پاسخ به عضو موتلفه: نقش نهضتآزادی در پیروزی انقلاب
چرا نهضت آزادی با اعدام هویدا مخالف بود؟
تاریخ ایرانی: چندی قبل، جناب آقای بادامچیان، از اعضای برجسته حزب موتلفه اسلامی در مصاحبه با خبرگزاری مهر، مطالبی فرمودند که در حین آن به حوادث پیش و پس از انقلاب، نحوه مدیریت مرحوم لاجوردی در زمانی که مسئولیت زندانهای کشور را بر عهده داشتند و نیز نقش گروهها و احزاب سیاسی از جمله نهضت آزادی ایران در مبارزه با رژیم پیشین و همچنین پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کردهاند.
در ارتباط با مواردی همچون نحوه مدیریت مرحوم لاجوردی بر امور زندانها، بهتر آن است که خانوادههای زندانیان آن دوران و نیز زندانیانی از آن ایام که هنوز در قید حیات هستند، نظر دهند. در ارتباط با مطالب خلاف واقع تاریخی بسیاری که ایشان در مصاحبه خود آوردهاند، به عنوان یک نمونه، بیان این مطلب که «هایزر را با اختیار اینکه تا یک میلیون انسان را بکشد به ایران آوردند تا این انقلاب به پیروزی نرسد»، شخصیتها و مراکزی که در حوزه تاریخ معاصر ایران تخصص یا مسئولیت دارند، انشاءالله به ایشان پاسخ خواهند داد؛ اما ایشان در مواردی مطالبی کذب در ارتباط با نهضت آزادی ایران بیان داشتهاند که نگارنده به عنوان عضوی از این مجموعه، قصد دارم پاسخ مختصری به او بدهم.
اول: جناب بادامچیان فرمودهاند «نهضت آزادی که اصلا نقشی در انقلاب نداشت...» در پاسخ به ایشان کافی است تنها به بخشی اندک از فعالیتهای رهبران نهضت آزادی در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ که اسناد آن در تمامی متون تاریخ معاصر موجود است، اشارهای کنم:
۱. اجتماع عظیم و سخنرانیهای بیسابقه اسلامی - سیاسی ماه رمضان در مسجد قبا به دعوت مرحوم مفتح و سخنرانی افرادی چون مرحوم بازرگان، مرحوم دکتر سحابی و دکتر توسلی در تاریخ شهریور سال ۱۳۵۶؛
۲. برگزاری نماز عید فطر در زمین قیطریه به امامت آیتالله سید ابوالفضل زنجانی به پیشنهاد و همکاری افرادی چون مهندس صباغیان در تاریخ شهریور سال ۱۳۵۶؛
۳. بمبگذاری ساواک در ورودی منزل خانههای پنج نفر از موسسان جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر از جمله مرحوم بازرگان در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۳۵۷؛
۴. مصاحبه مخفیانه مرحوم بازرگان با تلویزیون بلژیک و نمایش فیلم یک ساعته از مصاحبه و تظاهرات و مبارزات مردم ایران در تاریخ اردیبهشت ۱۳۵۷، لازم به ذکر است که در این مصاحبه مرحوم بازرگان به صراحت بیان میکند که در شرایط موجود مردم بین شاه و آزادی یکی را باید انتخاب کنند و لذا راهی جز کنارهگیری شاه از قدرت وجود ندارد.
۵. برگزاری مجلس چهلم شهدای یزد، جهرم و اهواز در مسجد جامع تهران به دعوت مرحومان دکتر سحابی، بازرگان و صدر حاج سید جوادی در تاریخ اردیبهشت ۱۳۵۷؛
۶. صدور اعلامیه نهضت آزادی ایران با عنوان «راه نجات ایران از بنبست حاضر» و بیان این نکته که تنها راه باقیمانده رفتن شاه از قدرت است، در تاریخ ۶ شهریور ۱۳۵۷؛
۷. برگزاری نماز عید فطر در زمین قیطریه به امامت مرحوم دکتر مفتح و راهپیمایی خودجوش و گسترده مردم پس از انجام نماز که با مدیریت افرادی چون آقای مهندس توسلی صورت گرفت، در تاریخ شهریور ۱۳۵۷؛
۸. هجرت رهبر فقید انقلاب از نجف به پاریس به پیشنهاد و همراهی آقای دکتر ابراهیم یزدی در تاریخ مهر ۱۳۵۷، لازم به یادآوری است که جناب دکتر یزدی، دبیرکل فعلی نهضت آزادی ایران، تنها فرد غیرروحانی بود که در سالهای پیش از انقلاب، از سوی امام خمینی مجوز دریافت وجوهات شرعی و هزینه کردن آن به صلاحدید خود را داشت.
