نگران بیثباتی در ایران هستیم
۱- امام خمینی، احتمال شورش کردها و اقتصاد ایران
تاریخ ایرانی: اندیشکدهٔ وودرو ویلسون، در ۲۵ اکتبر سال ۲۰۱۱ و به بهانۀ کنفرانسی پیرامون جنگ ایران و عراق که در این مرکز بینالمللی در واشنگتن برگزار شد، شماری از اسناد جنگ را منتشر کرد. این اسناد که جزئیات گفتوگوهای صدام حسین با ژنرالها و مقامات بلندپایه رژیم بعث عراق را فاش میسازند، نمونهٔ کوچکی از هزاران سند و مدرکی هستند که پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ بهدست آمدهاند و در دانشگاه دفاع ملی آمریکا نگهداری میشوند. اسنادی که از زمان معاونت ریاست جمهوری صدام حسین آغاز میشوند و پس از آن دیدگاههای رئیسجمهور عراق را دربارهٔ شرایط اقتصادی، نظامی و سیاسی ایران و منطقه نشان میدهند. در آینهٔ این اسناد میتوان با برآورد و پیشبینی صدام و حلقهٔ نزدیکانش از تقابل نیروهای سیاسی و اجتماعی در ایران، تغییر چهرهٔ سیاسی و موازنهٔ قدرت در منطقه، روند جنگ با ایران و تحولات مختلف منطقه و جهان در این دوره آشنا شد.
«تاریخ ایرانی» این اسناد را برای نخستین بار ترجمه و منتشر میکند. برخی اسناد طولانی خلاصه و بعضی بخشها که بیارتباط به ایران بودهاند حذف شدهاند. یادداشتهای مترجم، توضیحات و افزونهها در داخل کروشه آمدهاند.
***
تاریخ سند: ۲۰ فوریه ۱۹۷۹ [اول اسفند ۱۳۵۷]
[این فایل صوتی، در بیشتر جاها، کیفیت بسیار بدی دارد. صدا بسیار نامفهوم است و نوسان شدیدی در بلندی آن وجود دارد.]
صدام حسین: [ضبط صدا از میانهٔ حرفهای صدام، معاون وقت رئیسجمهور عراق آغاز میشود] و ما با تمام قوایی که داشتیم سعی نکردیم. ما میتوانیم نابودشان کنیم، نه با تکبر، بلکه با محاسبات عقلانی و منطق. با این وجود، ما هرگز هیچ طرفی را که به حاکمیت و سیاستمان احترام بگذارد، نخواهیم رنجاند. بارها این را اعلام کردهایم، اما ایران یک سال آزگار است که در خون خود میغلتد، و از لحاظ عملی، این تمام کاری است که ما برای شانزده هزار سرباز شهید و مجروحمان در این وضعیت میتوانیم انجام بدهیم. با این همه، ممکن نیست، محال است، آنها [ایرانیها] اشتباهی مرتکب شدند و آن را با توافقنامهٔ مارس جبران کردند و همین. آنها فقط به فکر منافع خود هستند. یک رژیم حاکم اسلامی، مترقی و مذهبی، این تنها چیزی است که مردمشان بهش فکر میکنند، و ما باید با هر کسی [نامفهوم] که در رأس قدرت است بر مبنای اصولی که گفتیم برخورد کنیم. ابدا نباید به هیچ طرفی حساس شویم. نباید تن به مقایسه یا ترجیح دادن هر یک از احزاب و طرفهایی که گفتیم بدهیم. بگذارید به جان هم بیافتند. ما با آنی که پیروز شد معامله میکنیم. در حال حاضر ما با آنهایی که اینجا هستند بر اساس اصولی که در تذکاریهای که منتشر شد آمده بود، معامله میکنیم. علاوه بر این، ما قطعا نگران بیثباتی در ایران هستیم، چون همیشه فرصتهایی از آن برمیخیزد. یعنی، کشورهای قدرتمند علاقهٔ روزافزونی به منطقه نشان میدهند و در کمین نشستهاند که روی ایران سرمایهگذاری کنند. پس چطور از پس این مساله برخواهند آمد؟ امیدوارم که راستوریستش کنند، اما به نظر میآید سالهای طولانی مناقشه [داخلی] در پیش خواهند داشت که میتواند، در بدترین حالت، به تجزیهٔ ایران بیانجامد. ثبات و اتحاد آنها برای ما مسالهٔ مثبتی خواهد بود اگر ایران به دشمنی با ملت عرب برنخیزد. اما اگر ایران، آن طور که تا حالا اعلام کرده، متحد ملت عرب باشد، این دستاورد بزرگی خواهد بود و پیروزیای مهم. تمام اعراب باید هر وقت که ممکن باشد، سیاستهایی را به اجرا بگذارند که ایران را به جانبداری از ملت عرب سوق دهد، و نه دشمنی با آن. البته، خمینی عصبانی شده چون این مردهای عمامه بر سر میخواهند شخصیتهای والایی باشند. مردی با هفتاد و شش سال عمر قطعا از معنای سیاستهای ما چیزی سر در نمیآورد، و اینکه چطور رفتار کند کاملا به خودش بستگی دارد. این روش ماست. ما به آنهایی که سیاستهایشان را بدون لطمه زدن به ما اجرا میکنند احترام میگذاریم و به آنهایی که به طریقی بهمان زیان میرسانند آسیب میزنیم. چه لیبرال باشند و چه انقلابی، چه کوتهفکر و چه دستراستی، فرقی برای ما نمیکند. وقتی حمله کردن به ما را شروع کردند، چارهای جز گزینهٔ نظامی نداریم. این خلاصهٔ چشمانداز و سیاست ما در حزب است. قبول دارید؟
[۰۰:۰۴:۱۰]
متکلم ناشناس: رفیق معاون، به نظر میرسد وضعیت در ایران در حال آرام گرفتن است. شاید آرامشی نسبی یا موقت باشد. تا زمانی که وضعیت کاملا مشخص نشده باشد، احزاب و گروههایی هستند که هویتشان هنوز مشخص نیست، و نمیدانیم موضع چپگراها دقیقا چیست. معتقدیم گسستی در بدنهٔ ارتش صورت گرفته است، به ویژه از آنجا که، همانطور که جنابعالی اشاره کردید، خمینی زمامداری با تفکر و اندیشهٔ مردی ۷۶ ساله نیست. آیا محتمل است، در نتیجهٔ هرج و مرج و بیثباتی که در حال حاضر وجود دارد و در آینده هم احتمالا رخ خواهد داد، ابتکار عملی در کردستان ایران صورت بگیرد؟ چه تأثیری بر کردستان عراق خواهد گذاشت؟ متشکرم، آقای معاون.
[۰۰:۰۵:۲۷]
صدام حسین: شرایط در ایران فقط یک نتیجهٔ ممکن ندارد. میتوان نه صدها اما دستکم دهها احتمال را روی میز گذاشت و آن طور که پیداست همهشان از منظر ما احتمال زیادی از نظر وقوع دارند. منظورم این است که ما نمیتوانیم محتملترین مورد را انتخاب کنیم، چون تاکنون هیچ زمامداری با توافق عام به رهبری انتخاب نشده است. علاوه بر این، هیچ حزب سازمانیافتهای وجود ندارد که اجماعی بر سر آن وجود داشته باشد. همه علیه هم هستند، و البته، خمینی بیشتر از بقیه حمایت مردم را دارد. اما ما مردان باتجربهای هستیم؛ میدانیم که مرحلهٔ اول از مراحل دیگر متفاوت است. او تا کجا خواهد توانست سمبل مرحلهٔ اول باقی بماند و همزمان بتواند سیاست تمام دیگر مراحل را مدیریت کند، این را نمیدانیم که آیا او در این کار موفق خواهد شد یا شکست خواهد خورد. تمام این گروهها متفقالقول در مورد سرنگونی شاه توافق کردند و او برکنار شد. و رویکرد این گروهها هنوز مشخص