خاطره‌نویسی هاشمی رفسنجانی در گفت‌وگوی تاریخ ایرانی با بشارتی: مصلحت نیست بنویسند برای حمله استخاره کردیم

سینا باستانی
۰۶ خرداد ۱۳۹۰ | ۱۸:۳۵ کد : ۷۲۰۱ سال ۶۷ به روایت هاشمی
برخی موارد در چاپ‌های بعد حذف می‌شود...کجای خاطرات هاشمی، شخصی است؟...نوع برخورد آقای هاشمی با ارباب رجوع مهم است.
خاطره‌نویسی هاشمی رفسنجانی در گفت‌وگوی تاریخ ایرانی با بشارتی: مصلحت نیست بنویسند برای حمله استخاره کردیم
تاریخ ایرانی: کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی پیش از آنکه برای اخذ مجوز راهی وزارت ارشاد شود، در اختیار برخی چهره‌های نزدیک به او قرار می‌گیرد تا بخوانند و اگر نکته‌ای هست گوشزد کنند و اگر موردی حین ثبت خاطرات فراموش شده یا مد نظر قرار نگرفته، بیان شود و اگر نکاتی هست که شاید ایجاد مشکل کند جرح و تعدیل شود. محسن هاشمی، فرزند ارشد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و مدیر دفتر نشر معارف انقلاب (ناشر کتاب‌های خاطرات هاشمی) از دکتر روحانی، لاهوتی (هر دو داماد هاشمی) و مرعشی به عنوان افرادی نام برده که خاطرات را پیش از انتشار می‌خوانند؛ یکی دیگر از نزدیکان هاشمی که خاطرات را به دقت می‌خواند، علی محمد بشارتی است، وزیر کشور دولت هاشمی و در حال حاضر مشاور امنیتی او در مجمع تشخیص مصلحت نظام. بشارتی دکترای روابط بین‌الملل دارد اما اغلب آثارش در حوزه تاریخ است؛ ۵۷ سال اسارت (تجزیه تحلیل دوران پهلوی)، از انقلاب مشروطیت تا کودتای رضاخان و... گفت‌وگوی "تاریخ ایرانی" با بشارتی پیرامون خاطره‌نویسی هاشمی رفسنجانی، سبک نگارش کتاب‌های وی و نقدهایی است که به آن وارد کرده‌اند.

 

***

 

کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی را باید در زمره وقایع‌نگاری‌های انقلاب دانست یا خاطرات فردی که در کوران رخدادهای انقلاب بوده و آن‌ها را از دید خود به تصویر کشیده است؟

 

وقتی شهید مطهری دو جلد کتاب داستان و راستان را نوشتند، همه تعجب کردند و گفتند اینکه یک اندیشمند بزرگ اسلامی و فیلسوفی که اصول فلسفه و روش رئالیسم مرحوم علامه طباطبایی را شرح کرده و خود در دانشگاه فلسفه تدریس می‌کند، کتابی برای کودکان نوشته شده، چه اثری دارد؟ اما استاد مطهری گفتند ما نباید با این حرف‌ها از دور خارج شویم، تشخیص من اینست که برای بخشی از خوانندگانی که طالب دانسته‌هایی عمیق‌تر درباره مسایل اخلاقی و اجتماعی و تاریخی هستند، فرازهایی از تاریخ را بنویسم که فقط روخوانی و رونویسی نباشد بلکه همراه با تجزیه، تحلیل و نتیجه گیری باشد. چاپ‌های متعدد کتاب داستان و راستان تصدیق‌کننده نظر استاد بود، برخی از این کتاب‌ها ۲۰ بار تجدید چاپ شد و برخلاف تجزیه و تحلیل برخی، این کتاب جای خودش را باز کرد. به همین جهت علاوه بر خود اثر، شخصیت خلق کننده آن هم حائز اهمیت است. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی فردی متفکر، فقیه، مبارز، مدیر و مدبر است، گفته‌ها و نوشته‌های چنین فردی ارزشمند و قابل استفاده است.

 