۹. صدور اعلامیه نهضت آزادی تحت عنوان «در کجا هستیم» در تحلیل شرایط سیاسی کشور و ضرورت قدرتستانی از شاه در تاریخ مهر ۱۳۵۷؛
۱۰. مسافرت مرحوم بازرگان به پاریس و ملاقات با مرحوم امام در تاریخ مهر ۱۳۵۷؛
۱۱. صدور اعلامیه نهضت آزادی ایران راجع به رهبری امام خمینی تحت عنوان «آیا وقت آن نرسیده است که نظام حاکم واقعبین باشد» در آذرماه ۱۳۵۷؛
۱۲. دعوت از جمعی از اعضای نهضت آزادی ایران از جمله مرحوم بازرگان و مرحوم دکتر سحابی در شورای انقلاب، به دعوت مرحوم مطهری در آذرماه ۱۳۵۷؛
۱۳. راهپیمایی عظیم تاسوعا و عاشورا به دعوت جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر (افرادی چون مرحوم بازرگان بنیانگذار آن بودند) در آذرماه ۱۳۵۷؛
۱۴. صدور اعلامیه تحت عنوان «جنگ شاه و ملت» از سوی نهضت آزادی ایران در دیماه ۱۳۵۷؛
۱۵. ماموریت موفقیتآمیز راهاندازی نفت برای مصارف داخلی توسط هیات پنج نفره با عضویت افرادی چون مرحوم بازرگان و آقای مهندس صباغیان در دیماه ۱۳۵۷؛
۱۶. ماموریت اداره اعتصابات توسط هیات پنج نفره با عضویت افرادی چون مرحوم دکتر یدالله سحابی و دکتر کاظم یزدی در دیماه ۱۳۵۷؛
۱۷. مذاکره از سوی شورای انقلاب با آمریکاییها و سران ارتش به منظور تسهیل و تسریع خروج شاه و جلوگیری از کودتای ارتش با حضور مرحوم بازرگان در دیماه ۱۳۵۷؛
۱۸. ملاقات محرمانه با آقای سالیوان، سفیر وقت آمریکا در ایران، با تصویب شورای انقلاب و اجازه رهبر انقلاب توسط مرحوم بازرگان به همراه مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی در دیماه ۱۳۵۷؛
۱۹. تشکیل ستاد برگزاری مراسم استقبال از امام با عضویت افرادی چون آقایان مهندس صباغیان و مهندس توسلی در بهمن ۱۳۵۷؛
۲۰. صدور فرمان نخستوزیری مرحوم بازرگان از سوی امام خمینی در تاریخ ۱۵ بهمنماه ۱۳۵۷؛
۲۱. تشکیل اولین دولت پس از انقلاب که تا آبانماه ۱۳۵۸ مسئولیت امور کشور را بر عهده داشت.
اینها تنها بخشی از فعالیتهایی بود که اعضای نهضت آزادی ایران در بحبوحه انقلاب انجام داده بودند. ذکر فعالیتهای نهضت آزادی در سالهای سیاه رژیم پیشین و نیز تلاشهای نهضت در تمامی سالهای پس از انقلاب در جهت تامین حقوق مردم و برقراری دموکراسی در کشور، آنچنان روشن، شفاف و گسترده است که نیاز به اثبات ندارد.
