محل شهادت آیتالله بهشتی
تاریخ ایرانی: ساعت ۸:۳۰ شب یک دقیقه این طرفتر یا آنطرفتر بود که صدای شدید انفجارها قلب تهران را لرزاند؛ دفتر حزب جمهوری اسلامی در یک ساختمان قدیمی در سرچشمه تهران به ویرانهای تبدیل شد. ویرانهای که بازسازی شده و چند سالی است که به عنوان یادمان شهدای هفتم تیر در معرض بازدید عمومی قرار دارد.
این یادمان در خیابان شهید مصطفی خمینی در سرچشمه انتهای خیابان صیرفیپور، مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی قرار گرفته است. این مجموعه که شامل بخشهای متعددی است در سال ۱۳۹۰ به همت مرحوم حاج احمد قدیریان و شهرداری تهران ساخته و زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی اداره میشود. این مجموعه شامل مسجد شهدای انقلاب، یادمان یا همان مکانی است که اعضای حزب جمهوری اسلامی گردهم آمده بودند و موزه یادگارهای شهدای هفتم تیر و حسینیه و محل اجتماعات مذهبی و بزرگترین نگارخانه سرپوشیده تهران. در کنار اینها سازمان همایشهای بینالمللی با گنجایش ۴۰۰ نفر در کنار مراکز تفریحی و خدماتی راهاندازی شده است. اما شاید مهمترین بخش این مرکز یادمان شهدای هفتم تیر یا سالنی است که توسط منافقین بمبگذاری شده است. ایوان قتلگاه در مقتل شهدای هفتم تیر ساخته شده است. سردر ورودی ایوان به ارتفاع ۱۸ متر و یک شبه محراب به قوس ۱۲ متر است که در بالای ایوان آیه شریفهای از قرآن حکاکی شده است. در حیاط یادمان نیز دو تن از شهدای گمنام جنگ تحمیلی دفن شدهاند. سالن یادمان نیز براساس عکسهای باقی مانده از دفتر حزب جمهوری بازسازی شده است. داخل سالن تعدادی صندلی ارج قرار دارد، نیم تنه برخی از چهرههای شاخص حزب جمهوری اسلامی در همان نقطهای که زمان شهادت نشسته بودند روی صندلیها قرار دارد. در مقابل این افراد نیز شهید آیتالله سید محمد بهشتی پشت میزی نشسته است. دور تا دور سالن نیز تصاویری از جلسات حزب جمهوری اسلامی و تصاویر بعد از بمبگذاری به نمایش در آمده است تا یادآور شب هفتم تیر ۱۳۶۰ باشد. موزه واقعه هفتم تیر کمی آنسوتر از این یادمان راهاندازی شده که آثار هنری در این ارتباط را نیز به نمایش گذاشتهاند. همچنین با استفاده از هنر نقش برجسته و هنرهای مفهومی لحظه انفجار با دود و گردوخاک بازسازی شده است.
زیر آن سقف چه رخ داد؟
خیلیها میدانستند که آن شب قرار است در آن مکان تصمیمگیری مهمی برای تعیین تکلیف وضعیت ریاست جمهوری کشور انجام شود. یک هفته پیش از این ابوالحسن بنیصدر با رای نمایندگان مجلس و موافقت امام خمینی از ریاست جمهوری عزل شده بود و اعضای حزب گردهم آمده بودند تا گزینه خودشان را به مجلس معرفی کنند. آیتالله سید محمد حسینی بهشتی، رئیس وقت دیوان عالی کشور و بیش از ۷۰ نفر از مقامات و چهرههای برجسته سیاسی از جمله چهار وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی در این مکان دور هم جمع شده بودند تا در این باره تصمیمگیری کنند.
محمدحسن اصغرنیا که یکی از کسانی بود که آن روز در دفتر حزب جمهوری مجروح شد در یک گفتوگوی تلویزیونی صحبتهای آن روز را چنین توصیف کرده است: «تعداد اعضای حاضر در جلسه، یکصد نفر بود و بهرغم اینکه موضوع جلسه بحث و بررسی تورم بود، دوستان پیشنهاد کردند که با توجه به عزل بنیصدر و پیش رو بودن انتخابات ریاست جمهوری، در مورد انتخاب کاندیدای حزب صحبت شود.»
گزینه حزب جمهوری اسلامی شهید رجایی بود که در آن زمان نخستوزیر بود. شهید بهشتی پشت میز بالای سالن نشسته بود و حرفهای خود را اینگونه آغاز کرد: «ما بار دیگر نباید اجازه دهیم استعمارگران برای ما مهرهسازی کنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند. تلاش کنیم کسانی را که متعهد به مکتب هستند و سرنوشت مردم را به بازی نمیگیرند انتخاب شوند…» در میان همین کلمات بود که به یک باره همه چیز زیر و زبر شد: «در حین سخنرانی شهید بهشتی، به یکباره احساس کردیم که رعد و برقی وارد سالن شد و مانند زمینلرزه، سالن را به لرزه درآورد.» اصغرنیا بعد از این چیزی نفهمید تا چهار ساعت بعد که در بیمارستان چشمانش را گشود. مواد انفجاری موم مانندی که زیر میز شهید بهشتی و جای جای اتاق کار گذاشته بودند باعث انفجار شده بود.
نظر شما :