پاسخ ابوالحسن طالقانی به غرضی: اتهام قتل به مجتبی کذب محض است

۲۳ تیر ۱۳۹۲ | ۱۶:۲۲ کد : ۳۳۷۱ از دیگر رسانه‌ها
در پی مصاحبۀ تفصیلی روزنامۀ قانون با سید محمد غرضی نامزد یازدهمین دورۀ انتخابات ریاست جمهوری و اظهارات وی مبنی بر اتهام قاتل بودن فرزند آیت‌الله طالقانی، اولین رئیس شورای انقلاب و اولین امام جمعۀ تهران، ابوالحسن طالقانی، فرزند آیت‌الله طالقانی جوابیه‌ای را به روزنامه فرستاد که به این شرح است:

 

اکنون که پس از برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی منتخب ملت جناب آقای دکتر حسن روحانی و پیروزی‌های ورزشی مردم کشورمان شادمان هستند و کشور ما نیاز به آرامش و اعتدال دارد تا رئیس‌جمهور منتخب پس از استقرار در جایگاه ریاست جمهوری بتواند برنامه‌ها و اهداف خود را پیش ببرد، طرح چنین موضوعاتی مناسب نیست و شخص گوینده (محمد غرضی) به دنبال مطرح کردن خود، گهگاهی چنین سخنان بی‌پایه و اساس (کذب محض) و ضد و نقیض بیان می‌نماید. چنین شخصی سالیان درازی است که از جرگۀ سیاست به دور مانده و با نامزدی انتخابات ریاست جمهوری باز به اذهان عمومی آمد و نظر به اینکه بار‌ها حقیقت مسایل آن زمان مطرح شده و لازم به توضیح مفصل نیست اما با اظهارات آقای غرضی، اینجانب را بر آن داشت تا خوانندگان و مردم عزیز کشورمان و افکار عمومی با حقیقت مسایل ابتدای انقلاب بیشتر آشنا شده و این جملات سندی باشد تا آیندگان بیشتر با شخصیت‌های انقلاب آشنا شوند.

 

ماجرای دستگیری اینجانب و برادرم مجتبی را با اینکه بار‌ها از ابتدای انقلاب تاکنون در جراید و رادیو و تلویزیون بیان شده باز هم برای تنویر افکار عمومی بازگویی می‌نمایم. در فروردین ماه سال ۱۳۵۸ درست نزدیک به دو ماه از پیروزی انقلاب می‌گذشت و هنوز نظام جمهوری اسلامی کاملا مستقر نشده بود. دفتر نمایندگی فلسطین در تهران افتتاح شد. مرحوم آیت‌الله طالقانی به همین مناسبت پیام تبریکی را آماده و اینجانب و برادرم مجتبی و همسرش را که به زبان عربی آشنایی داشتند تکلیف نمود که پیام مزبور را به آن دفتر ببرید. لازم به ذکر است که مجتبی طالقانی از سال ۵۳ پس از تحت تعقیب بودن از سوی ساواک به خارج از کشور گریخته و بعد از پیروزی انقلاب به کشور بازگشته. نامبرده در خارج از کشور جزو هواداران مجاهدین و پس از انشعاب آن سازمان به گروه چپ پیوسته بود. در هنگام حرکت به سوی دفتر فلسطین در یکی از خیابان‌های فرعی دکتر شریعتی اتومبیلی که سرنشینان آن همگی مسلح بودند راه را بر ما بست و بدون هیچ‌گونه مجوزی و ارائه کارتی ما را به سوی کمیته‌ای واقع در خیابان پاسداران هدایت کرد. اتومبیل مزبور که ربایندگان آن دو نفر از هواداران مجاهدین به نام‌های اصغر صباغیان و علیرضا آلادپوش بودند و ما را به کمیته‌ای که مدیریت آن زمان با محسن رفیق‌دوست بود، بردند. با توجه به حرکت‌های ضد انقلاب در آن مقطع و بی‌اطلاعی خانواده از بازگشت ما موضوع ابعاد وسیعی پیدا کرد به طوری که با هلیکوپتر در جاده‌ها در پی ربوده‌شدگان بودند و در رادیو و تلویزیون با اعلام شماره خودرو از مردم برای این آدم‌ربایی کمک می‌خواستند. لکن تمام تلاش‌ها بی‌نتیجه ماند.

