پاسداشت رأی ملت

حسین شریعتمداری
۲۰ خرداد ۱۳۹۳ | ۱۸:۴۰ کد : ۴۳۹۱ دفتر مقالات
۲۱ خرداد ۱۳۸۰
پاسداشت رأی ملت
روز جمعه، در جریان یک انتخابات پرشور، حماسه دیگری از حضور شکل گرفت و مردم از میان ۱۰ کاندیدای ریاست‌جمهوری، جناب آقای خاتمی را با بیش از ۲۱ میلیون رأی ـ که فاصله فراوانی با رقبای ایشان داشت ـ به عنوان بهترین گزینه مورد نظر خویش، انتخاب کردند و زمام امور اجرایی کشور را برای چهار سال دیگر به ایشان سپردند.

 

درباره انتخابات اخیر، اشاره به چند نکته، ضروری به نظر می‌رسد.

 

۱ـ حضور گسترده و کم‌نظیر مردم نشانه غیرقابل تردیدی از وفاداری و اعتماد آنان به نظام اسلامی است و حکایت از آن دارد که مردم، راه‌حل کاستی‌ها و چاره مشکلات و دشواری‌های موجود را در محدوده و چهارچوب نظام جمهوری ایران جستجو می‌کنند چرا که انتخابات ریاست جمهوری مانند انتخابات دیگر، یک عملیات تعریف شده در ساختار نظام اسلامی است و با تکیه بر اصول مندرج در قانون اساسی صورت می‌پذیرد. از سوی دیگر همه نامزدهای حاضر در صحنه نیز بر وفاداری خود به اسلام و قانون اساسی نظام تاکید داشته‌اند و اگر چنین نبود، صلاحیت حضور در این عرصه را پیدا نمی‌کردند. بنابراین تمامی شرکت‌کنندگان در انتخابات، ابتدا به طور مشترک، وفاداری و اعتماد خود به نظام اسلامی را اعلام کرده‌اند و سپس، هر یک از آن‌ها به طور جداگانه، به کاندیدای مورد نظر خویش رأی داده‌اند.

 

۲ـ طی ۲۳ سال گذشته، به غیر از اولین رئیس‌جمهور که به دلیل خیانت برکنار شد و رجایی بزرگوار که به شهادت رسید، سایر رؤسای جمهور برای بار دوم نیز انتخاب شده‌اند، ولی این نکته را نباید نادیده گرفت که میزان آراء آقای خاتمی در دوره دوم انتخاب ایشان نیز از سطح بالا و رقم فوق‌العاده‌ای برخوردار بوده است و از این زاویه نیز موفقیت ایشان در دومین دوره با موارد مشابه تفاوت چشمگیری به نفع وی داشته است مخصوصا آنکه ایشان در دومین دوره انتخابات نیز با چند رقیب پا به رکاب روبرو بوده و با تفاوت آراء فراوان از رقبای خود پیشی گرفته است. این نکته به وضوح حکایت از آن دارد که آقای خاتمی از حمایت گسترده مردم برخوردار است.

 

۳ـ برخی از گروه‌های مدافع آقای خاتمی و شماری از مجامع و محافلی که به نفع ایشان و برای پیروزی وی تبلیغ می‌کردند، شعارها و مطالباتی را به عنوان برنامه اجرایی ایشان بر زبان و قلم داشتند که با قانون اساسی، مبانی نظام و ارزش‌های اسلامی همخوانی نداشته و ندارد.

 

این افراد و گروه‌ها، با توجه به امکانات مالی و رسانه‌ای فراوانی که در اختیار دارند، از این پس تلاش خواهند کرد تا پیروزی چشمگیر آقای خاتمی را به حساب خود بنویسند و رأی توده‌های میلیونی مردم را به عنوان موافقت ملت با شعارها و مطالباتی قلمداد کنند که افراد و گروه‌های یاد شده، در مخالفت با برخی از مبانی نظام و ارزش‌های اسلامی و انقلابی مطرح کرده بودند … و در این باره، گفتنی‌هایی هست.

 

الف: توده‌های عظیم ملت که با بیش از ۲۱ میلیون رأی خویش آقای خاتمی را به عنوان بهترین گزینه برای ریاست قوه مجریه انتخاب کرده‌اند، همان مردمی هستند که در سرفصل‌های تعیین‌کننده دیگر، با صراحت بر وفاداری خود به مبانی نظام و ارزش‌های اسلامی و انقلابی تاکید ورزیده‌اند. انتخاب‌کنندگان آقای خاتمی، همان توده‌های میلیونی مردم هستند که در تظاهرات ۲۲ بهمن، بر اصول انقلاب اصرار ورزیده‌اند، در ایام سوگواری سالار شهیدان، بر تداوم راه حسین علیه‌السلام تاکید کرده‌اند، در مراسم روز قدس، محو و نابودی رژیم اشغالگر قدس را فریاد زده‌اند، در نمازهای عید فطر با حضور چند میلیونی خود در سراسر کشور، پیوند خالصانه با خدای خویش را، تنها راه نجات و رستگاری دانسته‌اند، در اجتماعات پرشور و فراگیر با سر دادن شعار مرگ بر آمریکا، اصلی‌ترین محور سیاست خارجی نظام مورد قبول خود را تعیین کرده‌اند و …

 

آراء بیش از ۲۱ میلیونی آقای خاتمی، رأی و نظر همین مردم است و بدیهی است که نمی‌توان و پذیرفته نیست که رأی‌دهندگان به آقای خاتمی را در دایره‌ای بیرون از این دایره تصور کنیم و دو «ملت» جداگانه را در نظر آوریم که یکی از آن‌ها بر اصول و مبانی ارزشی اسلام و انقلاب تاکید دارد و دیگری این اصول و مبانی را بر نمی‌تابد!

