صورت‌جلسات شورای انقلاب-۶/ برای هر چیز زندان کردن درست نیست

۲۶ مهر ۱۳۹۹ | ۰۰:۵۸ کد : ۸۵۵۶ اسناد برگزیده‌ها
بهشتی: در جامعه ایدئولوژیک، تساهل ممکن نیست/ بازرگان: در مورد فروش هواپیمای اف-۱۴ چرا نفی کردید [؟] از اول آمدن امام صحبت بود قراردادها لغو شود
صورت‌جلسات شورای انقلاب-۶/ برای هر چیز زندان کردن درست نیست

تاریخ ایرانی: ۴۰ سال پس از پایان کار شورای انقلاب یکی از سایت‌های خارج از کشور، صورت‌جلسات این شورا از اسفند ۵۷ را منتشر کرد.

شورای انقلاب اساسی‌ترین رکن قدرت سیاسی و اجرایی انقلابیون بود که روز ۲۲ دی ۱۳۵۷ به فرمان امام خمینی تشکیل و آخرین جلسه آن در ۲۶ تیر ۱۳۵۹ برگزار شد.

ریاست این شورا در ابتدا برعهده آیت‌الله مرتضی مطهری بود اما با شهادت وی ریاست شورای انقلاب به آیت‌الله طالقانی منتقل شد. پس از درگذشت آیت‌الله طالقانی، آیت‌الله بهشتی که تا این مقطع نیز عملاً ریاست شورا را در دست داشت، مسئولیت دبیری شورا را بر عهده گرفت و تا بهمن‌ماه ۱۳۵۸، شورا را اداره کرد. در بهمن‌ماه ۱۳۵۸ و برگزاری نخستین انتخابات ریاست جمهوری، بنی‌صدر رئیس‌جمهور شد و به خواست رهبران حزب جمهوری اسلامی از امام، وی همزمان ریاست شورای انقلاب را نیز عهده‌دار گردید.

«تاریخ ایرانی» به تدریج بخش‌هایی از صورت‌جلسات شورای انقلاب و تصمیم‌گیری‌های مهم آن را منتشر می‌کند. مروری داریم بر مهمترین مواضعی که اعضای شورای انقلاب در جلسات داشته‌اند در مرداد ۵۸:

پخش موسیقی

جلالی: مساله موسیقی بررسی شود. از قول آقا نوشتند ممنوع شود. با قطع موسیقی سبب فساد اخلاق شده، باید کمی جدی‌تر رسیدگی کرد و دولت وارد عمل شود. از اول انقلاب، ترانه، صدای زن حذف شده، دولت هیچ اقدامی نکرده، جلوی کمپانی تکثیر کاست را بگیرد. طبقه مستضعف نوار کاست را به هشتاد تومان می‌خرند [که] رکیک‌ترین و کثیف‌ترین حرف‌ها در آن است. اولاً رادیوی ما را گوش نمی‌کنند. لرها، کردها و بلوچ‌ها و آذربایجان عادت به موسیقی دارند. در آذربایجان، باکو را گوش می‌دهند، خوزستان هم بیشتر. با دستور آقا بدتر می‌شود. در داخل خود تهران و جاهای دیگر کاست هست. اگر اولویت وحدت کشور است، اگر بنا بر قطع است، جلو کاست‌ها هم گرفته شود. اگر سیاست کلی آقا از نظر موسیقی روشن شود [خوب است]. گزارش‌هایی به آقا داده می‌شود [که] کلی است.

بهشتی: در این مورد باید تصمیم جدی گرفت.

عزت‌الله سحابی: موسیقی زیادی مخدر است. باید حدودی آورد که مخدر نباشد. هم تحریک انقلابی باشد، یکدفعه حذف شود.

میرحسین موسوی: موسیقی این پنج ماه سیر نزولی گرفته.

جلالی: مقابل کمپانی‌های کاست، رادیو کاری نمی‌تواند بکند.

عزت‌الله سحابی: ببینید از این سی و پنج میلیون، چند نفر موسیقی گوش می‌دهند.

[سه‌شنبه ۲ مرداد ۵۸]

بحران کردستان

هاشمی: حدود سه چهار هزار [نفر از] مردم به تحریک کمونیست‌ها، که ارتش قصد حمله دارد، رفته‌اند در خارج شهر. شورای شهر که اسم خود را اسلامی گذاشته و بیشتر کمونیست هستند، تصمیم‌گیرنده است. با شورا توافق نشده، می‌خواهند که پاسداران بروند و ارتش هم دخالت نکند.

بهشتی: مریوان پایگاه مسلمان‌ها و نقطه اتکاء بوده. برخوردی که پیش آمده، حالا عکس شده. هاشمی نظری دارد. کردها اکثریت تابع قدرت است و حزب دموکرات کردستان ایجاد وحشت کرده. در پاوه صد و پنجاه پاسدار مسلح است که مردم، دولت را تأیید می‌کنند، گزارشی است، آقای خمینی به طور قاطع می‌گفتند چقدر معطل می‌کنید، با قدرت اقدام کنید، سران آن‌ها را بگیرید، بیاورید.

هاشمی: مذاکره‌ای از طریق استاندار سنندج با آن‌ها بشود. اگر حل نشد، چند نفر [از] سران را بگیرند. رئیس حزب دموکرات مهاباد، شانزده نفر از آن‌ها را گرفته‌اند، چهل اسلحه داشته‌اند. ظاهراً یکی از آن‌ها ساواکی است.

بهشتی: مساله مهم تبلیغات [است]، چه به زبان کُردی.

هاشمی: فارسی می‌فهمند.

[پنجشنبه ۴ مرداد ۵۸]

لایحه مطبوعات

میناچی: می‌گفتند روزنامه زبان خارجی چرا نیست. روزنامه‌هایی است با قیمت گران تمام می‌شود، ولی رایگان می‌دهند.

مهدوی کنی: لزومی ندارد ذکر شود این استثنا.

بهشتی: لازم است لایحه کامل باشد.

میناچی: سفارتخانه‌ها بولتن داخلی است.

بهشتی: کسی در خارج نشریه صد شماره‌ای برای عموم منتشر می‌کند.

میناچی: عموم یعنی برای همه منتشر کنند.

بهشتی: متقاضی انتشار واجد شرایط زیر باشد، تابعیت ایران، به غیرایرانی نمی‌دهند.

میناچی: نه.

بهشتی: در آلمان ما نشریه داشتیم.

میناچی: آن‌ها وضع ما را نداشتند.

بهشتی: این قیود ارتجاعی است. جلوی خارجی را می‌شود گرفت.

باهنر: چه اشکال دارد نشریه خارجی منتشر شود، صاحب امتیاز خارجی باشد.

رضا صدر: مساله مهم تابعیت این است که فرار نکند [و] بشود [او را] گرفت.

بهشتی: قانون مجرمین بین‌المللی می‌شود اقدام کرد.

کتیرایی: متقاضی خارجی باشد، سرمایه ایرانی.

بهشتی: لایحه محکم باشد و مترقی.

هاشمی: مؤسسه‌ای در خارج ثبت می‌دادند، بعد منتشر می‌کرد. اکثریت آن‌ها را می‌گفتند شخصیت حقوقی اکثریت مربوط به خود کشور باشد.

میناچی: ما مورد تهاجم هستیم. عرب‌های اردن آمده بودند، می‌گفتند هیچ جا سابقه ندارد اینقدر خارجی بعد از انقلاب باشد.

خامنه‌ای: تابعیت ایران عیب ندارد.

بهشتی: ۲۲ سال برای چه [؟]

میناچی: بیست و دو سال حد لیسانس است، برای اینکه بتواند کسب تجربه کند.

خامنه‌ای: این یک شرط است، مقطع سنی است.

مهدوی کنی: گفتم بیست و دو سال و نیم باشد.

میناچی: بدون دیپلم گفتیم ۲۵ سال باشد. برای دیپلم خواستیم تجربه پیدا کند.

معین‌فر: شرط دیپلم بی‌خود است. صلاحیت علمی و اخلاقی تأیید شود. برای هر کدام از سنین، یک محملی هست. سن کم باشد.

رضا صدر: اگر تنها شرط دادن امتیاز، سن بود می‌گفتند هرج و مرج می‌شود. درست است، ولی چند شرط دیگر دارد. از نظر شرعی در یک حد حقوقی دارد. تمام لوایح ما با قانون اساسی سنجیده می‌شود. در آن آمده بود تمام حق دارند.

کتیرایی: ۲۵ سال را بنویسید.

جلالی: شرط سنی ننویسید. کسی خواست نشریه دانش‌آموزی منتشر کند، چه دلیل دارد [که] موظف باشد [؟]

بهشتی: دلیل محدودیت سنی یک دلیل بالا می‌خواهد. شما از طریق مواد دیگر قید بزنید.

۲۲ سال رد شد. سن نباشد، تصویب شد. محروم نبودن از حقوق کیفری.

میناچی: محرومیت مجازات تبعی است و در قانون تجارت و قانون مجازات جداست.

بهشتی: ورشکسته به تقصیر، روزنامه نداشته باشد.

میناچی: کلاهبرداری است. کیفری خاص است.

بهشتی: چون مجزا کردید، در قانون دو ماده دارد.

میناچی: فرق دارد. نحوه مجازات فرق می‌کند، باشد. تصویب شد.

بهشتی: تقوای سیاسی و صلاحیت اخلاقی در ماده ۵ کافی است. امانت و درستی حذف شود.

معین‌فر: اینجا را هم منفی بگذاریم، اشتهار به نادرستی و… نداشته باشد.

بهشتی: پیشنهاد کتیرایی و معین‌فر، نداشتن سوءشهرت اخلاقی و تقوای سیاسی.

هاشمی: نداشتن سوءسابقه تصویب شد. خود ماده، تقوای سیاسی و صلاحیت اخلاقی، ماده شش.