دوم: ایشان در جای دیگری از مصاحبه خود آوردهاند که «اولین کسانی که طاغوتیها را اعدام کردند همین نهضتیها بودند که در مدرسه رفاه این کار را انجام دادند.» از جناب بادامچیان سوال میکنم که در ابتدای انقلاب اعضای نهضت در چه جایگاهی بودند که حکم اعدام صادر کنند؟ همچنین از ایشان تقاضا میکنم نام حداقل یک نفر از کسانی که توسط اعضای نهضت آزادی در ابتدای انقلاب اعدام شدهاند را بیان کنند. جالب اینجاست که ایشان در ادامه همین مطلب و تنها چند سطر پایینتر و در توجیه ضرورت اعدامهای ابتدای انقلاب، بیان میکنند که «اگر میخواستیم لیبرالبازیهای جبهه ملیها و نهضت آزادیها را انجام دهیم، انقلاب به باد میرفت.» به هر حال ایشان باید روشن کنند که اعضای نهضت آزادی در ابتدای انقلاب از مخالفان اعدام وابستگان به رژیم سابق بودند یا خود مسئول و متولی آن اعدامها؟
سوم: در جای دیگری از این مصاحبه، ایشان فرمودهاند: «اخیرا دیدم یکی از سازمانها با بودجه دولتی فیلمی برای هویدا ساخته است که زندگی او را کامل شرح میدهد و در فیلم برخی از اعضای نهضت آزادی نسبت به اعدام هویدا اعلام انتقاد میکنند. اینها امروز طلبکار شدهاند.» جناب بادامچیان به خوبی علت اعتراض افرادی چون مرحوم مهندس بازرگان و دکتر ابراهیم یزدی را به اعدام هویدا میدانند. علت اعتراض در درجه اول این بود که کسی که ۱۳ سال دومین مقام رسمی کشور بوده و قطعا از بسیاری از مسائل پشت پرده در نظام پیشین اطلاع دارد، از چنان اهمیتی برخوردار است که نباید به سادگی به جوخه اعدام سپرده شود. ثانیا اعتراض اعضای نهضت آزادی به روند دادگاه هویدا و ترور او قبل از اتمام دادگاه و طی مراحل قانونی بود.
آنچه مسلم است نکاتی که بیان گردید، نکاتی نبود که جناب بادامچیان به آنها اشراف نداشته باشند؛ لذا بنا را باید یا بر ضعف حافظه ایشان گذاشت و یا بر بیان مطالب کذب از سوی ایشان. راقم این سطور مایل است بنا را بر فراموشی ایشان بگذارد. هدف از نگارش این متن نیز در کنار پاسخ به وی، تنویر افکار کسانی بود که با تلاشها و فعالیتهای نهضت آزادی ایران در کوران انقلاب، آشنایی کافی ندارند.
از نظر نهضت آزادی ایران، حزب موتلفه اسلامی، حزبی قدیمی و ریشهدار است که حضورش به عنوان نماینده قشری از جامعه ایران امروز، در عرصه سیاست ضرورت دارد؛ لیکن این حزب برای بقا در سپهر سیاسی، نیاز به بازنگری در اصول، مشی و کنش سیاسی خود دارد. این سخن اخیر جناب آقای ناطق نوری که «رهبران موتلفه با وجود پنجاه سال قدمت، حتی قادر به جذب فرزندان خود هم نیستند» از سوی کسی بیان شده است که این مجموعه را از سالهای دور به خوبی میشناسد و نشان از آن دارد که اگر موتلفه به آسیبشناسی خود نپردازد، در آیندهای نه چندان دور، کوچکترین نقشی در معادلات سیاسی کشور نخواهد داشت و این امر برای توسعه سیاسی مفید نخواهد بود.
سالها پیش در دوران ریاستجمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی، موقعیتی پیش آمد که در مسجد دانشگاه تهران با آقای بادامچیان رودررو شوم و تنها چند دقیقهای در پاسخ به مطالب خلاف واقع ایشان در ارتباط با نهضت آزادی، با دانشجویان سخن بگویم. با وجود آنکه آن مناظره کوتاه با ناسزاگویی ایشان به نگارنده پایان یافت، اما مجددا آمادگی خود را جهت انجام مناظره با جناب بادامچیان در محیطی عمومی و با موضوع بررسی سوابق دو حزب سیاسی نهضت آزادی ایران و موتلفه اسلامی و نقش آنها در سپهر کنونی سیاست، خدمت ایشان اعلام میدارم.
نظر شما :