مجلس ششم از افتخارآمیزترین دورهها بود
الهه کولایی، نماینده مجلس ششم
من توفیق خدمت در مجلس ششم را داشتم. به نظر من مجلس ششم یکی از دورههای افتخارآمیز مجالس قانونگذاری در کشور است. به هرحال هر دوره از مجلس در مقام نقد و ارزیابی اشتباهاتی را مرتکب شده و نمیتوان گفت که هیچ یک از ادوار قانونگذاری در کشور و حتی در دنیا در فعالیتهایشان هیچ اشتباهی نداشتهاند؛ مجلس ششم نیز از این قاعده مستثنا نیست. ولی اگر یک انسان منصف، پیشداوریهای سیاسی و جناحی را کنار بگذارد، منافع و مطالبات مردم را اساس قرار دهد و به بررسی تاریخ کشور به ویژه بعد از انقلاب بپردازد، نمیتواند نقش و جایگاه مجالس اول و ششم را نادیده بگیرد.
مجلس اول به دلیل فضای انقلابی که در جامعه وجود داشت شکل گرفت. در پاسخ به نوسازیهای شاه، مردم ایران نوسازی اسلامی را مد نظر قرار دادند که هم ارزشهای اسلامی و بومی و هم ارزشهای مدرن که ناظر بر جمهوریت نظام بود را میخواستند. امام هم دائما بر توامانی جمهوریت و اسلامیت در جمهوری اسلامی تاکید میکردند تا برای همه این موضوع جا بیفتد.
شرایط شکلگیری مجلس اول طبیعتاً بر ساختار، عملکرد و فعالیتهای آن دوره تاثیرگذار بود؛ همین اتفاقات در مجلس ششم رخ داد. در سال ۱۳۷۶ انتخاب سید محمد خاتمی برای احیای ارزشهای دینی و آرمانهای اسلامی بود که ارتباطات بسیار نزدیکی با بیت امام داشت و تعهد و وفاداری خویش را به آرمانهای انقلاب اسلامی با برنامه اصلاحات مطرح کرد. دوم خرداد و فضای اجتماعی پس از آن در شکلگیری مجلس ششم مؤثر بود. مجالس قانونگذاری در خلا شکل نمیگیرند، بلکه بر اساس اقتضائات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی زمان خویش شکل میگیرند.
من در آن زمان وظیفه خودم دانستم وارد عرصهای شوم که بتوانم از تجربههای کشورهای دیگر در تلاشها و تکاپوهای جامعه خویش استفاده کنم؛ زیرا بر اساس تجربه سایر کشورها پیشبرد برنامه اصلاحات در یک جامعه انقلابی کار آسانی نیست. جوامع انقلابی، مقاومت در برابر برنامه اصلاحات را تجربه کردند؛ مانند اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۱۹۸۰ و تلاشی که میخائیل گورباچف برای اصلاح نظام کشورش انجام داد. قبل از گورباچف، خروشچف این تلاش را انجام داده بود که حزب کمونیست مسیر اصلاحات را برای او باز نکرد. من وظیفه خودم دانستم که برای ارتقای تلاشهای اصلاحی بر پایه بازخوانی افکار و ارزشهای انقلابی عضو مجلس شوم. نیمی از نمایندگان مجلس ششم نیز از خانواده ایثارگران، شهدا و جانبازان بودند و به آرمانهای انقلاب اسلامی تعلق ویژهای داشتند. اما اینکه رفتارها و فضای سیاسی مجلس ششم در سالهای ۷۹ تا ۸۳ منشأ چه تغییراتی بود، باید منصفانه و دور از پیشداوری و هجمه سیاسی مورد قضاوت قرار گیرد؛ زیرا جامعه ایرانی، یک جامعه سیاستزده است و برای هر نوع قضاوتی به جای اینکه دادهها و اطلاعات و عملکردها را بررسی کنیم، ابتدا حکم صادر میکنیم سپس در پی مصادیقی برای حکم خویش میگردیم. انشاالله در آینده جامعه ایران بتواند در مسیری که تغییرات را تجربه میکند ارتقا یابد، به شرط اینکه ابتدا دادهها را جمعآوری کنیم و قضاوت را بر اساس اطلاعات و آمار انجام دهیم.
