم این بود که امکان ورود اعضای جبهه ملی به مجلس به عنوان اقلیت صالح ۳۰، ۴۰ نفره را فراهم کند و در ازای آن جبهه ملی به مخالفت با دخالت اعلیحضرت در امور اجرایی مملکت پایان دهد. آقای اللهیار صالح رئیس شورای جبهه ملی، ما را در جریان این پیشنهاد در زندان گذاشت. شورای جبهه ملی پس از مشورت به نمایندگان شاه پاسخ داد که چون ما در زندان هستیم و با مسائل روز آشنایی چندانی نداریم باید اول از زندان آزاد شویم و بعد اعلام نظر کنیم... اللهیار صالح فرد با تجربهای بود، او اعتقاد داشت شاه قابل اعتماد و صادق نیست و فرصتطلب است. مذاکره با سران جبهه ملی در زندان هم نشانه ضعف شاه بود. احساس میکردند شاید بتوانند از این طریق خودشان را نجات دهند.»
صباغیان هم ادامه داد: «مهندس بازرگان در زندان ما را از مذاکره صنعتیزاده با سران جبهه ملی مطلع کرد. صنعتیزاده پرسیده بود اگر انتخاباتی برگزار شود، شما در مجلس چند وکیل میخواهید؟ فعالان ملی پاسخ داده بودند که برای ما تعداد وکیل مطرح نیست ما انتخابات آزاد میخواهیم... ما نمیخواهیم وکیل اعلیحضرت شویم، این پیشنهاد شما انتخابات آزاد را مخدوش میکند. شما انتخابات آزاد برگزار کنید ما هم شرکت میکنیم، هر چقدر توانستیم آرا را جلب میکنیم. شما نمیتوانید برای ما تعداد وکلا را تعیین کنید.»
نظر شما :