الهه کولایی در گفتوگو با تاریخ ایرانی: عضویت در گروه دوستی پارلمانی ایران و لیبی اجباری بود
اعظم ویسمه
***
روابط گروه دوستی پارلمانی ایران و لیبی با این کشور چگونه برنامهریزی شده بود؟
در مورد لیبی ما در طول دوره چهار ساله مجلس ششم تلاش کردیم تمرکز بر محور روابط اقتصادی باشد و بازارهای گوناگون را در این کشور گسترش دهیم. در واقع برای توسعه روابط اقتصادی و تجاری اقدام کنیم. نشستهایی با اتاق بازرگانی کشور، تجار و بازرگانانی که در آفریقا فعالیت میکردند یا مایل به توسعه فعالیتهای خود در آفریقا بودند، برگزار کردیم. در این نشستها بازرگانان و تجار ایرانی بسیار ابراز علاقه میکردند که با در نظر گرفتن شرایط تحریم بتوانند در بازارهای لیبی حضور پیدا کنند. با توجه به این شرایط برای اقتصاد ایران و کالاهای ایرانی فرصتهای قابل توجهی وجود داشت اما برگزاری این نشستها که به آن اشاره کردم در مقام عمل و پیگیری چندان موفقیتآمیر نبود.
علت آن چه بود؟
به دلیل مسایل حاد سیاسی در روابط دو کشور که تحت تاثیر موضوع امام موسی صدر و فشارها و پیگیریهایی که از سوی خانواده ایشان در دولت وجود داشت، به نوعی پیگیری موضوعات اقتصادی را هم با مشکل مواجه میکرد.
فقط تحت تاثیر مساله امام موسی صدر بود؟
این مساله (موضوع امام موسی صدر) با توجه به ساختار دستگاه دیپلماسی کشور و جریانات و گروههای حاکم، موثر و فعال در سیاست خارجی ایران، بعنوان یک عامل بسیار تاثیرگذار در روابط ایران و لیبی نقشآفرینی میکرد. به همین دلیل پیگیریها، تلاشها و اشتیاق بازرگانان ایرانی برای حضور در بازارهای لیبی چندان به نتیجه نمیرسید و و وقتی علت آن مورد بررسی قرار گرفت نقش این عامل روشن و مشخص بود.
برخی این انتقاد را به سیاست خارجی دولت خاتمی وارد میدانند که به دلیل پیگیری مساله امام موسی صدر، روابط با لیبی در سایر بخشها برقرار نشد.
به هر حال هم در مورد لیبی و هم دیگر کشورها در سیاست خارجی ما، کمترین اولویت با رویکرد اقتصادی بوده است. هرچند در این دوره توجهای هم به این مساله شد و معاونتهای اقتصادی سعی کردند ملاحظات اقتصادی و تجاری را در سیاست خارجی پر رنگ کنند اما این یک سیاست پایدار در سیاست خارجی ما و منطقه ما بوده که علاق اقتصادی و تجاری بیشتر تحت تاثیر ملاحظات سیاسی و امنیتی قرار میگیرند.
حداقل به لحاظ تجربه شخصی و تلاشی که در پاسخ به ابراز تمایل و اشتیاق بازرگانان ایرانی در برگزاری نشستها صورت گرفت، سعی کردیم امکان تحقق منافع کشور در این زمینه و گشایش این بازارها را برای کالاهای ایرانی فراهم کنیم. تلاش ما این بود که با در نظر گرفتن شرایط لیبی، این امکان را برای تجار ایرانی ایجاد کنیم و بتوانیم از این طریق زمینههای افزایش تولید و فعالیت اقتصادی را در کشور با یافتن بازارهایی که مشتاق کالای ایرانی بودند مانند بسیاری از کالاهای مصرفی که قابل انتقال به این کشور بود، فراهم کنیم. لیبی میتوانست نفت بفروشد و هزینه این نیازهایش را پرداخت کند و چندان نیازمند کمک نبود. از این جهت این روابط میتوانست به ارتقا منافع اقتصادی ما کمک کند اما همانطور که اشاره کردم تا آنجا که من اطلاع دارم این تلاشها ثمربخش نبود.
هیات پارلمانی گروه دوستی ایران و لیبی سفری هم به کشور لیبی داشت؟
بله. در چارچوب نقشی که در قالب این هیات پذیرفته بودیم، سفری را برای ابلاغ پیام آقای کروبی ریاست مجلس ششم به الجزایر، لیبی و تونس در شمال آفریقا داشتیم. پیام رئیس مجلس در حمایت از مردم فلسطین و جنبش حقطلبانه آنها بود که به روسای مجالس این کشورها ابلاغ کردیم. این پیامی بود که بر ضرورت فعال شدن همه کشورهای اسلامی در حمایت از مردم فلسطین و حقوق آنها تاکید داشت. نمایندگان موظف به ابلاغ پیام به کشورهای اسلامی شدند که از جمله این وظیفه برعهده من گذاشته شد که بعنوان مسوول هیات پارلمانی ایران و لیبی این پیام را برای پارلمان لیبی ببرم. ما این پیام را در ملاقات با رییس پارلمان این کشور تسلیم کردیم.