من تمام هشت جلد کتاب خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را به دقت خواندم اما هنوز هیچ کدام از این کتاب‌ها به پای کتاب عبور از بحران (خاطرات سال ۶۰) نرسیدند و دلیل آن هم صداقت و صمیمیت موجود در این کتاب است که تمام اتفاقات را نوشته است. حوادث تاریخی انتخابی نیست اما استفاده از آن انتخابی است. ما تعیین کننده رخدادهای امروز نیستیم اما استفاده و نقل رخداد‌ها در اختیار ماست. بطور مثال، خانم فریده دیبا مادر فرح پهلوی کتابی نوشته به نام "دخترم فرح" که بار‌ها تجدید چاپ شده است. علت استقبال از کتاب اینست که این زن خانه‌دار هر چه دیده نوشته است. او به انتخاب رخداد‌ها نپرداخته، به همین دلیل کتابش مستند است، درحالیکه کتاب‌های خاطرات علی امینی، اسدالله علم یا اردشیر زاهدی یک بار بیشتر چاپ نشده است، چون افراد بیان‌کننده خاطرات، نگاه انتخابی به رخداد‌ها داشتند. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در خاطراتش هم ساده نویسی را رعایت کرده و هم به رخداد‌ها بدون رویکرد انتخابی اشاره کرده است و در نگارش آن‌ها صداقت داشتند؛ البته طبیعتا در این کتاب‌ها به مسایل محرمانه اشاره‌ای نکردند و شاید هرگز این مسایل منتشر و منعکس نشود. اما آنچه نوشتند و طبقه‌بندی شده نبود، بنظر من ناظر به وقایع غیرقابل انکاری است که در سال‌های متمادی رخ داده است. کتاب خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌تواند مستند خوبی برای افرادی باشد که به دنبال بررسی دقیق رخدادهای این سال‌های متمادی هستند. موضوع دیگر سبک و سیاق نگارش این کتاب‌هاست. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی قلم زیبا و شیوایی دارند و ساده‌نویسی را هم رعایت کردند. مخاطبان عموما با نثر مرسل که در آن فعل زیادی بکار می‌رود و باصطلاح نثر روزنامه‌ای است، ارتباط بهتری برقرار می‌کنند. آیت‌الله هاشمی هم نثر مرسل بکار می‌برند که نه تنها ملال‌انگیز نیست که نشاط آور است.

 

 

اینکه شما کتاب خاطرات سال ۶۰ هاشمی را از نظر صمیمیت و صداقت متمایز با کتاب خاطرات سال‌های دیگر می‌دانید به دلیل تفاوت در سبک نگارش آنست یا نحوه بیان رویداد‌ها و دیدار‌هایشان؟

 

کتاب عبور از بحران که اولین کتاب آقای هاشمی در این سبک و سیاق است، خیلی ساده نوشته شده است، ایشان نوشتند شب به خانه آمدیم، عفت نبود، ساندویچ خوردیم خوابیدیم یا مثلا نوشتند دیشب به مسافرت رفتیم، فاطی را همراه با خودمان بردیم. در این نوشته‌ها صداقت موج می‌زند. جلد پنجم و ششم فاقد این ویژگی‌ها بود که من ایراد گرفتم و گفتم هیچ یک مثل جلد اول خاطرات نیست، گفتند چرا، گفتم چون خیلی ساده نوشته است، البته خاطرات اخیر به‌‌ همان سبک و خیلی ساده و صمیمی نوشته شده است. اصولا پس از جنگ جهانی دوم در دنیا و بخصوص در ایران تحولی در قصه نویسی و رمان بوجود آمد که محمدعلی جمال‌زاده بنیانگذار این سبک است و دیگران هم‌‌ همان راه و روش را ادامه دادند. اما جلال آل‌احمد سبک دیگری را بنیان گذاشت که فعل را بجای آخر جمله، وسط آن بکار می‌برد. اما از سبک آل‌احمد اقتباس نشد و هنوز هم اغلب نویسندگان از ساده ‌نویسی جمال‌زاده تبعیت می‌کنند. خاطرات سال ۶۷ آیت‌الله هاشمی هم چون ساده‌نویسی را رعایت کرده، بنظر من جا می‌افتد.

 

 

البته در مصاحبه‌ای که با آقای محسن هاشمی داشتیم، او گفته مواردی که آقای هاشمی به همسرشان اشاره می‌کنند زیاد بوده و آن‌ها این قسمت‌ها را حذف کرده‌اند و به تعبیر ایشان "عفت‌ها را کم کردیم".

 

من دو بار به دقت کتاب خاطرات سال ۶۷ را خواندم و باز هم می‌بینم این موارد زیاد است، اما آن‌گونه نیست که ملال‌آور باشد.

