تصنیفی دربارهٔ لطفعلی‌خان زند در سفرنامهٔ ادوارد اسکات وارینگ

امین تریان*
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۱۵:۰۳ کد : ۷۱۸۳ قهوه تلخ در قاب تاریخ
در این سفرنامه تصنیفی بیست و شش بیتی آورده شده است که به گفتهٔ وارینگ "نغمه‌ای مورد علاقه در ایران دربارهٔ لطفعلی‌خان و خیانت حاجی ابراهیم و سقوط سلسله زند" است. تصنیفی که در زمان واپسین فرمانروای زند در شیراز رواج داشته و حتی وارینگ در این هنگام یعنی هشت سال پس از قتل لطفعلی خان آن را شنیده و ضبط کرده است.
تصنیفی دربارهٔ لطفعلی‌خان زند در سفرنامهٔ ادوارد اسکات وارینگ
تاریخ ایرانی: سفری به شیراز از راه کازرون و فیروزآباد، ملاحظاتی دربارهٔ آداب و رسوم، قوانین، زبان و ادبیات ایرانیان، به اضافه تاریخ ایران از مرگ کریم خان تا سقوط سلسله زندیه۱، عنوان سفرنامه‌ای از اوایل دورهٔ فتحعلی شاه است که اشارات مفصلی به نواحی جنوبی ایران دارد، اثر ادوارد اسکات وارینگ۲ کارمند غیرنظامی کمپانی هند شرقی بنگال که به علت بیماری در ۱۲۱۶ هـ. ق / ۱۸۰۲ م. مدت چهار ماه را در شیراز و حومهٔ آن گذراند.۳ این سفرنامه ‌مطالب بسیاری دربارهٔ دورهٔ زندیه و شیراز پایتخت این سلسله دارد؛ به ویژه که فصلی پنجاه صفحه‌ای با عنوان تاریخ امپراتوری ایران (از مرگ کریم‌خان زند تا سقوط سلسله زندیه) به فرجام فرمانروایی حکومت زند اختصاص یافته است. اثر وارینگ در ۴۳ فصل به شرح ذیل است:

 

 

بخش اول:

 

سفر به بوشهر، خلیج فارس، مناظر، بادهای شمالی، بادهای شرقی، شهر بوشهر، تصاویر هندی، کتب خطی و غیره، حاکم بوشهر و پدرش، تجارت، شام ایرانی، اعتقاد به نجوم، روش‌های مسافرت، احترام ایرانیان نسبت به مالکولم بزرگ و غیره، حرکت به سوی شیراز، برازجان، دو قلعه نظامی، ویرانه‌های شهر بزرگ دریس و...، شرح یکی از بازماندگان نادرشاه، دشت زیبای ارژن، راهداران، رسیدن به شیراز و...، توصیف شیراز، گزارشات، اروپائیان، آب و هوا، بازار، مسجد و...، پذیرائی شاهزاده، ملکه، ملاقات حاکم...، باغ‌های ایرانی، توصیف یک صحبت، حافظیه، فال گرفتن، هفت تن، تصاویر سعدی و حافظ، آرامگاه سعدی، دلگشا، جهان‌نما، کلاه فرنگی، تخت قاجاریه، روش ایرانیان در تقسیم سپاهیان و خدمتکارانشان، بنا‌ها و گرمابه‌ها، صنعتگران، نقاشان، پزشکان، روش گذراندن وقت در ایران، سرگرمی‌ها در ایران، لباس ایرانیان، لباس زنان در ایران، محله‌های شیراز، پلیس شیراز، قوانین، تجارت در ایران، حقوق گمرکی و مالیات‌ها، نیروی نظامی، درآمد‌ها، طرز حکومت، پادشاه، شخصیت ایرانیان، بازگشت به بوشهر، شکار کردن نزد ایرانیان، اسب‌های عربی و ایرانی، درخت خرما، دَم، وهابی‌ها، روش محاسبه زمان، سکه در ایران، حرکت به بصره، شهر بصره.

