خاطرات هاشمی رفسنجانی از نماز جمعه: جلیقه ضدگلوله پوشیدم/ مترو را طاغوتی میدانستند
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمی رفسنجانی، گزیده این خاطرات بدین شرح است:
۲۰ شهریور ۱۳۶۰
اقامه نماز جمعه با جلیقه ضد گلوله!
ساعت ده و نیم به دانشگاه، برای اقامه نماز جمعه رفتم. اطلاع یافته بودم کسی شبیه به حادثه تبریز، قصد سوئی دارد. احتیاط میکردم؛ معمولا در نماز جمعه جلیقه ضدگلوله میپوشم. ناشناس معممی، به عنوان دادن وجوه شرعی، پیش من آمد، البته ایشان قصد سوئی نداشت، ولی کار، خلاف احتیاط بود و ممکن بود شبیه آنچه در تبریز پیش آمد، پیش آید. در نماز جمعه تبریز شخصی که نارنجک به خود بسته بوده، به آیتالله مدنی بین دو نماز نزدیک میشود و به ایشان میچسبد و با انفجار نارنجک، خودش کشته و آیتالله مدنی و شش نفر از مردم شهید و عدهای زخمی میشوند. احمد آقا، تلفنی اطلاع داد که آیتالله [علی] مشکینی را موقتا برای نماز جمعه تبریز در نظر گرفتهاند. آقای مشکینی، با روحیه فداکاری پذیرفتهاند.
۱۷ مهر ۱۳۶۰
واگذاری اقامه نماز جمعه به محمد یزدی
نماز عید قربان و جمعه امروز را، من به عهده آقای [محمد] یزدی گذاردم. برای معرفی افراد شایسته، بعد از مراسم در دفتر امام با جمعی از شخصیتها و دوستان نشست داشتیم. ناهار را به خانه آمدم و آقای خامنهای مهمان بودند. عصر در دفتر آقای رئیسجمهور، شورای عالی دفاع تشکیل شد. گزارش جبههها را تیمسار ظهیرنژاد و سرهنگ صیاد شیرازی دادند. شیرازی وضع بارزانیها و طالبانیها را گفت.
۱۴ اسفندماه ۱۳۶۰
چرا شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه میدهید؟
عصر احمدآقا آمد و نوار سخنان آقای [آیتالله العظمی محمدرضا] گلپایگانی را آورد و گوش دادیم. به شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» اعتراض دارند و از مجلس میخواهد که در تشخیص ضرورت و موضوعات احکام ثانویه، دقت و وسواس داشته باشد، ولی با خضوع و احترام صحبت کردهاند. من هم در نماز جمعه از ایشان تشکر کردم. قرار شد با مشورت با امام سخنان ایشان پخش شود. احمد آقا اطلاع داد که امام موافقند.
۲۷ اسفندماه ۱۳۶۰
مجوز خاص امام به هاشمی درباره نماز جمعه
جلسه خصوصی با آقای خامنهای و آقای نخستوزیر داشتیم. قرار شد فردا آقای خامنهای نماز جمعه بخوانند. بعد از سوءقصد به ایشان به دستور امام من اقامه جمعه را به عهده گرفتم و امام جمعههای موقت دیگری را با اجازه امام برگزیدم. باعث خوشحالی مردم خواهد شد که سلامتی ایشان در حد قابل اطمینان است.
۲۸ اسفندماه ۱۳۶۰
ماجرای نماز جمعه ناتمام آیتالله خامنهای
نماز جمعه را امروز آقای خامنهای ـ امام جمعه اصلی ـ اقامه کردند. سخنران قبل از نماز، آقای [یوسف] صانعی عضو شورای نگهبان بودند. مردم احساسات فراوانی برای آقای خامنهای ابراز کردند. ایشان خطبهها را ایراد و نمازجمعه را اقامه کردند و نماز عصر را به آقای جنتی واگذار نمودند، برای اینکه بعد از نماز هجوم مردم مانع عبور نشود، در بین نماز دانشگاه را ترک کردند.
۱۰ دی ۱۳۶۱
اقتدای ائمه جمعه سراسر کشور به هاشمی
ائمه جمعه و جماعات مهمان هفته وحدت به مجلس آمدند و برایشان صحبت کردم. سپس به امامت من نماز ظهر و عصر اقامه شد. ناهار را حدود پانصد نفر مهمان مجلس بودند. تحت تأثیر وضع ساده و صمیمی مجلس قرار گرفتند. یک فلسطینی و امام جمعه مسلمین کانادا سخنرانیهای گرمی کردند.
