اسناد، مکمل خاطرات/ بخشهایی از ضمائم کتاب خاطرات هاشمی
مروری بر نامهها و احکام امام در سال ۶۷ و مقالهای درباره شایعه تجارت پسته
***
نامه امام به شیخ حسن صانعی: حق بسیاری بر گردن من و انقلاب داری
امام (ره) طی نامهای در سال ۶۷ با تعابیری کم نظیر از خدمات شیخ حسن صانعی تقدیر کردند؛ در بخشی از این نامه که در ضمائم کتاب خاطرات ۶۷ منتشر شده، آمده است: «نمیدانم از کجای آشناییام با تو بنویسم. تو یکی از قدیمیترین افرادی هستی که در کنار من بودهای. هنوز سبزهای بر رخسار نداشتی که صمیمیات یافتم. سالها قبل از شروع مبارزات پانزدهم خرداد. تو سرباز قدیم و گمنام این انقلابی، و خودت میدانی که هیچ چیز بهتر از گمنامی نیست.»
متن کامل این نامه بدین شرح است:
زمان: ۲ اسفند ۱۳۶۷- ۱۴ رجب ۱۴۰۹
مکان: تهران، جماران
موضوع: تقدیر از خدمات آقای صانعی در طول دوران نهضت و تأیید ایشان
مخاطب: صانعی، حسن (نماینده امام خمینی و سرپرست بنیاد ۱۵ خرداد)
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ حسن صانعی – دامت برکاته
نمیدانم از کجای آشناییام با تو بنویسم. تو یکی از قدیمیترین افرادی هستی که در کنار من بودهای. هنوز سبزهای بر رخسار نداشتی که صمیمیات یافتم. سالها قبل از شروع مبارزات پانزدهم خرداد. تو سرباز قدیم و گمنام این انقلابی، و خودت میدانی که هیچ چیز بهتر از گمنامی نیست. تو فردی هستی که از گذشتههای دور خاطرات تلخ و شیرین مبارزات را با خود دارد. زیرکی و کم حرف، دانایی و محتاط. در گرداب مبارزات همیشه دلسوخته بودهای. کینهات را نسبت به شاه در کمتر کسی دیده بودم. در بحرانها و فشارها هیچگاه نسبت به من تردید نداشتی، گرچه گاهی خسته میشدی و افسرده.
در کوران فشار دستگاه شاه، تو که مسئول اداره شهریه طلاب بودی، وقتی در محاصره دشمن قرار میگرفتی برای اینکه هیچ گونه اطلاعی به دشمن ندهی، کم نبود مواقعی که قبوض رسید پولهای اخیار را – در پانزده سال مبارزه – چون غذایی گوارا میخوردی. پاداشت عندالله نیز گوارایت باد.
استعدادت، لطافت روحت، صداقتت چیزی نیست که فراموشم شود. تندخویی و عاقل. از خدا میخواهم عقلت را به تندخوییات پیروز کند. من کاملاً به تو اطمینان دارم. لذا وکیل من میباشی در تمامی زمینههای شرعی. این چند سطر را نوشتم تا کمی از بسیار حقی که به گردن من و انقلاب داری را ادا کرده باشم.
خداوند یار و نگهدارت باد.
مرا از دعای خیر فراموش مکن. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
۶۷/۱۲/۲ – روح الله الموسوی الخمینی
*********************
گلایه شورای نگهبان از انتصاب ناظر امام بر انتخابات + پاسخ امام
در یکی از مهمترین استاد تاریخی منتشر شده در ضمائم کتاب خاطرات ۶۷ آیتالله هاشمی، مجموعهای از مکاتبات امام(ره) و شورای نگهبان در انتخابات مجلس سوم شورای اسلامی آمده است. در این مکاتبات تدابیر امام(ره) بی هیچ مسامحهای برای جلوگیری از هرگونه آسیب احتمالی بر اعتماد مردم در انتخابات به منصه ظهور رسیده است. در بخشی از حکم امام (ره) برای حاج شیخ محمد علی انصاری بعنوان نماینده خویش آمده: «مسئولیت حفظ صندوقهای منتقل شده با شورای نگهبان است. جنابعالی موظف میباشید تا مسائل را به اینجانب گزارش نمایید، تا قوه قضاییه با هر کس که در راه پیشبرد کارها مانع ایجاد میکنند، قاطعانه برخورد نماید. خداوند همه را به راه راست هدایت فرماید و از کید شیطان نفس نجات دهد.» همچنین در بخشی از پاسخ امام (ره) به نامه شورای نگهبان نیز آورده شده: «تصمیم نهایی در مورد صندوقها و آرا، با رأی اکثریت نمایندگان محترم شورای نگهبان و وزیر محترم کشور و نماینده اینجانب است. و کسانی که احتیاط یا وسوسهای در امر انتخابات میکنند بهتر است کمال احتیاط را برای حفظ حیثیت جمهوری اسلامی و اسلام نمایند.»
متن کامل این مکاتبات و احکام بدین شرح است:
حکم
زمان: اردیبهشت ۱۳۶۷/ رمضان ۱۴۰۸
مکان: تهران، جماران
موضوع: تعیین نماینده جهت بررسی انتخابات مرحله دوم مجلس شورای اسلامی
مخاطب: انصاری کرمانی، محمدعلی (از اعضای دفتر امام خمینی)
بسمه تعالی
جناب حجتالاسلام آقای حاج شیخ محمد علی انصاری – دامت افاضاته
جنابعالی، که فردی متدین و آگاه میباشید، به عنوان نماینده اینجانب، با دو نفر از طرف شورای محترم نگهبان، و دو نفر از طرف وزیر محترم کشور، موظف میباشید تا به موارد ذیل عمل نموده و کار انتخابات تهران را به پایان برسانید:
۱– آقایان باید تمام تلاش خود را بنمایند تا انتخابات مرحله دوم در «روز قدس» صورت گیرد، و مجلس سوم در وقت مقرر تشکیل گردد.
۲– هیأت نظارت شورای محترم نگهبان موظف است که از ابتدا تعداد صندوقهایی را که از آنها شکایت شده است مشخص نمایند.
۳– وزارت کشور موظف است تمامی صندوقهای مورد شکایت را هم امروز به شورای محترم نگهبان منتقل گرداند.
۴– وزارت کشور میتواند افرادی را در موقع شمارش آرا بر سر صندوقها بگمارد تا برای هیچ کس هیچ شبههای پیش نیاید.
۵– آرا نسبت به همه کاندیداها شمارش شود، نه کاندیداهای خاص.
مسئولیت حفظ صندوقهای منتقل شده با شورای نگهبان است. جنابعالی موظف میباشید تا مسائل را به اینجانب گزارش نمایید، تا قوه قضاییه با هر کس که در راه پیشبرد کارها مانع ایجاد میکنند، قاطعانه برخورد نماید. خداوند همه را به راه راست هدایت فرماید و از کید شیطان نفس نجات دهد. والسلام.
روح الله الموسوی الخمینی
*****
حکم
زمان: ۳ اردیبهشت۱۳۶۷/۶ رمضان ۱۴۰۸
مکان: تهران، جماران
موضوع: رسیدگی به شکایات در برخی از حوزههای انتخاباتی
مناسبت: برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی
مخاطب: خمینی، سیداحمد
بسمه تعالی. پس از عرض سلام به عرض حضرت امام میرساند، در تماسهای مکرر تلفنی که با آیتالله آقای امامی و حجت الاسلام والمسلمین آقای محتشمی داشتم آقایان بدین نتیجه رسیدند:
۱– صندوقهای مورد شکایت از هم اکنون مشخص شود.
۲– آرای کلیه کاندیداهایی که در صندوق آرا هستند شمرده شود نه کاندیدهای خاص.
۳– در مواردی که نمایندگان اجرایی و یا نظارت در شمارش آرای صندوقها مواجه با اشکال شدند بلافاصله به اطلاع جناب آقای امامی و محتشمی رسانده تا فردی از سوی آقای امامی آمده، صندوق مورد اشکال را در مقابل نظارت و اجرا بازشماری کند.
۴– هیأت نظارت به تعداد خواهران مأمور اجرا از خواهران استفاده کند.
۵– مسئله حتیالمقدور تا آخر این هفته و یا ده روز تمام گردد. والسلام.
۶۷/۲/۳ – احمد خمینی
****
بسمه تعالی طبق آنچه ذکر شده است باید عمل شود و مسامحه جایز نیست. ان شاءالله تعالی موفق و مؤید باشید.
۶۷/۲/۳
روح الله الموسوی الخمینی
****
زمان: ۷ اردیبهشت۱۳۶۷/۱۰ رمضان ۱۴۰۸
مکان: تهران، جماران
موضوع: رسیدگی به شکایات در برخی از حوزههای انتخاباتی
مناسبت: انتخابات مجلس شورای اسلامی
مخاطب: امامی کاشانی، محمد (عضو فقهای شورای نگهبان)
بسمه تعالی
محضر مبارک حضرت امام امت – مدظلهالعالی
بعدالتحیه والسلام، در شرفیابی شورای نگهبان، به محضر مقدستان عرض شد که حق قانونی شورای نگهبان است که هر تعداد صندوقها را لازم دانستند بازشماری نمایند و وظیفه قانونی نسبت به صندوقهایی که گزارشات ناظرین و بازرسین روی آنهاست در اولویت آمده است. اما در متن حکم حضرتعالی به جناب آقای انصاری کلمه «شکایت» آمده است. لازم است عرض کنم شکایات در هیأت مشترک اجرایی و نظارت رسیدگی میشود، اما نظارت شورای نگهبان در مقطع فعلی به گزارشات توجه مینماید. استدعا دارد نسبت به کلمه «شکایت» یا «گزارش» رفع ابهام فرمایید - ادام الله ظلکم العالی علی رؤوس الاسلام والمسلمین.