 

 

بخش دوم:

 

زبان ایرانیان، نویسندگان ایرانی، شعر فارسی، غزلیات حافظ، اشعار صوفیانه، غزل، [بدون عنوان]، اشاره به برخی مذاهب، تاریخ امپراتوری ایران (از مرگ کریم خان زند تا سقوط سلسله زندیه)، ضمیمه. نکته‌ای که در اینجا باید به آن اشاره کنم، دربارهٔ فصل بیست و سوم این سفرنامه است. در این فصل که عنوان "دربارهٔ حکومت" بر خود دارد تصنیفی بیست و شش بیتی آورده شده است که به گفتهٔ وارینگ "نغمه‌ای مورد علاقه در ایران دربارهٔ لطفعلی‌خان و خیانت حاجی ابراهیم و سقوط سلسله زند" است.۴ تصنیفی که در زمان واپسین فرمانروای زند در شیراز رواج داشته و حتی وارینگ در این هنگام یعنی هشت سال پس از قتل لطفعلی خان آن را شنیده و ضبط کرده است. بی‌گمان این نشان از محبوبیت خاندان زند نزد اهالی شیراز و نفرت آنان از خاندان قاجار دارد. جالب اینکه سرهار فورد جونز بریجز که پنج سال بعد از نواحی جنوبی ایران گذر می‌کرد به نکته‌ای اشاره می‌کند که تائید کنندهٔ این سخن است: «من دریافتم که ایرانیان عموما بر این باور هستند که یکی از شاهزادگان نگون‌بخت خاندان زند، در بمبئی زندگی می‌کند و همراه این هیئت [هیئت سرهار فورد جونز] است و در صورت لزوم او را برای جمع کردن دوستان ِ خاندانش در بخش‌های جنوبی امپراتوری مورد استفاده قرار می‌دهند.»۵ وارینگ در ادامه این تصنیف را به همراه ترجمهٔ انگلیسی‌اش می‌آورد:۶

بالای ‌بان اندران

قشون آمد مازندران

باز هم صدای نی میاد

آواز پی در پی میاد

جنگی کردیم ناتمام

لطفی می‌رود شهر کرمان

باز هم صدای نی میاد

آواز پی در پی میاد

حاجی ترا گفتم پدر

تو ما را کردی در بدر

خسرو دادی دست قجر

آواز پی در پی میاد

لطف‌علی‌خان بوالهوس

زن بجست بردند تبس

تبس کجا طهران کجا

مانند مرغی در قفس

باز هم صدای نی میاد

آواز پی در پی میاد

لطف‌علی خان مرد رشید

هرکس رسید آهی کشید

مادر خواهر جامه درید

لطف‌علی خان بختش خابید

باز هم صدای نی میاد

آواز پی در پی میاد

بالای ‌بان اندران

قشون آمد مازندران

بالای ‌بان دل‌گشا

مردست ندارد پادشا

صبر از من و داد از خدا

باز هم صدای نی میاد

لطفعلی‌خان می‌رفت میدان

مادر می‌گفت شوم قربان

دلش پر غم رخش گریان

آواز پی در پی میاد

لطف‌علی خانم هی می‌کرد

گلاب نبات با می ‌می‌خورد

بخت خابید لطف‌علی‌خان

باز هم صدای نی میاد

اسپ نیله نوزین است

دل لطفی پر خون [= خین؟] است

باز هم صدای نی میاد

آواز پی در پی میاد

وکیل از قبر در آرد سر

به بیند گردش چرخ خضر

باز هم صدای نی میاد

آواز پی در پی میاد

لطف‌علی‌خان مضطر

آخر شد به کام قجر

باز هم صدای نی میاد

آواز پی در پی میاد

 

 

*دانشجوی کار‌شناسی ارشد رشته تاریخ، دانشگاه بیرجند

 

پی‌نوشت‌ها:

 

 -۱Edward Scott Waring: a Tour to Sheeraz by the rout of Kazroon and Feerozabad, London: 1807.

 

 

سفرنامهٔ وارینگ تاکنون به فارسی ترجمه نشده است اما مقالهٔ بسیار جامعی، با مشخصات زیر، در معرفی آن نوشته شده است: مجتبی خلیفه، «درآمدی بر کتاب سفر به شیراز از مسیر کازرون و فیروزآباد» کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ش ۷۷-۷۸، اسفند ۸۲ و فروردین ۸۳، صص ۷۰-۷۴.

 

 

۲- Edward Scott Waring

 

 

۳- دنیس رایت: «سیاحان بریتانیایی در ایران دوره قاجار»، ترجمه محمد مروار، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ش ۸۸-۸۹، بهمن و اسفند ۱۳۸۳، ص ۷۴.

 

- ۴ Waring, op.cit, p. 92.

Sir Harford Jones Brydges: an Account of the transactions of his majesty's mission to the court of Persia in the years 1807-11, London: 1834,  pp. 29-30

 

-۶ Waring, op.cit, pp. 93-94.

 

 

کلید واژه ها: لطفعلی خان زند دوره زندیه


نظر شما :