۲۰ اسفندماه ۱۳۶۱
واگذاری اقامه نماز جمعه به مهدوی کنی
در خانه ماندم. اقامه [نماز] جمعه را به عهده آقای مهدوی کنی گذاشتم. عصر احمد آقا آمد و راجع به جنگ و اظهارات امروز آقای [مهدی] کروبی در نماز جمعه علیه آقای آذری قمی به حمایت از من صحبت کردیم. من معتقدم باید از تشدید اختلاف جلوگیری کرد.
۸ مهر ۱۳۶۲
واگذاری اقامه نماز جمعه به ربانی املشی
نماز جمعه را به عهده آقای ربانی املشی قرار دادم. عصر برای دیدن آقای [محمد] موسوی خوئینیها ـ که از مکه برگشته ـ به منزلشان رفتم. گزارش مفصلی راجع به مسائل و حوادث حج داد و راجع به طرح مسائل آنجا مشورت کرد. آخرین آمار شهدای اندیمشک و دزفول ۷۵ شهید و بیش از ۲۰۰ مجروح، اعلان شد.
۵ بهمن ۱۳۶۳
مخالفت با مترو بخاطر مقابله با طاغوت!
برای اقامه نماز جمعه، به دانشگاه [تهران] رفتم. در خطبه دوم درباره مترو و فاضلاب تهران توضیح دادم و فواید فراوان این دو طرح را گفتم؛ بعضیها با اجرای این طرحها مخالفت دارند و بهخصوص علیه [ساخت] مترو [به عنوان یک وسیله نقلیه لوکس و طاغوتی]، تبلیغ میکنند.
سوم فروردینماه ۱۳۶۴
نماز جمعه را فقط هاشمی و خامنهای بخوانند
احمدآقا پیش از ظهر آمد و در مورد لزوم اعلام پذیرش پیشنهاد سازمان ملل در مورد شهرها، دریا، سلاحهای شیمیایی و خطوط هوایی صحبت کرد و قرار شد که فردا آن را اعلام کنیم. گفت نظر امام این است که تا این وضع و امکان حمله هوایی عراق به تهران ادامه دارد، غیر از من و آقای خامنهای کسی به نماز جمعه نرود، زیرا ممکن است که در هنگام بحران، نتوانند از عهده اداره خطبهها برآید.
۱۴ فروردین ۱۳۶۶
امروز دنیا به فکر بعد از حذف صدام است
در منزل تا ساعت ده و چهل و پنج دقیقه، برای خطبههای جمعه مطالعه کردم. برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه [تهران] رفتم. (آقای هاشمی در خطبه دوم نماز جمعه درباره وضعیت جبهههای جنگ در سال ۶۵، وجود امدادهای غیبی، ارزیابی یکساله از انقلاب، وضع عراق و پیروزیهای سیاسی ایران در عرصه بینالملل مطالبی گفت: «دنیایی که پارسال به فکر تقویت دفاع به اصطلاح متحرک عراق بود و خودش را آماده میکرد برای اینکه تمام مراکز اقتصادی و مردمی ما را بزند و ایران را با زور به میز مذاکره بکشاند و آمریکا کاروان جلوگیری از فروش اسلحه به ایران در اطراف دنیا تشکیل میداد و کسانی که آن همه توطئه میکردند، امروز همهشان در روزنامه مینویسند فکری بکنید برای آینده منطقه و خاکریز بعد از صدام را از الان محکم بکنید. سدهای مقاومت در مقابل حرکت جنود اسلامی بعد از پیروزی بر عراق را الان دارند پایهریزی میکنند. سرنوشت جنگ این جور تعیین شد.)
۲ دی ۱۳۶۷
جمود فکری متحجران مشابه کمونیستهاست
ساعت ده و نیم صبح در منزل مطالعه نمودم. برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم. (آقای هاشمی در خطبه اول، در ادامه بحث ویژگیهای مستکبران، یکی دیگر از خصوصیات بارز استکبار را مطرح کرد و گفت: «استکبار روحی و نپذیرفتن حق و اصرار بر پایبندی به سنتهای گذشته، از ویژگیهای بارز مستکبران است که با ارتجاع برابر است. این قبیل افراد خود محورند و حق مطلق را در خودشان میبینند و آمادگی لازم را برای پذیرش اندیشههای نو و دستاوردهای دیگران ندارند و همیشه روی سنتهای کهنه اصرار میورزند و در این افکار حبس هستند.» ایشان خشک مقدسها و کمونیستها را نمونه بارز تحجر و جمود فکری خواند و با استناد به آیاتی از قرآن کریم به بررسی این ویژگی پرداخت.)
نظر شما :