۶۷/۲/۷- محمد امامی کاشانی
****
بسمه تعالی
با تشکر از زحمات و صمیمیت هیأت نظارت و اجرا. مقصود در نوشته اینجانب «شکایت» است نه «گزارش». ولی برای اطمینان بیشتر اگر نماینده اینجانب و نمایندگان شورای محترم نگهبان هر سه با هم تشخیص دادند که بعضی از صندوقهای گزارش شده احتیاج به شمارش دارد اقدام مینمایند.
۶۷/۲/۷
روح الله الموسوی الخمینی
*****
زمان: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۷/ ۱۵ رمضان ۱۴۰۸
مکان: تهران، جماران
موضوع: لزوم برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در روز قدس
مخاطب: اعضای شورای نگهبان
بسمه تعالی
اعضای محترم شورای نگهبان – دامت افاضاتهم
با توجه به گزارشات مختلف و نیز رسیدگی و گزارش نماینده اینجانب در امر انتخابات صحت آن محرز و آن را اعلام نمایید، تا انتخابات در موعد مقرر - روز قدس – انجام گیرد. و تصمیم نهایی در مورد صندوقها و آرا، با رأی اکثریت نمایندگان محترم شورای نگهبان و وزیر محترم کشور و نماینده اینجانب است. و کسانی که احتیاط یا وسوسهای در امر انتخابات میکنند بهتر است کمال احتیاط را برای حفظ حیثیت جمهوری اسلامی و اسلام نمایند.
والسلام علیکم و رحمت الله.
به تاریخ ۱۵ رمضان المبارک ۱۴۰۸
روح الله الموسوی الخمینی
*********************
نامه آیتالله خامنهای به امام: فقط هاشمی میتواند جانشین فرمانده کل قوا باشد
امام خمینی (ره) رسما طی حکمی در سال ۱۳۶۷ نماینده خود در شورای عالی دفاع را بعنوان جانشین فرماندهی کل قوا منصوب فرمودند. در متن این حکم که در ضمائم کتاب خاطرات ۶۷ جانشین وقت فرماندهی کل قوا منتشر شده، به نقش بیبدیل و پیشنهاد قاطع حضرت آیتالله خامنهای در این انتصاب اشاره شده و برگی دیگر از حکایت ۶۰ سال همدلی و همسویی این دو یار دیرین انقلاب و نظام به تصویر کشیده است. در نامه آیتالله خامنهای به امام (ره) به صراحت گفته شده که «با توجه به همه جوانب، به نظر اینجانب، تنها فرد مناسب برای تصدی این مسئولیت مهم، جناب آقای هاشمی رفسنجانی است.» و در بخشی از حکم امام (ره) نیز آمده است: «با توجه به درگیری رویاروی آمریکای جهانخوار علیه اسلام و ایران و هماهنگی غرب و شرق و ارتجاع منطقه در مبارزه با انقلاب اسلامی و جلوگیری از پیروزی اسلام، به پیشنهاد رئیس جمهور محترم، جناب حجت الاسلام آقای خامنهای – دامت افاضاته – جنابعالی را با تمام اختیارات به جانشینی فرماندهی کل قوا منصوب مینمایم.»
آیتالله خامنهای، رئیس جمهور، طی نامهای به محضر امام خمینی اعلام داشت:
... پیشنهاد مشخص اینجانب که قبلا نیز کتباً و شفاهاً معروض گردیده است، این است که:
۱– کلیه امور مربوط به نیروهای مسلح، ارتش، سپاه، ژاندارمری اعم از عملیات، پشتیبانی، امور سازمانی و اداری و غیره به شخص واحدی مفوض و محول گردد.
۲– شخص مزبور از سوی حضرتعالی موظف گردد که امور را از نزدیک و با قاطعیت تمشیت کند.
۳– دادگاه نیروهای مسلح موظف گردد که در تعقیب قضایی متهمین و اجرای محکومیتها به طور کامل از نظر و دستور وی تبعیت کند. با توجه به همه جوانب، به نظر اینجانب، تنها فرد مناسب برای تصدی این مسئولیت مهم، جناب آقای هاشمی رفسنجانی است.
امام خمینی در پاسخ چنین مرقوم فرمودند:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ علیاکبر هاشمی رفسنجانی – دامت افاضاته
با توجه به درگیری رویاروی آمریکای جهانخوار علیه اسلام و ایران و هماهنگی غرب و شرق و ارتجاع منطقه در مبارزه با انقلاب اسلامی و جلوگیری از پیروزی اسلام، به پیشنهاد رئیس جمهور محترم، جناب حجت الاسلام آقای خامنهای – دامت افاضاته – جنابعالی را با تمام اختیارات به جانشینی فرماندهی کل قوا منصوب مینمایم. و جنابعالی موظف به اجرای دستورات ذیل میباشید:
۱– ایجاد ستاد فرماندهی کل تا تهیه زمینه وحدت کامل.
۲– هماهنگی کامل ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای انتظامی در تمامی زمینههای دفاع مقدس اسلام. بدیهی است انسجام و ادغام مورد قبول و صحیح ادارات و سازمانهای مربوط و پشتیبانی کننده در هماهنگی نیروهای مسلح نقش اساسی را دارا خواهند بود.
۳– تمرکز صنایع نظامی و تهیه مایحتاج دفاع مقدسمان و انسجام امکانات تعمیراتی، پشتیبانی، فنی، مهندسی، رزمی، آموزشی و تحقیقاتی و نیز بسیج همه امکانات و ابزار در جهت اهداف مشخص از سوی فرماندهی کل.
۴– سعی در استفاده هر چه بهتر از امکانات و نیروها؛ و جلوگیری از به کار گرفتن امکانات مادی و معنوی در غیر موارد ضروری. و در همین راستا، حذف یا ادغام سازمانها و تشکیلات تکراری و غیرضروری.
۵– تمرکز امور تبلیغی و فرهنگی نیروهای مسلح در تمام زمینهها.
۶ – استفاده درست و قاطع از قوانین دادگاه نظامی در زمان جنگ و تنبیه متخلف در هر رده.
۷- بهره برداری صحیح از کمکهای مردمی در تمامی زمینهها. قوای مقننه و اجراییه و قضاییه موظفند تمامی امکانات و سیاستهای خود را در جهت نیازهای جنگ به کار گیرند.
از مردم عزیز ایران و نیروهای نظامی و انتظامی میخواهم تا با صبر و شکیبایی انقلابی و با قدرت و استقامت در مقابل توطئههای استکبار جهانی ایستادگی نمایند؛ و مطمئن باشند که پیروزی از آن صابران است. جهان امروز غرق در نامردمیها و حیلههاست؛ و شما یاران اسلام در اوج قداست و شرافت میباشید. من به همه شما دعا میکنم، خداوند یار و پشتیبان مبارزان راه خدا باد. توفیق جنابعالی را از خدای تعالی مسئلت دارم.
