عضو حزب موتلفه: خلخالی، هویدا را کشت
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی با اشاره به مشی مبارزاتی امام خمینی (س) و ابراز اینکه امام با دستور صریح حضرت ولیعصر (عج) انقلاب را شروع کرد، افزود: چه شد که امام جمهوری اسلامی را تشکیل داد و گفت سه مرحله دارد؟ مرحله اول اسلامی شدن کشور، مرحله دوم کشورهای اسلامی و مرحله سوم جهانی شدن است. الآن در مرحله سوم هستیم. زکزاکی ۳۰ میلیون شیعه درست میکند. جامعه المصطفی از ۱۲۰ کشور جهان میآیند.
ابوالفضل توکلیبینا در نشستی به مناسبت سالروز ورود امام خمینی (س) به نوفللوشاتو در پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، با اشاره به رابطه حسنه بین شاه و صدام، گفت: به امام فشار آوردند که یا باید سکوت کنید و یا عراق را ترک کنید. حضرت امام در پاسخ فرمودند اگر من فرودگاه به فرودگاه بروم هم این رژیم فساد پهلوی را برملا میکنم. آیتالله مهری که از شاگردان حضرت امام بودند؛ ویزای کویت را میگیرند. در مرز کویت از ورود امام جلوگیری میکنند. در عین حال وزیر معارف عراق میگوید اگر میخواهید برگردید مانعی ندارد. امام نمیپذیرد و از آنجا به بصره میروند.
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی ادامه داد: فردای آن روز امام عزم رفتن به پاریس میکنند. در آن موقع، هر کس میتوانست بدون ویزا سه ماه در فرانسه اقامت داشته باشد. مرحوم دکتر حبیبی و یک عده برای استقبال امام به فرودگاه میآیند. حضرت امام سه روز در حومه پاریس بودند. شاه به این دولتها باج میداد که هوای او را داشته باشند. به او تلفن میکنند که آیتالله خمینی به اینجا آمده است. شاه چون از یک طرف میترسید که امام به ایران بیاید و از طرف دیگر تزش این بود که آنجا یک کشور مسیحی است و امام نمیتواند کاری انجام دهد، میگوید من مخالفتی ندارم.
صاحبخانه امام در نوفللوشاتو چه کسی بود؟
وی یادآور شد: آقایی به نام عسکری که در نوفللوشاتو خانه ویلایی داشت، به امام پیشنهاد میدهد که من حاضرم آن را در اختیار شما بگذارم. همه اعضای دفتر مخالفت میکنند و میگویند فاصله با پاریس زیاد است. خود امام میروند و موافقت میکنند. ما روز چهارم به آنها ملحق شدیم. من دو روز قبل به شهید عراقی زنگ زدم و گفتم افراد ضد انقلاب دارند به پاریس میآیند. اینها ذهن امام را خراب میکنند.
توکلیبینا گفت: من بلیط پاریس گرفتم و در فرودگاه فرانسه پیاده شدم. پای برج ایفل هتلی بود؛ به آنجا رفتیم. در خیابان کشان دفتری به امام داده بودند. به آنجا زنگ زدم و آقای محمد هاشمی (برادر آیتالله هاشمی رفسنجانی) گوشی را برداشت. گفت کجایی؟ گفتم من هتل ایفل هستم. گفت من با یک استیشن بچهها را به نوفللوشاتو میبرم. ما به نوفللوشاتو رسیدیم. یک ساختمان بود که یک اتاق بزرگ داشت. هر شب امام سخنرانی میکردند. ما یک گوشه نشستیم. دیدم یک نوجوان عمامه سیاه آمد و گفت آقای توکلی شما اینجا چه کار میکنی؟ من گفتم شما را نمیشناسم. گفت من سیدحسین (نوه امام) هستم. با آقای عراقی پیش پدر من میآمدید.
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی اظهار داشت: روزانه بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ خبرنگار در تردد بودند. ما ظهر و شب به آنها غذا میدادیم. آبگوشت درست میکردیم، سیبزمینی و تخممرغ آبپز میکردیم. هر کس میآمد را غذا میدادیم. حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر غذا درست میکردیم. فرح دو جلد کتاب نوشته و در جلد دوم نوشته است نمیدانم در سیمای این مرد روحانی چه بود که کل دنیا را به خودش جلب کرد.
