فرشاد مومنی: عملکرد اقتصادی دوران جنگ خارق‌العاده بود

۱۶ شهریور ۱۳۹۲ | ۱۷:۳۶ کد : ۳۵۲۵ از دیگر رسانه‌ها
تاریخ ایرانی: فرشاد مومنی، اقتصاددان نهادگرا و از اعضای تیم اقتصادی دولت موسوی، می‌گوید مشاوران خارجی شاه سال ۵۴ پیش‌بینی کرده بودند ایران در سال ۱۳۶۵ برای آنکه دچار بحران اقتصادی ناشی از شوک نفتی نشود، نیاز به وارداتی بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار خواهد داشت، اما دولت جنگ در همین زمان توانست تنها با حدود ۱۰ میلیارد دلار واردات شرایط بدون بحران را سپری کند. کاری که جز با لفظ خارق‌العاده نمی‌توان آن را توصیف کرد. به گفتۀ او این در حالی بود که در دوران جنگ سالانه سه تا چهار میلیارد دلار هم خرج دفاع مقدس می‌شد.

 

به گزارش «تاریخ ایرانی»، بخش‌هایی از گفت‌وگوی مومنی با ضمیمه «پرس‌و‌جو» روزنامه اعتماد را در ادامه می‌خوانید:

 

* چند بار ناگزیر شده‌ام که از لفظ خارق‌العاده برای توصیف عملکرد ۱۰ ساله اول پس از انقلاب و به ویژه مدیریت اقتصادی کشور در دوران جنگ بهره ببرم! شاید برای کسانی که در دوران پس از جنگ متولد شده‌اند این عبارت نوعی اغراق تلقی شود اما کسانی که آن دوران را بر حسب شرایط و مسایلی که داشت درک کرده‌اند، نیک می‌دانند که بحث‌های اینجانب اگر شائبه کم‌گویی درباره‌اش وجود نداشته باشد قطعا به طریق اولی خلاف آن موضوعیت ندارد! در اینجا بد نیست به عنوان سند دیگری که به سهم خود آن هم می‌تواند به مثابه افتخاری برای مدیریت اقتصادی کشور در دوران انقلاب اسلامی در نظر گرفته شود توجه شما را به مطالعه گروه مشاوران مشهور به «ستیران» (cetiran) جلب کنم که هم‌اکنون در کتابخانه سازمان برنامه وجود دارد. آن‌ها که به دعوت شخص شاه و برای طراحی برنامه «گذار به دروازه‌های تمدن بزرگ» به ایران دعوت شدند، در گزارش خود به نکاتی اشاره کردند که اکنون برای این‌گونه مقایسه‌ها به کار ما می‌آید. از جمله آن‌ها تصریح کرده بودند که در صورت تداوم جهت‌گیری‌های اقتصادی کشور پس از شوک اول نفتی، برای آنکه کشور در سال ۱۳۶۵ یعنی ۱۰ سال پس از انتشار آن گزارش با «بحران» روبه‌رو نشود، حداقل نیاز به وارداتی بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار خواهد داشت! ۱۰ سال بعد یعنی در سال ۱۳۶۴ علاوه بر شوک‌های برون‌زای مورد اشاره اقتصاد ایران با چندین گرفتاری بزرگ دیگر همچون ورود بالغ بر چند میلیون آواره عراقی و افغانی و جنگ طولانی و تحریم و... روبه‌رو بود اما کشور با آن نوآوری‌های نهادی و الگوی مدیریتی و با واردات حدود ۱۰ میلیارد دلار شرایط بدون بحران را سپری کرد که جز با لفظ خارق‌العاده نمی‌توان آن را توصیف کرد.

 

* رشد منفی سال‌های ۱۳۶۵ به بعد، همگی مربوط به شوک‌های برون‌زا بود و اگر آن الگوی مدیریتی درخشان و خارق‌العاده نبود، آن شرایط می‌توانست به فاجعه‌هایی بی‌سابقه به سبکی که در دوره قاجار و در دوره پهلوی پس از جنگ‌های جهانی اول و دوم اتفاق افتاد، منجر بشود. نخستین شوک برون‌زا به افت شدید قیمت نفت مربوط می‌شد. ما در سال‌های ۶۵ به بعد، روزهایی را در اقتصاد ایران سپری کردیم که قیمت نفت به بشکه‌ای زیر سه دلار هم رسیده بود و در شرایط جنگی در حالی که کل درآمدهای نفتی کشور به زحمت از هشت میلیارد دلار در سال می‌خواست عبور کند، ما یک سلسله هزینه‌هایی داشتیم که آن‌ها اجتناب‌ناپذیر بود مثل اینکه سالانه به طور متوسط بین سه تا چهار میلیارد دلار به امر دفاع مقدس اختصاص پیدا می‌کرد. سالانه دو میلیارد دلار نیز واردات کالاهای اساسی داشتیم. چیزی حدود ۵۰۰ میلیون دلار فقط واردات دارو داشتیم. این‌ها چیزهایی بود که به حیات انسان‌ها مربوط می‌شد.