والسلام علیکم و رحمت الله
روح الله الموسوی الخمینی
*********************
پاسخ امام به نامه ناطق نوری: شما و محتشمیپور هر دو فرزند انقلابید/ با هم برادر بمانید
حضرت امام خمینی(ره) در پاسخ به نامه آقای ناطق نوری بر عزیز بودن تمام یاران انقلاب و اسلام برای ایشان تاکید کردند. در بخش ضمائم کتاب پایان دفاع آغاز بازسازی (خاطرات سال ۶۷ آیتالله هاشمی) این نامه و پاسخ آن آورده شده که متن کامل آن بدین شرح است:
نامه
زمان: ۲۸ شهریور۱۳۶۷/ ۷ صفر ۱۴۰۹
مکان: تهران، جماران
موضوع: ابراز علاقه و تأکید بر وحدت و برادری
مخاطب: ناطق نوری، علی اکبر (نماینده مجلس شورای اسلامی)
بسمه تعالی
محضر مقدس رهبر عظیمالشأن انقلاب، حضرت امام – مدظلهالعالی
با تقدیم سلام و آرزوی طول عمر برای آن وجود مبارک، احتراماً معروض میدارد، همان طوری که مستحضر هستید در رابطه با رأی اعتماد به اعضای محترم دولت از حضرتعالی راجع به حجتالاسلام جناب آقای محتشمی ، وزیر محترم کشور سئوالی شد که پاسخ آن، روز رأی گیری بین نمایندگان پخش و از تریبون مجلس خوانده شد و ایشان مجدداً به عنوان وزیر کشور انتخاب شدند. لکن بعضی در سطح مجلس حتی از تریبون مجلس چنین منعکس نمودند: کسانی که به آقای محتشمی رأی مثبت ندادند مخالفت با فرمان شما کردند. چنانچه مصلحت بدانید بیان فرمایید آیا نظر مبارک رأی مثبت دادن به ایشان بود؟ و کسانی که رأی ندادند خدای ناکرده خلاف فرمان حضرتعالی که قهراً خلاف شرع هم هست عمل نمودند یا خیر؟
۶۷/۶/۲۴
مقلد کوچک شما: علی اکبر ناطق نوری
پاسخ امام
بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام آقای ناطق نوری – دامت افاضاته
با سلام، در جمهوری اسلامی جز در مواردی نادر که اسلام و حیثیت نظام در خطر باشد، آن هم با تشخیص موضوع از طرف کارشناسان دانا، هیچ کس نمیتواند رأی خود را بر دیگری تحمیل کند؛ و خدا آن روز را هم نیاورد. من تمام سعی خود را مینمایم که با نسبت مطلبی به من، کسی مظلوم نگردد. من شما را هم فردی متدین، متعهد، مبارز و دارای هوش سیاسی میدانم. برای من شما و آقای محتشمی فرقی ندارد. من هر دوی شما و همین طور همه دست اندرکاران صدیق نظام و تمامی افرادی که چون شما قلبشان برای اسلام و ایران میتپد را فرزندان اسلام و انقلاب میدانم. همه باید سعی کنیم تا روح وحدت و پاکی را بر محیط کارمان حاکم گردانیم، تا بتوانیم تمامی قدرتها و ابرقدرتها را به زانو درآوریم. باید تلاش کنیم زهد و قدس اسلام ناب محمدی را از زنگارهای تقدس مآبی و متحجرگرایی اسلام امریکایی جدا کرده و به مردم مستضعفمان نشان دهیم. ما اگر توانستیم نظامی بر پایههای نه شرقی نه غربی واقعی و اسلام پاک منزه از ریا و خدعه و فریب را معرفی نماییم، انقلاب پیروز شده است. توفیق جنابعالی را از خداوند متعال خواستارم.
والسلام علیکم و رحمت الله.
۶۷/۶/۲۸ – روح الله الموسوی الخمینی
*********************
نامه محسن رضایی به هاشمی: فرماندهی نزاجا را به سپاه بدهید/ وزارت دفاع و سپاه را هم ادغام کنید
فرمانده کل سپاه در سال ۶۷ طی ۳ نامه جداگانه پیشنهادات خود را برای اصلاح و ارتقاء ساختار آفند و پدافندی مناطق عملیاتی به جانشین وقت فرماندهی کل قوا ارائه نمود.
متن یکی از این نامهها بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
فرماندهی محترم قرارگاه خاتمالانبیاء(ص)
سرور مکرم جناب آقای هاشمی رفسنجانی (دام عزه)
با سلام و اهداء تحیات، در مورد طرح ادغام سریع نیروهای سهگانهٔ ارتش و سپاه در یکدیگر، احتمالاتی بدین شرح، متصور و قابل پیشبینی است:
الف- نارضایتی فراوان در پرسنل ارتش و سپاه.
ب - ناهماهنگی فرهنگیها، آموزش و وضعیت خدماتی پرسنل ادغام شده و احساس غربت و آثار روحی که حاصل خواهد شد، کاهش راندمان کار پرسنل سپاه و ارتش را به دنبال دارد.
ج - با توجه به حوادثی که پیش روی داریم (از جمله جنگ مجدد شهرها، حملات زمینی عراق به خطوط پدافندی و سقوط یک یا دو نقطه از نقاط پدافندی ارتش و سپاه، احتمال حرکات اجتماعی از ناراضیان به بهانه جنگ) همه را به گردن جنابعالی به عنوان مسئول جنگ و امنیت کشور (و بیسیاستی در اداره نیروهای مسلح) خواهند انداخت و آن موقع به جای ارتش و سپاه، مستقیماً شخص جنابعالی و فرمان حضرت امام را زیر سئوال خواهند برد.
د - در اثر ادغام نیروی زمینی ارتش در سپاه، مشکلات پدافندی جدیدی به دوش سپاه خواهد افتاد که نتیجتاً قدرت هجومی و آفندی سپاه، کم خواهد شد. بنابر این نظر سپاه همان پیشنهادی است که در نامه مورخه ۶۷/۲/۸ خدمتتان عرض شد که با اصلاحی بدین شرح تکمیل میگردد:
پیشنهاد پنجم - همزمان با صدور حکم یک برادر سپاهی برای فرماندهی نزاجا، یکی از برادران نهاجا (سرهنگ اردستانی یا سرهنگ بقایی) به عنوان فرمانده نیروی هوایی سپاه منصوب گردد، که با تشکیل ستاد فرماندهی کل قوا و این دو انتصاب، ناهماهنگیها حل خواهد شد و اگر حضرتعالی اختیارات کامل بگیرید، در جابجایی نیروها و تمرکز امکانات برای آفند و پدافند، هیچ مشکلی نخواهد بود.
البته ششمین پیشنهاد هم این است که وزارتین سپاه و دفاع ادغام شوند، تا یک سیستم پشتیبانی برای نیروهای مسلح داشته باشیم.
با کمال معذرت
ملتمس دعا - محسن رضایی
*********************
حکم امام برای عبدالله نوری: تأیید عزل و نصب فرماندهان سپاه با شماست
در اسفند ماه سال ۱۳۶۷ حضرت امام خمینی (ره) طی حکمی عبدالله نوری نماینده خود در جهاد سازندگی را با حفظ سمت به نمایندگی خود در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب کردند. در بخشی از این حکم که در ضمائم کتاب خاطرات ۶۷ جانشین وقت فرماندهی کل قوا منتشر شده، آمده است: «اینجانب جنابعالی را، که فردی هستید فاضل، متدین، مبارز، متقی و با فهم سیاسیِ بسیار خوب و علاوه بر آن از خانواده محترم شهدا که خود افتخاری است بزرگ، میباشید، به نمایندگی از جانب خود در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب مینمایم از این پس تأیید عزل و نصب فرماندهان سپاه پاسداران با شماست.»
متن کامل این حکم بدین شرح است:
بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ عبدالله نوری – دامت افاضاته
با یاد و گرامیداشت خاطره فداکاریهای یکی از سرداران بزرگ نهضت اسلامی ایران، مرحوم شهید حجت الاسلام آقای حاج شیخ فضلالله محلاتی، که از یاران باوفای اینجانب و از سختی کشیدگان دوران مبارزات خونبار انقلاب اسلامی ایران و همچنین مردی صالح و فداکار و برادری دلسوز برای پاسداران عزیز انقلاب اسلامی بود، که خدایش او را رحمت کند و در جوار خود پذیرایش گردد، و با تشکر از زحمات قائم مقام ایشان، جناب حجت الاسلام آقای [محمود محمدی] عراقی که فردی متدین و صالح که در کوران جنگ و جهاد خدمات قابل تحسینی انجام داده است و ان شاءالله از این پس چون گذشته در خدمت اسلام و ایران و انقلاب اسلامی خواهند بود، اینجانب جنابعالی را، که فردی هستید فاضل، متدین، مبارز، متقی و با فهم سیاسیِ بسیار خوب و علاوه بر آن از خانواده محترم شهدا که خود افتخاری است بزرگ، میباشید، به نمایندگی از جانب خود در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب مینمایم. لازم است مسائلی را به شما و فرزندان عزیزم در سپاه گوشزد نمایم:
۱– وظایفی که در قانون به عهده شما گذاشته شده است باید دقیقاً مراعات گردد و شما به هیچ وجه نباید از آن چشم پوشی کنید. فرزندان سپاهیام نیز نباید از قانون کوچکترین تخطی بنمایند.
۲– نمایندگی شما در سپاه پاسداران اعم از لشکری و کشوری و وزارت سپاه میباشد. لذا کلیه مسائل فرهنگی، عقیدتی – سیاسی و فکری و فعالیتهای تبلیغاتی و انتشاراتی و حفاظت اطلاعات و مسائل قانونی دیگر زیر نظر شماست، و شما باید هدایت تمامی موارد مذکور را به عهده بگیرید.
۳– تمامی فرزندان عزیزم در سپاه، اعم از فرماندهان و سایرین، هماهنگیهای لازم را با نماینده محترم اینجانب داشته و دارند، و تخطی از آن با عکسالعمل روبرو خواهد شد.
۴– از این پس تأیید عزل و نصب فرماندهان سپاه پاسداران با شماست.
۵– از آنجا که شما نماینده اینجانب در جهاد سازندگی هم میباشید، از خداوند متعال میخواهم تا با هماهنگی سپاه و جهاد بتوانید این دو نهاد مقدس انقلاب را یار و همکار یکدیگر نمایید تا بهتر بتوانند به اسلام و انقلاب و ایران خدمت کنند.