مهدوی کنی: داشتن برای تقوای سیاسی باشد.

بهشتی: شرط داشتن گواهینامه در مورد تحصیلکرده‌های حوزه علمیه سابق هم گرفتاری بود.

معین‌فر: مدرک لازم نیست.

میناچی: ۵ سال سابقه داشته باشد.

باهنر: زمان دکتر مصدق در کرمان ما، دو نفر صاحب امتیاز شدند که یک نامه نمی‌توانستند بنویسند.

شیبانی: در مورد طلبه‌ها بنویسید حدود خارج باشد، یا سطح را تمام کرده.

میناچی: ماده ۵ داریم، اگر برداریم.

خامنه‌ای: شرط خواندن و نوشتن، طبیعی و قهری است و لازم است در چیزی که سواد لازم است حدی باشد. دوره کامل دبیرستان در حکم سواد است، برای متقاضی، آن طرف قضیه درست است، کسانی هستند [که] دیپلم ندارند، ولی سواد دارند.

میناچی: ببینید نسبت به این مواد مردم چه گفته‌اند. تمام نشریات روی مواد را آورده‌ام. راجع به ماده دو خلاصه نظریات را بخوانم. ذکر بیست سال گول‌زننده است.

شیبانی: شرط باشد تا همه کس روزنامه نگیرد.

کتیرایی: داشتن لیسانس یا درجه اجتهاد [؟]

یدالله سحابی: چه لزوم دارد لیسانس باشد [؟] احراز صلاحیت کافی باشد، تحصیل برای مدرک از بین می‌رود. همین مدرک است وضع ما را […]

جلالی: تشخیص صلاحیت متقاضی با کمیسیون باشد.

بهشتی: ماده با آن شکل تصویب شد.

تصویب شد داشتن گواهینامه لیسانس یا دارا بودن صلاحیت علمی کافی به تشخیص کمیسیون مندرج در ماده ۴ این قانون.

جلالی: کسی گواهینامه لیسانس داشت، ولی صلاحیت او مورد قبول کمیسیون نشد.

بهشتی: مدرک تحصیل را از اعتبار بیاندازیم بد است، ولی یک شرط است.

تبصره مطرح شد.

بهشتی: نماینده انجمن شهر و…

میناچی: انجمن شهر تهران فقط مطرح بوده.

بهشتی: خیلی جاها داشته است.

معین‌فر: بنویسیم مشمولین ماده… انتخاب مجلس خبرگان.

هاشمی: وزرا، معاونین، وکلا، سناتورها.

میناچی: خود مطبوعاتچی را بگذاریم، وابسته رژیم شامل آن‌ها می‌شود. چهار مجله تعطیل شد، فردوسی و غیره.

بهشتی: نخست‌وزیران، وزیران، استانداران.

کتیرایی: استاندار ایلام یک چیز جزئی است. معاونش دیگر چه‌کاره است [؟]

بازرگان: شافعی‌ها ضرر ندارند، روزنامه‌‌اش را نمی‌خرند. دست‌اندرکار مطبوعات بوده‌اند، خطرناک است.

بهشتی: طبق لایحه قبل، عده‌ای مشمول شده‌اند و محروم. نخست‌وزیران، وزیران، استانداران.

بازرگان: معاونین کار می‌کردند، برای بارکشی آن‌ها را می‌آوردند (سابق بار برای شاه بود، حالا برای خداست). امرای ارتش و شهربانی و ژاندارمری، رؤسای سازمان‌های مستقل دولتی.

معین‌فر: شرکت نفت… قانونی دارد که جز آنکه ذکر نام آن‌ها شود، شامل نمی‌شود.

بهشتی: کلیه شرکت‌ها و مؤسسات دولتی که ذکر نام آن‌ها لازم است، مدیران عامل، نمایندگان مجلسین، شهرداران تهران و نمایندگان انجمن شهر و شهرستان تهران.

مهدوی کنی: افرادی که از طریق مطبوعات به رژیم گذشته خدمت کردند.

بهشتی: کسانی که از طریق مطبوعات و رادیو تلویزیون یا سخنرانی، خدمتگزار رژیم سابق بوده‌اند (بدون ذکر محدودیت زمان).

جلالی: [در] انجمن‌های شهرستان‌ها هم افراد ناباب بوده.

بهشتی: وکلای مستعفی تا پنج سال بود.

خامنه‌ای: قبل از اعلام رأی، حرفی دارم. [در مورد] کسانی که خدمتگزار رژیم بوده‌اند، مدت ندارد [؟]

بهشتی: مقطع زمانی ۱۵ خرداد برای آن جرایم مقطع بوده. بسیار خوب کسانی که در این مدت […]

میناچی: دو نظریه است. ساواکی‌ها ذکر نشده، سندیکای کذایی روزنامه‌نگاران [و] عمال ساواک هم اضافه شود.

خامنه‌ای: عمال ساواک ممکن است شامل یک دانشجو باشد که در اثر کتک، ابراز همکاری کرده.

بهشتی: اعضای ساواک (قبل از وابستگان) تصویب شد. نماینده مستعفی چه شد [؟]

معین‌فر: نمایندگان مستعفی همان ۵ سال باشد.

بهشتی: نمایندگان مجلسین به استثنای آن‌ها که به دستور امام استعفا کردند.

جلالی: برای مطبوعات، قید ۱۵ خرداد گذاشتن درست نیست.

میناچی: به استثناء خوب است. نمایندگانی که در دوره آخر نبوده‌اند حق‌شان تضییع می‌شود.

کتیرایی: افراد شاغل در مصادر دولتی، روزنامه نداشته باشند.

رضا صدر: مقداری ظلم می‌شود. معاونین و قائم‌مقام‌های زمان بختیار.

بهشتی: این‌ها از بدترین هستند.

رضا صدر: ابلاغ صادر شد، ولی نیامدند.

بهشتی: ماده سه، مرکز استان بفرستد یا شهرستان نزدیک.

میناچی: مرکز خودش می‌رود.

کتیرایی: تصدیق‌نامه و…

میناچی: به امتیاز اعتراض شد، گفتیم تصدیق‌نامه.

بهشتی: فرهنگ برای عموم است. سؤال شده، گفته‌اند امتیاز نباشد گواهینامه.

بازرگان: پروانه باشد.

میناچی: اعتراض کردند، گفتند پروانه‌جو و غیره.

بهشتی: پروانه انتشار غیر از شش تصویب شد.

خامنه‌ای: نوع فکرش را مشخص کند.

میناچی: برای اینکه به مردم نشان بدهیم، تغییر رویه داده.

بازرگان: قانون آزادمنش و باز بوده. هر کس آزاد بود نباید باشد. روح مواد مختلف که حتی استاندار و غیره محروم شده، برای جلوگیری از قلم به دست دشمن افتادن است. یک پا انگیزیسیون مشخص است. فقط معلوم شود چه عقایدی دارد.

کتیرایی: شاهکار لایحه مطبوعات این باشد که افراد موضع خود را مشخص کنند. بزرگترین لطمه از منافقین است. [اگر] مارکسیست هم باشد، بگوید. اگر آیندگان را مردم می‌شناختند، نمی‌خریدند.

بهشتی: تأمین نمی‌کنند. یکی از آن‌ها می‌نویسد بی‌تفاوت. پنج درصد غیرمارکسیستی یا اسلامی‌نما، ۹۵ درصد ضد نهضت. از طریق دیگر جلو بگیرید. سمپاشی را جلوگیری کنید.

معین‌فر: گذاشتن این جز آنکه لایحه را لکه‌دار کند، اثر عملی ندارد. موقعی طبقه‌بندی است…

بهشتی: بحث کافی است.

کتیرایی: ما جلو نمی‌گیریم، مردم جلو می‌گیرند، اگر اعتقادش قابل بیان نیست.

میناچی: احتمالاً روزنامه انحراف پیدا کند و آن جلوگیری، بدترین نوع است. اگر واقعاً حرفش را بزند خوب [است].

بهشتی: می‌گوید نشریه بی‌تفاوت هستند.

میناچی: مردم می‌فهمند. تصویب شد.

جلالی: روش سیاسی و اصول فکری به جای آن موضع سیاسی - فکری.

بهشتی: موضع سیاسی، فکری و اعتقادی آن. تبصره یک - پروانه انتشار. تبصره دو - (روش‌ها را رأی نمی‌گیرم) درخواست‌نامه، تقاضانامه، اقامتگاه متقاضی.

رضا صدر: هرگونه ابلاغ در محل مذکور.

بهشتی: محل اداره… در حکم اقامتگاه قانونی… تصویب شد.

تبصره ۳- پروانه انتشار. ماده ۴- پروانه.

بازرگان: شخصیت‌های حقوقی که تصویب شد، یا مدیرمسئول که معرفی کنند.

میناچی: شرکت اول خوب است، مدیر معین می‌کند، بعداً مدیر آن عوض می‌شود. جمعیت سیاسی حق نشریه دارد. فرد بیاید، درخواست کند.

بازرگان: اگر فردی می‌خواهید که رسیدگی شود، اگر فرد را عوض کرد، در مورد بعدی رسیدگی [به] صلاحیت می‌شود.

معین‌فر: عملاً جلوگیری نشده.

بازرگان: حزب صاحب امتیاز شود، لازم است.

معین‌فر: احزاب و جمعیت‌ها می‌توانند نشریه داشته باشند، به شرطی که فرد صالح معرفی کند [کنند].

میناچی: پروانه به نام حزب باشد.

بازرگان: بلی، باشد، ولی فرد را معرفی کنند.

کتیرایی: مثل شرکت‌ها.

میناچی: احزاب و جمعیت‌های سیاسی… می‌توانند نشریه داشته باشند، مشروط بر اینکه فرد مسئول معرفی نمایند.