 

ب: نگاهی به محورهای تبلیغاتی جناب آقای خاتمی به وضوح نشان می‌دهد که ایشان نیز در تبلیغات انتخاباتی خویش بر همین اصول و مبانی شناخته شده و مورد پذیرش توده‌های مردم مسلمان و انقلابی تاکید ورزیده‌اند و در شعارها و برنامه‌های اعلام شده وی کمترین اثر و نشانه‌ای از آنچه برخی از مدعیان طرفداری از ایشان به عنوان خواست و مطالبات مردم از رئیس‌جمهور آینده مطرح کرده و می‌کنند، یافت نمی‌شود. به عنوان نمونه: آقای خاتمی در آخرین مصاحبه تلویزیونی خود در جریان تبلیغات انتخاباتی که روز چهارشنبه ۱۶ خرداد از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش گردید، تاکید می‌کنند: «هرگز زیر بار استحاله هویت تاریخی این ملت، در هویت مصنوعی برخاسته از فرهنگ غربی نخواهم رفت و از هویت دینی و ملی این کشور دفاع خواهم کرد»...

 

بنابراین، افراد و گروه‌های که آقای خاتمی را گزینه‌ای برای عبور از هویت دینی نظام و نزدیکی به حکومت سکولار معرفی کرده‌اند، نه فقط بیرون از خواست مردم سخن گفته‌اند، بلکه با دیدگاه و بینش اعلام شده جناب آقای خاتمی نیز مخالفت ورزیده‌اند.

 

و یا، در همان برنامه، آقای خاتمی با صراحت اعلام کرده‌اند «من، حماسه دفاع مقدس را سرمایه بزرگ تاریخ کشورمان می‌دانم و عهد می‌کنم که افتخارات ارزنده دفاع مقدس، جانبازی، خون شهیدان و آزادگی و حرمت خانواده‌های آن‌ها را پاس بدارم»...

 

این نگاه ریاست محترم جمهوری، با نگاه کسانی که طی چند سال گذشته و ماه‌های اخیر، ضمن ادعای حمایت از ایشان، دوران دفاع مقدس را دوران «شعار» می‌دانستند و نسخه عبور از فرهنگ شهادت را می‌پیچیدند، در تناقض آشکار است و این افراد و گروه‌ها، هر که هستند و در هر جایگاه و منصبی که قرار گرفته‌اند، نمی‌توانند و حق ندارند آرای بیش از ۲۱ میلیونی آقای خاتمی را به حساب دیدگاه‌های خویش بنویسند و این پیروزی چشمگیر را رویکرد مردم به دیدگاه‌های خود تلقی کنند!

 

آقای خاتمی در تبلیغات انتخاباتی خود تاکید می‌ورزند که «من، دین و آزادی را در برابر هم نمی‌دانم» … بنابراین، افراد و گروه‌ها و محافل و مجامعی که حاکمیت دینی را با آزادی در تضاد قلمداد می‌کنند و در همان حال سنگ حمایت از آقای خاتمی را به سینه زده و می‌زنند، باید حساب گروه اندک و کم‌شمار خود را از حساب توده‌های عظیم ملت جدا کنند.

 

آقای خاتمی با صراحت اعلام کرده‌اند که تغییر قانون اساسی را خیانت می‌دانند، و با این اعلام نظر صریح، باید گفت، کسانی که در پوشش دفاع از ریاست جمهوری آقای خاتمی، قانون اساسی را برای اداره کشور و بهروزی ملت، فاقد ظرفیت لازم و ناکارآمد معرفی کرده و می‌کنند، حق انتساب خویش به رئیس‌جمهور منتخب مردم را ندارند و بایستی دیدگاه و نظر خود را بدون پایگاه مردمی تلقی کنند.

 

رئیس‌جمهور منتخب مردم، آزادی‌های فردی و اجتماعی را در چهارچوب قوانین اسلامی تعریف کرده و بی‌بندوباری را در پوشش آزادی مجاز ندانسته‌اند، بنابراین، عده قلیل و کم‌شماری از بی‌بندوبارها که انتخاب آقای خاتمی را پیروزی خواست و نظر خود معرفی می‌کنند، بیرون از حلقه حامیان ایشان هستند، حتی اگر آراء اندک خود را با این توهم به ایشان اختصاص داده باشند.

