سنگقبر لهستانیها سر از بندرعباس درآورد
به گزارش ایسنا، حالا بعد از این همه سال، حرف و حدیثها زیاد شدهاند؛ نه برای آدمها که این بار برای سنگقبرهای ۷۵ ساله و شاید بیشتر در جنوب شرق قبرستان ارمنیها. آنها که سالهای سیاه را هم سپری کردهاند، اما گویا قرار نیست برایشان پایانی داشته باشد، آنقدر که از یک سال پیش خبر رسید سنگقبرهای قبرستان را بردهاند و سنگهای منظم قبرستان را ساماندهی کردهاند. سنگقبرهای قدیمی سر جایشان نبودند، انگار جنگ بعد از بیش از ۷ دهه روی آنها هم تاثیر گذاشته بود.
خبر رسید لهستانیها تمایلشان به نگه داشتن آنچه از تاریخ خودشان در ایران بود، در شهر و دیار خود داشتند؛ البته از راه قانونی. اما سنگقبرهای قبرستان دروازه دولاب تا مرزبندرعباس رفتند و آنجا متوقف شدند.
هر چند گویا فراموش کرده بودند، در گورستان کاتولیکها فقط پناهجویان لهستانی دفن نشدهاند. شهروندانی از فرانسه، ایتالیا، چک، رومانی، اوکراین و روسیه هم در این قبرستان خاطره دارند، اما چون بخش بزرگی از گورستان به لهستانیها تعلق دارد، مدیریتش را به سفارت لهستان دادهاند و نامش را «قبرستان لهستانیها».
این گورستان ۱۵۰ ساله در ابتدای ورودی بخش لهستانیها دو سنگ یادبود قرار داده است؛ یکی برای ادای احترام به جانباختگان این مهاجرت تاریخی و دیگری تندیسی سنگی منقش به طرح عقاب سفید لهستانیها که سمت چپ آن اسامی مهاجرانی نوشته شده که در دریای خزر غرق شدهاند و سمت راست آن اسم جانباختگانی است که در گورستانهای خرمشهر و قزوین به خاک سپرده شدهاند.
روی اکثر سنگهای یکشکل گورها، عدد ۴۲ به چشم میخورد: «۱۹۴۲ سال ورود به بهشت!» قبل از این عدد، اعداد بسیار متفاوتی دیده میشود، گویا بعضیها در سنین پیری پا به ایران گذاشته و اینجا آرام گرفتهاند.
بیش از یک سال است که بخش زیادی از سنگقبرهای قدیمی گورستان با همان تاریخ معروفشان یعنی «۱۹۴۲» دیگر در قبرستان نیستند. هر کس چیزی میگوید؛ یکی ادعا میکند قاچاقچیان آثار تاریخی در معامله سنگقبرها را از سارقان گرفتهاند و برخی میگویند بنا به درخواست افرادی برای ساماندهی و مرمت سنگقبرها آنها را از قبور جدا کردهاند و قصد فرستادنشان به لهستان را داشتهاند و برخی دیگر هم مدعیاند به دنبال درخواست و تمایل لهستان برای گرفتن نشانههای باقی مانده از مردمش در کشور همسایه، آنها را به خارج از ایران منتقل کرده است، اما هیچ کدام را نمیتوان ثابت کرد! به جزء حضور سنگقبرهای قدیمی قبرستان لهستانیها در مرزهای ایران، آن هم در مرز بندرعباس.
اما در پیگیریهایی که برای وضعیت سنگقبرها تا امروز انجام شده، به نظر میرسد مسئولان دولتی در سطوح بالا پیگیریها و نامهنگاریهایی را برای جلوگیری از خروج سنگقبرها و بازگرداندنشان به تهران داشتهاند.
حمیدرضا رحیمی، سرپرست گروه حسابرسی دیوان محاسبات کشور در ۱۶ اسفند سال گذشته در نامهای به محمدحسن طالبیان، معاون سازمان میراث فرهنگی نوشت: «براساس اطلاعات رسیده از سفارت لهستان، سنگقبرهای لهستانی به بهانه بازسازی، تعویض سنگ قبرهای قدیمی (از دوره جنگ جهانی دوم) را جهت انتقال به کشور لهستان به گمرک منتقل کرده است. با توجه به ثبت قبرستان لهستانیها در فهرست آثار ملی کشور، لطفا دستور دهید در اسرع وقت اقدامات لازم برای جلوگیری از خروج نفایس به عمل آید.»