توفیق و تأیید شما را از خداوند تعالی آرزومندم. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
۶۷/۱۲/۱۸
روح الله الموسوی الخمینی
*********************
شوخی گورباچف با آیتالله جوادی آملی: میشود ما هم امام خمینی را به مکتب خود دعوت کنیم؟
روایت حضرت آیتالله جوادی آملی از عزیمت به شوروی و اهداء نامه تاریخی امام خمینی (ره) به گورباچف یکی دیگر از ضمائم کتاب خاطرات ۶۷ آیتالله هاشمی است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمی رفسنجانی، متن کامل روایت حضرت آیتالله جوادی آملی از این سفر تاریخی بدین شرح است: قبل از ملاقات رسمی هیأت اعزامی با رهبر شوروی و بعد از آن، هیچ گونه تماس سیاسی با فرد یا گروهی از طرف سرپرست هیأت حاصل نشد، زیرا این سفر فقط برای ابلاغ پیام و تبیین محتوای عمیق آن بود، لیکن سخنان مبسوطی پیرامون توحید و نفی الحاد، گاهی به زبان برهان و زمانی با لسان فطرت، با استقبال و بدرقه کننده در ذهاب و ایاب ارائه شد و فاصله چهل کیلومتری فرودگاه تا شهر مسکو، هم در رفتن و هم در برگشتن، جز به یاد حق و نشر آثار آن و دعوت به خدا و احیای فطرت ملحدان مارکسیست سپری نشد.
وقت ملاقات با رهبر شوروی ساعت یازده، روز چهاردهم دی ماه بود و مدت آن دو ساعت و پنج دقیقه به طول انجامید. هنگام ورودمان به کاخ کرملین، صدر هیأت رئیسه و دو نفر از مسؤولان بلندپایه سیاسی، که قبلاً حضور یافته بودند، تا چند قدم در همان اتاق به استقبال آمدند و با گرمی آماده شنیدن پیام امام خمینی (ره) شدند. هیأت اعزامی مصمم بود، ضمن حفظ احترام متقابل و رعایت کمال ادب، که از وظایف بینالمللی اسلام به شمار میآید و اختصاصی به گروه خاص ندارد، لسان پیام امام (قدس سره) را با زبان تعلیم و ارشاد ادا کند، نه با لسان دیپلماسی و هرگز قول فضل الهی را با هزل مجاز در عرف دیپلمات نیالاید و صلابت دعوت به توحید را در پای تعارف رایج سیاست بازان، به دُهن و وَهن ذبح نکند، بلکه به عنوان رسول امین، مضمون پیام والا را با آهنگ تدریس القا نماید، نه به صورت قرائت الفاظ و گزارش صورت و بدین منظور قبلا از خروج از اقامتگاه، نمازی خوانده شد و از ذات اقدس خداوند با نیاز تقاضا شد. «رَبَّ اشْرَح لی صَدری ویسِّرلی اَمری واحلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یفْقَهوا قَولی».
با احساس آرامش روح و عدم اعتنا به کاخ کرملین و با ابلاغ پیام در چهره تعلیم و تبیین مضامین بلند آن در کسوت تدریس، سروش هاتف غیبی این چنین شنیده شد: «قالَ قَد اُوتیت سؤلَک یا موسی». و هم اکنون با سقوط قدرتهای سیاسی احزاب کمونیستی در مدت کوتاه و انحلال بسیار از مراکز اقتدار آن صلای سفیران الهی به گوش همگان میرسد: «فَاَخَذْناه و جنُوده فَنَبدناهم فی الْیم و هو ملیم». کیفیت ابلاغ پیام به این سبک بود که تمام کلمات آن همراه با توضیح ضروری برخی از موارد، به خوبی قرائت میشد، سپس مترجمان ویژه کرملین آن را برای جناب گورباچف و دو نفر دیگر که حضور داشتند، ترجمه میکرد و اگر مطلبی برای خود ترجمه کننده قابل درک نبود، سئوال میکرد و با تبیین و تفسیر لازم بعد از درک کامل، آن را با ترجمه روسی به رهبر شوروی منتقل میکرد، در خلال قرائت پیام و ترجمه آن، که شصت و پنج دقیقه طول کشید، نکات مهم پیام را شخص گورباچف یادداشت میکرد، چه اینکه آن دو نفر دیگر نیز یادداشت مینمودند.
نحوه استماع رهبر شوروی در تمام مدت قرائت پیام در کمال ادب دیپلماسی بود، لیکن اصل متن و انشای آن در اوج هدایت به توحید بود، نه در حضیض دیپلمات و سبک ابلاغ آن نیز در حد تدریس بود، نه گزارش صرف. لذا گاهی نشانه «فَبهِت الَّذی کَفَر» همراه با انفعال در رخسارش مشهود بود که میرفت فطرت «مرتکز» را زنده نماید چون صدور این نامه تاریخساز بعد از پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ بود و کشور اسلامی ایران وارد مرحله بازسازی و ترمیم خرابیهای جنگ تحمیلی هشت ساله شد و از طرف دیگر مضمون نامه کاملاً سری بود و جز او (امام خمینی) احدی از مسؤولان گرانقدر جمهوری اسلامی ایران، کسی به آن آگاه نبود، لذا رهبران روسیه عموماً و صدر هیأت رییسه آن خصوصاً، هرگونه احتمالی را پیرامون مفاد پیام میدادند، مگر احتمال دعوت به توحید و اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله را. از این جهت، بعد از استماع خطوط اصلی پیام، تمام پیش داوریها و پیش فرضهای رهبران کرملین سراب گونه سر از آب و خواب بر آورد و جواب مناسب با اندام موزون این پیام آسمانی عاجلاً ندادند، بلکه آجلاً هم راجل ماندند. چنان که حضرت امام (قدس سره) به فرستاده مخصوص میخائیل گورباچف فرمود: «من میخواستم دری از جهان غیب به چهره او باز کنم؛ نه آنکه درباره مسایل جهان ماده با او سخن گفته باشم.»
رهبر شوروی بعد از استماع دقیق و درک منظور امام (قدس سره) با تأنی کامل، که کشف از تدبر در پاسخگویی میکرد، شروع به جواب کرد و مدتی که برای سخنان جناب گورباچف و دریافت پاسخ نهایی از طرف هیأت اعزامی صرف شد، جمعاً در حدود یک ساعت بود. عصاره مطالبی که ایشان گفتند و مترجم صحنه ملاقات آن را به فارسی برگرداند، عبارت از این بود: از فرستادن نامه امام خمینی تشکر میکنم. در فرصت مناسب جواب آن را خواهم داد. مضمون آن را به علمای شوروی اعلام میداریم. ما قانون آزادی ایمان را در دست تصویب داریم. من قبلاً گفتم با داشتن ایدئولوژیهای مختلف میتوان با حسن همجواری در کنار هم زندگی کرد. امام خمینی ما را به دین اسلام دعوت نموده است. آیا ما هم ایشان را به مکتب خودمان دعوت کنیم؟ (در اینجا لبخند زد و دوباره گفت: این یک شوخی است.) این دعوت یک نحوه دخالت در شؤون کشور دیگر محسوب میشود، زیرا هر کشوری در انتخاب مکتب آزاد و مستقل میباشد.
هیأت اعزامی از ایران با دریافت این مطالب، بررسی کرد که مهمترین بند جواب همان بند اخیر آن است که نشانه برخورد سیاسی با نامه امام قدس سره در آن به چشم میخورد، نه برخورد فرهنگی و تعلیمی محض و با پندار سیاسی بودن، داخل در دخالت در کشور اجنبی خواهد بود، که با این ترتیب اصل نامه و فرستادن پیام زیر سئوال میرفت. دیگر نوبت به مضمون آن نمیرسید، لذا مسؤول هیأت اعزامی در پاسخ نهایی چنین گفت: از اینکه در کمال حوصله قرائت نامه را استماع کردید، تشکر میکنیم و اینکه آمادگی خود را جهت فرستادن جواب اعلام داشتید، تقدیر میشود و از اینکه مضمون پیام را به اطلاع علمای کشورتان میرسانید، شایان تشکر است. و از اینکه قانون آزادی دین را در دست تصویب دارید، به امید تسریع آن، تقدیر میشود، چنان که زندگی مسالمتآمیز با داشتن مکتبهای گوناگون در صورت رعایت اصول انسانی میسور میباشد، اما "دخالت در شئون داخلی کشور دیگر" را باید توضیح داد. شما از عمق خاک وسیع روسیه تا اوج فضای آسمان آن آزادانه فعالیت دارید و هیچ کس حق دخالت در امور داخلی کشور اجنبی را ندارد. لیکن محتوای این پیام، همانند پیامهای رهبران الهی دیگر، نه کاری به زیر زمین و نه برخوردی با روی زمین و نه ارتباطی با آسمان روسیه دارد، بلکه فقط با جان شما مرتبط میباشد. جناب آقای گورباچف، آیا شما همانند درخت هستید که مرگ شما عبارت از پژمرده شدن و فرسوده گشتن تن باشد و بعد از مرگ هیچ خبری از زندگی و آثار نخواهد بود، یا جان شما همانند مرغی است که در قفس طبیعت تن محبوس است و مرگ شما به منزله گشوده شدن در این قفس و پرواز طائر روح به جهان جاوید میباشد؟ البته دومی است، نه اولی و مضمون نامه امام دعوت به توحید و پرهیز از الحاد است که راجع به جان شماست، نه درباره کشور شما. البته وقتی روح آدمی موحد شد، راه صحیح کشور داری را میشناسد و آن را به خوبی اداره مینماید.