 

* به خوبی به یاد دارم که در سال ۱۳۶۵ دولت در بخشنامه بودجه به همه دستگاه‌ها تصریح کرده بود که حداقل نیاز ارزی خود را برای اینکه فقط به بحران نخورند اعلام کنند. خاطرم هست که در آن سال، وزارت صنایع سنگین حداقل نیازهای ارزی خود را سه میلیارد دلار اعلام کرده بود. اما بعد از اینکه آن اعلام نیازهای اضطراری و تخصیص‌های اضطراری صورت گرفت، برای وزارت صنایع سنگین ۱۵۰ میلیون دلار، امکان تخصیص پیدا کرد، وقتی که یک بیستم نیاز ارزی برای اینکه یک شرایط غیربحرانی تولیدی را سپری کنند به آن‌ها تخصیص ارزی می‌دهیم، معلوم است که این‌ها سطح تولیدشان را کاهش می‌دهند و باید سطح اشتغال خودشان را هم کاهش بدهند و نرخ رشد منفی می‌شود. اما این محصول یک شوک برون‌زا بود که با تدابیر بسیار عالی، بخش اعظم عوارض آن‌ها مهار شد. تمام آن مولفه‌هایی که به افت تولید در سال ۱۳۶۵ به بعد منجر شد بدون استثنا به شوک‌های برون‌زا مربوط می‌شد.

 

* آیا شما می‌دانید که در دوران جنگ سهم خانوارهای شهری که مسکن استیجاری داشته‌اند زیر ۱۰ درصد بود یعنی بالغ بر ۹۰ درصد خانوارهای شهری مسکن ملکی داشتند حال آنکه همین نسبت الان به حدود ۳۰ درصد رسیده است؟ آیا می‌توانید تصور کنید که همین مولفه چقدر در کیفیت زندگی حقوق‌بگیران اثر دارد و تفاوت رفاه ایجاد می‌کند؟ و... بالاخره اینکه وقتی شما به آن نرخ‌های تورم در شرایط جنگی اشاره می‌کنید قدر و عظمت آن هنگامی آشکار می‌شود که به یاد آورید که در دوران صلح و در اثر اجرای برنامه تعدیل ساختاری و از طریق ثبات‌زدایی از اقتصاد کلان در اثر شوک درمانی، کشورمان تورم‌های نزدیک به ۵۰ درصد را نیز تجربه کرد.

 

* ما چندی قبل در موسسه دین و اقتصاد، جلسه‌ای برای بزرگداشت سالگرد استاد فقید آقای عالی‌نسب برگزار کردیم. در آنجا تعدادی از برجسته‌ترین مدیران صنعتی را دعوت کردیم که بیایند راجع به راه‌اندازی پروژه‌های بزرگ ملی که در دوره جنگ، زیربنایی محسوب می‌شدند گزارشی بدهند. آن مدیران اذعان کردند که طی سال‌های جنگ، طرح‌های دهه اول انقلاب مثل فولاد مبارکه، فولاد اهواز، راه‌آهن بافق بندرعباس و از این قبیل، از نظر اولویت‌گذاری نزد دولت چه در تخصیص‌های ریالی و چه در تخصیص‌های ارزی، هم تراز با جنگ با آن‌ها برخورد می‌شد، یعنی حتی یک روز هم در سال‌های جنگ، سرمایه‌گذاری‌های زیربنایی کلیدی از اولویت‌های دولت خارج نشد. بعد آن‌ها به تفصیل توضیح می‌دادند که از سال ۱۳۶۵ و همزمان با افت شدید قیمت نفت، استراتژی عراقی‌ها نیز روی انهدام تاسیسات اقتصادی کشور تمرکز پیدا کرده بود. برای مثال، برادر ارجمندم جناب آقای مهندس مقیمی که راجع به تجربه راه‌اندازی مجتمع فولاد اهواز توضیح دادند، گفتند از سال ۱۳۶۵ به بعد، سه بار بخش‌های بزرگی از مجتمع فولاد اهواز، زیر بمباران عراقی‌ها نابود شد. این هم یک چیز فراگیر بود. بنابراین در چنین شرایطی، اگر تحت تاثیر شوک‌های برون‌زا، دشمن بعثی تاسیسات تولیدی ما را نابود می‌کند و برای تامین واردات مواد و قطعات آن‌هایی هم که مورد تعرض آن‌ها نبودند، دلار برای تخصیص نباشد معلوم است ما با افت تولید مواجه می‌شویم. با این حال و حتی در این شرایط هم، اقتصاد بدون بحران اداره شده است و این یک پدیده خارق‌العاده است.

کلید واژه ها: فرشاد مومنی جنگ تحمیلی


نظر شما :