هاشمی رفسنجانی: به بهشتی گفتم با این همه تهمت چه میکنی؟ گفت: آسیاب به نوبت
بسم الله الرحمن الرحیم
اگرچه سخن گفتن از آیتالله دکتر شهید بهشتی برای من، یادآوری «روایت هجران» است، اما پس از آن فاجعه دلخراش و تاکنون شاهدیم که خون ایشان و یاران صدیقشان، انقلاب اسلامی را در برخورد با انواع توطئه بیمه کرده است.
شهید دکتر بهشتی که یک روحانی تأثیرگذار در مجموعههای دانشگاهی و همچنین یک دانشگاهی به تمام معنا در حوزههای علمیه بود، مصداق واقعی روشنفکری دینی است که وجودشان به همراه اندیشهها و افکارشان در زمانه افراط و تفریط، از ضرورتهای نهادینه کردن اعتدال در جامعه است.
اطلاعات عمیق، کارآمد و عملگرایانه از مبانی اسلامی در ابعاد فقهی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و تلفیق آن با دادههای روزآمد، از ایشان شخصیتی ساخته بود که حوزه و دانشگاه درصدد استفاده بیشتر از کلاسهایش بودند و خود نیز با تأسیس مدرسه «علم و دانش» سعی در آموزش علمی و فنی به جوانان متدیّن داشت.
اندیشههای سیاسی شهید بهشتی، مرزهای محدود فکری آن زمان را میپیمود و در ورای مباحث اسلامی و انسانی، مطرح میشد. به گونهای که انسان، در تفکرات ایشان بیش از هر چیز، یک موجود معقول مختار است که باید زندگی فردی و اجتماعی خویش را بر اساس برداشتهای فردی و تلفیق آن با خرد جمعی، برای خیر دنیا و آخرت بسازد.
صراحت بیان ایشان در امر به معروف و نهی از منکر، برخاسته از اعتقاد مسئولانه نسبت به حدیث «نصیحه لائمه المسلمین» و برای جلوگیری از استبداد و خودکامگی در همه حکومتها بود و شاید همین ویژگی ایشان بود که همیشه آماج تیرهای مسموم توهین و تهمت افراطیون دگماندیش زمان خود قرار میگرفت. او سیاست را وسیلهای برای حاکمیت احکام متعالی اسلام در جامعه و فقه سیاسی را ضرورت اجتهاد برای اداره جامعه مسلمان در همه اعصار میدانست و از دروغ در سیاست به شدت پرهیز میکرد، چون میدانست که دروغ سستکننده پایههای اعتماد مردم نسبت به نظام است.
صداقت دکتر بهشتی در بیان مسائل و تحمل ایشان در مواجهه با بیاخلاقیها آن قدر زیاد بود که در طول عمر شریف خویش، هیچ وقت به حذف شخصیتی هیچ مخالفی فکر نمیکرد، هرچند مخالفان پس از ناکامی در آن همه ترور شخصیت، جز به حذف فیزیکی ایشان رضایت ندادند. البته خون ایشان چون چشمهای جوشان در جامعه خروشید و نگذاشت تارهای دروغ بر آیینه نگاه مردم نسبت به روحانیت اصیل اسلام بنشیند، هرچند پذیرفت که مظلوم زندگی نماید و به تعبیر امام راحل (ره) مظلومانهتر به شهادت برسد.
جای خالی آن همراه و همدل سالهای طولانی مبارزه و همکار سالهای پس از پیروزی، همیشه خالی است و این خلأ این روزها که بیاخلاقیهای سیاسی بعضیها برای مطامع زودگذر دنیوی به اوج رسیده، کاملاً احساس میشود.
هرچند تمام لحظههای پیش و پس از پیروزی انقلاب، سرشار از خاطرات تلخ و شیرین با ایشان است، اما خاطرهای را به یاد میآورم که روزی به ایشان گفتم: سید با این همه توهین و تهمت چه میکنی؟ هنوز آن لبخند معنادار و نگاه نافذش را با تمام وجود حس میکنم که با دست بر دوشم زد و گفت: آسیاب به نوبت.
با گرامیداشت یاد ایشان و همه شهدای راه حق و فضیلت، امیدوارم برگزارکنندگان این همایش با تبیین اندیشههای ایشان، گامی در جهت تقویت افکار دینی جامعه بردارند که اگر خوب و به دور از سلایق باندی باشد، سرشار از آموزههای فراوان برای آموزش جوانان است.
اکبر هاشمی رفسنجانی
نظر شما :