میثمی و صفایی فراهانی: مصدق پوپولیست نبود
به گفته مدیرمسئول نشریه «چشمانداز ایران»، «مصدق پوپولیست» برچسبی بود که کارگزاران انگلیس در ایران بر چهره او چسباندهاند. میثمی در گفتوگو با روزنامه «همدلی» (۱۴ اسفند ۹۵) افزود: «مصدق مجلس را منحل نکرد، بلکه نمایندهها استعفا دادند و مجلس با یک اقلیتی ادامه داشت. در دوران ۲۸ ماهه مصدق کشور ما در اوج آزادیها و در اوج استقلال و در اوج عدالت بود.»
میثمی گفت: «واژه پوپولیست درباره مصدق را شرکت سابق نفت ایران ـ انگلیس از طریق نشریههای وابستهاش باب کرد و متاسفانه عدهای بدون آگاهی این واژه را به کار میبرند. خوب است در این باره به کتاب «کودتای ۱۳۳۲»، نوشته آقای یرواند آبراهامیان ترجمه دکتر علی بهفروز از انتشارات صمدیه مراجعه شود. مصدق اگر پوپولیست بود پس از حکومت یا پس از مرگش دیگر خبری از او نمیشد، ولی ما ملاحظه میکنیم پس از کودتا رژیم شاهنشاهی اوج تلاش خود را برای محو نام مصدق و عملکردش به کار برد و پس از پیروزی انقلاب هم بخشهایی سعی کردند مصدق را لکهدار کنند، ولی خورشید او مرتب از پس ابرهای سیاه درخشیدن بیشتری گرفت و ابرهای سیاه را کنار زد، هماکنون چهره محبوب تاریخ است.»
محسن صفایی فراهانی نیز در گفتوگو با روزنامه «همبستگی»، پوپولیست بودن مصدق را اتهامی خواند که مخالفین به او میزدند و تاکید کرد: «شما یک پوپولیست را در دنیا نام ببرید که بعد از خود چهره ماندگاری داشته باشد، دکتر مصدق اقداماتی که در ایران انجام داد، بینظیر است. سوکارنو در اندونزی اعلام میکند که من با الگوی مصدق اصلاحات را شروع میکنم. ناصر در مصر و قوام نکرومه در غنا همین اقدام را کردند. امروز هم در هر محفلی از او به نیکی یاد میشود. اینها نمیتواند کار یک پوپولیست باشد. ببینید چاوز از دنیا رفت. چه چیزی برای مردم و منطقه خود به یادگار گذاشته است؟ چه کسی حکومت ونزوئلا را به عنوان یک الگوی مثبت قبول دارد؟ پس اینکه عده معدودی به آقای دکتر مصدق بگویند پوپولیست! از کماطلاعی است! او آنقدر محبوبیت داشت که جرات میکرد در میدان بهارستان بیاید و روی چهارپایه بایستد و بین مردم برای آنها سخنرانی کند. او در اتاق شیشهای و از روی ترس با مردم روبهرو نمیشد، چون به کارش و منش قانونمند خود اطمینان داشت. او کسی بود که وقتی فهمید ۶ هزار تومان برای چراغانی ملی شدن نفت از خزانه کشور پرداخت شده برافروخته شد و مواخذه کرد و پول را به خزانه برگرداند! این یعنی احترام به قانون!»
این فعال اصلاحطلب افزود: «شاه لیبرال نبود. شما به سال ۱۳۲۸ برگردید. اصلاح قانون اساسی مشروطه به خاطر چه چیزی اتفاق افتاد؟ آیا غیر از بالا بردن اختیارات شاه کار دیگری اتفاق افتاد؟ چه کسی آن کار را کرد؟ اگر شاه زیر میزی با سناتورها و نمایندههای مجلس نمیساخت، میتوانست مجلس موسسان را مجاب کند که آن تغییرات به نفع او را بدهند، شاه مشروطه اگر لیبرال بود آن اختیارات را برای چه میخواست؟ اگر لیبرال بود چرا با کمک انگلیس و آمریکا علیه دولت ملی دکتر مصدق کودتا کرد؟ شاه اقتدار میخواست و مصدق با اقتدارخواهی او مقابله کرد، هیچ زمانی مصدق دنبال سرنگونی شاه و مشروطه نبود ولی شاه نمیخواست در آن چارچوب عمل کند.»
نظر شما :