بازرگان: احزاب و جمعیت‌ها باشد، لازم نیست سیاسی باشد.

هاشمی: مؤسسات [به] ثبت رسیده.

بهشتی: احزاب و جمعیت و مؤسسات ثبت شده.

بازرگان: شرکت‌ها هم.

میناچی: احزاب توده و غیره ثبت می‌خواهند بکنند.

خامنه‌ای: مغایر با قانون نباشد، ثبت را برداریم.

بهشتی: به ثبت رسیده باشند، اضافه شود. می‌توانند درخواست پروانه انتشار نشریه کنند، مشروط بر اینکه مسئول واجد شرایطی را معرفی کنند.

تبصره ۳- اصلاحی خوانده شد.

بازرگان: مدیرمسئول.

خامنه‌ای: مدیر واجد شرایط. تصویب شد.

بهشتی: ماده ۴- فقط در تهران باشد.

میناچی: بفرستند آنجا.

بهشتی: چرا دانشگاه تهران [؟]

میناچی: دانشگاه‌های دیگر هم هست.

بهشتی: یکی از اساتید دانشگاه به انتخاب وزیر آموزش عالی.

بازرگان: حق را به دلیل شیخوخیت بدهید به [دانشگاه] تهران.

بهشتی: نماینده روحانیت لازم است.

میناچی: به انتخاب چه کسی [؟]

بازرگان: نخواستند جدای از ملت باشد.

خامنه‌ای: یکی از اساتید حوزه علمیه قم به معرفی هیات مدرسین حوزه.

بهشتی: تمام این‌ها قید شود معتقد به انقلاب اسلامی باشند.

شیبانی: مسلمان باشد.

بازرگان: ممکن است بگویند شیعه اثنی‌عشری معتقد به انقلاب اسلامی باشد. این‌جور شرایط مثل دیوار کوتاه باغ است، جلوی دزد را نمی‌گیرد، ولی جلوی حلال‌زاده را می‌گیرد.

بهشتی: در این کمیسیون صرفاً کسانی که از چهره‌های شناخته‌شده اسلامی [هستند] باشند.

بازرگان: شناخته شده مبهم است.

بهشتی: کسانی باشند [که] رفتار آن‌ها اعتقاد و الزام [التزام] آن‌ها را به اسلام نشان دهد، به انقلاب مؤمن باشد.

خامنه‌ای: اعتقاد به انقلاب اسلامی ایران کافی است.

بهشتی: در جامعه ایدئولوژیک، تساهل ممکن نیست. در شوروی استاد مسلمان را به جرم اسلام، اجازه تصدی هیچیک از مقامات حزبی را نمی‌دهند. اسلام شرط آن را عدالت می‌داند.

کتیرایی: رسیدگی به صلاحیت از اشخاص ذی‌صلاح و مؤمن به انقلاب اسلامی به شرح زیر است.

میناچی: آنچه حمله می‌شود کِشدار است. این برای ایجاد اختناق است. ما هر دو سر آن گیر هستیم.

بهشتی: شرط آن واجد بودن عدالت اسلامی است.

هاشمی: در شرایط موجود، عدالت را ضعیف کردیم.

معین‌فر: تعداد را طوری کنید که عادلین [در] اقلیت نباشند.

تصویب شد پیشنهاد کتیرایی.

هاشمی: تعریف عدالت.

بهشتی: کسانی که در او خداترسی بازدارنده از کارهای خلاف و…

بازرگان: انقلاب اسلامی ایران، اشخاص ذیصلاح و مؤمن به انقلاب اسلامی ایران…

تصویب شد.

[پنجشنبه ۴ مرداد ۵۸]

لایحه مطبوعات

هاشمی: اگر روزنامه یا نشریه با یک کشور خارجی ارتباط داشته، امتیاز او لغو می‌شود.

بنی‌صدر: کمیسیون حق دارد وضع مالی روزنامه را رسیدگی کند.

میناچی: الان پولی را که می‌گیرد، به حساب شخصی می‌گذارد، بعد پول را به روزنامه می‌دهد، حساب‌سازی می‌کند. ولی با این طریق موجود که سرمایه ایرانی باشد، رسیدگی می‌کنیم.

بهشتی: اگر نشریه دخل و خرج نمی‌کند، منتشر نشود.

قطب‌زاده: نشریه‌ای که پایگاه اجتماعی دارد و ندارد، کمتر از بیرون یا از خارج است با عناصر داخلی که بدنام است، پیغام امروز و غیره اگر روشن شود، منابع تغذیه عناصر ارتجاع.

میناچی: امتیاز روزنامه به نام دکتر اهری است. نامه نوشته [که] می‌خواهم، قبلاً مال آیندگان بوده، بعداً آن را به نام شرکت یادگاران به نام خودش ثبت می‌کند داریوش همایون. دلایلی هست که چاپخانه روزنامه را می‌شود گرفت، چرا به آن‌ها آگهی می‌دهند.

بنی‌صدر: ما قبول کردیم ثبت‌نشده مال ماست. صدهزار تا چاپ می‌شود و صدهزار تومان خرج ندارد.

قطب‌زاده: روزنامه [ای] که ضد انقلاب عمل می‌شود.

هاشمی: نزیه حقوق نیک‌پی را می‌داده.

میناچی: سروصدا نمی‌خواهیم ایجاد شود.

بنی‌صدر: ضدانقلاب دریافت می‌کند.

قطب‌زاده: ما از سروصدا می‌ترسیم، تمام را آن‌ها می‌کنند.

میناچی: یکی مصادره چاپخانه، یکی نداشتن امتیاز.

موسوی اردبیلی: سهل‌ترین کار [این است که] دولت را موظف کنند آگهی دولتی ندهند.

قطب‌زاده: نزیه را بردارند.

بهشتی: با شماست.

موسوی اردبیلی: آقای نزیه در آنجا دسته‌بندی کرده، مساله دیگری ایجاد می‌شود. ندادن آگهی کاری ندارد.

بهشتی: ماده ۱۳.

میناچی: آن را چاپ نکنید. اگر دسته‌بندی روشن شود، فاجعه‌ای هست. کارش نمی‌شود کرد.

بنی‌صدر: دسته‌بندی ندارد.

بهشتی: ماده ۱۴، هرگاه در مطبوعات […]

جلالی: متضمن افترا نباشد، از کجا افترا بودن را روشن می‌کنید [؟] ماده ۱۷، تحریص و تشویق (صریح را حذف کرده‌ام).

بهشتی: شایعه‌سازی و تیترسازی ضدانقلاب.

میناچی: تمام سروصدا و گرفتاری با مطبوعات روی این ماده است.

بنی‌صدر: دو تا را مشخص کنید.

میناچی: می‌گویند ما را تابع مجازات عمومی کنید، ولی مواد آن قانون تطبیق نمی‌کند. وزیر دفاع لایحه‌ای آورده، از افشاگری امور محرمانه ارتش. مهندس بازرگان گفتند در لایحه مطبوعات باشد. آیندگان تعلیم خرابکاری داده، حق نداشته باشند مطالب ارتش را بدون اجازه ستاد اعلام کنند.

بنی‌صدر: اسرار نظامی همه این‌ها نیست.

عزت‌الله سحابی: اسرار نظامی در قانون مطبوعات هست.

میناچی: لایحه در مورد ارتش.

بنی‌صدر: این مثل لایحه رضاخانی است. کسی دارد کودتا تهیه می‌کند، افشا بشود یا نه [؟]

موسوی اردبیلی: در ارتش روحیه‌ای پیدا شده [که] دنبال فرمان نمی‌روند. ماده‌ای باشد [که] این مطالب تحریک‌کننده را در بربگیرد.

میناچی: لایحه مصدق استناد می‌شد، خیلی مواد تندتر از این دارد.

جلالی: اشتباه است اگر تصور شود شل کنید این‌ها راضی می‌شوند.

قطب‌زاده: کنترل‌هایی روی شرکت‌ها داریم.

میناچی: ماده‌ای گذاشتم.

بهشتی: این دو ماده را که از قانون مصدق بود، گذاشتیم سه ماه تا شش ماه. ماده ۱۶ و ۱۸ لایحه مطبوعات زمان دکتر مصدق به جای ماده الف و ب، ماده ۱۸.

بنی‌صدر: هر کس می‌خواهد بنویسد. ما جواب می‌دهیم.

مهدوی کنی: یکی منطقی بحث می‌کند، یکی تعبیر توهین می‌کند.

بنیصدر: اصل عقیده برای همه محترم است. راجع به مسیحیت هم نوشته شود.

هاشمی: توهین به شخص را [به عنوان] جرم قائل هستیم.

بهشتی: توهین به مارکسیسم هم جرم داشته باشد [؟]

بهشتی: مضر بگذاریم.

مهدوی کنی: توهین را با اعتراض علمی فرق بگذاریم.

بنی‌صدر: این چیزها تاکتیکی است. حالا قرن بیستم است. تاکتیک آن روز کاری از پیش نمی‌برد.

[یکشنبه ۷ مرداد ۵۸]

نقش امام خمینی در قانون اساسی آینده

بهشتی: آئین‌نامه داخلی مجلس خبرگان من یادم هست، به تصویب شورای انقلاب برسد.

بازرگان: وزارت کشور چیزی تهیه کرده. غفلتی از ما شده، شاید شورا. موضوع خود آقای خمینی [که] در دولت آینده اسمی از ایشان نیامده. عملاً هم روی احتیاج و مراجعه مردم [که] اصرار [دارند] و عملاً رهبر بودن، مقام خاصی برای شخص ایشان در قانون اساسی ذکر شود.

بهشتی: با فراغت آن را تنظیم کنیم.

عزت‌الله سحابی: رئیس‌جمهور بشود.

بهشتی: صحیح نیست. این سنت بدی است.