فقط ملاقاتها در سطح رئیس پارلمان لیبی بود؟
بله به دلیل اینکه این هیات، گروه پارلمانی بود. معمولا رفت و آمدها و دید و بازدیدها در حد نمایندگان پارلمانهای کشورهای مرتبط بود.
پیگیری موضوع امام موسی صدر در سطح همان رئیس مجلس لیبی در دستور کار این هیات نبود؟
خیر. به دلیل آنکه یک وظیفه مشخص طبق هماهنگیهایی که از قبل صورت گرفته بود به هیات واگذار شده بود، مباحث و گفتوگوها پیرامون همان موضوع و البته همانطور که اشاره کردم علایق اقتصادی دو کشور و سطحی از روابط بود که میتوانست پاسخگوی دو کشور باشد. همانطور که اشاره کردم در سطح دولت و نهادهای حکومتی تمرکز جدی بر روی مساله امام موسی صدر وجود داشت و به نظر نمیرسید که در این نشستها نیازی به پرداختن به این موضوع باشد.
گروه دوستی پارلمانی ایران و لیبی با خانواده امام موسی صدر و موسسهای که پیگیر مسائل ایشان است جلسه و کار مشترک داشت؟
خیر. در گروه دوستی پارلمانی سعی شد بیشتر به مسائلی که توجه کمتری به آنها میشد از جمله مباحث اقتصادی و تجاری تمرکز شود. این نکته را باز تاکید میکنم که اساسا به دلیل آنکه اعضای این هیات انتخاب نشده بودند، خیلی تمایل نشان نمیدادند که در این زمینه فعالیت یا تحرک جدی داشته باشنند. با توجه به اینکه عضویت در این گروه وظیفهای بود که به عهده اعضای آن گذاشته شده بود، تمرکز روی مسائل اقتصادی و تجاری بود. موقعیت دولت لیبی و نوع شخصیت و رهبری این کشور تمایل زیادی برای اعضای گروه جهت توسعه روابط سیاسی ایجاد نمیکرد. انجام وظایف بیشتر بر محور اقتصادی و منافع تجاری تمرکز شده بود.
در مجلس ششم هیچگاه درخصوص تشکیل کمیتهای برای پیگیری وضعیت امام موسی صدر و یا تصویب طرحی جهت موظف کردن نهاد و دستگاهی برای پیگیری این موضوع اقدام و بحثی صورت نگرفت؟
به این مساله توجه نشد. بودند افرادی که پیگیر این موضوع میشدند ولی اینکه به صورت تنظیم طرحی برای الزام نهاد و سازمانی برای پیگیری موضوع باشد، خیر چنین چیزی وجود نداشت.
دلیل این موضوع چه بود؟
این گروه یک کار اداری واگذار شده به اعضا بود و در واقع عضویت در گروه دوستی ایران و لیبی برآیند انتخاب این افراد نبود.
فراتر از این هیات در کل مجلس هم تمایلی برای پیگیری و اقدام عملی برای موضوع امام موسی صدر وجود نداشت؟
از آنجا که مجلس ششم هماهنگی نسبتا خوبی با دولت آقای خاتمی داشت، کاری اضافه بر آنچه که در دولت انجام میگرفت، درباره این مساله مورد توجه نبود.
رابطه با دولت لیبی و پیگیری موضوع امام موسی صدر در دولت آقای خاتمی چطور بود؟
با توجه به حضور موثر و فعال افرادی از خانواده امام موسی صدر در سطوح بالای اجرایی دولت در آن دوره، فکر میکنم این مساله با جدیت پیگیری میشد. شواهد و اطلاعاتی هم در این زمینه وجود داشت اما بر اساس نوع رابطه ایران و لیبی و نوع رفتار و رهبری قذافی این پیگیریها کمتر نتیجه بخش بود. اما اطلاع دارم که در سطح دستگاه اجرایی و وزارت امور خارجه و سطوح دیپلماتیک کشور این تلاش انجام میشد.
نکته یا خاطرهای از دوران فعالیت در گروه دوستی پارلمانی ایران و لیبی بخاطر دارید؟
تنها نکتهای که میتوانم اضافه کنم مشاهداتم از این کشور بود. زمانیکه به لیبی سفر کردیم تا پیام ریاست مجلس را به رئیس پارلمان این کشور منتقل کنیم، مشاهداتم از شرایط لیبی، الجزایر و تونس برای من جالب بود که بخوبی نشان میداد لیبی چطور از مجرای تحولات جهانی جدا مانده است. آثار انزوای جهانی را در این کشور مشاهده کردم. شرایطی بود که در یک نگاه قابل برداشت بود که لیبی از توسعه روابط سازنده با جامعه جهانی بازمانده و سیاستهایی را دنبال میکند که امکان تعامل مثبت را از این کشور میگیرد و این فرصت را نمیدهد که در یک تعامل سازنده با جامعه جهانی حرکت کند. عقب ماندگی و کهنهگی در لیبی چیزی بود که نمیتوانم فراموشش کنم.
نظر شما :