*********************
نامه تند امام به محمد هاشمی: این قضایا تکرار شود برخورد جدی میکنم
در پی پخش برنامهای رادیویی در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۶۷ در صدا و سیمای جمهوری اسلامی که در آن الگوی نامناسبی از زن مطرح گردیده بود، حضرت امام خمینی (ره) طی نامهای بسیار صریح و عتابآلود به محمد هاشمی، رئیس صدا و سیما تذکر و هشدار جدی دادند.
متن کامل این نامه بدین شرح است:
بسمه تعالی
آقای محمد هاشمی، مدیرعامل صدا و سیمای جمهوری اسلامی
با کمال تأسف و تأثر روز گذشته از صدای جمهوری اسلامی مطلبی در مورد الگوی زن پخش گردیده است که انسان شرم دارد بازگو نماید. فردی که این مطلب را پخش کرده است تعزیر و اخراج میگردد، و دست اندرکاران آن تعزیر خواهند شد. در صورتی که ثابت شود قصد توهین در کار بوده است، بلاشک فرد توهین کننده محکوم به اعدام است. اگر بار دیگر از این گونه قضایا تکرار گردد، موجب تنبیه و توبیخ و مجازات شدید و جدی مسئولین بالای صدا و سیما خواهد شد. البته در تمامی زمینهها قوه قضائیه اقدام مینماید.
۶۷/۱۱/۹
روح الله الموسوی الخمینی
*********************
پاسخ امام به نامه مهدوی کنی: حکم جنتی را میدهم مشروط به...
یکی از نامههای منتشر شده در ضمائم کتاب خاطرات ۶۷ آیتالله هاشمی مربوط به مکاتبه آیتالله مهدوی کنی با امام (ره) در مورد مشکلات و آینده سازمان تبلیغات اسلامی است.
حضرت امام خمینی (ره) در پاسخ به گزارش تفصیلی آیتالله مهدوی کنی در تاریخ ۶۷/۱۱/۳۰ که طی آن به تاریخچه، تشکیلات و مشکلات سازمان تبلیغات اسلامی اشاره شده و همچنین پیشنهادهایی در ارتباط با سرپرستی سازمان ارائه گردیده بود، مرقوم فرمودند: از طرف اینجانب مانعی نیست که طی حکمی جناب آقای حجتالاسلام جنتی را مسئول سازمان تبلیغات اسلامی بنمایم مشروط به اینکه مسئله را نزد آقایان اعضای سازمان تبلیغات طرح کنید که خدای نکرده آقایان نگران نشوند.
متن کامل این نامه بدین شرح است:
نامه
زمان: ۳۰ بهمن۱۳۶۷ /۱۲ رجب ۱۴۰۹
مکان: تهران، جماران
موضوع: مشکلات و آینده سازمان تبلیغات اسلامی
مخاطب: مهدوی کنی، محمدرضا
در پاسخ به گزارش تفصیلی آقای مهدوی کنی به تاریخ ۶۷/۱۱/۳۰ که طی آن به تاریخچه سازمان تبلیغات اسلامی، تشکیلات و تعداد پرسنل و مسائل و مشکلات مربوط به آن پرداخته شده است و از اینکه در دو – سه سال اخیر، حمایت مورد نیاز به عمل نیامده، گلایه شده است و به پیوست نامه مذکور، پیشنهادهایی در ارتباط با سرپرستی سازمان و کمک به رفع نیازهای مالی آن شده است.
امام خمینی در پاسخ مرقوم فرمودهاند:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای مهدوی کنی – دامت افاضاته
با سلام و دعا برای وجود جنابعالی. آنچه مرقوم داشتهاید:
۱– از طرف اینجانب مانعی نیست که طی حکمی جناب آقای حجتالاسلام آقای جنتی را مسئول سازمان تبلیغات اسلامی بنمایم، مشروط بر اینکه مسئله را پیش آقایان اعضای محترم سازمان تبلیغات طرح کنید که خدای ناکرده آقایان نگران نشوند.
۲– در مورد صرف سهم مبارک امام – علیهالسلام – آنچه نزد خود شما میآید، جنابعالی مختارید هرگونه صلاح میدانید عمل کنید. و نیز اجازه میدهم تا آن کسانی که از من در سهم اجازه دارند به همان میزان اجازهشان در صورت تمایل از طریق جنابعالی صرف در تبلیغات اسلامی نمایند.
۳– در مورد اوقاف قابل صرف در تبلیغات اسلامی به جناب حجت الاسلام آقای امام جمارانی سفارش مینمایم تا در زمینه فوق کمک لازم را بنمایند. خیلی التماس دعا دارم. امیدوارم همیشه چون گذشته موفق و مؤید به نشر و تبلیغ اسلام گردید.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
روح الله الموسوی الخمینی
*********************
نامه امام برای علی خمینی: در تو نورُّ و نور علی نور میبینم/ عائلهام را بخدا میسپارم
یکی از به یاد ماندنیترین نوشتههای امام (ره) نصیب علی خمینی یادگار عزیزترین خاندانش حاج سید احمد آقا گردید که در قالب یادداشتی بر هدیه صحیفه سجادیه برای نوهاش گرامیاش بر جای ماند. متن کامل این نوشته دلانگیز و خاطرهساز که در بخش ضمائم کتاب خاطرات ۶۷ آیتالله هاشمی منتشر شده بدین شرح است:
بسمه تعالی
«هدیه النمله»
فارغ از هر دو جهانم به گل روی علی/ از خم دوست جوانم به خم موی علی
طی کنم عرصه ملک و ملکوت از پی دوست/ یاد آرم به خرابات چو ابروی علی
صحیفه کامله سجادیه، نمونه کامل قرآن صاعد است و از بزرگترین مناجات عرفانی در خلوتگاه انس است که دست ما کوتاه از نیل به برکات آن است؛ آن کتابی است الهی که از سرچشمه نورالله نشأت گرفته و طریقه سلوک اولیای بزرگ و اوصیای عظیم الشأن را به اصحاب خلوتگاه الهی میآموزد. کتاب شریفی است که سبک بیان معارف الهیه اصحاب معرفت را چون سبک قرآن کریم بدون تکلف الفاظ در شیوه دعا و مناجات برای تشنگان معارف الهیه بیان میکند. این کتاب مقدس چون قرآن کریم سفره الهی است که در آن، همه گونه نعمت موجود است و هرکس به مقدار اشتهای معنوی خود از آن استفاده میکند. این کتاب همچون قرآن الهی ادقُّ معارف غیبی که از تجلیات الهی در ملک و ملکوت و جبروت و لاهوت و مافوق آن حاصل میشود در ذهن من و تو نیاید و دست طلبکاران از حقایق آن کوتاه است، به شیوه خاص خود قطراتی که از دریای بیکران عرفان خود میچشاند و آنان را محو و نابود میکند:
پس عدم گردد عدم چون ارغنون گویدم اناالیه راجعون.
پس تو ای نویسنده محروم از همه معارف و بیخبر از کون و مکان، قلم را بشکن و صحیفه را ببند و از حد خود که هواهای نفسانی چون تار عنکبوت بر سراسر وجودت پیچیده و هر روز و شب افزون میگردد به فضل لایزال الهی پناه ببر «انّه ذو رحمه واسعه» و من این کتاب بزرگ را به فرزند عزیزم که در جبهه او نورُّ و نور علی نور میبینم و آن عزیز که یادگار احمد و از سلاله پاک ائمه اطهار – علیهم سلامالله – و پرورده دامن پاک مادر عزیزش که سلاله پاک ائمه اطهار و از طباطباییها که افتخار فرزندی حسنین را دارند اهدا کردم و امیدوارم او از علمای برجسته و فقهای متعهد و از عرفای مجاهد فی سبیلالله در دو جبهه ظاهر و باطن شود و از این کتاب مقدس به طور شایسته بهرهمند گردد و پدر پیر خود، خمینی را که عمری با هوای نفس و عصیان و ناسپاسی گذرانده و اکنون با روی سیاه و کوله باری از معصیت بدون هیچ امید – مگر به فضل خدای رحمان از این دارو دیار به دار و دیار دیگر میرود از طلب رحمت و دعایی و بخشش گناهان بر او منّت نهد.
خداوندا، این عائله را به تو سپردم و از هیچ کس امیدی ندارم؛ تو خود با عنایات خویش آنان را تحت تربیت خویش قرار ده.
به تاریخ شب سه شنبه ۲۲ آذرماه ۱۳۶۷/ سوم جمادی الاولی
۱۴۰۹ - بنده عاصی خدا
روح الله الموسوی الخمینی
*********************
اولین نامه امام به موسوی بعد از استعفاء: زحمات دوران جنگ شما را فراموش نمیکنم
حضرت امام در نامهای به میرحسین موسوی، نخستوزیر در آذرماه ۶۷ و بعد از گذشت قریب ۳ ماه از ماجرای استعفای او تصریح کردند: «از آنجا که ممکن است این روزها افرادی بخواهند نسبت به دولت خدمتگزار شبهات و القائاتی در اذهان عامه به وجود آورند و زحمات بیشائبه و طاقتفرسای شما را خصوصاً در مسئله جنگ خدشه دار نمایند، لازم است این نکته را تذکر دهم که من همچون گذشته شما را فردی لایق و دلسوز برای انقلاب اسلامی میدانم، و زحمات شما را در دوران جنگ و تجهیز سپاهیان اسلام فراموش نمیکنم، و الآن نیز شما را تأیید و حمایت میکنم.»