بازرگان: رئیس‌جمهور هیچکاره است، ولی ایشان امکانات زیاد دارد.

بهشتی: تز ایشان این است [که] انقلاب در این مرحله، وابستگی‌اش به شخص ضعیف شود.

بازرگان: متأسفانه پیشرفت جریان به آنجا نرسیده.

[پنجشنبه ۱۱ مرداد ۵۸]

لایحه مطبوعات

بهشتی: توهین به اسلام مطرح بود که بنی‌صدر می‌گفت توهین به هر ایدئولوژی.

مهدوی کنی: بی‌خود نیست که توده‌ای‌ها…

هاشمی: در شرایط موجود نباید گفت هر ایدئولوژی مثلاً مارکسیسم ملحد را نباید، در قانون اساسی می‌گویند غیرمسلمان انتخاب شود.

رضا صدر: اگر اهانت به اسلام و هر ایدئولوژی باشد، اهانت به انقلاب ایران یا هر انقلاب باشد.

بنی‌صدر: اهانت کردن کار خوبی است [؟] در شرع ما اهانت کردن درست است [؟] فقط اسلام عیب دارد یا آنکه اصل اهانت عیب دارد [؟] این روش‌ها به نفع مخالفین است. چه کلاهی سر انتخابات روی سر ما گذاشته‌اند [؟] از ۱۲۰ کاندیدا نیم درصد جمعیت نیستند، پنج برابر دیگران حرف می‌زنند. در عمل این مواد قابل اجرا نیست. ثانیاً اهانت را چه کسی تشخیص می‌دهد [؟]

معین‌فر: اگر بحث است این ماده زده شود، ولی اگر گذاشته شود همه را بگذاریم.

عزت‌الله سحابی: حرف بنی‌صدر درست است. اصل اهانت درست نیست. اگر از منطق خارج شود و فحش باشد، مسلمان‌ها برنده نیستند. اهانت به هر ایدئولوژی باشد و مخالفت به اسلام [قید شود].

میناچی: خود اهانت درست است یا نه [؟] اهانت بد مجازات دارد. ایدئولوژی هم اگر کسی طرفدار باشد، ثبت بدهد، می‌تواند ایراد بگیرد. اگر کسی به اسلام توهین کند، طبق چه قانون مجازات شود [؟]

مهدوی کنی: اگر بنا باشد این ماده باشد، تقیّد به دین اسلام نباشد، سایر مذاهب هم باشد.

خامنه‌ای: آنچه مورد نظر بنی‌صدر است، ضمن اینکه درست است، جواب این ماده را نمی‌دهد. اهانت، غلط است، روح ماده ۱۸. وقتی ایدئولوژی یک انقلاب، اسلام است، قداست باید داشته باشد. [اگر بخواهید] جواب منطقی بدهید فرصت نیست، مثل خوره درباره اعتقادی نفوذ می‌کند. جای دموکراسی وسیع اینجا نیست. قداست ایدئولوژی حاکم بر جامعه را کمکم بشوید. من طرفدار اهانت نیستم. هر تغییر می‌خواهید بیاورید که اسلام را مورد طعن غیرمنطقی قرار ندهد.

بهشتی: مساله این است [که] زندگی بشر همه از روی عقل است یا احساس و عاطفه هم هست [؟] علاقه طرفداران ایدئولوژی به عنوان عامل مهم ارزش‌دار بودن موقعیت کسی که توهین می‌کند ضربه زده. اگر منطقی است جواب می‌شود داد. یک ایدئولوژی به خود جامعه است. توهین اشکال دارد، توهین مطلقاً بد است، جلوگیری شود، ولی جنایت نیست.

بنی‌صدر: در روزنامه یک سرمقاله است و یک بحث، چرا فرصت ندارید جواب بدهید [؟] چون وظایف زیادی به عهده دارید. اگر الان نمی‌شود، کِی می‌شود جواب داد [؟] ثانیاً این ماده تشویق به فحش دادن به اسلام است. به محض اینکه حکومت زور به دست آورد، قداست پیدا می‌کند. در حال حاضر [اگر] کسی به اسلام اهانت کرد، مجازات می‌شود. ولی به عنوان اسلام، یک عده فاشیست حمله می‌کنند به اسم اسلام. موضع قاطع نگرفتیم مقابل این حرف‌ها. آنجا که به نفع خودمان است، ماده می‌گذاریم. ولی از آن طرف دیگران را کتک می‌زنند.

موسوی اردبیلی: در قوانینی که اینجا مطرح می‌شود، باید دید مساله شرعی تکلیف را روشن کرده یا نه [؟] مساله در تمام کتاب‌های فقهی هست، توهین به اسلام، قرآن و ائمه و غیره هست. نگفتند توهین به قرآن مثل توهین به فرد سخیف است.

بنی‌صدر: قرآن گفته فحش ندهید.

موسوی اردبیلی: ممکن است شش ماه، دو سال، کم و زیاد باشد. باید باشد. حالا توهین به ایدئولوژی‌های دیگر از نظر اخلاقی بد است.

بهشتی: مهندس بازرگان نوشته‌اند بدیهی است که توهین به ایدئولوژی‌ها مجاز نیست.

موسوی اردبیلی: مغلطه بود که چون زور دارم، نمی‌گذارم. نه، چون حق است با واقعیت کار کنیم.

بهشتی: به جای این ماده نوشته شود مطبوعات که به جای روشنگری و منطق روشن، توهین دارند، توقیف شوند.

خامنه‌ای: یک، این ضابطه مشخص نیست. ده مقاله، یکی [از آن‌ها] هوچی‌گرانه روش توهین‌آمیز باشد. به علاوه مساله اسلام است، حفظ اسلام. بیان بنی‌صدر مرا قانع نکرد، چون منطق نداشتند. اسلام نه به عنوان ایدئولوژی حاکم، بلکه آنچه مردم خواسته‌اند، قداست دارد، پس چه چیز قداست دارد [؟]

مهدوی کنی: اسلام را قبول ندارد.

خامنه‌ای: مارکسیسم یک هزارم طرفدار ندارد.

کتیرایی: از نکته‌ای غفلت داریم. مذهب در ردیف ایدئولوژی نیست. مذاهب اقلیت هم همین احترام را دارند. انتظار مردم از اهانت به مذهب در ردیف اهانت به حزب نیست.

میناچی: آقای بنی‌صدر [!] شاهنشاهی با [یا] اسلام درست نیست. مساله توطئه است. ضد انقلاب اول از مقدسات شروع می‌کند. اگر این حالت تقدس حفظ نشود […] قانون مطبوعات فقط [در رابطه با] جرایم مطبوعاتی است. سایر خلاف‌ها فرق دیگر دارد.

بهشتی: سؤال بنی‌صدر را طوری دیگر مطرح کنم. مسلمانان شوروی، اروپا یا آمریکا، اگر قانون باشد، به مسیحیت یا مارکسیسم توهین شود، کیفر دارد. مسلمانان باید بپذیرند و آن را بی‌تبعیض بدانند [؟]

خامنه‌ای: نسبت به مسیحیت نه مبنای جامعه بر آن است.

بهشتی: مارکسیسم.

خامنه‌ای: تردید نیست خدشه آورد [آوردن] بر مارکسیسم که نظام حکومت در شوروی است، ایراد دارد.

مهدوی کنی: جنبه مثبت، [این] ماده دارد، یکی [هم جنبه] منفی. مثبت [آن این است که] اهانت به اسلام که دلیل مجاز بودن اهانت نیست. خدشه وارد کردن صحیح است. طبق مقررات فقهی باید اجازه داد تبلیغات علیه اسلام بشود، معلوم نیست جایز باشد. کیفر دو ماه و سه ماه حبس نیست، اعدام است.

بنی‌صدر: اینکه زور را پاسدار قداست می‌کند، ضدیت با اسلام است. این فرمایشات تصدیق اصل زور است. به اسلام هیچکس نمی‌تواند انتقاد منطقی بنویسد. چرا ماده چیزی باشد که قابل اجرا نباشد [؟] شما که علیه زور می‌جنگید، هر چه لازم شد یک زور بالای آن می‌گذارید.

میرحسین موسوی: توطئه سازمان‌یافته است، حملات به انقلاب است. این ماده با تغییراتی باشد. توطئه سازمان‌یافته مثل کار دشتی یا نامه علیه امام. در روزنامه اگر مساله بحث عقیده مخالف است، توهین نیست.

قطب‌زاده: مساله که حالت قداست است، اگر تعمیم به تمام قوانین داده شود، [مثلاً] حریم ناموس محترم است، پس آنجا هم نباید جلوی آن با زور گرفته شود. متأسفانه طرف مقابل در تمام جهات، حتی در دنیا، اسلام را با توهین، نه با منطق […] نکته در مورد شوروی، اگر انقلاب مارکسیستی، آنچه که حاکم است بر رأی آزاد مردم گذاشته می‌شد و اکثریت قاطع رأی می‌داد و با زور قالب نکرده بود، درست بود، ولی مارکسیسم حاکم با قدرت زور حاکم است.

هاشمی: بنی‌صدر روی زور تکیه می‌کنند، ولی غیرواقع است. خودشان در زندگی مبتلا به این مساله هستند. پولی از مردم می‌گیرد، نشریه می‌دهد، وگرنه مقدورش نبود. در هیچ جای دنیا، مارکسیسم تحمیل شده با زور به اسلام تحمیل می‌شود، بدترین نسبت‌ها را به اسلام و مسیحیت خود می‌داد در آزادترین.

میناچی: اصل اهانت که نباید باشد، قبول شده. چطور ضابطه روشن شود که حدود اهانت معین شود. قبول دارید که اهانت نباید کرد. گفتیم خود آن ماده‌ای بدهید، اصل اهانت مرقوم.