فعالیتهای مجلس ششم به منظور اجرایی کردن قانون اساسی جمهوری اسلامی بود، زیرا هدف این مجلس آن بود که برای محتوای قانون اساسی قانون تدوین کند. قانون اساسی یک میثاق و چارچوب کلی برای شکل دادن به روابط با دولت (به عنوان کل نهاد قدرت) است که حقوق ملت را به رسمیت بشناسد. مجلس ششم وظیفه خویش را اجرایی کردن موازین مختلف قانون اساسی قرار داد. در آن زمان نمایندگان مجلس در برابر فشار سنگین تقاضای اجتماعی برای تغییر و اصلاح قرار داشتند، در برابر آن مقاومت سنگینی از سوی کسانی که این حقوق را باور نداشتند وجود داشت و برای تحقق این حقوق به اشکال مختلف مانع میتراشیدند.
طبیعی است که اشتباهاتی نیز مانند سایر ادوار قانونگذاری در کشور، در این دوره هم وجود داشت. در مجلس ششم شاهد یک پشتوانه حزبی در مجلس بودیم؛ متاسفانه در تاریخ کشور عملکرد حزبی مثبت تلقی نمیشود، درحالی که امکان ندارد نهاد پارلمان در کشوری بتواند کارآمد و در مسیر حمایت از مطالبات مردم موفق باشد و پشتوانه حزبی نداشته باشد. پشتوانه حزبی در مجلس ششم وجود داشت و این موضوع یکی از افتخارات مجلس ششم است؛ در مجلس ششم پشتوانه حزبی بسیار اثرگذار بود؛ انسجام ایجاد کرد، کمک کرد تا مجلس بر اساس یک برنامه حرکت کند؛ با فضایی که بر اساس ملاحظات سیاسی در جامعه ساخته شد، تصویری از مجلس ششم به جامعه داده شد که گویا این مجلس فقط در پی تنش و مسائل سیاسی است؛ اما آماری که مرکز پژوهشهای مجلس اسلامی منتشر کرد، نشان میدهد که درصد، میزان و حجم فعالیتهای اقتصادی مجلس ششم بر فعالیتهای سیاسی غلبه داشت. در کل فعالیتهای سیاسی مجلس در رتبه پنجم طرحها و لوایح قرار میگیرد؛ ولی به دلیل اینکه ذات جامعه ایرانی اساساً یک ذات سیاسی است این بخش از فعالیتهای مجلس توسط صداوسیما و رسانههای دیگر بزرگنمایی شد؛ به گونهای که مردم تصور میکردند مجلس تمام وقت به امور سیاسی میپردازد. همیشه وقتی که خبرنگاران رسانهها به من به عنوان سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تماس میگرفتند میگفتم چرا با کمیسیونهای قضایی، اجتماعی و اقتصادی تماس نمیگیرید تا از فعالیتها و تصمیمگیریهای سایر کمیسیونها نیز مطلع شوید؛ همه فعالیتهای مجلس در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی نیست.
برجسته کردن کنش سیاسی مجلس ششم اشتباهی بود که به ضربهای علیه فعالیتهای آن تبدیل شد؛ در حالی که وجه اقتصادی مهمتر بود، به دلیل این باور که تا زمانی که فضای مناسب کسب و کار وجود نداشته باشد، زمینهها و زیربناهای اعمال حاکمیت مردم فراهم نخواهد شد؛ جامعهای که بخش خصوصی قدرتمند نداشته باشد نمیتواند گامهای پایدار و مستمر در مسیر اعمال حاکمیت مردم را بردارد.
من درخواست میکنم مصوبات مجلس ششم در حوزه زنان مطالعه و بررسی شود تا مشخص شود اصلاحاتی که در این دوره در قوانین مربوط به زنان انجام شد چه میزان راهگشا بود و تغییراتی را ایجاد کرد که در مجالس بعدی نیز تاثیرگذار بود. مهمتر از همه اینکه بعد نظارتی مجلس ششم بسیار قوی بود، در حالی که مجلس ششم وظیفه خویش را حمایت از دولت اصلاحات میدانست، اما بدین معنا نبود که در برابر سوءرفتار و اشتباهات دولت سکوت کند. شکلگیری فراکسیونهای مختلف، به ویژه فراکسیون زنان در مجلس ششم باعث شد بتوانیم ظرفیتهای قانون اساسی جمهوری اسلامی را برای اصلاح، بهبود، حرکت به پیش و تأمین مطالبات مردم به نمایش بگذاریم و نشان دهیم که نظام جمهوری اسلامی برخلاف تمام اتهامات، ظرفیت اصلاح و پاسخگویی به خواستههای مردم را دارد و اصلاحات تنها مسیری است که جامعه ایران میتواند در این تنگناها و شرایط دشوار غرب آسیا رو به پیش ببرد.
* متن سخنرانی در نشست «مجالس ۹ گانه به روایت نمایندگان ادوار» که از سوی سایت «تاریخ ایرانی» برگزار شد.
نظر شما :