متن کامل این نامه بدین شرح است:
زمان: ۳ آذر۱۳۶۷ /۱۳ ربیعالثانی ۱۴۰۹
مکان: تهران، جماران
موضوع: انتصاب سرپرست امور جانبازان و فرمان ایجاد تشکیلات مناسب در این بنیاد
مخاطب: موسوی، میرحسین (نخست وزیر)
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مهندس میرحسین موسوی، نخست وزیر محترم – ایّده الله تعالی
از آنجا که چندی قبل جناب حجتالاسلام آقای حاج شیخ مهدی کروبی طی نامهای درخواست نمودند که برای رسیدگی هر چه بیشتر و بهتر به امور جانبازان و خانوادههای شهدا اداره امور جانبازان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی به نهاد یا تشکیلات دیگری سپرده شود، اینجانب ضمن تقدیر و تشکر از ایشان و از کلیه مسئولین و دست اندرکاران «بنیاد شهید انقلاب اسلامی» و مرکز پزشکی بنیاد، خصوصاً سرکار خانم کروبی ۱ که در شرایط جنگ کمال ایثار و فداکاری را نسبت به این عزیزان نمودهاند، جنابعالی را مسئول
اداره کلیه امور جانبازان عزیز نمودم که با استفاده از همکاری و تجربیات «بنیاد شهید انقلاب اسلامی» و جانبازان و نیز اختصاص بهترین امکانات «بنیاد مستضعفان» به ایجاد تشکیلات جدیدی در این امر مقدس و بزرگ همت گمارید. و امید است با درایت و تقوا و تعهدی که در شما سراغ دارم به تمامی امور این حماسه سازان و شهیدان زنده انقلاب رسیدگی کامل گردد. و «بنیاد شهید انقلاب اسلامی» نیز همچون گذشته با فراقت و امکانات بیشتر امور خانوادههای معظم شهدا و مفقودین و اسرا را دنبال نماید.
از آنجا که ممکن است این روزها افرادی بخواهند نسبت به دولت خدمتگزار شبهات و القائاتی در اذهان عامه به وجود آورند و زحمات بیشائبه و طاقتفرسای شما را خصوصاً در مسئله جنگ خدشهدار نمایند، لازم است این نکته را تذکر دهم که من همچون گذشته شما را فردی لایق و دلسوز برای انقلاب اسلامی میدانم، و زحمات شما را در دوران جنگ و تجهیز سپاهیان اسلام فراموش نمیکنم، و الآن نیز شما را تأیید و حمایت میکنم.
از آنجا که سران کشور و هیأت مشورتی بازسازی کشور در چند روز آینده اصول و سیاست بازسازی را به دولت ابلاغ مینمایند، جنابعالی و اعضای محترم هیأت دولت باید با قدرت و قاطعیت و با استقلال کامل به امر بازسازی کشور و ترمیم خرابیها پرداخته و رسیدگی به محرومین را در صدر برنامههای خود قرار دهید. و مردم عزیز و شریف ایران نیز، که همه چیز خود را در طبق اخلاص و بندگی خدا نهادهاند، توجه دارند که تا رسیدن به استقلال واقعی راه طولانی پیش رو دارند؛ و همه میدانند که با توجه به حجم عظیم خرابیها نباید انتظار اصلاح و بازسازی سریع امور را داشت. ما هنوز در آغاز راه هستیم، و سالها وقت لازم است که با همت و تلاش همه دست اندرکاران و مردم عزیز میهن اسلامیمان بازسازی شود و مشکلات برطرف گردد.
چه بسا افراد مغرض و مخالف با انقلاب، که از هیچ راهی نتوانستهاند به اسلام و انقلاب لطمهای وارد نمایند، امروز در قالب شعارها و بالا بردن سطح توقعات در مردم بخواهند به هدفهای شوم خود نایل شوند، و با انگشت نهادن روی مشکلاتی که نتیجه تحمیل چندین ساله جنگ بوده است مردم را نسبت به مسئولین بدبین کنند و این طور تبلیغ نمایند که بعد از قبول قطعنامه و نبودن جنگ چرا مشکلات حل نمیشود؟ باید به این افراد گفت مگر این کار به سادگی امکانپذیر است؟ مگر کشور ما از محاصرهها بیرون آمده است؟ مگر همه مراکز آسیب دیده برق و سوخت و کارخانجات را یک روزه میتوان راه اندازی نمود که ما بگوییم دیروز جنگ بود و عذرها موجّه، ولی امروز که جنگ نیست چرا کمبود است؟ البته این سخنها از باب تذکر به مؤمنین است؛ والاّ مردم وفادار و انقلابی کشورمان برای به دست آوردن استقلال واقعی و رسیدن به خودکفایی خیلی بیشتر از اینها آماده صبر و فداکاری هستند. و من مطمئنم که ملت ایران یک لحظه استقلال و عزت خود را با هزار سال زندگی در ناز و نعمت ولی وابسته به اجانب و بیگانگان معاوضه نمیکند. در خاتمه بار دیگر از زحمات دلسوزانه و مخلصانه دوست خوبم، جناب حجت الاسلام آقای کروبی تشکر مینمایم و امیدوارم تمامی افرادی که در خدمت معلولین جنگ تحمیلی بودهاند با صمیمیت با آقای نخست وزیر همکاری نمایند. خداوند بزرگ به همه مسئولین و دولت خدمتگزار و مردم شریف ایران توفیق صبر و ایثار در راه اسلام را عنایت فرماید. والسلام علیکم و رحمت الله.
بهتاریخ ۶۷/۹/۳– روحالله الموسوی الخمینی
*********************
پیام امام درباره انتخابات مجلس سوم: مردم قیم نمیخواهند
در بخش سوم انتشار ضمائم کتاب خاطرات ۶۷ آیتالله هاشمی سندی از سخنان بسیار مهم و تاریخی امام (ره) در آستانه انتخابات مجلس سوم شورای اسلامی منتشر شده است.
در این سند امام (ره) تعریف همواره ثابت خود را در زمینه چگونگی انتخابات در جمهوری اسلامی بیان فرمودهاند که مهمترین بخش آن ناظر بر مردم و قدرت تشخیص جامعه اسلامی است. در بخشی از این پیام تاریخی آمده است: «بارها گفتهام، مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد یا گروه و دستهای حق تحمیل فرد و یا افرادی را به مردم ندارند جامعه اسلامی ایران که با درایت و رشد سیاسی خود جمهوری اسلامی و ارزشهای والای آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفتهاند و به این بیعت و پیمان بزرگ وفادار ماندهاند مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند.»
متن کامل پیام امام خمینی در فروردین ماه ۱۳۶۷ بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
در آستانه انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی هستیم. گمان نمیکنم که نقش و اهمیت انتخابات و مجلس شورای اسلامی بر کسی پوشیده باشد. بحمدالله هر چه از عمر با برکت انقلاب شکوهمند اسلامی ما میگذرد، مردم مسلمان و متعهد کشورمان به اهمیت حضور و نقش تعیین کننده خود در تمامی صحنههای انقلاب آشناتر میشوند، و راز دوام و بقا و استحکام قیام الهی خود را بهتر کشف مینمایند. هم اکنون، با توجه به آگاهی و شعور بالای سیاسی مردم خداجوی ایران، شاید ضرورتی به یاد آوری اهمیت شرکت در انتخابات نباشد؛ ولی برای احتیاط در ادای تکلیف شرعی – سیاسی خود نکاتی را متذکر میشوم:
۱- از آغاز انقلاب تاکنون، یکی از اهداف شوم و پلیدی که همواره مورد توجه استکبار جهانی و نوکران خارجی و داخلی آنان بوده است دور کردن مردم از صحنههای انقلاب و گسستن پیوندهای پولادین آنان با آرمانهای اجتماعی – سیاسی اسلام بوده است؛ که در راه تحقق آن به انواع حیلهها و ترفندهای گوناگون متوسل شدهاند؛ که بحمدالله سرشان به سنگ خورده است؛ و ملت پیروز و سرافراز ایران با نمایش قدرت عظیم خود در حوادث گوناگون انقلاب این حقیقت و واقعیت را به اثبات رسانیده و نشان دادهاند که از دریای خروشان وحدت و انسجام آنان چیزی کم نشده و نخواهد شد. و جهانخواران انشاءالله تا ابد حسرت گسستن اتحاد مقدس مردم ما را به گور خواهند برد. بعید به نظر نمیرسد که در این روزها یکی از اهداف شرارتهای اخیر صدامیان در تهدید و ارعاب و ادامه بمبارانها و موشک باران مناطق مسکونی، علاوه بر سرپوش نهادن بر شکستهای پیاپی خود در صحنههای نبرد، رسیدن به این هدف باشد که حضور مردم را تحتالشعاع این جنایات قرار دهد و از هم اکنون هم باید مطمئن باشیم رسانههای استکباری از عدم حضور مردم در صحنه انتخابات سخنها خواهند گفت؛ و با تحلیلهای موذیانه و القائات توأم با تهدید و ارعاب تلاش خواهند نمود ذهنها را به مسائل دیگر معطوف نمایند. غافل از آنکه امت اسلامی ایران سالهاست نشان دادهاند که از این هیاهوها نمیترسند، و مقاوم و استوار در مقابل تمام ابرقدرتها و قدرتها میایستند؛ و به یاری خداوند متعال، ملت شریف ایران با حضور گسترده خود انتخابات را در موعد مقرر و با قدرت و قاطعیت برگزار میکنند؛ و مطمئناً در زیر موشک و بمب هم اگر قرار بگیرند، به پای صندوقها میروند و به تکلیف شرعی و الهی خود عمل خواهند نمود. و اینجانب تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت میکنم. و ان شاءالله دنیا خواهد دید که مردم عزیز ایران چگونه حماسه حضور گذشته خویش را در سراسر میهن اسلامی تکرار خواهند کرد.