 

 

نقدی که آقای سلیمی نمین به خاطرات هاشمی رفسنجانی وارد کرده، اینست که: «قبل از انقلاب و حتی تا سال ۶۱ خاطرات آقای هاشمی بیشتر تبیین کننده‌ رخدادها‌ است. اما از سال ۶۱ به بعد ایشان علاوه بر تشریح برای تبیین عملکرد خودشان هم تلاش می‌کنند. قبل از آن ایشان تلاش دارد کلیت انقلاب را برای مخاطب تبیین کند لذا نگاه کلان‌تری به مسائل دارد، اما به تدریج در خاطرات سال‌های بعد می‌خواهد نقش خود را در روند موضوعات پیش آمده تبیین کند و دیگران را به حقانیت عملکرد خود قانع سازد، در واقع گرایش جدیدی به خاطره‌نگاری ایشان اضافه می‌شود.» بنظر شما این نقد وارد است و رگه‌هایی از تبیین و توجیه عملکرد شخصی در خاطرات دیده می‌شود؟

 

آثار افراد از دو منظر قابل بررسی و ارزیابی است، شخصیت و مسوولیت افراد. خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در سال ۶۷ که ایشان دو مسوولیت مهم ریاست مجلس و جانشین فرماندهی کل قوا را بر عهده داشت و بخش قابل ملاحظه‌ای از مملکت را اداره می‌کرد، خاطرات شخصی نیست. در خاطرات که نیامده ما با خانواده به گردش رفتیم و چلوکباب خوردیم، نوشته شده فلانی آمد درباره جنگ گزارشی داد، من هم گفتم نظرم اینست. کجای این‌ها خاطرات شخصی است؟

 

 

منظور شخصی بودن روایت‌ها نیست، روایت‌های شخصی از رخدادهای تاریخی است. نقد سلیمی نمین اینست که آقای هاشمی بجای رخداد‌ها، عملکرد خود را تبیین می‌کند.

 

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به عنوان شخصیت محبوب امام، جانشینی فرمانده کل قوا را برعهده داشتند، مگر عملکردشان غیر از نظر امام بود؟ تفکرات امام در نوشته‌ها و بیانات ایشان منعکس شده است اما کسی مدعی نیست این نوشته‌ها شخصی است، بلکه برای مردم و کشور نوشته شده و با همین تفکر مملکت را نجات دادند و انقلاب را به پیروزی رساندند. امام پس از تبعید دو سه نامه به حاج احمدآقا نوشتند و فرمودند: «اگر ممکن شد کتاب‌های درسی فقه مرا یعنی "مکاسب" و "حواشی" را به وسیله سفارت ایران بفرستید. کاغذ هم بعد به وسیله سفارت باید بنویسید. تتمه پول زغال آقای طباطبایی را بدهید، شهریه را اگر ممکن شد بگیرید بدهید. از خوراکی، خشکبار از قبیل گز و پسته بفرستید مانع ندارد.» چه کسی می‌تواند بگوید این خاطرات شخصی است؟ محققی که سیر مبارزاتی امام پس از تبعید را مورد بررسی قرار می‌دهد، راهی جز خواندن این نامه‌ها ندارد. این نامه‌ها نشان‌دهنده اینست که برخلاف افرادی که به کذب مدعی بودند اعصاب امام بهم ریخته، ایشان در ‌‌نهایت آرامش می‌فرماید گز و پسته بفرستید؛ این امر نشانه آرامش روانی و وجدانی این مرد بزرگ است. وقتی امام پس از ۱۵ سال تبعید سوار بر هواپیمای ایرفرانس به کشور برمی گشت، خبرنگاری از ایشان می‌پرسد، چه احساسی دارید؟ امام می‌فرمایند هیچ. احمد احرار که از کمونیست‌ها بود، در روزنامه اطلاعات ایراد گرفت که این چه حرفی است، این همه مردم به ایشان امید بستند، چطور احساس ندارند؟ ما می‌گفتیم امام در عسرت تبعید و مشقات روزهای پایانی حضور در نجف و نیز با وجود فشارهای کاخ الیزه برای عدم فعالیت سیاسی ایشان در فرانسه و در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی یک سبک داشتند، این بسیار مهم است. در دگرگونی‌های زندگی است که وجوه شخصیت افراد نمایان می‌شود، چه ایرادی می‌خواهند از امام بگیرند؟ امام در دوره‌ای که گروه گروه مبارزان را به زندان می‌انداختند، شاه تهدید کرده بود حوزه علمیه قم را شخم می‌زند، در نامه‌شان می‌نویسند گز و پسته بفرستید.

 

 

آیا آقای هاشمی هم از چنین آرامش درونی در شرایط سخت جنگ برخوردار بود؟

 

بله. با وجود اطلاعاتی که آمریکا از جبهه‌های ایران در اختیار عراق قرار می‌داد و نیز تانک‌های پیشرفته و هواپیماهایی که شوروی و انگلیس و فرانسه به عراق تحویل دادند، جبهه‌ها در اختیار صدام بود، ما همچون قبل نمی‌توانستیم حمله کنیم، چون آمریکایی‌ها با ماهواره محل تجمع نیروهای نظامی ایران را ردیابی می‌کردند و در اختیار صدام قرار می‌دادند. آقای هاشمی در چنین شرایطی در خاطراتش نوشته شب به خانه آمدیم، عفت خانه نبود، شام نداشتیم شیر خوردم خوابید، این نشان‌دهنده ‌‌نهایت آرامش و اطمینان درونی حاصل از ایمان است. وقتی امام را در ۱۳ آبان سال ۴۳ دستگیر کردند و به تهران آوردند، ۴۷ نفر مامور ایشان را اسکورت می‌کردند، امام می‌فرمایند من به این ماموران که نگران بودند، آرامش می‌دادم.