 

آقای خاتمی، در تبلیغات انتخاباتی خود بر ضرورت تحقق عدالت اجتماعی، توزیع عادلانه ثروت و مبارزه با رانت‌خواری و فزون‌طلبی تاکید کرده‌اند، بنابراین، کسانی که مطالبات اقتصادی مردم را در درجات چندم اهمیت می‌دانند و با بی‌نزاکتی اقشار مستضعف و محروم را به «لشکر قابلمه به دست‌ها»! تشبیه می‌کنند، نمی‌توانند و حق ندارند، آراء رئیس‌جمهور منتخب را به نفع دیدگاه انحرافی خویش مصادره کنند و…

 

آقای خاتمی، در نطق‌های انتخاباتی خویش بر شایسته‌سالاری دینی تاکید ورزیده‌اند و اعلام کرده‌اند که هرگز منافع خود و یاران خود را بر مصالح و منافع عمومی ترجیح نخواهند داد، تاکید ایشان بر این نکته نشان می‌دهد که برخی از افراد و گروه‌ها نمی‌توانند و نباید در مسئولیت‌ها و مدیریت‌های کشور، افراد شایسته و لایق را به جرم! اینکه با گروه و طیف خود سازگار نمی‌بینند، کنار بگذارند و هویت گروهی را بر شایستگی افراد ترجیح بدهند.

 

۴ـ موارد و نمونه‌های فوق، بدون کمترین دخل و تصرفی از نطق‌ها و تبلیغات انتخاباتی جناب آقای خاتمی نقل شده‌اند و بدیهی است که ملت نیز به همین برنامه‌ها رأی داده‌اند و از سوی دیگر، خواسته‌ها و مطالبات برخی از افراد و گروه‌ها که مدعی حمایت و پشتیبانی از آقای خاتمی هستند، نه فقط در برنامه‌های اعلام شده ایشان دیده نمی‌شود، بلکه برنامه‌های اعلام شده در بسیاری از موارد، دقیقا در نقطه مقابل خواسته‌ها و مطالبات این جماعت قرار دارد. بنابراین، انتظار این است و این انتظار عاقلانه و منطقی نیز هست که افراد و گروه‌های یاد شده، حساب خود را از حساب انتخاب‌کنندگان جناب آقای خاتمی جدا کنند و رأی بیش از ۲۱ میلیون نفر از مردم این مرز و بوم را ـ که رأی قاطع ملت است ـ برای پیشبرد اهداف گروهی خویش هزینه نکنند، زیرا، همان‌گونه که اشاره شد، خواسته‌های گروهی آن‌ها در برنامه‌های انتخاباتی آقای خاتمی جایی نداشته است و به طور منطقی و طبیعی، در میان آراء بیش از ۲۱ میلیونی مردم نیز جایی ندارد، و اگر هم در انتخابات اخیر رأی خود را به نفع آقای خاتمی در صندوق ریخته‌اند، باید آن‌ها را اقلیتی تلقی کرد که در مقایسه با توده‌های عظیم مردم و رئیس‌جمهور منتخب آن‌ها، قابل توجه نیست و طبعاً، نمی‌تواند تعیین‌کننده نیز باشد.

 

۵ـ و بالاخره، نمی‌توان این نکته را نادیده گرفت که مردم به برنامه‌ها رأی داده‌اند و تقریبا تمامی کاندیداها، از برنامه‌های مشابهی سخن گفته‌اند و یا حداقل اینکه، هر کدام از آن‌ها در تبلیغات انتخاباتی خود بر یک یا چند محور ارزشی مشترک تاکید ورزیده‌اند، ولی مردم، با آراء چشمگیر و حماسی خود آقای خاتمی را بهترین گزینه برای تحقق برنامه‌های اعلام شده تشخیص داده و با تفاوت آراء فراوان نسبت به سایر کاندیداها، ایشان را به عنوان رئیس‌جمهور برگزیده‌اند. این گزینش با آراء حماسی و بیش از ۲۱ میلیونی مردم، از یکسو، نشانه غیرقابل تردیدی از اقتدار نظام و نمایش مشارکت سیاسی در یک نظام اسلامی است و از سوی دیگر، حاکی از امید بستن مردم به آقای خاتمی برای تحقق برنامه‌هایی است که اعلام کرده‌اند… بنابراین، انتظار می‌رود دولت محترم، همان‌گونه که جناب آقای خاتمی وعده داده‌اند، بر شایسته‌سالاری در گزینش همکاران و مسئولان تکیه کند و از سهم‌خواهی افراد و گروه‌هایی که خواسته‌ها و مطالباتی بیرون از برنامه اعلام شده رئیس‌جمهور محترم داشته‌اند اجتناب ورزد و از سوی دیگر، انتظار آن است و منطقی و حکیمانه نیز هست که تمامی افراد و گروه‌ها صرفنظر از سلیقه‌های سیاسی خویش، با خلوص نیت و به عنوان یک وظیفه دینی و ملی، رئیس‌جمهور محترم را در تحقق برنامه‌ها و رسالت سنگینی که برعهده گرفته است، یاری کنند.

کلید واژه ها: حسین شریعتمداری خاتمی


نظر شما :