ششم خرداد امسال، پروانه سلحشوری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز در نامهای به مونسان، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از او درخواست کرد«تا با توجه به گزارش دیوان محاسبات مبنی بر خروج سنگهای قبرستان تاریخی لهستانیهای مقیم تهران از گمرک ایران، این موضوع را بررسی کنند.» این نامه با قید فوریت به محمدحسن طالبیان، معاون میراثفرهنگی و سپس از دفتر وی به سیروسنیا معاون وقت میراث فرهنگی استان تهران ارسال شد تا نتیجه پیگیریها را به حسین تاجیک، سرپرست معاونت امور مجلس، حقوقی و استانهای سازمان میراث فرهنگی بدهد.
۲۱ خردادماه نیز سرهنگ عبدالرضا امیدی فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی استان تهران در نامهای به سردار امیر رحمتالهی، فرمانده یگان حفاظت سازمان میراث فرهنگی در مورد سنگقبرهای قبرستان لهستانیها نوشت: «براساس بررسیهای انجام شده اکثر سنگقبرها از جا کنده شده و با سنگهای جدید جایگزین شدهاند، براساس نامههای واصله ظاهرا سنگ قبرها هنوز از کشور خارج نشده و در بندرعباس هستند. خواهشمند است با هماهنگی با ارگانهای انتظامی و امنیتی ذیربط و نیز همکاری و هماهنگی با فرماندهی یگان حفاظت استان هرمزگان ترتیبی اتخاذ کنید تا ضمن جلوگیری از خروج سنگها از مبادی رسمی و احیانا غیررسمی کشور در اسرع وقت کلیه سنگقبرها به تهران برگردانده شود و عاملان اقدام به خروج تحت تعقیب قضائی قرار گیرند.»
یک روز بعد یعنی ۲۲ خرداد امیر رحمتالهی نیز در نامهای به سرهنگ شیانی، فرمانده یگان حفاظت استان هرمزگان در مورد جلوگیری از خروج سنگقبرهای قبرستان لهستانیها اینطور نوشت: «براساس اعلام مدیرکل میراث فرهنگی استان تهران، کمیسیون فرهنگی مجلس و معاونت میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی احتمال خروج تعدادی سنگقبر لهستانیهای مقیم تهران وجود داشته که براساس بررسیهای انجام شده، از طریق یگان حفاظت استان تهران، اکثر سنگها از جای خود خارج و با سنگهای جدید جایگزین و ظاهرا قرار است از مرزهای کشور خارج شوند که درحال حاضر در بندرعباس نگهداری میشوند. بنابراین مقتضی است با هماهنگی با ارگانهای امنیتی و انتظامی از خروج سنگها از مبادی رسمی و غیررسمی جلوگیری شود.»
و حالا خبر میرسد، مدتی است سنگقبرها در مرز بندرعباس متوقف شدهاند و دستورات لازم برای توقف داده شده، اما هنوز قدم بعدی برای بازگرداندن آنها به تهران برنداشته است.
محمدحسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اما در این زمینه به ایسنا میگوید: سفارت از میراث فرهنگی درخواست کرده بود تا برخی اسناد و سنگقبرهای متعلق به لهستانیها به کشورشان برگردانده شود، که ما نسبت به این درخواست شدیدا برخورد کردیم و اعلام شد این آثار باید در ایران و در شهر خود باید در یک موزه قرار بگیرند.
او با بیان اینکه در نامه به سفارت لهستان اعلام کردهاند این آثار جزو اصالت ایران است و باید در سایت اصلی خود بمانند، ادامه میدهد: سفارت آنها درخواست داشته، برخی از اسناد و اینها، بتوانند به کشور برگردانند، ما خیلی شدید مخالفت کردیم، گفتیم باید سنگها به تهران برگردانده شود، کارشناسان تصمیم میگیرند در یک موزه باشند یا همان جا کار گذاشته شوند، این را به عهده شورای فنی میگذاریم.