 

 

برای شما چه نکاتی حین مطالعه خاطرات مهم است و از قبال آن‌ها به چه مواردی پی می‌برید؟

 

وقتی کتاب خاطرات را می‌خوانم، نوع برخورد آقای هاشمی با ارباب رجوع و گزارش‌هایی که ارباب رجوع به ایشان می‌دهند برای من مهم است. من با مطالعه کتاب خاطرات آقای هاشمی پی به شخصیت‌هایی که به ایشان مراجعه کنند، می‌برم. این مهم است که وزیری که آمده و با آقای هاشمی دیدار داشته، طرح و برنامه و گزارش قابل توجهی ارائه داده است یا خیر؟ علاوه بر آن با خواندن خاطرات آقای هاشمی بطور روزانه به اوضاع جبهه‌ها پی می‌بریم.

 

 

محسن هاشمی گفته شما درباره عبارت «برای حمله استخاره کردیم»، در خاطرات سال ۶۷ نظر داشتید و گفتید عوام هم این موضوع را نمی‌پذیرند که در دوره جنگ با استخاره حمله می‌کردند. اما این عبارت از کتاب حذف نشد.

 

بعدا حذف خواهد شد.

 

 

اما آقای هاشمی گفته این عبارت را حذف نکنید چون واقعا پیش از انجام حمله استخاره کرده بودم.

 

من مشاور آیت‌الله هاشمی هستم، تصمیم‌گیرنده نیستم؛ من نظرات کارشناسی‌ام را می‌دهم، پذیرفتن یا نپذیرفتن آن با ایشان است. ولی آقای هاشمی گفتند مع‌الوصف این کتاب چاپ شده، اما همه مواردی که گفتید در چاپ‌های بعد رعایت می‌شود. برغم محدودیت‌هایی که دراین باره وجود داشت، مورد بسیار مهمی نیز حذف شد.

 

 

وقتی چنین اتفاقی افتاده پس چرا نباید برای قضاوت آیندگان ثبت شود؟

 

من به آقای هاشمی گفتم برای شخصیتی چون شما استخاره کردن برای حمله معنی ندارد. کارشناسانی که در آینده این خاطرات را خواهند خواند، خوشحال نمی‌شوند که ما با استخاره حمله کردیم.

 

 

این بخشی از صداقت مورد نیاز در بیان خاطرات است.

 

این علامت صداقت هست اما مصلحت نیست.

 

 

بنظر شما حجم پاورقی‌ها در کتاب خاطرات سال ۶۷ که تعداد قابل ملاحظه‌ای از اخبار و گزارش‌های رسانه‌های بیگانه در آن آمده، مناسب و انتشار آن‌ها ضروری است؟

 

حتما نیاز هست. باید از فضایی که منجر به ایراد یک سخنرانی یا اتخاذ یک تصمیم شد اطلاع حاصل کرد. این پاورقی‌ها برای عده‌ای که اهل تحقیق هستند بکار می‌آید.

 

 

روزنوشت‌های آقای هاشمی چقدر مطابق و معرف شخصیت ایشان است؟

 

من آقای هاشمی را از قبل از انقلاب می‌شناسم. بعد از انقلاب وقتی سپاه تشکیل شد و آقای هاشمی نماینده امام در سپاه شد با ایشان همکاری کردم، و در مجلس اول خدمتشان بودم، ده سال قائم مقام وزارت خارجه و در ارتباط نزدیک با ایشان بودم و پس از آن وزیر کشور کابینه دوم او شدم. من طی همه این سال‌ها عدم صداقت از آقای هاشمی ندیدم. شخصیت آقای هاشمی را از نوشته‌هایشان می‌توان شناخت. آقای هاشمی ویژگی منحصربفردی دارند و آن اینکه حرف‌های ارباب رجوع را کامل می‌شنوند. در جلسات هیات دولت هفته‌ای دو روز از ساعت ۴ تا ۸ تمام اظهارات وزرا را با دقت می‌شنیدند. در این خاطرات هم نحوه برخوردشان با ارباب رجوع، تفکرات و دیدگاه‌هایشان بوضوح قابل مشاهده است. بین فعل و نوشته‌های آقای هاشمی فاصله‌ای نیست.

 

کلید واژه ها: خاطرات هاشمی رفسنجانی بشارتی


نظر شما :