نشده است، اما به نظر میرسد که هر گروهی به دنبال چیزی متفاوت از آن چیزی است که گروههای دیگر در راستای مدیریت سیاستها میخواهند. چند صباحی پیش از این، بیانیههایی در همین راستا منتشر شدند. شاه کارش تمام شده اما هنوز نشانههایی از نفاق میان گروهها مشاهده میشود؛ نه بین هوادار یا مخالف شاه، بلکه در بدنهٔ گروه بزرگی که بر سر برکناری شاه توافق کرده بود و برای رسیدن به آن تلاش کرد. البته، ایران کشوری مرکب از پنج ملیت است، هممرز اتحاد شوری، کشوری غنی از نفت که کارخانههای بسیاری هم ساخته، اما فقط بزرگ است چون بین آنچه در اندازه بزرگ است و آنچه کیفیت بالایی دارد زمین تا آسمان فرق است. یکبار همین موضوع را با رفقا مطرح کردم و گفتم که به شکارچیای میماند که بالهای پرنده را با یک گلوله میزند. این گلوله نیست که پرنده را میکشد، بلکه سقوطش روی زمین است که جانش را میگیرد. این یعنی که صبوری ما امتحان سختی برای او در این وضعیت است.
اقتصاد ایران دارد پروژههای بزرگی را آماده میکند، و ارتش ایران را عمدتا بر مبنای تخصص آمریکایی ساختهاند. برای مثال، هوانوردی [ارتش ایران] عمدتا تحت کنترل آمریکاییهاست. شکاف در طبقات اجتماعی از زمان ظهور این رژیم و نابودی مردم، بر جامعۀ ایرانی حکمفرماست، [نامفهوم] این ممکن است به نفع او باشد. در نتیجه، آنها او را به نقطهٔ اول هدایت کردند. کشوری اینچنین بزرگ و با ساختمانی اینچنین عظیم که توصیف کردیم، چطور خودش را باز خواهد یافت و مردمش را احیا خواهد کرد، به خصوص وقتی مردم در کشورهای جهان سوم صبر کافی برای سر رسیدن بهبود و پیشرفتی که دستکم به چهار سال دیگر نیاز دارد [تا به کارایی برسد] ندارند؟ مردم شش ماه یا یک سال این وضعیت را تحمل خواهند کرد، اما حد نهایتش همان یک سال است چون دیگر نان یا پنیر یا خانه برای کسانی که خانه ندارند وجود نخواهد داشت. همهٔ اینها را از ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۸ و از ۱۹۶۸ تاکنون تجربه کردهایم. ما از وضعیت کنونی ایران نگرانیای نداریم، بلکه نگران نتیجهٔ غیرقابل پیشبینی مراحل مختلف [تحولات] در ایران هستیم. ما به دنبال ایرانی هستیم که متحد، توسعهیافته، همسایهای خوب باشد و خصومتی با اعراب نداشته باشد. آیا میتوان به این [ایران] رسید؟ نمیتوانیم با قطعیت آری یا نه بگوییم.
از تجربیات انقلابهای پیشین آموختهایم که ارزیابیهای مرحلهٔ اول بعدها خودشان را نشان میدهند. ارزیابی مرحلهٔ اول انقلاب ما وضعیت را آن طور که الان برقرار است نشان نمیداد. انقلاب عبدالناصر [رئیسجمهور سابق مصر] آن طور که در مراحل دوم و پایانی دیده میشد، در مرحلۀ اول خودش را نشان نداد. انقلاب کاسترو هم در ارزیابی مرحلهٔ اول وضعیت کنونی آن کشور را برآورد نکرده بود. از اینرو مرحله اول برای داوری نهایی در مورد وقایع بعدتر کافی نیست. ممکن است ادامه یابد و ممکن است مرحلهای بشود در میان مراحل دیگر. ببخشید، خستهتان کردم.
متکلم ناشناس ۲: نه، قربان، به هیچوجه.