بنی‌صدر: نفی نسبت است. در اسلام اصل بر زور نیست، نه اینکه به کار برده نمی‌شود.

کتیرایی: به جای ماده باشد هر کس مقاله‌ای مضر به اعتقادات دینی و یا اساس اسلام و یا انقلاب اسلامی منتشر کند.

بهشتی: این دامنه‌اش وسیع می‌شود.

خامنه‌ای: خیلی کتاب‌ها مثل علی انصاری هم […]

هاشمی: اگر کیفر نباشد، درست نیست.

بازرگان: این در مقابل آن ماده است که کیفر معین کرده. نفی توهین به دیگران هم بشود.

بهشتی: هرکس مقاله‌ای توهین به دین مبین اسلام یا ادیان رسمی دیگر و مضر بر اساس انقلاب اسلامی به صورتی که در قانون اساسی آمده است، منتشر کند.

موسوی اردبیلی: ما حق نداریم به دین یهود و نصاری توهین کنیم.

بنی‌صدر: مگر در قانون اساسی ننوشتیم عقیده مصون از تعرض است [؟]

بهشتی: هرکس مقاله‌ای توهین به […]

مهدوی کنی: یکی توهین نفی شود، یکی اختصاص به اسلام.

بهشتی: هر کس به عنوان نقد و انتقاد […]

هاشمی: قرآن برای اعتقاد مشرک چه ارزش قائل است [؟]

بهشتی: مارکسیسم ارزش ندارد. انسان ارزش دارد.

ماده ۱۸- هرکس مقاله موهن یا مضر به اساس انقلاب اسلامی ایران […] به شش ماه تا دو سال […]

بازرگان: کاریکاتور.

بهشتی: هرکس با هرگونه توهین.

خامنه‌ای: بحث قابل رأی‌گیری نیست. ادیان دیگر را مقابل اسلام نگذارید.

بهشتی: هر کس در مطبوعات مرتکب توهین به دین مبین اسلام شود (یا ادیان دیگر حذف شود)، یا از راه مطبوعات به انقلاب اسلامی ایران خدشه‌ای وارد کند، به شش ماه تا دو سال حبس جنحه.

رد شد.

قطب‌زاده: خدشه نیست. یا توهین است یا تحریک.

بهشتی: هر کس به وسیله مطبوعات به دین مبین اسلام توهین کند، به شش ماه تا دو سال […]

تصویب شد.

ماده ۱۹- هرگاه در مطبوعات، مطالب موهن […]

بهشتی: ماده مثل به دین مبین اسلام و مقدسات آن توهین کند.

ماده ۱۹- هر کس به وسیله مطبوعات به رهبر انقلاب اسلامی ایران اهانت کند، از سه ماه تا یک سال حبس جنحه محکوم خواهد شد.

خامنه‌ای: رهبر انقلاب تنها، نباشد.

معین‌فر: باید مقام رهبری قداست داشته باشد. به روی خود نیاوریم که اهانت امکان‌پذیر است.

میناچی: حذف نکنید، مردم ما را تهدید می‌کنند. خمینی که عرض حال اهانت نمی‌دهد. ضد انقلاب از این نقطه سوءاستفاده می‌کند، به عنوان مردم حمله می‌کنند.

بهشتی: بنویسیم هر کس از طریق مطبوعات علیه انقلاب اقدام کند.

جلالی: گذاشتن حبس برای توهین به آقای بهشتی غیرعملی است.

خامنه‌ای: راجع به رهبر انقلاب [با] مجازات زندان موافق نیستم.

ماده ۱۹ حذف شد.

هاشمی: [با] توهین به رهبر انقلاب، نشریه توقیف شود.

بهشتی: هرگاه توهین که از یک ماه تا شش ماه تعطیل می‌گردد.

هاشمی: علاوه بر مجازات عمومی.

بهشتی: یک ماده می‌آوریم فقط [در مورد] مراجع تقلید.

ماده- هرگاه در روزنامه یا مجله (ماده ۱۷ قانون مطبوعات) یا نشریه دیگر، توهین به مراجع تقلید [صورت گیرد]، مدیر روزنامه یا نویسنده یک سال تا سه سال محکوم خواهد شد.

تصویب شد.

مهدوی کنی: مساله پول که مال بهایی‌هاست، شلاق بزنید، لق نکنید حکم اسلام را.

پرداخت دویست هزار تا یک میلیون ریال رد شد.

جلالی: اگر بدترین قوانین را بگذاریم [و] انقلاب موفق شود، بهترین قانون می‌شود. اگر چهار نفر محتکر را بزنید [و] مردم راضی شوند، دنیا چیزی نمی‌گوید.

مهدوی کنی: علت عدم رعایت جنبه‌های دیگر اسلام.

کتیرایی: [با] انتشار این عکس‌ها، نشریه [برای] مدت یک ماه تا سه ماه توقیف و مرتکب به دویست هزار تا یک میلیون ریال محکوم می‌شود.

تصویب شد.

بهشتی: یا مکاتب اضافه شود، مترقی است.

اشخاص مکاتب از بین رفت و عین ماده تصویب شد.

ماده ۲۲- سه ماه تا یک سال.

میرحسین موسوی: سر خصوصی و خانوادگی از اجتماعی جدا شود.

بهشتی: افشای اسرار شخصی ذکر شود، جمله معترضه.

معین‌فر: این برود ماده قبلی، خرج اسلام را از سایر مذاهب جدا نکند.

ماده اصلی رد شد.

بهشتی: هر کس به دین مقدس اسلام یا سایر ادیان رسمی کشور اهانت کند […] تصویب شد.

معین‌فر: این برود ماده قبلی، خرج اسلام را از سایر مذاهب جدا نکند.

ماده اصلی رد شد.

بهشتی: هرکس به دین مقدس اسلام یا سایر ادیان رسمی کشور اهانت کند […]

تصویب شد.

[پنجشنبه ۱۱ مرداد ۵۸]

لایحه مطبوعات

ماده ۲۷- مثلاً هرگاه نشریه‌ای توقیف شود، نشریه دیگری به هر شکلی که با نشریه قبلی قابل اشتباه باشد، نشریه بعدی هم توقیف است.

معین‌فر: پس از توقیف یک نشریه، انتشار نوع نشریه دیگر به نحوی که با نشریه توقیف شده از نظر نام و علامت و شکل مشتبه شود، ممنوع است و نشریه جدید بلافاصله توقیف می‌گردد و مرتکب به مجازات جنحه از سه ماه تا شش ماه محکوم می‌گردد.

هاشمی: تذکر کلی. یکی از انتقادات این بود [که] برای هر چیز زندان کردن درست نیست. در کیفرها به فکر باشیم چیزی جای آن بیاوریم.

عزت‌الله سحابی: اردوی کار بگذاریم. شلاق زدن درست نیست.

شیبانی: فکری برای زندان بکنید.

تصویب شد. ماده قبل قبول نشد که جزای نقدی رد شود.

هاشمی: [برای] این جرایم، این همه نیرو را حبس کنیم. پیشنهاد [این است که] هیأت منصفه انتخاب شود از طرف مردم.

باهنر: شورای محلی انتخاب کند.

میناچی: تبصره باشد، پس از انتخاب شوراها هیأت منصفه را انتخاب کند.

بهشتی: انتخاب هیأت منصفه حرف خوب است. به جای یازده نفر، هفت نفر [باشد].

مهدوی کنی: در قانون شرع، هیأت منصفه نیست.

رضا صدر: هیأت منصفه در امریکا برای هرجا از افراد عادی معین می کنند. این عده به خصوص که در نظر گرفته شده، نظر خاص می‌دهند.

عزت‌الله سحابی: در دادگاه امریکا، هیأت منصفه رأی محکومیت نمی‌دهد. می‌گوید محکوم هست یا نه.

بهشتی: هر یک از اعضای هیأت منصفه […]

میناچی: در مورد ارجاع به نظام صنفی، در مورد مسائل مربوط به کارهای اداری است.

معین‌فر: ما خیلی غربزده شده‌ایم. هیأت منصفه با روحیه غرب‌زده برای رشوه دادن به مطبوعات [است]، آن را در نظر گرفتیم.

مهدوی کنی: اگر دادگاه از افراد صالح باشد، اشکالی ندارد اگر نباشد.

بهشتی: دو جور دادگاه است. یکی منطبق بر قضای شرعی که دو کار دارد، حدود الله و یکی حقوق اشخاص. این دادگاه معین امام است. کارهایی که والی شخصاً تصمیم می‌گرفته به دادگاه می‌دهد، مثل دادگاه رانندگی.

مهدوی کنی: دو مطلب است، یکی شخص موضوع.

هاشمی: هیأت منصفه تشخیص دهد مجرم است، درست نیست.

خامنه‌ای: نظر معین‌فر را می‌پسندم. اسلام قبول می‌کند یا نه بحث دیگر است. اگر دادگاه طبق موازین صحیح است، دیگر چه لزوم به هیأت منصفه است [؟]

عزت‌الله سحابی: فلسفه منصفه در جرایم سیاسی و مطبوعات بر این است [که] قضات روی موازین شرعی یا حقوقی رسیدگی می‌کنند. مصالح سیاسی موازین دیگری دارد. قتل در شرایط عادی حکمی دارد. [مثلاً دوره] انقلاب است، قتل حکم قتل ندارد، تشخیص با قاضی نیست. هیأت منصفه کارشناس سیاسی در برابر قاضی است.

مهدوی کنی: قاضی خبره باشد.

رضا صدر: تجربه هیأت منصفه بین مردم، قاضی مشخصات را معین می‌کند.

موسوی اردبیلی: مراجعه به اهل عرف است.

بهشتی: هیأت منصفه نقش کارشناس دارد. حرف مهدوی این است قضا بخش عمده آن تعیین مصداق است.