۲- همان طور که بارها گفتهام، مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند، و هیچ فرد یا گروه و دستهای حق تحمیل فرد و یا افرادی را به مردم ندارند. جامعه اسلامی ایران، که با درایت و رشد سیاسی خود جمهوری اسلامی و ارزشهای والای آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفتهاند و به این بیعت و پیمان بزرگ وفادار ماندهاند، مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند. البته مشورت در کارها از دستورات اسلامی است. و مردم با متعهدین و معتمدین خویش مشورت مینمایند. و افراد و گروهها و روحانیون در حد تذکرات قبلی در حوزه خود میتوانند کاندیدا معرفی نمایند؛ ولی هیچ کس نباید توقع داشته باشد که دیگران اظهار نظر و اظهار وجود نکنند.
در هر حال مردم با بصیرت و درایت و تحقیق کاندیداها را شناسایی کرده و به سوابق و روحیات و خصوصیات دینی – سیاسی نامزدهای انتخاباتی توجه نمایند. مردم شجاع ایران با دقت تمام به نمایندگانی رأی دهند که متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسئولیت کنند، و طعم تلخ فقر را چشیده باشند، و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمین، اسلام مستضعفین، اسلام رنجدیدگان تاریخ، اسلام عارفان مبارزه جو، اسلام پاک طینتان عارف، و در یک کلمه، مدافع اسلام ناب محمدی – صلیالله علیه وآله وسلم – باشند. و افرادی را که طرفدار اسلام سرمایهداری، اسلام مستکبرین، اسلام مرفهین بیدرد، اسلام منافقین، اسلام راحتطلبان، اسلام فرصتطلبان، و در یک کلمه، اسلام آمریکایی هستند طرد نموده و به مردم معرفی نمایند. و از آنجا که مجلس خانه همه مردم و امید مستضعفین است، در شرایط کنونی نباید کسی انتظار داشته باشد که حتما نمایندگان باید از گروه و صنف خاصی باشند. باید توجه داشت که هنوز خیلی از مسائل وجود دارد که به نفع محرومین باید حل و فصل شود. و تمیز بین کسانی که در تفکر خود خدمت به اسلام و محرومان را اصل قرار دادهاند، با دیگران کار مشکلی نیست.
۳– نصیحتی است از پدری پیر به تمامی نامزدهای مجلس شورای اسلامی که سعی کنید تبلیغات انتخاباتی شما در چهارچوب تعالیم و اخلاق عالیه اسلام انجام شود؛ و از کارهایی که با شئون اسلام منافات دارد جلوگیری گردد. باید توجه داشت که هدف از انتخابات در نهایت حفظ اسلام است. اگر در تبلیغات حریم مسائل اسلامی رعایت نشود، چگونه منتخب حافظ اسلام میشود. باید سعی شود تا خدای ناکرده به کسی توهین نگردد؛ و در صورتی که رقیب انتخاباتی به مجلس راه یافت، به دوستی و برادری، که چیزی شیرینتر از آن نیست، لطمهای نخورد.
ملت شهیدپرور ایران بدانند این روزها روز امتحان الهی است. روز پرخاش علیه کسانی است که با اسلام کینه دیرینه دارند. روز انتقام از کفر و نفاق است. روز فداکاری است. امروز روز عاشورای حسینی است. امروز ایران کربلاست، حسینیان آماده باشید. «جَهَّزوا اَنفسَکُم بالصَّلاح والسلاح» نهراسید. که نمیهراسید، کمربندهایتان را محکم کنید. ای آزادگان و احرار بپا خیزید. قدرتهای بزرگ شرق و غرب میخواهند شما را در زیر چکمهها و چنگالهای کثیف و خونین خود خُرد کنند که حتی آخ هم نگویید. امروز روز مقاومت است. چنان بر صدام و آمریکا و استکبار غرب سیلی زنید که برق آن چشمان استکبار شرق را کور کند. امروز روز درنگ نیست. امروز روز صیقل انسانیت انسانهاست.
روز جنگ است. روز احقاق حق است. و حق را باید گرفت. و انتظار آنکه جهانخواران ما را یاری کنند بیحاصل است. امروز روز حضور در حجله جهاد و شهادت و میدان نبرد است. روز نشاط عاشقان خداست. روز جشن و سرور عارفان الهی است. امروز روز نغمه سرایی فرشتگان در ستایش انسانهای مجاهد ماست. درنگ امروز فردای اسارت باری را به دنبال دارد. امروز باید لباس محبت دنیا را از تن بیرون نمود، و زره جهاد و مقاومت پوشید، و در افق طلیعه فجر تا ظهور شمس به پیش تاخت و ضامن بقای خون شهیدان بود.
فرزندانم! دشمن در بمباران شیمیایی مناطق مسکونی نهایت قساوت و درندگی خود را نشان داده است؛ و با حمله شیمیایی به مردم بیدفاع عراق حتی پایههای حمایت حامیان خود را نیز سست نموده است. به سوی جبههها هجوم برید تا ضربات پی در پی شما توان و امان او را بگیرد، که انشاءالله پیروز خواهید شد. والسلامعلیعباداللهالصالحین.
به تاریخ یازدهم فروردین ۶۷
روح الله الموسوی الخمینی
*********************
شایعه تولید تجارت پسته توهم یا واقعیت؟!
یکی از شایعاتی که همواره پیرامون خانواده هاشمی مطرح بوده است، مسئله دخالت این خانواده در تجارت پسته است. به همین منظور محسن هاشمی رفسنجانی، فرزند هاشمی در یادداشتی با عنوان «شایعه تولید تجارت پسته توهم یا واقعیت؟!» که در بخش ضمائم کتاب خاطرات پدر به چاپ رسیده است به این اتهامات پاسخ داده است. متن این یادداشت در پی میآید:
شایعه تولید تجارت پسته توهم یا واقعیت؟!
محسن هاشمی
مهمترین شایعهای که از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون، همواره مطرح بوده است، بحث کاشت، برداشت، تولید و صادرات پسته توسط شخص آیتالله هاشمی رفسنجانی و خانواده اوست. واقعاً ارتباط آیتالله هاشمی با موضوع تجارت پسته در قبل و بعد از انقلاب چیست؟ آیا چنین موضوعی صحت دارد یا خیر؟ و هم اکنون ایشان و خانواده او چه نقشی دارند.
آیتالله هاشمی در روستای بهرمان، در حدود ۶۰ کیلومتری شهرستان رفسنجان به دنیا آمده است. پدر ایشان مالک بخش مهمی از یک روستا بوده که در آن زمان تولید اصلی آن پسته نبوده و محصولات دیگری هم به جز پسته مانند گندم، جو، انار، انگور، پنبه، بادام و... در آنجا کشت میشده است. اما به تدریج از بیست سال پیش از انقلاب، رفسنجان به سمت کشاورزی تک محصولی یعنی پسته کاری پیش رفت. خانواده ایشان هم بخش عمدهای از زمینهای خود را تبدیل به باغ پسته کردند. به روایتی در طول پنجاه سال گذشته، رفسنجان و ایران تبدیل به اولین قطب پسته در جهان شده است. بیش از ۶۰ درصد پسته جهان در ایران تولید میشود. به این ترتیب ایران از نظر تولید و صادرات پسته در جهان مقام اول را دارا میباشد.
شخص آیتالله هاشمی در موضوع تولید و صادرات پسته، به جز کمک به پدر در دوران نوجوانی، به هیچ وجه حضور نداشته است. ایشان در ۱۴ سالگی برای تحصیل علوم دینی به شهر مقدس قم آمده و تا موقعی که پدر در قید حیات بود، به جز کمک به خانواده در امر کشاورزی، کاری با پسته نداشته است. بعد از درگذشت پدر، طبیعی است که اموال براساس قوانین ارث تقسیم میشود و بهرهبرداری از سهمالارث به اولاد میرسد، ولی ایشان نقش مهمی در رسیدگی به زمین کشاورزی و تولید و فروش پستههای خودشان نیز نداشتند، و برادر بزرگ ایشان مرحوم حاج قاسم، عهدهدار این مسئولیت بوده است.