[۰۰:۱۱:۵۴]
صدام حسین: کسی میخواهد چیزی بگوید؟ بله، رفیق جاسم.
رفیق جاسم: ممنون، آقای معاون. راستش در مورد موضوع دیگری مربوط به تحولات سال گذشتهٔ شاخ آفریقا سوال داشتم. به راستی، مسالهٔ اوگادن و اریتره از تمام دیگر مسایل بینالمللی و نهضت فلسطین، مهمتر ایستاده بود. حضور نیروهای بینالمللی در منطقه موضوع مناقشهای جدی میان مقامات سیاسی و نظامی بود، زیرا که آنها مستقیما از این مسایل نگران بودند. لذا، آیا توضیحی برای انقلاب اریتره و حضور نیروهای نظامی کوبا و شوروی در منطقه وجود دارد؟
صدام حسین: البته، انقلاب اریتره نسبت به سابق ضعیفتر شده است. وقتی اتیوپی تمام حواسش مشغول اوگادن [منطقهای متعلق به اتیوپی که محل مناقشۀ میان اتیوپی و سومالی بود] در سومالی بود و وقتی سومالی نتوانست راهحلی سریع پیش پای اریترهایها بگذارد، ما به آنها [اریترهایها] گفتیم، پیش از آنکه قوای خود را بازیابند و از آنجا که هنوز نتوانستهاند از آن رویدادها خلاصی پیدا کنند [نامفهوم]، که ارزیابیای بود از وضعیت آنها در این مرحله. اما آنها گوش به حرف ما ندادند و راه خودشان را رفتند. ما انتظار نداریم انقلاب اریتره در کوتاهمدت به پیروزی یا عقبنشینی کامل منتهی شود، زیرا که بخشی از معادلهای بینالمللی شده است متشکل از گروهها، اقوام و روندهای مختلفی که با هم سر جنگ دارند. ما در تحلیل موضعمان توضیحی اساسی نداریم، اما میتوان اینطور خلاصهاش کرد که وضعیت و جایگاه آنها ضعیفتر از قبل است. آنچه البته توضیح اوضاع را در مورد آنها آسانتر میکند اینکه بحثها وسعت بیشتری پیدا کردهاند، جایگاه و وضعیت آنها بر اساس وزن شوروی در اتیوپی بنا شده است. اکنون، آفریقا و رویدادهای ایران برای شوروی جذابتر از اریتره هستند، شورویای که حالا بیشتر متوجه رویدادهای هندوچین است تا اریتره. این مساله به جهتگیریها، تمایلات و اولویتهای دستور کار بستگی دارد. مطمئنا شوروی از طریق اتیوپی بر اریترهایها آسانتر خواهد گرفت، اما گمان نمیکنم اریترهایها توان این را داشته باشند که به پیروزیای قریبالوقوع دست یابند یا نیرویی باشد که بتواند آنها را به این زودیها شکست دهد. اما جایگاه آنها ضعیفتر از قبل شده است. رفیق سعدون، نظر دیگری در این باره دارید، دربارهٔ مسالهٔ اریتره؟
[۰۰:۱۵:۵۱]
رفیق سعدون: بله.
صدام حسین: البته، حمایت ما از آنها برقرار است، و با همان رویکرد و بدون وقفه، چه با اسلحه، چه پول یا حمایت سیاسی و رسانهای. چقدر اینجا گرم است، بگویید چند پنجره باز کنند کمی هوای تازه بیاید.
متکلم ناشناس ۳: قربان، هوا تازه است.
صدام حسین: تازه است؟
متکلم ناشناس ۳: بله.
صدام حسین: پس این حرارت شور و اشتیاق ماست. بله، رفیق [نامفهوم].