عزت‌الله سحابی: پیچیدگی مطالب را باید توجه کرد.

بهشتی: این افراد از قاضی واردترند.

کتیرایی: درد کجاست [؟] مطبوعات خود را طرف دولت می‌دانند. می‌خواهد مطابق میل او رفتار کند. دادگاه دولتی است، خواسته‌اند قیافه ملی بگیرد.

مهدوی کنی: قوه قضائیه را از مجریه جدا کردید. اگر مملکتی باشد، دولت ملی باشد، دیگر چه احتیاج [؟]

میرحسین موسوی: بعداً مجلس می‌آید، به جای آن دادگاه انقلابی بگذارید.

میناچی: تمام لوایح مطبوعاتی، هیأت منصفه داشته. پذیرفته شده در تمام دنیا هست.

شیبانی: هیأت منصفه نظرش را می‌دهد. دادگاه بر طبق موازین رأی می‌دهد.

معین‌فر: این برای جلوگیری از هو کردن است. اما عملاً هیأت منصفه دلخواه نخواهیم داشت و دادگاه سروصدا دارد. پیشنهاد من این است اسم هیأت منصفه باشد، کارهایی که برای مطبوعات هست به کمیته ارجاع کنیم. عملاً سه ماه احتیاج به دادگاه نیست.

میناچی: این ماده کاری برای آن‌ها ندارد. دادگاه استان رسیدگی می‌کند. مطبوعات تا دم توقیف هستند.

بهشتی: نقش هیأت منصفه.

وجود هیأت منصفه با هشت رأی تصویب شد.

عزت‌الله سحابی: تشکیل هیأت منصفه موکول به تشکیل شوراها باشد.

خامنه‌ای: قبل از.

باهنر: تشخیص و رأی را معین کنید.

بهشتی: روی این مجموعه هیأت منصفه قبول نشد با این وضع.

معین‌فر: جرایم مطبوعاتی در حضور هیأت منصفه تشکیل شود. جرایم موجب قانون خاص خواهد بود.

میناچی: به هیأت منصفه نمی‌رسیم.

بهشتی: پیشنهاد. جرایم مطبوعاتی باید در حضور هیأت منصفه تشکیل شود و تا تشکیل هیأت منصفه به جرایم رسیدگی می‌کند.

دولت مکلف است. تصویب شد با هشت رأی.

میناچی: همه ما را هو خواهند کرد. باید هیأت منصفه باشد.

بهشتی: لایحه را با همان صورت تصویب کنیم.

تصویب شد لایحه به صورت قبلی باشد.

[یکشنبه ۱۴ مرداد ۵۸]

بررسی بودجه ۵۸

معین‌فر: بودجه مجدداً مطرح شد. شرکت گاز مقداری پروژه کوچک گازرسانی دارد. طرح‌های بزرگی دارد که مقداری از آن را زده‌ایم.

بهشتی: گاز برای اصفهان و شیراز لوله کشیده.

عزت‌الله سحابی: خط بزرگ نکا – سرخس.

معین‌فر: آن‌ها را پول می‌دهیم.

بهشتی: آن‌ها صرف مخارج جاری خودشان می‌کنند.

معین‌فر: بعضی پروژه‌های کوچک و مخارج جاری مقداری که پول گارانتی می‌کند، برای بودجه چیزی نیست.

عزت‌الله سحابی: لوله‌کشی شهر تهران سرمایه‌گذاری است.

هاشمی: مساله کود شیمیایی، پتروشیمی و غیره.

معین‌فر: ادعاست، ولی باید معلوم شود.

هاشمی: کارخانه‌ها همه [شان] گاز می‌گیرند.

معین‌فر: پروژه‌های بزرگ را پول می‌دهیم.

بهشتی: بودجه اگر تصویب شود یا نه، در گردش کار گاز اثری ندارد.

هاشمی: درآمد ناشی از گاز کجا آمده [؟]

معین‌فر: در داخل شرکت که خارج از بودجه عمومی است.

عزت‌الله سحابی: چون سازمان برنامه حقوق و اضافه‌ها را زده، صورت نداده‌اند که دستش باز باشد.

کتیرایی: بیلان سال گذشته را بگیرید، روشن می‌شود.

بهشتی: هفت میلیارد را بگذارید.

معین‌فر: می‌گوید مخارج رفته بالا، درآمد ندارد.

کتیرایی: چون شرکت‌های دولتی زیاد است و اکثراً ضرر می‌کنند.

هاشمی: اوراق قرضه، ولو رقم کوچک، بانک‌ها نیستند، مردم می‌خریدند.

معین‌فر: اختلاف من با مولوی این است، اوراق قرضه دروغ است.

هاشمی: بخش خصوصی می‌خرید.

بنی‌صدر: برای کارها که با دولت داشت، می‌خرید.

معین‌فر: باید دید اگر ضرر دارد.

هاشمی: آن روز که بودجه می‌نوشتید، در فاصله نوشتن و حالا نفت گران شد.

معین‌فر: روزهای آخر اوپک بود. برآورد کرده بودیم، روز آخر عوض کردیم.

هاشمی: کسری که قرار دادید، تناسبی بین نفت نیست. از ۱۱ دلار نفت ۲۰ دلار فروش می‌رود.

معین‌فر: کمبود استخراج با قیمت برابر می‌شود تقریباً.

هاشمی: لزومی دارد کسری باشد استخراج بیشتر شود.

بهشتی: خیلی فرق ندارد که اسکناس چاپ کنیم یا نفت صادر کنیم.

بنی‌صدر: اگر پنج میلیون دلار قرض کنیم با بهره ۵ درصد، بهتر است از اینکه استخراج کنیم.

مسعودی: قرضی که به ممالک داده‌ایم، اقساطش کجاست [؟]

معین‌فر: در سایر درآمدهاست. قسمت چهارم اعتبارات دستگاهی و سازمان‌های دولتی است که بر حسب برنامه سه سال از ۵۶ تا ۵۸ نوشته شده. قسمت پنجم اختیارات است که در دستگاه‌های استانی داده شده. بودجه استانی شده، خود استان تصمیم می‌گیرد. قسمت ششم، طرح‌های خاص ناحیه‌ای و روستایی [است] که جداگانه مجوز آن گرفته شد از شورای انقلاب.

شیبانی: بودجه دانشگاه‌ها را کم کرده‌اند. باید برگردانند.

معین‌فر: پنج میلیارد بودجه‌های… غیره را کم کردیم، چهار میلیارد.

شیبانی: دانشگاه توسعه باید پیدا کند و بودجه‌اش اضافه شود.

معین‌فر: مخارج زاید زده شده، بودجه کم شده.

بنی‌صدر: اصلاً دانشگاه و مؤسسات بی‌خود دارد.

باهنر: برای کارهای عمرانی که لازم است، پول می‌دهند.

معین‌فر: اگر صورت بدهند، می‌دهیم.

باهنر: راجع به حقوق‌های بالاتر از ۲۰ هزار تومان.

معین‌فر: سؤال رسمی بکنید از دولت [که] آیا اجرا شده یا نه. خارج مرکز مأمورین نفت و خارجه و غیره یک ماده واحده در هیأت دولت مطرح شد، آمده یا نه. راستی دکتر یزدی گرفت، در وزارتخارجه رسیدگی کند.

باهنر: سازمان امنیت حقوق می‌گیرند یا نه [؟]

معین‌فر: بعضی از دستگاه‌های دولت که کد آن را حذف کردیم، ولی کارمند داشتند، مثل دربار و سازمان امنیت و غیره.

کتیرایی: [به] آن‌ها که کارمند دولت بودند، پول داده می‌شد. ولی اگر عضو سازمان بوده، پول نمی‌دهند.

بهشتی: کمیته امداد را چه کردید [؟]

معین‌فر: بودجه اصلاحیه لازم دارند.

بهشتی: الان لازم دارد.

معین‌فر: کمیته و پاسداران بودجه دارند.

بهشتی: کمیته و پاسداران را مخلوط کردید. کمیته ۴۵۰ میلیون و پاسداران ۸۷۰ میلیون تومان که می‌شود ۱۳۰۰ میلیون تومان.

مهدوی کنی: دادگاه‌ها خرج دارد.

هاشمی: سپاه بودجه فرستاده. [برای] طرح جدید، سی هزار نفر، خلاصه بودجه ۱۷۰۰ میلیارد است.

معین‌فر: بودجه نهادهای انقلاب را برای اصلاحیه می‌گذاریم. توضیح راجع به جزوه کوچکتر طرح‌های عمرانی مختلف.

هاشمی: دولتی‌ها چطور از شما پول می‌گیرند.

بنی‌صدر: بودجه‌های ایران تورمی بود، تولید نبود، مصرف. ایشان بودجه ضد تورمی درست کرده. در این راه از جهت منفی مقداری فعالیت‌ها را از بین می‌برد. قبلی ۱۵ میلیارد کسر داشته، حالا ۱۰ میلیارد کم کرده.

بهشتی: آن بودجه مصرف نمی‌شده، روی کاغذ بوده.

معین‌فر: ۸۸۰ میلیارد، مقداری از آن در [میان] مردم توزیع می‌شود.

بنی‌صدر: یک وقت خرج واقعی است، یک وقت خرج روی پیش‌بینی آینده است. در بودجه ایشان این یکی باطل شده. فرض کنید کسی سرمایه‌گذاری کرده، در عرض پنج سال از بودجه می‌برد. بحرانی ایجاد می‌کند که باید از طریق دیگر جبران شود.

بهشتی: ایشان گفتند اگر حتی بیش از ۸۸۰ میلیارد خرج شود درست.