وی اظهار میکند: درخواست آنها حتی برای اسناد تاریخی مربوط به آن دوران بود، اما با توجه به اینکه آنها جزئی از تاریخ ایران هستند با آن مخالفت کردیم، چون همه آنها متعلق به ایران هستند و باید در همین جا بمانند.
با این وجود احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران هم به ایسنا میگوید: معتقدم باید پیگیریهای لازم در این زمینه انجام شود تا سنگقبرها هر چه زودتر به تهران برگردانده شوند، صاحبان سنگقبرها در ایران خاطره دارند، اینجا زندگی کردهاند، کلیسا و کنیسه دارند و ازدواج کردهاند، آنها در همه این مکانها خاطره دارند، حتی برخی از آنها افرادِ تاثیرگذاری بودهاند، ما خاطرات آنها را حتی در شرایط سخت جنگ جهانی حفظ کردهایم، آن سنگقبرها نباید از کشور خارج شوند.
او با بیان اینکه امکان همکاری ایران و لهستان برای انجان کارهایی مانند ایجاد موزه لهستانیها در ایران و نمایش خاطرات آنها وجود دارد، ادامه میدهد: میتوانیم با این همکاریها موزه خاص لهستانیها را بسازیم، فرهنگ گفتوگوی بین ما و لهستانیها بسیار عمیق است، دلیلی برای آسیب زدن به آنها وجود ندارد، ما فیلم ساختهایم و خاطره داریم، باید خاطرهها را گسترش داد.
وی تاکید میکند: تا به نتیجه نرسیدن وضعیت سنگقبرها در مرز بندرعباس، این قضیه را پیگیری میکند و حتی آن را در شورای شهر تهران مطرح میکند تا شاید زودتر به نتیجه برسید.
جالب است که میراث فرهنگی استان تهران به عنوان نخستین مدعی حفاظت از این آثار تاریخی که در زیرمجموعه این نهاد اداری استانی است، هنوز نتوانسته اطلاعات کافی را در این زمینه به دست آورد.
دلاور بزرگنیا، مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران حدود یک ماه پیش در پیگیریهای خبرنگار ایسنا اظهار میکند: حدود دو ماه گذشته عبور آنها از مرز متوقف شده است، اما هنوز اخباری موثق نداریم که سنگ قبرها به تهران برگشته باشند، بنابراین نخست باید نامه پیرو برای بازگشت آثار به تهران بزنیم.
او در همان زمان در مورد رفتار بعدی که باید با این سنگقبرها داشت، بیان میکند: در صورتی که سنگقبرهای لهستانی به تهران بازگشت داده شود، برای این که بهترین تصمیم در مورد آنها گرفته شود باید با شورای فنی مشورت میکنیم. در واقع چند سناریو در این زمینه وجود دارد، نخست بازگشت و نصب آنها در همان مکان قبلی، از سوی دیگر میتوان با دادن شکل موزهای به یک فضا در کنار قبرستان آنها را در محفظههای جداگانه قرار داد، اما باید در هر شرایط این موارد با سفارتخانه نیز مطرح شود.
وی ادامه میدهد: با نامههایی که تا امروز - دو ماه قبل - ارسال کردهایم، فقط از خروج آنها از کشور جلوگیری کردیم، اما پیگیریهای دیگری صرفا برای بازگشت آنها به تهران تاکنون نداشتهایم.
بزرگنیا اکنون بعد از گذشت این همه مدت، بار دیگر در پیگیریهای خبرنگار ایسنا اظهار میکند: ارجاع داده بودم که به استان هرمزگان برای پیگیریها نامه فرستاده شود، اما هنوز پاسخ آنها به پیگیری نیاز دارد.
با وجود همه صحبتهای مطرح شده، اشکان مختاریان، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان هرمزگان، اما در پاسخ به ایسنا در مورد اقدامات انجام شده از سوی این اداره کل برای بازگشت سنگقبرها به تهران میگوید: «در حال حاضر هیچ ذهنیتی در مورد این اتفاق ندارم!»
پرونده «تاریخ ایرانی» را در این باره بخوانید:
نظر شما :