متکلم ناشناس ۴: بله، قربان. در مورد مسالهٔ اریتره، سوال من دربارهٔ موضع کوبا است، به ویژه از وقتی جنابعالی از کوبا دیدار کردید. البته دلیل اصلی دیدار شما بحث بر سر مسالهٔ اریتره نبود، اما چون هیات دیپلماتیک سعی کرد اطلاعاتی به دست آورد، از آنجا که این مساله یکی از مسایل مورد علاقه عراق است، در مورد اطلاعات، این پرسشی است که از جنابعالی دارم. اما دربارهٔ مساله اریتره و به سبب جایگاه شغلی و ارتباطات ما، حق ماست که این مساله برایمان مهم باشد. نتیجه این است که، همانطور که جنابعالی حتی در جلسهٔ سال گذشتهٔ سفرا پیشبینی کردید، اگر انقلاب اریتره بدین شکل پیش برود هرگز به هیچ کجا نخواهد رسید. ما هم، بر اساس گزارشهای پایگاهمان در آنجا، همین پیشبینی را کردهایم، اما تحول تازه این است که منگیستو ماریام [رهبر دولت جدید اتیوپی در آن دوره] که کنترل کشور را در دست دارد، آن طور که ما دریافتیم، آماده مخالفت با اتحاد جماهیر شوروی و کوبا بر سر پروندهٔ اریتره است. او از ادعایی که اول مطرح کرده بود، مبنی بر اعطای خودمختاری به اریتره، عقب نشسته است.
صدام حسین: قطعا.
[نامفهوم، چند نفر همزمان در حال حرف زدن هستند.]
متکلم ناشناس ۴: حالا وضعیت سختتر شده، اما او [منگیستو] میخواهد، به طریقی دیگر بر اساس تجارب پیشین، هیاتهای انقلابی، جمهوریها، گاردهای مسلح مردمی و تعاونیهای کشاورزی تأسیس کند تا اگر به هر جایی خودمختاری داد، مسوول ایجاد آن باشد. با این وجود حتی در این مساله هم بین منگیستو و شوروی اختلاف عقیدههای آشکاری وجود دارد. این اطلاعات تا ۹۰ درصد صحت دارند. او سرسختانه بر این موضع خود ایستاده. علاوه بر این، به عقیدهٔ من کشورهای مرتجع عرب بد عمل کردهاند. منظورم این است که انقلاب اریتره، به عوض اینکه قدرتی باشد که در آنجا شکل گرفته، [اسیر] نقشی شده که سودان، عربستان سعودی و دیگر طرفهای درگیر بازی کردهاند که تلاش کردند انقلاب اریتره را پر کنند از خودبینی و گستاخیای که جنابعالی اشاره فرمودید، به شکلی که توصیهٔ ما و حتی توصیهٔ معقول لیبی در آن مرحله را نمیپذیرند. اینکه وضعیت موجود را بپذیرند و حفظ کنند و باقی را به آینده بسپارند. این چیزی است که از پرزیدنت قذافی [رئیسجمهور لیبی] شنیدهام. در نتیجه این چیزی است که به خاطر [دخالتهای] کشورهای ارتجاعی که از سویی هم نمیخواهند انقلاب اریتره پیروز شود، اتفاق افتاده. و حالا آنها شروع کردهاند به...
[حرفش قطع میشود]
[۰۰:۱۹:۵۵]
صدام حسین: نه مرتجعین [کشورهای عربی که گفته شد] و نه آمریکاییها این را نمیخواهند [نامفهوم] و نه اتحاد جماهیر شوروی. نه آمریکاییها و نه مرتجعین نمیخواهند که اتیوپی پیروز شود، و نه شوروی توانسته [کمونیسم] مارکسیسم - لنینیسم را در اتیوپی برقرار سازد.