بنی‌صدر: بودجه‌های نظامی منحل شده، بحران است. بودجه قبلی ۵ میلیارد دلار، کسر فعلی ۱۵ میلیارد. اگر چیزی اضافه شود در ده سال ۱۵۰ میلیارد و بهره آن میشود ۱۹۰ میلیارد. تمام پول نفت بود در بیان ایشان پنج میلیارد. ده سال بعد ۵۰ میلیارد. با قرض و کارمزد ۷۰ میلیارد. ده سال بعد سالی ۷ میلیارد قرض گذشته و قرض قبلی می‌آید.

بهشتی: قرار شد کمبود، کمبود اسمی باشد. مملکت پول دارد. لازم نیست قرض کند. ذخیره ارزی دارد.

بنی‌صدر: ذخیره ارزی باید همیشه بماند. زیاد می‌شود. مگر ترکیب اقتصادی ایران عوض شود. ۸۵۰ میلیارد ریال پول در دست مردم دارید، چهل میلیارد کم شده، حدود ۸۵۰ شده. اگر بودجه با این مصرف پیش رود، سالی ۱۰ میلیارد قرض باید بدهیم.

بهشتی: قرض نیست. این واقعاً است.

بنی‌صدر: سرمایه‌گذاری یعنی تجهیزات، ولی از خارج باید وارد شود.

معین‌فر: افراط و تفریط شدید است. آقای موسوی اصلاً بحث کسری را می‌گوید. موضوع انقباض و انبساط مطرح نیست. این دستگاه موجود که هیچ کارش نمی‌شود کرد، چه باید کرد [؟] یک میزان منطقی برای اصلاحات باقی آن کسری است.

بهشتی: بحث آقایان زائد است. پیشبینی معین‌فر تا پایان امسال از بودجه ۸۸۰ فعلی، خیلی فعالیت شود ۵۵۰ مصرف می‌شود.

بنی‌صدر: این وحشتناک است. راه‌حل، از پنج سال بعد ۱۰ میلیارد بدهی داریم، چیزی برای ما نمی‌ماند. باید رفت روی خط انقلاب. دستگاه قشون می‌رود به تولید. [در] جهاد سازندگی باید کار بزرگ شود. دستگاه روحانیت مصرف را کنترل کند.

معین‌فر: میزگرد تشکیل دادیم به مردم بگوییم مصرف کار را خراب می‌کند.

بهشتی: چند شب قبل گفتم روزه به جای یک ماه، یک سال باشد.

بنی‌صدر: تمام بودجه عمرانی که مصرف می‌شود، به ارتش و اداری گفته شود برو کار بکن بخور.

بهشتی: امسال تمام نیروها بسیج شود. آقای بنی‌صدر شما وظیفه دارید.

بنی‌صدر: علی‌الدوام کار شما پرداخت شده.

[پنجشنبه ۱۸ مرداد ۵۸]

بودجه و هزینه‌های دولت

بهشتی: فروش هواپیمای جنگی بدون اجازه شورا میسر نیست. نامه‌ای نوشته می‌شود [مبتنی بر] تذکر شورا به دولت [که] هرگونه معامله با سلاح‌ها طبق قوانین مربوط به معاملات دولت باید با اجازه شورا باشد.

بنی‌صدر: صحبت کردم با دو دسته طرفدار فروش و مخالف [فروش]. طرفدار فروش [می‌گوید: ۱)] هواپیماهای دیگر این کار را می‌کند. ۲) پشتیبانی بشود این هواپیما، وگرنه آهن‌پاره است. ۳) اداره هواپیمایی محتاج تکنسین آمریکایی [است]. ۴) هزینه نگهداری مشکل است. مخالفین [می‌گویند:] ۱) اولاً این پول را داده‌ایم، پس نمی‌دهند، حداکثر ۲۰ درصد قیمت. ۲) در فروش پایگاه اصفهان شیراز معطل. ۳) خلبان کافی برای پرواز داریم، حتی زیادتر. ۴) قطعات را ولو امریکا ندهد، فرض ده عدد را خرج بقیه کنیم، چهار سال می‌توانیم امنیت خود را حفظ کنیم. ۵) گروگان مهمی است دست ما، مهمترین سرّ نظامی است. ۶) می‌توانیم با کشورهای دیگر قرارداد ببندیم و قطعات یدکی را از آن‌ها بخریم.

بهشتی: جنبه سیاسی است.

جلالی: چه عجله داریم [؟] کمبود ارز نداریم.

بنی‌صدر: سوءظن است امریکایی‌ها.

رضا صدر: سیاست خارجی ما مستقل نیست، توضیح دهید. امریکایی‌ها راجع به گندم عکس‌العمل نشان داده، حتی راجع به برنج.

بهشتی: روغن نباتی را حل نمی‌کنیم.

رضا صدر: سوبسید را قطع کنیم. برای هر کیلو سه تومان می‌دهیم. در شیخ‌نشین‌ها گرانتر است.

بهشتی: تولید کافی است.

صدر: کافی است، فقط بیرون می‌برند. تا آخر ماه رمضان در روزنامه‌ها بنویسند.

بهشتی: خارج کردن خیلی نیست.

صدر: کویت نصف مصرف ایران احتیاج دارد. دولت سالی یک میلیارد و سیصد هزار تومان برای روغن نباتی می‌دهد.

بهشتی: واردات چقدر است [؟]

صدر: ۴۰۰ هزار تن.

بنی‌صدر: کلی را توضیح دادیم، بودجه‌ای است مصرف می‌کند. به مقدار مصرف، تولید ایجاد نمی‌کند، ولی ایشان خیلی کم کرده، عکس‌العمل ایجاد می‌کند. باید ترتیب جذب عکس‌العمل را داد، میل به مصرف را کم کرد.

بهشتی: بودجه یک مساله است، تولید ملی یک مساله.

عزت‌الله سحابی: سه برابر.

معین‌فر: این سعی و مساوره در مصرف مرتب بودجه را نامتعادل می‌کند.

بهشتی: نفت را می‌فروشیم، پول می‌گیریم، دلار است، برای ریال احتیاج خرید جنس است.

بنی‌صدر: فعلاً این‌طور است، جور دیگر می‌شود.

بهشتی: پول همه‌اش مصرف نیست. ابزار تولید بخش خصوصی هم هست. همه این پول مشمول آن گفته نمی‌شود.

بنی‌صدر: در این سال‌ها هم این‌طور نشده. بودجه دولت ۲۴۴۰. وقتی خرج شد، ضریب به کار می‌گیرند که ۲.۶ است، یعنی دو برابر شش دهم قدرت تولید ایجاد می‌کند. اگر نشد، ابزار که از خارج می‌آورند، تابع واردات است. بازار خصوصی دنبال سود می‌رود و این مونتاژهاست، اثری که گفتید ندارد. در رژیم سابق، بودجه قسمت عمده در خارج مصرف می‌شد، وسایل می‌خرید، قیمت خدمات به خارجی‌ها می‌داد. این‌ها در داخل می‌خواهند مصرف کنند. تأثیرات تورمی زیاد است. سیاست سرمایه‌گذاری بزرگی [را] دولت [اتخاذ] بکند، وگرنه قیمت بالا می‌رود. توزیع درآمد طوری شود کالای داخلی بخرند. اگر توزیع درآمد طوری شود و پایین به بالا برود، می‌شود. یک برنامه روحانیت بگذارد برای مبارزه با مصرف زیاد، وگرنه سبب نابودی می‌شود.

بهشتی: از یک طرف دیگر می‌شود وارد شد.

بنی‌صدر: ارتش دارد می‌شود. سازمان اداری و ارتش خود را تا حدی که می‌تواند تولید کند، بسیج کنیم.

بهشتی: ربطی به بودجه ندارد.

بنی‌صدر: چرا، دارد.

بهشتی: این ارتشی‌ها با پولی که می‌گیرند، کار کنند.

بنی‌صدر: به عمق عرض من توجه نکردید. یک سیاست دولت دارد، باج دادن به سیاست وزیر عکس آن عمل می‌کند، یعنی ایجاد قوه خرید که بدتر از این بودجه می‌شود. سیاست دیگر که برای خوردن کار بکند و تولید ایجاد کند.

بهشتی: سیاست اقتصادی و مصرف قدرت خرید در جهت افزایش قدرت تولید باشد، در جهت افزایش تولید داخل. در کنار آن سیستمی به وجود آید [که] تولید داخل و علاقه به تولید آن به هر شکل بالا برود، عملاً آن مشکل نخواهد بود. مهم چگونه تبدیل دلار به ریال از طریق سرمایه‌گذاری در راه تولید [است].

معین‌فر: مطلب بنی‌صدر اساسی است. جلوتر از این حرف‌ها، از ۲۴۰۰ که با فشار آوردیم، ۱۸۰۰ ماشین اداری که برگشت ندارد. برای کارهای عمرانی که توی آن هم حرف است، مقدار قلیلی گذاشته‌اید. آن ۸۸۰ صرف بی‌خود می‌شود. اگر خودجوش باشد، تورم نمی‌شود. خود شما اعتراض به اینکه چرا اضافه کار را قطع می‌کنید. بحث نیست چه مقدار دلار به ریال تبدیل می‌شود، ولی الان موقعیت اضطراری است. یک میلیون کارمند دولت کار نمی‌کند. بودجه سیاسی است، نه اقتصادی. این ارقام دو سه روز آماده نشده، چه ناراحتی‌ها ایجاد کرده.

سحابی: اگر حقوق کارمندان بخشی صرف سرمایه‌گذاری شود، پس‌انداز کارمندان برای سرمایه‌گذاری صفر است. کارخانجات نساجی می‌خواهند تحویل بدهند. سرمایه‌گذاری منفی است. کسی به آینده اطمینان ندارد (هر کس می‌خواهد پول‌ها را بردارد برود، بنی‌صدر). خروج ارز زیاد شده.

