مصدق روی صحنه تئاتر/ روایت معمولی از زندگی یک اسطوره
ایثار ابومحبوب، نویسنده اثر در تمام متن به صراحت و فربهی تمام داد میزند که مصدق معمولی بود اما چیزی که حسین ذوقی، کارگردان روایت میکند مصدقی است که فقط قهرمان نیست اما اسطوره است، شاید هم شکستخورده اما هنوز پیشبینیاش که «تاریخ یه محاکمه بهش بدهکاره» صادقه، راوی جابهجای اثر میگوید که تاریخ رو اون عکس مصدق ساخت و میخواد بگه که تاریخ رو برندهها هم نوشتند اما هنوز پیرمرد توش اون بالاهاست. حتی اسم نمایشنامه هم قضاوت تاریخی را به همراه دارد «این نوبت از کسان» که یک نمایش تکگو است، نمایش مونولوگی که دو سال قبل در جشنواره تئاترهای «مونولیو» نیز برگزیده شده بود اما ۲۴ ماه طول کشید تا این نمایش مجوز اجرا در سالنهای عمومی را بگیرد. اجرای مونولوگ نمایش یا بیان «اکسپرسیونیستی» آنچه در خلوت و تنهایی شخص میگذرد به صورت رایج مغشوش و درهمریخته است، درهمریختگی ناشی از هراس و عصبانیت بازیگر، هر چند که محمدرضا نجفی، بازیگر نقش خشنودیان، تلفنچی نخستوزیر حداقل در نیمه اول اجرا آنچنان بههمریخته نیست که نیازی به صدای روایتگر داشته باشد اما صدای بم و گیرای محمد رضاییراد (نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر) در میانه صحنهها به عریانترین شکل ممکن تلاش در انتقال پیام نویسنده و کارگردان دارد.
۶۰ سال بعد از ۲۸ مرداد هنوز روایت اجماعی از آنچه که بر مصدق و یارانش گذشت وجود ندارد، خاطرات دکتر صدیقی و دیگران یا بیش از حد خشک و رسمی هستند یا جانبدارانه و بعضا مغرضانه، تا آن حد که نمیتوان به نویسنده به دلیل برخی برداشتهای تاریخیاش خرده گرفت. ایده بدیع بازسازی شخصیت خشنودیان، تلفنچی دفتر مصدق که فقط یکی، دو بار در خاطرات دکتر صدیقی و دیگران به نام او اشاره شده و هیچ محقق تاریخی هم عکس و مشخصاتی از او در اختیار ندارد، دست کارگردان را برای انتخاب بازیگر این نقش باز گذاشته است، مختصر گریمی که کمی تداعیکننده آن دوران باشد و البته با لباسی که در خوشبینانهترین حالت به سه دهه بعد از کودتا تعلق دارد. اما در «این نوبت از کسان» با تمام تلاش کارگردان کسی که معمولی نشان داده میشود، خشنودیان است، با بیماری کهنه و مشمئزکنندهای که حتی درمانش نیز از خود درد بدتر است. همین تلفنچی جوان است که از شنیدن صدای تیر به زیر میز میرود اما در همان حال سعی میکند در برابر برادر اوباشش چهرهای مقاوم و استوار داشته باشد. تاکید بر تضادهای شخصیتی خشنودیان از یبوست تا اسهال نیز به نوعی پررنگ کردن لحن وی در پاسخگویی به سران دولت تا پاسخگویی به برادر ناخلفش است.
«این نوبت از کسان» شاید روایت تاریخی مستند و قابل اعتمادی نداشته باشد یا نتواند معمولی بودن شخصیت مصدق را به تماشاگران بباوراند اما در یک هدف موفق است، مخاطب پس از پایان اثر ذهنش درگیر کودتاست، درگیر این سوال که چه کسی مقصر بود؟ چه کسی خیانت کرد؟ یا شاید به قول راوی «هیچکس کمتر از بقیه خائن نبود. فقط بعضی از بقیه احمقتر بودن. همین...»
منبع: روزنامه شرق
گزارش «تاریخ ایرانی» را درباره این نمایش بخوانید:
نظر شما :