از سالهای ۱۳۴۱ به بعد که مبارزات اسلامی با حرکت انقلابی امام خمینی (ره) شکل جدی به خود گرفت، یکی از مسائل مهم در رفسنجان، موضوع ملاکین و تجار بزرگ وابسته به رژیم بود که در زمان برداشت محصول، پسته را با قیمت نازل از کشاورزان میخریدند و خرده کشاورزان ضرر میکردند. مبارزه با این مسئله و کمک به کشاورزان خرده پا در رفسنجان، همواره در ذهن دلسوزان بود. از جمله پسر عموی ایشان، آیتالله شیخ محمد هاشمیان که تحصیل علوم دینی در قم را تمام کرده و به رفسنجان برگشته بود، مانند همه علمای اسلامی در میان مردم به فعالیت دینی و اجتماعی پرداخت.
ایشان با هدف کمک به کشاورزان خرده، با تعدادی از افراد درد آشنای قبل از انقلاب، ایده تشکیل شرکت تعاونی تولید کنندگان و صادر کنندگان پسته رفسنجان را ارائه میکنند. روش تعاونی همان روشی است که بعد از پیروزی انقلاب، در قانون اساسی جمهوری اسلامی بر آن تأکید و به آن اهمیت خاص داده شد و برای ایجاد عدالت محوری در کارهای تولیدی، مخصوصاً در امر کشاورزی از تعاونیها استفاده شد.
آن زمان هنوز صادرات پسته تشکل جدی نگرفته بوده و تولید آن عمدتاً در داخل مصرف میشد. بعدها تولید پسته افزایش یافت و به تدریج صادرات این محصول شکل گرفت. هدف تعاونی این بود که در زمان تولید، قیمت پسته در شرایطی قرار گیرد که کشاورز ضرر نکند و سود معقولی داشته باشد. شرکت تعاونی مذکور با منابعی که تأمین میکرد، محصول پسته را به قیمت عادلانه از کشاورزان میخرید؛ لذا همین شرکت تعاونی تولید و صادرات پسته مبنای این شایعه بیاساس قرار گرفت در صورتی که تأسیس آن مربوط به قبل از انقلاب با برنامهریزی آیتالله محمد هاشمیان پسر عموی آیتالله هاشمی رفسنجانی بود.
چون رژیم گذشته با سرمایهداران و ملاکین بزرگ ارتباط قوی داشت، شرکت تعاونی پسته، قبل از انقلاب چندان مؤثر نبود و علیرغم محبوبیت در میان کشاورزان، نمیتوانست وظیفه اصلی را انجام دهد. اما بعد از انقلاب از اواخر سال ۱۳۵۹ فعالیت آن اوج گرفت. بعد از پیروزی انقلاب به دلیل عدم کنترل حفر چاههای آب، کاشت پسته، رشد بیش از حدی را تجربه کرد و تولید کشاورزان و صادرات پسته افزایش زیادی یافت، بنابراین شرکت تعاونی پسته نقش مهمتری گرفت.
این شرکت در رفسنجان مسئولیت حمایت از کشاورزان را عهدهدار بود. ۷۰ هزار کشاورز پسته کار عضو تعاونی بودند. به صورتی که بسیاری از کشاورزان، محصول خود را در اختیار این شرکت میگذاشتند و تعدادی که احتیاج به نقدینگی فوری داشتند، محصولشان را به بازار میفروختند. شرکت تعاونی پسته محصول آنان را به نرخ مناسبتری میخرید، البته پول را یکباره به کشاورز نمیداد و به تدریج که صادر میکرد، پول را به اقساط در اختیار کشاورزان قرار میداد. تقریباً حدود یک سوم محصول پسته، توسط تعاونی جمعآوری و صادر میشد.
همه تعاونیها بر اساس انتخابات در میان اعضا، هیأت مدیره خود را انتخاب میکنند. هر دو سال یکبار مدیران انتخاب میشوند. مجمع عمومی شرکت تعاونی پسته در رفسنجان تشکیل میشود و انتخابات زیر نظر وزارت تعاون برگزار میگردد. هر عضو تعاونی میتواند نامزد شود. هیأت مدیره منتخب، مدیرعامل را تعیین میکند. در سالهای بعد از انقلاب، نفوذ اجتماعی خانواده هاشمیان، باعث ورود افراد مورد وثوق آنها به هیأت مدیره با رأی اعضای تعاونی شده است. لذا اکثراً فردی از خانواده هاشمیان که چند دوره متوالی توسط حجتالاسلام والمسلمین حسین هاشمیان نماینده مردم رفسنجان در مجلس شورای اسلامی را دارند و هماکنون در مجلس هشتم نیز چنین است و آیتالله محمد هاشمیان که از اول انقلاب تا ۲سال بیشتر امام جمعه شهرستان رفسنجان و تاکنون نماینده ولیفقیه در شهر میباشند و عضو مجلس خبرگان رهبری نیز بوده به عنوان مدیرعامل انتخاب شده است.
با توجه به اینکه شرکت تعاونی تولید کنندگان و صادرکنندگان پسته رفسنجان، در صادرات نیز فعال است، لذا این شایعه شکل گرفته که انحصار صادرات پسته متعلق به هاشمی رفسنجانی است. در صورتی که این تشکیلات هیچ ارتباط حقوقی با آیتالله هاشمی ندارد و سهمی که آقای هاشمی از تولید باغ متعلق به خودشان- سهمالارث پدری- از پسته رفسنجان دارند، کمتر از ۲۰۰ (دویست) میلیون تومان در سال است.
اطلاعات منتشر شده از طرف شرکت تعاونی تولید کنندگان و صادرکنندگان پسته رفسنجان نشان میدهد، مجموعاً از سال ۱۳۶۱ تا پایان ۱۳۸۵ بیش از ۲ میلیارد دلار پسته صادر شده است و تماماً به تولیدکنندگان و کشاورزان صاحب سهم در تعاونی پرداخت شدهاند که البته رقم قابل توجهی است. شایعات در داخل و خارج کشور از مافیای پسته خانواده هاشمی میگویند، در صورتی که چنین چیزی از بن نادرست و کذب محض است، شرکت تعاونی پسته تشکیلاتی با ۷۰ هزار عضو، وابسته به همان کشاورزان عضو است و توسط خانواده هاشمی هم مدیریت نمیشود. بلکه بدلیل نفوذ سیاسی و اجتماعی هاشمیانها در رفسنجان و از طریق انتخابات اداره میشود. تعاونی پسته در رفسنجان به دلیل همین وضعیت، در وزارت تعاون از اهمیت ویژهای برخوردار است و انتخابات آن یک انتخابات سیاسی فرض میشود و همواره توسط استانداری کرمان، فرمانداری رفسنجان و با نظارت وزارت تعاون برگزار میشود. بارها شده که انتخابات برگزار شده و به دلایل سیاسی در مرکز دقت جدی شده است. علت این است که این تعاونی، یک تعاونی اقتصادی بزرگ است و صادرات پسته را برعهده دارد. نفوذ اجتماعی و سیاسی در آن وجود دارد و همین نفوذ در عوام، به وسیله نیروهای ضدانقلاب خارج از کشور و نیروهای مخالف داخل و گروههای سیاسی تبدیل به شایعه برعلیه خانواده هاشمی رفسنجانی شده است. شایان ذکر است که در دولت نهم و دهم نتیجه انتخابات برگزار شده نیز باز فردی از خانواده هاشمیان میباشد که بر تأیید وزارت تعاون دولت دهم نیز رسیده است.
لذا پایه این شایعه بیاساس، شرکت تعاونی پسته است که یک تشکیلات تعاونی است و به دلیل اهمیتش در شهر رفسنجان و در کشور، حالت سیاسی و اجتماعی به خود گرفته و نتیجه نفوذ اجتماعی هاشمیانها در این تعاونی، تولید و پخش شایعه برای خانواده هاشمی شده است. در صورتی که دقیقاً مشخص است خانواده هاشمی، به عنوان عضو تعاونی هر سال چه مقدار پسته تحویل دادهاند و پول به اندازه پسته تحویلی به تعاونی گرفتهاند. زندگی شخصی آیتالله هاشمی با همین پسته و محصول تولیدی خودشان میگردد که توسط اینجانب اداره میشود. اصولاً شایعات علیه ایشان و خانواده به دلیل خدمات ایشان برای حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است و به دلایل مختلف توسط ضدانقلاب و رقبای سیاسی گسترش داده شده است.
پس میتوان گفت که ایشان یکی از سالمترین دولتمردان دنیا بودهاند، که بعد از ۳۰ سال قدرت در کشور، هنوز زندگیشان از محل درآمد پستهای تأمین میشود که خودشان تولید میکنند و این با ارزش است. متأسفانه دستگاههای تبلیغاتی نظام به جای استفاده از این ارزش به دلیل رقابتهای سیاسی که متأسفانه به سطوح بالای نظام نیز کشیده شده است، این گونه شایعات بیاساس را برای حذف رقیب، استفاده حکومتی میکنند.
البته روزی حقایق بر مردم آشکار خواهد شد. شایعات دیگر همچنین جنبههایی دارند که هر شایعه در جای خود و در سال خود توضیح داده خواهد شد.
نظر شما :