خاطره سپانلو از بازداشت دو ساعته فروغ فرخزاد
در همین روزگاران بود و فروغ فرخزاد که سرش همیشه برای اینجور مسائل که باید بگویم خیلی خیلی صادقانه درد میکرد و دوست داشت که همیشه وسط این قیل و قالها باشد، برایش این مساله به وجود آمده بود که چطور اعلامیههای «جبهه ملی» را که «جبهه ملی دوم» بود (و اتفاقا هنوز مصدق زنده بود) برای ما جابهجا کند. فروغ آن وقتها یک فولکس واگن قورباغهای داشت و ما که از او خواستیم یک بسته از اعلامیهها را پخش کند، نه گذاشت و نه برداشت و یک راست رفت سمت پلیس و گارد این اعلامیهها را پخش کرد. فروغ را دستگیر کردند و بردند به پاسگاه کلانتری. کل ماجرای دستگیری فروغ دو ساعت بیشتر طول نکشید که او را آزاد کردند. آن موقع هنوز بگیر بگیر ساواک به آن شکلها نبود و مردم تازه عادت کرده بودند به تظاهرات و شلوغبازی. این ماجرای دستگیری فروغ برای او شده بود یک داستان جالب و هر وقت ما را میدید میگفت: «یک بار حبس رفتیم؛ آن هم به خاطر شما».
این یک خاطره از تهران شلوغ و تازه جهنده دهه ۴۰ بود که فروغ را در بخشی از خاطرات تهران من ثبت کرد. این نکته را هم بگویم، در آن سالها تهران هنوز پل هوایی نداشت اما فروغ فرخزاد را داشت. حالا تهران پل هوایی دارد اما فروغ فرخزاد را ندارد. آن موقع وقتی سر چهارراهها یک تظاهرات میشد و جمعیتی جمع میشد، پلیس هم سریع با کامیونهایش سر و کلهاش پیدا میشد. در این تهران پخش کردن اعلامیههای جبهه ملی توسط فروغ فرخزاد یک یادگاری از تهران دهه چهل بود که من تقدیم شما کردم.
منبع: ماهنامه نمایه تهران
نظر شما :