 

برادر کوچکترم محمدرضا طالقانی با تلاش‌های فراوان محل مورد نظر که ما را به آنجا برده بودند پیدا کرده و اتومبیل اینجانب را که در پارکینگ محل مزبور بود مشاهده می‌نماید. وی متوجه می‌شود که مسوولیت آن محل با شخصی به نام محمد غرضی است. نامبرده یعنی محمد غرضی توسط محمدرضا طالقانی فرزند کوچک آیت‌الله طالقانی به نزد آیت‌الله طالقانی برده می‌شود و پس از پرسش‌های گوناگون توسط محمدرضا طالقانی و اطرافیان آیت‌الله طالقانی و حرکات ضد و نقیض غرضی، آیت‌الله طالقانی و فرزندان و دفتر وی بقیه ماجرا را پیگیری و اقرار غرضی به اینکه فرزندان آیت‌الله طالقانی در کجا زندانی هستند، آیت‌الله طالقانی به علت خودسری‌ها و بی‌قانونی‌ها و با هشدار به اینکه تا موضوع به طور کامل روشن نشود، شهر را ترک می‌نماید. بعد از مراجعت آیت‌الله طالقانی از شهر مسوولین کشور آیت‌الله خمینی، دولت موقت، شورای انقلاب، دادستان، ریاست کمیته‌ها (آیت‌الله مهدوی کنی) همگی این بی‌قانونی و خودسری و آدم‌ربایی را محکوم می‌نمایند. سپس آیت‌الله طالقانی به اتفاق مرحوم سیداحمد خمینی به قم مراجعت و راه حل مشکلات کشور را در وجود نظام شورایی می‌بیند و سخنرانی مبسوطی را در مدرسه فیضیه می‌نماید. اما دوستان آقای غرضی از جمله آقای بشارتی جهرمی وزیر کشور دولت سازندگی به دفتر امام می‌روند تا توضیحاتی به ایشان ارائه دهند، در آنجا به شورای انقلاب هدایت می‌شوند و درباره ایشان از مرکز اسناد استعلام می‌شوند و...

 

و اما آیا آقای غرضی که هفده قتل را به فرزند آیت‌الله طالقانی نسبت داده‌اند می‌تواند اسامی هفده نفر مقتولین را به زبان بیاورد و در دادگاه اسناد و مدارکی ارائه کند؟ برای روشن شدن حقایق بیشتر خوانندگان عزیز را به کتابی که به همت موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی که نام "سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام" انتشار یافته دعوت می‌نمایم تا چنانچه ابهامات رفع و حقایق به طور کامل بر همگان از جمله سخنران آشکار شود. شاید به خود آید که گناه و جرم ترور شخصیت افراد بسیار فرا‌تر از ترور فیزیکی آنان مجازات دارد! والعاقبه المتقین.

 

لازم به توضیح است آقای غرضی همان‌طور که تأکید کردم اولین بار نیست که این اظهارات سخیف و دروغی بزرگ را به فرزند مرحوم آیت‌الله طالقانی نسبت می‌دهند بلکه ایشان در سال ۱۳۸۶ در مصاحبه با ایسنا یک‌بار دیگر بر اظهارات سخیف خود پافشاری نموده‌اند اما تناقض‌گویی این فرد تا آنجا که ایشان در اول مهرماه ۱۳۸۶ در مصاحبه با روزنامۀ اعتماد ملی وقتی خبرنگار از ایشان ماجرای بازداشت فرزندان آیت‌الله طالقانی را می‌پرسد ایشان خود را مبرا از ماجرا می‌داند.

 

همچنین در مصاحبه مذکور در روزنامۀ قانون در ۹۲.۴.۱۸ وقتی خبرنگار از ایشان در مورد وابستگی به کدام دسته و گروه را می‌کند، ایشان از پاسخ به این سؤال طفره می‌رود و پاسخی نمی‌دهد. ضمنا محافظان ایشان (آیت‌الله طالقانی)، در آن زمان عبارت بودند از مرحوم محمد ترکان و جواد بافتی و... اشاره‌ای که آقای غرضی در مورد محافظان ایشان کرده است کذب محض است.

کلید واژه ها: غرضی مجتبی طالقانی


نظر شما :