متکلم ناشناس ۴: میخواهم یک چیز دیگر اضافه کنم. به نظر میرسد دیر یا زود بین رژیم اتیوپی و کشورهای سوسیالیست یا در ابتدا با شوروی اختلاف نظری پیش بیاید. این اختلاف نظر دربارهٔ حزب و دستهای است که آنها برآنند در اتیوپی راه بیاندازند. علاوه بر این، همانطور که جنابعالی اشاره فرمودید، در مرحلهٔ دوم رویکرد منگیستو ماریام که هدفش دست یافتن به جایگاهی ممتاز در آفریقا است هیچ اعتماد متقابلی وجود ندارد. لذا، آیا امکان نجاتی وجود دارد، منظورم امکان بهره گرفتن از این وضعیت اختلاف نظر به طوری که موضع اریترهایها در قبال نقش اعراب [میانجیگری اعراب] حفظ شود؟ به خصوص در مورد کشورهایی مثل عراق و سوریه که روابط حسنهای با انقلاب اریتره دارند در یک سو و از سوی دیگر الجزایر که نه تنها روابط خوبی با اریتره دارد بلکه با اتیوپی هم دوست است، تا اینکه کشورهای عربی مرتجع بتوانند نقشی در کمک به هر دو طرف در دستیابی به هدفی از اهدافشان ایفا کنند، چون من عقیدهٔ دیگری دارم و فکر میکنم که یکی از این دو طرف آسیب خواهد دید و از بین خواهد رفت.
صدام حسین: در آیندهٔ نزدیک نه.
متکلم ناشناس ۴: نه، آقای معاون، عملا، هرکدام [نامفهوم]. مخصوصا، چیزی که اعلام کردهاند... [حرفش قطع میشود]
صدام حسین: اینطور نیست.
متکلم ناشناس ۴: واضح است، درست نیست و دیپلماتها مطرحاش کردهاند و اینطور نیست که اساس...[حرفش قطع میشود]
صدام حسین: [نامفهوم] آنها هستند.
متکلم ناشناس ۴: بله، هستند، اما از بین خواهند رفت. منظور من این است که این جنبش را نمیتوان از بین برد یا به کل خاموش کرد! من معتقدم اتحاد شوروی یا کشورهای سوسیالیست آمادهٔ کمک هستند، اگر ائتلاف اعراب را ببینند، کمک برای یافتن راهحلی در قالب اتیوپی واحد که قطعا جداییطلبی یا مسایلی همچون این را نخواهد پذیرفت، آماده هستند همانطور که در بغداد و مسکو رسما اعلام کردند، کمک کنند. حتی منگیستو ماریام، از طریق وزیر سابقش که به خاطر حمایت از عراق به زندانش انداخته و کسی که پیشتر مستقیما میگفت که آنها عراق را قبول دارند و فقط عراق را، به عنوان میانجیگر در همان ابتدای آغاز تحولات آن کشور، با اینکه پیش از آن هیچ روابط دیپلماتیکی بین ما وجود نداشت. متشکرم.
[۰۰:۲۳:۰۴]
صدام حسین: همکاری ما با کوباییها قبل از سفر آقای طه معروف معاون رئیسجمهور، به کوبا آغاز شده بود. از آن موقع که من با دو مقام عالیرتبهشان ملاقات کردم و ازشان خواستم که منطقی باشند و برایشان توضیح دادم که دیدگاه ما در قبال مسالهٔ اریتره چیست. رفیق وزیر امور خارجه آن زمان با آنها دیدار کرد و گفتوگوی آنها هم در همین جهت پیش رفت. ما بهشان گفتیم که اگر واقعا میخواهند روابط خوبی با دنیای عرب و کشورهای عربی داشته باشند، باید این را بدانند که دیدگاه ما دربارۀ اریتره از دیدگاهمان در قبال اوگادن متفاوت است. اریتره مردمی دارد که ادعا میکنند عرب هستند، مسالهٔ پانعربیسم را کنار بگذارید، و برای به دست آوردن حقوق خاصی تلاش میکنند. ما در مورد کاری که میخواهند بکنند توصیهای به آنها نمیکنیم و حق توصیه به آنها در مورد انتخابهایشان را نداریم، اما از هر چه