بهشتی: سه بخش قاطی بحث می‌شود. ۱) دولت اگر بخواهد هزینه پرسنل را از راه صحیح تأمین کند، مالیات باشد. ۲) در یک بودجه، قدرت خرید باید با افزایش عرضه باشد تا تورم ایجاد نشود. یا واردات، یا تولید. اشکال واردات وابستگی است. تورم را دولت طی سیاست اقتصادی به تدریج اصلاح کند.

بنی‌صدر: در اینجا کار دیگر می‌شود کرد. مبارزه با مصرف می‌شود.

سحابی: یکی ارشادی، یکی مقررات دولتی، حقوق پایین بیاید.

بنی‌صدر: خود توزیع درآمد مهم است.

بهشتی: ۳) تکلیف ما و دولت روشن شود. دولت و ما وضعی به وجود بیاوریم که پول دستمزد و کارمند، تأثیر روی افزایش داخلی بگذارد. تولید ولو کوچک، نبودن وضع ثابت تابع توزیع بزرگ است.

بنی‌صدر: ماده واحده‌‌ای تصویب کنید در هر هفته، سه شب مسائل اقتصادی با مردم بحث شود.

بهشتی: سیاست ارشادی در انقلاب نیست.

معین‌فر: درک مشترک پیدا شود. عده‌‌ای کارشناس اقتصادی بنشینند، بحث کنند. رفت در تلویزیون، پر شد، ولی پخش نشد. خطاب به شما (بنی‌صدر) در روزنامه متناقض می‌گویید مثال. شهرداری تهران را من مستأصل کردم، نباید از بودجه عمومی مصرف کند. پانزده میلیارد دولت بدهد، پنج میلیاردش [را] من بدهم. چرا مالیات اتومبیل را وصول نمی‌کنید. توسلی یک کلام گفت راجع به تصدیق، عده‌ای شروع کردند حمله به شهرداری که چرا مردم را ناراحت می‌کنی.

مهدوی کنی: ریاکاری و عوام‌فریبی نکنید (شوخی).

موسوی اردبیلی: این صحبت شد، نتیجه نگرفته نرویم.

صدر: از روز اول کار با معین‌فر و دیگری بحث بود وضع کابینه طوری نیست که هماهنگ فکر شود. تناقض را نمی‌خواهیم بیاوریم بیرون. در میزگرد دو نوع صحبت می‌شود.

سحابی: موسوی حرف‌هایی می‌زند [که] با حرف‌های شما فرق دارد.

بنی‌صدر: یا شما را مهندس بازرگان بیرون کند یا افراد متناسب شما بیاورد.

صدر: در عمل نشده. اشکال قضیه نه حزب بوده که کابینه بیاید، فرد فرد است.

بنی‌صدر: زمان مصدق سیاست اقتصادی او مشخص بود.

صدر: اگر شورا چنین تصمیم بگیرد و دولت موظف شود، لااقل این کار می‌شود که از مهندس تقاضا شود اختلافات رفع شود.

بنی‌صدر: ماده واحده، دولت به کمک شورای انقلاب و متخصصین روی این کار اقتصادی در رادیو تلویزیون بحث شود. رئیس‌جمهور فرانسه ماهی یک بار وضع اقتصادی کشور را می‌گوید، هر ماه ۱۰ یا ۱۵ بحث می‌شود، اقتصاد آن‌ها رو به راه است.

موسوی اردبیلی: اجرای آن را بنویسید.

معین‌فر: عملاً باید داد به کارشناس‌ها.

بهشتی: این گیج‌کننده نباشد، یک تیم هدایت‌شده.

معین‌فر: هدف این باشد [که] به مردم آگاهی بدهد.

بنی‌صدر: بحث آزاد طرف را در می‌آورد. دیدید بابک زهرایی که باسوادتر بود هیچ نیاورد، ۱۶ هزار رأی.

موسوی اردبیلی: ارشاد اقتصادی را افراد چه کسانی [باشند؟]

سحابی: کمیته‌ای برای بررسی تعیین شود، برنامه‌ریزی شود.

[یکشنبه ۲۱ مرداد ۵۸]

فروش تجهیزات نظامی

بازرگان: در مورد فروش هواپیمای اف -۱۴ چرا نفی کردید [؟] از اول آمدن امام صحبت بود قراردادها لغو شود و سلاح‌های غیرلازم رد داده شود و این خواسته همه بود. سفارش لوازم یدکی با اجازه از آقا و اینکه تبلیغی روی آن شود که لغو آن مضر است. در مورد لوازم یدکی توضیح داده شد که پول آن قبلاً داده شده و چهل میلیارد دلار دور ریخته شده است. اف -۱۴ اصلاً به درد ایران نمی‌خورد، مصرف ندارد. هر ساعت پرواز، یک میلیون و دویست هزار تومان خرج دارد. پول‌هایی پیش آن‌ها هست، فروشنده آمریکایی صورت می‌داد و از بانک می‌گرفت. مدتی است دکتر یزدی و کاردار فشار می‌آورند [که] حساب چند سال اخیر را بدهد. مساله اف -۱۴ و غیره این بوده و شورای انقلاب خیلی چکش نزند.

خامنه‌ای: نامه‌ای نوشته‌اند. خود شما عضو شورا هستید. از زمان سرهنگ رحیمی دیوانه نیست، جلوه می‌کند و مهم است. اف -۱۶ قراردادش لغو شده. امریکا حاضر نبود به ما بدهد. اف -۱۶ در قضیه اسرائیل به درد ما می‌خورد. آن روز به خاطرجمعی شاه به ما دادند. ظاهراً در زمان سنجابی لغو شده.

صدر: [در زمان] بختیار لغو شده.

بازرگان: زمان سنجابی کاری نشده، جز مساله سفر شاه.

خامنه‌ای: اگر اف -۱۶ را به صورت برگ برنده نگه داریم تا در قرارداد مضر به حال ما استفاده کنیم. قرارداد با امریکا داریم، اگر لغو کنیم بر طبق قرارداد مبالغی باید داد. از آنجا برای کم کردن این خسارات استفاده کنیم. این مساله حساس است برای مردم. چرا نیرو، حتی تهاجمی نداشته باشیم [؟] اسرائیل مطرح است، مصر مطرح است. باید از موضع قدرت حرف بزنیم. باید همه جوانب مساله مطرح شود. طباطبایی بی‌مقدمه گفته است.

بازرگان: مطرح بوده از خیلی قبل.

خامنه‌ای: همان روز که مطرح شد، آقای حاج سیدمحمدتقی حسینی فلاحی هم بود. او گفت چه بود؛ نماینده دولت گفت این را نمی‌شود. گفت فدائیان خلق یا سرهنگ رحیمی گفته جا دارد [به] مساله اهمیت داده شود.

عزت‌الله سحابی: زمین خالی است که می‌شود ریشی از آن‌ها گرو گرفت. این هواپیماها پولش داده شده، پس گرفتن آن با قیمت کمتر است. افرادی هستند که بتوانند از آن استفاده کنند و تهدید اینکه به شوروی می‌دهیم.

خامنه‌ای: خودمان با کارشناس‌های خودمان.

بازرگان: دو کار، یکی پول گیر ما بیاید، اصراری نکردند، اول کسی که به ما گفت پول پیش ما دارید سفیر امریکا بود. راجع به اسلحه و غیره گفت با شما کنار می‌آییم [که] اف -۱۴ از آن‌ها بود. روی اطلاعاتی که به ما داده‌‌اند مقامات رسمی، رئیس تسلیحات فرمانده نیروی هوایی پیش از اینکه جنابعالی (خامنه‌ای) جزو قسمت‌های معمولی ما بود. چون هیاهو پیش آمد، طباطبایی توضیح داد که خیال نکنند این کار مورد احتیاج ماست. کلی با من صحبت کرد. خودم گفتم مصاحبه بکند. مساله این نیست که چه کار بکنیم این را. این همه زحمت کشیدیم، لطف کردید که ترکیب ایجاد شود، در غیاب ما چیزی گفته شود. خودتان در وزارت دفاع هستید. اگر گفته بودند هر عمل از صد میلیون به بالا با ما مطرح کنید، صبح تا غروب هزار کار است.

هاشمی: قضیه هواپیماها ضمن اینکه لغو قرارداد است، از نظر سیاسی مهمترین مسائل دنیاست. تحت فشار همین امتیاز، در عربستان، لیبی و مصر امتیاز می‌گیرند. در افکار مردم ساده نیست در صحبت‌های با ما. مسائل جزئی را قبول دارم. نباید آورد. این مساله به نفع دولت، شورا و غیره است. نمی‌دانم کارشناسی به ترتیب کرده‌اند یا نه. موقع خرید یک اصل کارشناسی به ترتیب می‌کنند. تمام این‌ها را ایرانی‌ها می‌رانند. گزارش بدهند مشهد. هر شب جزو سؤالات این بود که اف -۱۴ را می‌فروشند، اگر بناست ما نظر ندهیم، ما را در جریان بگذارند، گزارش بدهند نظر مشورتی بدهیم.

بازرگان: جلوی اعتراض.

معین‌فر: مشکل آنجاست که ترکیب حفظ نمی‌شود، نه دوستان در دولت هستند، نه وزرا در شورا می‌آیند.

بازرگان: وزارت دفاع کارش با جایی نبود. نه بودجه، نه روابطش با خارج. برای خودش بود و شاه، متأسفانه یکی دو تا هست. بسیار قرارداد هست. دو ماه قبل ریاحی آمد، گفت آمده‌‌ام امداد کنم. قرار شد کمیسیون یک نماینده [از] وزارت خارجه، یکی وزارت دارایی، یکی حقوقی، مرتب این قراردادها را رسیدگی می‌کند.

[پنجشنبه ۲۵ مرداد ۵۸]

کلید واژه ها: شورای انقلاب قانون مطبوعات هاشمی رفسنجانی خریدهای نظامی


نظر شما :