وی تأکید کرد: بیشک چهار ماهی که امام در پاریس بود به کل دوران مبارزه میچربید. آن دوران بود که امام کل دنیا را به خودش جلب کرد. کلارک (دادستان اسبق آمریکا) وقت گرفت و به دیدن امام آمد. وقتی از اتاق بیرون آمد من به محمد هاشمی گفتم او را نگه دارید. به او بگویید نظرت در مورد امام چیست؟ کمی فکر کرد و گفت این یک مرد استثنایی تاریخ است.
تکذیب ادعای ابراهیم یزدی در خصوص پیشنهاد پاریس به امام
توکلیبینا در پاسخ به سؤالی در خصوص اینکه مرحوم ابراهیم یزدی در خاطرات خود ادعا کرده که پاریس را او به امام پیشنهاد داده، با تکذیب این ادعا گفت: امام شب از مرز کویت به بصره میآیند. صبح که از خواب بیدار میشوند، خود امام به حاج احمد آقا میگویند که به پاریس میرویم. چون سه ماه آنجا بدون ویزا میتوانستید اقامت کنید. آقای یزدی آنجا نبود.
خلخالی، هویدا را کشت
وی در پاسخ به سؤالی در خصوص اعدام هویدا گفت: هویدا خیلی آدم حرّافی بود. من در مدرسه رفاه او را به یک اتاق جدا برده بودم. حاج احمد آقا به من گفت میخواهم هویدا را ببینم. به او گفت این چه کارهایی است که کردهای؟ گفت من کارهای نبودم؛ سیستم بود. خیلی آدم کثیفی بود. حتی بازرگان از امام نامه میگیرد که فعلاً هویدا را نکشند. آقای خلخالی خبر میشود و قبل از اینکه بازرگان وارد زندان قصر شود او را میکشد و میگوید دیر آمدهاید.
امام، شهید بهشتی، شهید مطهری و آقای هاشمی آدمهای منصفی بودند
توکلیبینا با اشاره به اینکه آقای خلخالی سال ۴۱ مسئول دفتر امام بود، گفت: هر یکشنبه من به عنوان رابط مؤتلفه خدمت حضرت امام میآمدم. یک روز آمدم و گفتند امام منزل حاج آقا مصطفی است. حرفهای تشکیلاتی که تمام شد، گفتم بعضیها در دفتر شما هستند که صلاحیت ندارند. گفت چه کسی را میگویید؟ گفتم خلخالی. گفت از چه بابی میگویید؟ گفتم تمام اساتید دانشگاه، فرهیختگان، تجار و بازرگانان که میآیند، تازه مسلمان هستند و یک نفر میخواهد که روابط عمومی خوبی داشته باشد و تغییر و تحول کند. امام بلافاصله چند نفر را در دفتر تغییر داد. آدم خیلی منطقی و منصفی بود. من در زندگی خود چند نفر منصف دیدهام. بعد از امام، شهید بهشتی، مطهری و آقای هاشمی آدمهای منصفی بودند که اگر یک بچه هم حرف حساب میزد میگفتند این درست است.
بازرگان تفکر خاص نزدیک به اهل سنت داشت
وی در پاسخ به سؤالی در خصوص منشأ زاویه گرفتن نهضت آزادی با اعضای دفتر امام در نوفللوشاتو، تأکید کرد: این انحراف را از قبل داشتند و نه اینکه بگوییم دفعتا اتفاق افتاد. چند نفری بودند که برای تحصیلات به فرانسه رفتند و برگشتند. آدمهای خوبی بودند؛ ولی یک نوع تفکر خاص از اول داشتند. مثلاً بازرگان تفکر خاص نزدیک به اهل سنت داشت. مهندس بازرگان آدم متدینی بود اما انقلابی نبود. او معتقد بود که ما بدون قدرت خارجی نمیتوانیم کشور را اداره کنیم. وقتی انقلاب پیروز شد مرحوم مطهری و بهشتی این گروه را معرفی کردند که اینها تشکیلات دارند. غربیها دیدند «چون که صد آمد نود هم پیش ما است». همین پیشنهادی که قبلاً داشتند این آدم بیاید، حالا آمده است. کشور سامان نداشت و شهربانی و ژاندارمری نداشتیم. حتی بعضیها بلد نبودند اسلحه دست بگیرند و خودشان را از بین میبردند. حتی غربیها میگویند امام به ما ترفند زد. در آن اوضاع و احوال سخت همین افراد را انتخاب کرد.