که انتخاب کنند حمایت میکنیم. اگر اتحاد و یکپارچگی را برگزینند، ما مخالف آن نخواهیم بود. اگر خودمختاری را انتخاب کنند ما علیهاش موضع نخواهیم گرفت. هر انتخابی که میخواهند داشته باشند، تا جایی که اسلحه در دست دارند ما با آنها خواهیم بود. ما بهشان اسلحه، پول و حمایت خواهیم داد. علاوه بر این، در سفر طه معروف به کوبا، به صراحت به او گفتند که «ما هرگز هیچ حضور نظامی در اریتره نخواهیم داشت، مگر اینکه نیروی خارجی دیگری وارد اریتره شود. در آن صورت ما از اتیوپی و اریتره حمایت خواهیم کرد.» و به آنچه تاکنون میگفتند متعهد شدند. در سفرمان به کوبا، ما این موضع یا جهتگیری را تأیید کردیم و به آنها گفتیم «اگر بتوانیم به اتیوپیاییها در یافتن راهحلی صلحآمیز بین آنها و اریترهایها توصیه و مشورتی بدهید، پس تلاش خود را بکنید» و آنها هم قول دادند که این کار را خواهند کرد. البته، ما از آنها سوالی خاص و بیپرده پرسیدیم:«منگیستو ماریام ژنرال است یا ژنرال انقلابی؟» و جواب دادند که او ژنرالی انقلابی است. بر اساس اطلاعات ما، او پیش از آنکه به جایگاه کنونی برسد در هیچ جنبش سیاسی مشارکت و حضور نداشته است. همین است که میتوان انتظار مناقشهای داخلی را در اتیوپی بر سر حزب مارکسیسم- لنینیسم داشت. حتی آن زمان که دبیرکل حزب کمونیست اتیوپی به یکی از سفارتخانهها پناهنده شد هم مشکلات وجود داشتند، مشکلاتی که در اخبار پخش شدند.
متکلم ناشناس ۵: اختلاف نظری با کوباییها.
صدام حسین: بله، اختلاف نظری با کوباییها، اما البته اکنون ظرفیت اریترهایها برای وارد کردن فشار و دست یافتن به راهحل کمتر از قبل است. رفقا میخواهید استراحتی بکنیم؟ بسیار خب، متشکرم و موفق باشید. در هر حال، از شما میخواهم که به انقلابتان ایمان داشته باشید، بیشتر از یک سال پیش، دو سال پیش، یک روز پیش، یک هفته پیش، یا شش سال پیش؛ بیشتر از هر وقتی در گذشته. مطمئن باشید که قدرتهای استعمارگر هرگز رخنهای در این انقلاب نخواهند یافت، نه در فرماندهیاش، نه در خدماتش و نه در پیامش.
[۰۰:۲۷:۵۵]
متکلم ناشناس ۵: یک چیز دیگر، حقیقتا [نامفهوم] تصمیمی از سوی رهبران سیاسی است. حالا مجمع عمومی سازمان ملل [نامفهوم] هر سال به یک کشور. و البته، این چیزی است که به [نامفهوم] ارزش میدهد. بسیاری از کشورها که اهمیت کمتری از عراق دارند این جایگاه را گرفتهاند. ایران و کشورهای دیگر آسیایی نامزدهای خود را به مجمع عمومی معرفی کردهاند و حالا ایران نامزدیاش را لغو کرده [نامفهوم]، یا از جانب رهبری سیاسی و یا هر حزبی دیگر. این موضوع به مسالهای اضطراری تبدیل شده، که چند کشور عربی و کشورهای متحد را جمع کنیم تا نامزد خودشان را معرفی کنند.
صدام حسین: تا هفتهٔ آینده، از شما میخواهم که مستقیما در جهت [نامفهوم] کار کنید، [نامفهوم] چرا ما باید فروتن باشیم؟ [نامفهوم] نمیخواهم از ادب دور شوم، اما سخت است که [نامفهوم] نظم کنونی جهانی؟
متکلم ناشناس ۶: برای [نامفهوم] مثل ایران متأسفم.
متکلم ناشناس ۵: ایران نامزدیاش را پس گرفت و... [نامفهوم]
[نامفهوم]
[۰۰:۳۱:۰۱]
صدام حسین: بسیار خب. متشکرم.
[پایان ضبط]
نظر شما :