وی با تأکید بر اینکه امام مشی خودش را داشت، تصریح کرد: تمام کلیساهای جنوب فرانسه پنج زن را برای خوشآمدگویی به امام فرستاده بودند. امام گفت برای آنها گل و کادو بگیرید. خانمی که رئیس آنها بود گفت «ای امام! ای کسی که آمدهای حاکمیت خدا را بر زمین برقرار کنی». بچهها گریه شوق میکردند. امام با دستور صریح حضرت ولی عصر (عج) انقلاب را شروع کرد. چه شد که امام جمهوری اسلامی را تشکیل داد و گفت سه مرحله دارد؟ مرحله اول اسلامی شدن کشور، مرحله دوم کشورهای اسلامی و مرحله سوم جهانی شدن است. الآن در مرحله سوم هستیم. زکزاکی ۳۰ میلیون شیعه درست میکند. جامعه المصطفی از ۱۲۰ کشور جهان میآیند.
ماجرای ترور حسنعلی منصور علیرغم مخالفت امام
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی در خصوص ترور حسنعلی منصور، علیرغم مخالفت امام، نیز گفت: اکثر اعضای شورای مرکزی ما مثل مرحوم امانی فقیه بودند و همه ما درس حوزوی خوانده بودیم. ولی برای اینکه فردای تاریخ نگویند چند نفر جوان حکم قتل صادر کردند، خدمت آیتالله میلانی آمدیم و از آیتالله میلانی جواز گرفتیم و عمل کردیم. امام با ترور و قیام مسلحانه مخالف بودند. اما ما هم یک وظیفه داشتیم و خودمان اجتهاد کردیم. یکی از مسائلی که باعث شد امام یک سال بیشتر در ترکیه نماند همین ترور منصور بود. محمد بخارایی در دادگاه میگوید تا زمانی که امام ما در تبعید است تک تک شما تحت نظر هستید و به سزای اعمالتان میرسید.
ماجرای املاک آیتالله هاشمی در قم
وی همچنین در پاسخ به سؤالی در خصوص خرید و فروش زمین آیتالله هاشمی رفسنجانی اظهار داشت: من قبل از انقلاب وکیل رسمی آقای هاشمی بودم. ما بعد از اینکه آزاد شدیم دیدیم که وضع پولی بد است. زمینی از تولیت قم گرفتیم که شهرک بسازیم و از درآمد آن بتوانیم برای کمک به انقلاب پول داشته باشیم. زمین خرید و فروش نمیکردیم. اما سال ۵۵ من به آقای هاشمی گفتم که طلیعه پیروزی پیدا است. با مرحوم میناچی صحبت کردیم که به تولیت احاله کنیم. سال ۵۵ رها کردیم و به دنبال انقلاب رفتیم.
انتقاد توکلیبینا از احمدینژاد
توکلیبینا افزود: در دولت آقای هاشمی من به عنوان مشاور اقتصاد اسلامی منصوب شدم و در دولت آقای خاتمی با توصیه رهبری به کارم ادامه دادم. وقتی احمدینژاد آمد من دیدم هرچه آدم حسابی در نهاد هست را دارد بیرون میکند. به دیدار رهبری رفتم و گفتم این همه حمایت از احمدینژاد مشکل ایجاد نمیکند؟! بزرگان فکر میکردند او دارد کار فرهنگی میکند اما او کلاه سر همه گذاشت. بازنشستگی من را زد. من یک شب مسجد قبا بودم که نوهام آمد و گفت تلفن با شما کار دارد. مدیرکل دفتر رئیسجمهور گفت اشتباه شده و ما میخواهیم از مشورت شما استفاده کنیم.
منبع: جماران
نظر شما :